معرفی سریال قاتلین (The Assassins) | ظهور فرقه حشاشین با حسن صباح
هر ساله، کشور مصر در اولین روز از ماه رمضان، نزدیک به ۳۰ مجموعه تلویزیونی متشکل از ۱۵ الی ۳۰ قسمت برای بینندگان خود پخش میکند؛ دورهای که با عنوان «هالیوودِ آفریقای شمالی/جنوب غربی آسیا» شناخته میشود. درحالیکه این سریالها منعکسکننده جنبههای مختلف و متنوعی از جامعه مصر هستند، مردم از سراسر جهان عرب، به تماشای آنها مینشینند. این تولیدات اختصاصی، شامل فیلم و سریالهایی از مراکش تا کویت است. صنعت تلویزیون مصر از درامهای تاریخی و خانوادگی گرفته تا اکشن، داستانهایی درباره عدالت اجتماعی و البته کمدی را پوشش میدهد.
حالا ما در این مقاله میخواهیم بهطور بهخصوص، سریال The Assassins (قاتلین) را معرفی کنیم که با نام Al-Hashashin (حشاشین) هم شناخته میشود. وقایع سریال در بستری تاریخی در قرن یازدهم اتفاق میافتد؛ جایی که رهبر قاتلین یعنی حسن الصباح به تصویر کشیده میشود. او رهبری گروهی را برعهده داشت که به ترورهای خونین شخصیتهای سرشناس در آن دورهی تاریخی معروف بودند. حسن الصباح گروهی از فداکارترین پیروان آیین اسماعیلیه را گرد هم آورد؛ گروهی از قاتلان شیعه در کوههای ایران و سوریه. آنها قلب پادشاهان و حاکمان را به وحشت میانداختند و چندین شخصیت مهم تاریخی را ترور میکردند. این سریال ۳۰ قسمتی به کارگردانی پیتر میمی، ساخته شده است.
یکی از مسائلی که حول محور این سریال مطرح شده بود، درباره زبان و گویش شخصیتهای داستان بود. در وهلهی اول که مخاطبان فارسیزبان معتقد بودند از آنجایی که این داستان به تاریخ ایران برمیگردد، باید با زبان فارسی ساخته میشد؛ اما خب از آنجایی که کشور مصر وظیفهی ساخت آن را برعهده داشت، انتخاب زبان عربی بهعنوان زبانِ کاراکترهای سریال قاتلین، تا حد زیادی منطقی به نظر میرسد. اما مسئلهی بعدی، گویش امروزیِ شخصیتها بود که مخاطبان عربیزبان را هم دو دسته کرده بود. این مجموعه عمدتاً از گویش محاورهای مصری استفاده میکرد که برای بسیاری از بینندگان غیرمنتظره بود.
باتوجه به اهمیت تاریخی فرقه اسماعیلیه و دوران به تصویر کشیده شده، مخاطبان اینطور پیشبینی میکردند که شاهد گویش قدیمی و کلاسیک زبان عربی باشند. انگار از قدیم اینطور باب شده (حتی در آثار کشور خودمان) که آثار تاریخی، با همان گویشِ قدیمی و کلاسیک روایت شوند و گویش محاورهای امروزی را نداشته باشند. حالا خود پیتر میمی که سازندهی این سریال است، در رسانههای اجتماعی به انتقادات درباره انتخاب زبان، پاسخ داده است. پیتر میمی در توضیحات خود به این موضوع اشاره کرد که سریال حشاشین یک درام تاریخی محسوب میشود که از رویدادها الهام گرفته است، نه اینکه یک مستند باشد.
وی تصریح کرد از آنجایی که این روایت در میان تعاملات ترکی و فارسی قرار گرفته است و در اصل به زبان ترکی ارائه شده بود، استفاده از گویش مصری را برای این اقتباس مصری توجیه میکند. او در صحبتهای خود، با اشاره به شخصیتهای تاریخی سریالهای دیگر مانند وایکینگها که انگلیسی صحبت میکردند یا ویلیام والاس بدون لهجهی آمریکایی، تشابهاتی را ترسیم کرد تا بر آزادیهای خلاقانهاش تأکید کند. هدف این مجموعه ارائه تصویری جذاب از تاریخ است که با تحقیقات گسترده در متون تاریخی کمیاب برای ایجاد یک روایت متمایز ساخته شده است. این سازنده به بینندگان اطمینان داد که سریال به تدریج به کنجکاویهای آنها میپردازد و مباحثههایی را که سریال جرقه زده است، بیشتر میکند؛ چیزی که منجر به افزایش علاقه به تحقیق و بحث تاریخی شد.
از طرف دیگر هم عبدالرحیم کمال، نویسنده سریال The Assassins، دیدگاههای خودشان درباره اینکه چرا درباره زبان به چنین نتیجهای رسیدند، به اشتراک گذاشت. پس از گفتگوهای گسترده با پیتر میمی، آنها گویش محاورهای مصری را برای دستیابی به مخاطبان عرب و مصری که بیش از ۴۵۰ میلیون نفر هستند، انتخاب کردند. کمال با تألیف رمان، داستان کوتاه، نمایشنامه و بیش از ۱۴ کتاب به زبان عربی، مهارت خود را در عربی کلاسیک نمایش داده است. با وجود این، او گویش مصری را بهدلیل بیواسطه بودن، اصالت و سادگی آن ترجیح میداد، که به نظر او برای موضوع پیچیده و ظریف سریال مناسبتر است.
با وجود تمام این مسائل، این سریال پرخرج و پرهزینه توانسته نمرهی ۷.۸ را در سایت IMDB کسب کند. با وجود اینکه اکثر بینندگان (خصوصا مخاطبان ایرانی) این مجموعه را دوست داشتند، اما برخیها هم معتقد بودند که سازندگان این سریال دقت تاریخی بالایی به خرج ندادند و چندین نقطه از داستان، نادرستیهای تاریخی دیده میشود؛ که باز هم صحبتهای میمی که بالاتر عنوان شد، این موضوع را توجیه میکند که این سریال، صرفا از رویدادهای تاریخی الهام گرفته است و اصلا قرار نبود یک مستند باشد. علاوهبر حسن صباح، ما در این سریال با شخصیتهای مهم دیگری مانند عمر خیام و نظامالملک هم برخورد میکنیم.
علاوهبر زبان و گویش عامیانه، یکی از اشتباهاتی که حسابی صدای بینندهها را درآورده، معماری اسلامی مساجدی است که در شهر اصفهان نشان داده میشود؛ در آن برهه زمانی، مساجد باید با معماری دوران سلجوقی به تصویر کشیده میشدند درحالیکه معماری مساجد نشان داده شده، مربوطبه معماری مغول هند است. در ادامهی این بحث، موضوع گلدستههای مساجدی که در قاهره هم نشان داده میشود، به میان میآید؛ معماری و طراحیای که از این گلدستهها به مخاطب نشان داده میشود، به قرن یازدهم تعلق ندارد. اما خب با وجود تمام این مسائل، باز هم سریال الحشاشین، بهشدت مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت و در کمتر از ۲۴ ساعت، چیزی حدود یک میلیون بار دیده شد.
اگر بخواهیم از لحاظ تاریخی هم مقدمهای برای این سریال برای شما شرح دهیم، میتوانیم اینطور بگوییم: حسن صباح یک رهبر مذهبی و نظامی، بنیانگذار فرقه اسماعیلیه نزاری بود که بهطور گسترده با نام حشاشین یا فرقهی قاتلین شناخته میشود؛ او همچنین در دولت اسماعیلیه نزاری، از سال ۱۰۹۰ تا ۱۱۲۴ پس از میلاد، حکومت کرد. صباح درکنار نقش خود بهعنوان یک رهبر توانمند، یک محقق برجسته در ریاضیات، بهویژه در هندسه و همچنین نجوم و فلسفه، بهویژه در معرفتشناسی بود. او در غرب به نامِ پیرمرد کوهستان (Old Man of the Mountain) معروف شد؛ نامی که در نوشتههای مارکوپولو به او داده شد که به مالکیت فرقه، بر قلعه کوهستانی فرمانروایی الموت اشاره داشت.
در آن زمان، آنها در کوههای ایران و شام زندگی میکردند و سیاست سختگیرانهای را در سرتاسر خاورمیانه در پیش گرفتند که تهدیدی استراتژیک برای اقتدار فاطمیون، عباسیان و سلجوقیان بود و منجر به کشته شدنِ چندین رهبر مسیحی شد. در طی دورانی نزدیک به ۲۰۰ سال، آنها صدها نفر را که دشمن دولت اسماعیلیه نزاری محسوب میشدند، کشتند. اعتقاد بر این است که اصطلاح مدرن ترور از تاکتیکهای استفاده شده توسط فرقهی قاتلین یا حشاشین سرچشمه میگیرد. حسن صباح در سال ۱۰۹۰، بعد از اینکه قلعهی الموت در کوههای البرز را بهدست میآورد، فرقهی حشاشین یا قاتلین را شکل میدهد.
گمان میرود که حسن زندگینامهای نوشته بود که چیزی از آن باقی نمانده است. اما به نظر میرسد زیربنای بخش اول زندگینامه اسماعیلی ناشناس باعنوان سرگذشت سیدنا (Sargozasht-e Seyyednā) باشد. او دائماً مشغول نوشتن کتاب و مطالعه بود. کتاب فصول اربعه از نوشتههای صباح است. او دو پسر داشت که هر دو را به جرم تخلف از اصول دین قصاص کرد؛ یکی را به جرم نوشیدن شراب و دیگری را به جرم دخالت در قتل داعی حسین قائنی که پس از مدتی مشخص شد نقشی در آن ماجرا نداشته است. همین اتفاقات گواه آن است که صباح چه ارادهی محکمی در مسیر خود داشت و چقدر به اصول دین و پیرامون آن پایبند بود. آرامگاه حسن صباح از سال ۱۱۲۴ تا ۱۲۵۶ در همان قلعهی الموت بود و از مناطق مهم به شمار میرفت اما سرانجام توسط مغولان نابود شد.
نظرات