آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟ | از انیمه میرای تا تسخیر

سه‌شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۳ - ۲۰:۰۶
مطالعه 5 دقیقه
آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟
در این شماره از مجموعه مقالات «آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟» با یکدیگر انیمه آینده و دو فیلم تله و تسخیر را خواهیم دید. با این مقاله همراه زومجی باشید.
تبلیغات

در این شماره از مجموعه مقالات «آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟» مثل همیشه ابتدا به‌سراغ انیمه‌ای جذاب خواهیم رفت. انیمه‌ای درباره‌ی خانواده و دوران کودکی که متعلق به یکی از مهم‌ترین کارگردانان ژاپنی و خالق فرزندان گرگ یعنی هوسودا است. انیمه‌ای که در پس روایت کودکانه خود مفاهیمی عمیق را به‌نمایش درمی‌آورد و به مضمون درک نشدن می‌رسد. بعد از این انیمه فیلم ژاپنی تله را می‌بینیم. روایتی درباره‌ی رنج معدنچیان و سیاست‌هایی که آن‌ها را به بند می‌کشد. در ادامه تسخیر را از یکی از مهم‌ترین فیلمسازان فقید لهستان خواهیم دید. یک اثر مالیخولیایی، ترسناک و تکان‌دهنده با زیرمتن‌هایی سیاسی. با این مقاله همراه زومجی باشید.

کان و میرا در آسمان در انیمه میرای

انیمه آینده

انیمه Mirai

  • نویسنده و کارگردان: مامورو هوسودا
  • سال تولید: ۲۰۱۸

خلاصه داستان: کان از اینکه خواهرش به دنیا آمده ناراضی است. این حسادت‌ها باعث می‌شود که او در دنیایی خیالی قرار بگیرد.

انیمه میرای اثری دیگر از کارگردان انیمه فرزندان گرگ است. هوسودا علاقه‌ی زیادی به‌نمایش خانواده و رابطه‌ی میان افراد آن دارد. این دو انیمه از خیلی نظرها شبیه یکدیگر هستند و می‌شود زیست هوسودا را در هردویشان جستجو کرد. او این دو انیمه را براساس زندگی خودش ساخته و رفتارهای کان را از روی حرکات فرزندش الگوبرداری کرده است. هوسودا حتی جنگ‌های تابستانی را نیز از کشمکش‌های خانوادگی‌شان الهام گرفته است. می‌توان گفت که دنیای این کارگردان، دنیایی خانوادگی است و دغدغه‌های هوسودا به این ایده مربوط می‌شوند.

در انیمه‌ی میرای زندگی کان بعد از به دنیا آمدن خواهرش بهم می‌ریزد و او دیگر توجه سابق را از پدر و مادرش دریافت نمی‌کند. حسادت‌های کودکانه باعث می‌شود که کان به خواهرش میرا آسیب بزند و مداوم در خانه کج‌خلقی کند. در این میان مرز بین خیال و واقعت برای کان از بین می‌رود و او آینده‌ی میرای را می‌بیند و با خواهرش هم‌کلام می‌شود. جهان خیالی این فیلم کاملا منطبق بر دنیایی کودکانه است اما جالب اینجاست که فیلمساز با استفاده از ایده‌های بزرگسالانه آن را پرداخت کرده و لحنی جدی به آن بخشیده است.

هوسودا کان را وارد این دنیای خیالی می‌کند و برای او یک سفر قهرمانی ترتیب می‌دهد. کان با بدخلقی تمام با آینده‌ی خواهرش روبه‌رو می‌شود، پدربزرگش را می‌بیند، با کودکی مادرش حرف می‌زند و در این میان به بلوغ روانی می‌رسد. کان در انتهای این سفر تبدیل به کودکی بالغ می‌شود و گویی منتظر است تا بزرگسالی خواهرش را ببیند و با او دوست شود. انیمه میرا روایتی درباره‌ی عدم درک انسان‌ها از یکدیگر است. در این روایت هیچکدام از کارکترها یکدیگر را درک نمی‌کنند و شناختی از هم ندارند به‌همین دلیل دنیایشان بهم می‌ریزد و مشکلات فراوانی در این میان بوجود می‌آید. این انیمه نشان می‌دهد که خانواده در بعضی مواقع نمی‌تواند از پس مسئولیت‌هایش بربیاد و فرزندانش را درک کند.

تیشا در حال فریاد زدن در فیلم تله

فیلم تله

فیلم Pitfall

  • کارگردان: هیروشی تیشگاهارا
  • نویسنده: کوبو آبه
  • بازیگران: هیساشی ایگوا
  • سال انتشار: ۱۹۶۲

خلاصه داستان: در یک معدن قتلی توسط قاتلی مرموز رخ می‌دهد و اتحادیه‌ها یکدیگر را به این قتل متهم می‌کنند.

این فیلم یکی از آثار عمیق ژاپنی است که درباره‌ی رنج معدن‌کاری و استثمار معدنچیان ساخته شده است. تله فیلمی با ساختاری سورئال است که با دیدی آوانگارد پیش می‌رود و مضامینی مثل ناامیدی و رنج انسانی را به‌تصویر می‌کشد. این فیلم تحت تاثیر تظاهرات سال ۱۹۶۰ توکیو ساخته شد و شامل تصاویری واقعی از بلایای طبیعی معدن و گرسنگی معدنچیان می‌شود. تیشگاهارا برای ساخت این فیلم به شدت مورد عذاب قرار گرفت او می‌خواست که همه چیز واقعی باشد و هنگامی که بخاطر نمایش تعرض پلیس مورد انتقاد دستیارانش قرار گرفت، آن‌ها را اخراج کرد.

این فیلم همانند فیلم «زن در ریگ روان» تیشگاهارا نگاهی سازش‌ناپذیر به زندگی دارد. اثری عجیب و منحصربفرد که با جهان‌بینی‌های کافکایی شروع می‌شود، به جهان ارواح ورود می‌کند و پای قتلی را به میان می‌کشد. ترکیبی از رمزوراز، داستان ارواح و ناامیدی‌های اگزیستانسیالیستی. در قلب تمامی تمثیل‌های این فیلم یک انتقاد اجتماعی نهفته است، دستمزدی ناچیز در برابر کاری سنگین و طاقت‌فرسا. تله فیلمی معترض‌گونه است که از قالب سورئال استفاده می‌کند تا به محتوایی تکان‌دهنده برسد. فیلمساز اگر درباره‌ی روح صحبت می‌کند، قصدش روایت ایده‌های ترسناک نیست بلکه تنها در پی پرداخت فضایی نفس‌گیر است تا شرایط کار در معدن را در غیاب اتحادیه‌های قدرتمند کارگری به‌تصویر بکشد.

آنا در حال صحبت کردن در فیلم تسخیر

فیلم تسخیر

فیلم Possession

  • کارگردان: آندره ژژوافسکی
  • بازیگران: ایزابل آجانی، سم نیل
  • سال انتشار: ۱۹۸۱

خلاصه داستان: مارک بعد از اتمام سفر جاسوسی‌اش به خانه می‌آید و متوجه می‌شود که همسرش آنا دیگر نمی‌خواهد با او زندگی کند. اما اوضاع به‌همین سادگی‌ها نیست و آنا رازهای وحشتناکی را همراه خود دارد.

آندری ژوافسکی یکی از کارگردانان مهم و صاحب سبک سینمای لهستان است. او فیلمسازی خارج از جریان اصلی بود و توانست در میان منتقدان و مخاطبان هنری‌پسند جایگاه ویژه‌ای پیدا کند. فیلم‌های او در ژانرهای روانشناختی، وحشت، علمی‌تخیلی و درام اتفاق می‌افتند و برای مخاطب تجربه‌ای تازه را رقم خواهند زد. آثار این کارگردان مخاطب خاص خود را می‌طلبد، چراکه هم از ویژگی‌های ژانر استفاده می‌کند و هم اینکه پارادایم‌های هنری را در فیلم‌هایش بکار می‌گیرد.

تسخیر درامی روانشناختی با ایده‌های یک فیلم علمی‌تخیلی و ترسناک است که در زمان اکران در گیشه شکست خورد اما در جشنواره کن به نمایش درآمد و ایزابل آجانی توانست جایزه بهترین بازیگر زن را ببرد. با اینحال تسخیر مدت‌ها بعد در جایگاه یک فیلم «کالت» قرار گرفت و توجه مخاطبان را به خود جلب کرد. این فیلم از لحاظ نوع ژانر اثری بلاتکلیف است و بخاطر ایده‌های ژانری زیادی که در آن استفاده شده، منتقدان هنوز نتوانسته‌اند که ژانر به خصوصی برایش پیدا کنند. تسخیر روایت زندگی زن و شوهری است که با خیانت و جدایی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. اما داستان به‌همین سادگی‌ها نیست و زندگی‌شان به چیزی کابوس‌آور، تب‌آلود و هولناک تبدیل می‌شود، چراکه شخصیت زن داستان با تاریکی همراه است. این فیلم برای بازیگران اینقدر مالیخولیایی و ترسناک بود که آن‌ها تا مدت‌ها دچار کابوس‌های بسیار ناراحت‌کننده‌ای می‌شدند. جالب اینجاست که بخشی از روایت فیلم نیز زیست حقیقی ژژوافسکی بوده است.

فیلم تسخیر سرشار از زیرمتن‌های سیاسی و اجتماعی است. فیلمی استعاره‌ای که فیلمساز از وحشت و ماورالطبیعه کمک می‌گیرد تا دیدگاه‌های سیاسی خود را به‌نمایش درآورد. این فیلم محصول مشترک آلمان غربی و فرانسه است و در دوران جنگ سرد اتفاق می‌افتد. Possession نشان‌دهنده‌ی کشوری در حال تجزیه است و کشمش‌های شخصیت اصلی فیلم برای طلاق نیز استعاره‌ای از دیوار برلین خواهد بود. آندژی ژژوافسکی نیز برای هرچه بهتر طراحی شدن فضاسازی فیلم‌اش، لوکیشن را به برلین برد جائی که بیشترین نزدیکی را با دنیای کمونیست داشته باشد.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات