آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟ | فیلم هایی که دیوید لینچ دوست داشت
در این شماره از مجموعه مقالات «آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟» دربارهی فیلمهایی صبحت خواهیم کرد که دیوید لینچ فقید دوستشان داشت. دیوید لینچ چند روز پیش از دنیا رفت، فیلمسازی بزرگ، خالق جاده مالهالند و هنرمندی با جهانبینیهای چندگانه و منحصربفرد. در این آخر هفته به یاد لینچ فیلمهایی را میبینیم که در نوع فیلمسازی این کارگردان بزرگ نقشی مهم ایفا کردند. او همیشه گفته بود که فیلمهای کارگردانان بزرگ را میستاید، چرا که آنها پلی بودند برای ساخت دیگر آثار مهم در جهان سینما. از میان آثار مورد علاقهی لینچ ما سهتایشان را انتخاب کردهایم، فیلمهایی که نسبت به دیگر آثار مورد علاقهی این فیلمساز کمتر شناخته شده هستند. با این مقاله همراه زومجی باشد.
فیلم اشتروشک
فیلم Stroszek
- کارگردان: ورنر هرتزوگ
- بازیگران: برونو اشلاینشتاین
- سال انتشار: ۱۹۷۷
مردی که به تازگی از زندان آزاد شده است بههمراه دوستان خود برای رسیدن به یک زندگی ایدهآل آلمان را ترک میکند.
ورنر هرتزوگ یکی از کارگردانان مورد علاقهی دیوید لینچ بود. لینچ بهطور خاص به سینمای آلمان علاقه نشان میداد. او در جائی گفته بود که دنیای لایهمند سینمای آلمان تاثیر بسزایی روی فیلمهایش داشته است. فضای سرد آنها جهان تازهای را به دنیای لینچ باز میکند و این فیلمساز از روایتهای آلمانی درسی عمیقی میگیرد. این فیلم یکی از آثار مورد علاقهی لینچ است. یک درام کمدی همراه با یک جهانبینی کاملا خاص.
اشتروشک فیلمی قدرتمند و عمیقا تکاندهنده است. یک پرترهی به شدت تکاندهنده دربارهی زندگی در حاشیهی جامعه. و این همان چیزی بود که لینچ را تحت تاثیر قرار میداد. کارکترهای هرتزوگ شخصیتهایی عمیقا واقعگرایانه هستند و داستانهایشان پر از تندی و تلخی است. روایتی دربارهی رویاهای از دست رفته و امیدهای دور از دسترس. اگرچه شوخی زیادی در این فیلم وجود دارد اما درنهایت اشتروشک درامی دلخراش است که وضعیت انسان را در این دنیای بیرحم بهتصویر میکشد.
نگاه منحصربفرد هرتزوگ به رویای آمریکایی در این فیلم خیلی جذاب و قدرتمند است، چراکه فیلمساز میداند چگونه از عناصر یک کمدی سیاه در ترکیب درامی واقعگرایانه استفاده کند و رویای آمریکایی را به چالش بکشد. لحظات کمدی فیلم با پلانهای غمانگیز و تکاندهنده ترکیب میشود و فیلمبرداری به شیوهی قالب مستند بهخوبی با روایت فیلم کار میکند. لینچ این فیلم را یک سفر منحصربفرد توصیف میکند. روایتی که از آلمان شروع میشود و در ویسکانسین به پایان میرسد. او پیچیدگیهای انسانی این اثر را میستاید، یک لایهبندی منحصربفرد دربارهی درونیات انسانها. پایانبندی اشتروشک هم از آن پایانبندیهای مورد علاقهی لینچ است، پایانی که گویا به جهان منحصربفرد این فیلمساز نیز تعلق دارد. اشتروشک اثری جذاب با زهرخندهای معناگرا است، فیلمی که دردهای بشری فراوانی را همراه خود دارد.
فیلم لولیتا
فیلم Lolita
- کارگردان: استنلی کوبریک
- نویسنده: استنلی کوبریک، جیمز هریس
- بازیگران: جیمز میسون، پیتر سلرز
یک استاد میانسال دانشگاه شیفتهی دختر نوجوانی میشود.
استنلی کوبریک از کارگردانان مهم و به شدت مورد علاقهی دیوید لینچ بود. او گفته بود که هیچ کارگردانی را اندازهی کوبریک دوست نداشته است. کوبریک همیشه منبع الهام لینج بوده و به گفتهی خود او بخشی از جهان فیلمسازیاش از این کارگردان بزرگ و مولف الهام گرفته شده است. لولیتا یکی از بحثبرانگیزترین و جنجالیترین فیلمهای کوبریک است که لینچ از فضای متفاوت آن برای فیلمهایش الهام گرفته بود. لولیتا که براساس کتابی به همین نام و نوشتهی ولادیمیر ناباکوف (۱۹۵۵) ساخته شده، داستان مرد میانسالی است که به دختر جوانی علاقهمند میشود.
خیلیها لولیتا را به باد انتقاد گرفته بودند اما از نظر لینچ، همان ممیزیها چیزهایی بودند که بهراحتی نمیشد از کنارشان گذشت. لینچ به جهان کوبریک در این فیلم دست یافته بود و زوایای روانشناسانهی آن را درک میکرد. لولیتا زمانی که ساخته شد اثری غیرعادی و تابوشکن بهنظر میرسید، فیلمی که از نظر جامعه بسیاری از خط قرمزها را رد کرده بود. اما همین خط قرمزها درِ جهان متفاوتی را بهسمت لینچ باز کرد، زیرلایههای اجتماعی و روانشناسانهای که به گفتهی لینچ هرکسی از عهدهی بهتصویر کشیدناش برنمیآید.
رمان بدنام ناباکوف با کوبریک بزرگ الهامبخش لینچ بزرگ شده بود، فیلمی که به گفتهی خود لینچ اگر ساخته نمیشد، شاید بعضی فیلمهای او هم ساخته نمیشدند. کوبریک رمان ناباکوف را با نبوغ خاصی به سبک بصری ترجمه کرده است. منبع الهام این فیلم کتابی چند لایه است که این فیلمساز توانسته بود، هستهی اصلی آن را از لحاظ ایده و احساسات بهتصویر بکشد. با اینحال در رمان ناباکوف مسائل اجتماعی و سیاسی بهعنوان استعارههای پررنگی عمل میکردند که در اثر کوبریک این موارد چندان به چشم نمیآیند.
فیلم تعطیلات موسیو اولو
فیلم Monsieur Hulot’s Holiday
کارگردان: ژاک تاتی
بازیگران: ژاک تاتی
سال انتشار: ۱۹۵۳
موسیو اولو برای تعطیلات به شهری آرام سفر میکند اما آنجا موجب بروز دردسرهایی میشود.
ژاک تاتی نیز یکی دیگر از کارگردانان مورد علاقهی دیوید لینچ است. کارگردانی که وس اندرسون نیز از او تاثیر زیادی گرفت. لینچ علاقهی زیادی به این فیلم داشت. او ژاک تاتی را کارگردان خاصی میدانست، فیلمسازی که از دید لینچ بلد بود چگونه به درون انسان دست پیدا کند. اما فیلم تعطیلات موسیو اولو با دیگر فیلمهای مورد علاقهی لینچ تفاوت بسیاری دارد. این فیلم نسبت به جهان مورد علاقهی این کارگردان، فضایی نرمتر و قابل دسترستر دارد. فیلمی که از لحاظ روایی و فرمی قابل قیاس با هیچکدام از آثار لینچ نیز نیست. با اینحال موسیو تاتی روی شکلگیری شخصیتهای دیوید لینچ تاثیر بسیاری داشت.
خب اگر بخواهیم درباره خود فیلم بگوییم، موسیو اولو یک کمدی واقعی است. فیلمی که طبق پارادایمهای یگ ژانر کمدی میخنداند و هیچ شباهتی به لودگی و کمدیهای موقعیت سطحی ندارد. داستان از این قرار است که موسیو اولو برای تعطیلات به شهر جدیدی میرود. اولو در آنجا نمیتواند با محیط اطرافش کنار بیاید و سبب بوجود آمدن روایتی طنز میشود. از طرفی نیز زیرمتن اجتماعی این فیلم مورد توجه لینچ قرار گرفته بود. یک لایهی جذاب و فوقالعاده حسابشده که مخاطب را به دل ماجرایی دلچسب میکشاند. در این فیلم اما نمیتوان از بازی خوب ژاک تاتی نیز گذشت. بازیگری که میداند چگونه با حرکت بدناش مخاطب را بخنداند و او را به دل قصه ببرد. این فیلم یکی از متفاوتترین فیلمهایی است که دیوید لینچ دوستش داشته است. یک کمدی ناب از سینمای کلاسیک.