کاور جشنواره برلین ۲۰۲۵

معرفی فیلم های برلین ۲۰۲۵ | از ماه آبی تا رویاها

شنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۳ - ۲۱:۵۹
مطالعه 49 دقیقه
در این مطلب نگاهی به‌مهم‌ترین فیلم‌های بخش اصلی برلیناله ۲۰۲۵ داشته‌ایم و ۱۹ فیلم که برای جایزه‌ٔ خرس طلایی رقابت می‌کنند را معرفی می‌کنیم.
تبلیغات

جشنواره بین‌المللی فیلم برلین (Berlin International Film Festival) یا برلیناله (Berlinale)، یکی از قدیمی‌ترین و درخشان‌ترین جشنواره‌های سینمای جهان است. این جشنواره، با قدمتی بیش از هفت دهه، هر ساله میزبان برترین سینماگران و استعدادهای نوظهور از سراسر دنیا می‌شود. برلیناله نه‌تنها محلی برای نمایش آثار بزرگ و برجسته، بلکه سکویی برای صداهای تازه و نگاه‌های نو به‌سینما است. این رویداد به‌عنوان بزرگ‌ترین جشن سینمایی دنیا، جایی است که تماشاگران می‌توانند از تجارب سینمایی متنوع و خلاقانه‌ای که از نقاط مختلف جهان گرد هم آمده‌اند، بهره‌مند شوند.

امسال نیز برلیناله با ترکیبی از نوآوری و سنت، طرفداران سینما را به‌هیجان آورده است. حضور کارگردانان مطرح و نمایش فیلم‌هایی که با مضامین جسورانه و متفاوتی پرداخته شده‌اند، این جشنواره را به‌یک رویداد هیجان‌انگیز برای هر سلیقه‌ای تبدیل کرده است. از فیلم‌های مستقل گرفته تا تولیدات بزرگ استودیویی، همگی در انتظار هستند تا کدام‌یک می‌تواند نظر منتقدان و تماشاگران را به‌خود جلب کند. دراین‌میان، رقابت برای کسب خرس طلایی و نقره‌ای، لحظات پرتنش و هیجان‌انگیزی را رقم خواهد زد و این سؤال باقی می‌ماند که آیا فیلم‌ها و خلاقیت‌های امسال می‌توانند انتظارات بالا را برآورده کنند یا نه.

کپی لینک

تجلیل از تیلدا سوینتن

تیلدا سوینتن، بازیگری که همواره با نقش‌‌آفرینی‌های خود مرزهای بازیگری در سینما را جابه‌جا کرده و چهره‌ای یگانه و بی‌بدیل در هنر هفتم محسوب می‌شود، امسال افتخار دریافت جایزه‌ٔ خرس طلای افتخاری جشنواره‌ٔ فیلم برلین را به‌پاس یک عمر دستاورد درخشان در سینما کسب خواهد کرد. این بازیگر بریتانیایی که همواره انتخاب‌هایی جسورانه و متفاوت داشته، در طول چهار دهه‌ٔ فعالیت خود، هم در آثار مستقل و تجربی درخشیده و هم در فیلم‌های جریان اصلی، قدرت بازیگری و تنوع حیرت‌انگیزش انتخاب‌هایش را به‌رخ کشیده است.

سوینتن، چهره‌ای است که همواره از کلیشه‌ها گریخته و با همکاری‌هایش با فیلم‌سازانی چون وس اندرسن، لوکا گوادانینو و بونگ جون-هو، جایگاهش را به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین و تحول‌برانگیزترین بازیگران زمانه تثبیت کرده است. او در هر نقشی، از خون‌آشام رمانتیک گرفته تا جادوگری مرموز، از مدیر شرکتی بی‌رحم تا مادری گرفتار، حضوری مسحورکننده و منحصر‌به‌فرد داشته است. دریافت جایزه‌ٔ افتخاری برلیناله، تجلیلی شایسته از هنرمندی است که نه‌تنها در طول سال‌ها استانداردهای بازیگری را تغییر داده، بلکه به‌نمادی از جسارت، نبوغ و انعطاف‌پذیری در سینما تبدیل شده است. او همواره سینما را همچون میدانی برای کاوش در هویت، جنسیت، احساسات و مرزهای انسانی دیده است و به‌همین دلیل، انتخاب‌هایش فراتر از قواعد رایج هالیوود حرکت کرده‌اند. جشنواره‌ٔ برلین با اعطای این جایزه، از بازیگری تقدیر می‌کند که با انتخاب‌های خود، سینما را غنی‌تر، جسورانه‌تر و عمیق‌تر کرده است. سپاس خانم تیلدا سوینتن، ستاره‌ای فرازمینی.

کپی لینک

تریشیا تاتل، مدیر جدید برلیناله؛ آغاز فصلی نو

جشنواره بین‌المللی فیلم برلین در سال ۲۰۲۵ با تغییرات مهمی همراه است که یکی از آن‌ها ورود تریشیا تاتل به‌عنوان مدیر جدید این رویداد سینمایی است. تاتل که تجربه‌ای غنی در مدیریت جشنواره‌های سینمایی دارد، جایگزین کارلو چاتریان و ماریته ریسن‌بیک شده و اکنون هدایت یکی از مهم‌ترین جشنواره‌های سینمایی جهان را برعهده گرفته است. این انتخاب، برلیناله را وارد مرحله‌ای جدید می‌کند، چرا که تاتل به‌عنوان چهره‌ای آگاه به‌تحولات سینمای معاصر، توانایی شکل‌دهی به‌آینده این جشنواره را دارد.

تریشیا تاتل پیش از این به‌عنوان رئیس جشنواره فیلم لندن (BFI London Film Festival) شناخته می‌شد و در طول دورهٔ مدیریت خود توانست این جشنواره را به‌یکی از رویدادهای مهم سینمای اروپا تبدیل کند. او همواره بر حمایت از فیلمسازان مستقل، گسترش تنوع در سینما و تمرکز بر داستان‌های نو و متفاوت تأکید داشته است. رویکرد او نسبت به‌سینما، ترکیبی از احترام به‌آثار کلاسیک و اشتیاق به‌کشف صداهای جدید است؛ عاملی که می‌تواند نقش مهمی در تعیین مسیر آینده‌ٔ برلیناله ایفا کند.

ورود تاتل به‌برلیناله در زمانی رخ می‌دهد که این جشنواره، مانند بسیاری از رویدادهای سینمایی بزرگ، در حال بازتعریف جایگاه خود در صنعت سینما است. با تغییراتی که در نحوه تولید، توزیع و نمایش فیلم‌ها رخ داده، جشنواره‌ها بیش از پیش به‌پلتفرمی برای معرفی فیلمسازان تازه‌نفس و روایت‌های نو تبدیل شده‌اند. تاتل، با تجربه و شناخت عمیقش از سینمای جهان، می‌تواند نقش مهمی در هدایت این تغییرات داشته باشد و رویکردی تازه را به‌جشنواره تزریق کند. باید دید که با مدیریت او، برلیناله تا چه حد می‌تواند هویت مستقل و آوانگارد خود را حفظ کند و درعین‌حال، به‌نیازهای جدید صنعت سینما پاسخ دهد. اما آنچه مسلم است، این است که حضور تریشیا تاتل نویدبخش فصلی تازه برای یکی از مهم‌ترین جشنواره‌های فیلم جهان خواهد بود.

یکی از تغییرات عمده‌ای که در سال‌های اخیر در جشنواره برلین مشاهده شده، تمرکز بیشتر بر فیلم‌های مستقل و تجربی است. با وجود آن‌که برلیناله همواره بستری برای سینمای جریان اصلی و فیلم‌های بزرگ نیز بوده است، اما رویکرد این جشنواره در سال‌های اخیر به‌سمت حمایت از آثار جسورانه و نامتعارف‌تر سوق پیدا کرده است. این تغییر رویکرد، به‌ویژه در بخش‌های فروم و پانوراما در چشم‌تر است.

کپی لینک

تاد هینز، رئیس هیئت داوران برلیناله ۲۰۲۵

جشنواره بین‌المللی فیلم برلین، که همواره در انتخاب رئیس هیئت داوران خود رویکردی دقیق و تأمل‌برانگیز دارد، امسال تاد هینز، فیلمساز برجستهٔ آمریکایی، را به‌عنوان رئیس داوران بخش مسابقه بین‌الملل برگزیده است. انتخابی که هم هوشمندانه است و هم هیجان‌انگیز، چرا که هینز به‌عنوان یک کارگردان مستقل و پیشرو، همواره در سینمای معاصر نقش مهمی ایفا کرده و با آثار منحصر‌به‌فرد خود مرزهای داستان‌گویی و فرم را گسترش داده است. حضور او در رأس هیئت داوران نویدبخش نگاه و تصمیمات جسورانه و دقیق به‌فیلم‌های حاضر در رقابت امسال خواهد بود.

هینز که با فیلم‌هایی همچون Carol (کارول)، Far from Heaven (دور از بهشت) و I'm Not There (من آنجا نیستم) شناخته می‌شود، کارنامه‌ای پربار در زمینه‌ٔ کاوش در موضوعاتی همچون هویت، جنسیت و مفاهیم اجتماعی دارد. سبک بصری خاص او، که اغلب با الهام از سینمای کلاسیک ترکیب شده، در کنار رویکرد حساس و عمیقش به‌شخصیت‌ها، باعث شده تا آثارش هم از نظر منتقدان تحسین شود و هم در میان مخاطبان سینمای مستقل جایگاه ویژه‌ای پیدا کند.

انتخاب او به‌عنوان رئیس هیئت داوران برلیناله، نه‌تنها نشانه‌ٔ قدردانی از میراث سینمایی او است، بلکه حاکی از تمایل جشنواره به‌حمایت از روایت‌های خلاقانه و غیرمتعارف است. با توجه به‌نگاه هنری هینز و تجربیاتش در سینمای مستقل، می‌توان انتظار داشت که داوری امسال در برلیناله، فراتر از انتخاب‌های معمولی باشد و بر آثاری تمرکز کند که دارای عمق روایی و جسارت سینمایی هستند. حال باید دید که کیفیت فیلم‌های حاضر در رقابت امسال، چگونه این نگاه را به‌چالش خواهند کشید و کدام اثر درنهایت توجه رئیس و اعضای هیئت داوران را به‌خود جلب خواهد کرد.

جشنواره بین‌المللی فیلم برلین، یکی از مهم‌ترین رویدادهای سینمایی جهان، در سال ۲۰۲۵ هفتادوپنجمین دوره خود را برگزار می‌کند. این جشنواره که به‌عنوان بستری برای فیلم‌های جسورانه، مستقل و هنری شناخته می‌شود، امسال نیز با نمایش آثاری متنوع از سراسر جهان توجه علاقه‌مندان سینما را به‌خود جلب کرده است. در این دوره، فیلمسازانی همچون ژانت نوردال، آرا ساکس و دنیس کوت در کنار استعدادهای نوظهور مانند مهرنوش علیا و جوی غارورو-آکپوجوتور حضور دارند که هر یک با رویکردهای خاص خود به‌سینما، تجربیات متفاوتی را برای مخاطبان رقم خواهند زد. 

بخش مسابقهٔ اصلی را می‌توان قلب تپنده‌ٔ برلیناله دانست؛ جایی که فیلمسازان بزرگ و نوظهور در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند تا سینمای امروز را به‌چالش کشیده و آن را از زوایای جدیدی به‌تصویر بکشند. این بخش، فراتر از یک رقابت ساده، آینه‌ای است که گذشته، حال و آینده‌ٔ سینما را منعکس می‌کند. فیلم‌هایی که در این بخش به‌نمایش درمی‌آیند، نه‌تنها شانس دریافت جوایز ارزشمندی همچون خرس طلایی و نقره‌ای را دارند، بلکه بسیاری از آن‌ها مسیر آینده‌ٔ سینما را نیز مشخص خواهند کرد. از روایت‌های جسورانه و ساختارشکن گرفته تا درام‌های انسانی و داستان‌های شاعرانه، این فیلم‌ها هر سال تِم‌های مختلفی را به‌نمایش می‌گذارند و پرسش‌های تازه‌ای را درباره‌ٔ ماهیت سینما و روایت‌گری مطرح می‌کنند. امسال نیز، همچون هر دوره، تمام نگاه‌ها به‌این بخش دوخته شده است. آیا فیلم‌های امسال همچون سال‌های درخشان گذشته، استانداردهای تازه‌ای برای سینما تعیین خواهند کرد؟ آیا کارگردانان مطرح بار دیگر مرزهای خلاقیت را گسترش خواهند داد یا نوبت به‌استعدادهای نوظهور است تا جهان را شگفت‌زده کنند؟ یا قرار است بسیار ناامید شویم؟ هنوز مشخص نیست که فیلم‌های این دوره، بیش‌تر در فضایی اجتماعی و سیاسی حرکت خواهند کرد یا رنگ و بویی شخصی‌تر و شاعرانه خواهند داشت، اما آنچه مسلم است، این است که بخش مسابقه‌ٔ اصلی برلیناله، همانند گذشته، ویترین بهترین و جسورانه‌ترین آثار سینمایی سال خواهد بود؛ فیلم‌هایی که ممکن است سال‌ها بعد همچنان در حافظه‌ٔ سینما باقی بمانند.

هیئت داوران امسال نیز شامل چهره‌های برجسته‌ای از سینمای جهان است که مسئولیت انتخاب برندگان خرس طلایی و نقره‌ای را برعهده دارند. این داوران، که از میان فیلمسازان، نویسندگان، بازیگران و منتقدان مطرح انتخاب شده‌اند، با در نظر گرفتن ارزش‌های هنری و داستانی آثار و صداقت درونی خود، به‌ارزیابی آن‌ها خواهند پرداخت. همچنین، بخش‌های جانبی جشنواره مانند نسل، پانوراما و فروم امسال با فیلم‌هایی نوآورانه و متنوع از نظر سبک و روایت همراه خواهند بود. 

هفتادوپنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم برلین در تاریخ ۱۳ فوریه ۲۰۲۵ با نمایش فیلم Das Licht (نور)، به‌کارگردانی تام تیکور افتتاح خواهد شد. این فیلم، محصول مشترک آلمان و فرانسه، در بخش ویژه گالا برلیناله و خارج از رقابت به‌نمایش درمی‌آید. داستان زندگی روزمرهٔ خانواده‌ای از طبقهٔ متوسط آلمان را در دنیایی پرشتاب و ناپایدار خواهیم دید و در این فیلم، بازیگرانی چون لارس آیدینگر و نیکولت کربیتز نقش‌آفرینی می‌کنند.

هفتادوپنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم برلین، ۱۹ کارگردان برجسته از سراسر جهان با آثار خود در بخش رقابتی حضور دارند. لئونور سِرای با فیلم «آری»، ریچارد لینکلیتر با «ماه آبی» و لیونل بایر با «خانه امن»، ازجمله این فیلمسازان هستند. یوهانا مودر، رادو ژوده و گابریل ماسکارو نیز در بخش رقابت اصلی حضور دارند. تنوع دیدگاه‌ها و سبک‌های مختلف، نویدبخش رقابتی جذاب در برلیناله ۲۰۲۵ است.

درنهایت، جشنواره فیلم برلین ۲۰۲۵ نه‌تنها فرصت دیده‌شدن فیلم‌های مستقل و متفاوت را فراهم می‌کند، بلکه همچنان یکی از مهم‌ترین رویدادهای سینمایی برای کشف استعدادهای جدید و مرور برترین آثار فیلمسازان کهنه‌کار محسوب می‌شود. با ترکیبی از فیلم‌های تجربی، درام‌های اجتماعی و آثاری از سینمای داستانی و مستند، این دوره از برلیناله توجه دوستداران سینما را از سراسر جهان به‌خود جلب خواهد کرد.

کپی لینک

معرفی فیلم های برلین ۲۰۲۵ در بخش مسابقه اصلی

کپی لینک

۱- آری

فیلم Ari

  • کارگردان: لئونور سِرای
  • بازیگران: آندرانیک مانِه، پاسکال رِنِریک، تئو دِلزن و ریاد فراد
  • کشور: فرانسه و بلژیک | اولین نمایش در برلیناله ۲۰۲۵
  • تاریخ اکران: سال ۲۰۲۵ (تاریخ دقیق اعلام نشده است)

خلاصه داستان: داستان معلمی جوان به‌نام آری روایت می‌شود که پس از ترک شغل خود و مواجهه با اخراج از خانه توسط پدرش، ناگزیر به‌بازنگری در مسیر زندگی‌اش می‌شود. او با دوستان قدیمی‌اش دوباره ارتباط برقرار می‌کند و به‌سفری پر از چالش از نوع خودشناسانه می‌رود. این سفر، که پر از لحظات تلخ و شیرین است، شخصیت آری را وادار می‌کند با گذشته‌اش مواجه شود و جایگاه واقعی خود را در زندگی پیدا کند.

لئونور سِرای، کارگردان و فیلمنامه‌نویس فرانسوی، یکی از چهره‌های برجسته از سینمای معاصر با طعم نوآوری است. او با فیلم تحسین‌شده Montparnasse Bienvenüe (زن جوان) در سال ۲۰۱۷ وارد عرصه بین‌المللی شد و جایزهٔ دوربین طلایی جشنواره کن را کسب کرد. آثار او با تمرکز بر شخصیت‌های پیچیده و داستان‌های انسانی شناخته می‌شوند که اغلب به‌کاوش در موضوعاتی مانند هویت، روابط خانوادگی و چالش‌های زندگی مدرن می‌پردازند. فیلم Mother and Son (مادر و پسر)، یکی دیگر از آثار موفق او، در جشنواره کن ۲۰۲۲ مورد توجه قرار گرفت. حال در چهل سالگی این کارگردان با فیلم جدیدی وارد بخش رقابتی جشنواره‌ای مهم شده است. سبک روایی صمیمی و کارگردانی مینیمالیستی او، لئونور سِرای را به‌یکی از صداهای متمایز سینمای امروز تبدیل کرده است. لئونور سِرای، خالق جهانی است که در آن زندگی روزمره با نوری تازه درخشان می‌شود؛ گویی او از میان پیچ‌وخم‌های ساده‌ترین لحظات، نقبی به‌ژرفای پیچیدگی انسانی می‌زند. آثار او سرشار از سکوت‌های گویا و جزئیاتی است که در نگاه اول بی‌اهمیت به‌نظر می‌رسند، اما هر کدام داستانی از رنج، امید و جستجوی معنا را در دل خود پنهان کرده‌اند. آثار وی چنین است که به‌جای پاسخ دادن به‌پرسش‌های اساسی، ترجیح می‌دهد تماشاگر را در مسیر این پرسش‌ها همراه کند؛ مسیری که در آن، هر قدم برداشته‌شده، بازتابی از مبارزه برای یافتن جایگاه خود در جهان است. هنر او در عین بی‌پیرایگی، سرشار از پیچیدگی است و با هر اثر، مخاطب را دعوت می‌کند تا عمیق‌تر به‌زندگی و زیبایی‌های ناپیدای آن بنگرد. با توجه به‌‌سابقهٔ درخشان این کارگردان در جشنواره‌های سینمایی، انتظار می‌رود فیلم Ari از آن دست فیلم‌ها باشد که به‌زمانی که تماشاچی می‌گذارد، احترامی متقابل بگذارد؛ امیدواریم.

کپی لینک

۲- ماه آبی

فیلم Blue Moon

  • کارگردان: ریچارد لینکلیتر
  • بازیگران: ایتن هاوک، مارگارت کوالی، بابی کاناوله و اندرو اسکات
  • کشور: ایالات متحده آمریکا و ایرلند | اولین نمایش در برلیناله ۲۰۲۵
  • تاریخ اکران: سال ۲۰۲۵ (اواسط اردیبهشت تا اواسط خرداد ۱۴۰۴)

خلاصه داستان: داستان زندگی لورنز هارت، ترانه‌سرای مشهور آمریکایی در دهه ۱۹۳۰ را روایت می‌کند. فیلم بر شب افتتاحیه موزیکال «اوکلاهاما» تمرکز دارد و چالش‌های شخصی و حرفه‌ای او، ازجمله مبارزه با اعتیاد، مشکلات روانی و تأثیر این مسائل بر همکاری‌اش با ریچارد راجرز، آهنگساز معروف را به‌تصویر می‌کشد. این درام موسیقایی به‌بررسی روابط پیچیده هنری و احساسی در پس‌زمینه دنیای پرزرق‌وبرق تئاتر برادوی می‌پردازد.

کارگردان، بازیگر و فیلمنامه‌نویس آمریکایی که وی را با کارگردانی سه‌گانهٔ درام و عاشقانه‌اش می‌شناسیم، «پیش از طلوع، غروب و نیمه‌شب». کارگردانی عاشق موسیقی که باز هم به‌سراغ داستانی در رابطه با دنیای موسیقی رفته است. ریچارد لینکلیتر، داستان زندگی لورنز هارت، ترانه‌سرای مشهور آمریکایی در دهه ۱۹۳۰ را به‌تصویر می‌کشد. این فیلم به‌ویژه بر شب افتتاحیه موزیکال برادوی «اوکلاهاما» تمرکز دارد. فیلمنامه توسط رابرت کاپلو نوشته شده است. بازیگران اصلی این فیلم پر بازیگر، ایتن هاک، مارگارت کوالی و اندرو اسکات هستند. این فیلم سفری به‌دنیای پرهیاهوی لورنز هارت است، جایی که نبوغ موسیقایی او با سایه‌های تاریک اعتیاد و آشفتگی‌های روانی در جدال است. داستان، تقابل دردهای پنهان و درخشش بی‌همتای خلاقیت او را به‌تصویر می‌کشد؛ چالشی که نه‌تنها زندگی شخصی‌اش را زیرورو می‌کند، بلکه همکاری هنری‌اش با ریچارد راجرز را نیز در مسیری پیچیده و پرتنش قرار می‌دهد.

ریچارد لینکلیتر، شاعری مدرن و فرزند هر آنچه کلاسیک می‌نامیم در جهان سینما است که از لحظات سادهٔ زندگی، قصیده‌هایی جاودانه می‌سازد. او با نگاهی عمیق به‌گذر زمان، داستان‌هایی را روایت می‌کند که نه‌تنها شخصیت‌ها، بلکه مخاطب را نیز دگرگون می‌سازد. آثار او همچون نجواهایی آرام، ما را به‌قلب روابط انسانی و پیچیدگی‌های زمان می‌برند، گویی او حقیقت زندگی را در سکوت‌های میان دیالوگ‌ها می‌جوید. از پروژه بی‌مانند Boyhood (پسربچگی) تا سه‌گانه لطیف و فلسفی‌اش، لینکلیتر به‌جای تکیه بر اوج‌گیری‌های دراماتیک، ما را دعوت می‌کند تا به‌زیبایی لحظه‌های گذرا چشم بدوزیم، لحظاتی که در دستان او به‌جاودانگی بدل می‌شوند. ریچارد لینکلیتر، با نگاه شاعرانه و درک عمیقش از روابط انسانی و گذر زمان، بار دیگر و این مرتبه با فیلم «ماه آبی» به‌سینما بازگشته است. او که همواره با روایت‌های تأثیرگذار و صمیمی‌اش مرزهای داستان‌گویی را گسترش داده، این بار به‌سراغ زندگی پیچیده لورنز هارت رفته است. ترکیب نبوغ موسیقایی با نبردهای درونی و چالش‌های انسانی در دنیای پرزرق‌وبرق برادوی، فرصت دیگری برای لینکلیتر فراهم کرده تا هنرش را به‌اوج برساند. با تیم بازیگری برجسته و سبک متمایز او در خلق روایت‌های عمیق و انسان‌محور، امید زیادی می‌رود که کارگردانِ «ماه آبی»، جایزهٔ خرس طلایی جشنواره برلین را به‌خانه ببرد؛ منتظر می‌مانیم.

کپی لینک

۳- خانه امن

فیلم The Safe House

عنوان اصلی: La Cache

  • کارگردان: لیونل بایر
  • بازیگران: دومینیک ریموند، میشل بلان و ویلیام لابگیل
  • کشور: سوئیس، لوکزامبورگ و فرانسه | اولین نمایش در برلیناله ۲۰۲۵
  • تاریخ اکران: ۲۹ اسفند ماه ۱۴۰۳

خلاصه داستان: اطلاعاتی در دسترس نیست.

فیلم La Cache، به‌کارگردانی لیونل بایر، محصول مشترک سوئیس، لوکزامبورگ و فرانسه است. این فیلم در جشنواره‌‌های معتبر ۲۰۲۵، برای اولین بار در برلیناله به‌نمایش درمی‌آید و بازیگرانی چون دومینیک ریموند، میشل بلان، ویلیام لابگیل، اورلیان گابریلی و لیلیان روور در آن ایفای نقش کرده‌اند.

لیونل بایر، کارگردان، فیلمنامه‌نویس و تهیه‌کننده سوئیسی است که به‌خاطر رویکرد منحصربه‌فردش در پرداخت به‌موضوعات اجتماعی، هویت و پیچیدگی‌های روابط انسانی شناخته می‌شود. او یکی از چهره‌های مطرح سینمای معاصر سوئیس است و آثارش اغلب ترکیبی از طنز، درام و نگاه انتقادی به‌مسائل روز جامعه را ارائه می‌دهند. هویت شخصی، ریشه‌ها و تعلق فرهنگی خوراک کاری وی است و در خلق شخصیت‌هایی که در جستجوی معنای زندگی یا جایگاه خود در جامعه هستند، مهارت بالایی دارد. از سویی، از عنصر طنز هوشمندانه و غیرمستقیم بهره می‌برد و این طنز به‌کمک مخاطب می‌آید تا با موضوعات جدی‌تر و چالش‌برانگیزتر فیلم ارتباط برقرار کند. از نظر بصری، فیلم‌های او اغلب ساده و مینیمال هستند. این ویژگی باعث می‌شود مخاطب بیشتر روی شخصیت‌ها و روایت داستان تمرکز کند. از آثار معروف‌تر وی می‌توان به‌کمدی سیاه La Vanité (غرور)، محصول سال ۲۰۱۵، فیلم Comme des voleurs (à l'Est) (مثل دزدها (در شرق))، محصول سال ۲۰۰۶ و فیلم کمدی Les Grandes Ondes (à l'Ouest) (امواج بلند (در غرب)) که در سال ۲۰۱۳ آن را ساخت نام برد. انتظار می‌رود بار دیگر سراغ ژانر محبوب خود، کمدی سیاه در فیلم جدیدش با عنوان فارسی «خانه امن» برود.

کپی لینک

۴- رؤیاها

فیلم Dreams

  • کارگردان: میشل فرانکو
  • بازیگران: جسیکا چستین، آیزاک هرناندز و روپرت فرند
  • کشور: مکزیک | اولین نمایش در برلیناله ۲۰۲۵
  • تاریخ اکران: سال ۲۰۲۵ (تاریخ دقیق اعلام نشده است)

خلاصه داستان: داستان رقصندهٔ باله‌ای مکزیکی روایت می‌شود که برای تحقق آرزوهایش به‌شهر سان‌ فرانسیسکو سفر می‌کند. او امیدوار است با حمایت معشوقه‌اش، رؤیاهای خود را به‌واقعیت تبدیل کند، اما در این مسیر با چالش‌هایی مواجه می‌شود که جاه‌طلبی و عشق او را در تقابل با واقعیت قرار می‌دهد. جایی که فرصت‌های جدید و امیدهای بزرگی برای آینده‌اش وجود دارد. در این مسیر، شخصیت اصلی با شخصیتی قدرتمند و پیچیده (با بازی جسیکا چستین) آشنا می‌شود. رابطهٔ میان این دو شخصیت درونمایهٔ اصلی فیلم را تشکیل می‌دهد. شخصیتی که چستین نقشش را ایفا می‌کند، زنی است که خود با چالش‌ها و مسائل شخصی متعددی روبه‌رو است و در مواجهه با دنیای هنر و روابط انسانی، با رقصندهٔ جوان پیوندی عمیق برقرار می‌کند. همزمان، شخصیتی که روپرت فرند ایفاگر آن است نقشی کلیدی در زندگی رقصنده ایفا می‌کند و نمایندهٔ پیچیدگی‌های روابط انسانی است. او به‌عنوان معلم یا همراهی معنوی، نقش مهمی در تصمیم‌گیری‌ها و رشد شخصیت اصلی دارد. فیلم همچنین با حضور مارشال بل، به‌بررسی موضوعاتی چون ازخودگذشتگی، تلاش برای رسیدن به‌موفقیت و پیامدهای انتخاب‌های شخصی افراد می‌پردازد.

فیلم «رؤیاها»، فیلمی درام به‌نویسندگی و کارگردانی میشل فرانکو است که در سال ۲۰۲۵ اکران خواهد شد. فیلم درواقع محصول مشترک مکزیک و ایالات متحده آمریکا، اما نماینده مکزیک است و بازیگران مطرحی چون جسیکا چستین، آیزاک هرناندز و روپرت فرند در آن به‌ایفای نقش پرداخته‌اند. فیلم فرانکو برای رقابت در بخش مسابقه هفتادوپنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم برلین انتخاب شده است و اولین نمایش آن در فوریه ۲۰۲۵ در کاخ برلیناله خواهد بود. فیلمبرداری این اثر در سان فرانسیسکو و مکزیکوسیتی انجام شده است و حقوق بین‌المللی فیلم به‌شرکت The Match Factory فروخته شد. به‌نظر فیلم دوزبانه خواهد بود؛ انگلیسی و اسپانیایی.

میشل فرانکو، کارگردانی است که سینما را به‌بوم نقاشی احساسات انسانی تبدیل می‌کند. آثار او همچون آینه‌ای تاریک، درون‌مایه‌های پیچیده‌ای از انزوا، عشق و تناقضات روح بشر را منعکس می‌کنند. او با رویکردی جسورانه و مینیمالیستی، لحظاتی از سکوت را به‌فریادی از معنا تبدیل می‌کند، جایی که هر قاب از فیلم‌هایش قصه‌ای بی‌صدا اما عمیق دارد. فرانکو هنرمندی است که مرزهای عادی روایت را درهم می‌شکند و با بی‌رحمی زیبایی‌شناسانه‌ای، مخاطب را به‌مواجهه با حقیقتی عریان و درعین‌حال، شاعرانه فرا می‌خواند. «رؤیاها» جدیدترین بوم نقاشی او است. میشل فرانکو با فیلم‌هایی چون After Lucia (پس از لوسیا) و Chronic (مزمن) به‌یکی از شاخص‌ترین صداهای سینمای معاصر بدل شده است. آثار او فضایی خام و تلخ دارند که گاهی نفس تماشاگر را در سینه حبس می‌کنند. او در «پس از لوسیا» خشونت خاموش جامعه را به‌تصویر کشید، در «مزمن» انزوای انسانی را در دنیای مدرن کاوید. سینمای او جامعه را هدف اصلی قرار می‌دهد؛ جایی که تضادها، سکوت‌ها و ناتوانی‌های انسان در برقراری ارتباط، آشکار و بی‌پروا روایت می‌شوند. هر فیلم او تجربه‌ای تکان‌دهنده و تأمل‌برانگیز است که تماشاچی را با احساساتی عمیق و تفکر تنها می‌گذارد. در سال ۲۰۱۵ فیلم «مزمن» به‌کارگردانی او در بخش مسابقه جشنواره فیلم کن (Cannes Film Festival) به‌نمایش درآمد و برنده جایزهٔ بهترین فیلمنامه شد. در سال ۲۰۱۷ نیز فیلم April's Daughter (دختر آوریل) در بخش نوعی نگاه جشنواره فیلم کن موفق به‌دریافت جایزهٔ ویژه هیئت داوران شد. در سال ۲۰۲۰ توانست با فیلم New Order (فرمان تازه)، جایزهٔ بزرگ هیئت داوران را از هفتادوهفتمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز کسب کند.

کپی لینک

۵- رؤیاها

فیلم Dreams

عنوان اصلی: Drømmer

  • کارگردان: داگ یوهان هاوگرود
  • بازیگران: الا اووربای، سلوم امنتو، آنه دال تورپ و آنه ماری یاکوبسن
  • کشور: نروژ | اولین نمایش جهانی در برلیناله ۲۰۲۵
  • تاریخ اکران: ۱۳ مهر ماه ۱۴۰۳ (اکران‌شده در نروژ)

خلاصه داستان: ساخته داگ یوهان هاوگرود، داستان یوهانه، دختر ۱۵ ساله‌ای است که درگیر احساساتی پیچیده و ممنوع نسبت به‌معلم فرانسوی خود می‌شود. یوهانه که دختری حساس و خلاق است، این احساسات را در قالب یادداشت‌ها و خاطراتش ثبت می‌کند. او هر نگاه، هر کلمه و هر احساسی را که در مواجهه با این معلم تجربه می‌کند، با جزئیات و نثری شاعرانه روی کاغذ می‌آورد. نوشته‌های او پر از عشق خام و کنجکاوی نوجوانی است، اما همین نوشته‌ها زمانی که مادر و مادربزرگش به‌آن‌ها دست پیدا می‌کنند، جنجالی عاطفی و اخلاقی ایجاد می‌کند.

داگ یوهان هاوگرود از برجسته‌ترین فیلمسازان معاصر نروژ به‌شمار می‌آید، کسی که نگاه منحصربه‌فرد و شاعرانه‌اش به‌زندگی او را در عرصهٔ سینما متمایز ساخته است. آثار هاوگرود نه‌صرفاً روایت‌گر داستان، بلکه کاوشی عمیق در لایه‌های پیچیدهٔ احساسات انسانی هستند. او با تمرکز بر لحظات ساده و روزمرگی، قدرت خارق‌العاده‌ای در ایجاد هم‌ذات‌پنداری دارد. در فیلم‌هایش، سکوت و مکث‌های ظریف به‌اندازه دیالوگ‌ها معنا دارند و دوربین او به‌عنوان شاهدی بی‌طرف، حقیقت زندگی را با تمام تلخی‌ها و زیبایی‌هایش به‌تصویر می‌کشد. این رویکرد، او را به‌یکی از قصه‌گویان برجستهٔ سینما تبدیل کرده است که می‌تواند از دل پیش‌پاافتاده‌ترین موقعیت‌ها، داستان‌هایی عمیق و تأثیرگذار بیرون بکشد.

فیلم Drømmer  اکران جهانی خود را در برلیناله خواهد داشت، اما در اکتبر ۲۰۲۴ در نروژ اکران داشته است و منتقدانی که موفق به‌تماشای فیلم شده‌اند، به‌دلیل کاوش عمیق در حس‌و‌حال نوجوانی و پیچیدگی‌های روابط انسانی، ساختهٔ کارگردان نروژی را بسیار تحسین کرده‌اند و چنین گفته‌اند این اثر روایتگر تجربهٔ بلوغ و دگرگونی‌های عاطفی دوران نوجوانی است و هوشمندانه به‌موضوعات حساس و چندلایه‌ای چون عشق ممنوع، هویت‌یابی و مرزهای اخلاقی می‌پردازد. داستان یوهانه، با تمام معصومیت و درعین‌حال، جسارتش، بازتابی از بحران‌هایی است که نوجوانان در تقابل با انتظارات خانواده، جامعه و حتی خودشان تجربه می‌کنند. منتقدان فیلم این جنبه را به‌خاطر رویکرد انسانی و واقعی آن ستوده‌اند، چراکه گویا شخصیت‌ها و اتفاقات فیلم به‌شدت ملموس و باورپذیر هستند. هاوگرود با آثاری چون I Belong (من تعلق دارم) و Beware of Children (از کودکان برحذر باشید)، نشان داده است که چگونه می‌توان با ظرافت، لایه‌های عاطفی و روان‌شناختی انسان را روی پردهٔ نقره‌ای آورد. فیلم‌های او نه‌تنها به‌روایت داستان‌های شخصی محدود نمی‌شوند، بلکه آینه‌ای برای بازتاب مسائل اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی هستند. او در «از کودکان برحذر باشید» مرزهای اخلاق و مسئولیت‌پذیری را در جامعه‌ای مدرن به‌چالش کشید و در «من تعلق دارم» با طنزی ظریف و هوشمندانه به‌بررسی تناقض‌های ارتباطات انسانی پرداخت. هنرش در این است که بتواند از طریق بازی‌های واقع‌گرایانه، دیالوگ‌های موجز و فضاسازی مینیمالیستی، احساسی جهانی خلق کند که با مخاطبان در هر کجای دنیا ارتباط برقرار شود. داگ یوهان هاوگرود نه‌تنها یک کارگردان است، بلکه هنرمندی است که با نگاه خلاقانه و ظریف خود، تماشاگران را به‌سفری درونی و بی‌پایان دعوت می‌کند.

کپی لینک

۶- آن طبیعت به‌تو چه می‌گوید

فیلم What Does That Nature Say to You

عنوان اصلی: Geu jayeoni nege mworago hani

  • کارگردان: هونگ سانگ‌سو
  • بازیگران: ها سونگ‌گوک، کوون هی‌هیو، چو یون‌هی و کانگ سو‌یی
  • کشور: کره جنوبی | اولین نمایش در برلیناله ۲۰۲۵
  • تاریخ اکران: سال ۲۰۲۵ (تاریخ دقیق اعلام نشده است)

خلاصه داستان: داستان شاعر جوانی را خواهیم دید که دوستش او را به‌خانه والدینش می‌برد. خانهٔ بزرگ و فضای آرام این خانواده باعث شگفتی شاعر می‌شود. طی یک روز طولانی، شاعر با پدر، مادر و خواهر دوست/ معشوقه‌اش ملاقات می‌کند. این دیدار تبدیل به‌تجربه‌ای مملو از لحظات آرام و پرمعنا می‌شود؛ همراه با گفتگوهای فلسفی و شاعرانه دربارهٔ زندگی، طبیعت و رابطه‌های انسانی. دراین‌میان، غذاهای خانگی و نوشیدنی‌های سنتی کره‌ای نیز فضایی صمیمی و دلپذیر ایجاد می‌کنند.

فیلم جدید هونگ سانگ‌سو، برای اولین بار در فوریه ۲۰۲۵ در بخش مسابقه اصلی هفتادوپنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم برلین به‌نمایش درخواهد آمد و برای دریافت جایزهٔ خرس طلایی رقابت خواهد کرد. هونگ سانگ‌‌سو، فیلمسازی که به‌ظرافت در روایت و کشف جزئیات زندگی روزمره شهرت دارد، در سینمای جهان به‌عنوان صدایی منحصربه‌فرد شناخته می‌شود و این مرتبه هم وارد جزئیات شاعرانه زندگی شده است. آثار او مانند The Day He Arrives (روزی که او می‌رسد)، On the Beach at Night Alone (روی ساحل در شب تنها) و فیلم The Woman Who Ran (زنی که فرار کرد)، بازتابی از پیچیدگی‌های روابط انسانی و تضاد میان سادگی و عمق زندگی است. در فیلم‌های او، دیالوگ‌ها به‌مانند اشعاری کنایی و غیرمستقیم عمل می‌کنند و طبیعت، غذا و لحظات روزمره به‌زبان بصری‌ای بدل می‌شوند که احساسات نهفته را بیان می‌کنند. هونگ، با سبک روایی مینیمالیستی و تأکید بر مضامین تکرارشونده مانند عشق، فقدان و زمان، فضایی خلق می‌کند که هر تماشاچی را به‌سفری درونی می‌برد. او جوایز بسیاری از جشنواره‌های برلین، کن و ونیز به‌دست آورده و سینمای او پلی میان جهانی‌سازی و هویت بومی است.

هونگ سانگ‌سو هنرمندی است که در سینمای مینیمالیستی به‌اوج رسیده و توانسته از سادگی زندگی روزمره، جهانی سرشار از معنا و احساس خلق کند. هنر او در توانایی روایت داستان‌هایی ساده، اما عمیق نهفته است که در آن‌ها روابط انسانی، گذر زمان و طبیعت به‌شکلی شاعرانه بازنمایی می‌شوند. او با استفاده از دیالوگ‌های صادقانه و تکرار موقعیت‌ها، به‌پیچیدگی‌های زندگی مدرن می‌پردازد و لحظات کوچک و ظاهراً بی‌اهمیت را به‌نقاطی از تأمل و زیبایی تبدیل می‌کند. گفتیم سبک بصری او اغلب مینیمال است؛ با قاب‌بندی‌های ثابت و حرکت‌های محدود دوربین که تماشاگر را به‌جای تأکید بر هیجان بصری، به‌‌ژرفنای احساسات و معناهای خاک‌گرفتهٔ درونی در داستان هدایت می‌کند. آثار هونگ سانگ‌سو، با الهام از واقعیت و همراه با چاشنی طنز و تراژدی، تماشاچی را به‌سفری احساسی و فلسفی دعوت می‌کند.

کپی لینک

۷- شیر داغ

فیلم Hot Milk

  • کارگردان: ربکا لنکویچ (اولین فیلم بلند سینمایی)
  • بازیگران: اما مکی، فیونا شاو، ویکی کریپس و وینسنت پرز
  • کشور: بریتانیا | اولین نمایش در برلیناله ۲۰۲۵
  • تاریخ اکران: ۲۶ بهمن ماه ۱۴۰۳ (بریتانیا)

خلاصه داستان: سوفیا، زنی جوان، همراه با مادرش به‌یک شهر ساحلی در اسپانیا سفر می‌کند تا مادرش که از بیماری‌های متفاوتی رنج می‌برد، تحت درمان قرار بگیرد. سوفیا تمام زندگی خود را صرف مراقبت از مادرش کرده و همزمان هویت و خواسته‌های شخصی خود را سرکوب کرده است. در اسپانیا، آن‌ها به‌کلینیکی غیرمتعارف به‌سرپرستی دکتری کاریزماتیک مراجعه می‌کنند که رویکردش به‌درمان، محدود به‌جسم نبوده و ذهن و روح بیمار را هدف قرار می‌دهد. در طول این سفر، سوفیا به‌نوعی رهایی درونی دست می‌یابد و برای اولین بار فرصت می‌کند به‌زندگی خود و خواسته‌هایش فکر کند. او وارد روابطی جدید و پرشور می‌شود که او را مجبور می‌کند بین عشق، هویت جنسی، استقلال و مسئولیت‌های خانوادگی تعادل برقرار کند. هم‌زمان، تنش‌های پنهان میان او و مادرش نیز آشکارتر می‌شوند و باید با احساس گناه، وابستگی و میل به‌آزادی روبه‌رو شود.

ربکا لنکویچ، کارگردان فیلم Hot Milk، یکی از چهره‌های برجسته در دنیای تئاتر و سینما است. او که پیش‌تر به‌عنوان نمایشنامه‌نویس و فیلمنامه‌نویس شناخته می‌شد و نام درخشان در فیلمنامه‌نویسی است، با این فیلم اولین تجربهٔ کارگردانی خود را در سینمای بلند رقم زده است. لنکویچ با نگارش فیلمنامهٔ آثاری چون Ida (ایدا)، برنده جایزهٔ اسکار بهترین فیلم خارجی‌زبان، و Colette (کولت)، جایگاه خود را به‌عنوان نویسنده‌ای قدرتمند و حساس به‌جزئیات روابط انسانی تثبیت کرده است. او در آثارش به‌عنوان فیلمنامه‌نویس و نمایشنامه‌نویس به‌موضوعاتی چون روابط پیچیدهٔ انسانی، هویت و البته جایگاه زنان در جامعه می‌پردازد. کسانی که موفق به‌تماشای فیلم «شیر داغ» شده‌اند چنین نظر مشترکی دارند که لنکویچ نشان داده است که علاوه‌بر مهارت در نگارش داستان‌های عمیق، توانایی هدایت بصری و روایت سینمایی منحصربه‌فردی داشته و به‌عنوان یک کارگردان، حساسیت خاصی نسبت به‌نمایش احساسات و پیچیدگی‌های روان‌شناختی شخصیت‌ها دارد. ربکا لنکویچ به‌ظرافت در پرداخت روابط انسانی و کشف لایه‌های پنهان روان شخصیت‌ها شهرت دارد. او با پیشینه‌اش در نمایشنامه‌نویسی، توانایی کم‌نظیری در خلق دیالوگ‌های قوی و پرداخت جزئیات دقیق انسانی نشان داده است. لنکویچ اغلب به‌مضامینی مشترک با دیگر سازندگان این دوران سینما چون هویت، وابستگی، جنسیت و پیچیدگی روابط خانوادگی می‌پردازد و از این طریق داستان‌هایی تأثیرگذار و عمیق خلق می‌کند. ربکا لنکویچ، فیلمنامه‌نویس فیلم Disobedience (نافرمانی) نیز بود که این فیلم هم جنجالی و هم چون فیلم «ایدا»، خارج از تمام ویژگی‌های فوق‌العاده تکنیکی و فنی، انتخاب نوع روایت داستانی و... نمایندهٔ ایده‌ای خاص در سینما است که طرفداران خاص خود را دارد. ساده بگوییم، شاید فیلمی ریشه‌گرفته از دوران دموکرات‌ها و ریاست جمهوری اوباما را در دوران جمهوری‌خواه‌ها و ریاست جمهوری ترامپ ببینیم. درهرحال، مشتاق و منتظر دیدن اولین ساختهٔ سینمایی ربکا لنکویچ انگلیسی هستیم.

کپی لینک

۸- اگر پا داشتم، می‌زدمت

فیلم If I Had Legs I’d Kick You

  • کارگردان: مری برانشتاین
  • بازیگران: رز بیرن، اِی‌سَپ راکی و کانن اوبراین
  • کشور: ایالات متحده آمریکا | اولین نمایش در برلیناله ۲۰۲۵
  • تاریخ اکران: ۵ بهمن ماه ۱۴۰۳ (اکران‌شده در ایالات متحده آمریکا)  

خلاصه داستان: داستان فیلم دربارهٔ زنی جوان است که به‌دلیل محدودیت‌های فیزیکی به‌زندگی‌ای پر از وابستگی و فشار عاطفی خو گرفته است. او که در محیطی پر از روابط عجیب و گاه خشن زندگی می‌کند، تصمیم می‌گیرد کنترل زندگی خود را به‌دست بگیرد و از محدودیت‌های جسمی و اجتماعی‌اش فراتر برود. در این مسیر، او وارد ماجراهایی می‌شود که نه‌تنها چالش‌های جدیدی را برایش رقم می‌زند، بلکه باعث می‌شود با جنبه‌های مختلف شخصیت خود و اطرافیانش مواجه شود.

مری برانشتاین، با نام اصلی مری وال، متولد ۱۹۷۹، بازیگر و فیلمساز آمریکایی است که بیشتر به‌خاطر فیلم مستقل Yeast (مخمر) در سال ۲۰۰۸ شناخته می‌شود. او یکی از چهره‌های شاخص جنبش مبل‌کور (Mumblecore) است، جنبشی که با تأکید بر دیالوگ‌های بداهه، شخصیت‌محوری و تولیدات کم‌هزینه شناخته می‌شود. برانشتاین چندان نامی شناخته شده نیست، بازیگری معمولی که بعد فیلم «مخمر» را ساخت و در این فیلم با استفاده از سبک روایی صمیمی و واقع‌گرایانه، فیلم با بازی خود و البته گرتا گرویگ خلق کرد که در مجموع اثری متوسط بود. با‌این‌حال، او به‌عنوان یک فیلمساز مستقل، مهارت خاصی در به‌تصویر کشیدن تنش‌های روان‌شناختی و نمایش چالش‌های زندگی روزمره با نگاهی تلخ و طنزآمیز دارد. اما نکتهٔ جالب این فیلم، حضور یکی از برادران سفدی، جاشوا سفدی، به‌عنوان تهیه‌کنندهٔ اصلی است. کارنامهٔ درخشان جاشوا و برادرش در سینمای مستقل، ما را امیدوار به‌کیفیت حداقل خوبی از این فیلم می‌کند. در فیلم «اگر پا داشتم، می‌زدمت»، بازیگرانی چون رز بیرن، اِی‌سَپ راکی، کانن اوبراین، دنیل مک‌دونالد و آیوی وولک حضور دارند و به‌ایفای نقش پرداخته‌اند. بله، کانن اوبراین، مجری برنامه کونان (تاک شو) نیز در این فیلم بازی کرده است. فیلم در ژانویه ۲۰۲۵ اکران شده است و اکران جهانی آن در کاخ برلیناله خواهد بود.

کپی لینک

۹- کانتیننتال ۲۵

فیلم Kontinental ’25

  • کارگردان: رادو ژوده
  • بازیگران: ازتر تومپا، گابریل اسپاهی‌یو و آدونیس تانتا
  • کشور: رومانی | اولین نمایش در برلیناله ۲۰۲۵
  • تاریخ اکران: سال ۲۰۲۵ (تاریخ دقیق اعلام نشده است)

خلاصه داستان: شخصیت اورشولا، مأمور اجرای قانون در شهر کلوژِ رومانی است و او مأموریت دارد مردی بی‌خانمان را که در یک زیرزمین زندگی می‌کند، بیرون کند. این مأموریت در ابتدا ساده و اداری به‌نظر می‌رسد، اما وقتی اورشولا شرایط سخت زندگی این مرد را می‌فهمد و بی‌تفاوتی سیستم نسبت به‌او را می‌بیند، درگیر یک بحران اخلاقی می‌شود. تلاش او برای اجرای قانون در تقابل با وجدانش قرار می‌گیرد و همین تضاد، او را به‌کشف لایه‌های پنهان نابرابری اجتماعی و بی‌عدالتی سوق می‌دهد. تصمیم‌های اورشولا نتایج پیش‌بینی‌نشده‌ای به‌دنبال دارد که او را در موقعیتی نامتعارف و آشفته قرار می‌دهد. او با بوروکراسی خشک، نابرابری اجتماعی و مسئولیت اخلاقی خود درگیر می‌شود و درنهایت مجبور به‌انتخابی دشوار میان پیروی از قوانین بی‌روح یا ایستادن در برابر سیستمی می‌شود که انسانیت را نادیده می‌گیرد.

ازتر تومپا در نقش اورشولا، گابریل اسپاهی‌یو، آدونیس تانتا، اوانا مارداره و شرابان پاولو، بازیگران فیلم ژوده هستند. گویا عنوان فیلم برگرفته از فیلم Europe '51 (اروپا ۵۱) ساخته روبرتو روسلینی و دوران همکاری درخشان این کارگردان با اسطورهٔ سینما، اینگرید برگمن، الهام گرفته شده است. رادو ژوده با سبک جسورانه، طنز تلخ و روایت‌های تجربی‌اش شناخته می‌شود. او معمولاً تاریخ، سیاست و هویت ملی را با زبانی گزنده و رویکردی پست‌مدرن به‌چالش می‌کشد. آثار وی ترکیبی از مستند، داستان‌گویی غیرخطی و نقد اجتماعی‌ هستند که مرزهای بین سینمای واقع‌گرایانه و سینمای اکسپریمنتال را محو می‌کنند. ژوده با استفاده از کمدی سیاه، تصاویر آرشیوی و متون فلسفی، مخاطب را به‌تفکر دربارهٔ قدرت، ایدئولوژی و تناقضات تاریخی و فرهنگی وادار می‌کند.

رادو ژوده، کارگردان و فیلمنامه‌نویس اهل رومانی است که دوران کاری حرفه‌ای وی از سال ۲۰۰۲ و با ساخت سریال تلویزیونی In Familie (یک خانواده) آغاز شد و بعد از ساخت چند فیلم کوتاه، شروع به‌ساخت آثار بلند سینمایی کرد و از معروف‌ترین آثار این کارگردان پرکار این سال‌های سینمای رومانی می‌توان به فیلم I Do Not Care If We Go Down in History as Barbarians (اهمیتی نمی‌دهم که در تاریخ مانند بربرها ثبت شویم)، فیلم Scarred Hearts (قلب‌های شکسته) و فیلم Everybody in Our Family (هر شخص در خانوادهٔ ما) اشاره کرد. اما معروف‌ترین فیلم رادو ژوده، فیلم !Aferim (آفریم!) بود که در سال ۲۰۱۵ اکران شد و بسیار مورد توجه منتقدان قرار گرفت و بار دیگر نام سینمای رومانی را بر سر زبان‌ها انداخت که فیلم‌های خوب کم نداشته و یکی از آخرین آثار باکیفیت این سینمای متفاوت، فیلم Beyond the Hills (آن سوی تپه‌ها) بود که به‌کارگردانی کریستین مونجیو در سال ۲۰۱۲ درخشید و در جشنواره فیلم کن آن سال به‌عنوان یکی از فیلم‌های برگزیده در بخش نهایی مسابقه شرکت داشت و اشاره کنیم کریستین مونجیو توانست جایزهٔ بهترین فیلمنامه را با این فیلم از آن خود کند.

کپی لینک

۱۰- پیام

فیلم The Message

عنوان اصلی: El mensaje

  • کارگردان: ایوان فوند
  • بازیگران: مارا بستلی، مارسلو سوبیوتو، آنیکا بوتز و بتانیا کاپاتو
  • کشور: آرژانتین و اسپانیا | اولین نمایش در برلیناله ۲۰۲۵
  • تاریخ اکران: سال ۲۰۲۵ (اواسط بهمن تا اواسط اسفند ۱۴۰۳)

خلاصه داستان: داستان دختری ۹ ساله را خواهیم دید که توانایی ویژه‌ای در برقراری ارتباط با حیوانات دارد. او همراه با سرپرستان خود، که از این استعداد برای کسب درآمد استفاده می‌کنند، در سفری با یک خودروی کاروان به‌مناطق روستایی آرژانتین می‌رود. این گروه با ارائه خدمات به‌عنوان واسطه بین حیوانات و صاحبانشان، روزگار می‌گذرانند، اما به‌تدریج مشخص می‌شود که نیت سرپرستان او بیشتر فرصت‌طلبانه است تا خیرخواهانه. در میان این مسیر، دخترک درک عمیق‌تری از روابط انسانی و دنیای اطرافش پیدا می‌کند. هدف اصلی این سفر، ملاقات با مادر دختر است که در یک مؤسسه روان‌پزشکی بستری شده است. در‌حالی‌که، او مشتاق دیدن مادرش است، مسیر پر پیچ‌وخم سفر، چالش‌های عاطفی و اخلاقی متعددی برایش به‌همراه دارد.

ایوان فوند، کارگردان، فیلمنامه‌نویس و تدوین‌گر آرژانتینی، به‌واسطه سبک شاعرانه و ناتورالیستی خود در سینمای مستقل شناخته می‌شود. آثار او اغلب دنیای کودکان، تخیل و مرز میان واقعیت و رؤیا را به‌شیوه‌ای هنرمندانه به‌تصویر می‌کشند. سینمای فوند با ریتمی آرام و لحظاتی تأمل‌برانگیز همراه است که در آن‌ها دیالوگ‌های مختصر و قاب‌بندی‌های بصری چشم‌نواز، به‌شکلی ظریف احساسات را برمی‌انگیزند. تمام ویژگی‌هایی که به‌نظر در فیلم جدید وی هم با توجه به‌داستانی که دارد، خواهیم دید. ویژگی بارز سینمای او استفاده از دیالوگ‌های اندک، فضاسازی حسی و تمرکز بر جزئیات تصویری است که در ترکیب با ریتم آرام روایت، احساس درونی شخصیت‌ها را به‌شکلی نامحسوس، اما تأثیرگذار منتقل می‌کند. فوند معمولاً از بازیگران غیرحرفه‌ای یا اجراهای طبیعی بهره می‌گیرد و در آثارش به‌زندگی روزمره، لحظات کوچکِ شیرین و رابطه انسان با طبیعت توجه ویژه‌ای دارد. وی کارگردانی فیلم Soft Rains Will Come (باران‌های لطیف از راه می‌رسند) را در سال ۲۰۱۸ برعهده داشت که روایتی شاعرانه از یک جامعهٔ روستایی پس از ناپدید شدن ناگهانی بزرگسالان است، اما فیلم متوسطی بود. ایوان فوند تجربهٔ حضور در جشنواره‌های بین‌المللی مختلف از جمله لوکارنو و همین برلیناله را دارد و این کارگردان ۴۱ ساله را یکی از استعدادهای مهم سینمای مستقل آمریکای لاتین نام می‌برند.

کپی لینک

۱۱- بچه‌ٔ مادر

فیلم Mother’s Baby

  • کارگردان: یوهانا مودر
  • بازیگران: ماری لویْنبرگر، هانس لو، کِلاس بانگ و جولیا فرانتس ریختر
  • کشور: اتریش، سوئیس و آلمان | اولین نمایش در برلیناله ۲۰۲۵
  • تاریخ اکران: سال ۲۰۲۵ (تاریخ دقیق اعلام نشده است)

خلاصه داستان: داستان زنی به‌نام جولیا روایت می‌شود که زندگی آرام و منظمی دارد تا زمانی که تصمیمی غیرمنتظره مسیر او را تغییر می‌دهد. او که به‌تازگی وارد یک رابطه‌ٔ پیچیده شده، با چالش‌های احساسی و اجتماعی مواجه می‌شود که مرزهای تعاریف سنتی خانواده و مسئولیت‌های شخصی را به‌چالش می‌کشد. جولیا، رهبر ارکستری موفق ۴۰ ساله، به‌همراه شریک زندگی‌اش، گئورگ، مدت‌ها آرزوی پدر و مادر شدن را داشته‌اند. پس از یک درمان موفقیت‌آمیز باروری در کلینیک دکتر ویلفورت، جولیا باردار می‌شود. اما در هنگام زایمان، عوارضی پیش می‌آید و نوزاد بدون توضیحی از او جدا می‌شود. دراین‌میان، افرادی با انگیزه‌های متفاوت، ازجمله شریک زندگی‌اش و یک دوست قدیمی، نقش‌های مهمی در انتخاب‌های او ایفا می‌کنند.

یوهانا مودر، کارگردان و فیلمنامه‌نویس اتریشی، از چهره‌های جدید و خلاق سینمای معاصر اروپا است. آثار او معمولاً به‌مضامین اجتماعی، روابط انسانی پیچیده و چالش‌های اخلاقی می‌پردازند و با روایتی روانشناسانه و تأمل‌برانگیز، شخصیت‌های چندلایه و درگیر با خویشِ خویشتن، مسئولیت و انتخاب‌های فردی را به‌تصویر می‌کشند. مودر در فیلم‌هایش ترکیبی از درام، طنز تلخ و انتقاد اجتماعی را به‌کار می‌گیرد و با زبانی بصری نسبتاً خوب و همراه‌کننده‌ای، تماشاگر را به‌عمق روابط شخصیت‌ها می‌کشاند. او سبک خود را با پرداختی مینیمال، اما تأثیرگذار همراه کرده و چون بسیاری از همکاران اروپایی خود، به‌جزئیات رفتاری شخصیت‌هایش توجه ویژه‌ای دارد. ازجمله آثار برجسته‌ی او می‌توان به فیلم High Performance (عملکرد بالا) و فیلم Once Were Rebels (روزگاری شورشی بودیم) اشاره کرد که هر دو فیلم‌هایی تأمل‌برانگیز با نگاهی نقادانه به‌جامعه و روابط انسانی هستند. فیلم جدید او نیز به‌نظر همان خط آثار پیشین این کارگردان را دنبال می‌کند و بار دیگر دغدغه‌های او نسبت به‌روان‌شناسی شخصیت و هویت را از خلاصه داستان برداشت می‌کنیم.

کپی لینک

۱۲- مسیر آبی

فیلم The Blue Trail

عنوان اصلی: O último azul

  • کارگردان: گابریل ماسکارو
  • بازیگران: دنیز واینبرگ، رودریگو سانتورو و میریام سُکوراس
  • کشور: برزیل، مکزیک، شیلی و هلند | اولین نمایش در برلیناله ۲۰۲۵
  • تاریخ اکران: سال ۲۰۲۵ (تاریخ دقیق اعلام نشده است)

خلاصه داستان: در آینده‌ای نزدیک، دولت برای افزایش بهره‌وری اقتصادی، قانونی را تصویب می‌کند که سالمندان را مجبور به‌ترک خانه‌هایشان و نقل مکان به‌مستعمره‌های دورافتاده می‌کند. ترزا، زنی ۷۷ ساله که از زندگی خود در شهر راضی است، در برابر این سیاست مقاومت می‌کند. اما زمانی که مأموران دولتی برای اجرای این قانون به‌خانه او می‌آیند، او تصمیم می‌گیرد فرار کند. سفر او از میان جنگل‌های آمازون آغاز می‌شود، جایی که او با افراد مختلفی روبه‌رو می‌شود؛ از ساکنان بومی گرفته تا فراریان دیگر که هر یک داستان و سرنوشتی متفاوت دارند. همان‌طور که سفر او به‌اعماق جنگل پیش می‌رود، مرز بین واقعیت و خیال برای او کم‌رنگ‌تر می‌شود. در میان مسیر آبی که به‌افق نامعلومی ختم می‌شود، او با یک گروه مرموز روبه‌رو می‌شود که باور دارند این آبراه می‌تواند راهی به‌زندگی جدید باشد. انتخاب او بین پذیرش سرنوشت تحمیل‌شده یا حرکت به‌سوی ناشناخته، به‌تصمیمی حیاتی تبدیل می‌شود.

گابریل ماسکارو، کارگردان و هنرمند بصری برزیلی متولد ۱۹۸۳ در رسیف است. او با فیلم‌هایی مانند August Winds (بادهای اوت)، محصول سال (۲۰۱۴) و Neon Bull (گاو نئون)، محصول سال ۲۰۱۵ شناخته می‌شود که در جشنواره‌های بین‌المللی مورد تحسین قرار گرفته‌اند. گابریل ماسکارو، به‌خاطر سبک منحصر‌به‌فرد خود که ترکیبی از مستند، روایت‌های داستانی و نقدهای اجتماعی است، شناخته می‌شود. ماسکارو در آثارش اغلب به‌بررسی ساختارهای قدرت، پویایی‌های اجتماعی و برخورد میان سنت و مدرنیته می‌پردازد. با دو فیلمی که از وی نام بردیم، مورد توجه جشنواره‌های بین‌المللی قرار گرفت و سبک بصری او که اغلب از سکانس‌های طولانی، نورپردازی طبیعی و ترکیب عناصر مستندگونه با روایت‌های خیالی بهره می‌برد، به‌یکی از امضاهای سینمایی او تبدیل شده است. در The Blue Trail، ماسکارو بار دیگر به‌موضوعات اجتماعی و فلسفی مورد علاقه‌اش بازمی‌گردد. او این‌بار با روایتی در ژانر علمی‌-تخیلی و فانتزی، به‌تأثیر سیاست‌های دولتی بر افراد سالخورده و مسئله کنترل اجتماعی می‌پردازد. فیلم‌های او اغلب شامل کاراکترهایی هستند که در مرزهای محدودکننده اجتماع و سیاست در تلاش برای یافتن آزادی و هویت خود هستند. سبک بصری فیلم، احتمالاً مانند آثار پیشینش، با ترکیبی از رنگ‌های زنده، استفاده خلاقانه از مناظر طبیعی و البته قاب‌بندی‌های مینیمالیستی همراه خواهد بود.

کپی لینک

۱۳- انعکاس در الماس مرده

فیلم Reflection in a Dead Diamond

عنوان اصلی: Reflet dans un diamant mort

  • کارگردانان: هلن کاته و برونو فورزانی
  • بازیگران: فابیو تستی، یانیک رنیه، کون دِ بوو و ماریا دِ مدیروس
  • کشور: بلژیک، لوکزامبورگ، فرانسه و ایتالیا | اولین نمایش در برلیناله ۲۰۲۵
  • تاریخ اکران: سال ۲۰۲۵ (تاریخ دقیق اعلام نشده است)

خلاصه داستان: جان دی، جاسوس بازنشسته‌ای که سال‌ها در سایه فعالیت کرده، اکنون در هتلی مجلل در ریویرا زندگی آرامی را می‌گذراند. او که گذشته‌ای پنهان و پر از اسرار دارد، مجذوب همسایه جدید خود می‌شود، زنی که خاطرات روزهای پرشور او را در دهه ۱۹۶۰ زنده می‌کند. اما زمانی که این زن به‌طرز مرموزی ناپدید می‌شود، جان بار دیگر به‌گذشته‌اش کشیده می‌شود. نشانه‌هایی از دشمنان قدیمی و توطئه‌های ناتمام ظاهر می‌شوند و او را به‌دنیایی که مدت‌ها از آن گریخته بود بازمی‌گردانند. همان‌طور که جان در هزارتوی خاطرات و تهدیدهای جدید غرق می‌شود، مرز میان واقعیت و توهم برایش کم‌رنگ‌تر می‌شود. او باید با معمای هویت واقعی زن ناپدیدشده روبه‌رو شود و بفهمد چه کسی در سایه‌ها انتظار او را می‌کشد. ماجرا بسط پیدا می‌کند، شخصیت داستان می‌فهمد پای تسویه‌حسابی قدیمی در میان است.

هلن کاته و برونو فورزانی زوج فیلمساز بلژیکی هستند که به‌خاطر سبک بصری منحصربه‌فرد و الهام‌گرفته از ژانر جالو (ژانری از آثار دلهره‌آور و ترسناک ادبیات و سینمای ایتالیا در سده بیستم است که مؤلفه‌هایی از ژانرهای جنایی، اسلشر، معمایی، تریلر روانشناختی و وحشت روانشناختی را با خود دارد. واژهٔ «جالو» به‌معنی زرد، برگرفته از سلسله‌رمان‌های جنایی رازآلود مجلات زرد است که در دوره پسافاشیسم ایتالیا رایج بودند.) شناخته می‌شوند. هلن کاته و برونو فورزانی، به‌خاطر سبک خاص و امضای بصری خاص‌تر خود در سینمای معمایی و دلهره‌آور شناخته می‌شوند. آن‌ها با الهام از ژانر Giallo که در دهه ۶۰ و ۷۰ در سینمای ایتالیا محبوب بود، فیلم‌هایی می‌سازند که ترکیبی از تعلیق، خشونت شاعرانه و طراحی بصری چشمگیر هستند. آثار آن‌ها با استفاده از نورهای نئونی، قاب‌بندی‌های مینیمالیستی و موسیقی متن تأثیرگذار، حس نوستالژیکی از سینمای کلاسیک ایتالیا را زنده می‌کنند. هلن کاته، پس‌زمینه‌ای در عکاسی و هنرهای بصری دارد و مسئولیت طراحی بصری و ترکیب‌بندی‌های پیچیده در فیلم‌هایشان را برعهده دارد. او با حساسیت خاص خود به‌رنگ و نور، دنیایی خلق می‌کند که در آن فرم بر روایت غالب است. در مقابل، برونو فورزانی که علاقهٔ زیادی به‌سینمای تجربی و ساختارهای غیرخطی دارد، جنبه‌های روایی و ریتم فیلم‌هایشان را مدیریت می‌کند. همکاری این دو باعث شده تا آثارشان نه‌تنها ادای دینی به‌سینمای جالو باشد، بلکه به‌تجربه‌ای حسی و انتزاعی تبدیل شود که مرز میان واقعیت و خیال را کمرنگ می‌کند. گویا باید منتظر فیلمی متفاوت حداقل در فرم دیوانه‌واری از این زوج کارگردان باشیم.

کپی لینک

۱۴- زندگی در سرزمین

فیلم Living the Land

عنوان اصلی: Sheng xi zhi di

  • کارگردان: هُو مِنگ
  • بازیگران: وانگ شانگ، ژانگ چوون، ژانگ یان‌رونگ و ژانگ کای‌شیا
  • کشور: جمهوری خلق چین | اولین نمایش در برلیناله ۲۰۲۵
  • تاریخ اکران: سال ۲۰۲۵ (تاریخ دقیق اعلام نشده است)

خلاصه داستان: در سال ۱۹۹۱، در روستای کوچک باوانگتای در چین، شوآنگ، پسری ۱۰ ساله، همراه با مادربزرگش زندگی و زندگی روستایی را از نزدیک تجربه می‌کند. او شاهد تغییرات فصلی زمین، کاشت و برداشت محصولات و مراسمی مانند عروسی‌ها و تشییع‌جنازه‌ها است که روح جمعی فرهنگ این روستا را شکل می‌دهند. برای شوآنگ، این جهان پر از صداها، رنگ‌ها و خاطراتی است که عمیقاً با سرزمین اجدادش پیوند دارد. با‌این‌حال، همان‌طور که زمان می‌گذرد، روند مهاجرت به‌شهرها، روستا را خالی و دستخوش تغییرات زیادی می‌کند. بسیاری از جوانان برای جستجوی فرصت‌های بهتر، خانه‌های خود را ترک می‌کنند. شوآنگ که با این تغییرات روبه‌رو شده، باید بین دلبستگی‌اش به‌زمین و آینده‌ای نامشخص تصمیم بگیرد.

هُو مِنگ، کارگردان چینی، یکی از فیلمسازان مستقل و تأمل‌گرای سینمای معاصر چین است که در آثارش به‌زندگی روستایی و تغییرات اجتماعی ناشی از مدرنیزاسیون می‌پردازد. او در استان هنانِ چین متولد شده است و ابتدا در رشتهٔ حقوق تحصیل کرد، اما بعدتر مسیر خود را تغییر داد و در آکادمی فیلم پکن در رشته کارگردانی ادامه تحصیل داد. نخستین فیلم بلندش، Crossing the Border - Zhaoguan  (عبور از مرز – ژائوگوان) بود که داستانی صمیمی دربارهٔ رابطه یک پدر و پسر در بستر تحولات اقتصادی چین را روایت می‌کرد و در جشنواره‌های بین‌المللی مورد توجه قرار گرفت و نشان داد که هُو مِنگ علاقه‌مند به‌ثبت زندگی روزمره، چالش‌ها و خاطرات فراموش‌شده طبقات پایین جامعه است؛ علاقه‌ای که با توجه به‌خلاصه داستان، در فیلم جدید وی نیز مشخص است. سبک فیلمسازی او اغلب با ضرباهنگی آرام، قاب‌بندی‌های مینیمالیستی و تأکید بر جزئیات زندگی ساده و بومی همراه است. او از نور طبیعی و مناظر بکر روستایی برای ایجاد حس نوستالژی و پیوند عمیق شخصیت‌ها با محیط اطرافشان استفاده می‌کند. هُو مِنگ در روایت‌هایش از دیالوگ‌های کم و زبان بصری قوی بهره می‌برد و تماشاگر را دعوت می‌کند تا به‌جای مشاهده‌گری صرف، در احساسات و افکار شخصیت‌ها غرق شود. سینمای او، ترکیبی از واقع‌گرایی اجتماعی و زیبایی‌شناسی بصری است که در هر فریم، داستانی عمیق و احساسی را منتقل می‌کند. به‌نظر فیلم داستانی احساسی و شاعرانه از رشد، جدایی و تغییرات اجتناب‌ناپذیر را روایت می‌کند که در تاروپود زندگی روستایی تنیده شده‌اند.

کپی لینک

۱۵- مُهر زمان

فیلم Timestamp (مستند)

عنوان اصلی: Strichka chasu

  • کارگردان: کاترینا گرنوستای
  • با حضور: اولا بریهینتس، بوریس خوریاک و میکولا کولومیتس
  • کشور: اوکرین، لوکزامبورگ، هلند و فرانسه | اولین نمایش در برلیناله ۲۰۲۵
  • تاریخ اکران: سال ۲۰۲۵ (تاریخ دقیق اعلام نشده است)

خلاصه مستند: در این مستند زندگی روزمره دانش‌آموزان و معلمان اوکراینی در شرایط جنگ به‌تصویر کشیده می‌شود. این مستند بدون استفاده از روایت‌گر یا مصاحبه، لحظات ساده، اما تأثیرگذار از محیط آموزشی را ثبت می‌کند؛ از اشک‌های دانش‌آموزان کلاس اول در روز اول مدرسه تا فارغ‌التحصیلانی که با نوارهای رنگارنگ در دستانشان برای آینده‌ای نامعلوم آماده می‌شوند. همان جملهٔ معروف که با وجود شرایط سخت، زندگی جریان دارد. دانش‌آموزان به‌یادگیری ادامه می‌دهند، مراسم فارغ‌التحصیلی حتی به‌صورت آنلاین برگزار می‌شود و کودکی، با همه سختی‌هایش، همچنان شیرین و دلنشینْ جاری است.

کارگردانی مستند Timestamp را کاترینا گرنوستای برعهده دارد و این مستند در سال ۲۰۲۵ منتشر خواهد شد. زندگی روزمره معلمان و دانش‌آموزان در مناطق مختلف اوکراین را خواهیم دید و تأثیر جنگ بر آموزش و پرورش. کاترینا گرنوستای، متولد ۱۵ مارس ۱۹۸۹ در لوتسکِ اوکراین، کارگردان، فیلمنامه‌نویس و تدوین‌گر اوکراینی است و فعالیت خود را به‌عنوان مستندساز در سال ۲۰۱۲ آغاز کرد و به‌تدریس فیلمسازی مستند در مدرسهٔ روزنامه‌نگاری دانشگاه ملی کیف-موهیلا نیز پرداخته است. از دیگر آثار او می‌توان به فیلم بلند داستانی Stop-Zemlia (استوپ-زملیا) اشاره کرد که در سال ۲۰۲۱ اکران شد و جوایزی ازجمله «خرس کریستالی» برای بهترین فیلم بلند از هیئت داوران جوان در بخش Generation 14plus همین جشنواره فیلم برلین را به‌دست آورد. مستند «مُهر زمان» به‌عنوان تنها فیلم مستند در بخش مسابقه اصلی برلیناله ۲۰۲۵ انتخاب شده است و برای دریافت جایزهٔ خرس طلایی رقابت خواهد کرد. کاترینا گرنوستای، کارگردان اوکراینی متولد ۱۹۸۹، به‌عنوان یکی از مستندسازان و فیلمسازان نوگرای سینمای اوکراین شناخته می‌شود. او کار خود را با ساخت فیلم‌های کوتاه و مستند آغاز کرد و در آثارش به‌روایت‌های انسانی، تجربه‌های زیسته جوانان و شرایط اجتماعی پرداخته است. این فیلم که زندگی نوجوانان اوکراینی را با روایتی شاعرانه و صمیمی به‌تصویر می‌کشد، نشان‌دهندهٔ علاقه گرنوستای به‌پرداختن به‌احساسات و درونیات شخصیت‌هایش است.

ویژگی بارز آثار گرنوستای، سبک مشاهده‌گرانه و دوری از روایت‌های متعارف است. او بیشتر به‌دنبال ثبت لحظات واقعی و احساسات خام شخصیت‌هایش است تا اینکه یک داستان کلاسیک را روایت کند. فیلم‌های او اغلب حال و هوای مستندگونه دارند، حتی در آثار داستانی‌اش نیز از نابازیگران و سبک واقع‌گرایانه استفاده می‌کند. در «استریچکا چاسو»، او این نگاه مشاهده‌گرانه را به‌اوج می‌رساند و بدون استفاده از مصاحبه یا توضیح مستقیم، اجازه می‌دهد تصاویر و لحظات ساده از زندگی دانش‌آموزان و معلمان، خود روایت‌گر داستان باشند. سبک گرنوستای به‌دور از هیاهو و درام‌های ساختگی، بیشتر بر جزئیات ظریف زندگی روزمره تمرکز دارد و همین امر آثار او را خاص و تأثیرگذار می‌سازد.

کپی لینک

۱۶- برج یخی

فیلم The Ice Tower

عنوان اصلی: La Tour de Glace

  • کارگردان: لوسیل هادزیهالیلوویچ
  • بازیگران: ماریون کوتیار، کلارا پاتینی، آگوست دیل و گاسپار نوئه
  • کشور: فرانسه و آلمان | اولین نمایش در برلیناله ۲۰۲۵
  • تاریخ اکران: سال ۲۰۲۵ (تاریخ دقیق اعلام نشده است)

خلاصه داستان: در دهه ۱۹۷۰، ژان، دختر نوجوانی که از خانه‌ای پر از تنش و سرکوب فرار کرده است، سرگردان در خیابان‌های پاریس به‌دنبال پناهگاهی می‌گردد. او به‌طور اتفاقی به‌یک استودیوی فیلمسازی می‌رسد که در آن فیلمی اقتباسی از «ملکه برفی» در حال تولید است. کریستینا، بازیگر مرموز و کاریزماتیک این فیلم، خیلی زود توجه ژان را جلب می‌کند و او را به‌دنیای سرد و خیال‌انگیز فیلم و پشت‌صحنه‌اش می‌کشاند. در حالی که ژان به‌تدریج در این جهان غوطه‌ور می‌شود، مرزهای واقعیت و خیال برایش کمرنگ شده و او خود را در داستانی می‌یابد که انگار از پیش برایش نوشته شده است. با گذر زمان، رابطه‌ای پیچیده بین ژان و کریستینا شکل می‌گیرد؛ ترکیبی از تحسین، اشتیاق و ترس. در این فضای وهم‌آلود، ژان متوجه می‌شود که کریستینا نیز گذشته‌ای پر از زخم دارد و مانند او در جستجوی راهی برای رهایی است. اما استودیوی فیلمسازی، که همانند قلعه‌ای یخی و محصورکننده است، او را در دام خود نگه می‌دارد.

لوسیل هادزیهالیلوویچ، زن کارگردان و فیلمنامه‌نویس ۶۴ سالهٔ فرانسویِ بوسنیایی‌تبار، متولد ۱۹۶۱، یکی از چهره‌های منحصربه‌فرد سینمای هنری و سوررئال است. او که در مدرسهٔ فیلمسازی La Fémis در پاریس تحصیل کرده، در آثارش اغلب بر مرز باریک میان وحشت و فانتزی حرکت می‌کند و با فضاسازی‌های رازآلود، مضامین بلوغ، دگردیسی جسمانی و انزوا را کاوش می‌کنند. او با سبکی شاعرانه و مینیمالیستی، وحشت جسمانی را به‌عنوان استعاره‌ای برای ترس‌های درونی و تغییرات روانی به‌تصویر می‌کشد و از طریق تصاویر سرد و هراس‌آور، تجربه‌ای حسی و تفکربرانگیز برای مخاطب خلق می‌کند. گفتیم به‌خاطر سبک منحصربه‌فرد و فضاسازی‌های رازآلود و وهم‌آلود در سینمای خود شناخته می‌شود و آثار او اغلب دارای تِم‌هایی همچون بلوغ، تحول جسمانی، انزوا و دنیای کودکانه‌ای هستند که در مرز میان واقعیت و خیال حرکت می‌کنند. او بیشتر به‌خاطر فیلم‌های Innocence (معصومیت)، محصول سال ۲۰۰۴ و فیلم Evolution (تکامل)، محصول سال ۲۰۱۵ شهرت دارد؛ فیلم‌هایی که با روایت‌های استعاری، تصاویر بصری سرد و شاعرانه و داستان‌هایی که به‌تدریج پیچیده و مرموز می‌شوند، مخاطب را به‌دنیایی ناآشنا و در عین حال هیپنوتیزم‌کننده می‌کشانند. از این نکته نگذریم هادزیهالیلوویچ همکار نزدیک گاسپار نوئه نیز بوده و در دوران ابتدای حرفه‌ای خود تدوینگر و نویسنده برخی آثار نوئه را برعهده داشت، رویکردی تأمل‌برانگیز به‌ژانر وحشت و فانتزی دارد و در آثارش از بادی هارر/ وحشت جسمانی (Body Horror) و اسطوره‌های کهن برای خلق روایتی استعاری و تأثیرگذار بهره می‌برد. انتظار می‌رود فیلم جدیدش، نسخه‌ای کامل از تمام ویژگی‌های باشد که جدا جدا در فیلم‌های پیشین وی دیده‌ایم و خلاصه داستان نیز چنین می‌گوید. فیلم بازیگر معروف کم ندارد و ماریون کوتیار، کلارا پاتینی و آگوست دیل بازیگران اصلی هستند و البته دوست قدیمی کارگردان، گاسپار نوئه.

کپی لینک

۱۷- آنچه ماریل می‌داند

فیلم What Marielle Knows

عنوان اصلی: Was Marielle weiß

  • کارگردان: فردریک هامبالک
  • بازیگران: جولیا ینتش، فلیکس کرامر و لائنی گیزلر
  • کشور: آلمان | اولین نمایش در برلیناله ۲۰۲۵
  • تاریخ اکران: سال ۲۰۲۵ (تاریخ دقیق اعلام نشده است)

خلاصه داستان: جولیا و توبیاس، زوجی ساکن حومه مونیخ، زندگی آرام و معمولی‌ای دارند تا اینکه متوجه می‌شوند دختر ۱۲ ساله‌شان، ماریل، به‌طور ناگهانی توانایی‌های تله‌پاتیک (همان تله‌پاتی) پیدا کرده است. او می‌تواند هر چیزی را که والدینش فکر می‌کنند، آگاه شود و انجام می‌دهند یا پنهان می‌کنند، بشنود و ببیند. درابتدا، این توانایی شبیه یک معجزه به‌نظر می‌رسد، اما خیلی زود به‌منبعی از تنش، سوءتفاهم و آشکار شدن رازهای پنهان تبدیل می‌شود. با گذر زمان، ماریل نه‌تنها به‌زندگی والدینش، بلکه به‌روابط اطرافیانشان نیز نفوذ می‌کند. آنچه او دربارهٔ خانواده‌اش کشف می‌کند، درک او از عشق، اعتماد و حقیقت را تغییر می‌دهد. پدر و مادرش که دیگر نمی‌توانند هیچ رازی را پنهان کنند، به‌ناچار با واقعیت‌هایی روبه‌رو می‌شوند که تا پیش از این، از یکدیگر مخفی نگه داشته بودند.

فردریک هامبالک، کارگردان و نویسنده آلمانی، به‌خاطر آثارش در ژانر درام و کمدی‌های روانشناسانه شناخته می‌شود. او به‌خلق داستان‌هایی علاقه‌مند است که پیچیدگی‌های روابط انسانی، مفاهیم هویت و چالش‌های خانوادگی را بررسی می‌کنند. آثار هامبالک معمولاً به‌طور عمیق‌تری به‌بررسی احساسات پنهان و تعاملات پیچیده بین شخصیت‌ها می‌پردازند و از لحظات طنزآلود برای شکستن تنش‌های احساسی بهره می‌برند. او در روایت‌هایش از شخصیت‌هایی استفاده می‌کند که در برابر مشکلات درونی و خارجی خود قرار دارند، اما به‌دنبال راه‌هایی برای پذیرش حقیقت و تغییر هستند. هامبالک، در آثارش به‌خوبی توانسته‌ تعادل میان درام عاطفی و کمدی را حفظ کنند.

خلاصه داستان فیلم جدید وی ما را به‌یاد فیلم Into Great Silence با عنوان اصلی Die große Stille (در سکوتی عظیم) همین کارگردان می‌اندازد که داستانی دربارهٔ یک خانواده و بحران‌های میان‌نسلی را روایت می‌کند که به‌شدت بر احساسات و تعاملات شخصیت‌ها متمرکز است. در Was Marielle weiß نیز هامبالک موضوع تله‌پاتی و پیچیدگی‌های آن را در بستر یک خانواده بررسی می‌کند که هر عضو آن با واقعیت‌های ناخوشایند روبه‌رو می‌شوند. این ویژگی‌های مشترک در آثار او، نشان‌دهندهٔ علاقه‌اش به‌نمایش دنیای درونی شخصیت‌ها و چالش‌های انسان‌ها در روابطشان است. فیلم «آنچه ماریل می‌داند» به‌کارگردانی و نویسندگی فردریک هامبالک، در سال ۲۰۲۵ در آلمان تولید شده است. این فیلم در بخش رقابتی هفتادوپنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم برلین به‌نمایش درخواهد آمد و برای دریافت جایزهٔ خرس طلایی رقابت می‌کند. در این فیلم، جولیا ینتش در نقش جولیا، فلیکس کرامر در نقش توبیاس و لائنی گیزلر در نقش ماریل بازی می‌کنند. فیلمبرداری اصلی از ۲۷ فوریه تا ۲۵ مارس ۲۰۲۴ در مناطقی از باواریایِ آلمان انجام شد.

کپی لینک

۱۸- دختران روی سیم

فیلم Girls on Wire

عنوان اصلی: Xiang fei de nv hai

  • کارگردان: ویوین کو
  • بازیگران: لیو هاوکان، ون چی و ژانگ یوهاو
  • کشور: جمهوری خلق چین | اولین نمایش در برلیناله ۲۰۲۵
  • تاریخ اکران: ۱۸ اسفند ماه ۱۴۰۳

خلاصه داستان: داستان تیان تیان، زنی تنها و مادری مهربان را شاهد خواهیم بود که همراه دختر ۵ ساله‌اش زندگی می‌کند. پس از درگیری ناخواسته‌ای که به‌قتل یک فروشنده مواد مخدر ختم می‌شود، او درگیر دنیایی از انتقام و تعقیب می‌شود. گذشته دردناک و مشکلات زندگی، او را به‌مرز فروپاشی می‌کشاند، اما او حاضر نیست به‌سادگی تسلیم شود. تنها امید تیان تیان، دخترعمویش فانگ دی است، زنی مستقل و جسور که برخلاف قوانین جامعه، راه خود را در زندگی پیدا کرده است. فانگ دی با گذشته‌ای پر رمزوراز، باید تصمیم بگیرد که آیا برای کمک به تیان تیان پا پیش بگذارد یا نه، در‌حالی‌که، هر دو زن در مسیری پرخطر و پرتنش قدم می‌گذارند.

ویوین کو، کارگردان و نویسندهٔ چینی، به‌دلیل ساخت فیلم‌هایی با مضامین اجتماعی، رویکردی شاعرانه و شخصیت‌های زن قوی شناخته می‌شود. او در سال‌های اخیر به‌یکی از نام‌های شناخته‌شدهٔ سینمای مستقل چین تبدیل شده است. کو با فیلم Angels Wear White (فرشتگان سفید می‌پوشند) که در جشنواره ونیز ۲۰۱۷ نامزد دریافت جایزهٔ شیر طلایی شد، توجه بین‌المللی را به‌خود جلب کرد. آثار او معمولاً بر داستان‌های زنان و دخترانی تمرکز دارند که در برابر ناملایمات اجتماعی و شخصی ایستادگی می‌کنند. وی یک فیلم بلند دیگر نیز ساخته که عنوان آن Trap Street (خیابان تله) است که این فیلم برای اولین بار در جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز (Venice Film Festival) در سال ۲۰۱۳ به‌نمایش درآمد و در آنجا نامزد دریافت جایزهٔ معتبر لوئیجی دی لورنتیس شد و البته همان سال جایزهٔ بزرگ هیئت داوران در جشنواره فیلم مستقل بوستون (The Boston Film Festival) در اوایل سال ۲۰۱۴ را از آن خود کرد. فیلم‌های ویوین کو به‌لحاظ بصری مینیمالیستی، اما سرشار از نمادگرایی هستند. او با ترکیب واقع‌گرایی اجتماعی و روایت‌هایی احساسی، مخاطب را به‌درک لایه‌های پنهان جامعه چین دعوت می‌کند. شخصیت‌های زن در فیلم‌هایش اغلب در تقابل با قدرت‌های ناعادلانه قرار می‌گیرند و باید برای یافتن جایگاه خود در جهانی نابرابر مبارزه کنند و فیلم جدید وی نیز در ادامه همین سبک، داستانی از بقا، همبستگی و نیروی درونی زنان را احتمالاً نمایندگی می‌کند.

کپی لینک

۱۹- یونان

فیلم Yunan

  • کارگردانان: امیر فخرالدین
  • بازیگران: جرج خباز، هانا شیگولا و علی سلیمان
  • کشور: آلمان، کانادا، ایتالیا، فلسطین، قطر، اردن و عربستان | اولین نمایش در برلیناله ۲۰۲۵
  • تاریخ اکران: سال ۲۰۲۵ (تاریخ دقیق اعلام نشده است)

خلاصه داستان: داستان منیر، نویسنده‌ای عرب روایت می‌شود که از سرخوردگی و تنهایی به‌یک جزیره دورافتاده در آلمان پناه می‌برد. او که از جهان و زندگی ناامید شده، قصد دارد در این جزیره به‌زندگی خود پایان دهد. درحالی‌که، در انزوا به‌سر می‌برد، خاطرات گذشته، جنگ و تبعید او را احاطه می‌کنند و ذهنش را درگیر پرسش‌های وجودی می‌سازد. در میان این تاریکی، منیر با زنی مسن به‌نام فالیسکا روبه‌رو می‌شود که آرامش، تجربه و نگاه متفاوتی به‌زندگی دارد. برخورد او با فالیسکا و دیگر شخصیت‌های جزیره، او را به‌سفری درونی می‌برد که در آن با گذشته‌اش روبه‌رو شده و شاید بارقه‌ای از امید را در وجودش پیدا کند.

امیر فخرالدین، کارگردان و فیلمنامه‌نویس سوری-فلسطینی که تنها ۳۳ سال دارد، چندین ساخته دارد و فیلم‌ ابتدایی وی اثری تأمل‌برانگیز بود. او با نخستین فیلم بلند خود با عنوان The Stranger (غریبه) که در سال ۲۰۲۱ در جشنواره فیلم ونیز به‌نمایش درآمد، توجه منتقدان را به‌خود جلب کرد. در آن فیلم او دست تأکید خود را روی مضامینی چون هویت، تبعید، جنگ و انزوای انسان در دنیای معاصر می‌پردازد. فخرالدین با نگاهی فلسفی و هنری، روایت‌هایی از درون‌گرایی شخصیت‌هایش ارائه می‌دهد که بازتابی از شرایط پیچیده و دشوار خاورمیانه است. در آن فیلم نشان داد او استفاده از قاب‌های طولانی، فضاهای مینیمالیستی و دیالوگ‌های عمیق را بسیار دوست دارد و این ویژگی‌ها تکنیکی و مفهومی در کنار موسیقی و سکوت‌های معنادار، احساس سرگشتگی و درگیری درونی شخصیت‌ها را خلق کرد. فیلم Yunan نیز باید در ادامهٔ همین سبک باشد و داستان مردی را روایت می‌کند که در تبعیدی خودخواسته، با گذشته و معنای زندگی دست‌وپنجه نرم می‌کند. فخرالدین داستان‌هایی فردی را در دل وضعیت جهان عرب و بحران‌های انسانی و اجتماعی آن منطقه قرار می‌دهد.

کپی لینک

بخش ویژه گالا برلیناله ۲۰۲۵

  • فیلم: After This Death | کارگردان: لوسیو کاسترو
  • فیلم: A Complete Unknown | کارگردان: جیمز منگولد
  • فیلم: Heldin | کارگردان: پترا ولپ
  • فیلم: Islands | کارگردان: یان اوله گرستر
  • فیلم: Köln 75 | کارگردان: ایدو فلوک
  • فیلم: Das Licht | کارگردان: تام تایکور
  • فیلم: Lurker | کارگردان: الکس راسل
  • فیلم: Mickey 17 | کارگردان: بونگ جون-هو
  • فیلم: The Thing With Feathers | کارگردان: دیلن ساترن
کپی لینک

بخش آثار ویژه برلیناله ۲۰۲۵

  • فیلم: Ancestral Visions of the Future | کارگردان: لموهانگ جرمیا موسی
  • فیلم: Das Deutsche Volk | کارگردان: مارسین ویرزچوفسکی
  • فیلم: Honey Bunch | کارگردانان: مادلین سیمز-فور و داستی مانسینلی
  • فیلم: Je n’avais que le néant – ‘Shoah’ par Claude Lanzmann | کارگردان: گیوم ریبات
  • فیلم: .Kein Tier. So Wild | کارگردان: برهان قربانی
  • فیلم: Leibniz. Chronik eines verschollenen Bildes | کارگردانان: ادگار رایتز و آناتول شوستر
  • فیلم: A melhor mãe do mundo | کارگردان: آنا مایلارت
  • فیلم: Michtav Le’David | کارگردان: تام شوال
  • فیلم: My Undesirable Friends: Part I – Last Air in Moscow | کارگردان: جولیا لوکتف
  • فیلم: Pa-gwa | کارگردان: مین کیو دونگ
  • فیلم: Shoah | کارگردان: کلود لانزمن
کپی لینک

بخش آثار پرسپکتیو برلیناله ۲۰۲۵

  • فیلم: Al Mosta’mera | کارگردان: محمد رشاد
  • فیلم: Baksho Bondi | کارگردانان: تانوشری داس و ساومیاناندا ساهی
  • فیلم: BLKNWS: Terms & Conditions | کارگردان: خلیل جوزف
  • فیلم: Come la notte | کارگردان: لیریک دلا کروز
  • فیلم: El Diablo Fuma | کارگردان: ارنستو مارتینز بوسیو
  • فیلم: Duas Vezes João Liberada | کارگردان: پائولا توماس مارکز
  • فیلم: Hé mán | کارگردان: چو چون-تنگ
  • فیلم: How to Be Normal and the Oddness of the Other World | کارگردان: فلوریان پوچلاتکو
  • فیلم: Kaj ti je deklica | کارگردان: اورسکا جوکیچ
  • فیلم: Mad Bills to Pay | کارگردان: جوئل آلفونسو بارگاس
  • فیلم: Minden Rendben | کارگردان: بالینت دانیل سوس
  • فیلم: Mit der Faust in die Welt schlagen | کارگردان: کنستانس کلاو
  • فیلم: On vous croit | کارگردانان: آرنو دافیس و شارلوت دیویلر
  • فیلم: Le rendez-vous de l’été | کارگردان: ولنتاین کادیک
کپی لینک

بخش کلاسیک‌های برلیناله ۲۰۲۵

  • فیلم: Dirty Harry | کارگردان: دان سیگل
  • فیلم: Hell's Angels | کارگردان: هاوارد هیوز
  • فیلم: Naerata ometi | کارگردانان: آروا ایهو و لیدا لایوس
  • فیلم: The Paradine Case | کارگردان: آلفرد هیچکاک
  • فیلم: Seisaku no Tsuma | کارگردان: یاسوزو ماسومورا
  • فیلم: Shennü | کارگردان: وو یونگ‌گانگ
  • فیلم: Solo Sunny | کارگردان: کنراد وولف
  • فیلم: Vestida de azul | کارگردان: آنتونیو خیمنس-ریکو
کپی لینک

بخش Kplus برلیناله ۲۰۲۵

  • فیلم: A Story About Fire | کارگردان: لی ونیوی
  • فیلم: Circusboy | کارگردانان: جولیا لمکه و آنا کوچ
  • فیلم: The Nature of Invisible Things | کارگردان: رافائلا کاملو
  • فیلم: Maya, Give Me a Title | کارگردان: میشل گوندری
  • فیلم: Only on Earth | کارگردان: رابین پتره
  • فیلم: Seaside Serendipity | کارگردان: ساتوکو یوکوهاما
  • فیلم: Space Cadet | کارگردان: اریک سن
  • فیلم: Tales from the Magic Garden | کارگردانان: داوید سوکوپ، پاس، ویدمار و روزک
کپی لینک

بخش پانوراما برلیناله ۲۰۲۵

  • فیلم: Frames 1001 | کارگردان: مهرنوش علیا
  • فیلم: Bedrock | کارگردان: کینگا میخالکا
  • فیلم: Beginnings | کارگردان: ژانت نوردال
  • فیلم: Confidante | کارگردانان: چاعلا زنچیرجی و گیوم جیووانتی
  • فیلم: Delicious | کارگردان: نله مولر-اشتوفن
  • فیلم: Dreamers | کارگردان: جوی غارورو-آکپوجوتور
  • فیلم: Dreams in Nightmares | کارگردان: شاتارا میشل فورد
  • فیلم: The Good Sister | کارگردان: سارا میرو فیشر
  • فیلم: The Heart Is a Muscle | کارگردان: عمران حمدلای
  • فیلم: Home Sweet Home | کارگردان: فرله پترسن
  • فیلم: Hysteria | کارگردان: محمد آکیف بویوکاتالای
  • فیلم: The Incredible Snow Woman | کارگردان: سباستین بتبدر
  • فیلم: I Want It All | کارگردان: لوزیا اشمید
  • فیلم: Khartoum | کارگردانان: انس سعید، راویه الحاج، ابراهیم اسنوپی، تیمیا احمد، فیل کاکس
  • فیلم: Space Princess | کارگردانان: اما هاف هابز و لیلا وارگزه
  • فیلم: Letters from Wolf Street | کارگردان: آرجون تالوار
  • فیلم: The Longing | کارگردان: توشیزو فوجیوارا
  • فیلم: Looking for Langston | کارگردان: آیزاک ژولین
  • فیلم: Magic Farm | کارگردان: آمالیا اولمان
  • فیلم: The Moelln Letters | کارگردان: مارتینا پریسنر
  • فیلم: Monk in Pieces | کارگردان: بیلی شببر
  • فیلم: Olmo | کارگردان: فرناندو ایمبکه
  • فیلم: ...Once Again | کارگردان: آیزاک ژولین
  • فیلم: Other People’s Money | کارگردانان: یان شومبورگ، داستین لوس و کاسپار مون
  • فیلم: Paul | کارگردان: دنیس کوت
  • فیلم: Peter Hujar’s Day | کارگردان: آرا ساکس
  • فیلم: Queerpanorama | کارگردان: جون لی
  • فیلم: Silent Sparks | کارگردان: پینگ چو
  • فیلم: Sorda | کارگردان: اوا لیبرتاد
  • فیلم: The Ugly Stepsister | کارگردان: امیلیه بلیچفلدت
  • فیلم: Under the Flags, the Sun | کارگردان: خوانخو پریرا
  • فیلم: Welcome Home Baby | کارگردان: آندریاس پروهاسکا
  • فیلم: Yalla Parkour | کارگردان: عریب زعایتر
  • فیلم: Zikaden | کارگردان: اینا وایسه
کپی لینک

بخش 14plus برلیناله ۲۰۲۵

  • فیلم: Christy | کارگردان: برندان کانتی
  • فیلم: Our Wildest Days | کارگردان: واسیلیس ککاتوس
  • فیلم: Paternal Leave | کارگردان: آلیسا یونگ
  • فیلم: Playtime | کارگردان: لوسیا مورات
  • فیلم: Têtes Brûlées | کارگردان: مایا اجمیا زلاما
  • فیلم: Village Rockstars 2 | کارگردان: ریما داس
  • فیلم: Sandbag Dam | کارگردان: سجین سرنیچ کاناک
  • فیلم: Sunshine | کارگردان: آنتوانت جاداونه
  • فیلم: The Tale Of Daye's Family | کارگردان: کریم الشناوی
  • فیلم: Wrong Husband | کارگردان: زکریاس کونک
  • فیلم: Seaside Serendipity | کارگردان: ساتوکو یوکوهاما
کپی لینک

بخش فُروم برلیناله ۲۰۲۵

  • فیلم: 2024 | کارگردان: استفان هاین
  • فیلم: After Dreaming | کارگردان: کریستین هاروتونیان
  • فیلم: Houses | کارگردان: ورونیکا نیکول تتلباوم
  • فیلم: Spring Night | کارگردان: کانگ می‌جا
  • فیلم: Canone effimero | کارگردانان: جیانلوکا دی سریو و ماسیمیلیانو دی سریو
  • فیلم: Time to the Target | کارگردان: ویتالی مانسکی
  • فیلم: Colossal | کارگردان: نایب تاوارز-ابل
  • فیلم: Evidence | کارگردان: لی آن اشمیت
  • فیلم: Fwends | کارگردان: سوفی سامرویل
  • فیلم: Holding Liat | کارگردان: برندان کرامر
  • فیلم: Janine Moves to the Country | کارگردان: ژان آیلهارت
  • فیلم: The Kiss of the Grasshopper | کارگردان: المار ایمانوف
  • فیلم: Little Boy | کارگردان: جیمز بنینگ
  • فیلم: The Memory of Butterflies | کارگردان: تاتیانا فوئنتس سادووسکی
  • فیلم: Minimals in a Titanic World | کارگردان: فیلبرت امه امبابازی شارانگابو
  • فیلم: Christy | کارگردان: برندان کانتی
  • فیلم: Palliative Care Unit | کارگردان: فیلیپ دورینگ
  • فیلم: Punku | کارگردان: خوان دانیل فرناندز مولرو
  • فیلم: Queer as Punk | کارگردان: یه‌ون چن
  • فیلم: Eighty Plus | کارگردان: ژلمیر ژیلنیک
  • فیلم: The Sense of Violence | کارگردان: کیم مویونگ
  • فیلم: Sirens Call | کارگردانان: میری یان گاسینگ و لینا سیکمان
  • فیلم: The Swan Song of Fedor Ozerov | کارگردان: یوری سماشکو
  • فیلم: The Trio Hall | کارگردان: سو هویی‌یو
  • فیلم: Underground | کارگردان: کائوری ادا
  • فیلم: Our Time Will | کارگردان: ایوت لوکر
  • فیلم: Tiger's Pond | کارگردان: ناتش هگده
  • فیلم: ...If You Are Afraid You Put Your Heart | کارگردان: ماری لوئیز لهنر
  • فیلم: ?What's Next | کارگردان: کائو یی‌ون
  • فیلم: When Lightning Flashes Over the Sea | کارگردان: اوا نیمن

با سپاس فراوان از زمانی‌که برای مطالعه این مطلب گذاشتید، امیدواریم در آینده‌ای نزدیک از تماشای فیلم‌های جشنواره برلین ۲۰۲۵ نهایت لذت را ببرید.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات