آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟ | سه فیلم دست کم گرفته شدهی سال ۲۰۲۴
نزدیک به دو ماه از آغاز سال ۲۰۲۵ میگذرد؛ اما بسیاری از ما فیلمبینها هنوز مشغول روشن کردن تکلیفمان با سال سینماییِ گذشتهایم! نسخههای باکیفیت فیلمهای مهم سال، با تاخیر از راه میرسند و به ترتیبِ لیستهای شخصیمان از بهترین آثار ۲۰۲۴ فکر میکنیم. مراسم اهدای جوایز پایانی سال هم برندههاشان را میشناسند و به دیدن نامهایی آشنا در فهرست آثار ستایششده، عادت کردهایم.
سینهفیلها تمایلی همیشگی دارند به کشف گوشههای کمتردیدهشدهی سینما؛ این که شاید رسانههای جریان اصلی و نهادهای اهداکنندهی جایزه، همیشه جامعترین تصویر را ارائه ندهند از دستاوردهای یک سال سینمایی و باشند آثار ارزشمندی که نامشان میان تولیدات پرسروصداتر سال، گم میشود. اصرار بر معرفی فیلمی ناشناخته به عنوان یکی از بهترین آثار سال، البته که میتواند گرایشی غیرطبیعی و متظاهرانه باشد؛ اما مادامی که با ایگوهامان مکالمه نمیکنیم و با خودِ آثار و تجربهی اصیل تماشا کار داریم، تمایل سینهفیلیمان به پیدا کردن جواهرات ناشناخته، میتواند نتایجی رضایتبخش داشتهباشد! چنین مقالهای، ظرفیت محدودی دارد برای پاسخ دادن به این میل کاوشگرانه؛ اما باز هم شاید به دردی بخورد!
آثاری که برای این شماره از سری مقالههای «آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟» انتخاب کردهام، نه دقیقا «جواهر»اند و نه مطلقا «ناشناخته»؛ اما با تقریب خوبی میتوانم حدس بزنم که نامشان را میان بهترینهای سال ۲۰۲۴، کمتر شنیدهاید. طبعا معتقدم که به دلایل مختلف، ارزش تماشا دارند. دربارهی این سه فیلم حرف میزنم: بخشش (Misericordia) به کارگردانی آلن گیرودی، مت و مارا (Matt and Mara) به کارگردانی کازیک رادونسکی و مردی بهتر (Better Man) به کارگردانی مایکل گریسی.
فیلم Misericordia
فیلم بخشش
- کارگردان: آلن گیرودی
- بازیگران: فلیکس کیسیل، کاترین فرو، ژان بپتیست دوران، ژاک دوله
- سال اکران: ۲۰۲۴
خلاصهی داستان: ژرمی که برای خاکسپاری رئیس سابقاش به سن مارسیال آمده و همراه بیوهی او، مارتین، مانده است، با یک ناپدیدی، همسایهای خطرناک و انگیزههای مشکوک یک راهب درگیر میشود.
اثری را که کایه دو سینما به عنوان بهترین فیلم یک سال سینمایی انتخاب میکند، نمیشود دقیقا مهجور دانست؛ اما آثاری شبیه به بخشش، اساسا کمتر دیده میشوند. جالب این که هفتمین فیلم بلند داستانی آلن گیرودی فرانسوی، به قدری که شاید تصور میکنید، روشنفکرانه یا ثقیل نیست. درامی است داستانگو که با نشانههایی از لحنی کمیک آغاز میشود و رفتهرفته، به تریلری گیرا، پوستاندازی میکند و در تمام این مسیر، داستان خوب و شخصیتهای پیچیدهاش، روایتاش را به پیش میرانند.
بخشش را میتوان در دستهی متون ناتورالیستی قرار داد؛ چرا که عنصر اصلی محرک و تعیینکنندهی رفتارهای شخصیتها و وقایع داستان، میلی طبیعی و غیرقابلانکار است. میلی که ابتدا، در قالب نشانههایی گذرا و نهچندان جدی، بروز پیدا میکند و رفتهرفته، به شکلی غافگیرکننده، همهچیز را به تسخیر درمیآورد. آدمهای ساکن در روستایی کوچک در سن مارسیال فرانسه، شبکهای میسازند از امیالی سرکوبشده و برای ارضا کردن این امیال، دست به اعمالی غیرقابلپیشبینی میزنند. اجرای گیرودی، بیش از آن که جلوهگرانه باشد، موثر و هدفمند است و تیم بازیگری فیلم، در جانبخشی به جهان داستان، عملکردی یکدست دارند.
فیلم Matt and Mara
فیلم مت و مارا
- کارگردان: کازیک رادونسکی
- بازیگران: مت جانسون، درا کمپبل، مونیر الشامی
- سال اکران: ۲۰۲۴
خلاصهی داستان: یک استاد جوان دانشگاه در زندگی مشترکاش به مشکل خورده است و در همین حین، مت، مردی از گذشتهی او، به دانشکده وارد میشود.
مت و مارا، به حاصل برخورد ایدهی داستانی پیش از غروب (Before Sunset) ریچارد لینکلیتر با استایل مینی و موسکوویتز (Minnie and Moskowitz) -یا هر اثر دیگر- جان کاساوتیس شبیه است! این فیلم دوستداشتنی و عزیز کازیک رادونسکی، خیلی کمتر از استحقاقاش دیده شده است. یک کمدی-رمانتیک رها، لطیف و احساسبرانگیز که طی کمتر از ۹۰ دقیقه، یکی از بهترین تجربههای تماشای سال ۲۰۲۴ را میسازد.
همانطور که از نام فیلم میتوان حدس زد، مت و مارا، اثری است شخصیتمحور؛ با فیلمی مواجهایم که تقریبا بهتمامی، روی شیمی بازیگران و لحن اجراشان بنا شده است. دیالوگنویسی رئالیستی رادونسکی، برای بداههپردازی و جاری شدن روحیهی شخصی هر بازیگر داخل نقش، جا باز میکند و این، به مت جانسون و درا کمپبل، فرصتی استثنایی بخشیده است برای درخشش در قامت مت و مارا. بزرگترین دستاورد فیلمی شبیه به این، خلق کاراکترهایی است که میتوان باورشان کرد و البته، میشود دوستشان داشت. شخصیتهایی که نمیتوانم برای دوباره دیدنشان طی بازبینی فیلم، صبر کنم!
مت و مارا، نسیمی است از لحظاتی سیال که یکی پس از دیگری میآیند. اگر در فیلم به دنبال مکانیزمهای پلات، کمال ساختاری و جمعبندی روشن معنایی باشید، حتما دستِ خالی برمیگردید. این اثری است دربارهی آدمها؛ هم غیاب و هم، بودنشان. دربارهی تجدید دیدار با پیوندهای کهنه و چیزی که از یک رابطه در وجود انسان تهنشین میشود. چیزی به سادگی و عمق معنای «و» میان «مت» و «مارا».
فیلم Better Man
فیلم مردی بهتر
- کارگردان: مایکل گریسی
- بازیگران: رابی ویلیامز، جونو دیویس، استیو پمبرتون، دیمون هریمن
- سال اکران: ۲۰۲۴
عروج برقآسا، سقوط شدید و ظهور چشمگیر دوبارهی سوپراستار بریتانیایی موسیقی پاپ، رابی ویلیامز.
فیلمهای زندگینامهای، این ظرفیت را دارند که به ستایشنامههایی برای سوژههاشان تبدیل شوند. اگر خودِ شخصیت واقعی در تولید فیلم نقشی داشتهباشد، همیشه میشود اثر را به کارکرد تبلیغاتی و سوژه را به خودشیفتگی متهم کرد. رابی ویلیامز بریتانیایی، در مورد فیلم بیوگرافی خودش، این چالش را به نحوی هوشمندانه دور زده است؛ توسعهی فیلم زندگینامهای، خودستایانه نخواهد بود اگر خودتان را با یک میمون جایگزین کنید!
مردی بهتر، پیش از هرچیز، فیلمِ ایده است. فرض اولیهی اثر، هم توجهها را جلب میکند و هم، میتواند گروهی از تماشاگران را پس بزند. دقایقی طول میکشد تا چشم و ذهنتان به دیدن یک میمون به جای خوانندهی بریتانیایی در شخصیترین خاطرات او عادت کند؛ اما خصلت معجزهآسای فیلم مایکل گریسی این است که از جایی به بعد، نهتنها به دیدن این میمون عادت میکنید، بلکه با احساسات و افکار او در فرازوفرودهای زندگی دیوانهوارش همراه میشوید!
به جز این نوآوریِ سورئال بامزه که کارِ اثر با دستمایههای فیلمهای زندگینامهای دربارهی ستارههای موسیقی را واجد تازگی ارزشمندی میکند، مردی بهتر، یکی از سرگرمکنندهترین فیلمهای ۲۰۲۴ است. نامبرهای جذاب فیلم، تبدیل میشوند به ستپیسهای سینمایی چشمگیری که گریسی، با مهارت اجرا میکندشان و جلوههای ویژهی کامپیوتری آن، خروجی تمیز و کمنقصی دارند. مردی بهتر، فیلمی است که میتوانست به افتضاحی خجالتآور تبدیل شود؛ اما به شکلی معجزهآسا، کار میکند!