معرفی سریال Daredevil: Born Again | بازگشت شیطان هلز کیچن قوی‌تر از همیشه

شنبه ۲ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۷:۵۹
مطالعه 7 دقیقه
والپیپر فصل اول سریال Daredevil: Born Again
چارلی کاکس در سریال Daredevil: Born Again (دردویل: تولدی دوباره) بازمی‌گردد؛ جایی که مت مرداک با دشمنان قدیمی و چالش‌های جدید روبرو می‌شود.
تبلیغات

هواداران مارول آماده باشند؛ سریال Daredevil: Born Again (دردویل: تولدی دوباره) شیطان هلز کیچن را در یک سریال جدید و موردانتظار بازمی‌گرداند. چارلی کاکس بار دیگر در نقش مت مرداک ظاهر می‌شود؛ وکیلی نابینا که در روز به دفاع از عدالت می‌پردازد و در شب، به‌عنوان یک مبارز بی‌باک در برابر جرم و فساد می‌ایستد. برخلاف نسخه‌ی قبلی در نتفلیکس، تولدی دوباره قرار است داستان‌های تازه‌ای را روایت کند؛ با معرفی شرورهای جدید و بررسی عمیق‌تر کشمکش‌های مرداک بین عدالت و اخلاق. بازگشت وینسنت دون‌آفریو در نقش ویلسون فیسک (کینگ‌پین) هیجان بیشتری به داستان می‌بخشد، اما این سریال جهان دردویل را فراتر از آنچه تاکنون دیده‌ایم گسترش خواهد داد.

با هدایت استودیو مارول، سریال دردویل: تولدی دوباره قصد دارد لحن تاریک‌تر و پخته‌تری را ارائه دهد و در عین حال به ریشه‌های شخصیت وفادار بماند. چه از طرفداران قدیمی دردویل باشید و چه تازه با این جهان آشنا شده‌اید، این سریال نوید اکشنی هیجان‌انگیز، درامی پرتنش و بازگشتی طوفانی به آشپزخانه جهنمی را می‌دهد. آیا مت مرداک قوی‌تر از قبل برخاسته، یا سایه‌های گذشته او را در بر خواهند گرفت؟ آماده‌ی فصل جدیدی از افسانه‌ی دردویل باشید. سریال با صحنه‌ای تأثیرگذار در بار جوزی آغاز می‌شود؛ جایی که مت مرداک، فاگی نلسون و کارن پیج در حال جشن گرفتن بازنشستگی همکارشان چری هستند.

فضا به‌طور ناگهانی با حمله بنجامین «دکس» پوین‌دکستر، که اکنون به عنوان قاتل بولزآی فعالیت می‌کند، مختل می‌شود. در هرج و مرج پیش‌آمده، فاگی به شدت زخمی شده و در آغوش کارن جان می‌دهد. مت، غرق در اندوه و خشم، با پوین‌دکستر مقابله می‌کند که به درگیری خشونت‌آمیزی منجر می‌شود و در نهایت مت او را از پشت‌بام ساختمان پرتاب می‌کند. این رویداد تراژیک باعث می‌شود مت هویت دردویل را کنار بگذارد، غرق در احساس گناه و اندوه. یک سال بعد، پیامدهای آن شب مشهود است. مت با دادستان سابق، کیرستن مک‌دافی، شریک شده و تمرکز خود را به طور کامل بر حرفه حقوقی‌اش معطوف کرده است.

کارن به سان‌فرانسیسکو نقل مکان کرده تا از خاطرات تلخ هلز کیچن فاصله بگیرد. پوین‌دکستر، که از سقوط جان سالم به در برده، به حبس ابد محکوم شده است. در همین حال، ویلسون فیسک با حمایت بی‌دریغ همسرش ونسا، یک کارزار سیاسی را برنامه‌ریزی کرده و با موفقیت به عنوان شهردار نیویورک انتخاب می‌شود. صعود او به قدرت، چالش‌های جدیدی را برای مت ایجاد می‌کند، زیرا او به نیت‌های فیسک مشکوک است. با وجود تلاش‌هایش برای داشتن یک زندگی عادی، مت دوباره به درگیری کشیده می‌شود، به‌ویژه زمانی که نفوذ فیسک به جنبه‌های مختلف شهر گسترش می‌یابد. این قسمت با قرار ملاقات مت با هدر گلن، یک درمانگر که توسط کیرستن ترتیب داده شده است، به پایان می‌رسد.

رابطه در حال شکل‌گیری آن‌ها کورسویی از امید را در میان تاریکی غالب نشان می‌دهد. با این حال، خبر پیروزی فیسک در انتخابات سایه‌ای سنگین بر سر او می‌اندازد و نوید تهدیدها و چالش‌های قریب‌الوقوع را می‌دهد. در حالی که فیسک پیروزی سیاسی خود را جشن می‌گیرد، فاش شدن خیانت ونسا پیچیدگی جدیدی به شخصیت او اضافه می‌کند و از آسیب‌پذیری‌های احتمالی‌اش پرده برمی‌دارد. این سریال تحسین‌های قابل توجهی از سوی منتقدان و مخاطبان دریافت کرده است. در راتن تومیتوز، با ۱۰۵ نقد، امتیاز ۸۵٪ و میانگین نمره ۸ از ۱۰ را به دست آورده است. اجماع نظرات به جاه‌طلبی سریال و تغییر لحن بالغ‌تر در دنیای سینمایی مارول اشاره دارد.

متاکریتیک نیز احساسات مشابهی را منعکس می‌کند و نمره ۶۹ از ۱۰۰ را اختصاص داده است که نشان‌دهنده نقدهای «عموماً مثبت» است. منتقدان سریال را به دلیل تنش خام و توسعه شخصیت‌های پیچیده تحسین کرده‌اند. بیزنس اینسایدر آن را «بهترین پروژه مارول در سال‌های اخیر» توصیف می‌کند و بر داستان‌سرایی گیرا و سکانس‌های اکشن شدید که آن را از دیگر آثار MCU متمایز می‌کند، تأکید دارد. بازی چارلی کاکس در نقش مت مورداک/دردویل به‌طور گسترده‌ای تحسین شده است و عمق و درگیری‌های درونی شخصیت را به تصویر می‌کشد. بازگشت وینسنت دون‌آفریو در نقش ویلسون فیسک/کینگ‌پین حضور ترسناکی را به ارمغان می‌آورد و بازی او به عنوان یکی از عناصر برجسته سریال شناخته می‌شود.

معرفی آنتاگونیست میوز نیز مخاطبان را مجذوب کرده و لایه‌های جدیدی به پیچیدگی روایی سریال افزوده است. منتقدان سریال را به دلیل داستان‌سرایی بالغ و توسعه پیچیده شخصیت‌ها تحسین کرده‌اند. تایمز آو ایندیا خاطرنشان کرد که این سریال «تمام نکات درست برای یک داستان ابرقهرمانی تاریک را دارد» و بر طرح جذاب و عمق شخصیت‌ها تأکید کرد. سکانس‌های اکشن شدید نیز مورد توجه قرار گرفته است. ایندیپندنت مبارزات را «قوی‌تر و تندتر از قبل» توصیف کرد و بر تعهد سریال به ارائه مبارزات واقعی که با رتبه‌بندی بالغ آن همخوانی دارد، تأکید کرد. با وجود نقاط قوت، سریال دردویل: تولدی دوباره با انتقاداتی نیز مواجه شده است.

برخی از منتقدان اشاره کرده‌اند که امتیاز راتن تومیتوز سریال در ابتدا ۷۸٪ بوده است که پایین‌ترین امتیاز برای یک فصل از دردویل تاکنون است. علاوه بر این، برخی انتقادات به ریتم و اجرای داستان سریال وارد شده است. هولو فایلز مشاهده کرد که در حالی که سریال تلاش می‌کند تعادلی بین ادامه و یک بازراه‌اندازی نرم برقرار کند، گاهی اوقات در این هویت دوگانه دچار مشکل می‌شود که منجر به ناهماهنگی در جریان روایت می‌شود. موفقیت سریال دردویل: تولدی دوباره منجر به تأیید فصل دوم شده است. مارول استودیوز اعلام کرده است که فصل دوم شامل هشت قسمت خواهد بود و برای پخش در اوایل تا اواسط سال ۲۰۲۶ برنامه‌ریزی شده است. علاوه بر این، مارول قصد دارد ماجراجویی‌های دردویل را به یک انتشار سالانه تبدیل کند تا به حفظ شتاب سریال و جذب مخاطبان ادامه دهد.

کپی لینک

سریال های مشابه دردویل: تولد دوباره

سریال The Defenders

سریال مدافعان

  • بازیگران: چارلی کاکس، کریستن ریتر و مایک کولتر
  • سال پخش: ۲۰۱۷
  • تعداد قسمت‌ها: ۸ قسمت

مدافعان، چهار قهرمان سطح خیابانی مارول را گرد هم می‌آورد: دردویل، جسیکا جونز، لوک کیج و آیرون فیست. هر شخصیت با شیاطین و دشمنان خود مبارزه کرده است؛ اما تهدیدی در نیویورک آن‌ها را مجبور به اتحاد می‌کند. آنتاگونیست، الکساندرا، رهبری «هند» را بر عهده دارد؛ یک سازمان سایه‌ای با ریشه‌های عمیق در دنیای زیرزمینی شهر. با تلاقی مسیرهای قهرمانان، آن‌ها باید یاد بگیرند که با هم کار کنند، با تعادل شخصیت‌ها و روش‌های متمایز خود، تا از شهری که دوست دارند محافظت کنند. سریال به درگیری‌های درونی آن‌ها، چالش‌های همکاری و فداکاری‌های لازم برای مقابله با یک دشمن مشترک می‌پردازد. هر دو سریال پیچیدگی‌های عدالت‌خواهی در یک محیط شهری را بررسی می‌کنند و به مبارزات شخصی قهرمانان در مقابله با دشمنان قدرتمند می‌پردازند. دینامیک‌های پیچیده شخصیتی و تصویرسازی از چشم‌انداز خشن نیویورک در هر دو روایت مرکزی هستند.

سریال Luke Cage

سریال لوک کیج

  • بازیگران: مایک کولتر، ماهرشالا علی و تئو روسی
  • سال پخش: ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸
  • تعداد قسمت‌ها: ۲۶ قسمت

لوک کیج سفر شخصیت اصلی خود را دنبال می‌کند؛ مردی با قدرت فوق بشری و پوستی شکست‌ناپذیر که به دنبال بازسازی زندگی خود در هارلم است. پس از یک آزمایش خراب که این توانایی‌ها را به او می‌دهد، لوک به یک قهرمان بی‌میل تبدیل می‌شود و با جرم و فساد در جامعه خود مقابله می‌کند. سریال به موضوعاتی مانند هویت نژادی، عدالت اجتماعی و بار قهرمانی می‌پردازد. مبارزات لوک با اربابان جنایت محلی و مبارزه درونی او با مسئولیت‌های جدیدش محور اصلی روایت را تشکیل می‌دهند. هر دو سریال قهرمانانی را به تصویر می‌کشند که با توانایی‌های خارق‌العاده‌ای که دارند، با نقش خود به عنوان محافظ دست و پنجه نرم می‌کنند. این نمایش‌ها به ابهامات اخلاقی عدالت‌خواهی می‌پردازند و بر اهمیت جامعه و رستگاری شخصی تأکید می‌کنند.

سریال Jessica Jones

سریال جسیکا جونز

  • بازیگران: کریستن ریتر، مایک کولتر و ریچل تیلور
  • سال پخش: ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹
  • تعداد قسمت‌ها: ۳۹ قسمت

جسیکا جونز بر یک ابرقهرمان سابق که به یک کارآگاه خصوصی در نیویورک تبدیل شده است، تمرکز دارد. جسیکا که از تروماهای گذشته رنج می‌برد، از توانایی‌های خود برای حل پرونده‌های مربوط به افراد با قدرت‌های خارق‌العاده استفاده می‌کند. این سریال به خاطر لحن نوآر، توسعه پیچیده شخصیت‌ها و بررسی موضوعاتی مانند تروما، رضایت و توانمندسازی شناخته شده است. مواجهه‌های جسیکا با شکنجه‌گر خود، کیل‌گریو، و سفر او به سوی پذیرش خود از عناصر محوری داستان هستند. هر دو سریال قهرمانان ناقصی را ارائه می‌دهند که با شیاطین شخصی برخورد می‌کنند و در عین حال در تلاش برای محافظت از دیگران هستند. تصویر واقعی و واقعیت زندگی شهری و تمرکز بر عمق روانشناختی موضوعات مشترک بین این دو روایت است.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات