گیشه: معرفی فیلم Avengers: Age Of Ultron
اکران نسخهی اول انتقامجویان در سال ۲۰۱۲ یک فروش انفجاری بود که به همگان ثابت کرد مسیری که مارول در دنیای سینما پیش گرفته، حداقل از نظر تجاری به شدت موفق است. حالا در سال ۲۰۱۵ پس از چند فیلم سینمایی دیگر، مارول یک بار دیگر برای درهم شکستن گیشهها با نسخهی دوم انتقامجویان از راه رسید و برای خودش سودی خارقالعاده را رقم زد.
شاید به عقیدهی بسیاری فروش کمتر این نسخه از فیلم نسبت به شمارهی اول آن، نشان از ضعف «عصر آلترون» دارد اما حقیقتش را بخواهید این عقیده به طور کامل غلط است. به عقیدهی بنده، فروش نسخهی اول فیلم به این سبب تا این حد بیشتر از نسخهی دوم بوده است که عنصری به نام «تازگی بی چون و چرا» را یدک میکشیده و این چیزی است که عصر آلترون آن را ندارد. انتقامجویان ۱ در زمانی اکران شد که فیلمی ابرقهرمانی با این چاشنی تند و تیز جمعآوری قهرمانان را تا آن روز ندیده بودیم اما نسخهی دوم دیگر این شدت از تازگی را برای مخاطبان عام نداشته و ندارد. برای قضاوت درست با حذف تمام فرضیات قبلی و بدون داشتن هیچ سوءظن بیدلیل نسبت به فیلم به سراغ آن میرویم و آنچه که عصر آلترون حقیقتا است را برایتان بازگو میکنیم. امتیاز متاکریتیک این فیلم ۶۶ است و این موضوع نشان میدهد که فیلم در حوزهی نمرهی دریافتی از منتقدان پسرفت خاصی نداشته است.( امتیاز متاکریتیک نسخهی اول انتقامجویان ۶۹ بوده است)
نظر منتقدان خارجی
تاد مککارتی، منتقد هالیوود ریپورتر که به اثر نمرهی شش از ده را اعطا کرده در رابطه با آن میگوید: «جاس ودون سعی داشته تا موفقیتهای «انتقامجویان» در سال ۲۰۱۲ را با فیلمی جدید تکرار کند، فیلمی که تمامی ابرقهرمانهای مارول را دور هم جمع میکند تا باقیماندهی تشکیلات «هیدرا» را نابود کنند. فیلم که میخواسته چیزهای جدیدی هم نسبت به نسخهی قبل داشته باشد، به وجود بعضی شخصیتها بعد سومی هم اضافه میکند اما این کار و برخی کارهای دیگرش، نتیجهی عکس داشته و از ارزش اثر میکاهد».
هلن هادرا در مجلهی امپایر که به فیلم نمرهی ۸ داده مینویسد: «فیلم در وهلهی اول تاریکتر و بزرگتر از نسخهی اول است و شادی کمتری در بندبندش دیده میشود اما در پایان بیشتر با مزاق بینندگان سینما سازگار است. کارگردان آنقدر خوب از بازیگرانش بازی گرفته که هر جایی از فیلم را که نگاه کنی، از نقشآفرینی بازیگران راضی میشوی. عصر آلترون به اندازهای که میخواهیم بزرگی بیپایان ابرقهرمانی ندارد اما هنوز هم خوب و قابل قبول است».
یادداشت زومجی
اصل اولی که در همهی فیلمهایی که از مارول استودیو میبینیم رعایت میشود، چیزی نیست جز سرگرم بودن این آثار! بدون شک مخاطبی که به دنبال فیلمهای مارول است، در وهلهی اول میخواهد دو ساعتی را با ابرقهرمانان خفن و دوستداشتنی مارول بگذراند و به خاطر کیفیت بالای فیلمهای مارول در سبک خودش همیشه به خواستهی خویش هم میرسد. بینندهی این فیلم، هدفش از مشاهده را میشناسد و به دنبال عناصر دیوانهوار داستانی یا معنای فلسفی خاصی نمیگردد و به همین دلیل است که مارول استودیو، بیشتر حواسش را جمع حفظ همین ویژگیهای پر طرفدار میکند و خیلی به چیزهای دیگر نمیپردازد اما این اواخر ماجرا کمی فرق کرده است. این روزها، در بازار نسبتا شلوغ فیلمهای اکشن بلاکباستری، دیگر این عناصر به تنهایی جواب نمیدهند و اغلب آثار برای موفقیت نیازمند چیزهایی تازه و متفاوت هستند. برخی آثار مارول مانند «نگهبانان کهکشان» با پردازش دنیای بسیار فان و پر از شوخی خود این خلا را پر میکند و بخش دیگری از آثار چون «کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان» با داستانپردازی بسیار عالی( که اصلا انتظارشان را در چنین فیلمهایی نمیکشیدیم!) دستی بر سر و صورت اکشن پر رنگ و لعابشان میکشند. وقتی به تماشای انتقامجویان ۲ نشستم انتظار یکی از این دو ویژگی را داشتم، زیرا احساس میکردم فیلم باید پیشرفتی خارقالعاده نسبت به نسخهی اول خود داشته باشد و فکر میکردم مارول که آن دو روش را خوب یاد گرفته، حتما از یکی از آنها در این فیلم استفاده میکند اما برخلاف انتظارم، نسخهی دوم انتقامجویان داستانی سادهتر نسبت به بسیاری از آثار دیگر مارول و حتی شمارهی قبلی خودش داشت و در بند بند دقایقش هیچ رنگی از آن شوخیها و فانبازیهای جذبکنندهی نگهبانان کهکشان هم به چشمم نخورد!
در دنیایی که فقط پرداختن به اکشن برای جذب مخاطب کافی به نظر نمیرسد، مارول با حفظ همان استخوانبندی همیشگی فیلمهایش فقط با استفاده از اکشندیوانهوار ابرقهرمانیاش، بیننده را از تماشای اثر راضی میکند.
مثل هر شخص دیگر وقتی به تماشای این فیلم نشستم، داستان ساده و در حد «ما افتضاح به بار آوردیم، دنیا داره نابود میشه. باید برای شکست دشمن متحد شیم» آن برایم مثل زنگ خطری ناگهانی جلوه کرد. یک ساعت که از فیلم گذشته بود، مطمئن شدم این نسخه اصلا جذبم نمیکند و مارول در این فیلم دارد ضربههایش را فقط از پرداختن به اکشن میخورد. ماجرا ادامه داشت تا این که فیلم به پایان رسید و با اطمینان گفتم، چهقدر باحال بود! آری، حقیقتش را بخواهید انتقامجویان ۲ بدون بهرهگیری از فنون افزایندهی ارزش حاضر در آثار سینمایی، با چنان دیوانگی و خشمی جنگ را بین انتقامجویان و دشمنانشان راه میاندازد که مثل و مانندش را کمتر در فیلمهای اخیر سینما دیدهایم. بدون توجه به داستانسرایی فراتر از چند خط، مارول تمام کهنالگوهایش را به زیبایی کنار هم چیده تا در پایان بازهم چیزی نشانمان دهد که از دو ساعتی که صرف دیدنش میکنیم لذت ببریم. مارول، پس از گذشت این مدت طولانی، تقریبا بدون هیچ فرقی نسبت به قبل فقط ساختار محکم اسکلت فیلمهای ابرقهرمانیاش را در جاهایی که احساس کند نیاز است تکان میدهد و هنوز هم اگر لازم نباشد، به انداختن یک فیلم پر از اکشنهای بزنبهادری بر روی پردهی نقرهای اکتفا میکند. نقطهی هنر و ارزشمند شدن کار این کمپانی فیلمساز، آنجایی است که در سینمایی که هیچکس نمیتواند فقط با اکشن مخاطبش را راضی کند، این کار را با نهایت قدرت انجام میدهد. سازندگان انتقامجویان: عصر آلترون، ابرقهرمانانشان، دلیل خوب بودن فیلمهایشان و از همه مهمتر مخاطبانشان را به بهترین حالت ممکن میشناسند و به همین دلیل است که تقریبا هیچ جایی از نفس نمیافتند.
با تمام حرفهای بالا، بازهم با این که مخاطب فیلم، دنیای آن را راضی و خشنود ترک میکند، انتقامجویان ۲ مشکلاتی دارد که نادیده گرفتن و فراموش کردنشان غیرممکن است
با تمام حرفهای بالا، بازهم با این که مخاطب فیلم، دنیای آن را راضی و خشنود ترک میکند، انتقامجویان ۲ مشکلاتی دارد که نادیده گرفتن و فراموش کردنشان غیرممکن است. فیلم از نبود عناصری رنج میبرد که آنها را حتی در سادهترین آثار سینمایی هم میبینیم. به طور مثال، در هیچ نقطهای از انتقامجویان: عصر آلترون، یک موسیقی خاص و شنیدنی که بر استرس و اکشن حاضر در صحنه بیافزاید شنیده نمیشود. هیچ جایی درام بین شخصیتها، از حد مسخره و بیمعنی فراتر نمیرود و در هیچ لحظهای، شخصیتهای جدید برایتان آنقدر معنی نمیشوند که برایشان ارزش قائل شوید. مارول رسما این فیلم را با آوردن چند انتقامجوی جدید، یک دشمن خفن دیگر که میخواهد دنیا را نابود کند و صد البته با یکسری اکشن بزنبهادری شکل داده است. به هیچ عنوان نمیگویم که اینها از جذابیت نهایی فیلم در سبک خود میکاهند اما حرفم این است که دیده شدن چنین اشکالات و ایرادات سطحی در فیلمی که از شکل گرفتن دنیا و شخصیتهایش چند سال میگذرد، مضحک به نظر میرسد و شاید دیگر وقت آن رسیده که مارول تکانی به خودش و فیلمهایش بدهد. در آیندهای نه چندان دور، آنها دیگر در گیشهها تنها نیستند و همه میدانیم که دیسی هم با دستی پر در حال حرکت به سوی پردهی نقرهای به سر میبرد و بعید است در وقتی که آنها یکهتاز عرصه نیستند، فقط ارائهی یک اکشن با داستانی یک خطی بتواند کافی باشد.
در این نسخه از انتقامجویان، به سادگی میتوان تکتک عناصر حاضر در فیلمهای قبلی مارول را دید و لمس کرد. هنوز هم مارول، با شکل دادن داستانش در پایان، کاری میکند که انتظار فیلمهای بعدی را بکشیم. هنوز هم مارول دست از آن شاتهای بعد از تیتراژش که مربوط به قسمتهای بعد میشود بر نداشته و هنوز بازی را آنطور که خودش میخواهد انجام میدهد. برخلاف تصورتان، اصلا نمیخواهم بگویم که اینها چیزهای بدی است، بلکه مارول را به خاطر تکتکشان تحسین و تمجید میکنم. اغلب آثار چند قسمتی حاضر در دنیای سینما، بزرگترین عیبشان ترک سنتهایشان است. به مانند بازیهای رایانهای که همیشه از آنها پایبند بودن به ریشههایشان را میخواهیم، فیلمهای سینمایی هم برای خوب بودن در وهلهی اول باید به ریشههای خود پایبند باشند و گرنه مانند شمارهی پنجم ترمیناتور، زیر دست و پای دیگران له میشوند و در عین خوب بودن خیلی به چشم نمیآیند. به طور مثال، در همین سال ۲۰۱۵ میلادی یک اثر به نام «خشن ۷» منتشر شد که فروشی غیرقابل باور را تجربه کرد. موضوع زمانی جالب میشود که لیست کارهای تازهی سازندگان در نسخهی هفتم را با هم مرور کنیم: تقریبا هیچ چیز! بله، منظورم این است که هفتمین شماره از سری فیلمهای سریع و خشن، فقط و فقط به یک دلیل خوب شد: تلاش برای پایبند بودن به ریشهها. سازندگان آثار در دنیای امروز باید حواسشان باشد که قواعد بازیهایشان را بیخود و بیجهت تغییر ندهند، حالا وقتی به جای یک سری فیلم، حرف از مجموعه آثاری که یک دنیا را شکل میدهند باشد، موضوع از اینها هم فراتر میرود.
شاید انتظار به حق ما تماشاگران از فیلمهای جدید مارول، چیزهایی مانند داستانپردازیهای چند لایه، پرداختن به چیزهایی که مثل و مانندش را اصلا تا به حال در فیلمهای قبلی ندیدهایم وبیشتر باشد اما قبول داریم که آخرش، وقتی به سراغ یکی از این آثار میرویم، دنبال همان اکشن ابرقهرمانی هستیم و اگر فیلمهای مارول تمام ویژگیهای خوب آثار بزرگ را هم داشته باشد، بازهم آن چه که آنها را فیلمهای مارول استودیو میکند، چیزی نیست جز همان خفن بودن و اکشنهای بزنبهادری و ما قبل از همه چیز در انتقامجویان ۲ هم به دنبال همین ویژگیها میگردیم. خبر خوب این است که تمام این ویژگیهای مارولی، به زیبایی هرچه تمامتر در این نسخه هم دیده میشود، پس بهتر نیست اگر طرفدار فیلمهای ابرقهرمانیشان هستیم، بدون ایجاد خواستههای زیاد برای خودمان فعلا فقط از همینها لذت ببریم؟ من فکر میکنم، جواب همهی ما مثبت است.
خواه یا ناخواه باید بپذیریم که دلیل اصلی پذیرش فیلمهای ابرقهرمانی و تماشای آنها، شخصیتهای اصلی یا همان ابرقهرمانها هستند. در شمارهی دوم انتقامجویان، جدا از حضور ابرقهرمانان قبلی، سه قهرمان کاملا جدید نیز به داستان اضافه میشوند. این ۳ شخصیت در کنار تمام شخصیتهای دیگر، باری دیگر جمعی طوفانی را میسازند که فقط حضورشان برای جذاب بودن یک فیلم کافی به نظر میرسد.( البته برایم جالب بود که مارول، در یک سنتشکنی آن اتفاق را برای یکی از ابرقهرمانهایش رقم زد) این قهرمانها، زمانی به شکلی که باید و شاید در دل ما جای میگیرند که بازیگرانی عالی داشته باشند، یکی از نکات جذابکنندهی انتقامجویان و در کل سری فیلمهای سینمایی مارول استودیو، بازیگران بینظیری است که در این آثار نقشآفرینی کرده و میکنند. از رابرت جونیور و بازیگران شناخته شدهی دیگر گرفته تا الیزابت اولسن و بعضی دیگر که هنوز خیلی بر روی پردهی نقرهای آنها را ندیدهایم، در انجام کارشان عالی هستند و کاری میکنند که از تکتک آنها راضی باشیم.
وقتی به سراغ تماشای نسخهی دوم انتقامجویان میروید، انتظاراتتان را بیخود و بیجهت بالا نبرید و به دنبال همان چیزهای اصلی باشید. عصر آلترون بدون شک مشکلات زیادی دارد، مشکلاتی که شاید بسیاری از آنها قابل چشمپوشی و فراموش کردن نیستند اما با همهی اینها هنوز همان استخوانبندی خوب فیلمهای قبلی مارول را یدک میکشد. لذت بردن از انتقامجویان: عصر آلترون به هیچ عنوان کار سختی نیست اما باید حواستان باشد که در حال دیدن یک فیلم ابرقهرمانی ساختهی مارول هستید. اگر فیلمهای قبلی مارول استودیو برایتان جذاب و دوستداشتنی بوده است، شک نکنید که در پایان انتقامجویان ۲ احساس میکنید، دو ساعت خوب و یا حتی عالی و بینظیری را گذراندهاید.
تهیه شده در زومجی
نظرات