گزارش باکس آفیس: فرمانروایی The Fate of the Furious بر دنیا و اکران امیدوارکننده‌ Gifted

برای دانلود ویدیو از سایت آپارات اقدام کنید / تماشا در یوتیوب

فصل فیلم‌های تابستانی هالیوود بالاخره با اکران «سریع و خشن 8» (The Fate of the Furious) آغاز شد؛ افتتاحیه‌ای که پایین‌تر از قسمت هفتم است، اما این موضوع نه به معنای افت این مجموعه در گیشه، بلکه به معنای فروش فراتر از انتظاراتِ «خشن ۷» است. مسئله این است که «خشن ۷» رویدادِ منحصربه‌فردی در این مجموعه بود. نه تنها فیلم از تبلیغات رایگانی که مرگ ناگهانی پاول واکر به همراه آورد استفاده می‌کرد، بلکه خیلی‌ها کنجکاو بودند تا ببینند نویسندگان چگونه شخصیت پاول واکر را به سرانجام راهش می‌رسانند. حضور ستاره‌ی تمام‌عیاری مثل جیسون استاتهام به عنوان بدمن فیلم و کسانی مثل کرت راسل، تونی جا، راندا روسی و جایمون هانسو به عنوان کاراکترهای فرعی به سروصدای آن فیلم افزوده بود. این در حالی بود که فیلم با توجه به شعار تبلیغاتی‌اش (یک سواری نهایی) نقش فینال مجموعه تا آن لحظه را برعهده داشت و قسمتی بود که می‌خواست پرونده‌ی این سری را برای کسانی که از ابتدای قسمت اول با آن همراه بودند و تحول آن بی‌مووی‌ها به چنین بلاک‌باسترهای تابستانی بیگ‌ پروداکشنی را به چشم دیده بودند ببندد.

این افت فروش به خاطر این است که قسمت هشتم فقط یک دنباله‌ی معمولی است و برخلاف قسمت‌های گذشته، از لحاظ سروصدای تبلیغاتی و المان‌های خارجی چیزی برای افزایش غیرمعمولِ فروشش در چنته ندارد. چون اگر یادتان باشد قسمت دوم «سریع و خشن» دنباله‌ی بسیار مورد انتظاری بود که قرار بود وین دیزل، پاول واکر، جوردانا بوروستر و میشل رودریگز را دوباره گرد هم بیاورد. قسمت پنجم فیلم تمام ستاره‌ای بود که همه‌ی کاراکترهای قسمت‌های قبلی تیمی برای یک سرقت بزرگ تشکیل می‌دادند و دواین جانسون هم قصد دستگیری‌شان را داشت. قسمت ششم دنباله‌ای بود که خیلی خفن‌تر و دیوانه‌وارتر از قسمت قبل از آب درآمد و بدجوری همه را غافلگیر کرد و قسمت هفتم هم همان‌طور که گفتم نقش وداع با پاول واکر و جمع‌بندی این سری تا آن لحظه را برعهده داشت. این‌دفعه اما کم و بیش فقط با یک دنباله‌ی دیگر سروکار داریم که برخلاف قبلی‌ها از فوریتِ فرهنگی کمتری بهره می‌برد و طبیعتا در مقایسه با آنها کمتر هم مورد انتظار است. تمام این حرف‌ها برای توجیه این است که چرا فیلم جدید به رقمی بزرگ‌تر از انتظارات دست پیدا نکرده است. وگرنه درآمد ۴۵ میلیون دلاری فیلم در روز افتتاحیه و آخرهفته‌ی ۱۰۰ میلیون دلاری‌اش، به خودی خود کماکان شگفت‌انگیز هستند. هم‌اکنون تحلیلگران درآمد خانگی نهایی دور و اطراف ۲۲۰ تا ۲۴۵ میلیون دلاری «سریع و خشن ۸» را پیش‌بینی می‌کنند.

شگفتی اصلی این فیلم اما مربوط به درآمد بین‌المللی‌اش می‌شود. این فیلم که وین دیزل، دواین جانسون، شارلیز ترون، میشل رودریگز و جیسون استاتهام را به عنوان ستاره‌های اصلی‌اش دارد، به رقم فک‌اندازِ ۴۳۲ میلیون دلار در کشورهای خارجی دست پیدا کرده است. این رقم افتتاحیه‌ی ۳۱۶ میلیونی خارجی «دنیای ژوراسیک» را پشت سر می‌گذارد و به این معناست که «سریع و خشن ۸» با درآمد جهانی ۵۳۲ میلیون دلار در هفته‌ی اول، افتتاحیه‌ی جهانی ۵۲۹ میلیون دلاری «جنگ ستارگان: نیرو برمی‌خیزد» (Star Wars: The Force Awakens) را پشت سر گذاشته و به این ترتیب در جایگاه اول بزرگ‌ترین افتتاحیه‌ی جهانی باکس آفیس تاریخ قرار می‌گیرد. این رقم شامل افتتاحیه‌ی ۱۹۵ میلیونی این فیلم در چین نیز است که به معنی شکستن رکورد ۱۸۲ میلیونی «خشن ۷»، به عنوان پرفروش‌ترین فیلم وارداتی هالیوود به چین نیز می‌شود. تحلیلگران فکر می‌کنند اگر قسمت هشتم اکرانی شبیه به «خشن ۷» داشته باشد، می‌توان انتظار این را داشت که به مجموع درآمد جهانی یک میلیارد و ۳۹۲ میلیون دلار دست پیدا کند. جالب است بدانید مجموع درآمد هر هشت فیلم این مجموعه، ۴ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار است که احتمالا تا پایان اکران قسمت هشتم، مرز ۵ میلیارد را هم رد می‌کند. واقعا شگفت‌انگیز است که یک مجموعه‌ی اورجینال می‌تواند با قسمت هشتمش به چنین ارقام بزرگی دست پیدا کند. در حال حاضر فقط مجموعه‌ی «سریع و خشن» و «جنگ ستارگان» هستند که توانایی دستیابی به چنین دستاوردهایی را دارند. البته تا وقتی که جیمز کامرون هم با دنباله‌های «آواتار» از راه برسد.

دیگر تازه‌اکران جدید هفته درام ماجرایی/تاریخی «شهر گم‌شده‌ی زی» (The Lost City of Z) است که این هفته در چهار سینما روی پرده رفت و به درآمد امیدوارکننده‌ای دست پیدا کرد. این فیلم به کارگردانی جیمز گری که توسط کمپانی آمازون پخش شده، ۱۱۲ هزار و ۶۳۳ دلار فروخت. در این اثر بازیگرانی همچون چارلی هیوم، رابرت پاتینسون، تام هالند و سینا میلر در «شهر گم‌شده‌ی زی» بازی کرده‌اند و فیلم هم نقدهای فوق‌العاده مثبتی دریافت کرده است. آخرین اکران جدید هفته هم انیمیشن «اسپارک» (Spark) است که استودیوی اوپن روود فیلمز در ۳۶۵ سینما روی پرده فرستاد و رقم بسیار ضعیفِ ۱۰۷ هزار دلار را به دست آورد و بله، از همین حالا سرنوشت «اسپارک» مشخص است: خدا بیامرزدش!

در زمینه‌ی اخبار فروش فیلم‌های قدیمی جدول، انیمیشن «بچه رییس» (The Boss Baby) در سومین هفته‌ی اکرانش ۱۵ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار دیگر کسب کرد و به مجموع درآمد ۱۷ روزه‌ی ۱۱۶ میلیون و ۳۲۰ هزار دلار دست پیدا کرد. این فیلم هم‌اکنون کم و بیش شتابی نظیر «ترول‌ها» (Trolls)، «خانه» (Home) و «چگونه اژدهایتان را تربیت کنید ۲» (How to Train Your Dragon 2) دارد. در نتیجه انتظار درآمد خانگی نهایی بالاتر از ۱۵۰ تا ۱۷۰ میلیون دلار را از آن نداشته باشید. این در حالی بود که «دیو و دلبر» (Beauty and the Beast) در پنجمین هفته‌ی نمایشش ۱۳ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار دیگر کسب کرد و به درآمد ۳۱ روزه‌ی ۴۵۴ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار دست پیدا کرد. این رقم «دیو و دلبر» را بالاتر از «شوالیه‌ی تاریکی برمی‌خیزد» (۴۴۸ میلیون) و پایین‌تر از «اونجرز: دوران اولتران» (۴۵۹ میلیون) در رده‌ی دوازدهم پرفروش‌ترین فیلم‌های گیشه‌ی خانگی قرار می‌دهد. «دیو و دلبر» تا حالا یک میلیارد و ۴۳ میلیون دلار در سرتاسر دنیا فروخته است و درست پشت سر درآمد یک میلیارد و ۴۵ میلیونی «دزدان دریایی کاراییب: صندوقچه‌ی مرد مُرده» (Pirates of the Caribbean: Dead Man's Chest) در جایگاه بیست و دوم پرفروش‌ترین فیلم‌های دنیا جای گرفته است. این فیلم هفته‌ی بعد در آخرین بازار مهم باقی‌مانده‌اش یعنی ژاپن روی پرده می‌رود و باید دید ژاپنی‌ها چقدر در بالا بردن درآمد فیلم نقش خواهند داشت.

محصولی که در میان فیلم‌های خانوادگی این هفته وضعیت بدی را سپری می‌کند، انیمیشن «اسمورف‌ها: دهکده‌ی گم‌شده» (Smurfs: The Lost Village) است. این ریبوت ۶۰ میلیون دلاری در دومین هفته‌ی اکرانش موفق به کسب فقط ۶ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار شد که به معنی سقوط شدید ۴۹ درصدی آن است. «دهکده‌ی گم‌شده» ۲۴ میلیون دلار بعد از ۱۰ روزی که اکرانش گذشته به جیب زده و به نظر نمی‌رسد بتواند به مجموع درآمد خانگی بالای ۴۰ میلیون دلار دست پیدا کند و بدجوری به کمکِ بازارهای خارجی برای بازگرداندن سرمایه‌اش نیاز دارد. اگرچه تحلیلگران در گزارش هفته‌ی پیش فکر می‌کردند فروشِ کمدی «در اوج رفتن» (Going in Style) به خاطر مخاطبانِ هدفش که افراد میانسال و مسن هستند، در هفته‌‌های بعدی اوج می‌گیرد، اما این‌طور نشد. این فیلم که کسانی همچون مورگان فریمن و مایکل کین و آلن آرکین را به عنوان بازیگران اصلی‌اش دارد با ۴۷ درصد افت مواجه شد و ۶ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار کسب کرد و به مجموع درآمد جدید ۲۳ میلیون و ۳۵۰ هزار دلار دست پیدا کرد. تحلیلگران مجموع درآمد نهایی ۳۵ میلیون دلاری این فیلم ۲۵ میلیون دلاری را پیش‌بینی می‌کنند که یعنی فیلم حتما باید در کشورهای خارجی اکران قابل‌قبولی داشته باشد تا بتواند پول خوبی برای تهیه‌کنندگانش به دست بیاورد.

اکشن ابرقهرمانی «پاور رنجرز» (Power Rangers) هشتصد و هفت تا از سینماهایش را در چهارمین هفته‌ی اکرانش از دست داد. این فیلم که با ۱۱۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده، این هفته ۲ میلیون و ۸۵۰ هزار دلار کسب کرد و به مجموع درآمد ۲۴ روزه‌ی ۸۰ میلیون دلار دست پیدا کرد. تحلیلگران درآمد نهایی ۸۵ تا ۹۰ میلیون دلاری این فیلم را پیش‌بینی می‌کنند. در نتیجه فقط این فیلم باید در چین و ژاپن حسابی بفروشد تا ساخت دنباله‌هایش مقرون به صرفه تلقی شوند. وگرنه این بازخوانی هم به جمع بازخوانی‌هایی می‌پیوندد که نیامده، ناپدید شده‌اند. «کونگ: جزیره‌ی جمجمه» (Kong: Skull Island) به‌طرز غافلگیرکننده‌ای با وجود تمام رقبایی که دارد، خیلی خوب توانسته در جدول دوام بیاورد. این فیلم هیولایی این هفته ۲ میلیون و ۶۷۰ هزار دلار کسب کرد و به مجموع درآمد خانگی ۱۶۱ میلیون دلار دست پیدا کرد. گرچه فیلم دارد نفس‌های آخرش را می‌کشد، اما تا حالا ۱۶۹ میلیون از چین کسب کرده و ۵۵۲ میلیون دلار هم از سراسر دنیا در خرانه دارد و این به معنی عبورش از رکورد ۵۵۰ میلیون دلاری «کینگ کونگ» پیتر جکسون هم است. این یعنی «جزیره‌ی جمجمه» منهای سری «پارک ژوراسیک»، پرفروش‌ترین فیلم هیولایی تاریخ محسوب می‌شود. راستی، «لگو بتمن» (The Lego Batman) هم با بودجه‌ی ۸۰ میلیون دلار، ۳۰۴ میلیون دلار در دنیا فروخته است.

اکشن علمی‌-تخیلی «شبح درون وسته» (Ghost in the Shell) در هفته‌ی سومش به سقوط آزادش ادامه داد و با کسب ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار به درآمد ۱۷ روزه‌ی ۳۷ میلیون دلار دست پیدا کرد. این فیلم که با بودجه‌ی ۱۱۰ میلیون دلار تهیه شده، چیزی حدود ۱۵۲ میلیون دلار از سرتاسر دنیا به دست آورده است. درام تاریخی «همسر نگهبان باغ‌ وحش» (The Zookeeper's Wife) مبلغ ۲ میلیون دلار دیگر کسب کرد و به مجموع فروش ۱۷ روزه‌ی ۱۰ میلیون و ۶۶۰ هزار دلار دست پیدا کرد. «لوگان» (Logan) در هفتمین هفته‌ی نمایشش به درآمد خانگی ۲۲۱ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار و جهانی ۶۰۰ میلیون دلار دست پیدا کرد. اگر این فیلم موفق شود از مجموع ۶۱۱ میلیون دلاری «مصائب مسیح» (The Passion of Christ) عبور کرد، پشت سر «ماتریکس: بارگذاری مجدد» (۷۴۲ میلیون) و «ددپول» (۷۸۳ میلیون) در رده‌ی سوم پرفروش‌ترین فیلم‌های درجه سنی R تمام دوران‌ها قرار می‌گیرد. تعداد سینماهای فیلم تحسین‌شده‌ی «غول‌آسا» (Colossal) به ۹۸ سالن افزایش یافت و فیلم در هفته‌ی دومش عملکرد خوش‌بینانه‌ای را تجربه کرد. این فیلم هیولایی که آن هاتاوی و جیسون سودیکیس را به عنوان بازیگران اصلی‌اش دارد، ۴۶۲ هزار دلار فروخت و به مجموع درآمد ۱۰ روزه‌ی ۶۱۶ هزار دلار دست پیدا کرد.

The Fate of the Furious

سری «سریع و خشن» به عنوان فیلم‌هایی که به عنوان ترکیبی از فیلم «نقطه‌ی شکست» (Point Break) با ماشین‌های اسپورت شکل گرفت، راه زیادی را پشت سر گذاشته است. از دریفت‌کشی در خیابان‌های توکیو و سرقت از بانک‌ها گرفته تا پریدن از هواپیماها به بیرون و جابه‌جایی بین آسمان‌خراش‌ها با پریدن از یکی به دیگری. خلاصه این مجموعه قسمت به قسمت به یک رویداد تبدیل شده که دیگر تمرکزش به جای مسابقاتِ خیابانی، مبارزه با تروریست‌های بین‌المللی با ماشین‌های گران‌قیمت است. جدیدترین قسمت مجموعه که توسط اف.‌ گری گِری کارگردانی می‌شود نیز شامل همان ویژگی‌های دیوانه‌وار سریع و خشنی است که حالا ضربدر ۱۰ شده است. ماجرای قسمت هشتم از جایی شروع می‌شود که دام و لتی در ماه عسل به سر می‌برند و بقیه‌ی گروه هم مشغول رسیدن به زندگی خودشان هستند که سروکله‌ی زن مرموزی (شارلیز ترون) پیدا می‌شود و دام را اغوا کرده و به دنیای خلاف برمی‌گرداند و حالا بروبچه‌های ماشین‌باز همیشگی دور هم جمع می‌شوند تا از راز این تروریست جدید و دلیل تبدیل شدن دام به یکی از دست‌راست‌هایش و پشت کردن به خانواده‌اش اطلاع پیدا کنند. زنی که با استفاده یک کلید می‌تواند کنترل تمام ماشین‌های شهر را به دست بگیرد و البته یک زیردریایی با موتور لامبورگینی هم دارد! «سریع و خشن ۸» با نظرات ضد و نقیض منتقدان روبه‌رو شده است. برخی فیلم را همان «سریع و خشن» دیوانه‌وار همیشگی توصیف کرده‌اند و برخی دیگر باور دارند که حتی قوی‌ترین لحظات فیلم هم در مقایسه با گذشته شگفت‌انگیز نیستند.

منتقد سن فرانسیسکو کرانیکل که فیلم را خیلی دوست دارد می‌نویسد: «فقط به اسمِ فیلم نگاه کنید. "سرنوشت خشم". سرنوشت خشم چیست؟ فشار خون؟ عنوان فیلم عمیقا احمقانه نیست، بلکه بیشتر از عمیقا احمقانه است. کاملا احمقانه است. این حماقت توسط کسانی صورت گرفته که از کاری که دارند می‌کنند آگاه هستند و هدف بزرگ‌تری از این کار دارد؛ هدفشان این است که حماقتِ فیلم را آن‌قدر بالا ببرند که تبدیل به چیزی حماسی، جسورانه، شکوهمند و غافلیرکننده شود... اکشن‌ها فقط بزرگ نیستند. بزرگ‌بودن آسان است. اکشن‌ها خلاقانه هستند. به‌طرز دقیقی طراحی شده‌اند و غیرمنتظره و لذت‌بخش هستند. اکشن‌ها لبریز از هیجان هستند و در تضاد مطلق با "خشن ۷" قرار می‌گیرند که فیلم غول‌پیکر اما توخالی، پرسروصدا اما بی‌خلاقیتی بود». نویسنده‌ی شیکاگو سان‌تایمز که دو ستاره به فیلم داده می‌نویسد: «زمان دو ساعت و ۱۶ دقیقه‌ای "سریع و خشن ۸" به‌طرز حلزون‌واری جلو می‌رود و ثابت می‌کند که شما می‌توانید موتورهایتان را روشن کنید و با ماشین‌هایتان دور تا دور سیاره بچرخید اما کماکان با سرعت حلزون حرکت کنید. سریع و خشن؟ این یکی بیشتر شبیه کند و خسته است و از جایی به بعد در مقابل سروصدای کرکننده‌ی فیلم بی‌تفاوت می‌شویم». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۵۶ است.

Gifted

مارک وب از زمان «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز ۲» که به شکست بزرگی برای سونی تبدیل شد و کاری کرد تا آنها به همکاری با مارول راضی شوند تاکنون بی‌کار بود. اما سینمادوستان خیلی دوست داشتند تا ببینند فیلم بعدی کارگردان عاشقانه‌ای مثل «۵۰۰ روز با سامر»‌ چه چیزی خواهد بود. در حالی که طرفداران در حال جرث و بحث درباره‌ی این هستند که آیا کریس ایوانز در «اونجرز ۴» (Avengers 4) از دنیای سینمایی مارول خداحافظی می‌کند یا نه، بازیگر کاپیتان امریکا از فاصله‌ی بین فیلم‌های دنیای سینمایی مارول استفاده کرده تا در نقش‌های کوچک‌تری بازی کند. او در «با استعداد» نقش فرانک آدلر را بازی می‌کند؛ مرد مجردی که سرپرستی بچه‌ی خواهرش مری (مک‌کنا گریس) را برعهده دارد. ماجرا از جایی آغاز می‌شود که معلوم می‌شود این دختر هفت ساله قابلیت‌های خارق‌العاده‌‌ای در زمینه‌ی ریاضی دارد. وقتی این خبر به گوش اِولین، مادر فرانک می‌رسد، سروکله‌ی او با برنامه‌های جدیدی برای زندگی مری پیدا می‌شود. سوالی که فیلم مطرح می‌کند این است که آیا انیشتین آینده باید مثل بقیه‌ی بچه‌های هم سن و سالش، زندگی نرمال و مفرحی داشته باشد یا برای تبدیل شدن به انیشتین آینده باید با کودک‌بون خداحافظی کند؟

ریچارد روپر از شیکاگو سان‌تایمز که از فیلم راضی است می‌آورد: « فیلمنامه‌ی تام فلین علاوه‌بر دیالوگ‌های تیز و برنده و تکیه‌های شیرین و بامزه‌اش، به خاطر تصمیمات بزرگی که می‌گیرد و باورپذیر ماندن نیز قابل‌توجه است؛ مخصوصا در رابطه با احساساتِ پرآشوبِ صحنه‌های نبردهای دادگاهی‌اش..."بااستعداد" شاید بهترین و پیچیده‌ترین و اورجینال‌ترین فیلم سال نباشد، اما حتما فیلم موردعلاقه‌ی من است». منتقد سن فرانسیسکو کرانیکل می‌نویسد: «"بااستعداد" در زمینه‌ی جزییات به کار رفته در ساختش، کاراکترهایش، روابط‌شان، نحوه‌ی پیشرفت داستان و حتی ظرافت فیلمبرداری‌اش به چیزی فراتر از بدبینانه‌ترین انتظارات‌تان قدم می‌گذارد. فیلمی که خیلی با کلیشه‌ فاصله دارد و صادقانه و خلاقانه احساس می‌شود». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۶۰ است.