گزارش باکس آفیس: فروش یک میلیاردی سریع و خشن 8 در خارج از آمریکا

تماشا در یوتیوب

مطمئنا اولین چیزی که خیلی‌ از شما می‌خواهید بدانید این است که جدیدترین قسمت «دزدان دریایی کاراییب» چگونه در گیشه ظاهر شده است؟ برخلاف انتظارتان باید بگویم نه، «دزدان دریایی کاراییب: مردان مرده قصه نمی‌گوید» (Pirates of the Caribbean: Dead Men Tell No Tales) اکرانش را در آمریکای شمالی در حد و اندازه‌ی قسمت‌های قبلی مجموعه آغاز نکرده است. این دنباله‌ی اکشن که باری دیگر جانی دپ را در قالب کاپیتان جک اسپارو دارد، به عنوان افتتاحیه‌ی جمعه تا یکشنبه ۶۲ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار فروخت و افتتاحیه‌ی جمعه تا دوشنبه‌اش (دوشنبه به مناسبت روز یادبود در آمریکا تعطیل است) را نیز با کسب ۷۶ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار تمام کرد. در مقایسه باید گفت «دزدان دریایی کاراییب: نفرین مروارید سیاه» (The Curse of the Black Pearl) در تابستان ۲۰۰۳ به شگفتی تمام‌عیاری تبدیل شد. بعد از تابستان ناامیدکننده‌ای که تا اوایل ماه جولای پشت سر گذاشته بودیم، ساخته‌ی گور وربینسکی با نقدهای فوق‌العاده‌اش از راه رسید و ۷۳ میلیون دلار در جریان افتتاحیه‌ی چهارشنبه تا یکشنبه‌اش به دست آورد که ۴۳ میلیون دلارش مربوط به افتتاحیه‌ی جمعه تا یکشنبه‌اش می‌شد.

سال بعد و در جریان آخرهفته‌ی روز یادبود ۲۰۰۷، «آخر دنیا» (At World's End) به رقم رکوردشکنانه‌ی ۱۵۳ میلیون دلار در جریان افتتاحیه‌ی جمعه تا دوشنبه دست پیدا کرد که تاکنون بهترین افتتاحیه‌ی روز یادبود محسوب می‌شود. خوب است بدانید که هم‌اکنون رکورد بهترین افتتاحیه در طول یک آخرهفته‌ی طولانی، دست افتتاحیه‌ی ۱۲۷ میلیون دلاری «ددپول» است. قسمت سوم «کاراییب» اما کارش را با کسب ۹۶۳ میلیون دلار در سرتاسر دنیا به اتمام رساند. با اینکه فروش خانگی این فیلم در آن سال پایین‌تر از «شرک ۳» (۳۲۲ میلیون دلار) و «مرد عنکبوتی ۳» (۳۳۶ میلیون دلار) بود، اما فروش جهانی «آخر دنیا» آن را در رده‌ی اول بهترین فروش جهانی قرار داد. و با اینکه قسمت چهارم که فیلم مستقلی محسوب می‌شود نزد طرفداران و منتقدان مورد استقبال قرار نگرفت، اما «سوار بر امواج ناشناخته» (On Stranger Tides) از قابلیت سه‌بعدی‌اش استفاده کرد و ۹۰ میلیون دلار به عنوان افتتاحیه، ۲۴۰ میلیون دلار در آمریکای شمالی و مجموعا بیش از یک میلیارد دلار از دنیا به جیب زد. «سوار بر امواج ناشناخته» پشت سر درآمد یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلاری «ترنسفورمرها: تاریکی ماه» (Transformers: Dark of the Moon) و یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلاری «هری پاتر و یادگاران مرگبار- قسمت دوم» (Harry Potter and Deathly Hollows Part 2) در رده‌ی سوم پرفروش‌ترین فیلم‌های سال ۲۰۱۱ قرار گرفت.

پس با نگاهی به این ارقام سرسام‌آور نمی‌توان دیزنی و شرکا را به خاطر برگشتن به این مجموعه‌شان سرزنش کرد. نتیجه اما چندان تعریف‌کردنی نیست. نه تنها فروش چهار روزه‌ی «کاراییب ۵» کمتر از مقداری است که سه فیلم قبلی در طول سه روز کسب کرده بودند، بلکه افتتاحیه‌ی ۷۵ میلیون دلاری چهار روزه‌ی این فیلم با محاسبه‌ی نرخ تورم تقریبا همان مقداری است که فیلم‌های دوم و سوم مجموعه در روز افتتاحیه‌شان به دست آورده بودند. تحلیلگران فکر می‌کنند اگر فیلم اکرانی شبیه به فیلم‌های لایو اکشن استاندارد روز یادبود داشته باشد، به درآمد خانگی نهایی ۱۴۵ میلیون تا ۱۷۶ میلیون دست پیدا خواهد کرد. پس بهترین اتفاقی که می‌تواند برای«کاراییب ۵» بیافتد، برابری با فروشی است که فیلم‌های دوم و سوم مجموعه در سه-چهار روز اولیه کسب می‌کردند. و بله، افتتاحیه‌ی ۷۶ میلیون و ۶۰۰ هزار دلاری فیلم کمتر از افتتاحیه‌ی ۷۹ میلیون دلاری «افراد ایکس: آپوکالیپس» است؛ فیلمی که سال گذشته بعد از اکرانش با کله سقوط کرد.

خب، همه‌ی اینها به معنی شکست فاجعه‌بار این فیلم است، مگه نه؟ خب، قضیه کمی پیچیده‌تر این حرف‌هاست. اول از همه این افتتاحیه خیلی بهتر از فیلم‌های اخیر دیزنی که در آخرهفته‌ی روز یادبود اکران شده‌اند است («شاهزاده‌ی پارسی»، «تومارولند» و «آلیس درون آینه»). این موضوع کاری می‌کند تا کمی بیشتر برای فیلم هان سولوی جوان که تابستان سال بعد در این زمان عرضه می‌شود امیدوار باشیم. دوم اینکه تمام زندگی دیزنی به زنده نگه داشتن این مجموعه وابسته نیست. شاید سری فیلم‌های «دزدان دریایی کاراییب» بزرگ‌ترین آی‌پی لایو اکشن آنها بوده باشد، اما حالا نیست. حالا این مجموعه در کنار «جنگ ستارگان»، فیلم‌های مارول و بازسازی‌های لایو اکشن انیمیشن‌هایش قرار می‌گیرد. تازه برخلاف «افراد ایکس: آپوکالیپس» که قرار بود آغازکننده‌ی خط داستانی جدیدی برای فیلم‌های ابرقهرمانی فاکس باشد و شکستش خیلی به ضرر این کمپانی تمام شد، «کاراییب ۵» با شعار «آخرین ماجرایی آغاز می‌شود» تبلیغات شده است که نقش فینال این سری را تا به اینجا برعهده دارد.

از همه مهم‌تر باید بدانید که فیلم آن‌قدر در کشورهای خارجی مورد استقبال قرار گرفته که شاید فروش ضعیف خانگی‌اش اصلا به چشم نیاید. «کاراییب ۵» که با ۲۳۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده، تاکنون ۲۰۸ میلیون دلار از کشورهای خارجی کسب کرده که درآمد جهانی‌اش را تا این لحظه به ۲۷۰ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار می‌رساند. فروش خارجی فیلم چندان با فروش خارجی ۲۱۶ میلیون دلاری «آخر دنیا» فاصله ندارد. «آخر دنیا» در آخرهفته‌ی جهانی‌اش ۳۴۴ میلیون دلار فروخت و نهایتا به ۹۶۳ میلیون دلار درآمد جهانی دست پیدا کرد. اگر «کاراییب ۵» هم با همین فرمان جلو برود، احتمالا می‌تواند کارش را با کسب چیزی دور و اطراف ۸۴۰ میلیون دلار در دنیا به اتمام برساند. پس آره، با اینکه گزارش‌مان را ناامیدکننده شروع کردیم، اما اگر «کاراییب ۵» اکران خوبی در کشورهای خارجی داشته باشد، می‌تواند اسکناس‌های قابل‌قبولی را برای دیزنی به ارمغان بیاورد.

دومین تازه‌ا‌کران ‌هفته ‌اما «گارد ساحلی» (Baywatch)، جدیدترین فیلم دواین جانسون است. با اینکه تحلیلگران افتتاحیه‌ی ۴۰ تا ۴۵ میلیونی این فیلم را پیش‌بینی کرده بودند، اما «گارد ساحلی» اکرانش را با کسب ۱۸ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار شروع کرد و پایین‌تر از درآمد هفته‌ی چهارم «نگهبانان کهکشان ۲» در رده‌ی سوم قرار گرفت. این رقم کمتر از افتتاحیه‌ی ۲۴ میلیون دلاری «رنج و گنج» (Pain and Gain) و افتتاحیه‌ی ۲۷ میلیون دلاری «هرکول»، فیلم‌های قبلی جانسون هستند. فیلم تاکنون مجموعا حدود ۲۶ میلیون دلار فروخته که اگرچه شروع خوبی برای یک کمدی حساب می‌شود، اما نه کمدی‌ای که ۶۹ میلیون دلار خرج ساختش شده باشد و امید چندانی هم به دوام آوردنش در جدول نباشد. باید دید با توجه به عملکرد عالی فیلم‌های جانسون در کشورهای خارجی، «گارد ساحلی» بیرون از آمریکای شمالی چطور ظاهر خواهد شد. فروش ۵۰ میلیونی «گارد ساحلی» در خانه، به علاوه‌ی ۱۱۶ میلیون دلار هم از کشورهای خارجی کاری می‌کند تا فیلم حداقل دو برابر بودجه‌اش بفروشد. رقمی که برای جلوگیری از تبدیل شدن این فیلم به یک آبروریزی تمام‌عیار کافی است. ولی حتی اگر فیلم از شکست مطلق هم فرار کند، باز به فیلم موفقی که پارامونت انتظارش را داشت تبدیل نخواهد شد.

در زمینه‌ی فیلم‌های قدیمی بگذارید از «نگهبانان کهکشان ۲» (Guardians of the Galaxy Vol. 2) شروع کنیم. این دنباله این آخرهفته ۲۸ و نیم میلیون دلار دیگر به جیب زد و مجموع درآمد خانگی‌اش را به ۳۳۷ میلیون دلار رساند. «نگهبانان کهکشان ۲» در حال حاضر بعد از «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی»، «آیرن‌من ۳»، «اونجرز: دوران اولتران» و «اونجرز»، پنجمین فیلم پرفروش مارول حساب می‌شود. با اینکه این فیلم هنوز موفق به عبور از درآمد خانگی «ددپول» (۳۶۳ میلیون دلار) نشده، اما با کسب ۷۸۳ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار در دنیا، درآمد جهانی ۷۸۳ میلیون و ۱۰۰ هزار دلاری «ددپول» را در جدول فروش جهانی پشت سر گذاشته است. این یعنی «نگهبانان کهکشان ۲» پرفروش‌ترین فیلم کامیک‌بوکی تاریخ است که از کاراکترهای بتمن، آیرن‌من و مرد عنکبوتی بهره نمی‌برد. پس آره شاید فیلم نتواند یک میلیاردی شود، اما تا پایان دوره‌ی اکرانش، به ۸۰۰ میلیون دلار و فراتر از آن هم دست پیدا خواهد کرد.

بدترین خبر هفته اما مطمئنا به «بیگانه: کاوننت» (Alien: Covenant) مربوط می‌شود که در دومین هفته‌ی اکرانش با سقوط شدید ۷۱ درصدی مواجه شد و ۱۰ میلیون و ۵۲۵ هزار دلار کسب کرد تا مجموع درآمد ۱۱ روزه‌اش را به ۵۹ میلیون دلار برساند. این عملکرد بسیار بدی برای این فیلم ترسناک تحسین‌شده‌ است و نشان می‌دهد که فیلم به جز طرفداران سرسخت «بیگانه»، در جذب عموم مردم شکست خورده. با این وضعیت تحلیلگران فروش نهایی ۸۰ میلیون دلاری «کاوننت» را پیش‌بینی می‌کنند. فعلا بزرگ‌ترین ویژگی نجات‌دهنده‌ی «کاوننت» بودجه‌ی ۹۷ میلیونی‌اش در مقایسه با بودجه‌ی ۱۳۰ میلیونی «پرومتئوس» است. کارشناسان فروش جهانی ۲۵۰ میلیونی «کاوننت» را پیش‌بینی می‌کنند که در مقایسه با فروش نهایی ۴۰۵ میلیونی «پرومتئوس» به معنی یک پسرفت بزرگ برای این مجموعه‌ است.

اکشن/فانتزی «شاه آرتور: افسانه‌ی شمشیر» (King Arthur) در سومین هفته‌ی اکرانش ۳ میلیون و ۲۱۵ هزار دلار به جیب زد، مجموع درآمد خانگی‌اش را به ۳۳ میلیون و ۸۷۰ هزار دلار و مجموع درآمد جهانی‌اش را به ۱۱۹ میلیون دلار رساند. این فیلم که با ۱۷۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده، هنوز دربازار ژاپن روی پرده نرفته، اما دیگر چندان اهمیت ندارد. «شاه آتور» رسما گیم اور شده حساب می‌شود. دیگر محصول برادران وارنر در جدول این روزها درام عاشقانه‌ی «همه‌چیز، همه‌چیز» (Everything, Everything) است که در دومین هفته‌ی نمایشش ۶ میلیون و ۱۸۵ هزار دلار دیگر به جیب زد و به مجموع درآمد ۱۱ روزه‌ی ۲۳ میلیون دلار دست پیدا کرد. این فروش بدی برای درام جمع‌و‌جوری با ۱۰ میلیون دلار بودجه نیست و آره، فیلم این پتانسیل را دارد تا در هفته‌‌های آینده از مجموع درآمد خانگی «شاه آرتور» هم عبور کند.

یکی از مهم‌ترین خبرهای هفته اما به «سریع و خشن ۸» (The Fate of the Furious) مربوط می‌شود که این هفته به دستاورد جدیدی دست پیدا کرد. چه دستاوردی؟ این فیلم پس از پیوستن به «دنیای ژوراسیک» (یک میلیارد و ۱۹ میلیون)، «جنگ ستارگان: نیرو برمی‌خیزد» (یک میلیارد و ۱۳۱ میلیون)، «خشن ۷» (یک میلیارد و ۱۶۳ میلیون)، «تایتانیک» (یک میلیارد و ۵۲۸ میلیون) و «آواتار» (یک میلیارد و ۲۷ میلیون دلار) به یکی از شش فیلمی تبدیل شد که خارج از آمریکای شمالی یک میلیارد دلار فروخته‌اند. «سریع و خشن ۸» با وجود یک میلیارد و ۲۲۳ میلیون دلاری که از سرتاسر دنیا کسب کرده، احتمالا این شانس را خواهد داشت که از «دیو و دلبر» (یک میلیارد و ۲۳۲ میلیون دلار)، به عنوان پرفروش‌ترین فیلم ۲۰۱۷ عبور کند. البته دل‌تان برای موزیکال عاشقانه‌ی دیزنی نسوزد. چرا که این فیلم نیز این هفته به هشتمین فیلم تاریخ که موفق شده از مرز ۵۰۰ میلیون دلار درآمد در آمریکای شمالی عبور کند تبدیل شد. تنها فیلمی که تا پایان سال ۲۰۱۷ شانس پیشی گرفتن از «دیو و دلبر» را دارد «جنگ ستارگان: آخرین جدای» خواهد بود. البته مگر اینکه «ترنسفورمرها ۵»، «من نفرت‌انگیز ۳» یا «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» خیلی دیوانه‌وارتر از انتظارات ظاهر شوند.

در بازگشت به «سریع و خشن ۸» قابل‌ذکر است که این مجموعه کارش را با درآمد ۳۶۳ میلیون دلاری شروع کرد، با «سریع ۵» به ۶۲۳ میلیون دلار رسید، با «سریع و خشن ۶» به ۷۸۸ میلیون دلار افزایش پیدا کرد و با «خشن ۷» با کسب یک میلیارد و نیم میلیون دلار کولاک به پا کرد. تازه اگر بگوییم درآمد بالای خانگی «خشن ۷» (۳۵۳ میلیون) به خاطر حضور جیسون استاتهام، تبلیغات فیلم به عنوان فینال مجموعه و مرگ پاول واکر بود، پس این نشان می‌دهد که فروش خارجی مجموعه از ۲۰۹ میلیون در سال ۲۰۰۹ به بیش از یک میلیارد در ۲۰۱۷ رسیده (۳۷۸ درصد رشد)، در حالی که درآمد خانگی‌شان در طول هشت سال گذشته بین ۱۵۵ تا ۲۳۸ میلیون مانده است.

در ادامه می‌توانید جدول ۱۰ فیلم پرفروش باکس آفیس را مشاهده کنید:

Pirates of the Caribbean: Dead Men Tell No Tales

«مردان مُرده قصه نمی‌گویند» که توسط یوآخیم رانینگ و اسپن سندبرگ کارگردانی شده است، پنجمین فیلم مجموعه‌ی «دزدان دریایی کاراییب» محسوب می‌شود؛ مجموعه‌ای که کارش را در سال ۲۰۰۳ با فیلم «نفرین مروارید سیاه» شروع کرده بود. این فیلم‌ها که براساس یکی از پارک‌های دیزنی‌وورلد ساخته شد‌ه‌اند، به سرعت به یکی از بزرگ‌ترین و سودآورترین محصولاتِ این کمپانی تبدیل شدند و تاکنون مجموعا ۴ میلیارد دلار در سرتاسر دنیا فروخته‌اند. «دزدان دریایی کاراییب» همچنین فیلمی بود که جانی دپ را در فضای جریان اصلی هالیوود شناساند و به شهرت رساند؛ کسی که به خاطر بازی در نقش کاپیتان جک اسپارو، نامزد بهترین بازیگر اسکار هم شد. اما بر کسی پوشیده نیست که مجموعه‌ای که منحصربه‌فرد و کوبنده آغاز به کار کرده بود، فیلم به فیلم ضعیف‌تر از قبل شد. اما حالا حدود شش سال بعد از قسمت چهارم، دیزنی دست به کار شده تا «دزدان دریایی کاراییب» را به ریشه‌ها و روزهای اوجش برگرداند. داستان «مردان مُرده قصه نمی‌گویند» درباره‌ی پیدا شدن سروکله‌ی بدمنی به اسم کاپیتان سالازار است که همراه با خدمه‌ی شبح‌وارِ مرگبارش قصد کشتن تمام دزدان دریایی زنده را دارند. در نتیجه جک اسپارو وارد ماجرایی برای پیدا کردن نیزه‌ی سه شاخِ پوزئیدون می‌شود؛ عتیقه‌ای که قدرت کنترل کامل دریاها را به صاحبش می‌دهد.

منتقد توتال فیلم که خیلی از فیلم راضی است می‌نویسد: «ریتم دقیق است، ست‌پیس‌ها به‌یادماندنی هستند و به جای اینکه فیلم به نمایش تنهایی جانی دپ تبدیل شود، به همه‌ی کاراکترهایش اجازه‌ی درخشش داده است... این فیلم بدون شک لذت‌بخش‌ترین فیلم از زمان آغازکننده‌ی سری، "نفرین مروارید سیاه" است». جیمز براردینلی که دو و نیم ستاره به فیلم داده می‌نویسد: «"مردان مُرده قصه نمی‌گوید" کارش را انجام می‌دهد، اما اینکه آیا همان چیزی را که مخاطبان سال ۲۰۱۷ می‌خواهند عرضه می‌کند یا نه، سوال بی‌جوابی است. ضرباهنگ تند و سریعی دارد، اما به جای جدیدی نمی‌رود و بزرگی فیلم باعث می‌شود به سختی بتوانیم به یاد بیاوریم که "نفرین مروارید سیاه" عجب گنجینه‌ی غیرمنتظره‌ی شگفت‌انگیزی بود. فیلم آن‌قدر خرج برداشته که دیزنی هیچ‌وقت اجازه‌ی انجام کار اورجینالی را به آن نمی‌داد، پس تنها سلاح فیلم برای جذب تماشاگران، شگفت‌زده کردن آنها از طریق صحنه‌های پرزرق و برق است. اما حقیقت این است که "دزدان دریایی کاراییب" قبلا به شوک و شگفتی خلاصه نمی‌شد. این را به عنوان یک فیلم تابستانی قابل‌قبول اما نهایتا فراموش‌شدنی ببینید و بروید سراغ دنباله‌ی بعدی...». پیتر تراویس از رولینگ استون که اصلا فیلم را دوست ندارد می‌آورد: «آیا این فیلم واقعا پنجمین قسمت از مجموعه‌ی "دزدان دریایی کاراییب" است؟ چون انگار با قسمت پنجاهم سروکار داریم. الکی بزرگ، حوصله‌سربر، تکراری و خالی از ایده. به جز خاویر باردم به عنوان تازه‌واردِ این سری که شرارت تازه‌ای به جمع قدیمی‌ها می‌آورد، "مردان مرده قصه نمی‌گوید" همچون غذای باقی‌مانده‌ی فاسد می‌ماند». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۳۹ است.

Baywatch

«گارد ساحلی» در یک‌ دهه‌ای که روی آنتن بود، به یکی از پرطرفدارترین و موفق‌ترین سریال‌های تلویزیونی آمریکایی تبدیل شد. اما وقتی خبر بازسازی سینمایی آن اعلام شد، خیلی‌ها خوشحال نشدند. بالاخره یکی از عادت‌های جدید هالیوود خراب کردن آی‌پی‌های موفق گذشته است. این اواخر شکست شدید تجاری و هنری کمدی «چیپس» (CHIPS) که آن هم براساس یک سریال پرطرفدار قدیمی است، ثابت کرد که بازخوانی خشک و خالی یک محصول موفق و تلاش برای کپی/پیست کردنِ فرمول «شماره‌ی ۲۱ خیابان جامپ» (21 Jump Street) موفقیت‌تان را تضمین نمی‌کند. بنابراین تاریخ ثابت کرده بود که «گارد ساحلی» احتمال بدل شدن به یکی دیگر از اشتباهات هالیوود را داشت، اما از سوی دیگر با وجود سث گوردون، سازنده‌ی کمدی موفقی مثل «رییس‌های وحشتناک» به عنوان کارگردان و دواین جانسون و زک افرون به عنوان شخصیت‌های اصلی و درجه‌بندی سنی R، «گارد ساحلی» به عنوان فیلمی به نظر می‌رسید که پتانسیل بدل شدن به کمدی سرگرم‌کننده‌ی متفاوتی را هم داشت. اما اکثر منتقدان باور دارند که چنین اتفاقی نیافتده است.

کریس ناشاوتای از اینترتینمنت ویکلی که اصلا از فیلم راضی نیست می‌نویسد: «رسمی شد: ما هم‌اکنون وارد وضعیتِ قرمز و خطرناکِ اپیدمی بازسازی‌های هالیوودی شده‌ایم. چیزی که در ابتدا به نظر می‌رسید چیزی بیشتر از بازیافتِ محصولات فرهنگ عامه‌ی گذشته نیست، به چیزی بسیار بسیار ترسناک‌تر تغییر شکل داده است. خانم و آقایان، این شما و این "گارد ساحلی"؛ فیلم نادری که جذابیت و کاریزمای هزار ولتی داوین جانسون هم نمی‌تواند آن را نجات دهد. امکان دارد ساخته شدن چنین فیلم شلخته‌ای براساس یک سریال دهه‌ی نودی اجتناب‌ناپذیر بوده است. بالاخره ما همان کسانی هستیم که قبلا فاجعه‌های باد آورده‌ای مثل "تیم اِی" و "چیپس" را که براساس سریال‌های تلویزیونی هستند، دیده بودیم. یا خدا "چیپس" لعنتی؟! اما ظاهرا بشکه‌ی محصولات یک‌بارمصرف قدیمی تلویزیون به اندازه‌ی پرتگاه نیچه بی‌انتهاست». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۳۷ است.