گزارش باکس آفیس: واندر وومن نیامده، تاریخ ساز شد

می‌گفتند فیلم‌های کامیک‌بوکی/ابرقهرمانی با محوریت یک شخصیتِ زن کار نمی‌کنند. می‌گفتند زنان توانایی کارگردانی اکشن‌های بلاک‌باستری پرخرج را ندارند. می‌گفتند سینماروهای دنیا برای تماشای فیلم بیگ پروداکشنی که حول و حوش یک مردِ سفیدپوست نمی‌چرخد به سینما نمی‌روند. در طول چند دهه‌ی گذشته، حرف‌های این‌چنینی زیادی می‌زدند. این هفته اما پتی جنکینز و گال گادوت خلاف این حرف‌ها را ثابت و تاریخ‌سازی کردند. «واندر وومن» (Wonder Woman‌)، جدیدترین محصول دنیای سینمایی دی‌سی در آخرهفته افتتاحیه‌اش ۱۰۰ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار دشت کرد. فیلم‌های بلاک‌باستری زیادی توسط زنان کارگردانی نشده‌اند، اما «واندر وومن»‌ با این افتتاحیه موفق شد جای رکورددار قبلی بهترین افتتاحیه‌ی فیلمی از یک کارگردان زن که متعلق به افتتاحیه‌ی ۸۵ میلیون دلاری «پنجاه طیف گری» (Fifty Shades of Grey)، ساخته‌ی خانم سم تیلور-جانسون بود را بگیرد. از دیگر بهترین افتتاحیه‌های کارگردانان زن می‌توان به «گرگ و میش» (۶۹/۶ میلیون) ساخته‌ی کاترین هاردویک، «پیچ پرفکت ۲» (۶۹/۲ میلیون) ساخته‌ی الیزابت بنکس و «پاندای کونگ‌فوکار ۲» (۴۷/۶ میلیون) ساخته‌ی یو نلسون اشاره کرد. «واندر وومن» همچنین با این افتتاحیه در رده‌ی ششم بهترین افتتاحیه‌‌های فیلم‌های ابرقهرمانی غیردنباله‌ای و جایگاه ششم بهترین افتتاحیه‌های تاریخ ماه ژوئن قرار گرفت. خلاصه «واندر وومن» ثابت کرد که یک فیلم بلاک‌باستری از یک کارگردان زن و درباره‌ی یک قهرمان زن می‌تواند افتتاحیه‌ای بهتر از فیلم‌هایی نظیر «لوگان»، «کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان»، «نگهبانان کهکشان»، «دکتر استرنج» و «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز ۲» داشته باشد.

این در حالی است که «واندر وومن» همین الانش در میان فیلم‌های ابرقهرمانی زن‌محور، پرفروش‌ترینشان است. قابل‌ذکر است که تاکنون فقط تعداد اندکی فیلم‌های کامیک‌بوکی با شخصیتی زن در نقش اصلی وجود داشته‌اند. از مهم‌ترینشان می‌توان به «شینا» (Sheena) با ۵.۸ میلیون فروش، «سوپرگرل» (Supergirl) با ۱۴/۲ میلیون فروش، «سونیای سرخ» (Red Sonja) با ۷ میلیون فروش، «تانک گرل» (Tank Girl) با ۴ میلیون فروش، «بارب وایر» (Barb Wire) با ۳/۸ میلیون فروش، «کت‌وومن» (Catwoman) با ۴۰/۲ میلیون فروش، «الکترا» (Elektra) با ۲۴/۴ میلیون فروش و «شبح درون پوسته» (Ghost in the Shell) با ۴۰/۵ میلیون فروش اشاره کرد. خب، مجموع فروش همه‌ی این فیلم‌ها ۱۳۶/۱ میلیون دلار است و «واندر وومن» فقط در سه روز اول ۱۰۰ و نیم میلیون دلار کسب کرده است و فیلم ۷۵ درصد راه را تا پشت سر گذاشتن مجموع فروش تمام این فیلم‌ها رفته است. پس، آره «واندر وومن» با چنین شروعی نه تنها به خودش کمک کرده، بلکه کمک بزرگی هم به جدی گرفته شدن این حوزه‌ی شکست‌خورده کرده است.

نکته‌ی بعدی که باید درباره‌ی افتتاحیه‌ی «واندر وومن» بدانیم، شباهت آن به ساز و کارِ معمول فیلم‌های مارول است. سه فیلم آخر دی‌سی (و همچنین «شوالیه‌ی تاریکی برمی‌خیزد») در شب پنج‌شنبه‌ی افتتاحیه‌شان رقم‌های بزرگی کسب می‌کردند و ۱۶ تا ۱۹ درصد از درآمد آخرهفته‌شان را در شب اول کسب کردند، اما در روزهای آخرهفته مضرب‌های ضعیفی داشتند. مثلا مضرب ۲/۱۳ برای «شوالیه‌ی تاریکی برمی‌خیزد» (۷۵ میلیون جمعه / ۱۶۰ میلیون آخرهفته)، مضرب ۲/۲۸ برای «مرد پولادین» (۵۶ میلیون / ۱۲۸ میلیون)، مضرب ۲ برای «بتمن علیه سوپرمن» (۸۱ میلیون / ۱۶۶ میلیون) و «جوخه‌ی انتحار» (۶۵ میلیون / ۱۳۳ میلیون).

فیلم‌های مارول اما برخلاف دی‌سی ۱۰ تا ۱۴ درصد از افتتاحیه‌شان را در شب پنج‌شنبه به دست می‌آورند، اما در عوض مضرب‌های بزرگ‌تری دارند. این هفته چنین اتفافی برای «واندر وومن» افتاد. فیلم اگرچه با ۱۱ میلیون دلار فروش در پنج‌شنبه، اکرانش را با کسب رقمی پایین‌تر از پیش‌نمایش‌های «مرد پولادین» (۲۱ میلیون)، «بتمن علیه سوپرمن» (۲۷/۷ میلیون) و «جوخه‌ی انتحار» (۲۰ میلیون) شروع کرد، اما ۳۸ میلیون و ۸۵۰ هزار دلار در روز جمعه کسب کرد و رفت که به افتتاحیه‌ی شگفت‌انگیز ۱۰۱ میلیون دلاری‌اش دست پیدا کند. رقمی که به معنای مضرب آخرهفته‌ی ۲/۵۸ برای این فیلم است. مضربی که برابر با فیلم‌هایی نظیر «اونجرز»، «نگهبانان کهکشان»، «انت‌من»، «ثور» و «کاپیتان آمریکا» است. با این وضعیت «واندر وومن» با مضرب ۲/۴ «هالک باورنکردنی» به ۲۴۱ میلیون و با مضرب ۲/۷ «ثور» و «کاپیتان آمریکا» به ۲۷۱ میلیون دلار درآمد خانگی دست پیدا می‌کند و اگر شتابی نظیر «انت‌من» یا «نگهبانان کهکشان» (مضرب ۳) داشته باشد به فراتر از ۳۰۱ میلیون دلار هم دست پیدا خواهد کرد.

دستاوردهای «واندر وومن» اما به گیشه‌ی آمریکای شمالی خلاصه نمی‌شود. فیلم ۱۲۲ و نیم میلیون دلار هم از سینماهای خارجی کسب کرده و مجموعا به ۲۲۳ میلیون دلار درآمد جهانی دست پیدا کرده است. این یعنی «واندر وومن» در آخرهفته‌‌ی اولش از مجموع فروش جهانی «گرین لنترن» (۲۱۹ میلیون) عبور کرده و به زودی با عبور از «کنستانتین» (۲۳۰ میلیون) به پرفروش‌ترین فیلم کامیک‌بوکی دی‌سی که فاقد بتمن و سوپرمن است تبدیل خواهد شد. افتتاحیه‌ی بین‌المللی «واندر وومن» بهتر از فیلم‌هایی نظیر «ثور»، «ثور: دنیای تاریک»، دو فیلم اول «آیرن‌من»، دو فیلم «نگهبانان کهکشان»، «دکتر استرنج»، دو فیلم اول «کاپیتان آمریکا»، «مرد پولادین» و «انت‌من» است. این در حالی است که «واندر وومن» فقط ۳۸ میلیون دلار در سه روز اول اکرانش در چین به دست آورده است. هرچند با وجود آغاز اکران فیلم‌هایی نظیر «مومیایی» (Mummy)، «بیگانه: کاوننت» (Alien: Covenant) و «ترنسفورمرها: آخرین شوالیه» (Transformers: The Last Knight) در ماه پیش‌رو در این کشور، «واندر وومن» احتمالا دوام طولانی‌مدتی در چین نخواهد داشت، اما در بدترین حالت می‌تواند به فروشی ۷۶ میلیون دلاری در این کشور دست پیدا کند. تمام اینها نشان می‌دهند که (۱) مردم واقعا در انتظار فیلمی براساس دایانا پرینس بودند و (۲) واقعا دوست داشتند بالاخره با فیلم خوبی از سوی دی‌سی روبه‌رو شوند و «واندر وومن» با وجود نقدهای اکثرا مثبتش، هر دوی این لازمه‌ها را برای هیجان‌زده کردن سینماروها داشت.

از زن شگفت‌انگیز که بگذریم، به «کاپیتان زیرشلواری» (Captain Underpants)، دیگر تازه‌اکران این هفته می‌رسیم. جدیدترین انیمیشن استودیوی دریم‌ورکس کارش را با کسب ۲۳ و نیم میلیون دلار آغاز کرد. رقمی که جزو یکی از ضعیف‌ترین افتتاحیه‌های این استودیو قرار می‌گیرد. در واقع «کاپیتان زیرشلواری» در بین ۳۵ فیلمی که این استودیو ساخته، در جایگاه بیست و ششم جای می‌گیرد. ظاهرا با وجود منبع اقتباس معروف فیلم و نقدهای خوبش، «واندر وومن» آن‌قدر روی بورس بوده است که جایی برای دیگر ابرقهرمان این روزهای سینما نبوده است. با این حال خبر خوب برای این کمدی کودکانه‌ی بامزه این است که فیلم‌های دریم ورکس معمولا حضور طولانی‌مدتی در جدول دارند. از بیست و شش‌تا اکران‌های جمعه تا یکشنبه‌ی این استودیو («شرک ۲»، «ماداگاسکار»، «سنباد»، «پنگوئن‌های ماداگاسکار»، «توربو»، «ظهور نگهبانان»، «اسپریت» و «پاندای کونگ‌فوکار ۲» حساب نمی‌شوند)، یک سوم فیلم‌های آنها چهار برابر افتتاحیه‌شان فروخته‌اند و یک ششم‌شان هم پنج برابر افتتاحیه‌شان به جیب زده‌اند.

با اینکه «ماشین‌ها ۳» (Cars 3)‌ و «من نفرت‌انگیز ۳» (Despicable Me 3) به زودی اکران می‌شوند، اما تحلیلگران نسبتا به آینده‌ی «کاپیتان زیرشلواری» امیدوار هستند. این در حالی است که فیلم آن‌قدر مورد توجه منتقدان و تماشاگران قرار گرفته که مطمئنا به تبلیغات دهان به دهان آن کمک بسیاری خواهد کرد. اما شاید بزرگ‌ترین ویژگی شوک‌کننده‌ی فیلم بودجه‌ی ۳۹ میلیون دلاری‌اش است. فقط ۳۹ میلیون دلار! این رقم یک سوم بودجه‌ی استاندارد ۱۲۵ تا ۱۶۵ میلیون دلاری دیگر آثار دریم ورکس است، اما منتقدان فکر می‌کنند بودجه‌ی پایین به کیفیت آن لطمه نزده و فیلم به اندازه‌ی اکران‌های گذشته‌‌ی دریم ورکس، بزرگ احساس می‌شود. پس با توجه به این موضوع، یک افتتاحیه‌ی ۲۵ میلیون دلاری همراه با ۱۰۰ میلیون دلار درآمد خانگی نهایی و یک‌عالمه فروش خارجی می‌تواند خبر خیلی خوبی برای یک انیمیشن ۳۸ میلیون دلاری باشد.

در زمینه‌ی اخبار فروش فیلم‌های قدیمی بگذارید از «دزدان دریایی کاراییب: مردان مرده قصه نمی‌گویند» (Pirates of the Caribbean: Dead Men Tell No Tales) شروع کنیم که در دومین هفته‌ی اکرانش با افت فروش شدید ۶۵ درصدی مواجه شد و ۲۲ میلیون دلار کسب کرد. این یعنی فیلم ماجرایی جانی دپ بعد از ۱۰ روزی که از اکرانش می‌گذرد ۱۱۴/۶ میلیون دلار به جیب زده است. با این وضعیت تحلیلگران فروش خانگی نهایی ۱۵۵ تا ۱۶۵ میلیون دلاری «کاراییب ۵» را پیش‌بینی می‌کنند که خیلی خیلی پایین‌تر از مجموع درآمد ۲۴۰ میلیون دلاری «سوار بر امواج ناشناخته» (On the Stranger Tides) خواهد بود، چه برسد به درآمد ۳۰۰ و ۴۰۰ میلیون دلاری سه فیلم اول. اما شاید عملکرد خانگی فیلم هیچ اهمیتی برای دیزنی نداشته باشد. چرا که «کاراییب ۵» این هفته با کمک فروش خارجی‌اش از مرز ۵۰۰ میلیون دلار درآمد جهانی عبور کرد. بله، این دنباله‌ که با ۲۳۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده، دو هفته بعد از اکرانش ۵۰۱ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار در دنیا فروخته است. در حال حاضر عملکرد «کاراییب ۵» خیلی شبیه به «افراد ایکس: روزهای گذشته‌ی آینده» (X-Men: The Days of Future Past) است. آن فیلم در نهایت به ۷۴۷ میلیون دلار درآمد جهانی و ۲۳۳ میلیون دلار در آمریکای شمالی دست پیدا کرد، اما فقط ۱۱۶ میلیون دلار از بازار چین دشت کرد. «کاراییب ۵» اما تاکنون تنها ۱۴۲ میلیون دلار از فروش خاجی‌اش را از چین به دست آورده است. پس روی هم رفته احتمالا این فیلم قرار است به موفقیت کم و بیش خوبی برای دیزنی بدل شود.

«نگهبانان کهکشان: جلد ۲» (Guardians of Galaxy Vol. 2)، دیگر محصول دیزنی هم ۹ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار در پنجمین هفته‌ی اکرانش کسب کرد و به مجموع درآمد خانگی جدید ۳۵۵ و نیم میلیون دلار دست یافت. ساخته‌ی جیمز گان ۴ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار هم از کشورهای خارجی کسب کرد و به مجموع درآمد جهانی ۸۱۶ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار رسید. در حال حاضر تحلیلگران درآمد خانگی ۳۷۵ و جهانی ۸۵۰ میلیونی این فیلم را پیش‌بینی می‌کنند. این رقم به اندازه‌‌‌ی رقمِ فوق‌العاده بزرگی که تحلیلگران چند ماه پیش انتظار داشتند نیست، اما نه تنها خیلی بیشتر از قسمت اول «نگهبانان» است، بلکه خیلی بیشتر از تمام فیلم‌های ابرقهرمانی که فاقد بتمن/اسپایدرمن/آیرن‌من هستند هم است. حالا باید صبر کرد و دید «واندر وومن» چقدر به آن نزدیک می‌شود.

در این میان «گارد ساحلی» (Baywatch) مبلغ ۸ و نیم میلیون دلار دیگر در دومین هفته‌ی اکرانش کسب کرد و به درآمد ۱۰ روزه‌ی ۴۱ میلیون و ۷۲۴ هزار دلار دست پیدا کرد. اگر بودجه‌ی این فیلم به جای ۷۰ میلیون، ۴۰ میلیون دلار بود، درآمد ۴۱ میلیون دلاری‌ این کمدی بزرگ‌سالانه چندان بد به نظر نمی‌رسید. اما وضعیت جدیدترین فیلم دواین جانسون و زک افرون در آمریکای شمالی با وجود فروش نهایی ۵۵ تا ۶۰ میلیونی‌اش، تعریفی ندارد. «گارد ساحلی» این هفته در ۳۱ بازار خارجی روی پرده رفت و ۲۳ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار به دست آورد و مجموع درآمد خارجی‌اش را به ۲۵ و نیم میلیون رساند. این یعنی «گارد ساحلی» تاکنون ۶۷/۲ میلیون دلار در سرتاسر دنیا فروخته است. فیلم شرایط خوبی ندارد، اما حداقل با فاجعه‌ای در حد و اندازه‌ی «شاه آرتور» هم سروکار نداریم.

«بیگانه: کاوننت» یک هزار و ۱۱۲تا از سالن‌هایش را در سومین هفته‌ی اکرانش از دست داد، با ۶۲ درصد افت فروش مواجه شد و ۴ میلیون دلار دیگر فروخت. این یعنی ساخته‌ی ریدلی اسکات ۱۷ روز بعد از آغاز اکرانش ۶۷ میلیون و ۲۱۹ هزار دلار فروخته است. این فیلم که با بودجه‌ی ۹۷ میلیون دلار ساخته شده تا حالا ۱۰۰ میلیون دلار از کشورهای خارجی کسب کرده، پس نمی‌توان کاملا آن را شکست‌خورده حساب کرد و حتی اگر بتواند عملکرد خوبی در چین داشته باشد، شاید بتواند به موفقیتی نسبی دست پیدا کند. در حال حاضر رسیدن به فروشی بالای ۲۴۵ میلیون دلار برای این فیلم حکم یک پیروزی قابل‌قبول را دارد. حالا که حرف از پیروزی‌های نسبی شد، بگذارید از «همه‌چیز، همه‌چیز» (Everything, Eveything) بگویم که ۳ میلیون و ۳۲۰‌ هزارتای دیگر در سومین هفته‌ی اکرانش کسب کرد و مجموع درآمدش را به ۲۸ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار رساند. این درام عاشقانه با ۱۰ میلیون بودجه ساخته شده است

در ادامه می‌توانید جدول ۱۰ فیلم پرفروش باکس آفیس را مشاهده کنید:

Captain Underpants

جدیدترین انیمیشن استودیوی دریم ورکس براساس کتاب‌هایی است که تقریبا ۲۰ سال از آغاز انتشارشان می‌گذرد. سری کتاب‌های کودکانه‌ی غیرمعمولی نوشته‌ی دِو پیلکی که برای اولین‌بار در سال ۱۹۹۷ روی قفسه‌ی کتابخانه‌ها قرار گرفتند. کتاب‌هایی با محوریت کمدی و تصویر که شوخ‌طبعی کتاب‌های کودکانه را با دنیای کامیک‌ استریپ‌ها ترکیب می‌کردند. حالا بعد از ۱۲ کتاب اصلی و چندین و چند اسپین‌آف، بالاخره راه «کاپیتان زیرشلواری» به سینما باز شده است. داستان درباره‌ی دو دوست دبستانی به اسم‌های جرج بیرد و هارلود هاچینز است که دل خوشی از آقای کراپ، ناظم خشن مدرسه‌شان ندارند. آنها با استفاده از هیپتونیزم آقای کراپ را متقاعد می‌کنند که ابرقهرمانی ساخته‌ی دست آنها به اسم کاپیتان زیرشلواری است. یواش یواش قضیه جدی می‌شود و کراپ در جریان کتاب‌ها که از شخصیت دوگانه‌اش اطلاع ندارد، به قدرت‌های فرابشری دست پیدا می‌کند و هروقت کسی بشکن می‌زند یا او را با آب خیس می‌کنند، تغییرشکل می‌دهد و به درگیری با آنتاگونیست‌های مختلف می‌پردازد.

جیمز براردینلی از ریل‌ویوز که سه ستاره به فیلم داده می‌نویسد: «فیلم تازه، بامزه و سریع است. به‌طرز هوشمندانه‌ای نوشته شده و شامل شوخی‌های متعددی‌ برای مخاطبان اصلی‌اش، شوخی‌هایی که دارای ایهام هستند و ارجاعات به فرهنگ عامه برای تماشاگران بزرگ‌تر است. اگرچه فیلم به اندازه‌ی چیزی که مثلا از پیکسار انتظار داریم عمیق نیست، اما حداقل از لحاظ روایی بهتر از دیگر انیمیشن‌های کلیشه‌ای روز است. اما متاسفانه کیفیت انیمیشن پایین‌تر از حد استاندارد است... حتی برای مایی که داریم از افزایش بی‌انتهای فیلم‌های کامیک‌بوکی خسته می‌شویم، "کاپیتان زیرشلورای" آن‌قدر متفاوت است که تماشای آن را لذت‌بخش کند». منتقد هالیوود ریپورتر که از فیلم راضی نیست می‌نویسد: «در نبود خط داستانی منسجم‌ و کاراکترهای چندبعدی، شوخی‌های رگباری و دیوانه‌وار فیلم، گرچه بعضی‌وقت‌ها به خنده‌ منجر می‌شوند، اما روی هم رفته بیشتر از اینکه جذاب باشند، خسته‌کننده‌اند». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۷۰ است.

Wonder Woman

بعد از بتمن و سوپرمن، سومین عضو اصلی و مهم لیگ عدالت و دنیای کامیک‌بوک‌های دی‌سی است. اما تاکنون هیچ اقتباس سینمایی‌ای از روی داستان‌های او ساخته نشده بود. داستان به بیش از صد سال قبل از «بتمن علیه سوپرمن» برمی‌گردد. جایی که واندر وومن قبل از اینکه شوالیه‌ی گاتهام و پسر کریپتون را از دستِ حملاتِ دومزدی نجات دهد، پرنسسی به اسم دایانا در جزیره‌‌ای دورافتاده بود. اما وقتی هواپیمای یک خلبان آمریکایی به اسم استیو در سواحلِ این جزیره سقوط می‌کند و داستان جنگی را که آنسوی دریا بین ملت‌ها شعله‌ور است برای ساکنانش تعریف می‌کند، دایانا تصمیم می‌گیرد خانه‌اش را برای اولین‌بار برای متوقف کردن این جنگ ترک کند و در جریان مبارزاتش در کنار مردان در جبهه‌های نبرد قدرت‌ها و هویتش را کشف می‌کند.

کریس ناشاوتای از اینترتینمنت ویکلی که فیلم را خیلی دوست دارد می‌آورد: «"واندر وومن" در زمینه‌ی تمام چیزهایی که از فیلم‌های ابرقهرمانی انتظار داریم، هوشمندانه، زیبا و رضایت‌بخش است. در ژانری که به نظر می‌رسد کاملا در تصاحب مرد‌هاست، جالب است که یک قهرمان زن و یک کارگردان زن کسانی هستند که به مردها راه و روش فیلم ساختن را آموزش می‌دهند». منتقد ایندی‌وایر در نقدش می‌نویسد: «"واندر وومن" به همان اندازه‌ که درباره‌ی خیزش یک ابرقهرمان است، درباره‌ی دنیایی است که باید لیاقت داشتن او را به دست بیاورد و تماشای مقاومت و ایستادگی سخت دایانا در نبرد برای انسانیت (با وجود اینکه همین انسان‌ها بارها ناامیدش می‌کنند) به جذابیت و احساسی ختم شده که آن را به بهترین فیلمی که دنیای سینمایی دی‌سی تاکنون ارائه کرده تبدیل می‌کند. فقط یک کلمه برای توصیف این فیلم وجود دارد: شگفت‌انگیز». جیمز براردینلی که سه و نیم ستاره به فیلم داده می‌آورد: «با اینکه داشتن یک کارگردان زن شاید پرپسپکتیو متفاوتی به "واندر وومن" داده باشد، اما نقاط قوت واقعی این فیلم مربوط بازیگران اصلی، تنظیمات داستانی تاریخی‌اش و ارتباط احساسی غافلگیرکننده‌اش با مخاطب می‌شود که از یک فیلم پاپ‌کورنی انتظار نمی‌رود... با اینکه تاریکی به ارث رسیده از کریستوفر نولان در اینجا هم وجود دارد، اما این تاریکی با شوخ‌طبعی و المان‌های عاشقانه‌ی فیلم متعادل شده. جذابیت خنده‌داری در صحنه‌‌های قایق‌سواری استیو/دایانا و عدم آشنایی دایانا با لندن وجود دارد. فیلم خودش را جدی می‌گیرد، اما نه آن‌قدر که از جوک گفتن وحشت داشته باشد. این اولین فیلم اخیر دی‌سی است که به آن تعادل موردانتظار دست پیدا می‌کند. فیلم همچنین در ماموریت سختِ پیچیدن اکشن‌های بزرگش به دور هسته‌ای احساسی سربلند بیرون می‌آید (به جای اینکه فقط از لحاظ تصویری رضایت‌بخش باشد)». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۷۶ است.