گزارش باکس آفیس: تام کروز و مومیاییاش اسیر خشم واندر وومن شدند
مهمترین فیلمی که مطبوعات آنلاین خارجی در طول هفتهی گذشته هرروز آمار فروشش را دنبال میکردند «واندر وومن» (Wonder Woman) بود. بالاخره این فیلم ابرقهرمانی نه تنها افتتاحیهی درخشانی به عنوان موفقترین محصول دنیای سینمایی دیسی تجربه کرد، بلکه به عنوان موفقترین فیلم کامیکبوکیای که از شخصیت اصلی زن بهره میبرد هم سروصدای زیادی به پا کرد و آن افتتاحیه فقط شروعی برای اکرانِ پربار این فیلم در روزهای ابتدایی نمایشش بود. «واندر وومن» در دومین هفتهی اکرانش ۵۵ میلیون دلار فروخت و مجموع درآمدِ خانگیاش را بعد از ۱۰ روزی که از اکرانش میگذرد به ۲۰۵ میلیون دلار رساند. این رقم همین حالا «واندر وومن» را در ردهی اول پرفروشترین فیلم آمریکای شمالی که توسط یک زن کارگردانی شده قرار میدهد. البته با در نظر گرفتن نرخ تورم، فروش ۱۴۰ میلیون دلاری «ببین کی داره حرف میزنه» (Look Who’s Talking) در سال ۱۹۸۹ به این معناست که «واندر وومن» فعلا راه طولانیای برای پشت سر گذاشتن این فیلم از نظر تعداد بلیتهای فروخته شده دارد.
اما نکتهی شگفتانگیز «واندر وومن» نه مقدار فروشش، بلکه مقدار افت فروش ۴۵ درصدی هفتهی دومش است. چون برخلاف مقدار فروش فیلم، در مقدار دوام فیلم در جدول نمیتوان با چیزهایی مثل نرخ تورم یا فروشِ نسخهی سهبعدی یک فیلم در مقایسه با فیلمهای قدیمی که از قابلیت سهبعدی بهره نمیبردند حرف و حدیث در آورد. تنها چیزی که افت فروش پایین «واندر وومن» را توضیح میدهد این است که مردم واقعا فیلم را دوست دارند و دارند آن را بارها تماشا میکنند. برای مقایسه باید به ۱۵ سال گذشته نگاه کنیم. از زمان اکران قسمت اول «مرد عنکبوتی» در ۱۵ سال پیش تاکنون، ۴۶ فیلم افتتاحیهای بالای ۱۰۰ میلیون دلار را تجربه کردهاند. از این ۴۶ فیلم، فقط پنجتا از آنها در هفتهی دومشان با افت فروشی ۴۵ درصدی یا کمتر مواجه شدهاند. این پنج فیلم، «جنگ ستارگان: نیرو برمیخیزد» (افت ۳۹ درصدی)، «مرد عنکبوتی» (افت ۳۶ درصدی)، «شرک ۲» (افت ۳۳ درصدی)، «کتاب جنگل» (افت ۴۰ درصدی) و «واندر وومن» (افت ۴۵ درصدی) هستند.
پس همانطور که میبینید عملکرد «واندر وومن» بیشتر از اینکه شبیه یک فیلم کامیکبوکی با هدف جذب طرفداران باشد، شبیه یک انیمیشن یا بازسازیهای لایو اکشن دیزنی است. همچنین افت فروش «واندر وومن» از زمان «مرد عنکبوتی شگفتانگیز» و «بتمن آغاز میکند»، کمترین افت فروش برای یک فیلم کامیکبوکی/ابرقهرمانی محسوب میشود. «بتمن آغاز میکند» ۱۲ سال پیش در هفتهی دومش با ۴۳ درصد افت مواجه شد و «مرد عنکبوتی شگفتانگیز» هم پنج سال پیش ۴۴ درصد افت فروش را در هفتهی دوم اکرانش تجربه کرد. در مقایسه با فیلمهای ابرقهرمانی که مثل «واندر وومن» اکرانشان را از روز جمعه آغاز کردهاند، فقط «مرد عنکوبتی» درآمد هفتهی دوم بیشتری داشته است. این در حالی است که درآمد هفتهی دوم «واندر وومن» بیشتر از «ددپول»، «مصائب مسیح» و «بتمن علیه سوپرمن» است. خب، اگر به این نتیجه برسیم که «واندر وومن» عملکردی شبیه به یک انیمیشنِ پرسروصدا یا یک بازسازی لایو اکشن پرطرفدار از دیزنی را دارد، پس میتوان رقم نهایی دیوانهواری را برایش پیشبینی کرد. اگر فیلم مضرب فروشی شبیه به «سیندرلا» و «مالیفیسنت» داشته باشد، میتواند تا پایان دورهی اکرانش چیزی دور و اطرافِ ۳۳۰ تا ۳۸۰ میلیون دلار کسب کند. قابلذکر است که شکست «مومیایی» (The Mummey) در گیشهی آمریکای شمالی نیز تاثیر قابلتوجهی در ادامهی فروش خوب «واندر وومن» خواهد گذاشت.
«واندر وومن» اما در کنار دوام دیوانهوارش در خانه، آخرهفتهی معرکهای هم در بازارهای خارجی داشت. ساختهی ابرقهرمانی پتی جنکینز ۵۸/۱ میلیون دلار دیگر از اکران در ۲۴ هزار و ۳۷۰ سالن سینما در ۵۷ بازار به دست آورد. این رقم مجموع درآمد خارجی محصول برادران وارنر را به ۲۳۰/۲ میلیون دلار میرسد که همراه با درآمد خانگی، درآمد جهانی فیلم را تنها کمتر از دو هفته بعد از اکران به ۴۳۵/۲ میلیون دلار میرساند. «واندر وومن» هنوز هیچی نشده از مجموع درآمد آسیایی «جوخهی انتحار»، «مرد پولادین»، هر دو «نگهبانان کهکشان»، «ثور»، «آیرنمن» و دو فیلم آخر «وولورین» عبور کرده است. قابلذکر است که «واندر وومن» هماکنون به غیر از سهگانهی بتمن نولان و سه فیلم اخیر دنیای سینمایی دیسی، بیشتر از تمام فیلمهای ابرقهرمانی دیسی کامیکس فروخته است. اینکه فیلم موفق میشود از درآمد «مرد پولادین» (۶۶۸ میلیون)، «جوخهی انتحار» (۷۴۵ میلیون) و «بتمن علیه سوپرمن» (۸۷۳ میلیون) عبور کند یا نه چندان مهم نیست، اما فیلم موفق شده بدون در نظر گرفتن نرخ تورم از درآمد فیلمهایی مثل «کاپیتان آمریکا» (۳۷۱ میلیون)، «بتمن آغاز میکند» (۳۷۴ میلیون)، «پیشتازان فضا» (۳۸۵ میلیون) و «سوپرمن بازمیگردد» (۳۷۱ میلیون) عبور کند. نهایتا تحلیلگران با اطمینان بالایی فروش نهایی ۶۰۰ میلیون دلاری فیلم را پیشبینی میکنند. این یعنی «واندر وومن» احتمالا در حالی اکرانش را به سرانجام میرساند که فروشش بیشتر از مجموع فروش «پن» (۱۲۴ میلیون)، «افسانهی تارزان» (۳۵۷ میلیون) و «شاه آرتور» (۱۳۱ میلیون) خواهد بود!
اولین تازهاکران این هفته اما «مومیایی» است که به نتیجهی عجیب و غریب و بحثبرانگیزی در گیشه دست پیدا کرده است. از آن ارقامی که شاید روی کاغذ عالی به نظر برسند، اما روی هم رفته اینطور نیست. استودیوی یونیورسال و تام کروز این هفته آغاز به کارِ دنیای تاریکشان را با اکران «مومیایی» کلید زدند و نتیجه تعریف واقعی «ضد و نقیض» است. این فیلم ۲۳ میلیون و ۲۴۶ هزار دلار در گیشهی آمریکای شمالی کسب کرد و رسما نیامده، سقوط کرد و با وجود نقدهای بسیار منفی و عدم رضایت تماشاگران از فیلم و سروصدای تبلیغاتی ضعیفش هیچ امیدی به دوام آوردنش در جدول نیست. بنابراین تحلیلگران فکر میکنند این فیلم اکشن/ترسناک که با ۱۲۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده، در بهترین حالت به درآمد خانگی ۹۰ میلیون دلار دست خواهد یافت. بله، «لبهی فردا» (The Edge of Tomorrow) هم اکرانش را با ۲۸ میلیون دلار شروع کرد و خودش را به ۱۰۰ میلیون دلار درآمد خانگی رساند، اما نباید فراموش کنیم که آن فیلم نه تنها از نقدهای بسیار مثبت و تبلیغات دهان به دهان خوب مردم بهره میبرد، که حدود یک و نیم هفته هم بین آن و اکران فیلم جدید «ترنسفورمرها» فاصله بود.
اما «مومیایی» در حالی در فصل تابستان روی پرده رفته که علاوهبر رویداد بزرگی مثل «واندر وومن»، به زودی باید با «ماشینها ۳» (Cars 3) هم رقابت کند. امکان دارد که در طول ماه آینده «مومیایی» به عنوان یک فیلم غیردنبالهای و غیرانیمیشنی به عنوان گزینهی دوم سینماروها مورد توجه قرار بگیرد، اما اگر «مومیایی» عملکردی شبیه به «فراموشی» (۳۷ میلیون افتتاحیه / مجموع ۸۹ میلیون) یا «جک ریچر: هرگز برنگرد» (۲۲ میلیون / ۵۶ میلیون) داشته باشد، کارش در گیشهی خانگی را در با کسب رقمی حدود ۷۵ میلیون دلار به پایان خواهد رساند. در مقایسه باید گفت این افتتاحیه و نتیجهی احتمالی نهاییاش نه تنها خیلی کمتر از سه فیلم قبلی «مومیایی» (۴۳ میلیون/۱۴۴ میلیون در سال ۱۹۹۹، ۶۹ میلیون/۲۰۱ میلیون در سال ۲۰۰۱، ۴۰ میلیون/۱۰۳ میلیون در سال ۲۰۰۸) و «مومیایی: پادشاه عقرب» (۳۶ میلیون/۹۱ میلیون در سال ۲۰۰۲) است، بلکه احتمالا عملکردی یکسانی با «مرد گرگی» (The Wolfman) که در سال ۲۰۱۰ اکرانش را با ۳۱ میلیون دلار آغاز کرد و به ۶۲ میلیون دلار درآمد خانگی نهایی رضایت داد خواهد داشت. حتی «دراکولا: ناگفته» (Dracula Untold) که قبلا از این قرار بود آغازکنندهی دنیای هیولاهای یونیورسال باشد هم کارش را با کسب ۲۳ میلیون دلار شروع و با ۵۶ میلیون دلار در خانه تمام کرد و آن فیلم در حالی به این رقم دست پیدا کرد که همانند «مومیایی» نه از ستارهای مثل تام کروز بهره میبرد و نه در فصل تابستان عرضه شد. خلاصه در یک کلام باید گفت هیچ نکتهی مثبتی دربارهی عملکرد «مومیایی» در آمریکای شمالی وجود ندارد.
آمار و ارقام فیلم در کشورهای خارجی اما تصمیمگیری دربارهی عملکرد فیلم را کمی سخت میکند. این فیلم ۱۲۵ میلیون دلاری، ۱۴۱ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار از کشورهای خارجی به دست آورده است. فیلم با ۶/۷ میلیون دلار رکورد بهترین فروش روز افتتاحیه را در کرهی جنوبی زد و ۵۲/۲ میلیون دلار هم در آخرهفتهی افتتاحیهاش در چین فروخت. اگرچه فیلم در بازار هند شکست خورد، اما با این حال داریم دربارهی یک افتتاحیهی جهانی ۱۷۰ میلیونی حرف میزنیم که از این نظر بهترین فیلم تام کروز هم محسوب میشود. البته فعلا معلوم نیست که فیلم بتواند در آینده در خارج از آمریکا هم دوام داشته باشد. چون به نظر میرسد وضعیت تبلیغات دهان به دهان فیلم در کشورهای خارجی هم مثل آمریکای شمالی تعریفی ندارد. در حال حاضر حتی یک مضرب ۲/۵ هم به معنی فروش جهانی ۴۳۵ میلیون دلاری فیلم خواهد بود. فروشی که منهای فیلمهای ماموریت غیرممکنی کروز، پشت سر «جنگ دنیاها» (۵۹۲ میلیون) و «آخرین سامورایی» (۴۵۶ میلیون) در ردهی سوم پرفروشترین فیلمهای این بازیگر قرار میگیرد. حتی یک مضرب ۲/۲۵ هم فروش نهایی فیلم را به ۳۹۱ میلیون دلار میرساند؛ رقمی که نه تنها سه برابر بودجهی ۱۲۵ میلیونیاش است، بلکه بیشتر از درآمد ۳۷۶ میلیون دلاری «لبهی فردا» (که ۱۷۵ میلیون دلار خرج ساختش شده بود) نیز است.
اگر هدف یونیورسال از ساخت این فیلم بازگرداندن سرمایهاش و سودآوری بوده است، پس میتوان به این رقم به عنوان یک پیروزی نگاه کرد. اما «مومیایی» فقط یک فیلم مستقل یا آغازی بر یک مجموعه نبوده است که پروندهاش همینجا بسته شود (مثل اتفاقی که در رابطه با «شاه آرتور» افتاد)، «مومیایی» نقش بسیار مهمتر و بزرگتری داشته است. این فیلم آغازکنندهی یک دنیای سینمایی بوده است و قوانین باکس آفیس در زمینهی دنیاهای سینمایی فرق میکنند و خطرات شکست خیلی مرگبارتر هستند. یونیورسال از لحاظ معرفی تمام فیلمهای آیندهی دنیای تاریک احتیاط به خرج داد و به جز یک فیلم که دو سال دیگر اکران میشود حرفی از زمان اکران دیگر فیلمهایشان نزد، اما از سوی دیگر شاید به خاطر افزایش علاقهی مردم و رسانهها، از وجود دنیای سینماییشان پرده برداشت و اعلام کرد که «مومیایی» اولین قسمت مجموعه خواهد بود. در مقایسه باید گفت حداقل وجودِ دنیای سینمایی دیسی زمانی اعلام شد که آنها یک فیلم ۶۶۸ میلیون دلاری در قالب «مرد پولادین» داشتند و با اطمینان بیشتری وارد ماجرا شدند.
«مومیایی» شاید به عنوان یک فیلم مستقل خودش را توجیه کند، اما آیا کسی پیدا میشود که بعد از بیرون آمدن از سینما برای دیدن فیلم بعدی دنیای تاریک هیجانزده باشد؟ البته که الکس کرتزمن و دیگران به این نکته اشاره کردهاند که فیلمهای دنیای تاریک حال و هوای مستقلتری نسبت به دیگر مجموعهها دارند و اینکه تمامی فیلمها در یک ژانر نخواهد بود، اما با این وجود این شروع خوبی برای یک دنیای سینمایی نیست و مجبورتان میکند تا استودیو را مجبور میکند تا بلافاصله برای تبلیغات فیلم بعدی خودش را تا آنجا که میتواند از فیلم قبلی جدا کند. در حالی که ماهیت دنیاهای سینمایی حساب باز کردن روی شهرت فیلمهای قبلی است. «مومیایی» باز دوباره نشان میدهد که اگر فیلمی خوب نباشد، مردم برایشان مهم نیست که آیا فلان فیلم در یک دنیای سینمایی قرار دارد یا نه. و درست مثل «ترمیناتور: جنسیس» (Terminator: Gynesis) که دو سال پیش عرضه شد، درآمدهای خارجی بزرگ برای مخفی کردن ضعف فیلم و هیجانزده نگه داشتن تماشاگران برای قسمت بعدی کافی نیست. هرچند نباید فراموش کنیم که مشکلی برای یونیورسال پیش نخواهد آمد. آنها از مجموعههایی مثل «سریع و خشن» (Fast and Furious) و «من نفرتانگیز ۳» (Despicable Me 3) و مستقلهایی نظیر «برو بیرون» (Get Out) و «گسست» (Split) بهره میبرند که تا حالا حالاها آنها را در اسکانس غرق کنند. این کمپانی این هفته از مرز ۳ میلیارد درآمد در سال ۲۰۱۷ عبور کرد که نسبت به سال ۲۰۱۵ سریعتر است. این در حالی است که «مومیایی» با بودجهی ۱۲۵ میلیون دلاریاش، سرمایهگذاری مالی محتاطانهای بوده است.
دومین تازهاکران هفته که کاری میکند کمی از شکست «مومیایی» را فراموش کنیم، «شبهنگام میآید» (It Comes At Night) است. جدیدترین محصول استودیوی A24 است که در ۲ هزار و ۵۳۳ سالن سینما به نمایش درآمد. این فیلم پسا-آخرالزمانی که توسط تری ادوارد شولتز ساخته شده، بیشتر از اینکه یک فیلم ترسناک مرسوم باشد، یک درام تیره و تاریک و کلاستروفوبیک است و همین باعث شده کسانی که با انتظارات اشتباهی به تماشای فیلم نشستهاند، از آن ناامید شوند. در حالی که منتقدان به ستایش گستردهی فیلم پرداختهاند. به هر حال «شبهنگام میآید» اکرانش را با کسب ۶ میلیون دلار آغاز کرد که چندان از افتتاحیهی ۸/۸ میلیون دلاری «جادوگر» (The Witch) در سال گذشته فاصله ندارد. اگر فیلم دوامی شبیه به «جادوگر» داشته باشد میتواند به درآمد خانگی نهایی ۱۷ میلیون دلار دست پیدا کند. هرچه هست «شبهنگام میآید» دارد خیلی بهتر از «شلیک آزاد» (Free Fire)، اکران نیمهگستردهی قبلی A24 که به درآمد کلی ۱ میلیون و ۷۹۹ هزار دلار دست پیدا کرد عمل میکند. این در حالی بود که استودیوی بلیکر استریت هم درام جنگی «مگان لیوی» (Megan Leavy)، فیلم جدید کیت مارا را در یک هزار و ۹۵۶ سینما اکران کرد. این فیلم که نقدهای مثبتی هم دریافت کرده، ۳ میلیون و ۷۶۷ هزار دلار در جریان آخرهفتهی افتتاحیهاش کسب کرد. استودیوی فاکس سرچلایت هم «دختر عمویم ریچل» (My Cousin Rachel)، فیلم جدید ریچل وایس را در ۵۲۳ سالن اکران کرد و چیزی حدود ۸۹۰ هزار دلار به جیب زد که به معنی میانگین سینما به سینمای ضعیف یک هزار و ۷۰۲ دلار است.
در زمینهی اخبار فروش فیلمهای قدیمی جدول بیایید از «دزدان دریایی کاراییب: مردان مُرده قصه نمیگویند» (Pirates of the Caribbean: Dead Men Tell No Tales) شروع کنیم که به درآمد فضاییاش از کشورهای خارجی ادامه داد. فیلم در سومین هفتهی اکرانش ۱۰ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار دیگر از آمریکای شمالی کسب کرد و مجموع فروش ۱۷ روزهاش را به ۱۳۵ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار رساند. پس آره، احتمالا این فیلم ۲۳۰ میلیون دلاری، اکرانش را با کسب چیزی دور و اطراف ۱۵۵ میلیون دلار در گیشهی خانگی به اتمام خواهد رساند. اما این در حالی است که «کاراییب ۵» این هفته از مرز ۴۶۴ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار فروش خارجی عبور کرد که فقط ۳۴/۸ میلیون دلارش مربوط به همین آخرهفته میشود. «کاراییب ۵» در مجموع ۶۰۰ میلیون دلار فروخته است. در مقایسه باید گفت «نگهبانان کهکشان ۲» (Guardians of Galaxy Vol. 2) تاکنون فقط ۴۶۶/۸ میلیون دلار در کشورهای خارجی (بهعلاوهی ۳۶۶/۴ میلیون در خانه که به معنی ۸۳۳/۲ میلیون درآمد جهانی است) فروخته است. پس جک اسپارو به لطف ۱۶۱ میلیون دلاری که فقط از چین به جیب زده، به یک موفقیت بزرگ دیگر دست یافته است.
در همین حین «گارد ساحلی» (Baywatch) در سومین هفتهی اکرانش ۴ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار دیگر به دست آورد و پس از تجربهی ۴۸ درصد افت فروش، مجموع درآمد ۱۷ روزهاش را به ۵۱ میلیون دلار رساند. فیلم ۱۰/۷ میلیون دلار هم از کشورهای خارجی به دست آورد تا به ۴۷/۲ میلیون درآمد بینالمللی و ۹۸/۲ میلیون دلار درآمد جهانی دست پیدا کند. راستش درآمد بالای ۱۰۰ میلیونی یک کمدی بزرگسالانه معمولا دلیلی برای نگران شدن نیست، اما از آنجایی که ۶۹ میلیون دلار خرج ساخت فیلم دواین جانسون و زک افرون شده، این شکست دیگری برای استودیویی محسوب میشود که این روزها بدجوری به موفقیت نیاز دارد. به همین دلیل پارامونت حالا بیشتر از همیشه به «ترنسفورمرها: آخرین شوالیه» نیاز دارد تا کمبودهای دیگرشان را جبران کند.
«کاپیتان زیرشلواری» (Captain Underpants) به عنوان دیگر فیلم ابرقهرمانی این روزها ۱۲/۳ میلیون دلار در دومین هفتهی اکرانش کسب کرد و به مجموع ۱۰ روزهی ۴۴ و نیم میلیون دلار (۴۸ درصد افت فروش) دست پیدا کرد. این افت فروش برابر با افت فروش «خانه» (Home) و «بچه رییس» (The Boss Baby) محصولات قبلی دریم ورکس است. با این تفاوت که آنها از افتتاحیههای بالای ۵۰ میلیون دلار بهره میبردند و البته در حالی آنها با ۱۲۵ میلیون دلار ساخته شده بودند، بودجهی «کاپیتان زیرشلواری فقط ۳۹ میلیون دلار بوده است. پس «کاپیتان زیرشلواری» به صورت نسبی عملکرد خوبی به عنوان محصول دریم ورکس دارد و پیشبینی میشود که اکرانش را با کسب ۸۵ میلیون دلار تمام کند. اگر فیلم عملکرد خوبی در کشورهای خارجی داشته باشد و بتوانند برای دفعات بعدی هم بودجهی فیلم را زیر ۶۰ دلار نگه دارد، خب، هنوز یازدهتا کتاب «کاپیتان زیرشلواری» دیگر برای اقتباس مانده است!
این در حالی بود که «بیگانه: کاوننت» (Alien: Covenant)، محصول فاکس یک میلیون و ۸۰۰ هزار دلار فروخت و به درآمد ۲۴ روزهی ۷۱ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار دست پیدا کرد. «کاوننت» هماکنون با توجه به درآمد جهانی ۱۷۶ میلیون دلاریاش وضعیت خوبی در سینماهای خارجی دارد و هنوز اکران در بازار چین هم مانده است که از هفتهی بعد شروع خواهد شد. با این حال «کاوننت» روی هم رفته یک ناامیدی بزرگ محسوب میشود. «کاوننت» از نظر تعداد بلیتهای فروخته شده در گیشهی خانگی بالاتر از «بیگانه علیه غارتگر: مرثیه» (Alien vs. Predator: Requiem) در ردهی یکی مانده ه آخر این سری قرار میگیرد. در همین حین «همهچیز، همهچیز» (Everything, Everything) در چهارمین هفتهی اکرانش یک میلیون و ۶۲۰ هزار دلار فروخت و به درآمد ۲۴ روزهی ۳۱ میلیون و ۷۳۰ هزار دلار دست پیدا کرد؛ درآمدی که برای فیلمی با بودجهی ۱۰ میلیون دلار به معنای موفقیت است. «سریع و خشن ۸» (The Fate of the Furious) نیز تاکنون ۲۲۴ و نیم میلیون در خانه و یک میلیارد و ۲۳۱ میلیون دلار فروخته است. این یعنی «سریع و خشن ۸» به «دیو و دلبر» (یک میلیارد و ۲۴۱ میلیون) نخواهد رسید و باید با همین نان و بوقلمون سر کند!
در ادامه میتوانید جدول ۱۰ فیلم پرفروش باکس آفیس را مشاهده کنید:
جدول ۱۰ فیلم برتر هفته
۱ | Wonder Woman | ۵۷/۱ میلیون دلار |
۲ | The Mummy | ۳۲/۲ میلیون دلار |
۳ | Captain Underpants: The First Epic Movie | ۱۲/۳ میلیون دلار |
۴ | Pirates of the Caribbean: Dead Men Tell No Tales | ۱۰/۷ میلیون دلار |
۵ | Guardians of the Galaxy Vol. 2 | ۶/۲ میلیون دلار |
۶ | It Comes At Night | ۶ میلیون دلار |
۷ | Baywatch | ۴/۶ میلیون دلار |
۸ | Megan Leavey | ۳/۷ میلیون دلار |
۹ | Alien: Covenant | ۱/۸ میلیون دلار |
۱۰ | Everything, Everything | ۱/۶ میلیون دلار |
نگاهی به برخی فیلمهای تازهاکرانشدهی این هفته:
مومیایی
The Mummy
«مومیایی» ریبوت مجموعه مشهور یونیورسال است که برای اولینبار در سال ۱۹۳۲ در قالب بخشی از سری فیلمهای هیولایی این استودیو ساخته شد. بازسازی متفاوت این فیلمها در دههی ۹۰ و اوایل قرن بیست و یکم با سهگانهای که برندن فریزر در نقش اصلیاش قرار داشت طرفداران بسیاری به دست آورد و به ساخت اسپینآفی به اسم «پادشاه عقرب» هم منجر شد. یونیورسال اما با این بازسازی تازه برنامهی جدیدی در ذهن دارد. «مومیایی» آغازکنندهی دنیای سینماییای است که قصد دارد تمام هیولاهای کلاسیک یونیورسال را ریبوت کند. از فرانکنشتاین و دراکولا گرفته تا مرد نامرئی و دکتر جکیل. ماجرا این فیلم اما تغییری با «مومیایی»های قبلی نکرده است. باز دوباره عدهای باستانشناس و دزدان عتیقه باعث بیدار شدن یک ملکهای مومیاییشده از مصر باستان (سوفیا بوتلا) میشوند؛ او که سرنوشتش بهطرز ناجوانمردانهای ازش سلب شده بود، در دنیای حال حاضر بیدار میشود و شروع به دربوداغان کردن زمین و زمان میکند. از محیطهای کویری خاورمیانه تا هزارتوهای مخفی زیر لندن. این وسط تام کروز هم طبق معمول باید مسافتهای زیادی را بدود، در جاذبهی صفر پشتک بزند و از سقوط هواپیماها جان سالم به در ببرد.
کنت توران از لس آنجلس تایمز که از فیلم راضی نیست میآورد: «"مومیایی" خیلی شلوغ پلوغ است. فیلم به عنوان ریبوت فروتنانهی مجموعهِ ترسناک بوریس کارلوف که به سال ۱۹۳۲ برمیگردد، به حدی کارهای مختلف بسیار زیادی انجام میدهد و دلایل مختلف بسیار زیادی برای ساخته شدن دارد (حالا نویسندگان پرتعدادش بماند) که وقوعِ چنین آشفتگی روایی نتیجهی غیرقابلاجتنابی است». جیمز براردینلی از ریلویوز که یک و نیم ستاره به فیلم داده میآورد: «وقتی یونیورسال "مومیایی" را در سال ۱۹۹۹ بازسازی کرد، با تصمیم درستی لحن فیلم را بهطرز رادیکالی از وحشتِ اتمسفریک فیلم اول به چیزی در حال و هوای ماجراجویانهی "مهاجمان صندوقچهی گمشده" تغییر داد. حالا فیلمسازان برای سومین فیلم مهم "مومیایی" وارد مسیر متفاوت دیگری شدهاند. این نسخه عمدا یا غیرعمدا شکستِ غولپیکر "ون هلسینگ" در سال ۲۰۰۴ را به یاد میآورد. فیلمی که از لحاظ روایی غیرمنسجم و پر از اتفاقات مضحک و بدمزه است و ثابت میکند این مومیایی باید مُرده و مدفون باقی میماند... راستش را بخواهید "مومیایی" در حد شکست "ون هلسینگ"، تلاش قبلی یونیورسال برای احیای هیولاهای کلاسیکش که بهطرز فکاندازی افتضاح بود بد نیست، اما اینجا هم با گندکارهای مشابهای طرف هستیم: سناریوی بد، کارگردانی سرهمبندی شده و بازیهای نچسب». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۳۴ است.
شبهنگام میآید
It Comes At Night
یکی از مهمترین محصولات استودیوی A24 در سال ۲۰۱۷ که آنها را با «هیت»هایی مثل «اِکس ماکینا» (Ex Machina)، «جادوگر» (The Witch) و «زیر پوست» (Under the Skin) میشناسیم، «شب هنگام میآید» بود؛ فیلم ترسناک مریضی که جوئل اجرتون را به عنوان بازیگر اصلیاش دارد. تریلرهای فیلم تدوینِ فوقالعادهای از نماها و لوکیشنها و دیالوگهای مورمورکنندهای بودند که خبر از فیلمی در حس و حال «زیر پوست» و «جادوگر» میدادند؛ فیلمی که برای ترساندن روی اتمسفرسازی و کارگردانی روانیکنندهاش تمرکز میکند. بنابراین سوال این بود که آیا «شب هنگام میآید» نیز به جمع یکی دیگر از «هیت»های بزرگ این کمپانی میپیوندد یا نه و هماکنون با نگاهی به نظرات منتقدان که یکصدا از آن استقبال کردهاند، میتوان با اطمینان گفت که چنین اتفاقی افتاده است. داستان در دنیایی پسا-آخرالزمانی میگذرد که در آن تهدیدی غیرطبیعی در حال نابودی و وحشتپراکنی در دنیاست. جئول اجرتون نقش مردی را بازی میکند که همراه با خانوادهاش در کلبهای دورافتاده در جنگل پناه گرفتهاند و با همسر و پسرش قوانین سفت و سختی برای زندگی تعیین کردهاند. اما یک روز با پیدا شدن سروکلهی خانوادهی جوانی که به دنبال سرپناه میگردند، نظم این خانواده با چالش روبهرو میشود. بدگمانی و عدم اعتماد این دو خانواده نسبت به یکدیگر افزایش پیدا میکند و در همین حین وحشتِ بیرون هم به نزدیکتر شدن ادامه میدهد و چیزی مخفی را درون این مرد بیدار میکند. اینکه محافظت از خانوادهاش فقط به قیمت از دست دادن روحش امکانپذیر است.
پیتر تراویس از رولینگ استون که خیلی فیلم را دوست دارد مینویسد: «هیچ وعده و وعید الکیای در عنوان فیلم وجود ندارد: "شبهنگام میآید" حقیقتا یکراست به سمتتان میآید و شما را عصبی، شاید کمی مضطرب و کاملا خسته و کوفته رها میکند. آیا به دنبال فیلم ترسناکی هستید که ذهنتان را به چالش بکشد؟ این خود جنس است. ساختهی تری ادوارد شولتس، نویسنده و کارگردان فیلم مستقل "کریشا"، اولین فیلم بلندش در سال ۲۰۱۶ است که یکجورهایی بدون بودجهی خاصی در خانهی والدینش در تگزاس فیلمبرداری شده بود و خودش و اعضای خانوادهاش هم نقشهای اصلی را برعهده داشتند. نکتهی مهمتر این است که آن فیلم پرده از استعدادی برداشت که برای گسترش فعالیتهایش آماده بود. از آن هنرمندان جوانی که میتوانند چنان درامهای شخصی پرتنشی درست که که بدن جان کاساویتس را به لرزه در میآورند». جیمز براردینلی که سه و نیم ستاره به فیلم داده میآورد: «هیچ شکی در تاریک بودنِ "شبهنگام میآید" وجود ندارد. این فیلم به درد کسانی که به دنبال سرگرمیهای سبک یا فیلمهای ترسناکِ یکبارمصرف میگردند نمیخورد. اتمسفرش به مغز استخوانتان نفوذ میکند و حضورش تا مدتها بعد از بالا رفتن تیتراژ آخر و روشن شدن چراغهای سینما ادامه پیدا میکند. "اتاق انتظار" شبیهترین فیلم این اواخر به "شبهنگام میآید" است و اگرچه هر دو از لحاظ روایت فقط در ظاهر شبیه به هم هستند، اما هر دو در زمینهی رفتار با تماشاگرانشان و برخورد احترامآمیز با این ژانر نقاط اشتراک زیادی دارند. "شبهنگام میآید" محافظهکاری نمیکند و کسانی که عاشق وحشتی تاریکتر و غیرعامهپسندتر هستند، نباید آن را از دست بدهند». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۷۹ است.
نظرات