گزارش باکس آفیس: صدرنشینی Kingsman: The Golden Circle

گزارش باکس آفیس این هفته را با انیمیشن «لگو نینجاگو» (The Lego Ninjago Movie)، سومین قسمت از مجموعه لگویی برادران وارنر شروع می‌کنیم که باعث شد این هفته تحلیلگران این سوال را از ما و خودشان بپرسند: چه می‌شود اگر یک روز برادران وارنر یک فیلم لگویی عرضه کند و هیچکس به آن اهمیت ندهد؟ چیزی که باعث مطرح شدن این سوال شد افتتاحیه‌ی ۲۱ میلیون و ۲۴۵ هزار دلاری «لگو نینجاگو» بود. اینکه افتتاحیه‌ی این فیلم کمتر از افتتاحیه‌ی ۵۵ میلیون دلاری «لگو بتمن» (The Lego Batman) و ۶۹ میلیون دلاری «فیلم لگو» (The Lego Movie) است عجیب نیست. بالاخره «لگو نینجاگو» نه مثل قسمت اول مجموعه یک فیلم فوق‌العاده غیرمنتظره و تحسین‌شده است و نه مثل «لگو بتمن» از کاراکترهایی مثل بتمن و جوکر و سوپرمن بهره می‌برد. نکته‌ی عجیب ماجرا این است که افتتاحیه‌ی «لگو نینجاگو» پایین‌تر از افتتاحیه‌ی فیلم اورجینالی مثل «لک‌لک‌ها» (Storks) بود. «لک‌لک‌ها» در ماه سپتامبر سال گذشته در کنار یک اکشنِ بزرگ‌سالانه عرضه شد و ۲۱ میلیون و ۳۱۱ هزار دلار به عنوان افتتاحیه به جیب زد. اگر یک برند شناخته‌شده کمتر از یک محتوای اورجینال که خودش هم دقیقا به موفقیت بزرگی دست پیدا نکرد بفروشد، اینجاست که ارزش آن برند زیر سوال می‌رود. البته می‌توان گفت شاید دلیل عدم استقبال مردم از «لگو نینجاگو» به خاطر عرضه‌ی دو فیلم لگویی در سال بوده است. همچنین می‌توان گفت «لگو نینجاگو» برخلاف «فیلم لگو» و «لگو بتمن» بیشتر با هدف جذب مخاطبان کودک بازاریابی شده بود. این در حالی است که نباید فراموش کنیم که این فیلم نسبت به دوتای قبلی با نقدهای ضعیف‌تری نیز روبه‌رو شده است.

خلاصه اگر فیلم‌های لگو قرار است به یکی از مجموعههای پرچم‌دار برادران وارنر تبدیل شوند، افتتاحیه‌های ۲۱ میلیونی و مجموع فروش خانگی ۷۰ تا ۷۵ میلیون دلار نمی‌صرفد. مخصوصا اگر این فیلم‌ها به روند فروش نه چندان قوی‌شان در کشورهای خارجی ادامه بدهند. در حال حاضر عملکرد ضعیف «لگو نینجاگو» با توجه به موفقیت‌های رگباری برادران وارنر با فیلم‌هایی مثل «واندر وومن» (Wonder Woman)، «دانکرک» (Dunkirk)، «آنابل: خلقت» (Annabelle: Creation) و «آن» (It) چندان احساس نمی‌شود، اما این موضوع به مشکل درازمدتی اشاره می‌کند که وارنر باید سر فرصت آن را مورد بررسی قرار داده و فکری به حالش کند. شاید معلوم شود فیلم‌های لگو آن‌طور که به نظر می‌رسیدند برند مطمئنی نیستند. شاید بزرگ‌‌سالان از روی کنجکاوی به تماشای «فیلم لگو» رفتند و شاید «لگو بتمن» فقط به خاطر بتمن خوب فروخت. بهترین اتفاقی که می‌تواند بیافتد شکستن همه‌ی کاسه کوزه‌ها بر سر خود فیلم است. پیش‌نمایش‌ها و نقدهای «لگو نینجاگو» به اندازه‌ی دو فیلم قبلی هیجان‌انگیز و مثبت نبودند. بنابراین شاید فیلم‌های لگو فقط در صورتی خوب می‌فروشند که تماشاگران با فیلم‌هایی در حد و اندازه‌ی قسمت‌های قبلی روبه‌رو شوند. شاید هم «فیلم لگو ۲» (The Lego Movie 2) فعلا تنها فیلم لگویی‌ای است که مردم منتظرش هستند. بدترین اتفاقی که می‌تواند بیافتد این است که به این نتیجه برسیم که برند «لگو» بدون بتمن و هری پاتر و این کاراکترهای معروف ارزش چندانی ندارد. خلاصه «لگو نینجاگو» به یکی دیگر از انیمیشن‌های ناامیدکننده‌ی شش ماه گذشته تبدیل شد. تنها انیمیشنی که از زمان «بچه رییس» (The Boss Baby) تاکنون موفق ظاهر شده است «من نفرت‌انگیز ۳» (Despicable Me 3) بود.

اما دومین و پرفروش‌ترین تازه‌اکران و صدرنشین هفته فیلم «کینگزمن: محفل طلایی» (Kingsman: The Golden Circle) بود. این دنباله کارش را کم و بیش با رقمی در حد و اندازه‌ی قسمت اول آغاز کرد که در این دوره و زمانه به عنوان یک پیروزی حساب می‌شود. ساخته‌ی متیو وان که براساس کامیک‌بوکی از مارک میلر اقتباس شده ۳۹ میلیون دلار به عنوان افتتاحیه‌ کسب کرد. رقمی که حدودا برابر با افتتاحیه‌ی ۳۶ میلیون دلاری «کینگزمن: سرویس مخفی» (Kingsman: Secret Service) است. البته اینکه «محفل طلایی» اکرانش را در حد و اندازه‌ی قسمت قبلی شروع کرده به این معنی نیست که به همان اندازه هم خواهد فروخت. «محفل طلایی» نه تنها به عنوان دنباله در حد قسمت قبلی فیلم غافلگیرکننده‌ای نیست، بلکه نقدهای ضعیف این فیلم هم به ضررش تمام خواهد شد. با این حال روی هم رفته اگرچه با یک دنباله‌ی تمام‌عیار طرف نیستیم، اما کماکان با یک پیروزی قابل‌قبول مواجه‌ایم. قابل‌ذکر است که تاکنون در ماه سپتامبر دنباله‌های متعددی عرضه‌ شده‌اند که افتتاحیه‌ای برابر یا نزدیک به قسمت قبلی‌ داشته‌اند. در این زمینه «محفل طلایی» به گروهی که شامل «ابری با احتمال بارش کوفته‌قلقلی» (Cloudy with the Chance of Meatballs)، «دونده‌ی هزارتو: آزمون‌های اسکورچ» (Maze Runner: The Scorch Trials) و «هتل ترانسلوانیا ۲» (Transylvania Hotel 2) می‌شود می‌پیوندد.

«محفل طلایی» همچنین پشت سر افتتاحیه‌ی ۴۰ میلیون دلاری «موذی: فصل ۲» (The Insidious: Chapter 2) و ۱۲۳ میلیون دلاری «آن» (It)، در رده‌ی سوم بهترین افتتاحیه‌های فیلم‌های لایو اکشن سپتامبر قرار می‌گیرد. همین که «محفل طلایی» موفق شد با وجود نقدهای منفی‌‌اش و قدرت بلامنازع «آن» سر پا بیاستد و کم نیاورد، خودش قابل‌تحسین است. جهت یادآوری باید گفت که «کینگزمن: سرویس مخفی» به ۱۲۸ میلیون دلار فروش خانگی و ۴۱۴ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرد. از آنجایی که در طول ماه آینده دو فیلم «ساخت آمریکا» (American Made) و «بلید رانر ۲۰۴۹» (Blade Runner 2049)‌ روی پرده خواهند رفت، «محفل طلایی» فقط در صورتی می‌تواند دوام بیاورد که مردم آن را به عنوان گزینه‌ی دومشان انتخاب کنند. بهترین اتفاقی که می‌تواند برای فیلم بیافتد عملکردی شبیه به «پیشتازان فضا: به درون تاریکی» (Star Trek: Into the Darkness) است که آن را به ۱۰۷ میلیون دلار فروش خانگی می‌رساند. اگر فیلم بتواند در گیشه‌ی جهانی به فروش ۴۰۰ و اندی میلیون دلاری قسمت اول دست پیدا کند، دیگر سقوط فروش اندک فیلم در گیشه‌ی خانگی اهمیتی نخواهد داشت. تمام اینها در حالی است که «محفل طلایی» هم‌اکنون ۶۱ میلیون دلار هم از کشورهای خارجی کسب کرده و ۱۰۰ میلیون دلار به عنوان افتتاحیه جهانی در خزانه دارد. این فیلم با ۱۰۴ میلیون دلار بودجه تهیه شده است.

دیگر تازه‌اکران گسترده‌ی این هفته فیلم ترسناک «درخواست دوستی» (Friend Request) از استودیوی اینترتینمنت بود؛ استودیویی که همین چند وقت پیش با فیلم «۴۷ متر پایین» (47 Meters Down) به ۴۴ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا کرد و به نظر می‌رسید که آنها می‌خواستند تا این موفقیت را با «درخواست دوستی» هم تکرار کند. اما از قرار معلوم این فیلم به همان بدی‌ای که از تریلرهایش به نظر می‌رسید است. فیلم فقط ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار از اکران در ۲ هزار و ۵۶۹ سینما به دست آورد و به جمع یکی دیگر از آن دسته فیلم‌های امسال پیوست که با وجود اکران گسترده، به درآمدی کمتر از ۱۰ میلیون دلار دست پیدا می‌کند. این در حالی بود که «قوی‌تر» (Stronger) که جیک جیلنهال و تاتیانا مازلانی را در گروه بازیگرانش دارد، اکرانش را در ۵۷۴ سینما آغاز کرد. این درام زندگینامه‌ای که به یکی از زخمی‌های بمب‌گذاری دوی ماراتن بوستون سال ۲۰۱۳ می‌پردازد، نقدهای مثبتی دریافت کرده و جیلنهال به خاطر ایفای نقشش در این فیلم مورد تحسین قرار گرفته است. اما از آنجایی که این فیلم در مقایسه با مثلا «روز میهن‌پرستان» (Patriots Day) که فیلم اکشن‌تری بود عامه‌پسندتر نیست، چندان مورد استقبال قرار نگرفت و به کسب یک میلیون و ۷۴۷ هزار دلار بسنده کرد. باید دید آیا مورد توجه قرار گرفتن فیلم در فصل جوایز می‌تواند به فروش آن کمک کند یا نه. در بین تازه‌اکران‌های محدود اما «نبرد جنسیت‌ها»، محصول فاکس سرچ‌لایت را داشتیم. این فیلم که اِما استون و استیو کارل را به عنوان بازیگران اصلی‌اش دارد در ۲۱ سینما روی پرده رفت و ۵۲۵ هزار دلار کسب کرد. همچنین فیلم تاریخی «ویکتوریا و عبدل» (Victoria & Abdul) با بازی جودی دنچ هم در چهار سینما اکران شد و ۱۵۲ هزار دلار کسب کرد. این فیلم همین الانش ۱۲ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار در سرتاسر دنیا فروخته است.

در زمینه‌ی فیلم‌های قدیمی جدول اما بگذارید با «آن» (It)‌ شروع کنیم که این هفته با رسیدن به ۴۷۸ میلیون دلار فروش جهانی رسما با کنار زدن «جن‌گیر» (The Exorcist)، به پرفروش‌ترین فیلم ترسناک درجه R در گیشه‌ی خانگی و جهانی تبدیل شد. محصول کمپانی نیو لاین سینما بعد از کسب ۳۰ میلیون دلار در هفته‌ی سوم اکرانش، تا حالا ۲۶۶ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار در آمریکای شمالی فروخته است. در بدترین حالت این فیلم اگر عملکردی شبیه به «آنابل» (Annabelle) داشته باشد به فراتر از ۳۰۰ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا می‌کند، اما در بهترین حالت اگر فیلم شبیه به «آنابل: خلقت» ظاهر شود می‌تواند به ۳۴۶ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا کند. در این صورت اتفاق جالبی می‌افتد: آن وقت باید دربار‌ه‌ی این صحبت کنیم که آیا فیلم‌های کله‌گنده‌ای مثل «ثور: راگناروک» (Thor: Ragnarok) و «جاستیس لیگ» (Justice League) می‌توانند بیشتر از «آن» در آمریکای شمالی بفروشند یا نه. همچنین هم‌اکنون رسیدن این فیلم به فراتر از ۵۰۰ میلیون دلار فروش جهانی تضمین شده است. باید صبر کرد و دید آیا فیلم می‌تواند با آغاز اکران در چین، رقم غیرمنتظره‌ی بزرگی از این کشور به جیب بزند یا نه. «آن» به زودی از مجموع درآمد خانگی ۲۷۴ میلیون دلاری «جاذبه» (Gravity) عبور می‌کند تا به پرفروش‌ترین فیلم ماه سپتامبر/اکتبر تاریخ تبدیل شود. اگر فیلم بتواند از مجموع درآمد ۳۳۷ میلیون دلاری «هانگر گیمز: مرغ‌مقلد قسمت اول» (Hunger Games: Mockingjay Part I) عبور کند، پشت سر «هانگر گیمز: آتش گرفتن» (Hunger Games: Catching Fire) و «یخ‌زده» (Frozen) به سومین فیلم پرفروش دوره‌ی زمانی اول آگوست تا اواسط دسامبر تبدیل می‌شود. «آن» حتی با احتساب نرخ تورم پرفروش‌ترین فیلم استیفن کینگ محسوب می‌شود.

از «آن» که بگذریم به «آدمکش آمریکایی» (American Bodyguard) می‌رسیم که ۶ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار دیگر در دومین آخرهفته‌ی اکرانش به دست آورد و با افت فروش نه چندان خوب ۵۸ درصد مواجه شد. کماکان با فیلم ۳۳ میلیون دلاری‌ای طرفیم که به درآمد ۱۰ روزه‌ی ۲۶ میلیون دلار دست پیدا کرده است. کمدی «بازگشت به خانه» (Home Again) مبلغ ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار در سومین هفته‌ی اکرانش کسب کرد و به درآمد ۱۷ روزه‌ی ۲۲ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار دست پیدا کرد. «مادر!» (mother)، جدیدترین فیلم جنیفر لارنس ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار در دومین هفته‌ی ضعیفش به دست آورد تا مجموع درآمدش بعد از ۱۰ روزی که از اکرانش می‌گذرد به ۱۳ و نیم میلیون دلار فروش برسد. فیلم ترسناک دارن آرنوفسکی اگرچه در طول هفته‌ی گذشته تمام فضای رسانه‌های سرگرمی را به خودش اختصاص داده بود و اگرچه خود پارامونت هم به‌طرز هوشمندانه‌ای سعی می‌کرد تا پیاز داغ بحث و گفتگوهای پیرامون این فیلم را زیاد کند، اما در نهایت به نظر می‌رسد بحث‌برانگیز شدن این فیلم باعث فروش بیشترش نشده است. «بادی‌گارد آدمکش» (The Hitman’s Bodyguard) شاید با فروش ۳ میلیون و ۴۰۰ هزار دلاری‌اش در روز اول اکرانش در چین، در این کشور مورد استقبال قرار نگرفته باشد، اما در آمریکای شمالی به یک موفقیت واقعی تبدیل شده است. جدیدترین فیلم رایان رینولدز و ساموئل ال. جکسون یک میلیون و ۸۰۰ هزار دلار در ششمین هفته‌ی اکرانش به دست آورد و به ۷۳ میلیون و نیم میلیون دلار فروش خانگی دست یافت. این فیلم که با ۳۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده همین الانش ۱۴۵ میلیون دلار از سرتاسر دنیا کسب کرده است و هنوز می‌تواند به فراتر از ۱۵۰ میلیون دلار فروش جهانی هم دست پیدا کند.

«ویند ریور» (Wind River) کماکان دارد خودش را به عنوان یک موفقیت بی‌سروصدا و فیلم موردعلاقه‌ی حال حاضر بزرگ‌سالان ثابت می‌کند. جدیدترین فیلم جرمی رنر و الیزابت اُلسن یک میلیون و ۲۶۵ هزار دلار دیگر به جیب زد و مجموع درآمدش را به ۳۱ میلیون و ۶۵۰ هزار دلار رساند. کنجکاوم ببینم چندتا از مدعی‌های اسکار که در چند ماه آینده اکران می‌شوند می‌توانند بهتر از این فیلم که در اواخر تابستان عرضه شده بود بفروشند. کمپانی آناپاورنا تعداد سالن‌های نمایش «وضعیت برد» (Brad’s Status)، کمدی/درام بن استیلر را به ۴۵۰ سینما افزایش داد. این فیلم یک میلیون دلار فروخت و به درآمد ۱۰ روزه‌ی یک میلیون و ۱۴۰ هزار دلار دست پیدا کرد. در زمینه‌‌ی رکوردهای شکسته شده، «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» (Spider-Man: Homecoming) هم‌اکنون به ۸۷۴ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرد و به این ترتیب فروش ۸۷۳ میلیون دلاری «بتمن علیه سوپرمن» و ۸۶۳ میلیون دلاری «نگهبانان کهکشان ۲» را پشت سر گذاشت. «بازگشت به خانه» پشت سر «اونجرز» (Avengers)، «اونجرز ۲» (Avengers 2)، «مرد آهنی ۳» (Iron Man 3) و «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» (Captain America: Civil War) در رده‌ی پنجم پرفروش‌ترین فیلم‌های مارول در گیشه‌ی جهانی قرار می‌گیرد. این یعنی «بازگشت به خانه» پرفروش‌ترین فیلم مارول است که از رابرت داونی جونیور به عنوان شخصیت اصلی بهره نمی‌برد. شاید دست فیلم از رسیدن به ۸۹۱ میلیون دلار فروش جهانی «مرد عنکبوتی ۳» باز بماند، اما قرار است خیلی بیشتر از آن چیزی که انتظار داشتیم به آن نزدیک شود.

Kingsman: The Golden Circle

در فهرستی که برای موردانتظارترین فیلم‌های پاییز ۲۰۱۷ آماده کرده بودیم از این گفتم که چرا «کینگزمن: محفل طلایی» در این فهرست حضور دارد. از اینکه قسمت اول این مجموعه یکی از اندک‌ فیلم‌های کامیک‌بوکی غیرابرقهرمانی است که از بازی‌های قدرتمندی بهره می‌برد و اکشن‌های خون‌بار و باشکوهی دارد گرفته تا شوخی‌های بی‌شمار فیلم با عناصر و کلیشه‌های آشنای ژانر جاسوسی و فیلم‌های جیمز باندی. بنابراین به نظر می‌رسید متیو وان می‌خواهد با «محفل طلایی» یک دنباله‌ی کامل‌تر و بی‌نقص‌تر و بزرگ‌تر از فیلم اصلی تحویل‌مان بدهد. اما در کمال ناباوری با نگاهی به نظر اکثر منتقدان به این نتیجه می‌رسیم که «محفل طلایی» شاید بزرگ‌تر از قسمت قبل باشد، اما بهتر نیست! فیلم درباره‌ی یک سازمان جاسوسی مستقل و بین‌المللی است که وظیفه‌اش حفاظت از دنیاست. قهرمانان‌مان در «محفل طلایی» با چالش جدیدی روبه‌رو می‌شوند. وقتی ساختمان مرکزی آنها در بریتانیا مورد حمله قرار می‌گیرد و نابود می‌شود و دنیا گروگان گرفته می‌شود (بله، درست خواندید: دنیا)، قهرمانان‌مان در جریان سفرشان سر از آمریکا در می‌آورند و آنجا با سازمان جاسوسی مشابه‌ای روبه‌‌رو می‌شوند که «استیتس‌من» نام دارد. در نتیجه این دو سازمان با هم دست همکاری می‌دهند تا دشمن مشترکشان را شکست بدهند. در کنار حضور تارون اجرتون، مارک استرانگ و کالین فرث از فیلم قبلی، هیل بری، جولین مور، چنینگ تاتوم و جف بریجز هم به عنوان بازیگران تازه‌وارد مجموعه در این قسمت حضور پیدا خواهند کرد.

پیتر تراویس از رولینگ‌استون که کم و بیش از فیلم راضی است بعد از اشاره به اینکه این فیلم تمام دیوانه‌بازی‌های قسمت اول را ضربدر سه کرده است می‌نویسد:‌ «اگرچه بدلکاری‌ها قوانین فیزیک را زیر پا می‌گذارند، اما این چیزی از مفرح‌بودن آنها کم نمی‌کند؛ در این زمینه حواس‌تان به مبارزه روی آسانسور اسکی باشد. حتی وقتی "کینگزمن: محفل طلایی" از مسیر خارج می‌شود که دیر یا زود این اتفاق می‌افتد، این دنباله‌ی مشکل‌دار اشک‌تان را با اکشن‌ها و خنده‌هایش در می‌آورد. بعضی‌وقت‌ها زیاده‌روی چندان بد هم نیست». جیمز براردینلی از ریل‌ویوز که دو و نیم ستاره به فیلم داده می‌آورد: «تهیه‌کنندگان "ددپول ۲" باید از "محفل طلایی" درس بگیرند. بازگرداندن کاراکترهای آشنای قدیمی و تلاش برای بازآفرینی عصاره‌ی فیلم پرطرفدارِ اول کافی نیست. این فیلم به مقدار زیادی سفت‌کاری و احتمالا بازنویسی دوباره فیلمنامه نیاز داشته است. اگر تماشاگر در یک ساعت پایانی یک فیلم اکشن مدام به ساعتش نگاه کند، یعنی یک جای کار می‌لنگد. "سرویس مخفی" حس و حال یک هجو و ادای دین کثیف به جیمز باند را داشت. اما "محفل طلایی" بیشتر حس یک فیلم ۰۰۷ بد را دارد (دوران راجر مور)». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۴۴ است.

The LEGO Ninjago Movie

دومین فیلم موردانتظاری که از نظر کیفیت هنری ناامیدکننده ظاهر شده است «لگو نینجاگو» است. بعد از «فیلم لگو»‌که یکی از بهترین انیمیشن‌های سینماست و بعد از «لگو بتمن» که یکی از بهترین فیلم‌های کامیک‌بوکی امسال نام گرفت، انتظار می‌رفت که «لگو نینجاگو» هم این روند موفقیت‌آمیز را ادامه بدهد. اما به نظر می‌رسد نتیجه چندان رضایت‌بخش نبوده است. در حالی که اکثر منتقدان فیلم را افت قابل‌توجه‌ای نسبت به دوتای قبلی دانسته‌اند، عده‌ای هم فکر می‌کنند که «لگو نینجاگو» چیزی از آنها کم ندارد. این فیلم که جاستین تروکس، اُلیویا مان، جکی چان، دیو فرانکو و دیگران را در گروه بازیگرانش دارد، به به گروهی از نوجوانان معمولی‌ای می‌پردازد که دستی هم در نینجابازی دارند و باید با لُرد گارمادون، پدر شرور رهبرشان لوید (دیو فرانکو) مبارزه کنند.

منتقد ایندی‌وایر که فیلم را دوست دارد می‌آورد: «"لگو نینجاگو" به اندازه‌ی قسمت‌های قبلی‌اش احمقانه، هوشمندانه و به‌طرز مسخره‌ای سرگرم‌کننده است. این فیلم ثابت می‌کند که این مجموعه برای خودش در حال تبدیل شدن به یک برند قابل‌دوام است. "لگو نینجاگو" این فیلم‌ها را در دنیای انیمیشن‌های تجاری، به عنوان لذت‌بخش‌ترین مجموعه ثابت می‌کند. هیچ فیلمی به آنها نزدیک هم نمی‌شود». جیمز براردینلی از ریل‌ویوز که دو ستاره به فیلم داده می‌آورد: "لگونینجا گو" زمخت، پوشالی و غیرضروری احساس می‌شود. فیلم در بهترین حالتش عناصر "فیلم لگو" را طوری بازیافت می‌کند که پیش‌پاافتاده و بی‌ارزش احساس می‌شوند و در بدترین حالت به یک فیلم ملال‌آور تبدیل می‌شود. کیفیت کمدی هر از گاهی جالب‌توجه واقع می‌شود، اما هیچ‌وقت به مرحله‌ی با صدای بلند خندیدن نمی‌رسد و درام که به نظر می‌رسد سازندگان قصد گرفتنِ واکنشی احساسی در حد "داستان اسباب‌بازی" را داشته‌اند کاملا شکست می‌خورد (هرچند، فکر می‌کنم بچه‌های پیش از دوران نوجوانی عاشق فیلم خواهند شد)». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۵۵ است.