گزارش باکس آفیس: اکران ضعیف فیلمهای The Snowman و Geostorm
باکس آفیس این هفته، باکس آفیس ترسناکی برای تازهاکرانهای گسترده و نیمهگسترده بود. تنها فیلمی که مورد استقبال منتقدان قرار گرفته بود، در گیشه شکست خورد. تنها برندهی تجاری این هفته، از نظر کیفی ضعیف بود و فیلمهای مورد انتظار هم چه در گیشه و چه نزد منتقدان توفیقی کسب نکردند. گزارشمان را با «بوو ۲! یک هالیووین مدیایی» (Boo 2! A Madea Halloween)، جدیدترین ساختهی تایلر پری شروع میکنیم که کارش را با کسب ۲۱ میلیون و ۶۵۰ هزار دلار در سه روز اول اکرانش آغاز کرد. این رقم اگرچه کمتر از افتتاحیهی ۲۸ و نیم میلیون دلاری «بوو! یک هالیووین مدیایی» در اکتبر سال گذشته است، اما نباید فراموش کنیم که قسمت اول یک کمدی هالووینی منحصربهفرد بود و اولین فیلم تایلر پری در مجموعهی مدیاییاش بعد از سه سال محسوب میشد. قابلذکر است که افتتاحیهی ۲۱ میلیون دلاری این فیلم بالاتر از افتتاحیهی ۱۶ میلیون دلاری «یک کریسمس مدیایی» (A Madea Charismas) در ردهی یکی مانده به آخر، ضعیفترین افتتاحیههای این مجموعه قرار میگیرد. سال گذشته قسمت اول «بوو!» به موفقیت غیرمنتظرهای تبدیل شد و ۲ و نیم برابر افتتاحیهاش فروخت. اگر قسمت دوم هم عملکردی شبیه به قبلی داشته باشد میتواند به درآمد خانگی ۵۳ میلیون دلار دست پیدا کند. خبر بد این است که «بوو ۲!» رقبای سرسختی در قالب «روز مرگت مبارک» (Happy Death Day) و «جیگساو» (Jigsaw) دارد. از آنجایی که این فیلم با ۲۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده (که برای فیلمهای تایلر پری زیاد محسوب میشود)، پس برای موفقیت احتمالا باید پس از انتشار در شبکهی خانگی مورد استقبال قرار بگیرد. اما از این فیلم که بگذریم، خرابکاریهای تازهاکرانهای این هفته از اینجا شروع میشود.
دومین اکران جدید هفته «طوفان جغرافیایی» (Geostorm)، محصول کمپانی برادران وارنر بود که پس از تاخیرهای متوالی و دستکاریهای متعددی بالاخره روی پردهی سینماها رفت. این فیلم که اولین تجربهی کارگردانی دین دلوین، تهیهی کنندهی فیلمهای فاجعهای متعددی مثل «روز استقلال» (The Independence Day)، «گودزیلا» (Godzilla) و «۲۰۱۲» محسوب میشود، با نقدهای بسیار ضعیفی مواجه شد. این فیلم که با حدود ۱۲۰ میلیون دلار بودجه ساخته شده، اکرانش را با کسب فقط ۱۳ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار شروع کرد. «طوفان جغرافیایی» بعد از «شاه آرتور: افسانهی شمشیر» (King Arthur: The Legend of Sword) دومین فیلم امسال است که بعد از تاخیرها و تدوینها و فیلمبرداریهای دوبارهی زیادی روبهرو شده بود و بالاخره برادران وارنر برای خلاص شدن از شرش، آن را اکران کرد. این فیلم تاکنون ۶۳ میلیون دلار در دنیا فروخته است. حالا باید صبر کرد و دید آیا «طوفان جغرافیایی» وضعیت بهتری در کشورهای خارجی که علاقهی بیشتری به فیلم های علمی تخیلی فاجعهای دارند خواهد داشت یا نه. تنها تازهاکران این هفته که واکنشهای مثبت منتقدان را به همراه داشته، «تنها شجاعان» (Only the Brave) است. فیلمی که کمپانی «بلک لیبل» آن را از لاینزگیت خریده بود و حالا به نظر میرسد که لاینزگیت تصمیم درستی برای رد کردن این فیلم گرفته بوده است. این فیلم که کسانی مثل جاش برولین، مایلز تلر، جف بریجز و تیلور کیچ را در گروه بازیگرانش دارد، فقط ۶ میلیون دلار فروخت که برای فیلمی با ۳۸ میلیون دلار بودجه افتضاح است. ساختهی جوزف کوسینسکی شاید خوب باشد، اما لاینزگیت سابقهی درخشانی در زمینهی درامهای اخیرش که از روی داستانهای واقعی ساخته شدهاند ندارد. سال گذشته هر دو فیلم «دیپواتر هورایزن» (Deepwater Horizon) و «روز میهن پرستان» (Patriot’s Day) عملکرد قابلقبولی نداشتند و ظاهرا این شرکت هم با توجه به همین موضوع تصمیم گرفته تا جلوی هتریک کردن در این زمینه را بگیرد.
تازهاکران بعدی اما «آدمبرفی» (The Snowman)، تریلر جنای توماس آلفردسون است که نقدهای بسیار بسیار ضعیفی دریافت کرد و فقط ۳ میلیون و ۴۴۲ هزار دلار به عنوان افتتاحیه به جیب زد. رقمی که برای فیلمی ۳۵ میلیون دلاری اصلا قابلقبول نیست. حتی اگر فیلم تا حالا ۱۹ میلیون دلار هم از کشورهای خارجی کسب کرده باشد. این در حالی است که دریافت میانگین امتیاز D از سوی تماشاگران هم در ادامه به وضعش کمک نخواهد کرد. شرایط این فیلم به حدی بعد از که حتی خود کارگردان هم اعتراف کرده که او موفق به فیلمبرداری ۱۰ تا ۱۵ درصد از فیلمنامه نشده است. در زمینهی اکرانهای محدود «کشتن گوزن مقدس» (The Killing of a Sacred Deer)، محصول کمپانی A24 را داریم که در چهار سینما روی پرده رفت. جدیدترین ساختهی یورگوس لانتیموس ۱۱۴ هزار و ۵۸۵ دلار به دست آورد. این اگرچه رقم فوقالعادهای نیست، اما استودیوی A24 نشان داده است که میتواند فیلمهایش را به فروشهای نسبتا موفقیتآمیز برساند. این فیلم که کالین فارل و نیکول کیدمن را به عنوان بازیگران اصلیاش دارد، سوم نوامبر اکران گستردهاش را آغاز میکند. در نهایت استودیوهای آمازون و رودساید فیلم «شگفتزده» (Wonderstruck) را در چهار سینما اکران کردند. ساختهی تاد هینز ۶۸ هزار و ۷۶۲ دلار کسب کرد. این فیلم که جولیان مور و میشل ویلیامز را به عنوان ستارههای اصلیاش دارد، در جریان ماه آینده اکران گسترده را شروع میکند.
اما اخبار فروش فیلمهای قدیمی جدول را با «روز مرگت مبارک» (Happy Death Day) شروع میکنیم که در هفتهی دومش با سقوط سختی مواجه شد. این فیلم ترسناک ۹ میلیون و ۳۷۵ هزار دلار کسب کرد، با ۶۴ درصد افت فروش روبهرو شد و به درآمد ۱۰ روزهی ۴۰ میلیون و ۶۸۴ هزار دلار دست پیدا کرد. این رقم اگرچه برای یک فیلم ۵ میلیون دلاری خوب است (فروش جهانی فیلم ۵۳ میلیون دلار است)، اما تحلیلگران با توجه به نقدهاق قابلقبول و سروصدای مطبوعاتی این فیلم انتظار فروش بهتری را از آن داشتند. این یعنی «روز مرگت مبارک» به جای «ویجی» (Ouija)، عملکرد نزدیکتری به «کری» (Carrie) خواهد داشت که معنی فروش خانگی زیر ۶۰ میلیون دلاریاش خواهد بود. باید امیدوار باشیم و ببینیم آیا تماشاگرانی هستند که برای دیدن آن منتظر از راه رسیدن آخرهفتهی هالووین هستند یا نه. از سوی دیگر «بلید رانر ۲۰۴۹» (Blade Runner 2049) حدود ۸۵۵تا از سینماهایش را از دست داد و ۷ میلیون و ۱۵۵ هزار دلار در سومین هفتهی نمایشش کسب کرد. جدیدترین فیلم رایان گاسلینگ و هریسون فورد بعد از ۱۷ روزی که از اکران میگذرد، ۷۴ میلیون دلار در خانه فروخته است. در این لحظه فیلم عملکردی شبیه به «آنابل» (Annabelle) دارد و در نتیجه احتمالا کارش را با کسب ۸۵ تا ۹۰ میلیون دلار در گیشهی خانگی به اتمام خواهد رساند. باز باید تاکید کرد که این رقم اگرچه برای یک فیلم بزرگسالانهی فلسفی سه ساعته بد نیست، اما مشکل همان بودجهی زیاد ۱۵۵ میلیونی فیلم است. با وجود فروش جهانی ۱۹۴ میلیون دلاری فیلم، به نظر میرسد سرنوشت فیلم با عملکردش در بازارهای ژاپن و چین مشخص خواهد شد. «بلید رانر ۲۰۴۹» جمعهی هفتهی بعد در این دو بازار روی پرده میرود. اگرچه احتمال عملکرد بالاتر از انتظار فیلم در این بازارها میرود، اما حتی اکرانی کمی بهتر از «ترمیناتور: جنسیس» (یعنی ۲۵ میلیون در ژاپن و ۱۱۵ میلیون در چین) به معنای فروش جهانی ۳۶۵ میلیون دلار خواهد بود که تقریبا برابر با فروش نهایی «مد مکس: جادهی خشم» (Mad Max: Fury Road) و «لبهی فردا» (Edge of Tomorrow) خواهد بود.
اکشن «خارجی» (The Foreigner) حدود ۵ میلیون و ۴۵۰ هزار دلار دیگر در دومین هفتهی اکرانش کسب کرد، با ۵۸ درصد افت فروش مواجه شد و به فروش خانگی ۲۲ میلیون و ۸۴۴ هزار دلار دست پیدا کرد. این گرچه افت فروش خوبی نیست، اما به نظر میرسد «خارجی» کارش را با کسب درآمدی بالاتر از فروش خانگی ۳۲ میلیون دلاری «دعوا در برانکس» (The Brawn in Bronx) به پایان خواهد رساند. این فیلم که با ۳۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده، تاکنون ۱۱۳ میلیون دلار از سرتاسر دنیا کسب کرده است. فیلم «آن» (It) در هفتمین هفتهی اکرانش ۶۱۶تا از سینماهایش را از دست داد و ۳ و نیم میلیون دلار دیگر کسب کرد. این درام ترسناک تاکنون ۳۲۰ میلیون و ۲۳۴ هزار دلار در گیشهی آمریکای شمالی و ۶۵۱ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار در دنیا فروخته است. تحلیلگران پیشبینی میکنند که فیلم اکرانش را با عبور از درآمدهای خانگی ۳۲۷ میلیون دلاری «من افسانهام» (I Am Legend) و «جنگ دنیاها» (The War of the Worlds) به پایان خواهد رساند. «آن» این هفته را با عبور از درآمد «مومیایی بازمیگردد» (The Mummy Returns) به پایان رسانده است (۲۰۲ میلیون در سال ۲۰۰۱ / ۳۱۸ میلیون دلار با احتساب نرخ تورم). از طرف دیگر «ساخت آمریکا» (American Made) را داریم که ۳ میلیون و ۱۶۲ هزار دلار دیگر در چهارمین هفتهی اکرانش فروخت و به فروش ۲۴ روزهی ۴۵ و نیم میلیون دلار در خانه دست پیدا کرد. فیلم ۵۰ میلیون دلاری تام کروز احتمالا در کنار فروش ۷۵ میلیون دلاری خارجیاش، در گیشهی خانگی ۵۰ تا ۵۵ میلیون دلار خواهد فروخت. این اگرچه خبر از موفقیت غولپیکری نمیدهد، اما آنقدر خوب است که احتمالا تام کروز در کنار دنبالههای «ماموریت غیرممکن» (Mission Impossible)، بیشتر از اینها به فکر ساخت فیلمهای غیرفانتزی/غیرمجموعهای خواهد افتاد.
«کینگزمن: محفل طلایی» (Kingsman: The Golden Circle) حدود ۳ میلیون دلار دیگر در پنجمین هفتهی نمایشش فروخت و به درآمد ۳۱ روزهی ۹۴ میلیون و ۵۶۸ هزار دلار دست پیدا کرد. قابلذکر است که فیلم با کسب ۴۰ میلیون دلار، افتتاحیهی قدرتمندی را در چین تجربه کرد. کارشناسان فروش نهایی ۸۰ تا ۹۰ میلیون دلاری این فیلم در چین را پیشبینی میکنند. این دنباله که با ۱۰۴ میلیون دلار بودجه تهیه شده، تا حالا ۳۴۴ میلیون دلار در دنیا فروخته است و عملکرد عالیاش در چین میتواند آن را به ۴۱۴ میلیون دلار فروش جهانی هم برساند. پس به نظر میرسد رسما باید منتظر «کینگزمن ۳» در چند سال آینده باشیم. درام عاشقانهی «کوهستانی بین ما» (The Mountain Between Us) در سومین هفتهی اکرانش با ۵۲ درصد افت فروش مواجه شد و ۲ میلیون و ۷۵۰ هزار دلار فروخت. این یعنی جدیدترین فیلم ادریس البا و کیت وینسلت بعد از ۱۷ روزی که از اکرانش میگذرد ۲۵ و نیم میلیون دلار فروخته است. «ویکتوریا و عبدل» (Victoria & Abdul)، محصول فوکس فیچرز تعداد سینماهایش را به یک هزار و ۶۰تا اضافه کرد و ۲ میلیون و ۱۶۰ هزار دلار فروخت و به مجموع فروش خانگی ۱۴ میلیون و ۸۷۰ و فروش جهانی ۴۹ میلیون دلار دست پیدا کرد.
انیمیشن «لگو نینجاگو» (The Lego Ninjago) حدود ۲ میلیون و ۱۵۰ هزار دلار دیگر به جیب زد و به درآمد ۳۱ روزهی ۵۴ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار دست پیدا کرد که تقریبا برابر با همان مقداری است که «لگو بتمن» (The Lego Batman) در آخرهفتهی افتتاحیهاش کسب کرده بود. «پونی کوچولوی من» (My Little Pony)، دیگر انیمیشن جدول هم یک میلیون و ۹۴۵ هزار دلار در سومین هفتهی نمایشش کسب کرد و به درآمد ۱۷ روزهی ۱۸ میلیون و ۴۷۴ هزار دلار دست پیدا کرد. درام تاریخی «مارشال» (Marshal) یک میلیون و ۵۰۰ هزار دلار در دومین هفتهی اکرانش کسب کرد و به درآمد ۱۰ روزهی ناامیدکنندهی ۵ میلیون و ۴۶۰ هزار دلار دست پیدا کرد. «پروژهی فلوریدا» (The Florida Project)، یکی از تحسینشدهترین فیلمهای این روزها تعداد سینماهایش را به ۱۱۲تا گسترش داد، ۶۳۶ هزار دلار فروخت و به درآمد ۱۷ روزهی یک میلیون و ۳۷۵ هزار دلار دست پیدا کرد. متاسفانه فیلم «نبرد جنسیتها» با کسب فقط ۵۹۰ هزار دلار در ۵۴۵ سینما و درآمد ۳۱ روزهی ۱۱ میلیون و ۴۵۷ هزار دلار، رسما در گیشهی خانگی مُرده حساب میشود. همچنین «پروفسور مارستون و زنان شگفتانگیز» (Professor Marston and Wonder Women) که در دومین هفتهی نمایش ۲۲۹ هزار دلار فروخت و بعد از ۱۰ روز نمایش، مجموعِ یک میلیون و ۳۱۰ هزار دلار کسب کرد. راستی جهت اطلاع باید بدانید که «من نفرتانگیز ۳» (Despicable Me 3) با یک میلیارد و ۲۸ میلیون دلار فروش جهانی، پشت سر «داستان اسباببازی ۳» (Toy Story 3)، «مینیونها» (Minions) و «یخزده» (Frozen)، چهارمین انیمیشن پرفروش تاریخ محسوب میشود.
جدول ۱۰ فیلم برتر هفته
۱ | Tyler Perry's Boo 2! A Madea Halloween | ۲۱/۶ میلیون دلار |
۲ | Geostorm | ۱۳/۳ میلیون دلار |
۳ | Happy Death Day | ۹/۳ میلیون دلار |
۴ | Blade Runner 2049 | ۷/۱ میلیون دلار |
۵ | Only The Brave | ۶ میلیون دلار |
۶ | The Foreigner | ۵/۴ میلیون دلار |
۷ | It | ۳/۵ میلیون دلار |
۸ | The Snowman | ۳/۴ میلیون دلار |
۹ | American Made | ۳ میلیون دلار |
۱۰ | Kingsman: The Golden Circle | ۳ میلیون دلار |
نگاهی به برخی فیلمهای تازهاکرانشدهی این هفته:
طوفان جغرافیایی
Geostorm
از روی تریلرهای «طوفان جغرافیایی»، انتظار یکی از آن فیلمهای فاجعهای کلهخراب و سرگرمکننده را داشتیم. فیلمی که تبدیل به «سن آندریس» (San Andreas) امسال شود. اما از طرف دیگر انتخاب کسی به مثل جرالد باتلر به عنوان یک دانشمند اولین سرنخ را بهمان داد که «طوفان جغرافیایی» به احتمال زیاد به یکی از آن فیلمهای فاجعهای تبدیل میشود که حتی امواج چند صد متری آب و سقوط هواپیماها از آسمان هم نمیتواند جلوی خوابآلودگی تماشاگرانش را بگیرد و با نگاهی به نظرات منتقدان به نظر میرسد که ترسمان بهطرز قابلانتظاری به حقیقت تبدیل شده است. داستان دربارهی ماهوارههایی برای کنترل آب و هوای زمین است که به مشکل برمیخورند و باعث ایجاد طوفانهای فاجعهبار بزرگی در سرتاسر دنیا میشوند. در نتیجه جیک (جرارد باتلر) و تیمش به فضا سفر میکنند تا این ماهوارهها را تعمیر کنند. اما خیلی زود آنها متوجه میشوند که ماهوارهها به مشکل برنخورده بودند، بلکه یک نفر از روی قصد چنین بلایی سر دنیا آورده است و تنها کسی که رمز خاموش کردن سیستم را دارد رییسجمهور است. «طوفان جغرافیایی» اولین تجربهی کارگردانی دین دولین محسوب میشود که سابقهی تهیهکنندگی هر دو فیلم «روز استقلال» و ریبوت «گودزیلا»ی رولند امریچ را دارد.
منتقد لس آنجلس تایمز که فیلم را دوست ندارد مینویسد: «وقتی بالاخره بعد از وعده و وعیدهای فراوان، حملهی مسلسلوار طوفانها و صاعقهها و امواج بلند آب و تغییر دمای شدید هوا در نیم ساعت پایانی فیلم از راه میرسد، جلوههای ویژه خیرهکننده هستند، اما مسئله این است که این اتفاقات پرهرج و مرجِ هیجانانگیز خیلی دیر از راه میرسند و بهطرز عجیبی غیرتاثیرگذار هستند. این فیلم یکی از همان تریلرهای مربوط به تغییر آب و هوا است که عرق هیچکسی را در نمیآورد». نویسندهی ایندیوایر که از اصلا از فیلم راضی نیست میآورد: «تعجبی ندارد که ابزارآلات دیجیتالی تخریبگر از آب درآمدند. هالیوود همیشه باور داشته که هرچه بزرگتر، بهتر است. که تصاویر پرزرق و برق خالص تنها چیزی است که با موفقیت مردم را به سمت سینماها اغوا میکند. در واقع با تغییر جملهی معروفی از یکی از فیلمهایی که ما را به این نقطه کشاند باید گفت: استودیوها آنقدر درگیر توانستن یا نتوانستن انجام این کار بودند که هیچوقت به این فکر نکردند که اصلا آیا انجامش لازم است... "طوفان جغرافیایی" به عنوان فیلمی دربارهی قدرت تخریبگر احتمالی تکنولوژیهای قرن بیست و یکمی، مثال متقاعدکنندهای از قدرت تخریبگر احتمالی تکنولوژیهای قرن بیست و یکمی است... در فیلمی که جرالد باتر نقش طراح ماهوارهای را بازی میکند که به تنهایی مشکل گرمایش جهانی را حل کرده است، حتی باور کردن اینکه این داستان روی سیارهی خودمان اتفاق میافتد هم سخت است، چه برسد به اهمیت داد به نحوهی نابودی آن». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۲۱ است.
آدمبرفی
The Snowman
تریلر «آدمبرفی» براساس رمان جنایی نروژیای است که اقتباس از روی آن بیش از ۵ سال است که در برزخ تولید به سر میبرد و حتی زمانی قرار بود مارتین اسکورسیزی وظیفهی کارگردانی آن را برعهده بگیرد. اما در نهایت توماس آلدفرسون که به خاطر فیلم خونآشامی «آدم درست را راه بده» (Let the Right One In) و «بندزن خیاط سرباز جاسوس» (Tinker Tailor Soldier Spy) شناخته میشود به عنوان کارگردان به پروژه پیوست و مارتین اسکورسیزی هم در حد تهیهکنندهی اجرایی در پروژه باقی ماند. مایکل فاسبندر در این فیلم نقش هری هول، افسر پلیسی را بازی میکند که با تیم تحقیقات جنایی اُسلوی نروژ همراه میشود تا پروندهی ناپدید شدن یک زن را بررسی کند. زنی که تنها چیزی که ازش باقی مانده است، شال خونآلودش است که به دور گردن یک آدم برفی پیچیده شده بوده است. هری هول در جریان تحقیقاتش متوجه میشد که مسئول ناپدید شدن این زن، یک قاتل سریالی است که دهههاست که از دست پلیس فراری است. ربکا فرگوسن نقش کاترین برت، نیروی جدید پلیس اُسلو را برعهده دارد و به عنوان دستیار هری در تحقیقات این پرونده حضور دارد. فیلم جدا از تیم بازیگران قویاش، بیشتر از هرچیزی به خاطر حال و هوای نوآر و اروپاییاش هیجانانگیز به نظر میرسید و فکر میکردیم بالاخره پس از مدتها یک فیلم «قاتل سریالی»محورِ پرراز و رمزِ درست و حساب خواهیم دید. نتیجه چیزی کاملا برعکس است.
نویسندهی سایت واکس که نیم ستاره به فیلم داده میآورد: «فیلم در مکانهای همیشه برفی نروژ جریان دارد، اما شامل گروه بازیگران انگلیسیزبانی است که لهجههای مختلفی را تمرین میکنند. "آدمبرفی" بیشتر یادآور پارودی بلندی از سوی دار و دستهی برنامهی "شنبه شب زنده" است و براساس فیلمی ساخته شده است که برای مورد توجه قرار گرفتن توسط اسکار زور میزند. تنها توضیحی که برای بزرگترین راز "آدمبرفی" میتوان پیدا کرد همین است" چگونه سروکلهی گروه بازیگرانی با این حجم از استعداد در این فیلم پیدا شده است... تماشای "آدمبرفی" طوری شما را درگیر پیدا کردن جوابی برای این سوال که چرا این فیلم وجود دارد میکند که تمام سوالاتی که داستان پیش میکشد بیمعنی میشود». جیمز براردینلی از ریلویوز که یک ستاره به فیلم داده است مینویسد: «این فیلم در هدر دادن استعدادهایش بهطرز غیرقابلتصوری شوکهکننده است. این اقتباس از روی کتابِ تریلر جو نسبو اکثرا شلخته است و درست در لحظهای که شروع به پیدا کردن خودش میکند، همهچیز دوباره توسط یک سری کلیشههایی که بهطرز خندهدار بد هستند خراب میشود... طبق گفتهی کارگردان فیلم یعنی توماس آلفردسون، برنامهی تولید فیلم به حدی فشرده بوده است که بخشهای کلیدی فیلمنامه، فیلمبرداری نشدهاند و تدوینگرها هم برای سرهمبندی یک خط داستانی منسجم کاری از دستشان بر نمیآمده است. مشکلات روایی فیلم فراتر از حفرههای داستانی است. داستان بدون ریتم و دلیل در زمان عقب و جلو میرود. به نظر میرسد صحنههای کلیدی گم شدهاند. ابهام حکمرانی میکند، اما نه به شکل خوبی». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۲۳ است.