گزارش باکس آفیس: صدرنشینی Jigsaw و شروع عالی Thor:‌ Ragnarok در کشورهای خارجی

گزارش باکس آفیس این هفته را با فیلم «جیگ‌‌ساو» (Jigsaw)، جدیدترین قسمت از سری فیلم‌های «اره» شروع می‌کنیم. مجموعه‌ فیلم‌های ترسناک بزرگی که یکی از مجموعه‌های جریان‌سازِ دهه‌ی ۲۰۰۰ بود و به لاینزگیت کمک کرد تا به بازیگر پرقدرتی تبدیل شود، بعد از هفت سال غیب دوباره برگشته است، اما تمام این حرف‌ها به معنی بازگشتی بزرگ‌تر و بهتر از گذشته نیست. «جیگ‌ساو» ۱۶ میلیون و ۲۵۰ هزار دلار در سه روز اول افتتاحیه‌اش کسب کرد. رقمی که این فیلم را در رده‌ی یکی مانده به آخر بدترین افتتاحیه‌های این مجموعه قرار می‌دهد. این در حالی است که «جیگساو» با احتساب نرخ تورم، پایین‌تر از افتتاحیه‌ی ۳۲ میلیون و ۴۹۶ هزار دلاری «اره ۶» (Saw VI) در جایگاه آخر رده‌بندی افتتاحیه‌های این مجموعه قرار می‌گیرد. خبر خوب این است که ساخت این فیلم فقط ۱۰ میلیون دلار خرج برداشته است و البته کسی انتظار نداشت که «جیگساو» عملکردی در حد و اندازه‌ی «اره ۲» و «اره ۳» داشته باشد، اما به هر حال این افتتاحیه نشان می‌دهد که «اره» دیگر کُند شده و قدرتِ برندگی مرگبار گذشته‌اش در باکس آفیس را از دست داده است. قسمت اول «اره» که توسط جیمز وان به دنیا معرفی شد، کارش را با ۱۸ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار شروع کرد و رفت تا بیش از ۱۰۳ میلیون دلار در دنیا بفروشد و این آغازگر مجموعه‌ای بود که روی هم تاکنون بیش از ۹۰۰ میلیون دلار در دنیا فروخته است.

دومین تازه‌اکران هفته اما «از خدمتتان ممنونیم» (Thank You For Your Service) بود که به موفقیت دست پیدا نکرد. این درام جنگی اگرچه نقدهای کم و بیش مثبتی دریافت کرده، اما فقط ۳ میلیون و ۷۰۲ هزار دلار فروخت. رقمی که آن را در رده‌ی سوم بدترین افتتاحیه‌ی کمپانی یونیورسال در بین فیلم‌هایی که در ۲ هزار سینما به بالا اکران شده‌اند قرار می‌دهد. از سوی دیگر سومین تازه‌اکران مهم هفته «سابربیکن» (Suburbicon) بود که با کله به دیوار خورد. این کمدی سیاه که توسط جرج کلونی کارگردانی شده و براساس یکی از فیلمنامه‌های قدیمی برادران کوئن ساخته شده، مت دیمون و جولیان مور را در گروه بازیگرانش دارد. فیلم فقط ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار به عنوان افتتاحیه به جیب زد که بدترین افتتاحیه‌ی گسترده‌ی کارنامه‌ی مت دیمون و بدترین افتتاحیه‌ی کمپانی پارامونت در بین فیلم‌هایی که در ۲ هزار سینما به بالا اکران شده‌اند محسوب می‌شود.

در زمینه‌ی فیلم‌های قدیمی بهترین عملکرد را «بوو ۲!: یک هالیووین مدیایی» (Boo 2! A Madea Halloween) داشت که در رده‌ی دوم قرار گرفت تا لاینزگیت محصولات خودش را در رده‌ی اول و دوم جدول این آخرهفته ببیند. این فیلم ۱۰ میلیون دلار دیگر در دومین هفته‌ی اکرانش به دست آورد، با ۵۳ درصد افت فروش مواجه و به درآمد ۱۰ روزه‌ی ۳۵ و نیم میلیون دلار دست پیدا کرد. کسی انتظار نداشت که قسمت دوم در حد و اندازه‌ی فیلم اصلی مورد توجه قرار بگیرد؛ مخصوصا با توجه به وجود رقبایی مثل «جیگساو» و «روز مرگت مبارک» (Happy Death Day)، اما به نظر می‌رسد این فیلم که با ۲۵ میلیون دلار بودجه ساخته شده برای سودآوری باید چشم به پخش شبکه‌ی خانگی بدوزد. این در حالی بود که «طوفان جغرافیایی» (Geostorm) اگرچه با افتتاحیه‌ی ۳۴ و نیم میلیون دلاری‌اش در چین ترکاند، اما در آمریکای شمالی با کله سقوط کرد. این فیلم که با ۱۲۰ میلیون دلار بودجه ساخته شده، ۵ میلیون و ۶۷۵ هزار دلار در دومین هفته‌ی اکرانش فروخت و مجموع درآمد ۱۰ روزه‌اش را به ۲۳ و نیم میلیون دلار رساند. از طرف دیگر «بلید رانر ۲۰۴۹» (Blade Runner 2049) با کسب ۷ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار اکران افتضاحی را در چین تجربه کرد. ساخته‌ی دنی ویلنوو تا حالا ۸۱ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار در آمریکای شمالی فروخته و ۲۲۳ و نیم میلیون دلار از سرتاسر دنیا کسب کرده است. اگر این فیلم بودجه‌ای نصف ۱۵۰ میلیون فعلی را داشت، الان با نتیجه‌ی خیلی خوبی طرف بودیم.

فیلم ترسناک «روز مرگت مبارک» ۵ میلیون دلار دیگر در سومین هفته‌ی اکرانش به دست آورد و به درآمد ۱۷ روزه‌ی فوق‌العاده‌ی ۴۸ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار دست پیدا کرد. این درآمد خوبی برای یک فیلم اورجینال ۵ میلیون دلاری محسوب می‌شود. راستی، این فیلم ۲۰ میلیون دلار هم در کشورهای خارجی فروخته که مجموع فروشش را به ۶۸ میلیون دلار می‌رساند. خبر خوب دیگر این بود که فیلم «تنها شجاعان» (Only the Brave) در دومین هفته‌ی اکرانش ۳ میلیون و ۴۵۰ هزار دلار کسب کرد و به درآمد ۱۰ روزه‌ی ۱۱ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار دست پیدا کرد. اکشن «خارجی» (The Foreigner) حدود ۳ میلیون و ۲۱۰ هزار دلار دیگر در سومین هفته‌ی اکرانش کسب کرد و به درآمد ۱۷ روزه‌ی ۲۸ میلیون و ۸۲۷ هزار دلار رسید. جدیدترین فیلم جکی چان که با ۳۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده، تاکنون ۱۱۸ میلیون دلار در دنیا فروخته است. از فیلم ترسناک «آن» (It) بگویم که در هشتمین هفته‌ی اکرانش با توجه به روزهای هالووینی با افزایش فروش مواجه شد و ۲ میلیون و ۴۶۵ هزار دلار فروخت و مجموع درآمد خانگی‌اش را به ۳۲۳ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار رساند. این فیلم به زودی قرار است از درآمد ۳۲۵ میلیون دلاری «جوخه‌ی انتحار» (Suicide Squad) عبور کند و احتمالا این فرصت را دارد تا درآمد ۳۳۰ میلیون دلاری «بتمن علیه سوپرمن»‌ (Batman v Superman) را هم پشت سر بگذارد. راستی، فیلم تاکنون ۶۶۶ میلیون دلار در دنیا فروخته است! چقدر بامزه!

فیلم کاراگاهی «آدم‌برفی» (The Snowman) در دومین هفته‌ی نمایشش یک میلیون و ۱۸۰ هزار دلار فروخت و به ۵ میلیون و ۷۶۶ هزار دلار درآمد خانگی و ۳۰ میلیون دلار درآمد جهانی دست پیدا کرد. «ویکتوریا و عبدل» (Victoria & Abdul) تاکنون ۵۱ میلیون دلار در دنیا فروخته است که آن را به تنها مدعی اسکار فصل که در گیشه به موفقیت دست پیدا کرده تبدیل می‌کند. «پروژه‌ی فلوریدا» (The Florida Project)، محصول کمپانی A24 تعداد سینماهایش را به ۱۴۵ سینما افزایش داد، ۵۳۹ هزار دلار کسب کرد و به درآمد ۲۴ روزه‌ی ۲ میلیون و ۱۴۹ هزار دلار دست پیدا کرد. «نفس بکش» (Breathe)، اولین تجربه‌ی کارگردانی اندی سرکیس ۵۱۶ هزار دلار کسب کرد و به درآمد ۱۷ روزه‌ی ۳۷۹ هزار دلار دست یافت. این در حالی بود که «خداحافظ کریستوفر رابین» (Goodbye Christopher Robin) تعداد سینماهایش را به ۲۱۳ سالن افزایش داد، ۳۳۰ هزار دلار به دست آورد و بعد از ۱۷ روزی که از نمایشش می‌گذرد ۶۶۳ هزار دلار کسب کرده است. درام زندگینامه‌ای «نبرد جنسیت‌ها» هفته‌ی ششمش را با ۱۲ میلیون دلار فروش خانگی به اتمام رساند و نهایتا «کشتن گوزن مقدس» (Killing of the Sacred Deer) حدود ۲۲۱ و نیم هزار دلار از نمایش در ۳۳ سینما کسب کرد و به درآمد ۱۰ روزه‌ی ۳۹۲ هزار دلار دست پیدا کرد.

اما بگذارید از «ثور: راگناروک» (Thor:‌ Ragnarok) بگویم که اگرچه تا چند روز دیگر اکرانش در آمریکای شمالی و چین شروع نمی‌شود، اما نمایشش در مناطق دیگر دنیا را شروع کرده است. جدیدترین محصول دنیای سینمایی مارول در ۵۲ درصد بازارهای بین‌المللی روی پرده رفت و در شش روز اول نمایشش رقم فوق‌العاده‌ی ۱۰۷ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار را به جیب زد. رقمی که بهتر از افتتاحیه‌ی ۱۰۶ میلیون دلاری «نگهبانان کهکشان ۲» (Guardians of Galaxy Vol. 2) و ۲۴ درصد بهتر از درآمد «دکتر استرنج» (Doctor Strange) از اکران در همین مناطق است. «راگناروک» با ۱۸۰ میلیون دلار بودجه ساخته شده است. اما با این حساب فروش نهایی «راگناروک» چگونه پیش‌بینی می‌شود؟ خب، فیلم‌هایی مثل «مرد آهنی ۲» (Iron Man 2)، «مرد آهنی ۳» (Iron Man 3)، «ثور: دنیای تاریک» (Thor: Dark World) و «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» (Captain American: Civil War) که افتتاحیه‌های بزرگی داشته‌اند، ۲۴ تا ۲۹ درصد از درآمد خارجی‌شان را در آخرهفته‌ی افتتاحیه‌شان به دست آوردند. فیلم‌هایی مثل «کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان» (Captain America: Winter Solider)، «نگهبانان کهکشان»‌ و «انت‌من» (Ant-Man) که اکران‌های بادوام‌تری داشتند، ۱۵ تا ۱۷ درصد از درآمد خارجی‌شان را از آخرهفته‌ی افتتاحیه‌شان به دست آوردند. این در حالی است که «اونجرز» (Avengers) و «اونجرز: دوران اولتران» (Avengers: Age of Ultron) به عنوان کله‌گنده‌های مارول هم ۲۰ تا ۲۱ درصد از درآمدهای خارجی ۸۹۵ و ۹۴۵ میلیون دلاری‌شان را در آخرهفته‌ی افتتاحیه‌شان کسب کردند. و البته «نگهبانان کهکشان ۲» ۲۲ درصد از درآمد خارجی ۴۷۳ میلیونی‌اش را در آخرهفته‌ی افتتاحیه‌اش به دست آورد.

خب، اگر بگوییم افتتاحیه‌ی ۱۰۷ و نیم میلیون دلاری «راگناروک» ۲۴ درصد از درآمد خارجی نهایی فیلم خواهد بود، پس فروش خارجی این فیلم ۴۴۸ میلیون دلار محاسبه می‌شود. این رقم به‌علاوه‌ی فروش خانگی احتمالا ۲۲۲ میلیون دلاری این فیلم به معنی فروش جهانی ۶۶۰ میلیون دلار خواهد بود که بالاتر از درآمد جهانی ۶۴۲ میلیون دلاری «ثور: دنیای تاریک» قرار می‌گیرد. اما اگر این افتتاحیه به معنی ۲۰ درصد از فروش خارجی نهایی فیلم باشد، پس فروش خارجی نهایی ۵۳۸ میلیون دلاری این فیلم پیش‌بینی می‌شود که به‌علاوه‌ی ۲۱۲ میلیون دلار فروش خانگی به معنی ۷۵۰ میلیون دلار فروش جهانی خواهد بود. یادمان نرود حالا که «نگهبانان ۲» و «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» ۸۶۳ و ۸۷۹ میلیون دلار در جهان فروختند به این معنا نیست که «راگناروک» هم برای موفقیت حتما باید به فروش جهانی بالای ۸۰۰ میلیون دلار دست پیدا کند. تحلیلگران رقمی بین ۹۵ تا ۱۲۵ میلیون دلار را برای افتتاحیه‌ی خانگی این فیلم پیش‌بینی می‌کنند.

نکته‌ی جالب ماجرا اما این است که «راگناروک» درست دو هفته‌ی بعد از آغاز اکرانش، با اصلی‌ترین رقیبش یعنی «جاستیس لیگ» (Justice League) روبه‌رو خواهد شد. اگرچه نبرد این دو فیلم دیدنی خواهد بود و اگرچه مثل اتفاقی که در رابطه با «اسکای‌فال» (Skyfall) و «گرگ و میش: سپیده‌دم قسمت دوم» (Twilight: Breaking Dawn Part II) یا «دکتر استرنج» و «جانوران شگفت‌انگیز» (Fantastic Beasts and Where to Find Them) افتاد، این دو فیلم نیز می‌توانند در کنار هم به موفقیت دست پیدا کنند، اما کارشناسان پیش‌بینی می‌کنند که اگر یک فیلم از بین این دوتا شانس بیشتری برای شکست دیگری داشته باشد، آن «راگناروک» خواهد بود. نه، موضوع مربوط به کیفیت این دو فیلم نمی‌شود. مهم نیست «راگناروک» چقدر مورد استقبال مثبت منتقدان قرار گرفته است، مسئله این است که هنوز نقدهای منتقدان از «جاستیس لیگ» منتشر نشده است تا توانایی مقایسه‌ی منصفانه‌ی این دو را داشته باشیم. دلیلی که ممکن است به برگ‌برنده‌ی «راگناروک» تبدیل شود این است که این فیلم اولین فیلم لایو اکشنِ بزرگ کودک‌پسندی است که در چهار ماه اخیر روی پرده خواهد رفت.

«مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» به دلایل مختلفی مثل ارزش بالای آی‌پی، نقدهای خوب و محبویت کلی زیرژانر فیلم‌های کامیک‌بوکی به موفقیت بزرگی دست پیدا کرد. اما یکی از مهم‌ترین دلایلی که کمک کرد فیلم بعد از دو هفته‌ی آغازینِ ضعیفش خودش را بالا بکشد، ماهیت منحصربه‌فرد آن در آن برهه‌ی زمانی به عنوان یک فیلم کودک‌پسند بود. بعد از اینکه «والرین و شهر هزار سیاره» (Valerian and City of Thousand Planets) در آمریکای شمالی شکست خورد، ساخته‌ی جان واتس در این زمینه به تنها و بهترین گزینه‌ی مردم تبدیل شد. خب، در چهار ماه گذشته، باکس آفیس سرشار از فیلم‌های درجه‌ی R بوده است. از «مسافرت دختران»‌ (Girls Trip) و «بادیگارد آدمکش» (The Hitman’s Bodyguard) و «آن» (It) و «بلوند اتمی» (Atomic Blonde) گرفته تا «کینگزمن» (Kingsman) و «دیترویت» (Detroit) و «مادر!» (mother) و «آدمکش آمریکایی» (American Assassin) و «خارجی» و «بلید رانر ۲۰۴۹» و غیره. در این بین شاهد انیمیشن‌های کودکانه‌ای مثل «پونی کوچولوی من» (My Little Pony)، «فیلم اموجی» (Emoji Movie) و «لگو نینجاگو» (The Lego Ninjago) هم بودیم. اگر شما یکی از سینماروهای کودکی هستید که تماشای فیلم‌های لایو اکشن را دوست دارید، اما به خاطر تعداد بالای فیلم‌های درجه R‌ سرتان بی‌کلاه مانده است، پس تنها چیزی که از ماه جولای تاکنون داشته‌اید «روز مرگت مبارک» بوده است. پس، «راگناروک» برای این دسته از سینماروها بسیار موردانتظار خواهد بود.

قضیه فقط این نیست که «راگناروک» دنباله‌ی پرطرفدار مجموعه‌ی پرطرفدار یک دنیای سینمایی پرطرفدار است. حتی قضیه مربوط به نقدهای قوی و بازیگران و کاراکترهای شناخته‌شده‌ی این فیلم هم نمی‌شود. چون تمام این ویژگی‌ها درباره‌ی «جاستیس لیگ» هم صدق می‌کند. اما مزیتی که شانس موفقیت «راگناروک» را بالاتر از «جاستیس لیگ» می‌برد این است که این فیلم بعد از چهار ماه فیلم‌های درجه R، اولین فیلم لایو اکشن کودک‌پسندِ سینما خواهد بود. پس همان‌طور که «بازگشت به خانه» از کمبود فیلم‌های کودک‌پسند به نفع خودش استفاده کرد و به ۳۳۴ میلیون دلار فروش داخلی که حتی بیشتر از «نگهبانان کهکشان» است دست پیدا کرد، «راگناروک» هم احتمالا می‌تواند چنین حرکتی را برای مارول تکرار کند. این فیلم دو هفته قبل از «جاستیس لیگ» و دو هفته و نیم قبل از «کوکو» (Coco)، باکس آفیس را به عنوان تنها فیلم کودک‌پسند جدول در چنگ خودش خواهد داشت. این در حالی است که به نظر نمی‌رسد «قتل در قطار سریع‌السیر شرق» (Murder on the Orient Express) در این زمینه بتواند مشکلی برای «راگناروک» درست کند. پس اگر «راگناروک» افتتاحیه‌ای در حد بالاترین پیش‌بینی‌ها داشت، یکی از مهم‌ترین دلایلش این خواهد بود. البته این موضوع لزوما خبر بدی برای «جاستیس لیگ» و «کوکو» نخواهد بود. اصولا وقتی خانواده‌ها تجربه‌ی لذت‌بخشی را با یک فیلم پشت سر می‌گذارند، برای تکرار آن با فیلم‌های مشابه دیگر مشتاق می‌شوند. پس بیایید امیدوار باشیم که «جاستیس لیگ» و «کوکو» بتوانند از این اتفاق بهره ببرند.

Jigsaw

هشتمین قسمت مجموعه‌‌‌‌ی «اره» که «جیگساو» نام دارد توسط مایکل و پیتر اسپیریگ کارگردانی می‌شود که بیشتر از همه به خاطر ساخت فیلم سفر در زمان «تقدیر» (Predestination) شناخته می‌شوند، اما سابقه‌ی ساخت فیلم ترسناک هم دارند. «جیگ‌ساو» از جایی شروع می‌شود که سروکله‌ی جنازه‌هایی در سرتاسر شهر پیدا می‌شود که همه به‌طرز فجیعی کشته شده‌اند. تحقیقات پلیس به مردی به اسم جان کریمر ختم می‌شود. اما چطور ممکن است؟ جان کریمر که به جیگ‌ساو معروف است حدود ۱۰ سال پیش مرده بود. آیا فرد جدیدی قصد دارد تا میراث جیگ‌ساو را ادامه بدهد؟ هرچه هست، چندتا دختر و پسر جوان خیلی زود خودشان را در اتاق‌های ناشناخته‌ی در بسته‌ای پیدا می‌کنند که تله‌های مرگباری انتظارشان را می‌کشد تا با استفاده از آنها عطش خونشان را سیراب کنند. فیلم‌های «اره» اگرچه کارشان را با تحسین وحشت‌دوستان آغاز کردند و به یکی از به‌یادماندنی‌ترین فیلم‌های ژانرشان تبدیل شدند، اما در ادامه این مجموعه هم دچار هم مشکلی شد که معمولا گریبانگیر دیگر مجموعه‌های طولانی‌مدت می‌شود. کار به جایی کشید که «اره سه‌بعدی» در زمان عرضه با امتیاز ۳ از ۱۰ در راتن‌تومیتوز، ضعیف‌ترین فیلم مجموعه نام گرفت. اگر فکر می‌کردید «جیگساو» قرار بوده این روند را تغییر بدهد اشتباه می‌کنید. «جیگساو» اگرچه به اندازه‌‌ی قسمت هفتم مورد خشم منتقدان قرار نگرفته، اما هنوز فیلمی نیست که طرفداران بتوانند به آن افتخار کنند.

منتقد لس آنجلس تایمز که از فیلم راضی نیست می‌نویسد: «"جیگساو" افتضاح نیست. این فیلم حق مطلب را برای کسانی که در آخرهفته‌ی هالووین می‌خواهند یک فیلم "اره" ببینند ادا می‌کند. اما شاید سفر به شبیه‌سازِ اتاق فرار در دنیای واقعی یا بازبینی قسمت اول "اره" فکر بهتری برای خرج وقت و پولتان باشد». نویسنده‌ی ایندی‌وایر که فیلم را دوست ندارد می‌آورد: «سوال اصلی در رابطه با "جیگساو" که دنباله‌ی هفت فیلم قبلی "اره" است و برای منتقدان به نمایش در نیامده بود این نیست که آیا خوب است؟ بلکه این است که چقدر بد است؟ خواننده‌ی عزیز جواب این است که خیلی. "جیگساو" خیلی بد است». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۴۰ است.

Thank You for Your Service

مایلز تلر بعد از بازی در درام موزیکال روانشناختی «ویپلش» (Whiplash) آن‌قدر انتظارت‌مان را بالا برد که تاکنون در هر فیلمی حضور پیدا کرده نتوانسته شگفتی‌مان را دوباره برانگیزد. فرصتش را نداشته تا دوباره کاری کند تا جدی‌اش بگیریم. اما با استناد به نظر اکثر منتقدان، به نظر می‌رسد از این به بعد می‌توانیم درام نظامی «به خاطر خدمتتان ممنونیم» را به عنوان یکی از بهترین نقش‌آفرینی‌های این بازیگر بدانیم. جیسون هالِ نویسنده که این اولین تجربه‌ی کارگردانی‌اش محسوب می‌شود، کتابی با همین نام نوشته‌ی ژورنالیستی به اسم دیوید فیکل را به عنوان منبع اقتباس انتخاب کرده است. فیلم داستان گروهی از سربازان آمریکایی را روایت می‌کند که بعد از بازگشت به خانه از جنگ عراق، در داشتن یک زندگی معمولی مشکل دارند و فیلم از این طریق با بررسی موضوعات حساسی مثل آسیب‌ها و ضایعه‌های روانی این سربازان سروکار دارد. از دیگران بازیگران فیلم می‌توان به ایمی شومر و هیلی بنت اشاره کرد. این فیلم شباهت زیادی به «تک‌تیرانداز آمریکایی» (American Sniper) دارد که خودِ جیسون هال فیلمنامه‌اش را به نگارش درآورده بود. فیلمی که نامزد پنج اسکار شد و یکی از آنها را برنده شد. هال گفته بود که این فیلم بیشتر از «تک‌تیرانداز آمریکایی» به عمق درد و رنج‌های سربازان بازگشته به خانه و مشکلات روانی‌شان خواهد پرداخت و نظرات منتقدان هم آن را تایید می‌کند.

ریچارد روپر از شیکاگو سان‌تایمز که فیلم را خیلی دوست دارد می‌آورد: «گرچه ما چنین فیلمی را قبلا دیده‌ایم. یا حداقل نسخه‌های دیگری از همین داستان را. اما به لطف فیلمنامه‌ی ماهرانه‌ و کارگردانی مطمئن هال و هنرنمایی تاثیرگذار تلر و دیگر بازیگران مکمل، نتیجه فیلم قدرتمند و ارزشمندی در حوزه‌ی فیلم‌هایی که به بازگشت سربازان از جنگ می‌پردازد است». ورایتی در یادداشتش می‌آورد: «هیچ فیلم درامی نمی‌تواند کاری کند تا واقعا اختلال استرس پس از ضایعه‌ی روانی را درک کنیم، اما بعد از تماشای "به خاطر خدمتتان ممنونیم" احساس می‌کنید که درد و رنج و شجاعت سربازان‌مان نزدیک‌تر و قابل‌لمس‌تر شده است. فرم فیلمسازی هال دقیق، مطمئن و بعضی‌وقت‌ها به‌طرز بی‌سروصدایی جسورانه است». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۶۸ است.