گزارش باکس آفیس: Thor: Ragnarok از مرز ۶۵۰ میلیون دلار فروش جهانی عبور کرد

باکس آفیس این آخرهفته، باکس آفیس خاصی بود که کمتر شاهدش هستیم. معمولا بلاک‌باسترها حق اکران‌های ریزجثه را می‌خورند یا فیلم‌های تحسین‌شده نادیده گرفته می‌شوند. اما این آخرهفته همه‌چیز برای همه بر وفق مراد جلو رفت. دو تازه‌اکران گسترده‌ی اولد-اسکولِ ستاره‌محور استودیویی داشتیم که خیلی خوب ظاهر شدند. از سوی دیگر یک تازه‌اکرانِ محدود داشتیم که عملکرد بسیار موفقی را تجربه کرد و «ثور: راگناروک» (Thor: Ragnarok) هم همان‌طور که انتظار می‌رفت صدرنشین باقی ماند. هرچند این آخرهفته یکی از آن دسته باکس آفیس‌هایی است که فروش‌ها اهمیت دارند، نه رده‌بندی‌ها. گزارش‌مان را با پرفروش‌ترین تازه‌اکران گسترده‌ی این آخرهفته یعنی «بابا اومده ۲» (Daddy’s Home) شروع می‌کنیم. این دنباله که با ۶۹ میلیون دلار بودجه تهیه شده و ویل فرل، مارک والبرگ، مل گیبسون و جان لیتثگو را در گروه بازیگرانش دارد، نمایشش را با کسب ۳۰ میلیون دلار به عنوان افتتاحیه آغاز کرد. رقمی که چندان از افتتاحیه‌ی ۳۸ میلیون و ۷۰۰ هزار دلاری قسمت اول «بابا اومده» از دسامبر ۲۰۱۵ فاصله ندارد. قسمت اول «بابا اومده» یکی از موفق‌ترین فیلم‌هایی بود که در جریان هفته‌های آغازین اکران «جنگ ستارگان: نیرو برمی‌خیزد» (Star Wars: The Foce Awakens) از ۵۰ میلیون دلار بودجه، ۲۴۰ میلیون دلار در سرتاسر دنیا فروخت.

دومین تازه‌اکران گسترده‌ این آخرهفته اما «قتل در قطار سریع‌السیر شرق» (Murder on the Orient Express) بود که اکرانش را با رقم عالی ۲۸ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار آغاز کرد. این آغاز امیدوارکننده‌ای برای این فیلم ۵۵ میلیون دلاری محسوب می‌شود که همین الانش ۸۴ میلیون دلار از سرتاسر دنیا به دست آورده است. فیلمی که موفقیت دیگری برای استراتژی فاکس در زمینه‌ی سرمایه‌گذاری روی فیلم‌های بزرگ برای بزرگسالان حساب می‌شود. استراتژی‌ای که هم شامل موفقیت‌های بزرگی مثل «لوگان» (Logan) و «کینگزمن: محفل طلایی» (Kingsman: The Golden Circle) می‌شود و هم شامل شکست‌های بزرگی مثل «کوهستانی بین ما» (The Mountain Between us)، «ربوده‌شده» (Snatched) و «درمان سلامتی» (A Cure for Wellness) و هم عملکردهای ضعیفی مثل «بیگانه: کاوننت» (Alien: Covenant) و «جنگ برای سیاره‌ی میمون‌ها» (War for the Planet of the Apes). اقتباس کنت برانا از روی رمان آگاتا کریستی با گردهمایی گروهی از بازیگران ستاره به عنوان یک رویداد سینمایی برای مخاطبان بزرگسال تبلیغات شده بود. از آنجایی که بزرگسالان معمولا همان هفته‌ی اول برای تماشای این‌جور فیلم‌ها به سینما نمی‌روند، پس احتمال اینکه که تماشاگران اصلی این فیلم در طول یک ماه آینده ظاهر شوند وجود دارد. افرادی مثل دیزی ریدلی، ویلیام دفو، پنلوپه کروز، جودی دنچ و جانی دپ شاید به تنهایی توانایی جذب مخاطب نداشته باشند، اما مجموع جذابیت آنها در کنار یکدیگر می‌تواند به تیم ارزشمندی تبدیل شود. به عبارت دیگر، این روزها به تنهایی نمی‌توان به درآمدی ۲۸ میلیون دلاری دست پیدا کرد. از آنجایی که باکس آفیس در چند هفته‌ی آینده‌ در زمینه‌ی فیلم‌های غیرکامیک‌بوکی/انیمیشنی چیزی برای عرضه ندارد، «قتل در قطار سریع‌السیر شرق» می‌تواند به گزینه‌ی دوم خوبی برای بسیاری از خانواده‌ها و سینماروها تبدیل شود. بنابراین تحلیلگران فروش خانگی بالای ۱۰۰ میلیون دلاری این فیلم را تضمین شده می‌دانند. بزرگ‌ترین تازه‌اکران محدود این هفته اما درام «سه بیلبورد خارج از اِبینگ، میزوری» (Three Billboards Outside Ebbing, Missouri) بود که افتتاحیه‌ی شگفت‌انگیزی را تجربه کرد. جدیدترین فیلم مارتین مک‌دونا که فرانسیس مک‌دورمند، وودی هارلسون و سم راک‌ول را در گروه بازیگرانش دارد، ۳۲۰ هزار دلار از اکران در چهار سینما به دست آورد. رقمی که به معنای میانگین سینما به سینمای ۸۰ هزار دلار است که آن را پشت سر میانگین ۸۳ هزار دلاری «بیماری بزرگ» (The Big Sick) و ۹۱ هزار دلاری «لیدی برد» (Lady Bird) در رده‌ی سوم بهترین میانگین‌های سینما به سینمای ۲۰۱۷ قرار می‌دهد.

در زمینه‌ی فیلم‌های قدیمی جدول از «ثور: راگناروک» شروع می‌کنیم که ۵۶ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار در دومین هفته‌ی اکرانش کسب کرد (۵۴ درصد افت فروش) و مجموع درآمد ۱۰ روزه‌اش را به ۲۱۱ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار در آمریکای شمالی رساند. رقمی که هنوز هیچی نشده آن را بالاتر از درآمد نهایی ۱۳۲ میلیون دلاری «هالک باورنکردنی» (Incredible Hulk)، درآمد ۱۷۶ میلیون دلاری «کاپیتان آمریکا: اولین انتقام‌جو» (Captain America: First Avenger)، درآمد ۱۸۰ میلیون دلاری «انت‌من» (Ant-Man)، درآمد ۱۸۱ میلیون دلاری «ثور» (Thor) و درآمد ۲۰۶ میلیون دلاری «ثور: دنیای تاریک» (Thor: Dark World)‌ قرار می‌دهد. افت فروش ۵۴ درصدی «راگناروک» در بین افت فروش‌های «نرمال» دنیای سینمایی مارول قرار می‌گیرد. افت فروشی که اگرچه بزرگ‌تر از «دکتر استرنج» (۴۹ درصد افت) است، اما کمتر از «نگهبانان کهکشان ۲» (۵۵ درصد افت)، «ثور: دنیای تاریک» (۵۷ درصد افت)، «انت‌من» (۵۶ درصد افت) و «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» (۶۲ درصد افت) است. تحلیلگران پیش‌بینی می‌کنند اگر «راگناروک» عملکردی شبیه به «ثور» بعد از هفته‌ی دومش داشته باشد ۲۹۵ میلیون دلار در خانه خواهد فروخت و اگر عملکردی شبیه به «نگهبانان کهکشان ۲» بعد از روز دهم اکرانش داشته باشد، ۳۲۷ میلیون دلار در خانه به جیب خواهد زد. آره، این احتمال وجود دارد که فیلم به محض آغاز اکران «جاستیس لیگ» (Justice League) با کله سقوط کند، اما نه تنها این احتمال خیلی دور از ذهن به نظر می‌رسد، بلکه «راگناروک» همین الانش چنان موفقیت بزرگی برای دیزنی و مارول محسوب می‌شود که سقوطش در مقابل گردهمایی ابرقهرمانان دی‌سی اهمیتی ندارد.

«راگناروک» که با ۱۸۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده تاکنون ۶۵۰ میلیون دلار از سرتاسر دنیا کسب کرده است. رقمی که آن را بالاتر از تمام فیلم‌های پیش از «اونجرز» دنیای سینمایی مارول به‌علاوه‌ی «انت‌من» و «ثور: دنیای تاریک» قرار می‌دهد. «راگناروک» همچنین در آستانه‌ی عبور از درآمد ۶۷۷ میلیون دلاری «دکتر استرنج» است. در این لحظه پشت سر گذاشتن درآمدهای ۷۱۴ میلیون دلاری «کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان» و ۷۷۳ میلیون دلاری «نگهبانان کهکشان ۲» توسط «راگناروک» ردخور ندارد. اما با وجود مشکلی به اسم «جاستیس لیگ»، احتمال عبور این فیلم از «نگهبانان کهکشان ۲» (۸۶۳ میلیون دلار) و «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» (۸۷۹ میلیون دلار) خیلی پایین احساس می‌شود. شاید هم نه. بالاخره «راگناروک» تا آخرهفته‌ی آینده به درآمد جهانی ۷۵۰ میلیون دلار نزدیک خواهد شد. روی هم رفته اگر این فیلم بتواند از مرز ۸۰۰ میلیون دلار فروش جهانی عبور کند، به سومین فیلم مارول در سال ۲۰۱۷ تبدیل می‌شود که به چنین رکوردی دست پیدا کرده است که تازه فقط یکی از آنها شامل تونی استارک می‌شود. اگر وارد دورانی شویم که همه‌ی فیلم‌های دنیای سینمایی مارول ۸۰۰ میلیون دلار فروش جهانی را مثل آب خوردن رد کنند، پس شاهد اتفاق بزرگی برای مارول و دیزنی خواهیم بود. راستی، «کوکو» (Coco) هم این هفته از مرز ۴۱ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار فروش در مکزیک عبور کرد تا خبرهای خوب برای دیزنی تکمیل شوند.

کمدی «کریسمس مامان‌های بد» (A Bad Moms Christmas) با وجود روبه‌رو شدن با رقبای قوی‌ای مثل «بابا اومده ۲» و «قتل در قطار سریع‌السیر شرق» ایستادگی کرد و ۱۱ میلیون و ۵۱۰ هزار دلار در دومین هفته‌ی اکرانش کسب کرد و مجموع درآمد ۱۰ روزه‌اش را به ۳۹ میلیون و ۸۷۰ هزار دلار رساند. افت فروش ۳۱ درصدی این فیلم بالاتر از «بیبی راننده» (Baby Driver) و «مسافرات دختران» (The Girls Trip)‌، بهترین افت فروش در بین تمام کمدی‌های ۲۰۱۷ است. اگر «کریسمس مامان‌های بد» با همین فرمان جلو برود، فروش خانگی نهایی ۷۰ تا ۷۵ میلیون دلاری‌اش پیش‌بینی می‌شود که سرانجام خوبی برای این فیلم ۲۸ میلیون دلاری محسوب می‌شود. به نظر می‌رسد استودیوی اس.تی‌.اکس اینترتینمنت با وجود «کریسمس مامان‌های بد» و فروش جهانی ۱۳۳ میلیون دلاری «خارجی» (The Foreigner)، سال را با موفقیت به اتمام خواهد رساند. همچنین «بازی مالی» (Molly’s Game) از آرون سوکین که محصول همین استودیو است، فیلم تحسین‌شده‌ای است. فیلمی که اگر بتواند با بزرگسالان ارتباط برقرار کند، می‌تواند روند پیروزی‌های اس.تی.اکس را ادامه بدهد. اما روی هم رفته «کریسمس مامان‌های بد» موفق شد از نفرین دنباله‌های کمدی فرار کند و با وجود فروش کمتر نسبت به قسمت اول، در حد و اندازه‌ی خودش خوب ظاهر شود.

از سوی دیگر دنباله‌های کمپانی لاینزگیت را داشتیم که عملکرد خوبی را در این آخرهفته داشتند. «جیگساو» (Jigsaw) با ۴۸ درصد افت فروش مواجه شد و ۳ میلیون و ۴۲ هزار دلار در سومین هفته‌ی اکرانش فروخت. این فیلم که با ۱۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده، به درآمد ۱۷ روزه‌ی ۳۴ میلیون و ۳۵۴ هزار دلار دست پیدا کرد و به نظر می‌رسد کارش را با عبور از ۴۰ میلیون دلار فروش خانگی به اتمام خواهد رساند. رقمی که عالی نیست، اما در ترکیب با درآمد ۴۷ میلیون دلاری خارجی فیلم، آن را به یک موفقیت تبدیل می‌کند. مجموعه «اره» (Saw) تاکنون ۹۵۰ میلیون دلار کسب کرده است و احتمالا «اره ۹» هم ساخته خواهد شد تا درآمد این مجموعه را به فراتر از یک میلیارد دلار ببرد. از طرف دیگر «بوو۲! یک هالیووین مدیایی» (Boo 2! A Medea Halloween) حدود ۲ میلیون دلار دیگر در چهارمین هفته‌ی اکرانش کسب کرد و به مجموع درآمد ۲۴ روزه‌ی ۴۵ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار دست پیدا کرد. فیلم فاجعه‌ای «طوفان جغرافیایی» (Geostorm) هم‌اکنون ۱۹۹ میلیون دلار در دنیا فروخته که فقط ۳۱ میلیون دلارش مربوط به آمریکای شمالی می‌شود. رقمی که اگرچه با توجه به بودجه‌ی ۱۲۰ میلیون دلاری فیلم به معنی موفقیت رک و پوست‌کنده‌ی این فیلم نیست، اما به نظر می‌رسد فیلم در خارج از آمریکا دارد دوام می‌آورد. «بلید رانر ۲۰۴۹» (Blade Runner 2049) یک میلیون و ۴۱۰ هزار دلار کسب کرد و مجموع درآمد خانگی‌اش را به ۸۸ میلیون دلار رساند. فیلم ترسناک «روز مرگت مبارک» (Happy Death Day)، محصول یونیورسال و بلام‌هوس از ۵ میلیون دلار بودجه، تا حالا ۵۴/۹ میلیون دلار خانه و ۸۸ میلیون دلار در دنیا فروخته است. این هفته تعداد سینماهای «لیدی برد» (Lady Bird) به ۳۷ سالن افزایش پیدا کرد و فیلم یک میلیون و ۲۴۹ هزار دلار فروخت. رقمی که نشان می‌دهد احتمالا این کمدی/درام به یکی از فیلم‌های هنری پرفروش این فصل تبدیل خواهد شد. راستی، «دانکرک» (Dunkirk) این هفته ۷۰ هزار دلار دیگر فروخت و بالاخره موفق شد با کسب ۱۸۸ میلیون و ۲۰ هزار و ۸۸۰ دلار، «بین‌ستاره‌ای» (۱۸۸ میلیون و ۲۰ هزار و ۱۷ دلار) را در آمریکای پشت سر بگذارد. «بین‌ستاره‌ای» اما هنوز با کسب ۶۷۵ میلیون دلار از سرتاسر دنیا، جلوتر از «دانکرک» (۵۲۵ میلیون دلار) در گیشه‌ی جهانی قرار می‌گیرد.

Murder on the Orient Express

یکی دیگر از ریبوت‌های هالیوود. این فیلم که براساس یکی از محبوب‌ترین رمان‌های آگاتا کریستی به همین نام است، دومین فیلم بلندی است که از روی این داستان اقتباس شده است. فیلم اول به کارگردانی سیدنی لومت در سال ۱۹۷۴ اکران شده بود. نسخه‌ی جدید مو به مو داستان فیلم قبلی را دنبال می‌کند. داستانی که حول و حوش ۱۳ مسافر غریبه‌ی یک قطار اشرافی در اروپا می‌چرخد که همه تبدیل به مظنونان قتلی که یک شب در قطار اتفاق افتاده است می‌شوند. نسخه‌ی جدید توسط کنت برانا کارگردانانی شده و فیلمنامه‌اش هم توسط مایکل گرین که «لوگان» (Logan) و سریال «خدایان آمریکایی» (American Gods) را در کارنامه دارد به نگارش درآمده است. خود برانا همچنین در نقش هرکول پوآرو، کاراگاهی که به صحنه‌ی جرم احضار می‌شود حضور دارد. در جریان بررسی و تحقیقاتِ پوآرو برای یافتن قاتل است که قتل دوم هم اتفاق می‌افتد. از دیگر بازیگران هیجان‌انگیز فیلم باید به میشل فایفر، پنلوپه‌ کروز، دیزی ریدلی، جاش گد، جودی دنچ، ویلیام دفو، جانی دپ، اُلیویا کولمن و دیگران اشاره کرد. فیلم با واکنش‌های ضد و نقیض منتقدان روبه‌رو شده است. عده‌ای آن را بازسازی تمیز و باکلاسی می‌دانند و عده‌ای هم گفته‌اند که این فیلم باعث می‌شود تا به جای پرسیدن چه کسی قاتل است، از خودمان پرسیم چرا چنین فیلمی ساخته شده است.

منتقد سن فرانسیسکو کرانیکل که از فیلم راضی است می‌نویسد: «شاید طرفداران نسخه‌ی ۱۹۷۴ این فیلم را ببینند و بگویند که: اما فیلم اصلی خیلی بهتر بود. ولی سوالی که از آنها باید پرسید این است که: آره، ولی آخرین‌باری که فیلم اصلی را دیدید کی بود؟ چرا که نسخه‌ی برانا با وجود افتتاحیه‌ای پرزرق و برق و پایانی بهبودیافته‌تر روی پای خودش می‌ایستد. نقش‌ها پخته‌تر شده‌ و براساس نقاط قوت هرکدام از بازیگران طراحی شده‌اند. این موضوع مخصوصا درباره‌ی میشل فایفر صدق می‌کند. کسی که دارای صحنه‌‌ی به‌یادماندنی‌ای است که در نسخه‌ی ۱۹۷۴ وجود ندارد». جیمز براردینلی از ریل‌ویوز که سه ستاره به فیلم داده می‌آورد: «"قتل در قطار سریع‌السیر شرق" برای کسانی که چیزی از پایان‌بندی داستان کریستی نمی‌دانند یک داستان معمایی درگیرکننده است که با فرم روایت کلاسیک گفته می‌شود و به اندازه‌ی کافی دارای کاراگاه‌بازی است که تماشاگران را همراه با پوآرو در رابطه با هویت گناهکار مجبور به گمانه‌زنی کند. فیلم دیالوگ‌های توضیحی زیادی دارد؛ بعضی‌وقت‌ها بیش از اندازه. ممکن است قاطی نکردنِ گروه کاراکترهای پرتعداد فیلم سخت باشد. سخت‌تر از آن تلاش برای فهمیدن این است که هرکدام از آنها چگونه به هم مرتبط می‌شوند. جدا از تمام اینها، افشای نهایی فیلم مثل همیشه تکان‌دهنده است. کسانی که از هویت قاتل آگاه هستند، کمتر درگیر فیلم خواهند شد. با این حال این فیلم هنوز لذت‌های متعددی دارد: هنرنمایی برانا، طراحی صحنه، فیلمبرداری و ریتم تند و منسجم». نویسنده‌ی TheWrap که فیلم را دوست ندارد می‌نویسند: «روی هم رفته "قتل در قطار سریع‌السیر شرق" لزوما افتضاح نیست، بلکه فقط بی‌روح و خنثی است. یکی از آن فیلم‌های باپرستیژ که آن‌قدر سرگرم خوش‌تیپ‌بودن و باکلاس‌بودن است که موفق نمی‌شود هیچ‌گونه درگیری و احساس واقعی‌ای با بیننده ایجاد کند». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۵۲ است.

Daddy's Home 2

یک کمدی کریسمسی کلیشه‌ای دیگر. قسمت اول «بابا اومده» در سال ۲۰۱۵ که به رقابت دو پدر به اسم‌های بِرد و داستی با بازی ویل فرل و مارک والبرگ می‌پرداخت، گرچه با نقدهای نه چندان مثبت منتقدان مواجه شد، اما آن‌قدر فروخت که چراغ سبز گرفتن دنباله‌اش ردخور نداشت. جالب اینجاست وقتی نیویورک تایمز در مصاحبه‌ای از سوفیا کاپولا بهترین فیلم‌هایی را که در قرن بیست و یکم دیده است جویا شد، کاپولا در کنار امثال «اکس ماکینا» (Ex Machina)، «شگفت‌انگیزان» (The Incredibles) و «زیر پوست» (Under the Skin)، از «بابا اومده» هم نام برد! آن فیلم موفق شده بود با بیرون کشیدن عصاره‌ی سادگی و شیرینی فرل و مردانگی باحال والبرگ به کنتراست جذابی بین این دو برسد. خب، قسمت دوم تعداد باباهایش را افزایش داده است. حالا برد و داستی باید با پدران خودشان سروکله بزنند که نقش‌آفرینی‌شان برعهده‌ی جان لیتثگو و مل گیبسون است. و همان‌طور که معمولا از دنباله‌های کمدی مناسبتی انتظار می‌رود، قسمت دوم صدای اکثر منتقدانی را که فیلم اول را دوست داشتند هم در آورده است.

منتقد ایندی‌وایر که از فیلم راضی نیست می‌نویسد: «فیلم‌های مخصوص تعطیلات کریسمس لازم نیست حتما خوب باشند. آنها فقط باید راحت و آرامش‌بخش باشند و "بابا اومده ۲" با توجه به این استانداردِ قابل‌تاسف اکثرا در کارش موفق است». ریچارد روپر از شیکاگو سان‌تایمز که اصلا فیلم را دوست ندارد می‌آورد: «هفته‌ی گذشته بعد از تحمل کردن فیلم افتضاح و تنبلی به اسم "کریسمس مامان‌های بد"، حاضر بودم شرط ببندم سال‌ها طول می‌کشد تا شاهد کمدی کریسمسی‌ای بی‌مزه‌تر و بدبینانه‌تر و عمیقا غیرخنده‌دارتر از آن باشیم. اشتباه می‌کردم». نویسنده‌ی آی‌.جی.ان که فیلم را لایق امتیاز ۲ از ۱۰ دانسته می‌نویسند: «می‌توان خیلی از مشکلات یک کمدی را تا وقتی که آدم را می‌خواند بخشید. "بابا اومده ۲" کلا حدود ۱۰تا خنده‌ی واقعی در طول زمان ۱۰۰ دقیقه‌ای‌اش دارد که آمار شگفت‌انگیزی نیست. گویی اکثر شوخی‌ها از مرحله‌ی ایده هم عبور نکرده‌اند و وظیفه‌ی خنده‌دار کردن آنها به بازیگران سپرده شده است». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۳۰ است.