گزارش باکس آفیس: آیا «ماتریکس ۴» به مجموعه جدیدی برای برادران وارنر تبدیل خواهد شد؟
گزارش باکس آفیس این هفته را در آخرهفتهای که تازهاکرانِ گستردهی خاصی نداشت، با «سریع و خشن تقدیم میکند: هابز و شاو» (Fast & Furious Presents: Hobbs & Shaw) شروع میکنیم که به تلاشهایش برای تبدیل شدن به پُرفروشترین فیلمِ غیردیزنی/غیرمارولی تابستانِ ۲۰۱۹ ادامه داد. این فیلم ۴۵ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار دیگر از سراسر دنیا کسب کرد و به اولین فیلمِ ۲۰۱۹ تبدیل شد که موفق به چهار صدرنشینی متوالی در جدولِ گیشهی جهانی شده است. جدیدترین فیلمِ دواین جانسون و جیسون استاتهام، ۶ میلیون دلار دیگر در جریانِ پنجمین آخرهفتهاش کسب کرد که بهمعنی درآمدِ نهایی ۱۵۸ و نیم میلیون دلاریاش در گیشهی خانگی است. «هابز و شاو» دوامِ خیلی خوبی داشته که نشان میدهد احتمالا قادر به عبور از درآمدِ «جان ویک ۳» در خانه خواهد بود. مخصوصا باتوجهبه اینکه این فیلم درکنار «انجل سقوط کرده» (Angel has Fallen)، حوزهی فیلمهای اکشن را تا زمانِ اکرانِ «رمبو: آخرین خون» در بیستمِ سپتامبر در اختیار خواهد داشت. ولی بااینحال، مبارزهی با چنگ و دندان سختی را برای پشتِ سر گذاشتنِ درآمدِ ۱۷۱ میلیون دلاری سومین قسمتِ مجموعهی اکشنِ کیانو ریوز در پیشرو خواهد داشت. وضعیتِ «هابز و شاو» در کشورهای خارجی اما خیلی بهتر است؛ جایی که این فیلم ۳۵۹ میلیون دلار از کشورهای خارجی (منهای چین) و بعد از کسب ۲۷ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار در دومین آخرهفتهاش در چین، به درآمدِ ۱۰ روزهی ۱۶۶ میلیون دلار در این کشور دست پیدا کرده است. رقمی که مجموعِ درآمد خارجی فیلم را به ۵۲۵ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار و مجموعِ جهانیاش را به ۶۸۴ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار میرساند. این فیلم در حالی این هفته از مرز ۷۰۰ میلیون دلار عبور خواهد کرد که هماکنون در جایگاه مناسبی بین درآمد ۶۸۲ میلیون دلاری «مأموریت غیرممکن: قوم سرکش» و درآمد ۶۹۴ میلیون دلاری «مأموریت غیرممکن: پروتکل شبح» قرار دارد. «هابز و شاو» احتمالا اکرانش را با کسب درآمدی بین «سریع و خشن ۶» (۷۸۸ میلیون دلار) و «مأموریت غیرممکن: فالاوت» (۷۹۲ میلیون دلار) به اتمام خواهد رساند. به محض اینکه «هابز و شاو» به ۷۰۰ میلیون دلار فروشِ جهانی برسد، با پشت سر گذاشتنِ «دزدان دریایی کاراییب ۵» (۱۷۲ میلیون دلار)، به فیلمی تبدیل میشود که با کمترین درآمدِ خانگی، از مرز ۷۰۰ میلیون دلار درآمدِ جهانی عبور کرده است. در این زمینه میتوان به «۲۰۱۲»، ساختهی رولند اِمریک اشاره کرد که با ۱۶۶ میلیون دلار درآمدِ خانگی، به ۷۶۹ میلیون دلار فروشِ جهانی دست یافت.
- باکس آفیس: محاسبه سود و زیان خالص بلاکباسترهای سال ۲۰۱۸
- گزارش باکس آفیس: از دلایل شکست «دارک فینیکس» تا بررسی وضعیت «گودزیلا علیه کونگ»
- گزارش باکس آفیس: آیا اکران مجدد «اونجرز ۴» به عبورش از «آواتار» کمک خواهد کرد؟
- گزارش باکس آفیس: آیا «اونجرز» و «جنگ ستارگان» مسئول قتلِ «افراد ایکس» و «استار ترک» هستند؟
- گزارش باکس آفیس: شکست «دارک فینیکس» چه معنایی برای «جانوران شگفتانگیز ۳» دارد؟
- گزارش باکس آفیس: آیا «آواتار» میتواند رکورد پرفروشترین فیلم دنیا را از «اونجرز 4» پس بگیرد؟
- گزارش باکس آفیس: «روزی روزگاری در هالیوود» به بزرگترین افتتاحیه کارنامه کوئنتین تارانتینو تبدیل شد
- گزارش باکس آفیس: چرا «اونجرز 4» شکستنِ رکورد «آواتار» را مدیون بازار چین است؟
- گزارش باکس آفیس: دنیای سینمایی مارول چگونه رقبایش را در گیشه تار و مار کرد؟
- گزارش باکس آفیس: چرا جدایی مرد عنکبوتی از دنیای سینمایی مارول به نفعِ صنعت است؟
بنابراین اگر «هابز و شاو» بتواند به فراتر از ۷۹۴ میلیون دلار فروشِ جهانی برسد، آن وقت این فیلم به پُرفروشترین فیلمِ لایواکشنِ هالیوودی در دنیا که از مرز ۲۰۰ میلیون دلار فروشِ خانگی عبور نکرده تبدیل میشود. انیمیشن «عصر یخبندان: ظهورِ دایناسورها» در حالی به رقمِ دیوانهوارِ ۸۸۹ میلیون دلار در دنیا دست یافت که ۱۹۵ میلیون دلار در خانه فروخت (۶۹۲ میلیون دلار در کشورهای خارجی). چنین چیزی دربارهی «عصر یخبندان: رانش قارهای» که با وجود کسب فقط ۱۶۱ میلیون دلار در خانه، ۸۷۷ میلیون دلار در دنیا فروخت هم صدق میکند. برخلافِ چیزی که این آمار نشان میدهند و برخلافِ چیزی که عموم مردم باور دارند، برای اینکه یک فیلم در کشورهای خارجی مورد استقبال قرار بگیرد، باید در آمریکای شمالی موفق ظاهر شود. حدود چهار سال بعد از «ترمیناتور: جنسیس» که به اولین فیلم هالیوودی تبدیل شد که بدون عبور از مرز ۱۰۰ میلیون دلار فروشِ خانگی، ۴۰۰ میلیون دلار در دنیا فروخت، فیلمهای خیلی اندک و نادری بدون جلب نظر سینماروهای آمریکایی میتوانند در کشورهای خارجی به موفقیت برسند. فقط چهار فیلم («ترمیناتور: جنسیس»، «عصر یخبندان: رانش قارهای»، «مومیایی» و «آلیتا: فرشته جنگ») هستند که با وجود درآمدی کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار در آمریکای شمالی، به ۴۰۰ میلیون دلار فروشِ جهانی دست پیدا کردهاند. در نتیجه معمولا استراتژی جبران کردنِ عدم استقبال فیلم در آمریکای شمالی با استفاده از کشورهای خارجی برای جلوگیری از شکستِ فیلمها کافی نیست. به این ترتیب، «هابز و شاو» درکنار «۲۰۱۲» و «کاراییب ۵»، فیلمهای لایواکشنی را تشکیل میدهند که با کمتر درآمد خانگی، از مرز ۷۰۰ میلیون دلار فروشِ جهانی عبور کردهاند. در مقایسه، فیلمهایی که با کمترین درآمدِ خانگی، از مرز ۵۰۰ میلیون دلار فروشِ جهانی رد شدهاند عبارتاند از: «ریو ۲» (۱۳۱ میلیون دلار / ۵۰۰ میلیون دلار)، «ردی پلیر وان» (۱۳۷ میلیون دلار / ۵۸۷ میلیون دلار)، «ترنسفورمرها: آخرین شوالیه» (۱۳۰ میلیون دلار / ۶۰۵ میلیون دلار) و «زندگی پای» (۱۲۵ میلیون دلار / ۶۰۹ میلیون دلار). سری «سریع و خشن» یکی از تنها فیلمهایی هستند که قادر هستند عملکردِ ضعیفشان در آمریکای شمالی را با عملکرد قدرتمندشان در کشورهای خارجی جبران کنند. جالب است بدانید که «سریع و خشن ۸» حکم کمدرآمدترین فیلم در گیشهی خانگی را دارد (۲۲۶ میلیون دلار) که با یک میلیارد و ۲۳۶ میلیون دلار فروش جهانی، از مرز ۹۰۰ میلیون دلار فروشِ جهانی عبور کرده است.
در جایگاه اولِ گیشهی خانگی اما «انجل سقوط کرده» (Angel has Fallen) برای دومین هفتهی متوالی قرار دارد. این فیلم ۱۱ و نیم میلیون دلار دیگر کسب کرد و به مجموعِ یازده روزهی ۴۳ و نیم میلیون دلار رسید. این فیلم هماکنون بدون احتساب نرخ تورم جایی بین «لندن سقوط کرده» (درآمد ۱۱ روزهی ۴۰ میلیون دلار) و «اُلپ سقوط کرده» (درآمد ۱۱ روزهی ۵۶ میلیون دلار) قرار میگیرد. این رقم برای فیلمی با ۴۰ میلیون دلار بودجه که میتواند با استقبالِ بزرگی در کشورهای خارجی روبهرو شود، آنقدر خوب است که از چراغ سبز گرفتنِ چهارمین فیلم مجموعه تعجب نخواهیم کرد. ردهی دوم جدول متعلق به «پسران خوب» (Good Boys) است که ۹ میلیون و ۱۹ هزار دلار دیگر کسب کرد و به مجموعِ ۱۸ روزهی ۵۸ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار رسید. این فیلم بهزودی درآمدِ ۶۰ میلیون دلاری «مخالفان» (Blockers) را پشت سر خواهد گذاشت و میرود تا اکرانش را با رقمی نزدیک به ۸۰ میلیون دلار به اتمام برساند. ردهی سوم جدول متعلق به «شیر شاه» (The Lion King) است که ۶ میلیون و ۷۱۰ هزار دلار دیگر به جیب زد و به مجموعِ ۵۲۳ میلیون دلار فروشِ خانگی رسید. این فیلم که هفتهی گذشته «اونجرز» (یک میلیارد و ۵۱۹ میلیون دلار) را در گیشهی جهانی پشت سر گذاشته بود، تا حالا یک میلیارد و ۵۶۲ میلیون دلار در دنیا فروخته است. این فیلم اگرچه تا پایانِ اکرانش میتواند به درآمد یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار برسد، اما عبور از درآمد یک میلیارد و ۶۷۱ میلیون دلاری «دنیای ژوراسیک» دور از دسترس خواهد بود. «شیر شاه» همچنین با یک میلیارد و ۴۱ میلیون دلاری که تنها از کشورهای خارجی به دست آورده، به نهمین فیلم تاریخ و هفتمین فیلم هالیوود از سال ۲۰۱۵ تاکنون تبدیل شد که از مرز یک میلیارد دلار فروشِ خارجی عبور کرده است. تا قبل از سال ۲۰۱۵ این اتفاق فقط دو بار با فیلمهای «تایتانیک» و «آواتار» افتاد و از آن زمان تا حالا ما سهبار شاهد آن در سال ۲۰۱۵ («خشن ۷»، «دنیای ژوراسیک» و «نیرو برمیخیزد»)، یک بار در سال ۲۰۱۷ («سریع و خشن ۸»)، یک بار در سال ۲۰۱۸ («اونجرز: جنگ اینفینیتی») و حالا دو بار در سال ۲۰۱۹ («اونجرز: بازی پایانی» و «شیر شاه») بودهایم. افزایشِ تاثیرِ بازارِ کشورهای خارجی و سینماهای سهبعدی تقریبا کلا به نفعِ دیزنی و یونیورسال تمام شده است. در چهار سال و نیم فاصلهی بینِ «ترنسفورمرها: عصر انقراض» در سال ۲۰۱۴ تا «آکوآمن» در سال ۲۰۱۸، هیچ استودیوی دیگری به جز دیزنی و یونیورسال موفق نشده بود تا فیلمهایش را به بیش از یک میلیارد دلار فروشِ جهانی برساند. هر دوی «آکوآمن» و «مرد عنکبوتی: دور از خانه» (پرفروشترین فیلم تاریخ سونی با یک میلیارد و ۱۱۶ میلیون دلار) اکثرا بهلطفِ علاقهی تازهی بازار چین به ابرقهرمانان به اندازهی سینماروهای آمریکایی از یک میلیارد دلار فروش جهانی عبور کردند. اگر اتفاق غیرمنتظرهای نیافتاد، احتمالا «سریع و خشن ۹» در تابستانِ سال بعد موفق میشود تا به دهمین فیلم تاریخ که از مرز یک میلیارد دلار فروش در گیشهی خارجی عبور میکند تبدیل شود. اما در ردهی پنجم جدول فیلم دینی «غلبهگر» (Overcomer) قرار دارد که ۵ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار دیگر فروخت به مجموعِ ۱۱ روزهی ۱۹ میلیون و ۳۳۷ هزار دلار دست پیدا کرد که اگرچه در بین فیلمهای دینی به بزرگی «اتاق جنگ» (War Room) نیست، اما بد هم نیست. در ردهی ششم «آمادهای یا نه» (Ready or Not) جای دارد که ۵ میلیون و ۶۱۶ هزار دلار در دومین آخرهفتهاش کسب کرد و به مجموعِ ۲۱ میلیون و ۵۳۰ هزار دلار رسید که ۳/۵ برابرِ بودجهی ۶ میلیون دلاریاش است. «داستانهای ترسناکی که در تاریکی میگوییم» (Scary Stories to Tell in the Dark) که با ۲۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده، پنج میلیون دلار دیگر فروخت و به مجموعِ جهانی ۸۵ و نیم میلیون دلار رسید. در جایگاه هشتم «مرد عنکبوتی: دور از خانه» (Spider-Man: Far from Home) قرار دارد که این آخرهفته با چهار دقیقه تصاویر اضافه در ۲ هزار سینما اکران شد. این نسخه با تجربهی ۱۵۳ درصد رشد فروش، ۴ میلیون و ۲۶۰ هزار دلار کسب کرد و به مجموعِ ۳۸۵ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار رسید. رقمی که چندان با درآمد نسخهی ویژهی «اونجرز: بازی پایانی» (۶ میلیون و ۱۰۸ هزار دلار در یک هزار سالن کمتر) فاصله ندارد. اکرانِ مجدد «دور از خانه» به سونی کمک کرد تا پشت سر سونی، جایگاه دوم دارندهی بیشترین سهمِ بازار در تابستانِ ۲۰۱۹ را به دست بیاورد که از سال ۲۰۱۰ تاکنون موفق به تکرارش نشده بود. فیلمهای سونی در تابستانِ امسال در مجموع ۷۰۰ میلیون دلار در گیشهی خانگی فروختهاند که بهترین درآمد تابستانی آنها از سال ۲۰۰۶ به این سمت حساب میشود. «دور از خانه» که با ۱۶۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده، تاکنون یک میلیارد و ۱۲۲ میلیون دلار در دنیا فروخته است.
حالا که حرف از سهمِ استودیوها از تابستانِ ۲۰۱۹ شد، بگذارید دربارهی این صحبت کنیم که چگونه ابرقهرمانان مارول، نوستالژی انیمیشنهای کلاسیکِ دیزنی و ستارگانِ اکشن بر تابستانِ امسال فرمانروایی کردند. مجموعِ درآمد خانگی فیلمهای تابستانِ امسال با احتساب درآمد ۸۵۸ میلیون دلاری «اونجرز: بازی پایانی» در اواخر ماه آوریل، ۴ میلیارد و ۵۶۷ میلیون دلار است که چندان با مجموع درآمد ۴ میلیارد و ۸۰۴ میلیون دلاری تابستانِ سال گذشته فاصله ندارد. فاصلهی بین آنها حدود ۲۳۷ میلیون دلار یا کمتر از ۵ درصد است که درواقع حکمِ درآمدِ یک فیلمِ موفقیتآمیز را دارد. بله، اگرچه «بازی پایانی» ۱۷۹ میلیون دلار بیشتر از «اونجرز: جنگ اینفینیتی» فروخت (۶۷۹ میلیون دلار)، اما «داستان اسباببازی ۴» (۴۲۶ میلیون دلار)، ۱۸۳ میلیون دلار کمتر از «شگفتانگیزان ۲» (۶۰۹ میلیون دلار) کسب کرد که این کسری درآمد از اینجا سرچشمه میگیرد. در زمینهی دیگر فیلمهای دیزنی هم «شیر شاه» (۵۲۰ میلیون دلار) بهتنهایی به اندازهی مجموعِ درآمد «سولو: داستانی از جنگ ستارگان» (۲۱۴ میلیون دلار)، «انتمن و وسپ» (۲۱۶ میلیون دلار) و «کریستوفر رابین» (۹۹ میلیون دلار) فروخته است. از سوی دیگر «علاالدین» (۳۵۳ میلیون دلار) در حالی عملکردی فراتر از انتظارات داشت که موفقیتش آسیبی جدی به دیگر فیلمهای اواخر ماه می و اوایل ماه ژوئن مثل «گودزیلا: پادشاه هیولاها» (۱۱۰ میلیون دلار)، «راکتمن» (۹۶ میلیون دلار)، «زندگی مخفی حیوانات خانگی» (۱۵۷ میلیون دلار)، «دارک فینیکس» (۶۵ میلیون دلار) و «مردان سیاهپوش: بینالمللی» (۷۹ میلیون دلار) وارد کرد. پنج فیلمِ تابستانی دیزنی در مجموع ۲ میلیارد و ۱۷۰ میلیون دلار در آمریکای شمالی فروختند که بهمعنی ۴۷ و نیم درصد از سهم بازارِ خانگی است. این رقم بهعلاوهی درآمدِ فیلمهای شکستخوردهی فاکس مثل «دارک فینیکس»، «هنر مسابقه دادن در باران»، «تالکین» و «آمادهای یا نه»، حدود ۱۲۶ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار دیگر به مجموعِ درآمد دیزنی اضافه میکند و سهمشان از بازار را به ۵۰/۲ درصد میرساند. بله، والت دیزنی چه با کمک فاکس و چه بدون فاکس بهطرز بیسابقهای بر باکس آفیسِ تابستانِ ۲۰۱۹ فرمانروایی کرد، اما احتمالا این اتفاق در تابستانِ سال بعد اتفاق نخواهد افتاد. دیزنی فقط به این دلیل بر گیشهی تابستانِ امسال فرمانروایی کرد چون نهتنها ارتشش بهشکلی استثنایی قدرتمند بود (بازسازی دوتا از گردنکلفتترین انیمیشنهای کلاسیکش، «اونجرز ۴» و «داستان اسباببازی ۴»)، بلکه استودیوهای دیگر هم تصمیم گرفتند تا برای جلوگیری از مورد سلاخی قرار گرفتن توسط دیزنی، سفرهشان را در زمان دیگری پهن کنند. این اتفاق در سال بعد تکرار نخواهد شد. مجموع درآمد ۶۱۱ میلیون دلاری سونی در تابستانِ امسال در مقایسه با مجموع درآمد ۳۴۷ میلیون دلاریاش در تابستان سال قبل، از صدقهسری درآمدِ «مرد عنکبوتی: دور از خانه» (۳۷۹ میلیون دلار) است. درست همانطور که مجموع درآمدشان در تابستانِ ۲۰۱۷ (۴۹۶ میلیون دلاری) کاملا به خاطرِ درآمدِ ۳۳۴ میلیون دلاری «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» بود. به عبارت دیگر، مرد عنکبوتی ۶۲ درصد از درآمدِ سونی در تابستان امسال و ۶۷ درصد از درآمد سونی در تابستان سال ۲۰۱۷ را تشکیل میدهد که نشان میدهد چه سونی و مارول با هم به توافق برسند و چه نرسند، باید انتظار سومین فیلمِ مرد عنکبوتی تام هالند را در تابستانِ سال ۲۰۲۱ بکشیم.
در ردهی سوم شرکت یونیورسال (که بهلطفِ «دور از خانه» به پایینتر از سونی سقوط کرد) قرار دارد که عملکردِ بسیار بسیار معمولی و قابلقبولی داشت. «زندگی مخفی حیوانات خانگی ۲» (۱۵۷ میلیون دلار در خانه و ۴۱۵ میلیون دلار در دنیا از ۸۰ میلیون دلار بودجه) در مقایسه با هر انیمیشنِ دیگری که ربطی به دیزنی و پیکسار ندارد، درآمدِ موفقیتآمیزی بود. این فیلم هم درست مثل «آنابل به خانه میآید» (۲۲۲ میلیون دلار از ۲۷ میلیون دلار بودجه) در مقایسه با برندِ خودش عملکردِ ناامیدکنندهای حساب میشود. «دیروز» (۷۲ میلیون دلار خانگی / ۱۳۰ میلیون دلار جهانی از ۲۶ میلیون دلار بودجه)، «مامان» (۴۵ میلیون دلار خانگی / ۶۰ میلیون دلار جهانی)، «پسران خوب» (۴۳ میلیون دلار خانگی / ۵۰ میلیون دلار جهانی) و «مردگان نمیمیرند» (۱۳ میلیون دلار جهانی) نشان دادند که فیلمهای لایواکشنِ اورجینال میتوانند با وجود بهره بردن از بودجهای مناسب، موفق ظاهر شوند. «هابز و شاو» هم شاید از مرز ۱۷۰ میلیون دلار فروشِ خانگی عبور نکند، اما در مسیر عبور از مرز ۷۰۰ میلیون دلار فروش جهانی و تبدیل شدن به پرفروشترین فیلم غیرابرقهرمانی بازار چین در سال ۲۰۱۹ قرار گرفته است. در ردهی چهارم برادران وارنر را داریم که تابستانِ افتضاحی را تجربه کرد؛ اتفاقی که دلیلِ اصلیاش به خاطرِ شکستِ تمامعیارِ «گودزیلا: پادشاه هیولاها» (۱۱۰ میلیون دلار) و عملکرد نه چندان عالی «پوکمون: کاراگاه پیکاچو» (۱۴۴ میلیون دلار) است. هر دو فیلم در حالی روی درآمدشان در بازار چین حساب باز کرده بودند که هر دو فیلم توسط «اونجرز: بازی پایانی» و درآمد ۶۲۹ میلیونیاش (۷۰ درصد بهتر از درآمدِ «جنگ اینفینیتی») در چین آسیب دیدند. نکتهی کنایهآمیزِ ماجرا این است که شرکتِ نیولاین در حالی با کسب مجموع ۱۰۶ میلیون دلار در تابستان امسال در مقایسه با درآمد ۱۰۸ میلیونیاش در سال گذشته، عملکردِ مشابهای داشت، اما در حالی «آنابل به خانه میآید» ضعیفتر از انتظارات ظاهر شد (۷۳ میلیون دلار) که هر دوی «کیچن» (۱۱ میلیون دلار) و «شفت» (۲۱ میلیون دلار) یکراست شکست خوردند. برادران وارنر در تابستانِ امسال به این دلیل آسیب دید که نهتنها چینیها هم عمیقا گرفتارِ تب فیلمهای ابرقهرمانی شدهاند، بلکه سینماروهای آمریکای شمالی هم دیگر فیلمهایی مثل «نور کورکننده» (۸ میلیون دلار) یا «کیچن» (۱۱ میلیون دلار) را در سینماها تماشا نمیکنند. در ردهی پنجم جدول شرکت لاینزگیت قرار دارد که «جان ویک ۳» بهعنوان سوپراستارشان در حالی فراتر از انتظارات ظاهر شد (۱۷۱ میلیون خانگی و ۳۲۲ میلیون جهانی از ۷۵ میلیون بودجه) که «لانگ شات» (۳۰ میلیون خانگی / ۵۲ میلیون جهانی از ۴۰ میلیون بودجه) و «آنا» (۷/۷ میلیون خانگی / ۲۰ میلیون جهانی) با کله شکست خوردند.
بااینحال، «داستانهای ترسناکی که در تاریکی میگوییم» و «انجل سقوط کرده»، هر دو به افتتاحیههای بالای ۲۰ میلیون دلار دست پیدا کردند و انتظار میرود که «رمبو: آخرین خون» و «چاقوکشی» هم این روند را برای لاینزگیت ادامه بدهند. جایگاه ششم تابستانِ امسال متعلق به استودیوی پارامونت است که از یک موفقیتِ بزرگ بهره میبرد که همه امیدوار بودند که به موفقیتِ بزرگتری تبدیل شود: فیلم زندگینامهای/موزیکالِ «راکتمن» به ۹۶ میلیون دلار خانگی و ۱۹۰ میلیون دلار جهانی از ۴۱ میلیون دلار بودجه دست پیدا کرد. دیگر اکرانِ سودآورِ آنها فیلم کوسهای «خزنده» (Crawl) بود که آنها از قصد از نمایش آن برای مطبوعات جلوگیری کردند، اما فیلم به ۳۸ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار فروشِ خانگی و ۷۱ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار فروشِ جهانی از ۱۳ و نیم میلیون دلار بودجه دست پیدا کرد. «دورا و شهر گمشدهی طلا» هم با بودجهی ۴۹ میلیون دلاریاش، ۶۲ میلیون دلار در دنیا فروخت. درنهایت، تنها استودیوی مستقلی که در تابستانِ امسال سروصدا به راه انداخت، «میدسامر» (Midsommer)، محصولِ استودیوی A24 بود که به ۲۶ میلیون دلار فروشِ خانگی دست یافت که برابر با «جادوگر» (The Witch) و درآمد مناسبی برای یک فیلم ترسناکِ هنری بود که از قضا خیلی عامهپسندتر و خندهدارتر از چیزی که انتظار میرفت از آب در آمد. فیلم کمدی «بدرود» (Farewell) نزدیکترین چیزی بود که تابستانِ امسال به فیلمی با اکرانِ محدود که به موفقیت میرسد داشت و با کسب بهترین میانگین سینما به سینمای امسال (۸۸ هزار و ۹۱۶ دلار در چهار سینما)، ۱۴ و نیم میلیون دلار کسب کرد؛ رقمی که درست در حاشیهی امن استودیوی A24 و درست نزدیک امثال «کلاس هشتم» (Eighth Grade)، «اتاق» (Room)، «اسپرینگ بریکرز» (Spring Breakers) و «شبهنگام میآید» (It Comes at Night) قرار میگیرد. قابلذکر است که مجموع درآمدِ استودیوی A24 در جریانِ تابستان امسال ۴۶ میلیون دلار بود که «موروثی» (Hereditary) سال گذشته آن را بهتنهایی کسب کرده بود. دربارهی اینکه چه چیزی از این اعداد و ارقام دربارهی وضعیتِ سینما متوجه میشویم، باید گفت مهمترین چیزی که متوجه میشویم این است که وضعیتِ سینما تغییری نسبت به چند سال اخیر نکرده است. درآمد گیشه و فروش بلیت (حدود ۵۰۷ میلیون بلیت که ۹۵/۵ میلیونش متعلق به «اونجرز: بازی پایانی» بود) با اختلاف ۴/۱ درصد کمتر از تابستان سال گذشته (حدود ۵۲۸/۷ میلیون بلیت که ۷۲ میلیونش متعلق به «اونجرز: جنگ اینفینیتی» بود) است. پس، در حالی آمارِ تعداد بلیتهای فروختهشده نسبتا تغییر نکرده باقی مانده که سینماروها دارند بخشِ قابلتوجهای از پولشان را روی تعداد کمی از فیلمها خرج میکنند. چهار اکران دیزنی و «مرد عنکبوتی: دور از خانه» با مجموع ۲ میلیارد و ۷۶۵ میلیون دلار فروش، پنج فیلم برتر تابستان را تشکیل میدهند که برابر با ۵۸/۸ درصد کلِ سهم باکس آفیسِ خانگی است؛ اتفاقی که بیسابقه است. حتی با وجود موفقیتهای بزرگی مثل «جان ویک ۳» و «هابز و شاو» و حتی با وجود اخبار خوبی مثل «دیروز» و «بدرود»، باز سینماروها اکثر وقتشان را با ابرقهرمانان مارول و سفرهای نوستالژیکِ دیزنی در سینماها سپری میکنند.
اگرچه بررسی وضعیتِ تابستانِ سال بعد خیلی خیلی زود است، اما حالا که پروندهی تابستانِ ۲۰۱۹ را بستهایم، وقت این است تا نیمنگاهی به تابستانِ سال بعد انداخته و ببینیم چه انتظاری میتوانیم از تابستانِ ۲۰۲۰ داشته باشیم. دیزنی شاید تابستانِ ۲۰۱۹ را با تصاحب بیش از ۵۰ درصد از سهم بازار برنده شده باشد، اما تابستان سال بعد باتوجهبه اینکه اکرانهای دیزنی احتمالا کوچکتر و اکرانهای رقبایش خیلی بزرگتر خواهند بود، به همان اندازه که متفاوت است، به همان اندازه هم جالب خواهد بود. این حرفها به این معنی نیست که دیزنی در تابستان ۲۰۲۰ قرار است عملکردِ ضعیفی داشته باشد. «بلک ویدو» (که تابستان را در اول ماه می آغاز خواهد کرد) در صورتی که بتواند چیزی که «اونجرز: بازی پایانی» (۳۵۶ میلیون دلار) در آخرهفتهی افتتاحیهاش کسب کرد را به دست بیاورد، به موفقیتِ هیولاوارانهای تبدیل خواهد شد. باتوجهبه بودجهی این فیلم، میتوانیم حدس بزنیم که در صورتی که این فیلم بتواند در کل دورهی اکرانش به اندازهی افتتاحیهی جمعه تا دوشنبهی «بازی پایانی» (۲۵۸ میلیون دلار) یا حتی جمعه تا دوشنبهی «بلک پنتر» (۲۴۲ میلیون دلار) بفروشد، دیزنی از آن راضی خواهد بود. فیلم بعدی دیزنی در تابستان ۲۰۲۰، «آرتمیس فاول» (Artemis Fowl) در بیست و نهم میخواهد بود. از سوی دیگر یونیورسال «سریع و خشن ۹» را در آخرهفتهی روز یادبود، در همان آخرهفتهای که «سریع و خشن ۶» را به ۲۳۸ میلیون دلار فروش خانگی و ۷۸۸ میلیون دلار فروش جهانی در سال ۲۰۱۳ رساند، اکران میکند. «سریع و خشن ۹» یکی از دو فیلم بزرگی که یونیورسال برای تابستانِ سال بعد در نمک خوابانده است. سه سال فاصلهای که بین این فیلم و قسمتِ اصلی قبلی مجموعه افتاده است ممکن است باعثِ افزایش محبوبیت و انتظارِ سینماروها برای دام تورتو و خانوادهاش شده باشد. اینکه «سریع و خشن ۹» به کارگردانی جاستین لین میتواند عملکردی به خوبی دو قسمتِ قبلی داشته باشد یا اینکه میتواند بدون عبور از درآمدِ ۲۰۰ میلیون دلار در خانه، از مرز یک میلیارد (یا حتی ۹۰۰ میلیون دلار) فروشِ جهانی عبور کند معلوم نیست، اما این فیلم قرار است به یکی از کلهگندههای تابستانِ ۲۰۲۰ در گیشهی خارجی تبدیل شود. دیگر فیلمهای مهم تابستانِ سال بعد انیمیشن بعدی «باب اسفنجی»، محصولِ پارامونت (فیلم قبلی ۳۲۵ میلیون دلار در سال ۲۰۱۵ فروخت)، «قانونا بلوند ۳» (Legally Blonde)، محصول امجیام و قسمتِ جدید «اره» (Saw)، به تهیهکنندگی کریس راک خواهند بود؛ اینکه قسمتِ جدید «اره» دنبالهی فیلم قبلی خواهد بود یا این مجموعه را ریبوت خواهد کرد معلوم نیست، اما چیزی که مشخص است این است که این فیلم مجموعِ درآمد این مجموعهی جریانساز را به فراتر از یک میلیارد دلار در دنیا خواهد رساند. ماه ژوئن اما با «واندر وومن ۱۹۸۴»، در همان آخرهفتهای که قسمت اول فیلم پتی جنکینز سه سال پیش اکران شده بود روی پردهی سینماها خواهد رفت. در حالت عادی این فیلم باید حکم یکی از آن دنبالههایی که تمام رکوردهای نشکستهی فیلم اول را میشکند داشته باشد، ولی مشکل این است که قسمت اول «واندر وومن» با کسب ۴۱۲ و نیم میلیون دلار، تمام رکوردهای ممکن را شکست و این مجموعه را در همان تلاش اول به نهایتِ موفقیتهایش رساند.
مجموع درآمد ۶۱۱ میلیون دلاری سونی در تابستانِ امسال در مقایسه با مجموع درآمد ۳۴۷ میلیون دلاریاش در تابستان سال قبل، از صدقهسری درآمدِ «مرد عنکبوتی: دور از خانه» (۳۷۹ میلیون دلار) است
قسمت اولِ «واندر وومن» پشت سر «نیرو برمیخیزد» و «شرک ۲»، حکم بادوامترین فیلمِ تاریخ که با ۱۰۰ میلیون دلار افتتاحیه اکران شده است را داشت. اگر این دنباله که کریستن ویگ را در نقش چیتا خواهد داشت، به اندازهی قسمت اول با استقبالِ منتقدان قرار بگیرد، نمیتوان هیچ سناریوی دیگری را به جز مورد استقبال قرار گرفتنش توسط طرفداران پیشبینی کرد. «واندر وومن ۱۹۸۴» این شانس را دارد تا به فیلم برتر تابستانِ ۲۰۲۰ در گیشهی خانگی تبدیل شود، اما سؤال این است که آیا علاقهی جدید چین به سینمای ابرقهرمانی («واندر وومن» ۹۵ میلیون دلار در چین فروخت، اما «کاپیتان مارول» ۱۵۴ میلیون دلار از چین کسب کرد) میتواند به این فیلم کمک کند تا به ۹۰۰ میلیون دلار فروشِ جهانی نزدیک شود یا حداقل عملکرد احتمالی ضعیفش در آمریکای شمالی را جبران کند یا نه. فیلم بعدی تابستان ۲۰۲۰، «کندیمن» (Candyman)، محصول یونیورسال است که روی کاغذ برنده به نظر میرسد. این فیلم که جوردن پیل یکی از نویسندگان و تهیهکنندگانش است، حکم یکی از آن دنبالههای «سالها بعد از قسمت قبلی» در مایههای «نیرو برمیخیزد» و «هالیووین ۲۰۱۸» را دارد که این روزها حسابی روی بورس هستند. فیلم بعدی اما «بر بلندیها» (In the Heights)، محصول یونیورسال است. ساختهی جان چو که اقتباسی از یک نمایشِ برادوی دربارهی یک خانوادهی اسپانیاییزبانِ آمریکایی است، میتواند به یک موفقیتِ غافلگیرکنندهی دیگر در مایههای «آسیاییهای خرپول» به کارگردانی خود جان چو از سال گذشته تبدیل شود. اکرانِ مهم بعدی ساختهی جدید جاد آپاتو در یک کمدی نیمهخودزندگینامهای است که برای نمایش در نوزدهم ژوئن برنامهریزی شده است. از آنجایی که جاد آپاتو از زمان «فاجعه» (Trainwreck) تاکنون هیچ فیلمی کارگردانی نکرده است، این فیلم را بهطور اتوماتیک به یک رویدادِ کمدی تبدیل میکند. یکی از موردانتظارترین بلاکباسترهای تابستان ۲۰۲۰ «تاپ گان: موریک» (Top Gun: Maverick)، محصول پارامونت است که توسط جوزف کوسینسکی، سازندهی فیلمِ تحسینشدهی «تنها شجاعان» (Only the Brave) کارگردانی میشود؛ نامی که باعث میشود انتظار چیزهای خوبی را از جدیدترین فیلمِ اکشنِ تام کروز داشته باشیم و امیدوار باشیم تا بتواند تا جای خالی «مأموریت غیرممکن» را برایمان پُر کند. اینکه «تاپ گان: موریک» از لحاظ کیفی در بین «بلید رانر ۲۰۴۹»ها قرار میگیرد یا «نیرو برمیخیزد»ها معلوم نیست، اما این فیلم حکم بهترین امیدِ پارامونت برای دستیابی به یک موفقیتِ بزرگ در تابستانِ سال بعد را دارد. «روح» (Soul)، به کارگردانی پیتر داکتر درکنار «به پیش» (Onward) در ماه مارس، دومین فیلمِ اورجینالِ استودیوی پیکسار در سال بعد خواهد بود که در نوزدهم ژوئن روی پردهی سینماها خواهد رفت. «مرد آزاد» (Free Guy) به کارگردانی شاون لِوی، رایان رینولدز را در نقشِ یک کارمندِ بانک دارد که متوجه میشود یکی از کاراکترهای غیرقابلبازیِ درون یک بازی ویدیویی است. فاکس امید بزرگی به این فیلم درکنار «زنی در پنجره» (Woman in the Window) با بازی ایمی آدامز (۱۵ می) بسته است. این اکشن/کمدی در سوم ژوئیه درکنار «مینیونها: ظهورِ گرو» (Minions: The Rise of Gru)، محصول یونیورسال و ایلومینیشن اکران خواهد شد؛ آیا «ظهور گرو» که حکم دنبالهی «من نفرتانگیز» و دنبالهی «مینیونها» را دارد، به سرنوشتِ «آنابل به خانه میآید» دچار شده و به کمدرآمدترین فیلم مجموعهِ «من نفرتانگیز» تبدیل شود؟
به احتمال زیاد نه، اما حتی اگر این فیلم با افت فروشِ «آنابل ۳» (۲۲۳ میلیون دلار) در مقایسه با قسمت اول «آنابل» (۲۵۶ میلیون دلار) مواجه شود، افت فروشی مشابهی آن در مقایسه با «من نفرتانگیز ۲» (۹۷۰ میلیون دلار)، کماکان «ظهور گرو» را به ۸۴۱ میلیون دلار فروش جهانی میرساند. «من نفرتانگیز ۳» در حالی با استقبالِ ضعیف منتقدان روبهرو شد و در حالی فقط از ۲۰ درصدِ سروصدای رسانهای مجانی «واندر وومن» بهره میبرد که به جمعِ پرفروشترین فیلمهای سال ۲۰۱۷ راه پیدا کرد. اکرانِ بعدی تابستانِ ۲۰۲۰ دنبالهی بدون نام «شکارچیان ارواح» به کارگردانی جیسون ریتمن (دهم ژوئیه) است که قرار است تا شکستِ ریبوت «شکارچیان ارواح» توسط پاول فیگ را درست کند. تماشای تلاشِ این فیلم برای تبدیل کردنِ «شکارچیان ارواح» به یک برندِ پولساز جالب خواهد بود، اما اگر این فیلم هم درآمدِ ۱۲۶ میلیونی خانگی و ۲۲۹ میلیونی جهانی فیلم قبلی را تکرار کند تعجب نکنید؛ با این تفاوت که این بار با بودجهای که بهجای «مرد عنکبوتی: دور از خانه»، به «ونوم» نزدیکتر خواهد بود. دیگر بلاکباسترِ بزرگِ ماه ژوئیه «تنت» (TENET)، محصول برادران وارنر خواهد بود که انتظارات چیزهای بزرگ و خوبی از جدیدترین ساختهی برادران وارنر میرود. ظاهرا با یک فیلم جاسوسی طرفیم که شاملِ المانهای سفر در زمان میشود و امثال جان دیوید واشنگتن، رابرت پتیسون، الیزابت دبیکی و طبق معمول مایکل کین را در گروهِ بازیگرانش دارد. این فیلم برای اکران در هفدهم ژوئیه برنامهریزی شده که باتوجهبه عملکردِ عالی «هری پاتر ۵، ۶ و ۸»، «شوالیهی تاریکی»، «شوالیهی تاریکی برمیخیزد»، «اینسپشن»، «دانکرک» و «احضار»، چارچوبِ زمانی خوبی برای برادران وارنر و نولان بوده است. دیگر اکرانهای بزرگِ ژوئیه فیلم سینمایی سریالِ «باب برگرز» (Bob's Burgers) و قسمت بعدی مجموعه «پاکسازی» هستند که حکم بزرگترین علامت سؤالهای تابستانِ سال بعد را دارند. حالا که به نظر میرسد سونی و مارول از هم جدا شدهاند، «موربیوس» (Morbius)، دومینِ فیلم سونی در دنیای مرد عنکبوتی در جایگاه مهمتری در مقایسه با قبل قرار گرفته است و وظیفهاش این است تا ثابت کند که موفقیتِ «ونوم»، یک اتفاقِ منحصربهفرد و شانسی نبود. اگرچه کاراکترِ موربیوس به اندازهی ونوم معروف نیست و اگرچه جرد لتو هم به اندازهی تام هاردی محبوب نیست، اما همانطور که اکثر تحلیلگران و سینماروها دربارهی سرنوشتِ «ونوم» اشتباه کردند، «موربیوس» هم در سی و یکم ژوئیه میتواند همه را شگفتزده کند.
در تابستانِ ۲۰۲۰، «سفر جنگلی» (Jungle Cruise) را با بازی دواین جانسون و اِمیلی بلانت داریم که دیزنی امیدوار است به «دزدان دریایی کاراییبِ» بعدیشان تبدیل شود
از سوی دیگر «سفر جنگلی» (Jungle Cruise) را با بازی دواین جانسون و اِمیلی بلانت داریم که دیزنی امیدوار است به «دزدان دریایی کاراییبِ» بعدیشان تبدیل شود. مهمترین سوالی که این روزها دور و اطرافِ دیزنی میچرخد این است که آیا آنها میتوانند منهای فیلمهای لوکاسفیلم، مارول و پیکسار، به موفقیتهای منحصربهفردِ خودشان دست پیدا کنند یا نه و «سفر جنگلی» حکم مهمترین تلاشِ دیزنی برای پاسخ دادن به این سؤال را دارد. بزرگترین اکرانِ ماه آگِست میتواند «بیل و تد با موسیقی روبهرو میشوند» (Bill & Ted Face the Music)، محصول یونایتد آرتیست ریلیزینگ باشد. این دنباله که الکس وینتر و کیانو ریوز را بهعنوانِ ستارگان اصلیاش دارد. دیزنی در حالی «یکی و آن هم ایوان» (The One and Only Ivan) که اقتباسی از رُمانی به همین نام دربارهی یک گوریل و چند حیوان دیگر که در یک مرکز خرید در اسارت زندگی میکنند است و آنجلینا جولی را بهعنوان ستارهی اصلیاش را دارد که سونی هم «اتاق فرار ۲» (Escape Room 2) را عرضه خواهد کرد. تمام اینها به چه معنایی است؟ اولین چیزی که معلوم است این است که احتمالا دیزنی به فرمانروای تابستانِ ۲۰۲۰ تبدیل خواهد شد یا حداقل با چنین اختلافِ وحشتناکی، اکثرِ سهمِ بازار را به چنگ نخواهد آورد. «بلک ویدو» عملکردِ قدرتمندی خواهد داشت، «روح» هم همینطور و انتظار میرود که «سفر جنگلی» هم به اندازهی تریلرهای هیچکاکی ژائومه کولت-سرا خوب باشد. تمام این فیلمها بهعلاوهی «ایوان» و «آرتمیس فاول» میتوانند بدون رسیدن به درآمدِ ۸۵۸ میلیون دلاری خانگی «اونجرز: بازی پایانی» موفق شوند. اگر آنها در حد انتظارات و خرج و مخارجشان ظاهر شوند، مشکلی نخواهد بود. از سوی دیگر «سریع و خشن ۹» و «مینیونها ۲»، یک میلیاردیترین فیلمهای تابستانِ ۲۰۲۰ به نظر میرسند. همچنین به نظر میرسد که برادران وارنر در حالی آماده است تا با «واندر وومن ۱۹۸۴»، «بر بلندیها» و «تنت»، گیشهی خانگی را به تصاحبِ خودش در بیاورد که هر سه فیلم شانسِ بالایی برای موفقیت در کشورهای خارجی هم دارند. در همین حین، در حالی امیدواریم که «تاپ گان ۲» و «باباسفنجی ۳»، به فیلمهای موفقی برای پارامونت تبدیل شوند که خیلی دوست دارم «اره» هم با قسمتِ جدیدش، شکوه گذشتهاش را باز پس بگیرد. از آنجایی که سونی بزرگترین بلاکباسترهایش («مرد عنکبوتی: دور از خانه» و «جومانجی ۳» را امسال عرضه کرد)، پس، در تابستانِ سال بعد شاهدِ نبردی سه طرفه بین دیزنی، یونیورسال و برادران وارنر خواهیم بود. اگر بخواهیم پرفروشترین فیلمهای تابستانِ سال بعد را حدس بزنیم، در حالی باید از بین دو فیلم از دیزنی («بلک ویدو» و «روح»)، دو فیلم از برادران وارنر («واندر وومن ۱۹۸۴» و «تنت») و دو فیلم از یونیورسال («سریع و خشن ۹» و «مینیونها ۲») انتخاب کنیم که «تاپ گان ۲» و «سفر جنگلی» هم حکم فیلمهایی که غنائم باقیمانده از نبردِ آنها را جمعآوری خواهد کرد را خواهند داشت.
اما اگر از پیشبینی تابستانِ سال بعد بگذریم، به یکی از مهمترین اخبارِ هفتهی گذشته میرسیم: «ماتریکس ۴». هفتهی گذشته خبر رسید که «ماتریکس» قرار است صاحبِ یکی از آن دنبالههای «نیرو برمیخیزد»وار شود. لانا واچوفسکی در حالی کارگردانی و نویسندگی «ماتریکس ۴» را برعهده دارند که لیلی واچوفسکی ظاهرا نقشی در آن نخواهد داشت. کیانو ریوز و کری آن ماس هم در نقشِ نئو و ترینیتی با وجود مرگشان در پایانِ «ماتریکس: انقلابها»، در این فیلم حضور خواهند داشت. تصمیمی که از لحاظِ عملکردِ مالی فیلم در گیشه تصمیم مطمئنتری در مقایسه با ریبوت کردنِ مجموعه با یک نئوی جدید با کسی مثل مایکل بی. جوردن است. هالیوود هماکنون در موقعیتی است که ریبوت کردن و بازسازی کردن «ماتریکس»، اتفاقِ محتملتری در مقایسه با ساخته شدنِ ماتریکسِ بعدی سینما است. این موضوع به همان اندازه که تقصیرِ استودیوهاست، تقصیرِ سینماروهایی که چیزهای آشنا را به چیزهای اورجینال ترجیح میدهند صدق میکند. فیلمهایی مثل «نیرو برمیخیزد»، «کرید»، «دنیای ژوراسیک»، «مد مکس: جادهی خشم» و «هالووین» به صنعت نشان دادند که دنبالههایی که ادامهدهندهی داستانِ فیلمهای قبلی مجموعهها از سالها قبل هستند، پولسازتر از دنبالههایی که مجموعههای اصلی را نادیده میگیرند هستند. «ماتریکس» در سال ۱۹۹۹ به این دلیل به رویدادِ غولآسایی تبدیل شد چون حکم یک نفسِ تازه را داشت. اما «ماتریکس ۴» احتمالا به این دلیل موفق خواهد شد چون برای سینماروها آشنا خواهد بود و مورد توجهی سینماروهایی قرار خواهد گرفت که اگرچه عمیقا عاشقِ دنیای «ماتریکس» نیستند، اما مشتاقِ تماشای داستانهای جدیدِ نئو و ترینیتی هستند. اعلام خبر ساختِ «ماتریکس ۴» اما باعث شد تا به سه سؤال فکر کنیم؛ سه سوالی که باید صبر کنیم و ببینیم این فیلم چه جوابی برای آنها خواهد داشت؛ سؤال اول این است که آیا «ماتریکس» دوباره میتواند به مجموعهِ بزرگِ بعدی برادران وارنر تبدیل شود؟ عدم ریبوت کردنِ «ماتریکس» با بازیگران جدید به همان اندازه که به خاطر روندِ جدید دنبالهسازی هالیوود است، به همان اندازه هم بهدلیلِ نیاز برادران وارنر به یک مجموعهی بزرگِ جدید در زرادخانهاش است. «پوکمون: کاراگاه پیکاچو» اگرچه نسبتا موفق بود (۴۳۱ میلیون دلار اما از ۱۵۰ میلیون دلار بودجه)، اما آغازگرِ باشکوه یک مجموعهِ جدید نبود. «گودزیلا: پادشاه هیولاها» آنقدر بد ظاهر شد (۳۸۵ میلیون جهانی در مقایسه با درآمد ۵۲۹ میلیونی «گودزیلا» از ۱۷۰ میلیون دلار بودجه) که سرنوشتِ دنیای سینمایی هیولایی لجندری بعد از «کونگ علیه گودزیلا» در هالهای از ابهام قرار دارد. چنین چیزی دربارهی «لگو مووی ۲» که درآمد جهانی کمتری (۱۹۱ میلیون دلار) در مقایسه با انیمیشنِ اورجینالِ خودِ برادران وارنر یعنی «پاکوچیک» (۲۱۴ میلیون دلار) داشت نیز حقیقت دارد. «جانوران شگفتانگیز: جرایم گریندلوالد» با چنان استقبالِ ضعیفی از سوی منتقدان و طرفداران مواجه شد و چنان عملکرد بدی در آمریکای شمالی (۱۵۵ میلیون دلار خانگی / ۶۵۵ میلیون دلار جهانی) که سومین فیلم مجموعه (از پنج فیلمِ برنامهریزیشده) ممکن است به سرنوشتِ «دارک فینیکس» یا «واگرا: همپیمان» (The Divergent: Allegiant) دچار شده و طوری شکست بخورد که کلِ مجموعه را بهطرز غیرقابلدرمانی زمین بزند.
قابلذکر است که برادران وارنر سالِ بینظیری را در جریانِ سالِ ۲۰۱۸ با فیلمهای بزرگ و کوچکی مثل «ردی پلیر وان» (۵۸۳ میلیون دلار)، «مِگ» (۵۳۰ میلیون دلار)، «ستارهای متولد میشود» (۴۲۴ میلیون دلار)، «هشت یار اوشن» (۲۹۸ میلیون دلار)، «آسیاییهای خرپول» (۲۳۸ میلیون دلار) و غیره تجربه کرد. اگرچه احتمال دارد که دنبالهی برخی از آنها ساخته شود، اما این فیلمها الزاما با هدفِ آغاز کردن یک مجموعه ساخته نشده بودند. این در حالی است که «آن: فصل دوم» هم در حالتِ طبیعی با قسمت دوم به پایان خواهد رسید و به نظر نمیرسد باید انتظارِ «آن: فصل سوم» را داشته باشیم. از همین رو، در حال حاضر دوتا از آخرین و بزرگترین مجموعههای برادران وارنر دنیای سینمایی «احضار» (که «آنابل به خانه میآید» با کسب ۲۲۷ میلیون دلار از ۲۷ میلیون دلار بودجه به ضعیفترین قسمتش در گیشه تبدیل شد) و دنیای سینمایی ابرقهرمانیاش. اگرچه «آکوآمن» به یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار فروشِ جهانی دست یافت و انتظار میرود که «واندر وومن ۱۹۸۴» هم به یکی از پُرفروشترین فیلمهای سال بعد تبدیل شود، اما برندِ فیلمهای دیسی در حال حاضر ارائهکنندهی فیلمهای کوچکتری مثل «جوکر»، «شزم» و «پرندگان شکاری» است که درآمدشان در حد درآمدِ بهترین فیلمهای مجموعهی «احضار» است. دنیای سینمایی دیسی حداقل فعلا به جایگزینِ سری «هری پاتر» بهعنوان مگافیلمهای تضمینشدهای که تا چندین سال برادران وارنر را تأمین میکند تبدیل نشده است. برادران وارنر از سال ۲۰۰۱ تا سال ۲۰۱۴ در قالب هشت فیلم مجموعهی «هری پاتر»، دو دنبالهی «ماتریکس»، سهگانهی «شوالیهی تاریکی» و شش فیلمِ مجموعهی «سرزمین میانه»ی پیتر جکسون، از روندِ مداوم و بیتوقفِ بلاکباسترهای بیسابقهای بهره میبرد. این در حالی بود که آنها همزمان قادر بودند تا مردم را برای فیلمهای اورجینالِ تحسینشدهشان مثل «خماری»، «اینسپشن» و «جاذبه» به سینماها بکشانند. بنابراین سؤال این است که آیا «ماتریکس ۴» میتواند در دورانی که برادران وارنر در وضعیتِ باثبات و مطمئنی در زمینهی داشتنِ مجموعههایی که بتواند روی آنها حساب باز کند قرار ندارند، به مجموعهِ جدیدی برایشان تبدیل شود. اما دومین سوالی که «ماتریکس ۴» باید به آن پاسخ بدهد این است که درجهبندی سنی بزرگسال خواهد داشت یا کودکپسندانه؟ اگرچه فیلمهای «ماتریکس» بهطرز بیپروایی خشن نبودند، اما شاملِ المانهای بزرگسالانه میشدند؛ درست مثل خیلی از فیلمهای هالیوود در دورانِ قبل از «ماتریکس». اما در دورانِ پسا-«ماتریکس» درجهبندی سنی کودکپسندانه به درجهبندی سنی دلخواهی استودیوها تبدیل شده است. وقتی در نقطهی اوجِ «ماتریکس»، نئو و ترینیتی درحالیکه لباسهای چرمی خفن به تن دارند، به مصاف با ماموران پلیس و نگهبانان رفته و آنها را قتلعام میکنند، از این سکانس بهعنوان دلیلِ تیراندازی مدرسهی کلومباین که چند هفته بعد از افتتاحیهی فیلم اتفاق افتاد استفاده کردند.
با اینکه «ماتریکس» هیچ ارتباطی به این تیراندازی نداشت، ولی با این وجود، دولت هالیوود را تهدید به تصویب لاحیهای که تبلیغاتِ فیلمهای بزرگسالانه را محدود میکرد کرد. در همین حین، هالیوود پتانسیلِ کسب پولِ بیشتر از گیشهی جهانی را ازطریق عرضهی اکشنهای فانتزی کودکپسندانه («ارباب حلقهها»، «مرد عنکبوتی»، «دزدان دریایی کاراییب» و غیره) کشف کرد. تمام اینها دست به دست هم دادند تا سهگانهی «ماتریکس» به سرانجامِ غیررسمی اکشنهای پرخرجِ بزرگسالانه تبدیل شود. «آزاد زندگی کن یا سخت بمیر» و دو فیلم اخیر «ترمیناتور» با درجهبندی سنی کودکپسندانه عرضه شدند و حتی فیلمهایی مثل «ربودهشده» و «شب پرام» که بهطرز سفت و سختی خشن بودند، بهگونهای تدوین شدند که درجهبندی سنی کودکپسندانه دریافت کنند. بنابراین میتوان دنیایی را تصور کرد که «ماتریکس ۴» با نبردهای بدون خون و با کمترین بددهنی و خون و خونریزی عرضه شود. با این وجود، در سالهای اخیر هالیوود با فیلمهایی مثل «پنجاه طیف گری» (۵۷۵ میلیون دلار)، «ددپول» (۷۸۳ میلیون دلار) و «آن» (۷۰۰ میلیون دلار) متوجه شده است که درجهبندی سنی بزرگسال، آن هیولای ترسناکی که در گذشته بود نیست و اتفاقا این درجهسنی میتواند فیلمهای بهخصوصی را در میان دریایی از فیلمهای کودکپسندانه، به رویدادهای منحصربهفرد و جذابی برای سینماروها تبدیل کند. تازه اگر برادران وارنر قصد دارد تا روی نوستالژی سرمایهگذاری کند، پس طرفدارانِ قدیمی «ماتریکس» آنقدر بزرگ هستند که قادر به خریدنِ بلیتِ یک فیلم بزرگسالانه باشند. اما همزمان درجهبندی سنی کودکپسندانه به طرفدارانِ بزرگسال اجازه میدهد تا بچههایشان را هم با خود به سینما بیاورند و از خرج و مخارجِ مربوطبه استخدامِ پرستارِ بچه جلوگیری کنند. سومین سوالی که «ماتریکس ۴» باید به آن جواب بدهد این است که استقبالِ نه چندان قوی دنبالههای «ماتریکس» چه تاثیری روی آن خواهد گذاشت؟ این سؤال به اندازهی سؤالِ «چگونه نئو و ترینیتی از مرگ باز خواهند گشت؟»، مهم است. «ماتریکس ۴» چقدر به دنبالههای دوم و سوم شبیه خواهد بود؟ «ماتریکس: بارگزاری مجدد» با وجود دریافتِ نقدهای قوی، با استقبال گرمی از سوی مخاطبان روبهرو نشد. بنابراین، اگرچه فیلم اکرانش با افتتاحیهی عالی ۱۳۴ میلیون دلاری در سال ۲۰۰۳ آغاز کرد و درآمد ۹۱ میلیون دلاریاش در آخرهفتهی دومِ اکرانش تا زمان «ددپول» در ۱۳ سال بعد، بزرگترین درآمد هفتهی دومِ تاریخ برای یک فیلم بزرگسالانه حساب میشد و اگرچه آن فیلم به ۲۷۸ میلیون دلار درآمد خانگی و ۷۴۲ میلیون دلار درآمد جهانی دست پیدا کرد، اما در عوض «ماتریکس: انقلابها» بهای عدم علاقهی طرفداران به قسمت دوم را پرداخت کرد. «انقلابها» به فقط ۱۳۸ میلیون دلار فروشِ خانگی و ۴۲۴ میلیون دلار فروشِ جهانی دست یافت. به عبارت دیگر دنبالههای «ماتریکس» به همان اندازه مورد احترام قرار میگیرند که پیشدرآمدهای «جنگ ستارگان» مورد احترام قرار میگیرند. با این وجود، هر دو دنباله از پروداکشنِ قویای بهره میبرند و شاملِ برخی از سکانسهای اکشنِ کلاسیکِ تاریخ ژانر هستند و بحثهای فلسفیشان هم نسخهی پُرملاتتر همان بحثهایی هستند که طرفداران ادعا میکردند که دربارهی قسمت اول دوست داشتند. «ماتریکس»ها شاملِ دو فاز میشوند؛ یک فاز مربوطبه بحثهای تماتیک و فلسفیاش میشود و یک فازش هم شامل کونگفوبازیها و تیراندازیها و ظاهرِ خفنش میشود. سؤال این است که «ماتریکس ۴» کدام حالت را انتخاب خواهد کرد؛ آیا دنبالهی جدید با هدفِ جلب نظر کسانی که قسمت اول «ماتریکس» را دوست داشتند ساخته میشود یا سعی میکند تا به کسانی که دنبالهها را دوست داشتند هم احترام بگذارد؟
نظرات