گزارش باکس آفیس: آیا «ترمیناتور» جدید به سرنوشت تاریک «دارک فینیکس» دچار خواهد شد؟
گزارشِ باکس آفیسِ این هفته را با «کلاهبرداران» (Hustlers)، محصولِ استودیوی استیایکس اینترتینمنت شروع میکنیم که اگرچه صدر جدولِ این هفته را به دست نیاورد، اما بدونشک برندهی واقعی این هفته بود و با بهره بُردن از بازیگرانِ زنش در نقشهای اصلی به رویدادِ سینمایی این آخرهفته هم تبدیل شد. این کمدی/درامِ پُرسروصدا و تحسینشده، به رقاصهایی میپردازد که بعد از نابودی کار و کاسبیشان بهدلیلِ رکودِ اقتصادی سال ۲۰۰۸، رو به کلاهبرداری و سرقت میآورند. «کلاهبرداران» اکرانش را با کسب ۳۳ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار آغاز کرد که آن را حتی با احتساب نرخ تورم در جایگاه اول بهترین افتتاحیههای کارنامهی جنیفر لوپز قرار میدهد. این افتتاحیه همچنین بالاتر از افتتاحیهی ۲۰ میلیون دلاری «وارونه» (The Upside) و افتتاحیهی ۲۳ میلیون و ۶۰۰ هزار دلاری «مامانهای بد»، در جایگاه اولِ بهترین افتتاحیههای تاریخِ شرکتِ استیایکس هم جای میگیرد. درواقع «کلاهبرداران» در بین تمام فیلمهایی که شاملِ زنان رنگینپوست در نقشهای اصلی میشود، بهترین افتتاحیه را در اختیار دارد. در مقایسه، «مسافرتِ دختران» (Girls Trip) در ژوئیه ۲۰۱۷ در حالی به ۳۱ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار افتتاحیه دست یافت که «منتظرِ بازدم ماندن» (Waiting to Exhale) در سال ۱۹۹۵ به ۱۴ میلیون دلار افتتاحیه در جریانِ آخرهفتهی بلندِ کریسمس دست یافت که به نرخ امروز چیزی حدود ۲۹ میلیون دلار حساب میشود. البته متاسفانه فیلمهای بزرگِ زیادی با محوریتِ زنانِ رنگینپوست وجود ندارد. پس بهجای این دو بهعلاوهی «اشخاص پنهان» (۲۳ میلیون دلار در ژانویه ۲۰۱۷)، با فهرستِ بسیار کوتاهی در این زمینه طرف هستیم. «کلاهبرداران» که درکنار جنیفر لوپز، کانستنت وو را بهعنوان دیگر ستارهی اصلیاش دارد، یک فیلم بزرگسالانهی با گروهِ بازیگرانِ زنمحور است که به خوبی از برندِ جنیفر لوپز و محبوبیتِ بازیگرِ آسیایی/آمریکاییاش بهعنوانِ بازیگرِ اصلی سریالِ تلوزیونی پُرطرفدارِ «تازه رسیده» (Fresh Off the Boat) در پنجِ سال گذشته استفاده کرد تا مردم را به سینماها بکشاند. استودیوی استیایکس هم «کلاهبرداران» را درست مثل «مامانهای بد»، «مسافراتِ دختران» و «هشت یار اوشن»، بهعنوانِ «رویداد سینمایی امسال برای زنانِ بزرگسال» تبلیغات کرد. تنها نکتهی کنجکاویبرانگیزِ اکرانِ این فیلم، امتیازِ B منفیاش از تماشاگرانش است. بااینحال، اگر «موروثی» (Hereditary) میتواند با وجود کسب امتیازِ D منفی از تماشاگران، سه برابر افتتاحیهاش بفروشد، دلیلی ندارد که زیادی نگرانِ «کلاهبرداران» شویم. قابلذکر است که «کلاهبرداران» تا زمانِ اکران «مالفیسنت: بانوی شیطان» در هجدهم اکتبر، تنها فیلم لایو اکشنِ بزرگِ زنمحور سینما خواهد بود. البته که احتمال دارد هفتهی بعد فیلم سینمایی «دانتان ابی» (Dontown Abbey) موفق شود، اما به احتمال زیاد با فیلمی که مخصوص طرفدارانِ این سریال است روبهرو خواهد شد و هرچقدر هم بزرگ باشد، تاثیری روی رقابت نخواهد گذاشت. درواقع شگفتزده خواهیم شد اگر «کلاهبرداران» دوامِ خوبی را در طولِ ماه آینده، مخصوصا در بین فیلمهای با ستارگانِ مرد مثل «به سوی ستارگان» (برد پیت)، «رمبو: آخرین خون» (سیلوستر استالونه)، «جوکر» و «مرد ماه جوزا» (ویل اسمیت) نداشته باشد. فیلمهای زنمحورِ تحسینشده معمولا به این دلیل که زنانِ بزرگسال نمیتوانند در همان آخرهفتهی افتتاحیه، فرصتی برای دیدنِ فیلم گیر بیاورند، درآمدشان را در طولانیمدت به دست میآورند.
- گزارش باکس آفیس: چرا جدایی مرد عنکبوتی از دنیای سینمایی مارول به نفعِ صنعت است؟
- گزارش باکس آفیس: آیا «ماتریکس ۴» به مجموعه جدیدی برای برادران وارنر تبدیل خواهد شد؟
- باکس آفیس: محاسبه سود و زیان خالص بلاکباسترهای سال ۲۰۱۸
- گزارش باکس آفیس: ویژگی برتر مجموعه «اونجرز» در مقایسه با «جنگ ستارگان» و «سریع و خشن» چیست؟
حتی بازسازی بدنامِ «شکارچیان ارواح» هم موفق شد ۲/۷۹ برابرِ افتتاحیهی ۴۶ میلیون دلاریاش بفروشد و به ۱۲۶ میلیون دلار درآمدِ نهایی برسد. رقمی که آن را در حالی به پُرفروشترین کمدی سالِ ۲۰۱۶ تبدیل کرد که بودجهی ۱۴۴ میلیون دلاریاش آنقدر بزرگ بود که اجازه نداد به موفقیت برسد. اما چه آیندهای برای «کلاهبرداران» بعد از افتتاحیهی ۳۳ میلیونیاش پیشبینی میشود؟ اگر این فیلم عملکردی شبیه به «مسافرتِ دختران» (۱۱۵ میلیون دلار از ۳۱ میلیون دلار افتتاحیه) داشته باشد، اکرانش را با کسب ۱۲۲ میلیون دلار به انتها خواهد رساند. اگر فیلم اکرانی نزدیک به «هشت یار اوشن» (۱۴۰ میلیون دلار از ۴۱ میلیون دلار افتتاحیه) یا «یک لطف ساده» (۵۶ میلیون / ۱۶ میلیون افتتاحیه) یا «زن دیگر» (۸۳ میلیون / ۲۴ میلیون افتتاحیه) داشته باشد، فروشِ نهایی ۱۱۱ میلیون دلاریاش پیشبینی میشود. اما اگر «کلاهبرداران» دوامی به خوبی «مامانهای بد» (۱۱۳ میلیون / ۲۳ میلیون افتتاحیه) داشته باشد، فروشِ نهایی ۱۵۷ میلیون دلاری این فیلمِ بزرگسالانهی ۲۰ میلیون دلاری انتظار میرود. خلاصه اینکه تبدیل شدنِ «کلاهبرداران» به سومین فیلمِ بالای ۱۰۰ میلیون دلاری استودیوی استیایکس محتملتر از نشدنش است. دومین تازهاکرانِ این آخرهفته «سهره» (The Goldfinch) است که با وجودِ نقدهای بسیار ضعیفی که دریافت کرده و فضای ضد-درامِ این روزهای سینما، برای سالنهای خالی از تماشاگر به نمایش درآمد. این فیلمِ بزرگسالانهی دو ساعت و سی دقیقهای که با ۴۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده، نمونهی ایدهآلی از فیلمی است که توانایی زنده ماندن در دورانِ فرمانروایی پلتفرمهای استریمینگ را ندارد. در نتیجه، فیلم اکرانش را با کسب ۲ میلیون و ۶۴۰ هزار دلار افتتاحیه آغاز کرد که آن را به یکی از بدترین افتتاحیههای تاریخ در بین فیلمهایی که در بیش از ۲ هزار سینما اکران شدهاند تبدیل میکند. با اینکه میشود به این فکر کرد که چه اتفاقِ بدی برای این فیلم افتاده یا اینکه استودیو چه کار متفاوتی میتوانست انجام دهد، ولی حقیقت این است که این نوع فیلمها دیگر قادر به دوام آوردن در فضای سینمای امروز نیستند. «سهره» بهعنوانِ فیلمِ بزرگسالانهی دو ساعت و سی دقیقهای حتی اگر بیست و پنج سال پیش هم ساخته میشد، یک سرمایهگذاری ریسکی حساب میشد. بنابراین سؤال این است که چنین فیلمی بدون نقدهای بسیار مثبت، سروصدای اُسکاری و عدم بهره بُردن از ستارهای در حد و اندازهی لئوناردو دیکاپریو چرا اصلا وجودِ خارجی دارد. «سهره» دربارهی مردِ جوانی است که مادرش در بمبگذاری در یک موزه کشته میشود و این اتفاق، زندگیاش را تا بزرگسالی تحتتاثیر قرار میدهد. اگرچه گروه بازیگرانِ «سهره» با وجود کسانی مثل انسل الگورت، نیکول کیدمن، فین وولفهارد، سارا پالسون، لوک ویلسون و جفری رایت، از اشخاصِ شناختهشدهای بهره میبرد، اما هیچکدامشان سوپراستارهایی که قادر به کشیدنِ مردم به سینماها باشند نیستند. به این ترتیب، «سهره» به سومین فیلمِ ضدبلاکباستری شکستخوردهی شرکتِ برادران وارنر در ماه گذشته تبدیل میشود. «سهره» درکنار «کیچن» (۱۵ میلیون دلار از ۳۸ میلیون دلار بودجه) و «نورِ کورکننده» (۱۱ میلیون دلار از ۱۵ میلیون دلار بودجه) قرار میگیرد. دیگر فیلمهای ضدبلاکباستری آیندهی نزدیکِ باکس آفیس، «بروکلینِ بیمادر» (Motherless Brooklyn) با بازی اِدوارد نورتون، تریلر «دروغگوی خوب» (The Good Liar) و درامِ دادگاهی «فقط رحم کنید» (Hust Mercy) هستند که باید دید آیا عملکردِ بهتری نسبت به «سهره» خواهند داشت یا به سرنوشتِ محتومِ آن دچار خواهند شد. ایان مککلن و هلن میرن در حالی میتوانند بازیگرانِ جذابی برای «دروغگوی خوب» باشند که مایکل بی. جوردن و بری لارسن هم میتوانند مردم را برای دیدنِ «فقط رحم کنید» به سینماها بکشانند، اما نباید امیدوار بود. تنها فیلمهای نجاتبخشِ برادران وارنر در سال ۲۰۱۹، دلقکهای قاتلش هستند.
حرف از پنیوایزِ دلقک شد و بیایید نگاهی به فیلمهای قدیمی جدول بیاندازیم و برایتان از «آن: فصل دوم» (It: Chapter Two) بگویم که صدر جدول را با کسب ۴۱ میلیون دلار دیگر برای دومین آخرهفتهی متوالی تصاحب کرد. ساختهی ۷۰ میلیون دلاری برادران وارنر تاکنون ۱۵۳ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار در گیشهی خانگی فروخته است که آن را بالاتر از تمام فیلمهای دنیای سینمایی «احضار» (The Conjuring) و تمام فیلمهای ترسناکِ یونیورسال منهای «هالیووین» (۱۵۹ میلیون دلار)، «ما» (۱۷۵ میلیون دلار) و «برو بیرون» (۱۷۶ میلیون دلار) قرار میدهد. این فیلم تا حالا ۳۲۳ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار در دنیا فروخته است که آن را به جز «راهبه»(۳۶۶ میلیون دلار)، بالاتر از تمام فیلمهای مجموعهی «احضار» جای میدهد. بله، اگرچه «فصل دوم» قرار است درآمدِ کمتری نسبت به قسمتِ اول «آن» (۳۲۷ میلیون در خانه / ۷۰۰ میلیون در دنیا) داشته باشد، اما در مقایسه با هر چیزِ دیگری به جز قسمتِ اولِ خودش، موفقیتِ هیولاوارانهای حساب میشود. این فیلم در دومین آخرهفتهاش با ۵۵ درصد افت فروش مواجه شد که بیشتر از افت فروشِ ۵۱ درصدی قسمت اول است. این افت فروش در حالی به افت فروشِ ۵۴ درصدی «ملاقات» (۲۵ میلیون دلار افتتاحیه) به کارگردانی ام. نایت شیامالان نزدیکتر است که بهتر از افت فروشِ ۶۵ درصدی «راهبه» (۵۳/۸ میلیون دلار افتتاحیه) و افت فروش ۶۶ درصدی «موذی: فصل دوم» (۴۰ میلیون دلار افتتاحیه) است. باتوجهبه نقدهای ضعیفتر، سروصدای رسانهای کمتر، ماهیتِ طبیعی فروشِ پایینترِ دنبالهها در مقایسه با قسمتهای اول و البته حضورِ «کلاهبرداران» بهعنوانِ رقیبِ «فصل دوم»، عملکردِ ضعیفترِ این فیلم در مقایسه با قسمتِ اول با عقل جور در میآید. اگر «رمبو: آخرین خون» یا «به سوی ستارگان» که این آخرهفته اکران میشوند با استقبالِ گستردهای مواجه شوند که هیچی، اما در غیر این صورت، «فصل دوم» تا زمانِ اکرانِ «جوکر»، رقیبِ سرسختی را جلوی خودش نمیبیند. چند هفتهی آینده نشان خواهند داد که آیا «فصل دوم» دوامی شبیه به «ملاقات» (۶۵ میلیون دلار از ۲۵ میلیون دلار افتتاحیه) خواهد داشت یا «هالووین» (۱۵۹ میلیون دلار از ۷۷ میلیون دلار افتتاحیه). در نتیجه، درآمدِ نهایی بین ۱۹۴ تا ۲۳۶ میلیون دلاری «فصل دوم» در گیشهی خانگی پیشبینی میشود. قسمت اولِ «آن»، ۱/۴۹ برابرِ درآمد ۱۰ روزهی ۲۱۸ میلیون و ۸۰۰ هزار دلاریاش فروخت که تکرارِ چنین عملکردی بهمعنی درآمد ۲۳۰ میلیون دلاری قسمتِ دوم خواهد بود. فروشِ نهایی ۴۷۲ میلیون دلاری این فیلم در دنیا پیشبینی میشود که ۶/۷ برابرِ بودجهاش خواهد بود و همزمان احتمالِ ۵۰۰ میلیونی شدنش هم هنوز وجود دارد. در این صورت، «فصل دوم» بین «جنگیر» (۴۴۱ میلیون دلار) و «آن» (۷۰۰ میلیون دلار)، در جایگاه دوم پُرفروشترین فیلمهای ترسناکِ بزرگسالانهی تاریخ قرار خواهد گرفت. قابلذکر است که هر دو فیلم «آن» تاکنون در مجموع یک میلیارد و ۲۳ میلیون دلار از مجموع ۱۱۰ میلیون دلار بودجه کسب کردهاند. اگر «فصل دوم» بتواند به حدود ۵۰۰ میلیون دلار فروشِ نهایی برسد، آن وقت مجموعِ درآمد این دو فیلم به ۵۶۰ میلیون دلار فروشِ خانگی و یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار فروشِ جهانی خواهد رسید. چیزی که مجموعه «آن» را فقط با بهره بُردن از دو قسمت، به یکی از پُرفروشترین فرنچایزهای بزرگسالانهی تاریخ تبدیل خواهد کرد. در آن صورت، «آن» در بین ۱۰ مجموعهی برتری که به مجموعِ بیش از یک میلیارد دلار دست پیدا کردهاند قرار خواهد گرفت.
در بینِ مجموعههای بزرگسالانهی یک میلیاردی، فیلمهای بزرگسالانهی «ترمیناتور» را داریم که در مجموع یک میلیارد و ۳۱ میلیون دلار فروختهاند که شامل «ترمیناتور» (۷۸/۴ میلیون دلار در سال ۱۹۸۴)، «ترمیناتور ۲: روز داوری» (۵۱۹/۸ میلیون دلار در سال ۱۹۹۱) و «ترمیناتور: خیزشِ ماشینها» (۴۳۳ میلیون دلار در سال ۲۰۰۳) میشوند. اگر «ترمیناتور: سرنوشتِ تاریک» که درجهبندی سنی بزرگسال دارد، درآمدِ جهانی خوبی داشته باشد، میتواند مجموعه «ترمیناتور» را منهای «رستگاری» و «جنسیس» در بین پُرفروشترین فیلمهای بزرگسالانهی تاریخ قرار بدهد. در ردهی بعدی، «جان سخت» (۱۴۰/۸ میلیون دلار در سال ۱۹۸۸)، «سختتر بمیر» (۲۴۰ میلیون دلا در سال ۱۹۹۰)، «جان سخت با انتقام» (۳۶۶/۱ میلیون دلار در سال ۱۹۹۵) و «روز خوبی برای جان سخت» (۳۰۴/۷ میلیون دلار در سال ۲۰۱۳) را با مجموعِ یک میلیارد و ۵۱ میلیون دلار داریم. «آزاد زندگی کن یا سخت بمیر» با درجهبندی سنی کودکپسندان هم ۳۸۳ و نیم میلیون دلار در سال ۲۰۰۷ در دنیا فروخت. شش فیلمِ مجموعهی «رزیدنت ایول»، محصولِ سونی در مجموع یک میلیارد و ۲۳۳ میلیون دلار از مجموع ۲۸۸ میلیون دلار بودجه فروختهاند. سهگانهی «پنجاه طیف»، محصولِ یونیورسال یک میلیارد و ۳۱۹ میلیون دلار از مجموع ۱۵۰ میلیون دلار بودجه فروختهاند. هفت فیلمِ بزرگسالانهی «بیگانه»، محصولِ فاکس در مجموع یک میلیارد و ۳۲۸ میلیون دلار فروختهاند. سهگانهی «خماری»، محصول برادران وارنر به یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار دست یافتهاند. اگر ۴۶ میلیون دلاری که «روزی روزگاری ددپول» فروخته را حساب نکنیم، سری «ددپول» هم ۷۸۳ میلیون دلار در سال ۲۰۱۶ و ۷۳۵ میلیون دلار در سال ۲۰۱۸ که در مجموع یک میلیارد و ۵۱۸ میلیون دلار از مجموع ۱۶۸ میلیون دلار بودجه است فروختهاند. سهگانهی «ماتریکس» یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار کسب کردهاند. دنیای سینمایی «احضار» هم با مجموعِ یک میلیارد و ۷۹۴ میلیون دلار فروش از مجموعِ ۱۳۱ میلیون دلار بودجه، در جایگاه اولِ پُرفروشترین مجموعههای بزرگسالانهی تاریخ قرار میگیرد. در صورتی که «ددپول ۳» یا «ماتریکس ۴»، درجهبندی سنی بزرگسالانهشان را حفظ کنند، آن وقت مجموعه «احضار» به پایانِ صدرنشینیاش خواهد رسید. در بین فرنچایزهای بزرگسالانهای که به نزدیکی یک میلیارد دلار رسیدهاند، «کینگزمن» با دو فیلم، ۸۲۵ میلیون دلار فروختهاند که پیشدرآمدِ «کینگزمن» میتواند آن را از مرزِ یک میلیارد دلار عبور بدهد. مجموعه «اره» بعد از هشت فیلم، ۹۷۶ میلیون دلار فروخته است که فیلمِ جدیدِ مجموعه به تهیهکنندگی کریس راک میتواند آن را یک میلیاردی کند. درحالیکه احتمالا هیچوقت «سلاح مرگبار ۵» ساخته نخواهد شد، اما چهار فیلم فعلی این مجموعه تاکنون ۹۵۵ میلیون دلار در مجموع فروختهاند. سری «جان ویک» در حالی میتواند در آینده یک میلیاردی شود که «جنگجوی گرگ ۳» (دنبالهی «جنگجوی گرگ ۲» با ۸۵۴ میلیون دلار) میتواند این مجموعهی ردهبندی سنینشده، اما بسیار خشنِ چینی را درکنار «احضار» و «ماتریکس» جای بدهد.
تنها متر و معیاری که «آن: فصل دوم» خودش را در موقعیتِ دفاعی پیدا میکند، در مقایسه با قسمتِ اولِ «آن» است. «فصل دوم» درست مثل «زندگی مخفی حیوانات خانگی ۲» (۴۲۵ میلیون دلار از ۸۰ میلیون دلار بودجه) و «آنابل به خانه میآید» (۲۲۵ میلیون دلار از ۲۷ میلیون دلار بودجه)، جزو آن دنبالههایی قرار میگیرد که اگرچه در مقایسه با قسمت اولشان که فراتر از انتظارات ظاهر شدند شکست میخورند، اما کماکان چند برابرِ بودجهشان را برمیگردانند. فقط مشکل این است که فروشِ ۵۰۰ میلیون دلاری «فصل دوم» بهجای تکرار درآمد ۷۰۰ میلیون دلاری قسمت اول در صورتی کمتر به چشم میآمد که برادران وارنر چنین سالِ افتضاحی را پشت سر نگذاشته بود. علاوهبر اینکه «لگو مووی ۲» (۱۹۱ میلیون دلار) و «گودزیلا: پادشاه هیولاها» (۳۸۵ میلیون دلار) شکست خوردند، یک سری از فیلمهای اولداسکول آنها هم در سالنهای خالی از تماشاگر به نمایش در آمدند. اگر «لگو مووی ۲» در آمریکای شمالی به جاده خاکی نمیزد و اگر «شزم» (۳۶۴ میلیون دلار) و «کاراگاه پیکاچو» (۴۳۱ میلیون دلار) در بازار چین مورد استقبال قرار میگرفتند، آن وقت «آن: فصل دوم» بهجای اینکه حکمِ اکرانِ نجاتبخشِ وارنر را داشته باشد، حکم دورِ پیروزیشان را میداشت. هرچه هست، به احتمال زیاد تقویم برادران وارنر در سال ۲۰۲۰ با فیلمهایی مثل «گودزیلا علیه کونگ»، «پرندگان شکاری»، «واندر وومن ۱۹۸۴»، «تنت»، «در ارتفاعات»، «شاه ریچارد» و غیره، این شرکت را دوباره به وضعیتِ پایدارش در سال ۲۰۱۸ باز خواهد گرداند. اما از «آن: فصل دوم» که بگذریم، در جایگاه دوازدهم جدول «روزی روزگاری در هالیوود» (Once Upon a Time in Hollywood) را پیدا میکنیم که به ۳۲۹ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار فروش از ۹۰ میلیون دلار بودجه رسید. رقمی که آن را بالاتر از «حرامزادههای لعنتی» (۳۲۱ و نیم میلیون دلار) و پایینتر از «جنگوی زنجیربُریده» (۱۶۲/۸ میلیون دلار / ۴۲۵/۴ میلیون دلار جهانی) در جایگاه دوم پُرفروشترین فیلمهای کوئنتین تارانتینو قرار میدهد. در ردهی ششم، «سریع و خشن تقدیم میکند: هابز و شاو» (Fast & Furious Presents: Hobbs & Shaw) را داریم که به ۱۶۸ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار فروشِ خانگی و ۱۹۶ میلیون دلار فروش در بازار چین دست پیدا کرده که مجموعِ جهانیاش را به ۷۴۰ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار میرساند. این فیلم احتمالا اکرانش را با کسب چیزی بین ۷۶۵ تا ۷۷۰ میلیون دلار در دنیا به اتمام خواهد رساند. راستی، «هابز و شاو» در حالی از مرز ۲۰۰ میلیون دلار فروش در بازار چین عبور خواهد کرد که اولین فیلمِ هالیوودی غیرابرقهرمانی از زمانِ «دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوطکرده» از تابستانِ ۲۰۱۸ تاکنون لقب میگیرد که موفق به انجام این کار شده است. در جایگاه سوم جدول «انجل سقوط کرده» (Angel Has Fallen) را داریم که ۴ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار در چهارمین آخرهفتهاش فروخت و به مجموعِ خانگی ۶۰ میلیون دلار رسید. این فیلم از مجموعِ خانگی ۶۲ و نیم میلیون دلاری «لندن سقوط کرده» عبور خواهد کرد. در ردهی چهارم «پسران خوب» (Good Boys) قرار دارد که با کسب ۴ میلیون و ۲۶۰ هزار دلار در پنجمین آخرهفتهاش، به مجموعِ خانگی ۷۳ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار و مجموعِ جهانی ۹۱ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار رسید. جایگاه پنجم متعلق به «شیر شاه» (The Lion King) است که ۳ میلیون و ۵۵۰ هزار دلار دیگر در خانه و ۱۰ و نیم میلیون دلار دیگر در دنیا فروخت و به مجموعِ خانگی ۵۳۳ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار و یک میلیارد و ۶۱۷ میلیون دلار درآمد جهانی رسید. «شیر شاه» در گیشهی خانگی جایی بین «روگ وان» (۵۳۲ میلیون دلار) و «شوالیهی تاریکی» (۵۳۵ میلیون دلار) قرار دارد.
اما «جان ویک ۳: پارابلوم» (John Wick: Chapter 3 – Parabellum) را فراموش نکنیم که هفتهی گذشته در حالی روی بلوری و دیویدی عرضه شد که این فیلمِ ۷۵ میلیون دلاری اکرانش را در اواسط ماه می با ۵۶ میلیون دلار افتتاحیه آغاز کرد و به ۱۷۱ میلیون دلار فروشِ خانگی دست یافت که ۸۶ درصد بهتر از درآمدِ ۹۲ میلیون دلاری قسمت دوم بود که خودِ آن ۱۱۳ درصد بهتر از درآمدِ ۴۳ میلیون دلاری قسمت اول «جان ویک» در سال ۲۰۱۴ بود. «جان ویک ۳» ۳۲۱ میلیون دلار در دنیا فروخت که ۸۶ درصد بهتر از درآمد ۱۷۲ میلیون دلاری قسمت دوم و ۳/۶ برابرِ درآمدِ ۸۸ میلیون دلاری قسمت اول «جان ویک» در دنیا بود. چنین رشدِ فروشِ فیلم به فیلمی در بین مجموعههایی که تعطیلیهای طولانیمدتی را تجربه نمیکنند («دنیای ژوراسیک» یا «مد مکس»)، بیسابقه است. سؤال این است که آیا «جان ویک ۴» میتواند این برند را به یک بلاکباسترِ درجهیکِ جهانی تبدیل کند؟ «جان ویک» به این دلیل قادر بود چنین رشدِ فروشهای بزرگی را دو بار پشت سر هم نسبت به قسمتهای قبلیاش تجربه کند، چون کارش را خیلی جمع و جور آغاز کرد. «جان ویک» کارش را با چنان ارقامِ بالایی آغاز نکرد که بعد از جایی به جز پایین رفتن نداشته باشد. «جان ویک» مثل مجموعه «پیچ پرفکت» نبود که اگرچه از درآمد ۶۵ میلیون دلاریاش در سال ۲۰۱۲ به ۱۸۸ میلیون دلار در سال ۲۰۱۵ جهش کرد، اما بعد از آن به ۱۰۰ میلیون دلار در سال ۲۰۱۷ سقوط کرد. یا «آستین پاورز» که از ۵۳ میلیون دلار به ۲۰۵ میلیون دلار و بعد ۲۱۵ میلیون دلار رسید. رشدِ فروشِ «جان ویک» از ۴۳ میلیون دلار به ۹۲ میلیون دلار، مخصوصا در محیطی که فیلمهای اورجینال دوام نمیآورند و آغارکنندههای فرنچایزها با کله زمین میخورند از اهمیتِ فراوانی برخوردار است. دنبالههایی که با استقبالِ غیرمنتظرهای مواجه میشوند یا با قسمتِ دوم به اوجِ پتانسیلهای فروششان میرسند یا به قسمتِ سومی ختم میشوند که فقط مقدارِ بسیار کمی بیشتر از قسمت دوم میفروشند. استثناهایی وجود دارند، اما در بین دنبالههای مرسوم، رشدِ فروشِ «جان ویک» حتی بهتر از سهگانهی «ارباب حلقهها» (۳۱۷ میلیون دلار به ۳۴۱ میلیون دلار به ۳۷۷ میلیون دلار)، سهگانهی اورجینالِ «افراد ایکس» (۱۵۷ میلیون دلار به ۲۱۴ میلیون دلار به ۲۳۵ میلیون دلار) و سهگانهی اولِ «بورن» (۱۲۸ میلیون دلار به ۱۵۲ میلیون دلار به ۲۲۷ میلیون دلار) داشت. راستش، رشد فروشِ «جان ویک ۳» نسبت به «جان ویک ۲»، حتی بهتر از «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» (۵۷ درصد رشد از درآمد ۲۵۹ میلیون دلاری «سرباز زمستان»)، «ثور: رگناروک» (۵۶ درصد رشد نسبت به درآمد ۲۰۶ میلیون دلاری «دنیای تاریک») و «اسکایفال» (۸۱ درصد رشد نسبت به درآمد ۱۶۷ میلیون دلاری «ذرهای آرامش») است. «جان ویک» از زمانِ «هانگر گیمز»، در بین فرنچایزهایی که اولین حضورشان در سینما را تجربه میکنند، درکنار سهگانه «پنجاه طیف گری» (یک میلیارد و ۳۴۰ میلیون دلار از ۱۵۰ میلیون دلار بودجه)، «کینگزمن» (۴۲۸ میلیون دلار در سال ۲۰۱۵ و بعد ۴۰۰ میلیون دلار در سال ۲۰۱۷) و «حالا منو میبینی» قرار میگیرد. «حالا منو میبینی» که یک مجموعه کاملا اورجینال بود، کارش را در سال ۲۰۱۳ با کسب ۱۱۷ میلیون دلار در خانه و ۳۵۰ میلیون دلار در دنیا از ۷۵ میلیون دلار بودجه آغاز کرد. «حالا منو میبینی ۲» به خاطر فروش ۶۴ میلیون دلاریاش در خانه در حالی یک شکست محسوب میشود که کماکان به ۳۳۴ میلیون دلار فروشِ جهانی از ۱۰۰ میلیون دلار بودجه دست یافت؛ حتی با وجود اینکه ۹۴ میلیون دلار از درآمدش متعلق به بازار چین بود (جایی که معمولا فقط ۲۵ درصد فروش بلیت به استودیوها میرسد). معلوم نیست آیا کارِ مجموعه «حالا منو میبینی» با دو فیلم به پایان رسیده یا نه، اما این مجموعه خیلی خوششانس بود که در آخرین سالهایی که فیلمهای اورجینال شانسِ مورد استقبال قرار گرفتن داشتند عرضه شد.
در تابستانِ ۲۰۱۳ قسمت اولِ «احضار» به کارگردانی جیمز وان اکران شد که آنقدر موفق بود (۳۱۷ میلیون دلار از ۲۰ میلیون دلار بودجه) که به دنبالهها و اسپینآفهایی منجر شد که آن را به اولینِ دنیای سینمایی موفقِ دنیا بعد از دنیای سینمایی مارول تبدیل کرد. نتیجه شش فیلم و مجموع یک میلیارد و ۷۹۳ میلیون دلار فروش از مجموع ۱۳۱ میلیون دلار بودجه بود. وقتی «هانگر گیمز» در سال ۲۰۱۵ اکران شد، گفته میشد که این مجموعه احتمالا به آخرین بلاکباسترِ درجهیکی که اولین حضورش را در سینما تجربه میکند تبدیل شود. حالا از قضا منهای بلاکباسترهای انیمیشنی و فیلمهای ابرقهرمانی مارول و دیسی، این پیشبینی درست از آب در آمده است. «وارکرفت» در حالی بودجهی بیش از اندازه گرانقیمتی داشت (۱۶۵ میلیون دلار) که مقدار زیادی از درآمد ۴۳۹ میلیون دلاریاش (۲۱۸ میلیون دلار) را از بازار چین به دست آورد. سری «واگرا» (Divergent) در حالی هیچوقت از مرز ۳۰۰ میلیون دلار عبور نکرد که سری «دوندهی هزارتو» هم با ۳۴۸ میلیون دلار به اوجِ پتانسیلهای فروشش رسید. «کینزمن» در حالی با ۴۲۸ میلیون دلار به اوجِ پتانسیلهایش رسید که «پنجاه طیف گری» هم با درآمدِ ۵۷۱ میلیون دلاری قسمت اول در دنیا، به نهایتِ قدرتِ فروشش رسید. آخرینِ فیلم لایواکشنِ کاملا اورجینالی که از مرز ۷۰۰ میلیون دلار عبور کرد «جاذبه» بود که شش سال پیش اکران شد. «بینستارهای» ۶۷۷ میلیون دلار در سال ۲۰۱۴ فروخت. از آن زمان تاکنون تنها فیلم لایو اکشنِ اورجینالی که به نزدیک ۵۰۰ میلیون دلار رسیده «سن آندریس» (۴۹۴ میلیون دلار) در سال ۲۰۱۵ بوده است. آخرین فیلمهایی که اولین حضورش در سینما را تجربه میکنند و به بیش از ۶۰۰ میلیون دلار فروشِ جهانی دست یافتند «مریخی» (۶۳۰ میلیون دلار) از پنج سال پیش و «آن» (۷۰۰ میلیون دلار) از دو سال پیش بودهاند. میتوانیم سر این بحث کنیم که آیا «دانکرک» (۵۲۵ میلیون دلار در تابستان ۲۰۱۷) کاملا اورجینال حساب میشود یا نه، اما آن را هم میتوان حساب کرد. درنهایت، «سن آندریس» هیچوقت دنبالهای دریافت نکرد، «آن» احتمالا با «فصل دوم» به اتمام کارش میرسد و ریدلی اسکات هم از پولِ به دست آمده از «مریخی» برای بازگشت به سری «بیگانه» استفاده کرد که به شکستِ «بیگانه: کاوننت» (۲۴۲ میلیون دلار) منجر شد. اگر درآمد جهانی ۶۰۰ تا ۷۰۰ میلیون دلار را کمترین حد درآمدِ بلاکباسترهای درجهیک حساب کنیم، آن وقت میبینیم که در چهار سال گذشته تقریبا تمام فیلمهایی که از این مرز عبور کردهاند، اقتباسهای برند، دنبالهها، دنبالههای «نیرو برمیخیزد»وار، بازسازیها و قسمت جدید فرنچایزهای ابرقهرمانی دیسی و مارول بوده است.
آیا یک فیلم ترمیناتورِ بهبودیافتهتر و بهتر مجبور میشود بهای گناهانِ قسمتهای قبلی ضعیفِ مجموعه را که منجر به عدمِ علاقهی مردم به این آیپی شده است بدهد؟
پس، در ادامه سؤال این است که آیا «جان ویک ۴» (که در بیست و یکم می ۲۰۲۱ اکران میشود) میتواند کاری که «سریع و خشن ۴» و «مأموریت غیرممکن: پروتکل شبح» برای فرنچایزهای اکشنشان انجام دادند را برای مجموعهی خودش انجام بدهد. در هر دو مورد با فیلمهایی طرفیم که اگرچه عملکردِ خانگی قدرتمندی داشتند، ولی از قسمتِ چهارم به بعد جایگاهِ خودشان را در کشورهای خارجی هم پیدا کردند. «مأموریت غیرممکن ۳» در تابستانِ ۲۰۰۶، ۱۴۳ میلیون دلار در خانه و ۳۹۳ میلیون دلار در دنیا فروخت، اما «پروتکل شبح» در اواخر ۲۰۱۱، به ۲۰۹ میلیون دلار در خانه و ۶۹۲ میلیون دلار در دنیا دست پیدا کرد. «سریع و خشن: توکیو دریفت» در حالی در سال ۲۰۰۶ به ۶۳ میلیون دلار فروش خانگی و ۱۵۹ میلیون دلار جهانی دست یافت که «سریع و خشن ۴» در سال ۲۰۰۹، به ۱۵۵ میلیون دلار فروش خانگی و ۳۶۳ میلیون دلار جهانی دست پیدا کرد و راه را برای وارد کردنِ مجموعه به دورانی جدید با «سریع و خشن ۵» (۲۱۰ میلیون / ۶۲۶ میلیون دلار) هموار کرد. مقایسه این دو مجموعه با «جان ویک» کاملا دقیق نیست. نهتنها «پروتکل شبح» در آمریکای شمالی کمتر از «مأموریت غیرممکن ۲» فروخت (۲۱۵ میلیون دلار)، بلکه سری «جان ویک» برخلافِ آنها، بزرگسالانه است و هنوز در بازار چین روی پرده نرفته است. اما هر دو فرنچایزهایی هستند که وسط راه به فیلمهای بسیار موفقیتآمیزی در کشورهای خارجی که به آنها اجازهی دست یافتن به درآمدهای جهانی درجهیک را میداد متحول شدند. «مأموریت غیرممکن: فالاوت» در حالی ۷۹۲ میلیون دلار در دنیا فروخت که فقط ۲۲۰ میلیون دلارش از آمریکای شمالی بود. «سریع و خشن ۸» هم ۲۲۶ میلیون دلار در خانه، ۳۹۲ میلیون دلار در چین و یک میلیارد و ۲۳۶ میلیون دلار در دنیا فروخت. هر دو مجموعههایی هستند که نانِ بازوی ستارگانِ اکشنشان (تام کروز و وین دیزل) را درکنار گروهی بزرگ از قهرمانانِ اکشنِ همراهشان را میخورند. هر دو مجموعههایی هستند که وقتی به داستانی گروهی تغییر کردند، در گیشه با استقبال گستردهتری مواجه شدند. این روزها مردم به همان اندازه که برای دیدنِ بازیگر تازهکاری مثل هیلی اتول در «مأموریت غیرممکن ۷» هیجانزده هستند، به همان اندازه هم برای دیدنِ بازگشتِ نقشهای مکمل قبلی (ربکا فرگوسن، سایمون پگ و غیره) و خودِ تام کروز هیجانزده هستند. شگفتزده نخواهیم شد اگر «جان ویک ۴» شاملِ قاتلانِ رنگارنگِ بیشتری (با نقشآفرینی بازیگرانِ محبوب) درکنار تلاش کیانو ریوز برای انتقامگیری از اعضای «میز بالا» باشد. آیا «جان ویک ۴» میتواند مسیرِ «مأموریت غیرممکن» و «سریع و خشن» را دنبال کند؟ «جان ویک ۴» فارغ از اینکه «دکتر استرنج در دنیاهای موازی جنون» چگونه در مقایسه با فیلمهای آغازگرِ تابستانِ مارول عمل خواهد کرد، هنوز جا برای رشد کردن در کشورهای خارجی دارد. ظاهرا «سریع و خشن ۱۰» در دوم آوریل ۲۰۲۰ عرضه خواهد شد، «بتمن» در بیست و پنجم ژوئنِ همان سال روی پردهی سینماها خواهد رفت و «مأموریت غیرممکن ۷» هم بیست و سوم ژوئیه اکران میشود. «جان ویک ۴» حالا این فرصت را دارد تا شش سال بعد از اینکه «هانگر گیمز: مرغمقلد قسمت دوم»، به آخرین مجموعه اورجینالِ هالیوود تبدیل شد، به بلاکباسترِ اورجینالِ جدید سینما تبدیل شود.
اما درحالیکه این روزها به «ترمیناتور: سرنوشت تاریک» (Terminator: Dark Fate) بهعنوانِ ناجی این مجموعه که در دوران متزلزلی قرار دارد نگاه میکنند، این سؤال مطرح شده که آیا امکان دارد این فیلم به سرنوشتِ تاریکِ «دارک فینیکس» دچار شود؟ قضیه از این قرار است که «دارک فینیکس» شاید بهتنهایی از مشکلاتِ مستقلِ بسیاری رنج میبُرد، اما یکی از دلایلِ اصلی عدم استقبال از آن، ماهیتش بهعنوان دنبالهی «افراد ایکس: آپوکالیپس» بود. «آپوکالیپس» چنان فیلمِ ضعیفی بود که روی استقبال از «دارک فینیکس» تاثیرِ منفی گذاشت. «آپوکالیپس» شاید خیلی لبِ مرزی از شکستی اسفناک قسر در رفت، اما حالا «دارک فینیکس» فارغ از اینکه چقدر بهتر یا بدتر از آن بود، باید بهای گناهانِ قسمتِ قبلی را میداد. پس، مسئله این است که آیا «ترمیناتور: سرنوشتِ تاریک» مجبور به پرداختِ بهای گناهانِ «ترمیناتور: جنسیس» میشود؟ بهعنوان کسی که «ترمیناتور ۳: خیزشِ ماشینها» را دوست داشت و هر دوی «ترمیناتور: رستگاری» و «ترمیناتور: جنسیس» را دوست نداشت، گمان میکنم که فیلمِ تیم میلر (که دنبالهی مستقیم «ترمیناتور ۲» حساب میشود)، بهترین فیلمِ مجموعه در ۱۶ سال گذشته خواهد بود. اگرچه خودِ جیمز کامرون کارگردانی فیلم را برعهده ندارد، اما «آلیتا: فرشته جنگ» هم توسط رابرت رودریگز کارگردانی شد و حضورِ کامرون در پشتصحنه کافی بود تا آن را بهطرز غافلگیرکنندهای به فیلمِ خوبی تبدیل کند. فقط سؤال این است که آیا بهتر بودنِ «ترمیناتور: سرنوشت تاریک» که از لیندا همیلتون در قالبِ سارا کانر بهره میبرد برای موفقیتش در گیشه کافی خواهد بود؟ یا اینکه آیا یک فیلم ترمیناتورِ بهبودیافتهتر و بهتر مجبور میشود بهای گناهانِ قسمتهای قبلی ضعیفِ مجموعه را که منجر به عدمِ علاقهی مردم به این مجموعه شده است بدهد؟ آیا «سرنوشت تاریک» به دومین محصولِ فاکس در پنج ماه گذشته تبدیل میشود که یک شکستِ دیگر در دامنِ دیزنی میگذارد؟ بله، اگرچه «ترمیناتور: سرنوشت تاریک» در آمریکای شمالی توسط پارامونت پخش میشود، اما وظیفهی پخشِ آن در کشورهای خارجی درست مثل «تایتانیک» برعهدهی فاکس قرن بیستم است. این موضوع به این معنی است که «سرنوشت تاریک» بیرون از آمریکای شمالی، فیلمِ دیزنی و مسئولیتِ دیزنی حساب میشود که هم خبر خوبی است و هم خبر بدی است. خبر خوبی است چون انتظار میرود «سرنوشت تاریک»، درآمدِ اصلیاش را از کشورهای خارجی به دست آورده و صندوقچهی گنجینهی دیزنی در سال ۲۰۱۹ را سنگینتر کند. اما خبرِ بدی است چون «سرنوشت تاریک» باید در کشورهای خارجی (خارج از چین) با استقبالِ دیوانهواری مواجه شود تا به دردِ دیزنی بخورد. «ترمیناتور: سرنوشت تاریک» باید کاری را انجام بدهد که فیلمهای اخیر دیزنی منهای دنیای سینمایی مارول نمیتوانند انجام بدهند. این فیلم باید برای موفقیتِ جهانیاش روی بازار چین حساب باز کند. «زوتوپیا» در سال ۲۰۱۶، ۲۳۵ میلیون دلار در چین فروخت. «کوکو» در سال ۲۰۱۷، ۱۸۹ میلیون دلار از چین به دست آورد. دنیای سینمایی مارول هم که در تمام نقاط دنیا عملکردِ فوقالعادهای دارد. با این وجود، بازار چین به ندرت حکم بازاری حیاتی برای موفقیتِ فیلمهای دیزنی دارد.
فیلمهای دیزنی به ندرت در موقعیتی قرار میگیرند که برای موفقیت نیاز پیدا میکنند تا دست به دامنِ چین شوند. دیزنی از زمانِ «دزدان دریایی کاراییب ۵» در سال ۲۰۱۷ تاکنون وابستگیاش به چین را قطع کرده است. حتی «کاراییب ۵» بدون ۱۷۱ میلیون دلاری که از چین به دست آورد، میتوانست با ۶۲۳ میلیون دلار فروش جهانی، عملکردِ قابلقبول (اما ناامیدکنندهای) داشته باشد. در مقایسه، «دیو و دلبر» ۸۹ میلیون دلار از درآمد یک میلیارد و ۲۶۳ میلیونیاش را از چین به دست آورد. «شیر شاه» ۱۱۶ میلیون دلار از درآمد یک میلیارد و ۶۲۰ میلیون دلاریاش را مدیونِ چین است. ۵۶ میلیون دلار از درآمدِ یک میلیارد و ۵۴ میلیونی «علاالدین» متعلق به بازار چین است و «داستان اسباببازی ۴» هم بدون در آوردن پولِ قابلتوجهای از چین، به یک میلیارد دلار فروشِ جهانی دست یافت. «اونجرز: بازی پایانی» برای عبور از «آواتار» به رشدِ فروش ۷۱ درصدیاش نسبت به «اونجرز: جنگ اینفینیتی» در چین نیاز داشت (۶۱۶ میلیون دلار دربرابر ۳۵۹ میلیون دلار)، اما برای اینکه فیلمِ موفقی نام بگیرد به چین نیاز نداشت. با این وجود، درآمدِ ۲۶ میلیون دلاری یک روزهی «ترمیناتور: جنسیس» در آگِست ۲۰۱۵ در چین، در آن زمان حکمِ یک رکورد را داشت و نشان داد که این مجموعه هنوز کاملا نمُرده است. اگرچه درآمدِ «جنسیس» بعد از این شروعِ قوی با کله سقوط کرد، اما آن فیلم با ۱۱۳ میلیون دلاری که از چین به دست آورد، به اولین فیلم هالیوودی تبدیل شد که بدون عبور از مرز ۱۰۰ میلیون دلار در آمریکای شمالی، به فراتر از ۴۰۰ میلیون دلار فروشِ جهانی دست یافته بود. درنهایت درآمد ۴۴۰ میلیون دلاری آن فیلم بهعلاوهی نقدهای ضعیف و بودجهی ۱۵۰ میلیون دلاریاش نمیتوانست بهعنوانِ تولدِ دوباره یک مجموعه مورد پذیرش قرار بگیرد. بنابراین الان شاهدِ یک تلاشِ دوباره برای یک تولد دوباره با «سرنوشت تاریک» هستیم. فقط سؤال این است که آیا مخاطبانِ خارجی برای دومین بار به تله خواهند افتاد؟ حتی اگر «سرنوشت تاریک»، فیلمِ قرص و محکمی از آب در بیاید، دو سناریوی ناامیدکننده وجود خواهد داشت. در بازگشت به «دارک فینیکس»، همانطور که گفتم آن فیلمِ شکستخورده (۲۵۲ میلیون دلار جهانی / ۶۵ میلیون دلار خانگی) مجبور شد بهای اشتباهاتِ «افراد ایکس: آپوکالیپس» که منجر به کاهش علاقهی مردم به این مجموعه شد را بدهد. «آپوکالیپس» شاید با کسب ۵۴۳ میلیون دلار از ۱۷۸ میلیون دلار بودجه شبیه دنبالهی موفقی به نظر میرسید (بهلطفِ ۱۲۱ میلیون دلاری که در چین فروخت)، اما این فیلم فقط ۱۵۵ میلیون دلار در خانه فروخت که کمتر از درآمد ۲۳۳ میلیون دلاری «روزهای گذشتهی آینده» بود. در مقایسه، «دارک فینیکس» فقط ۵۹ میلیون دلار از چین به دست آورد. از آنجایی که مخاطبانِ خارجی به اندازهی مخاطبانِ آمریکای شمالی، «آپوکالیپس» و «جنسیس» را دوست نداشتند، احتمالا شاهدِ افتِ علاقه و فروشِ مشابهای در رابطه با «سرنوشتِ تاریک» هم باشیم.
فاکتورِ بعدی به علاقهی فزایندهی چین به فیلمهای ابرقهرمانی مارول و دیسی مربوط میشود. همهی فیلمهای ابرقهرمانی در چین مورد استقبال قرار نمیگیرند (نمونهاش «شزم»)، اما «انتمن و وسپ» (۱۲۲ میلیون دلار)، «ونوم» (۲۶۴ میلیون دلار)، «آکوآمن» (۲۹۳ میلیون دلار)، «مرد عنکبوتی: دور از خانه» (۲۰۶ میلیون دلار) و «کاپیتان مارول» (۱۵۴ میلیون دلار)، به فراتر از استانداردهای نرمالِ فیلمهای ابرقهرمانی غیراونجرزی در چین دست یافتهاند. در حال حاضر، فیلمهای هالیوودی غیرابرقهرمانی به جز «هابز و شاو» که کماکان کمتر از «ردی پلیر وان» خواهد فروخت، در چین با مشکل مواجه میشوند. در زمانِ اکرانِ «ترمیناتور: سرنوشت تاریک» در ماه نوامبر هیچ فیلم ابرقهرمانی بزرگی اکران نخواهد شد، اما همزمان مخاطبانِ خارجی روی چندان خوشی به «ترمیناتور: جنسیس» نشان نداده بودند. حتی اگر بازار چین «ترمیناتور: سرنوشت تاریک» را به آغوش بکشد، دیگر نقاطِ دنیا که زیر نظر دیزنی و فاکس قرار میگیرند شاید از آن حمایت نکنند. «ترمیناتور: رستگاری» در حالی به ۱۲۵ میلیون دلار فروشِ خانگی دست یافت که «جنسیس» به درآمد ضعیفِ ۸۹ میلیون دلار در خانه دست پیدا کرد. «رستگاری» در بازار چین اکران نشد و به ۲۴۶ میلیون دلار فروشِ جهانی دست یافت. «جنسیس» ۳۵۱ میلیون دلار در کشورهای خارجی فروخت که بدونِ چین، فقط ۲۳۸ میلیون دلار حساب میشود. هر دو فیلمهای اخیرِ «ترمیناتور»، درآمدِ تقریبا یکسانی در خارج از آمریکای شمالی و چین داشتهاند. اگر دو فیلم قبلی محبوب بودند، میشد شانسی برای استقبال بهتر از «سرنوشت تاریک» در نظر گرفت. اما آنها محبوب نبودند و تبلیغاتِ «سرنوشت تاریک» بهعنوانِ دنبالهی مستقیم «ترمیناتور ۲: روز داوری» (فیلمی که ۵۱۹ میلیون دلار در سال ۱۹۹۱ فروخت، سومین فیلم پُرفروش تاریخ در آن زمان) میتواند به همان اندازه که تبلیغاتِ «دارک فینیکس» بهعنوان اقتباسِ مناسبِ کامیکِ «حماسهی دارک فینیکس» به آن فیلم کمک نکرد به این فیلم هم کمکی نکند. اگر فیلم بعدی «ترمیناتور» به سرنوشتِ تاریک آخرین فیلم «افراد ایکس» دچار شود، این اتفاق حکم مشکلِ بزرگی برای پارامونت، اما یک ناراحتی جزیی برای دیزنی را خواهد داشت. دیزنی با حساب ۱۳۶ میلیون دلاری که «گلس» در کشورهای خارجی فروخته بهعلاوهی ۴۲۴/۴ میلیون دلاری که اکرانهای فاکس و فاکس سرچلایت فروختهاند، در سال ۲۰۱۹ به مجموع ۸ میلیارد و ۴۱۸ میلیون دلار فروشِ جهانی دست یافته است. فیلمهای خودِ دیزنی ۸ میلیارد دلار فروختهاند. تازه این در حالی است که هنوز «مالفیسنت: بانوی شیطان»، «فروزن ۲» و «جنگ ستارگان: ظهور اسکایواکر» باقی ماندهاند که ۳ میلیارد دلار دیگر به درآمدِ فعلی آنها اضافه خواهند کرد. «به سوی ستارگان»، «فورد علیه فِراری»، «جاسوسان در لباس مبدل»، «جوجو ربیت»، «لوسی در آسمان» و «زندگی پنهان» را هم نباید فراموش کنیم. بنابراین عملکردِ ضعیفِ «ترمیناتور: سرنوشت تاریک» فقط باعث میشود تا دیزنی سال ۲۰۱۹ را بهجای ۱۲ میلیارد و ۷۵۰ میلیون دلار، با ۱۲ میلیارد و نیم میلیون دلار به پایان برساند. اگر «سرنوشت تاریک» هم شکست بخورد، نکتهی کنایهآمیز این خواهد بود که دیزنی تصاحبِ فاکس را با دو دنبالهی شکستخوردهای شروع میکند که با قولِ جبرانِ کمبودهای قسمتهای قبلی، از عدم علاقه و بیتفاوتی مخاطبان ضربه خوردهاند. شاید اتفاقی که برای «دارک فینیکس» افتاد در رابطه با «ترمیناتور: سرنوشت تاریک» حقیقت نداشته باشد. شاید عموم مخاطبان دوست دارند تا فیلم احتمالا بهتری از «ترمیناتور» که حکم گردهمایی دار و دستهی «ترمیناتور ۲» را دارد ببینند. اما مسئولیتِ پخشِ خارجی «سرنوشت تاریک»، دیزنی را در موقعیتِ ناآشنایی قرار داده است. نهتنها آنها مسئولِ تبلیغاتِ فیلمِ پُرخرجِ بزرگسالانهای هستند، بلکه دارند فیلمی را تبلیغات میکنند که برای موفقیت روی کشورهای خارجی، مخصوصا چین حساب باز کرده است.
نظرات