بدترین تغییرات فیلم های Lord of the Rings در مقایسه با کتاب‌ها

چهارشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۶ - ۱۸:۰۲
مطالعه 14 دقیقه
ارباب حلقه‌ها
بین فیلم‌ها و کتاب‌های Lord of the Rings تفاوت‌هایی وجود دارد که در این مطلب به ۱۵ مورد از بدترین‌های آن‌ها اشاره می‌کنیم.
تبلیغات

قطعا یکی از بزرگ‌ترین مجموعه‌های فانتزی، دنیا ارباب حلقه‌ها (Lord of the Rings) است که کتاب‌های آن که توسط جی آر.آر تالکین نوشته شده‌اند جزو شاهکار‌های ادبی دنیا به حساب می‌آیند و سه‌گانه فیلم‌های آن هم همگی از جمله بهترین فیلم‌های تاریخ بوده و در بین ۱۰۰ فیلم برتر IMDB قرار دارند. با این حال این فیلم‌ها مانند هر اثر دیگری که از یک کتاب اقتباس می‌شود، در مواردی متفاوت از منبع الهام خود هستند که خب برخی از این تفاوت‌ها خیلی هم جالب نیست و حتی تا حدودی داستان سری را تحریف کرده است.

در این مطلب سراغ ۱۵ مورد از بدترین تفاوت‌های بین فیلم و کتاب‌ها خواهیم رفت:

ارباب حلقه ها (Lord of the Rings)
کپی لینک

۱۵- نادیده گرفتن جنبه‌های قهرمانی فرودو بگینس

یکی از محوری‌ترین اهداف کتاب‌های تالکین نشان دادن این موضوع است که گاهی ضعیف‌ترین افراد هم می‌توانند دست به انجام دادن بزرگ‌ترین کار‌ها بزنند و سرنوشت جهان را تغییر دهند. فرودو یک هابیت بود که در نهایت وظیفه سنگین حمل حلقه و بردن آن به مردور به وی محول شد و او هم با همراهی دوست خود یعنی سم در نهایت موفق شدن وظیفه خود را به نحو احسن انجام دهد.

با اینکه الیا وود، بازیگر نقش فرودو، توانست نقش خود را به بهترین شکل ممکن ایفا کند، ولی واقعیت این است که فرودو در کتاب‌های تالکین یک قهرمان به معنای واقعی است ولی در فیلم و حداقل در برخی صحنه‌ها بیش‌تر شبیه به یک بزدل به تصویر کشیده شده است. برای مثال در کتاب اول تالکین، فرودو در منطقه Weathertop با نازگول‌ها مبارزه می‌کند و این در حالی است که وی در فیلم به گوشه‌ای می‌خزد تا در امان باشد. یا در صحنه‌ای دیگر و در معادن موریا، او به افراد دیگر در مبارزه با ترول کمک می‌کند ولی در فیلم به گونه‌ای نشان داده شده که انگار فرودو یک فرد به‌دردنخور است.

درست است که فرودو حلقه را حمل می‌کند و در نتیجه باید به شکلی نشان داده شود که فردی با ارزش به نظر برسد که همه قصد محافظت از او را دارند، ولی حقیقت این است که وی در برخی صحنه‌های فیلم‌های پیتر جکسون بسیار ضعیف‌تر از آنی که هست معرفی شده است.

فارامیر
کپی لینک

۱۴- تحریف شخصیت فارامیر

یکی از کاراکتر‌هایی که در فیلم به شکلی کاملا متفاوت از کتاب به تصویر کشیده می‌شود، فارامیر، برادر برومیر است. در کتاب این دو برادر شخصیت‌هایی کاملا متفاوت از هم دارند ولی واقعیت این است که در فیلم فارامیر به شکلی معرفی شده است که بیش‌تر خصوصیاتی شبیه به برادرش دارد و زمانی که فرودو را پیدا می‌کند، طوری رفتار می‌کند که انگار در پی حلقه بوده است.

اما در کتاب‌ها فارامیر به هیچ وجه این چنین معرفی نشده و در عوض کاراکتری است که عاشق موسیقی و داستان بوده و بسیار مهربان است. به‌علاوه وی پس از روبرو شدن با فرودو و مشاهده حلقه، می‌گوید که «حتی اگر حلقه در سر راه من قرار می‌گرفت هم علاقه‌ای به داشتن آن نداشتم».

تحریف شخصیت فارامیر یکی از مواردی بود که طرفداران کتاب‌های این مجموعه به آن اعتراض کردند و حتی جکسون هم رسما تایید کرد که تغییر شخصیت وی، به این دلیل بوده که وی بتواند تنش کافی را در صحنه‌های روبرو شدن فارامیر با فرودو در فیلم ایجاد کند. ولی این تحریف شخصیت هر دلیلی که داشته باشد، باعث شده تا فارامیر در فیلم‌ها بسیار متفاوت از آنچه که واقعا هست به تصویر کشیده شود.

ارباب حلقه ها
کپی لینک

۱۳- تبدیل کردن اِئووین به دختری ضعیف

با توجه به دورانی که سری ارباب حلقه‌ها در آن جریان دارد، انتظار می‌رود که شخصیت‌های مونث این فیلم همگی زنانی خانه‌دار باشند که جز در خانه نشستن و منتظر همسر بودن کار دیگری ندارند. ولی خب ائووین به هیچ وجه در کتاب‌ها چنین شخصیتی ندارد و در فیلم‌ها هم با اینکه شخصیت وی خیلی تحریف نشده، ولی این کاراکتر ضعیف‌تر از آنچه که هست به تصویر کشیده شده است.

در فیلم دوم، ما شاهد هستیم که ائووین عاشق آراگورن می‌شود و فیلم هم اشاره‌ای به دلایل این علاقه نمی‌کند و حس می‌کنیم که ائووین دختری است که به دلیل ویژگی‌های مثبت شخصیتی و ظاهری آراگورن شیفته او شده است. ولی در کتاب‌ها واقعیت به شکل دیگری است و ائووین به دلیل شجاعت و ویژگی‌های پادشاهی آراگورن به او علاقه‌مند می‌شود و این علاقه هم هرگز در حد و اندازه‌ای نیست که در فیلم نشان داده می‌شود. حتی زمانی که آراگورن تصمیم می‌گیرد تا به سراغ ارتش مردگان برود، مکالمه‌ای بین او و ائووین آغاز می‌شود و ائووین بسیار عصبانی شده و می‌گوید که او فقط یک دختر ضعیف نیست که در خانه بنشیند و برای بقیه غذا درست کند. بلکه دختری است که می‌تواند دوشادوش مردان در میدان نبرد مبارزه کند.

همچنین صحنه مبارزه نهایی ائووین با ویچ کینگ هم نمی‌تواند مبارزه و رشادت‌های وی را آنطور که در کتاب توصیف شده به تصویر بکشد و مخصوصا صحنه روبرو کردن وی با گات‌ماگ و ضعف ائووین در برابر او هم بیش‌تر باعث می‌شود تا حس کنیم که وی دختری ضعیف است.

ارباب حلقه ها
کپی لینک

۱۲- ضعیف نشان دادن رابطه دوستی فرودو و سم

در کتاب‌های تالکین، فرودو و سم پیمان دوستی بسیار عمیقی دارند که از شایر آغاز شده و تا آخرین لحظه فیلم این پیمان حفظ می‌شود. با این حال در فیلم این رابطه برخلاف چیزی که واقعا هست نشان داده می‌شود و حتی برای مدتی شکسته می‌شود که خب چنین چیزی در کتاب‌ها به هیچ وجه اتفاق نمی‌افتد.

در فیلم‌ها و در منطقه Cirith Ungol، گالم بالاخره موفق می‌شود تا فرودو را تحریک کند که سم قصد گرفتن حلقه را دارد و بدین ترتیب فرودو سم را یک دزد خطاب کرده و از او جدا می‌شود تا ادامه مسیر را با گالم طی کند. پس از آن هم گالم فرودو را به یک تله هدایت می‌کند و در نهایت سم دوباره وی را پیدا می‌کند. ولی واقعیت این است که در کتاب‌ها به هیچ وجه چنین اتفاقی رخ نداده بود و این موارد فقط زاییده ذهن سازندگان فیلم است که در نهایت هم باعث می‌شود تا رابطه دوستی و پیمان ناگسستنی بین سم و فرودو، به شکل درستی نمایش داده نشود.

ارباب حلقه ها
کپی لینک

۱۱- نادیده گرفتن تام بامبادیل

تام بامبادیل یکی از کاراکتر‌های مرموز و در عین حال جذاب کتاب‌های تالکین است که کسی انتظار نداشت فیلمی بر اساس این کتاب‌ها ساخته شود و در آن اشاره‌ای به بامبادیل نشود. چرا که وی کاملا پتانسیل تبدیل شدن به یک شخصیت به‌یادماندنی را دارد. در کتاب‌ها وی فرودو و یارانش را در جنگل کهن نجات می‌دهد و حتی در خانه خود از آن‌ها پذیرایی می‌کند. زمانی که در خانه بامبادیل فرودو حلقه را به دست می‌کند، بامبادیل کماکان می‌تواند او را ببیند و از طرفی هم وقتی حلقه به او داده می‌شود، وی بدون آنکه با دست کردن آن نامرئی شود، می‌تواند از آن استفاده کند و حلقه تاثیری بر وی ندارد.

به همین دلیل هم حتی پیشنهاد می‌شود که بامبادیل حلقه را به مردور برده و نابود کند ولی گاندلف با این تصمیم مخالفت می‌کند. به هر حال حضور بامبادیل در فیلم می‌توانست باعث خلق صحنه‌های جالبی شود ولی خب سازندگان به دلایل نامعلومی تصمیم گرفته‌اند تا وی را کاملا نادیده بگیرند.

ارباب حلقه ها
کپی لینک

۱۰- ایفای نقش الروند توسط هوگو ویوینگ

زمانی که اولین بار شخصیت الروند را در فیلم اول ارباب حلقه‌ها می‌بینیم، وی نزدیک به ۶۵۰۰ سال سن دارد. تالکین در کتاب‌ها الروند را که به عنوان ارباب الفی معرفی می‌کند که مانند یک جنگجو قوی، مانند یک جادوگر با هوش و ذکاوت، مانند یک پادشاه دواف قابل احترام و بسیار مهربان است. در یک کلام وی به عنوان فردی معرفی شده است که تمامی خصوصیات مثبت را دارد.

با این که هوگو ویوینگ، بازیگر نقش الروند در فیلم‌ها، بازیگر قوی و توانمندی است و در فیلم‌های ماتریکس هم شاهد هنرنمایی وی بودیم، ولی واقعیت این است که وی بازیگر چندان مناسبی برای ایفای نقش الروند نیست. چرا که وی بیشتر از آنکه شبیه به فردی باشد که تالکین توصیف کرده، شبیه به یک مبارز است و به هیچ وجه شبیه به فردی نیست که ۶۵۰۰ سال سن دارد.

ارباب حلقه ها
کپی لینک

۹- حضور الف‌ها در نبرد هلمز دیپ

نبرد هلمز دیپ در فیلم دوم ارباب حلقه‌ها، بدون شک یکی از بهترین و به‌یادماندنی‌ترین نبردی است که در فیلم‌ها شاهد آن بوده‌ایم. با اینکه پیتر جکسون درگیری بین انسان‌ها و ارک‌ها را در این نبرد به شکلی عالی و حماسی به تصویر کشیده، ولی وی یک اشتباه نابخشودنی هم مرتکب شده است و آن هم حضور الف‌ها در این نبرد است. الف‌هایی که کمانداران ماهری هستند و قهرمانانه دوشادوش انسان‌ها با ارک‌ها می‌جنگند.

واقعیت این است که در کتاب‌های تالکین، هیچ اشاره‌ای به حضور الف‌ها در نبرد هلمز دیپ نشده است. بلکه تالکین در توصیف ارتش تئودن نوشته:

ارتش تئودن از سرباز‌هایی تشکیل می‌شد که یا تعداد خیلی زیادی زمستان دیده بودند یا تعداد خیلی کمی.

همانطور که از این متن هم مشخص است، در ارتش تئودن در نبرد هلمز دیپ شاهد افراد پیر و جوان زیادی بودیم ولی خبری از الف‌ها نبود. علاوه بر آن حضور الف‌ها از جنبه دیگری نیز به فیلم آسیب زده و آن هم این است که نبرد هلمز دیپ در کتاب‌ها به شکلی توصیف شده است که خواننده حس کند در نبرد بین انسان‌ها و ارک‌ها، تمامی نژاد‌های دیگر خود را کنار کشیده و فقط سعی کرده‌اند تا از نبرد دور بمانند. با این حال حضور الف‌ها و نبرد قهرمانانه آن‌ها، باعث شده تا این ویژگی نیز از فیلم حذف شود.

ارباب حلقه ها
کپی لینک

۸- نادیده گرفتن اکثر ترانه‌ها و اشعار کتاب در فیلم

مجموعه ارباب حلقه‌ها یک مجموعه فانتزی است و یکی از المان‌هایی که این فانتزی را در کتاب‌ها شکل می‌دهد، موسیقی و شعر است. در کتاب‌ها شاهد هستیم که بسیاری از کاراکتر‌ها در بخش‌هایی سروده‌های زیبایی را می‌خوانند که خب تقریبا اکثریت آن‌ها از فیلم‌ها حذف شده‌اند. درست است که اغراق در این زمینه می‌توانست باعث شود که حس کنیم با یک فیلم موزیکال طرف هستیم. ولی خب به هر حال بد نبود تا پیتر جکسون در دل اثر بی‌نظیری که خلق کرده است، چند نمونه از ترانه‌ها و شعر‌های کتاب را نیز قرار می‌داد.

برای مثال بد نیست به فیلم‌های هابیت اشاره کنیم که درست است هرگز از نظر کیفی در سطح ارباب حلقه‌ها قرار نمی‌گیرند، ولی صحنه‌های موزیکال آن‌ها حس و حال بسیار خوبی را به فیلم‌ها می‌دهد که نبود این حس و حال در ارباب حلقه‌ها حس می‌شود.

ارباب حلقه ها
کپی لینک

۷- احمق جلوه دادن اِنت‌ها

یکی دیگر از تفاوت‌های بین فیلم و کتاب‌های ارباب حلقه‌ها، به اِنت‌ها یا همان درختان سخنگو مربوط می‌شود. اگر کتاب را نخوانده باشید و فقط فیلم‌ها را دیده باشید، حس خواهید کرد که این موجودات علی‌رغم قدرت بالایی که دارند، هوش بسیار کمی دارند. چرا که در فیلم دوم شاهد هستیم که سارومان بخش اعظمی از جنگل‌ها را نابود کرده است تا از چوب درختان استفاده کند و اِنت‌ها هم بی‌خیال نشسته‌اند تا سر و کله مری و پیپین پیدا شده و آن‌ها را برای جنگ تشویق کنند.

ولی خب این چنین به تصویر کشیدن اِنت‌ها درست نیست و در کتاب تالکین آن‌ها را به عنوان موجوداتی بسیار با هوش و ذکاوت معرفی می‌کند که وقتی از بین رفتن هم‌نوعان‌شان را می‌بینند، خیلی سریع تصمیم می‌گیرند که وارد عمل شده و ساخته‌های سارومان را به ویرانه تبدیل کنند و برای این منظور هم نیازی به مری و پیپین ندارند و در اصل این هابیت‌ها زمانی با اِنت‌ها آشنا می‌شوند که آن‌ها تصمیم خود برای حمله را گرفته‌اند.

ارباب حلقه ها
کپی لینک

۶- کم‌اهمیت جلوه دادن مری و پیپین

درست است که در طول فیلم‌ها مری و پیپین کار‌های مختلفی را انجام می‌دهند. ولی حضور آن‌ها در فیلم به گونه‌ای است که انگار این دو نقش چندانی در اتفاقات ندارند. یا به بیان بهتر، پیتر جکسون کاری کرده که حس می‌شود مری و پیپین صرفا وسیله‌ای هستند که هر از گاهی باعث شوند تا در دل دنیای تاریک فیلم‌ها، لبخندی بر لبان بیننده نقش ببندد و تماشگران از دیدن کار‌ها و رفتار‌های این دو، کمی بخندند.

درست است که این چنین به تصویر کشیدن این دو کاراکتر ایراد نیست و حتی می‌توان گفت که تنوع خوبی هم به فیلم‌ها می‌دهد، ولی مری و پیپین در کتاب‌ها تاثیر به مراتب بیش‌تری در وقایع داشتند. در وحله اول آن‌ها هستند که باعث می‌شوند سم و فرودو بتوانند در همان ابتدا از شایر خارج شوند و پس از آن هم آن‌ها شخصا داوطلب می‌شوند تا فرودو و سم را در سفر خطرناک‌شان همراهی کنند و حتی زمانی که این موضوع توسط الروند رد می‌شود، گاندلف پافشاری می‌کند که مری و پیپین هم بهتر است در این سفر حضور داشته باشند. اما در فیلم این قسمت به شکلی نشان داده شده که انگار این دو شخصیت به اجبار وارد این سفر و جمع یاران حلقه شده‌اند.

علاوه بر این اشتباه دیگر در مورد این شخصیت‌ها، به نبرد پایانی فیلم سوم مربوط می‌شود. جایی که مری و ضربه‌ای که او با شمشیر منحصر‌به‌فردش به نازگول وارد می‌کند، تاثیر بسزایی در تضعیف نازگول دارد. ولی در فیلم این صحنه به گونه‌ای نشان داده شده که انگار ضربه مری هیچ تاثیری نداشته است.

ارباب حلقه ها
کپی لینک

۵- تحقیر گاندلف در برابر ویچ کینگ

گاندلف یکی از قدرتمند‌ترین کاراکتر‌ها در دنیای ارباب حلقه‌ها است و زمانی که نبردی بین وی و ویچ کینگ رخ بدهد، نمی‌توان انتظار داشت که وی به ساده‌ترین شکل تسلیم شود. با این حال در فیلم سوم و زمانی که گاندلف در میناس تریث است، نبردی بین وی و ویچ کینگ صورت می‌گیرد و در آن شاهد هستیم که اولا گاندلف حرکت خاصی نمی‌کند و صرفا فقط منتظر واکنش دشمنش می‌ماند. پس از آن هم ویچ کینگ نیرویی جادویی را به سمت گاندلف روانه می‌کند که باعث می‌شود چوب جادویی وی از دستش خارج شده و گاندلف روی زمین بیافتد.

واقعیت این است که این صحنه جز تحقیر کردن گاندلف که یکی از قوی‌ترین شخصیت‌های دنیای تالکین است، هیچ هدف دیگری ندارد. علاوه بر آن، این صحنه کاملا بی‌ربط به کتاب نیز هست و تالکین هرگز به این شکل گاندلف را تحقیر نکرده است.

ارباب حلقه ها
کپی لینک

۴- تبدیل آراگورن به قهرمانی که انگار از خودش ناراضی است!

آراگورن حتی در فیلم‌ها هم به عنوان یک قهرمان کامل و دوست‌داشتنی به تصویر کشیده شده است؛ کاراکتری که شخصیتی فروتن داشته و در عین حال در نبرد‌ها بسیار شجاع است. با این حال آراگون در فیلم‌ها به شکلی نمایش داده شده که انگار کمی از خودش و شرایط ناراضی است و همواره در پی پیدا کردن راهی برای فرار از شرایط است. این در حالی است که تالکین در کتاب‌ها وی را به عنوان فردی معرفی کرده است که یک قهرمان واقعی است که می‌داند سرنوشت‌اش مبارزه با نیرو‌های تاریکی است و در این راه از هیچ چیزی هم ناراضی نبوده و شرایط را قبول کرده است. آراگورن در کتاب‌ها کاملا می‌داند که وی وارث ایسیلدور بوده و باید برای پیروزی جناح روشنایی مبارزه کند.

علاوه بر این یکی از صحنه‌هایی که به ابهت آراگون به عنوان یک قهرمان ضربه می‌زند، کاری است که او در پایان فیلم سوم با پیام‌رسان سائرون کرده و او را می‌کشد. درست است که این پیام‌رسان اخبار نا امید‌کننده‌ای منتقل می‌کند، ولی به هر حال یک دشمن بی‌دفاع است و آراگورنی که در کتاب‌ها معرفی شده است، هرگز با یک فرد بی‌دفاع چنین کاری نمی‌کند.

ارباب حلقه ها
کپی لینک

۳- مشخص نشدن سرانجام سارومان

سارومان بدون شک یکی از خفن‌ترین شخصیت‌های منفی ارباب حلقه‌ها است که به طرز عجیبی در نسخه اولی که از فیلم در سینما‌ها به نمایش درآمد، سرانجام وی مشخص نشد. در حقیقت پس از نبرد هلمز دیپ و حمله اِنت‌ها به آیزنگارد، مشخص نشد که چه اتفاقی برای این جادوگر قدرتمند رخ داد و تنها چیزی که می‌دانیم این است که تری‌بارد اعلام کرد که در برج‌اش زندانی شده و منتظر فرا رسیدن مرگش است.

البته در نسخه extended cut که بعد‌ها در قالب دیسک عرضه شد، به سرنوشت وی در آیزنگارد اشاره‌ای شده بود. پیتر جکسون حتی بعد‌ها در مصاحبه‌ای گفت که آن‌ها عمدا صحنه‌های مربوط به سرانجام سارومان را از فیلم حذف کرده و فقط در نسخه extended cut گنجانده‌اند. این در حالی است که معمولا فیلم‌ها به خوبی سرانجام اکثر شخصیت‌ها را نشان داده‌اند و عجیب است که چرا در آن‌ها اشاره‌ای به سرنوشت سارومان که یکی از مهم‌ترین کاراکتر‌ها هم هست، نمی‌شود. البته این موضوع شاید بی‌ربط به تفاوت بعدی که به آن اشاره خواهیم کرد نباشد.

ارباب حلقه ها
کپی لینک

۲- نادیده گرفتن پاکسازی شایر

«پاکسازی شایر» یکی از فصل‌های پایانی کتاب سوم ارباب حلقه‌ها است که از قضا از حیث داستانی اهمیت بسیار زیادی هم دارد و به طرز عجیبی در فیلم‌ها نادیده گرفته شده است که در نتیجه آن، سرنوشت سارومان هم به درستی نشان داده نشده است. پیش از آنکه این فصل از کتاب را توضیح دهیم، باید به دلیل مهم بودن آن اشاره کنیم. تالکین در کتاب‌هایش جنگ بین خیر و شر را به شکلی توصیف کرده که انگار آتش این جنگ کل جهان و سرزمین میانه را در بر گرفته است و هیچ‌کس از آن در امان نیست. اگر این چنین نبود، فرودو و سم می‌توانستند با خیال راحت در شایر بمانند؛ چرا که این منطقه کاملا در امان می‌ماند و خطری آن‌ها را تهدید نمی‌کرد.

ولی خب در کتاب‌ها واقعیت چیز دیگری است و حتی شایر هم از گزند دشمن در امان نمانده است. پس از اینکه اِنت‌ها به تحریک مری و پیپین به آیزنگارد حمله کرده و پایگاه سارومان را ویران می‌کنند، این جادوگر خبیث متوجه می‌شود که این دو هابیت اِنت‌ها را تحریک کرده‌اند و در نتیجه تصمیم می‌گیرد از آن‌ها انتقام بگیرد. برای این منظور همراه با ورم‌تانگ به شایر رفته و خرابی‌های زیادی در آنجا به بار می‌آورد. زمانی که هابیت‌ها به سرزمین خود بر می‌گردند، متوجه می‌شوند که شایر هم از خرابی در امان نبوده و پس از اتفاقاتی که رخ می‌دهد، ورم‌تانگ که از تحقیر‌های سارومان خسته شده، گلوی وی را بریده و این جادوگر را به قتل می‌رساند. پس از آن هابیت‌ها هم ورم‌تانگ را می‌کشند تا سرانجام این دو کاراکتر نیز به این شکل به پایان برسد.

ارباب حلقه ها
کپی لینک

۱- تبدیل گیملی به یک دلقک و جُک!

به جرات می‌توان گفت که پیتر جکسون ظلم بزرگی به شخصیت گیملی در فیلم‌ها کرده است. در فیلم‌ها ما وی را در حالی می‌بینیم که انگار هدفش خنداندن تماشاگران است و مدام در حال جر و بحث مخصوصا با لگولاس سر مسائل بی‌اهمیت است. این در حالی است که تالکین هرگز گیملی را این چنین معرفی نکرده است. در اصل گیملی در کتاب‌ها به عنوان کاراکتری معرفی شده که «همواره جدی بوده، بسیار کم می‌خندد، گاهی با توانایی‌هاش دیگران را شگفت‌زده می‌کند و هرگز سعی نمی‌کند تا دیگران را با جک گفتن بخنداند».

با این حال سازندگان در فیلم شخصیت وی را به شکل کاملا متفاوتی به تصویر کشیده‌اند که به هیچ وجه گیملی واقعی را نشان نمی‌دهد. برای مثال در فیلم دوم و زمانی که همه در حال آماده شدن برای یکی از بزرگ‌ترین نبرد‌ها بین خیر و شر هستند و استرس در چهره همه نمایان است، ما گیملی را می‌بینیم که در حال خندیدن است. درست است که شاید سازندگان قصد داشته‌اند که با این کار نشان دهند که حتی در سخت‌ترین شرایط هم می‌توان امید داشت، ولی قطعا گیملی با خصوصیات جدی‌اش کاراکتر مناسبی برای این کار نیست.

در پایان این مطلب باید به این نکته اشاره کنیم که با وجود موارد ذکر شده، فیلم‌های Lord of the Rings از جمله بهترین فیلم‌های تاریخ سینما هستند و این موارد هم هرگز نمی‌توانند کیفیت آن‌ها را زیر سوال ببرند. از طرفی دیگر هر فیلم اقتباسی قطعا تفاوت‌هایی با منبع الهام خود دارد؛ چرا که کتاب و فیلم دو مدیوم جداگانه هستند و قطعا در فیلم محدودیت‌هایی وجود دارد که اجازه نمی‌دهد همه محتویات کتاب در آن گنجانده شود.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات