معرفی شخصیت آکوامن، پادشاه هفت دریا
آرتور کری فرزند یک ملکه آتلانتیسی و یک نگهبان فانوس دریایی از شهر آمنستی بی محسوب میشود. وی بعد از رشد کردن و بزرگ شدن تبدیل به یک ابرقهرمان به نام آکوامن شد. موفقیتهای او تنها به ابرقهرمان شدن ختم نشد، بلکه بعد از بزرگ شدن، توانست حق بچگی خود، یعنی همان پادشاه آتلانتیس بودن را هم به دست بیاورد. وی یکی از اعضای اصلی و مهم تیم ابرقهرمانیای به نام لیگ عدالت است و در میان شخصیتهای مختلف دنیای کتابهای کمپانی دی سی کامیکس، یکی از مشهورترین قهرمانان به حساب میآید.
شخصیت آکوامن توسط مورت وایسینگر و پال نوریس خلق شده و اولین بار ما در کتاب کمیک More Fun Comics #73 شاهد حضور این کاراکتر هستیم. اگرچه در حال حاضر هر دو نویسنده این شخصیت درگذشتهاند، اما پرونده آرتور کری بسته نشده و جف جانز در حال حاضر، در حال گسترش مجموعه او است. کاراکتر آکوامن که حالا حکمرانی آتلانتیس را برعهده دارد، دارای قدرت تلپاتی از راه دور بوده و علاوه بر سرعت و قدرت فوقالعاده زیاد، قادر است به تمامی موجودات آبزی و زندگی دریایی، دستور بدهد. او بهخاطر قدرت بدنیای که دارد، میتواند هم روی خشکی دوام آورده و هم در فشار و دمای اعماق مختلف اقیانوس زنده میماند. آرتور بهخاطر علاقه زیادی که به زمین دارد، سعی میکند هم بهعنوان یک پادشاه به سرزمین خود خدمت کند و هم بهعنوان یکی از اعضای اصلی و مهم تیم Justice League of America، برای حفاظت از زمین و مردم ساکن آن تلاش کند.
ما در دنیای فوقالعاده محبوب سینمایی، اولین بار شخصیت آکوامن را در صحنههای بسیار کوتاهی در فیلم Batman v Superman: Dawn of Justice (بتمن علیه سوپرمن: طلوع عدالت) که در سال ۲۰۱۶ اکران شد، مشاهده کردیم و بعد از آن هم بهعنوان یک ابرقهرمان، شاهد حضور او در فیلم Justice League (لیگ عدالت) که در سال ۲۰۱۷ اکران شد، بودیم. با توجه به اینکه در فیلم بتمن علیه سوپرمن: طلوع عدالت، آکوامن از شخصیتهای اصلی و تاثیرگذار داستان نبود و در فیلم لیگ عدالت هم بهخاطر متفاوت بودن موضوع اصلی، خیلی به گذشته شخصیتهای لیگ پرداخته نشد، ما این موضوع را بهانه قرار دادیم تا در قالب مقالهای، اطلاعاتی درباره این ابرقهرمان محبوب و همچنین تفاوتهایی را که میان داستان اصلی این شخصیت و همچنین آثاری که از او به نمایش درآمده، برای شما دوستداران دنیای کتابهای کمیک و شخصیت آکوامن، بیان کنیم.
برای آشنایی اولیه با این شخصیت بهتر است اول به مشخصات ابتدایی و معمول او بپردازیم. براساس اولین داستان خواستگاه این شخصیت و شماره ۲۶۰ سری کتاب Adventure Comics، آرتور کری ملقب به آکوامن، پسر سرزمین آتلانتیس به حساب میآید که با نام اورین پسر-آتلان (آتلان-سان) هم شناخته میشود. از یک طرف، نژاد او به یک شاهزاده آتلانتیسی به نام آتلانا برمیگردد.
ملکه آتلانا به دلیل اینکه علاقه زیادی به زمین و مردم آن داشت و مدام بین زمین و آتلانتیس در رفتوآمد بود، مورد خشم مردم واقع شده و در نهایت تبعید شد
از طرف دیگر هم، پدر او تام کری نام دارد که یک نگهبان فانوس دریایی بوده و در شهر آمنستی بی ایالت مین ساکن بود. پدر و مادر او در یک طوفان شبانه بسیار بد یکدیگر را ملاقات کردند؛ تام زمانی آتلانا را دید که باد و موجهای بلند وحشتناک او را به ساحل آورده بود. تام سعی کرد تا او را از آن منطقه دور کند تا آسیب بیشتری به او وارد نشود. بعد از این جریان و آشنایی این دو فرد، فانوس دریایی تبدیل به خانه آنها شد. همین آشنایی موجب برقراری یک ارتباط عاطفی و احساسی بسیار قویای شد که در نهایت ثمره آن، به دنیا آمدن آرتور بود. جالب است بدانید، اگرچه تام میدانست که حقایق بیشتری درباره زنش وجود دارد، اما هیچوقت به خود اجازه نمیداد که درباره گذشتهاش از او سوال بپرسد.
زمانی که آرتور کمی بزرگ شد، به این موضوع پی برد که زندگی او با بیشتر بچههای هم سن و سال خودش تفاوتهایی دارد. زمانی که او به سن دو سالگی رسید، پدرش متوجه شد که آرتور نزدیک به یک ساعت زیر آب به سر میبرد و بدون اینکه غرق شود، تمام این مدت در حال بازی بوده است. چند سال بعد، هم تام و هم پدرش، جریانات گذشته حقیقی آتلانا را فهمیدند؛ آن هم وقتی که آتلانا در بستر مرگ به سر میبرد و به آنها گفت که او از سرزمین گمشده و ناشناخته آتلانتیس آمده بود. او همچنین پیش از مرگ خود عنوان کرد که آرتور برخی از قدرتهای او را به ارث برده و میتواند زیر آب نفس کشیده یا حتی زندگی کند. همچنین او درست همانند مادرش میتواند با موجودات دریایی ارتباط برقرار کرده یا حتی آنها را کنترل کند.
بعد از اینکه آتلانا جان خود را از دست میدهد، تام به شدت مصمم میشود که پسر خود را هم از نظر فیزیکی و هم از نظر روانی طوری تربیت کند که در آینده بتواند بهطور کامل قدرتهای خود را کنترل کرده و آنها را به کار گیرد. در طی تمام این سالها، تام به پسرش آموخت که خود را همانند یک فرد خاص و استثنائی، به عنوان حافظ و ناجی اقیانوسها و همچنین به عنوان پادشاه هفت دریا ببیند. مدتها بعد، بعد از اینکه آرتور پدر خود را هم از دست داد، تصمیم گرفت تا فانوس دریایی که سالها خانه او و خانوادهاش بوده را ترک کرده و داخل اقیانوسها را بگردد و پس از پشت سر گذاشتن خطرهای آن، سرنوشت واقعی خود را پیدا کند. او بعدها توانست حق همیشگی خود، یعنی امپراطوری آتلانتیس را به دست آورده و با مِرا ازدواج کرد. جالب است بدانید که شخصیت مرا، یک بازدیدکننده از یک بعد دیگر محسوب میشود که آن هم یک دنیای آبی به نام زبل (Xebel) است. همچنین آرتور میبایست آکوالِد جوان را هم زیر بال و پر خود میگرفت و دوشادوش، همسرش مرا و کمکهای او، با نیروهای شیطانی مبارزه میکردند.
خویشاوندان معروف: مرا (همسر)، ملکه آتلانا (مادر، مرحوم)، تام کری (پدر، مرحوم)، اوشن مستر (برادر ناتنی). Pre-New 52:پادشاه آتلان (پدر، مرحوم)، آتلانا (مادر، مرحوم)، مرا (همسر)، پورم (مادر ناتنی)، تام کری (پدر ناتنی، مرحوم)، اوشن مستر (برادر ناتنی)، دیپ بلو (خواهر ناتنی)، آرتور کری جونیور (پسر، مرحوم).
از القاب و عناوین او میتوان به ساکن در اعماق (Dweller in the Depths)، سوییمر یا شناگر (Swimmer)، حامل آب یا آبریز (Waterbearer)، مردی با قدرتهای ذهنی (Mental Man)، آکوابوی (Aquaboy) و Water Wraith.
وابستگی به گروهی خاص: لیگ عدالت، خانواده آکوامن، خانواده سلطنتی آتلانین، عضو ارتش بلک لنترن (سابق)، لیگ عدالت بینالمللی، لیگ عدالت دیترویت، سازمان ملل و عضو ارتش وایت لنترن.
تحصیلات: دبیرستان؛ آموزشدیده توسط دانشمندان و محققان آتلانتیس
دوستان: مرا، آکوالد، گرین ارو و توپو. Pre-New 52: والکو، دلفین، ای. جی، محافظ جزیره Hy-Brasil، سونامی، نوادا، شیطانهای دریا، پاورگرل و دیپ بلو.
- عصر طلایی:
در اولین کتابهای کمیکی که آرتور در آنها حضور داشت، اینگونه نشان داده شده که او قادر به نفس کشیدن زیر آب، شنا کردن با سرعت بسیار بالا و همچنین ارتباط برقرار کردن با موجودات دریایی بود. صحبت کردن او با موجودات آبزی به طور مستقیم دیده شده است. حتی گفته شده که باید فاصله بسیار نزدیکی با او داشته باشی تا بتوانی صدای صحبت کردن او با این موجودات را بشنوی. علاوه بر این قدرتهای ذکر شده، آرتور دارای قدرتی ابرانسانی است که این ویژگی را از تبار آتلانتیسی خود به ارث برده است. اگرچه او به عنوان «پادشاه دریاها» به همراه کل اقیانوس در قلمرو خود به تصویر کشیده شده، اما هیچوقت ماجراهای او به دنیای زیر دریا ختم نشده و ماجراجوییهای آکوامن در سرتاسر دنیا اتفاق افتاده است. جالب است بدانید که پناهگاه او «یک قایق ماهیگیری خراب شده زیر آب است» که او در همان هم زندگی میکند. اغلب دشمنان آکوامن در طی ماجراجوییهای اولیهاش، فرمندهان زیردریایی آلمانی و همچنین دشمنان نیروهای متحدین بودند. با این حال، زندگی پر از ماجرای او به همین چند مورد ختم نشد و او مدت خیلی کمی بعد از ماجراجویی خود در اقیانوسها، وظیفه خود دانست تا با مجرمان دریایی متنوع و همچنین تهدیدات مختلفی که زندگی دریایی و فعالیتهای آبزیان را به خطر میانداخت، مبارزه کند. این شخصیت در سری کتاب کمیک More Fun Comics، برای آخرین بار در شماره ۱۰۷ آن حضور داشت و بعد از آن، ماجراجوییهای خود را از شماره ۱۰۳، در سری کتاب کمیک Adventure Comics و همچنین سری کتاب کمیک شخصیت گرین ارو و سوپربوی که از سال ۱۹۴۵ منتشر میشد، آغاز کرد.
- عصر نقرهای:
ماجراجوییهای آکوامن در سری کتاب کمیک Adventure Comics تا دهه ۱۹۵۰ ادامه داشت و او در آن زمان تبدیل به یکی از معدود ابرقهرمانانی شده بود که در طول یک دهه، به طور مدام در کتابهای کمیک حضور داشته است. همچنین در طی این مدت، نویسندگان افسانه شخصیت آکوامن را گسترش داده و در این مسیر شخصیتهای مکمل متفاوت و مختلف را معرفی کردند و همچنین تغییرات جزئیای در داستان گذشته او، قدرتهایش، طراحی و شخصیت او را به وجود آوردند. این تغییرات کوچک، اولین بار در شماره ۲۲۹ سری کتاب کمیک Adventure Comics به نمایش درآمد و همانجا بود که دوست و همدست اختاپوسی آکوامن به نام توپو معرفی شد.
همانطور که پیشتر اشاره شد، آکوامن تصمیم گرفت تا از این قدرتهای خود در راه حفاظت اقیانوس و همچنین ریسک کردن و ماجراجویی استفاده کند. در آن زمان، او با لقب آکوابوی شناخته میشد. مدت کوتاهی بعد از گذشت این ماجراجوییها، او با سوپربوی (در آن زمان تنها ابرقهرمان فعال روی زمین بود) روبهرو شد. بعد از گذشت مدتی، زمانی که آرتور بزرگتر شد، لقب «آکوامن» را به خود داد.
مدتی بعد از مرگ آتلانا، مادر آرتور، تام کری با یک زن معمولی ازدواج کرد که ثمره این ازدواج پسری به نام اورم بود. اورم به شکل یک بچه دردسرساز بزرگ شد و همیشه آرتور بود که او را از بازداشتگاه و زندان آزاد میکرد. اورم که مدام زیر سایه برادر بزرگتر خود بود، بزرگ شد و همیشه نفرتی نسبت به او در قلبش داشت؛ نه تنها به خاطر قدرتی که آرتور داشت و خودش از داشتن آن بینصیب مانده بود، بلکه به این خاطر که همیشه تصور میکرد پدرشان آرتور را بیشتر از او دوست دارد. در نهایت اورم برای مدتی ناپدید شد و سالها بعد در قالب یکی از بزرگترین دشمنان آکوامن به دنیای کتابهای کمیک بازگشت. او بعد از بازگشت، لقب اوشن مستر را به خود داده بود.
در طی دوران نقرهای این کاراکتر، توانایی آکوامن در برقراری ارتباط با موجودات دریایی گسترش یافته و دیگر میتوانست ارتباط کاملا تلپاتیگونه حتی از فواصل بسیار دور با موجودات آبزی برقرار کند. بعد از این جریان، او متوجه شد که یک ضعف یا نقطه ضعفی در حال پدیدار شدن در وجود او است. اگرچه این شخصیت در داستانها و کتابهای کمیک مختلف، طوری نشان داده شده که هم درون و هم بیرون از آب، میتواند به راحتی زنده مانده و دوام بیاورد، اما بهتازگی مشخص شده که او باید هر چند ساعت یک بار، با آب ارتباط برقرار کند تا از کمبود آب در بدنش نمیرد.
- عصر مدرن:
در این عصر و در طی جریان «Crisis on Infinite Earths»، زمانی که دنیا بازسازی شده بود، داستان گذشته آکوامن کمی دستخوش تغییرات شد. در این نسخه از داستان، نام اصلی آکوامن، اورین بوده است. در این نسخه، او فرزند ملکه آتلانا و آتلان بوده و اگرچه مادرش تمایلی به دنیا آوردن او نداشته، اما در نهایت شرایط طبق خواسته مادرش پیش نرفته و او با داستانی جدید به دنیا میآيد تا بتواند تاج و تخت آتلانتیس را به دست بیاورد. پدر آکوامن داستان ما خیلی زود آینده این کودک تازه به دنیا آمده را پیشگویی کرده و به خاطر اجدادشان، نام اورین روی او گذاشته میشود.
در عصر مدرن، آرتور علاوه بر مبارزه کردن با عناصر همیشگی، با خدایی بهنام تریتون مبارزه کرده که در نهایت نیزه سهسر پدر او، یعنی پوزئیدون را تصاحب کرد
از آنجایی که این پسربچه موهایی بلوند داشت، پادشاه ترویس تصور میکرد که ممکن است او طلسم کورداکس را همراه خود داشته باشد. به خاطر همین خرافات بیپایه و اساس، آنها به همگان اعلام کردند که کودک خود را در یک حادثه ناگوار از دست دادهاند و او را در مرسی ریف (Mercy Reef) رها کردند تا جان خود را از دست بدهد. در آن شرایط، همین توانایی برقراری ارتباط با موجودات آبزی اورین بود که او را از خطر مرگ نجات داد. او با کمک همین توانایی در کنار دلفینها بزرگ شد.
مادر ناتنی او که پورم نام داشت، نام سوییمر (Swimmer) را به او داد. بعد از اینکه ماهیگیران در طی ماجرایی برادر ناتنی او، یعنی درین را کشتند، او این خانواده جدید را ترک کرد. برخورد بعدی او با دنیای بشریت، یک نگهبان فانوس دریایی به نام تام کری بود که او را به عنوان فرزند خود پذیرفت و قبل از مرگش نام آرتور کری را به او داد. بعد از این جریانها، او در آلاسکا ساکن شد که همانجا هم با کاکو آشنا و وارد رابطه عاطفی شد. زمانی که کاکو باردار شده بود، یک خدای شیطانی به نام «Nuliajuk» آرتور را مجبور کرد تا پیش از آنکه به بارداری زن مورد علاقهاش پی ببرد، او را ترک کند.
آرتور کری در نسخه جدید داستان خود، علاوه بر مواجهه و مبارزه با انسانها، هنگام نجات جان پرنسس دیانا، با خدایی که تریتون نام داشت و پسر پوزئیدون محسوب میشد هم روبهرو شده است. بعد از اینکه او به سرزمین مادری خود بازگشت، خیلی زود خبر آن به همگان رسید، او بهسرعت دستگیر شده و برای انجام کارهای سختی به زندان آکواریوم فرستاده شد. همانجا بود که با پروفسوری به نام والکو آشنا شد و آموخت که چگونه میتواند به زبان آتلانتینی سخن بگوید. با این حال، زمانی که متوجه شد بلافاصله بعد از پیدا شدن او، مادر واقعیاش کشته شده، نتوانست دست روی دست بگذارد و بهسرعت از زندان فرار کرد. بعد از فرارش، اولین باری که با یک ابرقهرمان روبهرو شد، شخصیتی بهنام فلش بود که به او نام آکوامن را داد. زمانی که در طی مبارزهای، آرتور مجرمانی مانند «حقهباز» را دستگیر کرد، فلش در یک کنفرانس خبری نام آکوامن را مقابل همه اعلام کرده و او را معرفی کرد. زمانی که او دوباره به آتلانتیس بازگشت، متوجه شد که والکو یک انقلاب به راه انداخته و ادعا دارد که پادشاه آتلانتیس بودن، از بچگی حق او بوده است.
جالب است بدانید علاوه بر داستان اصلی خود شخصیت و همچنین داستانی که مربوط به عصر مدرن بود، جریانهای فلش پوینت هم تغییرات جالب توجهی در این شخصیت ایجاد کرده است. در این نسخه هم داستان او تا حدی به عصر نقرهای شباهت دارد، با این تفاوت که در انتها او با مرا به آمنستی بی بازمیگردند. آرتور که در طی این سالها رفتارهای بدی از طرف مردم آتلانتیس دیده بود و این موضوع خیلی او را اذیت میکرد، تصمیم گرفت تاج و تخت را رها کرده و تمام وقت خود را صرف فعالیتهای قهرمانانه کند. حالا او احساس میکند که در جامعهای بزرگتر هیچ اعتباری نداشته و همه بهنوعی، او را یک فرد بیکفایت، ابرانسانی ضعیف با قدرتهای بیفایدهای میبینند و مدام او را مسخره میکنند. با وجود تمامی این ماجراها و بعد از وقایعی که اوشن مستر و آتلانتیسیها به وجود آورده بودند و جنگی بزرگ علیه انسانها به راه انداختند، آرتور تصمیم میگیرد که دوباره تاج و تخت را به دست آورده و تمامی مشکلات و تفاوتهایی که بین این دو دنیا وجود دارد را رفع کند تا به همین منظور، آتلانتیس دوباره تبدیل به همان ملت قدرتمند و مبارز شود.
میتوان گفت که از همان زمان انتشار سری کتاب کمیک New 52، دیگر همه آرتور کری را به عنوان پادشاه و قدرت واقعی آتلانتیس میشناسند. حال داستان سری کتاب کمیک «تولد دوباره» عمدتا روی نقش او به عنوان پادشاه ملتی پنهان و همچنین مشکلاتی که مردم این سرزمین با دنیای واقعی و مردم آن دارند، تمرکز کرده است. در داستان همین سری کتاب کمیک است که شخصیت بلک مانتا دوباره سر و کلهاش پیدا میشود. او با ظهور دوباره خود قصد دارد صلح نسبیای که بین انسانهای زمینی و آتلانتیسیها پدید آمده را نابود کرده، هرگونه روابط کاری و سیاسی را که سیاستمداران آتلانتیس قصد برقراری آن را دارند، از بین برده و یک حس عدم اعتماد و بیکفایتی نسبت به آکوامن (بهعنوان پادشاه خود) را در مردم آتلانتیس به وجود بیاورد.
همچنین لازم به ذکر است که در این سری کتاب کمیک، برجستهترین تهدید را سازمان اسرارآمیزی به نام N.E.M.O به وجود میآورد که به طرز مخفیانه منافع زیادی که از بازارهای جهانی و سرمایهگذاریهای اقیانوسی در جهان به دست میآید را کنترل میکند. همین سازمان است که قدرت و پادشاهی آرتور را به نوعی یک تهدید به حساب میآورد.
- تبدیل شدن به یک ابرقهرمان و پیوستن به تیم JLA:
اورین بعد از پشت سر گذاشتن ماجراهای بسیار (باتوجه به اتفاقات عصر مدرن)، به خود قول داد که روزی بازگشته و مردم آتلانتیس را نجات دهد. مدت کمی بعد از اینکه او به زمین آمده بود، با شخصیت فلش دوم (بری آلن) روبهرو شد و این بری بود که توانست آرتور را متقاعد کرده و او را تبدیل به یک ابرقهرمان کند. در نهایت آرتور و بری تبدیل به دو دوست شدند و زمان بسیار کمی بعد از آن، در کنار قهرمانان دیگر، تیم Justice League of America را تشکیل دادند. در برههای از زمان، موقعی که این تیم در شهر دیترویت ایالت میشیگان ساکن شده بودند، آرتور تبدیل به رهبر آنها شده و آنها را هدایت میکرد. بعد از انتخاب شدنش بهعنوان رهبر، او در ماجراجوییها و ماموریتهای زیادی تیم را هدایت میکرد تا اینکه مجبور شد برای دلایل شخصی و سیاسی، تیم را رها کرده و به آتلانتیس بازگردد.
- مرگ یک شاهزاده:
اورین به سرزمین مادری خود بازگشت تا مردم آتلانتیس را از کنترل حکومت استبدادی آن زمان نجات دهد. از آنجایی که اورین یک آتلانتیسی دو رگه محسوب میشد، به همین علت از تمامی آتلانتیسیها بسیار سریعتر، قویتر و مستحکمتر بود. همچنین از آنجایی که او میتوانست با موجودات دریایی هم صحبت کند، همین موضوع مزید بر علت شد تا بتواند آتلانتیسیهای بسیار زیادی را به خود جذب کند. اقدامات او، مردم آتلانتیس را ترغیب کرد که متقابلا مبارزه کرده، دولت مستبد خود را رانده و سرزمین خود را آزاد کنند.
دشمنی آکوامن و بلک مانتا از زمانی آغاز میشود که آرتور به قصد کشتن بلک مانتا با خانواده او وارد مبارزه شد، اما به اشتباه بهجای پسر، پدر را به قتل رساند
بعد از مدتی آتلانتیسیها متوجه هویت واقعی او شدند و از آنجایی که او پسر آتلانا محسوب میشد و حق واقعی تاج و تخت را داشت، بهعنوان پادشاه بعدی این سرزمین انتخاب شد. بعد از انتخاب شدنش بهعنوان پادشاه جدید، اورین سعی کرد در اولین اقدامات خود، آتلانتیسیها را با مردم زمینی آشنا کند. در همین برهه از زمان بود که اورین یک همدست جدید بهنام گارث پیدا کرد که با نام آکوالد هم شناخته میشد و بعدها تمپست نام گرفت. بعد از مدتی، آرتور با ملکهای از یک بعد دیگر به نام مرا آشنا شد که بعد از ازدواجشان، صاحب فرزندی به نام آرتور کری جونیور شدند. با این تفاسیر، اورین در شرایطی قرار داشت که هم باید مسئولیتهای پادشاهیاش را انجام میداد و هم بهعنوان یک ابرقهرمان فعالیت میکرد.
در نهایت، یکی از بزرگترین دشمنان آکوامن، یعنی بلک مانتا، تنها پسر آکوامن را ربوده و او را کشت. همین موضوع اختلاف و فاصله بزرگی بین اورین و همسرش بهوجود آورد. مدت کمی بعد از این جریان، مرا بهخاطر عزاداری زیاد دیوانه شد و خیلی زود به تیمارستانی در شهر پوزایدنیس (شهری در آتلانتیس) منتقل شد. تازه همه چیز آرام شده بود که یک نیروی بیگانه، به قصد فتح، به سرزمین آتلانتیس آمد. آرتور در این شرایط مجبور شد که همه چیز را کنار گذاشته و سرزمینش را نجات دهد. در همین حین هم مرا از تیمارستان فرار کرده و از آنجایی که آرتور را مقصر مرگ پسرشان میدانست، مدام مانع اقدامات او در جهت آزادی سرزمینش میشد. بعد از مدتی او به خاطر خشم زیادی که داشت، بُعد آکوامن را ترک کرد. بعد از اینکه آتلانتیس آزاد شد، آرتور میدانست که باید بهصورت تماموقت در سرزمین خود بماند، به همین علت از تیم لیگ عدالت استعفا داد. در برههای از زمان، اورین نقش نماینده سرزمین آتلانتیس در سازمان ملل را داشت، اما علاوه بر پادشاه بودن، او همیشه خود را به نقش ابرقهرمانیاش متعهد میدانست و تقریبا این نقش از اولویتهایش بود.
- فراخوانی دوباره به میدان نبرد:
بعد از مدتی آرتور به وسیله همدست قدیمی خود یعنی آکوالد مجبور شد که به میدان نبرد بازگردد. آرتور بعد از بازگشتش، از آنجایی که شخصیتی به نام کریبدیس (Charybdis)، تواناییاش در برقراری ارتباط با موجودات دریایی را از او گرفت، در نبردی که با پیرانیاها همراه شده بود، دست چپ خود را از دست داد. همین موضوع بهنحوی باعث شد که اورین از لحاظ روحی آسیب دیده و خشنتر شود و مدتی بعد کابوسهای او آغاز شدند.
اورین بعد از مدت کوتاهی، نیزهای را جایگزین دستش کرد که یک ظاهر کاملا جدید به او داد. حال او علاوه بر لباس کلاسیک نارنجیای که داشت، یک قسمت زرهمانند هم داشت که از سینه به دستش متصل بود. در برههای از زمان، آکوامن در سفری به شمال کانادا، متوجه شد که پسری نامشروع بهنام کریاک دارد. کریاک بعد از آشنا شدن با پدرش به او پیوست و همراه او به آتلانتیس بازگشت. از آنجایی که نیزه آکوامن در یکی از نبردها از بین رفت، مجبور شد دست سایبرتکی که استارلبز برای او ساخته بود را استفاده کند.
- بازگشت به تاناتوس:
زمانی که پادشاه پوزایدنیس در یکی از زلزلهها کشته شد، کریاک مردم این شهر را قانع کرد تا در مهاجرت به خارج از شهرشان، از او پیروی کنند. بعد از این جریان، مرا دوباره به بُعد آکوامن بازگشت و کارهایی میکرد که مشخص بود هنوز همسر سابق خود را دوست دارد. اورین و دوستی به نام دلفین، او را تا پناهگاهی نزدیک شهر پوزایدنیس تعقیب کردند؛ جایی که آنها به یک بُعد موازی که تاناتوس در آن قرار داشت، کشیده شدند. موجودات بیگانه و شیطانیای که این بعد را اداره میکردند، تاناتوس را در مقابل آکوامن قرار دادند. زمانی که اورین موفق شد تا تاناتوس را شکست دهد، از کشتن او صرف نظر کرد. بعد از مدتی اورین متوجه شد که مرا به مدت ۹ سال (در دنیای واقعی یک سال محسوب میشود) در بعد متفاوتی نسبت به بعد خودشان زندگی میکرده و حالا یک فرزند ۹ ماهه به نام A.J دارد. از آنجایی که اورین و دوستانش مدت زیادی در آن سرزمین به سر میبردند، او با تلاش بسیار زیاد سعی کرد تا با پدرش، آتلان ارتباط برقرار کرده تا به واسطه قدرت جادویی او، آنها بتوانند به زمین بازگردند. متاسفانه با توجه به تفاوت نحوه گذر زمان در این دو دنیا و از آنجایی که ای. جی متعلق به دنیای دیگری است، با آمدن به زمین، سرعت بزرگ شدن او به شدت افزایش یافت. حال با این اوصاف، مرا برای اینکه فرزند خود را از خطر مرگ زودرس نجات دهد، او را به همان دنیا بازگرداند.
مانند خیلی از شخصیتهای کمیکی، در این مجموعه هم بهخاطر چند خط زمانی ما چندین نسخه آکوامن و آرتور کری داریم
- سری کتاب کمیک One Year Later:
یکی از نکات جالبی که لازم است درباره این شخصیت بدانید، این است که ما در دنیای کمیک، دو نسخه آرتور کری داریم. یک مورد همان کاراکتری محسوب میشود که تا به اینجا درباره او صحبت کردیم، مورد دیگر هم شخصیتی به نام آرتور جوزف کری است. این کاراکتر اولین بار در ماه می ۲۰۰۶ و در شماره چهلم کتاب کمیک Aquaman: Sword of Atlantis ظاهر شد. این سری کتاب عنوان دیگری هم به نام One Year Later داشت که یک خط داستانی کاملا متفاوت نسبت به بقیه آثار کمیکی آکوامن را دنبال میکرد. در این سری کتاب شخصیتها و المانهای جدیدی به کار رفته است. این نسخه از آرتور شباهت بسیار زیادی به نسخه عصر طلایی آکوامن داشته و فرزند دکتر فیلیپ کری است.
این نسخه از آرتور در دوران کودکی میمیرد و پدرش مجبور میشود تا با استفاده از سرمی، او را به زندگی بازگرداند. آرتور تمام زندگی خود را در محفظهای که در آزمایشگاه پدرش قرار داشت، زندگی کرد و تنها راه ارتباطی او با دنیا، تلویزیونش بود. داستان زمانی آغاز میشود که آرتور در حال شنا کردن است که ناگهان صدای فردی را میشنود که نام او را صدا میکند. با اینکه این صدا، آرتوری را خطاب کرد که در اصل همان آکوامن شناخته میشود، اما از آنجایی که اول و آخر اسم هر دو شبیه به هم است، آرتور جوزف کری را به اشتباه انداخته بود. این صدا، او را به سمت نبرد بزرگ کینگ شارک و بسیاری از موجودات دریایی دیگر هدایت کرد. او به واسطه این صدا، کینگ شارک کمک کرد و با یکدیگر موجودات دریایی را نگه داشتند تا کوسههای بیشتری از راه برسند.
بعد از این جریان، کینگ شارک آرتور را گرفته و به محلی که صدا آنها را هدایت میکرد، رفتند. آنها متوجه شدند که صدا به موجودی بهنام Dweller-in-the-Depths تعلق دارد که به جای مو، شاخک داشته و دست چپ او از آب تشکیل شده است. این موجود لباس زرهای که شباهت بسیار زیادی به لباس اصلی و ابتدایی آکوامن دارد (لباس نارنجی و شلوار سبز) را همراه با یک شمشیر به آرتور اهدا کرد. آرتور خیلی زود با دوستان، متحدان و شخصیتهای مکمل دنیای آکوامن اصلی از جمله مرا، والکو، شیطانهای دریا (Sea Devils) و اوشن مستر آشنا شده و ارتباط برقرار کرد. در طی همین ماجراجوییِ آرتور، Dweller-in-the-Depths متوجه میشود خودش همان آکوامن اصلی بوده که خاطراتش از آن دوران را از دست داده است. بعد از مدتی مبارزهای به راه میافتد که در این مبارزه Dweller یا همان اورین به ظاهر جان خود را از دست میدهد. از آنجایی که هیچکس از وضعیت واقعی او خبر نداشت، اطرافیان او اعضای لیگ عدالت را خبر کردند تا این وضعیت را ارزیابی کنند. با این حال آنها هم نتوانستند مشخص کنند آیا واقعا او مرده یا بهخاطر هویت جادویی که دارد، میتواند دوباره به زندگی بازگردد.
در کتاب Sword of Atlantis #57 شخصیتی بهنام Lady of the Lake به ملاقات آکوامن آمده و داستان خواستگاه و گذشتهاش را برای او توضیح داد. داستان به این صورت بود که آکوامن اصلی نمونهای از دست آبگونه خود را به دکتر کری اهدا کرد تا بتواند پسر مرده خود به نام آرتور (که بعدا اورین نام گرفت) را دوباره زنده کند. پس با این اوصاف بهنظر میرسد که همین دلیل یکی از عوامل تبدیل شدن آکوامن اصلی به Dweller-in-the-Depths بوده است.
در مینی سری Blackest Night، جسد آکوامن دوباره احیا شد که همین موضوع او را تبدیل به یک زامبی مرگبار میکند. او در دوران زامبیگونه خود به دنبال مرا و تمپست گشت و به همراه بلک لنترنی به نام تولا (دومین آکواگرل) و همچنین دوستش یعنی همان دلفین، گارث را به قتل رساند. در زمان انتشار این مینی سری، آکوامن جزو دوازده شخصیت دی سی کامیکس محسوب میشد که به زندگی بازگشته، آن هم با هر دو دست خود و کاملا از نظر جسمی سالم بود.
جالب است بدانید که در همین سری کمیک، رد لنترنی به نام ریج، کاری کرد که باعث ایست قلبی و در نهایت مرگ مرا شد. در همین برهه زمانی، آرتور برای اینکه جان مرا را نجات دهد، عشق خود به او را، به همراه نیروی امیدِ سینت واکر، از طریق انگشتر کرول فریس، به او منتقل کرد. همین انرژیهای ترکیب شده کافی بود تا قلب مرا دوباره شروع به تپیدن کند. بعد از این جریان، آکوامن و مرا بار دیگر به یکدیگر بازگشتند.
- به روشنترین روز:
در این سری کتاب کمیک، آکوامن و مرا دوباره به یکدیگر بازگشتند، اما آرتور بهخاطر محتاط بودن و ترس از گذشته بلک لنترن بودنش، هنوز وارد آب نشد. از همین رو، زمانی که آکوامن و مرا سعی کردند جمعی از مردم را از دست دزدان دریایی نجات دهند، آرتور مجبور شد که موجودات دریایی مرده را احضار کرده و دستور داد تا این دزدان را بکشند. پیش از این، مرا و همسرش از وجود این قدرت آکوامن خبر نداشته و از دیدن آن بسیار تعجب کردند.
در این برهه زمانی، زنی که شباهت بسیار زیادی به مرا داشت، به آکوامن حمله کرد. بعد از این مبارزه، مرا عنوان کرد که این زن در واقع خواهر او به نام هیلا است که با نام سایرن هم شناخته میشود. مرا همچنین توضیح داد که خودش هم در ابتدا برای کشتن آرتور به آتلانتیس آمده بود که در نهایت عاشق او شد، اما حالا هیلا با ارتش مرگ فرستاده شده تا کاری که مرا آغاز کرده بود را به پایان برساند.
- لیگ عدالت در سری کتاب New 52:
باتوجه به درگیریها و بیثباتیای که در لیگ عدالت به وجود آمده بود (از جمله استعفای هال جوردن از لیگ) باعث شد که آکوامن پیشنهاد رهبر شدنش به جای بتمن را به اعضا اعلام کند. دلیل او برای این پیشنهاد هم این بود که او هم سابقا پادشاه آتلانتیس بوده و هم با تیم The Others آشنایی دارد. همین موضوع باعث شد که رابطه بین آرتور و بتمن کمی شکرآب شود، زیرا هر دوی آنها قصد داشتند برتری خود نسبت به دیگری را، هم به اعضای لیگ و هم به یکدیگر نشان دهند. همانطور هم که در ابتدا اعلام شده بود، آکوامن در برههای از زمان، رهبری لیگ عدالت را برعهده داشته و در چندین ماموریت، اعضای این تیم را هدایت کرده است.
- The Trench:
در سری داستانهای اولیه آکوامن، موجودات ترسناک و جاهطلبی به نام ترنچ، دشمنان اصلی آرتور محسوب میشدند. او در مبارزه با این نژاد، مجبور شد همهی آنها را نابود کند تا بتواند گروگانهای بیگناه آمنستی بی را نجات دهد. این موجودات در حفرهای که در اعماق اقیانوس بود، ساکن بودند تا اینکه مجبور شدند به ساحل آمده و برای ملکه و مردم خود که از گرسنگی در حال مرگ بودند، غذا پیدا کنند. آکوامن بعد از پیدا کردن این موجودات و آزاد کردن گروگانها، به وسیله یک انفجار، این پناهگاه را نابود کرد.
- تاج و تخت آتلانتیس:
زمانی که موشکهای آمریکایی در نزدیکیهای آتلانتیس پرتاب شد، اوشن مستر علیه زمین و مردم آن جنگی را به راه انداخت. زمانی که او سر از آبهای بوستون درآورد، آکوامن تلاش کرد که تمام برنامههای جنگی او را متوقف کند. تا حدودی هم در حال موفق شدن بود، اما زمانی که لیگ عدالت سر رسیده و قصد مداخله داشتند، اوشن مستر بیشتر از قبل عصبانی شد و با عصای خود، سوپرمن، واندروومن، بتمن و آکوامن را به آبهای تاریک (Dark Waters) که ترنچهای گوشتخوار در آنجا قرار داشتند، تبعید کرد.
با این حال، بعد از گذشت مدتی آکوامن توانست به کمک نیزه سهسرش، خود را نجات داده و از آنجایی که در برابر مواد سمی مصون بود، به کمک سایبورگ و مرا توانست سه دوست دیگر خود را هم نجات دهد.
در عین حال که این اتفاقات در حال رخ دادن است، اوشن مستر بههمراه ارتش آتلانتیسی خود در حال مبارزه با نیرویی که سایبورگ آنها را جمعآوری کرده، بوده و از طرف دیگر هم باید بمبهایی را در بوستون کار بگذارند تا همین مقداری هم که از این شهر باقی مانده، نابود شود. جالب است بدانید که در این مدت، اعضای لیگ عدالت شرایط سختی را در کنار هم میگذارند؛ بهطور مثال از طرفی فایراستورم قصد داشت با آتش خود گاز هلیوم ایجاد کند و از طرف دیگر ناخواسته بینایی و راه تنفس زاتانا و قناری سیاه را مسدود میکرد.
در پایان حماسی این سری کتاب ما شاهد یک اتفاق عجیب هستیم؛ آن هم بازگشت ترنچها و حمله آنها به اوشن مستر و ارتش او است. از آنجایی که حالا آکوامن و بقیه اعضای لیگ مجبور هستند با هر دو جبهه مبارزه کنند، آرتور سعی میکرد به اوشن مستر بفهماند که ارتش ترنچها توسط والکو هدایت میشود و لازم است که او بهعنوان یک پادشاه، به ارتشش دستور دهد تا به مبارزان زمینی پیوسته تا در کنار هم، آنها را شکست دهند. از آنجایی اوشن مستر معتقد بود که ذهن آکوامن توسط انسانها شستشو داده شده، قبول نکرد که طبق حرف او عمل کند. در ادامه او سعی کرد که بمبهای کاشته شده در سرتاسر شهر بوستون را منفجر کند اما المنت وومن، سوپرمن، واندر وومن و بقیه اعضای لیگ، مانع از این اتفاق شدند.
از آنجایی که آرتور تصور میکرد که در حق سرزمین مادری و مردم آن کمکاری کرده، معتقد است که مسبب تمامی مصیبتها و اتفاقات بدی که برای این سرزمین رخ میدهد، است
زمانی که اوشن مستر فهمید چه اتفاقی رخ داده، از خشم زیاد سعی کرد تا با استفاده از کلاهخودش، جزر و مدی به وجود آورده و شهر را درون آن غرق کند اما مِرا در این میان، آب را دستکاری کرده و آن را تبدیل به سنگ کرد. اوشن مستر این بار سعی کرد که آسیبهایی را به سمت برادر بزرگترش روانه کند اما نیروی او در برابر آکوامنِ بسیار خشمگین کافی نبود. در ادامه این آکوامن بود که تیرنهایی را خلاص کرد و با از بین بردن کلاهخود اوشن مستر، او را از پا درآورد. آکوامن معتقد بود که خودش مسئول تمام این فاجعهها است، به همین دلیل از اوشن مستر خواست که سِمَتِ پادشاه آتلانتیس بودن را به او بدهد تا بتواند همه چیز را درباره آتلانتیس و مردم آن درست کرده و رابطه حسنهای بین این دو سرزمین به وجود بیاورد. به همین ترتیب اوشن مستر از اختیارات خود دست کشیده و پادشاهی را به آکوامن داد.
زمانی که اوشن مستر کنار کشید، آکوامن خالصانه از او معذرتخواهی کرد و گفت این تنها راهی بوده که برای او باقی مانده است. اوشن مستر بهخاطر جرائمی که مرتکب شده بود، به زندان Belle Reve منتقل شد. این شماره در جایی به اتمام میرسد که اوشن مستر در سلول خود نشسته و مدام به خود میگوید که به آنجا تعلق ندارد.
در شماره آخر این سری کتاب، یعنی Aquaman #17، نویسنده ما را به ماجراجوییهای زیرِ آب آکوامنی میبرد که باری دیگر ارتباطش را با کل دنیا قطع کرده است. در این برهه از زمان او قصد دارد باری دیگر ارتباطش را با دنیای آبی و همچنین مردم آتلانتیس برقرار کرده و به آنها قول میدهد که دیگر هیچوقت آنها را ناامید نخواهد کرد. او دوباره تبدیل به پادشاه هفت دریا میشود و تلاش میکند که از زندگی اقیانوسی و آبزیان دربرابر هر تهدیدی محافظت کند. اما آیا آبزیان و مردم آتلانتیس باری دیگر امپراطوری او را میپذیرند؟ تعهدات و مسئولیتهایی که بهعنوان یک پادشاه روی دوش او قرار داده شده سنگینی میکند و او را از همسر خود یعنی مرا دور کرده است. زیرا از آنجایی که مرا هیچ گذشته و ریشه آتلانتیسی ندارد، بهطور کل ورود او به آن سرزمین ممنوع است. حال با این تفاسیر و با توجه به قولی که او به تمامی آبزیان هفت دریا برای بهتر شدن داده، واقعا تنها بوده و دردهای بسیار زیادی در وجود او نهفته است.
در برههای از زمان ما شاهد این بودیم که آکوامن با آماندا والر وارد مذاکره شده و درباره پیامدهای جنگ و تاثیرات آن، هم روی آتلانتیس و هم مردم عادی، صحبت کردند. آنها در این مذاکره درباره سرنوشت والکو و اوشن مستر و همچنین درباره جرمهایی که مرتکب شدند با یکدیگر صحبت کردند. آکوامن در آن زمان سعی داشت راه را برای صلح دوباره انسانها و همچنین مردم آتلانتیس هموار کند و معتقد بود که برای انجام این کار، باید به آنها نشان دهد که مردم آتلانتیس قصد کمک به آنها را داشته و بهدنبال اتحاد با زمینیان هستند.
در همین بازه زمانی بود که مشخص شد شخصیتی به نام اسکَوِنجر بهدنبال یافتن سلاحهای آتلانتیسی و تجهیزات مهم آنها است و این یعنی دردسرهای جدیدی در راه است. زمانی که آکوامن با قدرت برقراری ارتباط از راه دور خود به موجودات آبزی قول داد که از آنها در برابر هر تهدیدی محافظت میکند و دیگر «آنها را ناامید نخواهد کرد»، یک موجود سایهای عجیب که درون غار خود در قطب جنوب به سر میبرد، خطاب به او گفت: «پادشاه هفت دریا؟ چه خیال خامی!»
- مرگ یک پادشاه:
در این برهه از زمان، آرتور بهشدت بهدنبال دزدانی بود که اسلحههای آتلانتیس را دزدیده و به بالاترین قیمت، به خریداران فروخته بودند. به همین منظور او با تولا، ارتباط برقرار کرد و علاوه بر صحبت درباره برادرش اورم و همچنین سرنوشت او، درباره دزدی سلاحها هم صحبت کرد. به گفته تولا، برای پیگیری این دزدیها او باید به زندانهای آتلانتیس رفته و با والکو صحبت کند. وی همچنین توضیح داد که برادرش در انتظار محاکمه بعدی است تا تکلیف جرائمی که در زمین انجام داده مشخص شود. زمانی که آرتور به زندان رفت تا والکو را ملاقات کند، با نگهبانی قدیمی به نام «اورن» برخورد کرد. اورن به او اطلاع داد که در طی برخورد موشکی با آتلانتیس، سه نفر از افرادش کشته شدهاند و درخواست داد که هرچه زودتر محاکمهای برای والکو ترتیب داده شود تا روح این نگهبانان مرده هم به آرامش برسد. آکوامن در صحبتهای خود با والکو متوجه شد که مسئول دزدی و فروش اسلحهها، دلالی به نام اسکَوِنجر است.
آرتور برای پیدا کردن این دلال، تلهای قرار داد و بعد به کشتیای که او و تعدادی از آتلانتیسیها در آن قرار داشتند حمله کرد. آرتور بعد از مقابله با اسکَوِنجر و صحبتهایشان درباره جرمهایی که او مرتکب شده، متوجه شد که برنامههای او در رابطه با اسلحهها، فقط منحصر به زمان حال و آرتور نمیشود بلکه به برخورد آنها که قبلا اتفاق افتاده بود هم ارتباطاتی دارد. زمانی که آرتور دوباره به آتلانتیس بازگشت، متوجه شد که مرا بهخاطر یک حمله در طی طوفان برفیای که در آمنستی بی رخ داده ناپدید شده است. در همین حین هم تولا، مورک و سوات برنامهای را ترتیب دادند که به زندان Belle Reve رفته و اوشن مستر را از اعدامش، نجات دهند.
زمانی که آرتور برای نجات مرا به زبل رفت، متوجه شد که تمامی ساکنان این سرزمین منجمد شده و مرا توسط «اولین پادشاه آتلانتیس»، اسیر شده است. حال موضوع این است که مصیبتها به همینجا ختم نشده و در غیاب آکوامن، اسکَوِنجر که حالا کاملا مسلح شده، به همراه جمعی از زیردریاییهایی که دارد، به آتلانتیس حمله کرده است. از طرف دیگر هم، زمانی که «پادشاه مرده» به آرتور دستور داد که در مقابلش تعظیم کند، او نپذیرفت. آکوامن توضیح داد که طبق گفتههای والکو، میداند که او چه پادشاه بزرگی برای آتلانتیس و مسئول بهوجود آمدن نیزه سهسر و شش جسم بسیار مهم سرزمینش بوده است. همچنین توضیح داد زمانی که آتلانتیس غرق شده بود، او و خانوادهاش به دیدار مرگ رفتند.
بعد از این مکالمه، آرتور از این پادشاه خواست که مردم زبل و همچنین مرا را آزاد کند و بعد از طریق قدرت خود، از راه دور به کوسهها دستور داد که به او حمله کنند. همانطور که او این کوسهها را میکشت، به آکوامن گفت این خود آرتور بوده که او را بعد از این همه سال بیدار کرده است. در همین حین پادشاه مرده به آرتور گفت که او پادشاه دروغین بوده و درواقع خودش پادشاه واقعی آتلانتیس است. همینطور که پادشاه مرده در حال صحبت است، آرتور یخ مرا را شکسته و بهنوعی به او اخطار میدهد که خود را برای مبارزه آماده کند.
البته در زمان خواندن این مطالب، فراموش نکنید که حمله اسکَوِنجر به آتلانتیس هم از طرف دیگر در حال رخ دادن است و اورن (نگهبانی که خواهان محاکمه والکو بود) هم به ارتش مقابل او پیوسته و قصد مبارزه با ارتش متجاوز را دارد. همانطور که آرتور و مرا در حال فرار کردن هستند، آرتور مدام به این فکر میکند که پادشاه مرده چه چیزی از جان آنها میخواهد. زمانی که آنها دوباره به دست پادشاه مرده افتادند، آرتور از مرا خواست که فرار کرده و مردمش (مردم زبل) را نجات دهد؛ در همین حین، آرتور با پرتاب کردن یک کشتی به سمت پادشاه، حواسپرتیای را که مرا نیاز داشت برای او فراهم کرد.
پادشاه مرده که همان اولین پادشاه آتلانتیس محسوب میشود، قصد داشت با اسیر کردن مرا حواس آرتور را پرت کرده تا امپراطوری را دوباره به دست بیاورد اما اسکَوِنجر از طرف دیگر به این سرزمین حمله کرده و تاج و تخت را تصرف کرد
پادشاه مرده در حین مبارزه، آرتور را به سمت هواپیمایی پرتاب کرده و عنوان کرد، درست است که آکوامن فرزند او محسوب نمیشود اما در عوض فرزند کسانی است که تاج و تخت را از او گرفتند و خانوادهاش را به قتل رساندند. او زمانی این اطلاعات را به آرتور میداد که در عین حال، سازههای یخی خود را در نقاط مختلف بدن او فرو میکرد. از طرف دیگر، مرا سعی کرد که مردم خود را برای مبارزه با پادشاه مرده متقاعد کند اما متوجه شد زمانی که او درون یخ به سر میبرده، پادشاه مرده با آنها صحبت کرده و حالا آنها او را بهعنوان پادشاه بهحق آتلانتیس میدانند. جالب است بدانید که از طرف دیگر، اسکَوِنجر هم تخت آرتور را پیدا کرده و ادعا میکند که توانسته آتلانتیس را فتح کند.
با اینکه مرا و آرتور در نهایت از زبل فرار کرده و به آتلانتیس بازگشتند، اما وضعیت آنها اصلا بهتر نشد. این دو سعی کردند مبارزانی از آتلانتیس پیدا کرده و با ارتش اسکَوِنجر مبارزه کنند. در این میان، اسکَوِنجر که متوجه بازگشت آرتور شد، به افراد خود دستور داد تا موشکی به سمت او پرتاب کنند اما اورن که از قضیه موشک خبردار شده بود، حاضر شد جان خود را بدهد تا از منفجر شدن آرتور جلوگیری کند.
بعد از این ماجراها، ما با صحنهای مواجه میشویم که آکوامن از خواب بیدار شده و والکو به او میگوید که نزدیک ۶ ماه بیهوش بوده است. والکو اعلام کرد که پادشاه مرده کنترل آتلانتیس را برعهده گرفته و اگر او، آکوامن را نجات نمیداد، همانجا میمرد. همچنین او عنوان کرد که به احتمال زیاد پادشاه مرده، دوباره مرا را اسیر کرده است.
بعد از این جریان، والکو به او گفت که باید به مقبره پادشاه مرده بروند تا بتواند راز هفت دریا را متوجه شود. همچنین زمانی که آنها وارد مقبره شدند، والکو به آکوامن گفت که باید روی تخت پادشاه بنشیند تا متوجه شود که چگونه میتواند جلوی این پادشاه جاهطلب را بگیرد. بعد از وارد شدن به این مکان، آکوامن درون قطعه یخی قرار گرفت که مطالب مختلفی به او الهام شده و داستانهای فوقالعاده وحشتناک و عجیبی برای او تعریف شد. همین موضوع باعث شد که او در تصمیم خود مصمم شده و بهسرعت به آتلانتیس بازگشته و قلمرویی را که حالا به پادشاه مرده تعلق داشت دوباره در اختیار خود بگیرد.
آکوامن قدرتهای ابرانسانیای دارد که بیشتر آنها را از نژاد آتلانتینی خود به ارث برده است. او میتواند در اعماق بسیار پایین اقیانوس هم زندگی کند. اگرچه توانایی بیشتر آتلانتیسیها درست همانند آرتور است، اما رده سلطنتی و میراث دوگانهای که هم از سمت پدری و هم مادری دارد، باعث شده که او نسبت به بقیه برتر باشد. همین موضوع به او اجازه میدهد که بتواند بیشتر از یک آتلانتیسی معمولی، بیرون از آب نفس بکشد. از جمله قدرتهای ابرانسانیای که درون آکوامن وجود دارد میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- قدرت ابرانسانی:
او به قدری قدرت دارد که میتواند یک تانک را پرتاب کرده یا یک حفره بسیار بزرگ در یک زیردریایی به وجود بیاورد. او میتواند بیش از ۱۰۰ تن را بهراحتی بلند کند. براساس کتاب Aquaman #4 او میتواند یک صفحه تکتونیکی را تکان دهد. براساس کتاب Aquaman #7، او میتواند یک قایق را زمانی که بادهای شدید در جهت مخالف میوزند، بهدنبال خود بکشد. همچنین براساس کتاب Justice League #16 میتواند یک مشت ناگهانی محکم را حواله صورت سوپرمن بکند. قدرتش او را قادر میسازد تا هرچیزی را تخریب کند؛ از یک چوب نازک گرفته تا یک فلز محکم و قطور. قدرت این کاراکتر در حدی است که او را قادر میسازد که برخی شخصیتهای فوقالعاده قوی مانند المپیان، اسلیگ، واندروومن، تریتون، لوبو و سوپربوی را شکست دهد.
او میتواند یک کشتی اقیانوسپیما را که تقریبا نزدیک به ۱۶۰۰۰۰ تن وزن دارد را روی زمین بکشد. او قادر است یک کشتی باری بسیار بزرگ را به سمت پادشاه مرده پرتاب کرده و همچنین یک زیردریایی عظیم را از پایینترین سطح دریا روی زمین پرت کند.
- استقامت ابرانسانی و بهبودی:
همانطور که در کتابهای کمیک نشان داده شده، بدن او خیلی سریعتر از انسانهای معمولی و دیگر آتلانتیسیها میتواند زخمهای جسمی را درمان کند. فیزیولوژی پیشرفته آکوامن، او را قادر میسازد تا بتواند فشارهای زیاد و حجمهای بسیار سنگینی که یک انسان معمولی را بهراحتی میکُشند، تحمل کند. او بهخاطر استقامت فوقالعاده زیادی که دارد میتواند در فشار بسیار زیاد هوا و همچنین دمای سرد اعماق اقیانوس دوام بیاورد. این ویژگی او بهقدری قوی است که او را قادر میسازد تا در نقاط فوقالعاده گرم و همچنین مقابل شلیک اسلحه آسیبپذیر باشد. او میتواند از شلیک اسلحه جان سالم به در ببرد، با کامیونها برخورد محکم داشته باشد و در مقابل انرژیهایی مقاومت کند که میتواند بیشتر ابرانسانها را کشته یا به آنها آسیب برساند.
استقامت و استحکام او فوقالعاده فراتر از هر انسان و حتی بیشتر ابرانسانها است. در یکی از شمارههای کتاب کمیک شخصیت نایتوینگ، استقامت آکوامن بهعنوان یک ویژگی ایدهآل برای هر ابرانسانی محک زده شد و زمانی که لیگ سایهها تصمیم گرفتند که دقیقا همان آزمایش را انجام دهند، شکست خوردند. در داستانهای این شخصیت نشان داده شده که او قادر به شنا کردن در سراسر جهان بدون توقف برای مدت زمان طولانی است.
- سرعت، چابکی و رفلکسهای ابرانسانی:
گفته شده که آکوامن سریعترین شناگر و موجودی آبزی است که میتواند برای چندین ساعت، با سرعت ۱۷۵ مایل بر ساعت زیر آب شنا کند. او حتی میتواند سرعت خود را در حالت عادی به ۱۰ هزار فوت در ثانیه و ممکن است برخی اوقات به ۲۰ هزار فوت هم برساند. او بهعنوان فردی که میتواند آبشار نیاگارا را به سمت بالا پرواز کند، معروف است. طبق گفته مرا (اگرچه هنوز این مورد اثبات نشده)، حداکثر سرعت آکوامن در شنا کردن مشخص نیست اما او حداقل میتواند سرعت ۵ ماخ را هم رد کند. او با حرکت با سرعت زیاد میتواند گردابهای بزرگی در آب ایجاد کند و حتی با سرعت بسیار زیاد خود قادر به ایجاد موجهای جزر و مدی است. گفته شده که او میتواند ترفندهای سرعتی فلش را در آب اجرا کند و اگر با سرعت بسیار زیادی در آب بچرخد، قادر به ایجاد یک فضای خلاء درون آب است. در کتاب Justice League v1 #86 نشان داده شده که حتی آکوامنِ زخمی شده هم در زیر آب، از سوپرمن سریعتر است. در کتاب Justice league #5 او به چهار نقطه مختلف دنیا، استرالیا، روسیه، ژاپن، آتلانتیس و بعد از آن به کانادا سفر کرد؛ این سفر او در مدت زمان بسیار کوتاهی که مبارزه بین لیگ عدالت و Kindred برقرار بود، اتفاق افتاد. در کتاب Aquaman #9، او در مدت زمان بسیار کمی از آتلانتیس تا بالتیمور را سفر کرد. در هر دو مورد این سفرها، آکوامن از سرعت ماورائی و حداکثری خود استفاده کرد.
از طرف دیگر، او روی زمین هم سرعت، چابکی و رفلکسهای ابرانسانی خود را در مقابل شخصیتهایی مانند دثاستروک، تالونز، پاور رینگ و حتی واندر وومن (میتواند با سرعت بسیار زیاد به او ضربه وارد کند) و سوپرمن (آکوامن میتواند پیش از اینکه واندروومن حتی عکسالعملی نشان دهد، سوپرمن را به آسمان پرتاب کرده و او را با ضربه محکمی به زمین بزند) به نمایش گذاشته است. او همچنین میتواند شاهکارهایی مانند ایجاد رعد و برق، مسابقه با فلش در آب و حتی نصف کردن اسلحههای سربازان پیش از آنکه آنها متوجه شوند را بهراحتی انجام دهد.
- سرعت و اندازه پرش ابرانسانی:قدرت و اندازه پرشهای آکوامن به قدری زیاد است که با ابرقهرمان فوقالعاده قدرتمندی مانند هالک برابری میکند
آکوامن قادر است پرشهایی با فواصل بسیار زیاد انجام دهد. براساس گفتههای مختلف، او میتواند درست همانند شخصیت هالک، به سمت نقاط بسیار بلندی که ارتفاع زیادی از زمین دارند پریده و به آنها دست پیدا کند. پرشهایی که آکوامن انجام میدهد بسیار سریع است. او میتواند تقریبا در هر جایی از شهر بوستون که قرار میگیرد، بقیه شهر را پوشش دهد. او حتی با برخی وسایل نقلیه بسیار سریع هم برابری میکند. گفته شده حداکثر سرعت پرش او به ۱۰ ماخ هم میرسد.
- حسهای پیشرفته و سونار (ردیاب صوتی زیردریایی):
جالب است بدانید که آرتور میتواند خیلی بیشتر از یک انسان معمولی از حس بینایی، شنوایی و بویایی خود استفاده کند. او میتواند در شب، در حالی که بیرون از آب قرار دارد، بهخوبی درون آبهای تیره را مشاهده کند. همچنین او میتواند به طور کاملا واضح، از اعماق اقیانوس، ۳۶۰۰۰ فوت بالاتر و بالعکس را ببیند. بهعلاوه او توانایی شنیداری ابرانسانی هم دارد. او میتواند از میان تعداد زیادی از زیردریاییها، صدای تپش قلب یک موجود زنده را بشنود.
- تلپاتی دریایی:
همانطور که تا به این لحظه متوجه شدید، قدرت تلپاتی آکوامن و همچنین برقراری ارتباط در فواصل طولانی، یکی از معروفترین تواناییهای او محسوب میشود. تلپاتی او در زندگی دریایی بهترین عملکرد را دارد. او میتواند از طریق ذهن خود با موجودات دریایی مختلف ارتباط برقرار کند. توانایی او آنقدر بالا بود که میتوانست باکتریها و پلانکتونهای بدن هر فردی را کنترل کند که این موضوع شکست دادن او را کاملا غیرممکن میکرد. با این حال، اگرچه توانایی او در این زمینه در سری کتاب کمیکی که در سال ۲۰۱۱ منتشر میشد کاهش یافت اما باز هم میتواند با این قدرت خود پیامهایش را در سرتاسر دنیا منتقل کند و حتی در برخی داستانهای بعد از آن سری، او با ذهنش موجودات غولپیکری را کنترل کرد تا از سرزمین خود دفاع کند. بعد از تلاشهای مداوم، براساس داستان کتاب Aquaman #43، او حالا میتواند موجودی مانند توپو را هم کنترل کند.
- نیزه سهسر پوزئیدون:
بعد از پشت سر گذاشتن جریانات میلاستورم، آکوامن سلاحی را به دست آورد که متعلق به پادشاه قدیمی دریا بوده و میتواند بهطرز شگفتانگیزی قدرتهای او را افزایش دهد. این نیزهی جدید، به آکوامن این توانایی را میدهد که قدرت طوفان را کنترل یا هدایت کند. او با این نیزه میتواند سونامی تولید کند، رعد و برق بهوجود بیاورد، چیزی یا فردی را تبدیل به یخ کند، در عین حال که توانایی ایجاد زلزله را دارد میتواند از طریق آب به هر جایی طیالعرض کرده (حتی بهطور تصادفی ممکن است به سیاره دیگری هم برود) و حتی میتواند در هوا پرواز کند.
جالب است بدانید که این نیزه کاملا غیرقابل تخریب است. این نیزه را هفائستوس خدای آتش و آهنگری یونانیان، خالق طناب راستگویی فناناپذیر و همچنین محافظ دست واندروومن ساخته است. این نیزه میتواند به اندازه یک شمشیر کوچک، کوچک شود که باعث میشود حمل و مهمتر از همه پنهان کردن آن آسان شود.
- نیزه سهسر پادشاه:
نیزه سهسر آکوامن، سلاح استاندارد و معروف او محسوب میشود. این نیزه هم همانند نیزه سهسر پوزئیدون غیرقابل تخریب است. این نیزه توانایی آسیب رساندن حتی به قویترین دشمنان را هم دارد. آکوامن تنها عضو لیگ عدالت بوده که توانسته با نیزه خود، باعث زخمی شدن و خونریزی دارکساید شود. گفته شده که این نیزه، قویترین سلاحی است که در میان تجهیزات آتلانتیسیها وجود داشته و توسط اولین پادشاه آتلانتیس ساخته شده است. این نیزه، چیزی است که بهعنوان نمادی از اقتدار و یک سلاح مرگبار، آکوامن همیشه با خود بههمراه دارد تا در صورت نیاز از آن استفاده کند.
مادامی که آکوامن زیر آب قرار دارد، میتواند بدون هیچگونه مریضی و آسیبی زنده بماند. اما جالب است بدانید که درست مانند همه انسانهای روی زمین، اگر او هم مدت زمان زیادی را روی خشکی بدون آب سر کند، به مرور زمان ضعیف و ضعیفتر شده و در نهایت بهراحتی آسیبپذیر میشود.
حال در پایان به برخی کتابهای کمیک معروفی که آکوامن در آنها حضور داشته اشاره میکنیم:
- مجموعه More Fun Comics، شماره ۷۳
- مجموعه Adventure Comics، شماره ۱۰۳، ۲۶۰، ۲۶۹ و ۴۵۲
- مجموعه Brave and the Bold، شماره ۲۸
- مجموعه Showcase شماره ۳۰
- مجموعه Aquaman Vol 1، شماره ۱، ۱۱، ۲۲، ۲۳، ۲۹، ۳۳، ۳۵ و ۴۲
- مجموعه World’s Finest، شماره ۱۳۳
- مجموعه Aquaman Vol 2، شماره ۶
- مجموعه Aquaman Vol 4، شماره ۸
- مجموعه Aquaman Vol 5، شماره ۱
حضور شخصیت آکوامن در فیلمها (با بازی جیسون موموآ):
- فیلم Batman v Superman: Dawn of Justice، محصول سال ۲۰۱۶
- فیلم Justice League، محصول سال ۲۰۱۷
- فیلم Aquaman، محصول سال ۲۰۱۸
از میان مجموعههای تلویزیونیای که این شخصیت در آنها حضور داشته میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- برنامه Superman/Aquaman Hour of Adventure با صداپیشگی ماروین میلر
- برنامه Justice League Unlimited با صداپیشگی اسکات رامل
- سریال Smallville با هنرپیشگی آلن ریچسون
- برنامه Batman: The Brave and the Bold با صداپیشگی جان دیماجیو
- برنامه Young Justice با صداپیشگی فیل لامار
از میان انیمیشنهایی که این شخصیت در آنها حضور داشته میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- انیمیشن Justice League: Crisis on Two Earths با صداپیشگی جاستین هارتلی
- انیمیشن Justice League: The Flashpoint Paradox با صداپیشگی کری الویس
- انیمیشن JLA Adventures: Trapped in Time با صداپیشگی لیام اوبرایان
از میان بازیهای این شخصیت میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- بازی Injustice: Gods Among Us
- بازی Injustice 2
- بازی Justice League Heroes
نظرات