معرفی شخصیت دکتر فیت، استاد جادوگری
کنت نلسون که یک باستان شناس معروف محسوب میشد، درحالیکه با پدر خود یعنی «سون نلسون» در بینالنهرین بودند، ناخواسته «نابو» را از زیست تعویقی بیرون آورد. در طی همین ماجرا، یک گاز سمی رها شد؛ سمی که پدر کنت را به قتل رساند اما هیچ آسیبی به خود او وارد نکرد. نابو که با دیدن این اتفاق دلش به حال کنت میسوخت، تمام خاطراتی را که او از پدرش داشت، پاک کرد و کنت را بهعنوان شاگرد خود تربیت کرد. همین اتفاق منجر به این شد که کنت نلسون تبدیل به دکتر فیت، جادوگر عالی رتبه زمین شود.
دکتر فیت که بهطور خلاصه با نام فیت هم شناخته میشود، یک شخصیت ابرقهرمانی است که در کتابهای کمیکی که توسط شرکت دی سی کامیکس منتشر میشود، حضور مییابد. تا به امروز، نسخههای زیاد مختلفی از شخصیت دکتر فیت خلق شده است و این نسخهها نامهای مختلفی هم داشتند؛ افرادی که جانشینان جادوگرهای عالی رتبه سیاره زمین دنیای دی سی بودند. نسخه اصلی شخصیت دکتر فیت توسط نویسندهای به نام گاردنر فاکس و هنرمندی به نام هاوارد شرمن خلق شده است. این کاراکتر برای اولینبار در قسمت ۵۵ سری کتاب کمیک More Fun Comics که ماه می سال ۱۹۴۰ منتشر شده بود، ظاهر شد.
کنت نلسون در سال ۱۹۲۸ به دنیا آمد. مادر او یک واسط روحانی به نام «سلستین بابکاک نلسون» و پدر او یک باستان شناس به نام سون نلسون بود. مدت کمی بعد از تولد کنت نلسون، مادر او به دلایل نامعلومی از دنیا رفت.
در سال ۱۹۴۰، زمانیکه یک حفاری باستانی در بینالنهرین در حال وقوع بود، سون نلسون به همراه کنت نلسون که در آن زمان تنها ۱۲ سال بیشتر سن نداشت، به آنجا رفتند. آنها در طی زمان انجام کارهایشان، به معبدی برخورد کردند که به نابو تعلق داشت. بومیان و محلیهای آن منطقه تا حد زیادی از آن معبد میترسیدند، به طوری که حتی نمیتوانستند وارد آنجا شوند و به هر قیمتی که بود، از آنجا دوری میکردند و حتی نزدیک آنجا هم نمیشدند. بااینحال، از آنجایی که سون نلسون برای ورود به این معبد مصمم بود، هیچ چیزی جلوی او را نمیگرفت زیرا او اصلا به جادو اعتقادی نداشت (شاید همین موضوع هم علت اصلی کشته شدنش بود). درحالیکه آنها در معبد میچرخیدند، کنت به سراغ تابوتی رفت که بدن نابو باهوش و عاقل در آن قرار داشت. کنت تصمیم گرفت که اهرم مخصوص را بکشد؛ اهرمی که باعث شد تا نابو بیدار شود. زمانیکه نابو بیدار شد، گاز سمیای آزاد شد و معبد را پر کرد. همین گاز سمی باعث شد تا سون نلسون کشته شود اما کنت بدون هیچگونه آسیبی زنده ماند.
نابو قصد داشت که کنت را بهعنوان شاگرد و دستیار خود آموزش بدهد اما کنت نه قدرتها را میخواست و نه دوست داشت که شاگرد و دستیار نابو باشد. تنها چیزی که او میخواست، این بود که پدرش بازگردد. به همین دلیل، نابو تمام خاطراتی را که کنت از پدر خود داشت، از ذهنش پاک کرد. درست در عرض یک هفته نابو، کنت را تبدیل به یک مرد بزرگسال و کامل کرد و در مرحله بعدی، هنرهای جادویی و سحرآمیز را به او آموزش داد. آخرین آرزویی که نابو داشت، این بود که کنت تمام قدرتهای خود را روی نابو آزاد کند اما او اصلا راضی نمیشد تا این کار را انجام دهد زیرا نابو استادش محسوب میشد و زیر بال و پر او بزرگ شده بود. از آنجایی که نابو در رخ دادن این اتفاق مصمم بود، تمام خاطرات کنت را که از پدر خود داشت بازگرداند. همین موضوع باعث شد تا کنت به حد زیادی عصبانی شد و به خاطر همین شدت خشم، به سمت نابو حملهور شود. در طی همین برهه زمانی، نابو هویت و داستان واقعی گذشته خود را برای کنت آشکار کرد. او نشان داد که درواقع کسی نیست جز Lord of Order است. او شرایط مرگ سون نلسون را بهطور کامل شرح داد و اعلام کرد که پدر کنت، قربانی مبارزه بیپایان Order و Chaos بوده است. بعد از توضیح دادن این ماجراها، نابو برای اینکه بتواند تا حدودی این فاجعه را جبران کند، کلاه طلایی و یک محفظه خاصی را به کنت داد. او برای کنت توضیح داد که این دو شیء تمام قدرتهایی را که خودش دارد، به او اعطا خواهد کرد.
اولین ماجراجویی او در قالب دکتر فیت، به زمانی باز میگردد که او فردی به نام «اینزا کرامر» را از دست یک جادوگر بد و شرور به نام «ووتان» نجات داد. همین موضوع موجب شد تا ارتباطی بین آنها صورت بگیرد و آنها خیلی زود عاشق هم شدند و با هم ازدواج کردند. بعد از مراسم ازدواج، آنها در برج نامرئیای که کنت با قدرتهای خود آن را ساخته بود و نام آن را برج سرنوشت یا همان برج فیت گذاشته بود، ساکن شدند. این برج در سیلمِ ماساچوست قرار داشت. او بعد از تبدیل شدن به دکتر فیت، که یک قهرمان محسوب میشد، تلاش میکرد تا با جرم و جنایت و همچنین شرورهای ماورا طبیعی مبارزه کند.
القاب و اسامی مستعار: کنت، اشتراوس، اینزا، هال، خالد و نابو.
تیمها: All-Star Squadron، ارتش بلک لنترن، Insurgency، جاستیس لیگ دارک، لیگ عدالت بینالملل، لیگ عدالت آمریکا، لیگ عدالت بینهایت، جامعه عدالت بینهایت، جامعه عدالت آمریکا، ابرقدرتها، تیم واندر و غیره.
متحدان: امیزو، اندرو بنت، آنتونیو اسکارلی، آکوامن، بری آلن، بتمن، بیست، بوستر گلد، چارلز ام مکنایدر، دبی نایلز، دیک گریسون، فیت، فایر استورم، گرین ارو، هال جوردن، هنک پیم، هاوک من، اینزا نلسون، جک سی اسمال، مارشن من هانتر، مری مارول، نابو، اوراکل و غیره.
دشمنان: ابرا کادابرا، آنتی فیت، دارک ساید، دیساد، دکتر استرنج فیت، گری من، جان چارلز کالینز، کالیباک، کینگدم، کرونا، لرد داینامو، مانتیس، نکرون، سایکو پایرت، سی وولف، استپن ولف، تایفون، اوسیل، واندر، ووتان و غیره.
نابو که دکتر فیت قدرتهای خود را از او میگیرد، ادعا میکند که قدرتمندترین Lord Of Order است و با استفاده از توانایی دور جنبی فوقالعاده قدرتمند خود میتواند یک سیاره را تکان دهد
در سال ۱۹۴۰، کنت نلسون یکی از افرادی بود که در پیدایش و تأسیس گروه ابرقهرمانی جامعه عدالت آمریکا نقش بسیار مهمی داشت. در سال ۱۹۴۱، کنت با فرد دیگری به نام اسپکتر ملاقات کرد. آنها بعد از ملاقات با هم، قدرتهای خود را با هم ادغام کردند تا یک دروازه نظامی را که به سمت دنیای مردگان راه داشت، نابود کنند. این ماجرا، اولین باری بود که کنت با یکی از قهرمانان دوران خودش ارتباط برقرار میکرد. ارتباط بین این دو نفر بعدها بیشتر شد و حتی در قالب اعضای تیم جامعه عدالت آمریکا هم بارها و بارها با هم مبارزه کردند. سال بعد یعنی در سال ۱۹۴۲، کنت تبدیل به یک پزشک شد. او در این برهه زمانی کم کم حس کرده بود که کلاهخود مخصوصش، تا حدودی کنترل بدنش را در دست گرفته است به همین دلیل تصمیم گرفت تا برای مدتی آن را بهصورت نصفه استفاده کند. به همین ترتیب، زمانیکه او از این کلاه نصفه استفاده میکرد، بخش زیادی از قدرتهای جادویی خود را از دست میداد (به استثنای حسهای عرفانی و جادوییاش)؛ علاوهبر این، در این برهه او فقط میتوانست در یک سری محدودههای خاص مانند برج سیلم خود یا Stonehenge طلسم کند.
بعد از گذشت مدتی، کنت به ارتش ایالات متحده پیوست و بهعنوان یکی از پیاده نظامهای چترباز، در جنگ جهانی دوم به خدمت کردن پرداخت. او در سال ۱۹۴۴ از عضویت در جامعه عدالت آمریکا استعفاء داد و همانند پدرش تبدیل به یک باستان شناس شد. کنت حتی برای مدتی تصمیم گرفت که بهطور کامل از فعالیتهای عمومی خارج شود. بعد از گذشت مدتی، یعنی در سال ۱۹۶۳ زمانیکه جامعه عدالت باری دیگر شکل گرفت، کنت دوباره به عرصه مبارزه با جرم و جنایت بازگشت و دوباره از همان کلاهخود اصلی و پر قدرت خود استفاده کرد. مدتی بعد از گذشت این اتفاق، کنت نلسون در جریان تشکیل یک تیم لیگ عدالت جدید، نقش بسیار مهمی را ایفا کرد. مدت زیادی نگذشته بود که هم کنت و هم اینزا به خاطر کهولت سن از دنیا رفتند و مردند زیرا جادویی که کنت برای جوان ماندن خودشان استفاده کرده بود، با شکست روبهرو شد.
در طی خط داستانی تاریکترین شب، کنت برای مدت کوتاهی بهعنوان یکی از اعضای ارتش لنترنهای سیاه احیا شد و به زندگی بازگشت. کنت در این خط داستانی دوباره تبدیل به دکتر فیت شد. او بعد از احیا شدن با نوه برادر خود یعنی «خالد نسور» که در آن زمان دکتر فیت کنونی محسوب میشد، ملاقات کرد. هر دوی آنها با استفاده از دو کلاهی که از نابو داشتند، تبدیل به دکتر فیت شدند و برای مدت زمان کوتاهی با کمک یکدیگر، به مبارزه با هیولاها و خدایان مصری مبارزه کردند. طولی نکشید که نابو ظاهر شد و به سراغ «تد کورد» رفت. او به تد کورد اخطار داد که لباس مخصوص بلو بیتل یک شیء جادویی است و علم و دانش تاثیر زیادی در آن ندارد.
او از بدن کنت نلسون استفاده کرد تا بهعنوان دکتر فیت ظاهر شود زیرا خود کنت در برج سرنوشت یا همان برج فیت گیر افتاده بود. بعد از گذشت مدتی کنت توانست کنترل را دوباره به دست بیاورد و به «جیمی ریس» و همچنین تد کورد کمک کرد و به مبارزه با دشمنان پرداخت. از طرف دیگر، در خط داستانی مجموعه محدود Doomsday Clock، یک فلش درایو برای لوئیس لین فرستاده شد که شامل ویدیویی خبری جدید از جامعه عدالت آمریکا بود؛ تصاویری که دکتر فیت هم در آنها حضور داشت. مدتی پیش از آغاز ماجراهای تیم Justice League Dark، نابو کنترل مخصوص فیت را در دست گرفت و ظاهر کنت نلسون و دکتر فیت را از آن خود کرد و به فعالیت پرداخت.
در سال ۱۹۸۷ کنت به همراه قناری سیاه، جدیدترین گرین لنترن سیاره زمین یعنی «گای گاردنر»، بتمن، مارشن من هانتر، بلو بیتل (تد کورد)، کاپیتان مارول و میستر میراکل تیم Justice League International را تشکیل دادند؛ علاوهبر این اعضا، عضو جدید دیگری به نام «دکتر لایت» هم به آنها اضافه شد. مدتی کمی بعد از این اتفاق، دو عضو دیگر یعنی «کاپیتان اتم» و همچنین «بوستر گلد» هم به عضویت در این تیم در آمدند. او در طی این برهه زمان که به عضویت این تیم درآمده بود، به کمک دیگر اعضا توانست «گری من» را نسبت به نابود کردن دنیا متوقف کند.
لازم به ذکر است که در اواخر دهه ۱۹۸۰ جنگ بیپایان Order و Chaos به اوج خود رسیده بود. کنت متوجه شد که تمام این اتفاقات زیر سر فردی به نام « Yali Kuga» بوده است. فشاری که روی کنت و اینزا قرار داشت، آنقدر زیاد بود که باعث شد سرعت گذشت سن آنها تا حد زیادی بالا رود. به همین ترتیب، تا پایان همان سال، فشار روی اینزا آنقدر زیاد شد که دیگر واقعا غیرقابل تحمل بود به همین دلیل اینزا تصمیم گرفت که خودش را بکشد تا از حجم این فشار بهشدت زیاد راحت شود. بعد از این اتفاق ناگوار، کنت به خاطر خودکشی همسرش نابود شد و تقریبا تا جایی پیش رفت که او هم خودش را بکشد. بااینحال، نابو جلوی او را گرفت و به کنت اجازهی مردن را نداد. نابو با دیدن این اوضاع، متوجه شده بود که به یک دکتر فیت جدید نیاز دارد زیرا کنت دیگر نمیتوانست با وضعیت کنونی خود، وظایفی را که برعهده داشت، انجام دهد.
- اریک و لیندا اشتراوس:
کلاه فیت، منبع اصلی قدرت دکتر فیت محسوب میشود و بدون آن، قدرتهای میزبان فقط به تواناییهای جادویی خودش ختم میشود
کنت درنهایت با وجود میل باطنی خود قبول کرد تا در جهت پیدا کردن یک دکتر فیت جدید، به نابو کمک کند. بعد از گذشت مدتی، فردی به نام «اریک اشتراوس» انتخاب شد تا تبدیل به دکتر فیت جدید شود. در طی همین برهه زمانی، کنت متوجه شد که کلمه فیت درواقع سه معنی مرد، زن و سرنوشت را دارد. به همین ترتیب، او توانست کنترلی را که نابو روی خودش داشت، بشکند و به اریک و همچنین عشق زندگی او یعنی لیندا اجازه دهد تا تبدیل به دکتر فیت جدید بشوند. درنهایت با رخ دادن این اتفاقات، کنت دیگر میتوانست بمیرد و به آرامش ابدی خود برسد زیرا نابو میزبان جدیدی برای خود پیدا کرده بود. البته این اصل ماجرا نبود؛ اریک و لیندا باید ادغام و تبدیل به یک موجود میشدند تا میتوانستند در قالب دکتر فیت ظاهر شوند. نابو برای اینکه بتواند این دو فرد را بهصورت شخصی راهنمایی کند، کنترل جسد کنت را در دست گرفت. طولی نکشید که یک شیطان آشنا به نام «پیتی» و وکیلی به نام «جک سی. اسمال» به این سه نفر پیوستند.
جالب است بدانید که اریک در مبارزهای که علیه «دیساد» داشت، در سرزمین آپوکالیپس به قتل رسید. همین موضوع باعث شد تا لیندا مجبور شود که خودش بهتنهایی وظایف دکتر فیت را انجام دهد. مدت خیلی کمی بعد از این اتفاق، لیندا هم توسط Lords of Chaos به قتل رسید. روحهای اریک و لیندا بعد از گذشت مدتی در بدنهای دو فرد جدید به نام یوجین و وندی دیبلیا ظاهر شدند؛ این در حالی بود که نابو، در جسم نوزاد متولد نشدهی یوجین و وندی ظاهر شده بود.
- اینزا کرامر نلسون:
در این برهه زمانی، کنت و اینزا که روحهای آنها در دنیایی فانتزی درون همان محفظه مخصوص قرار داشت، در بدنهایی جوانتر احیا شدند و به زندگی بازگشتند اما لازم به ذکر است که فقط اینزا توانست تبدیل به دکتر فیت شود. اینزا در قالب شخصیت دکتر فیت کاملا نسبت به نحوه و میزان استفاده از قدرتهای خود بیپروا بود و اصلا به عواقب اتفاقاتی که رخ میداد توجهی نداشت. همین موضوع باعث شد تا او برای مدت موقتی از کنت جدا شود. در این برهه زمانی، نلسونها متوجه شدند که شخصیتی به نام «T'Giian» که یک Lord of Chaos محسوب میشد، کنترل کلاه مخصوص فیت را به دست آورده است. همین اتفاق منجر به این شد که قدرتهای اینزا، بهجای اینکه از Order نشات بگیرد، از Chaos میآمد و همین موضوع خودش مشکلاتی را به وجود آورده بود؛ بهطور مثال کنت و اینزا دیگر نمیتوانستند با یکدیگر ادغام و تبدیل به دکتر فیت شوند.
درنهایت کنت با اینزا متحد شد و به او کمک کرد که T'Giian را شکست داد. مدت کمی بعد از این اتفاق، اینزا متوجه شد که قدرتهای جدیدش از طرف مردم سیاره زمین میآمد، به جایی که از جادوی Order و Chaos نشات بگیرد. نلسونها دیگر میتوانستند با یکدیگر ادغام شوند و دوباره در قالب دکتر فیت به فعالیت بپردازند اما دیگر برای تبدیل شدن به دکتر فیت، این تنها راه نبود. زیرا هر دوی آنها میتوانستند بهصورت جداگانه و هر زمان که لازم بود، این کار را انجام دهند. در طی مدت زمانیکه آنها بهصورت جداگانه تبدیل به دکتر فیت میشدند، اینزا همان کلاه و لباس اصلیای را که کنت استفاده میکرد، میپوشید؛ این در حالی بود که خود کنت، از کلاه نصفه و لباسی که در اواخر دهه ۱۹۴۰ میپوشید، استفاده میکرد.
مدتی بعد از این اتفاق، نلسونها و همچنین اعضای تیم جامعه عدالت آمریکا در طی خط ماجراهای تلاش «Parallax» برای تغییر دادن تاریخچه جهان، با شخصیت ابرشروری به نام «اکستنت» روبهرو شدند. اکستنت از قدرتهای دستکاری زمانی خود استفاده کرد تا سرعت گذر عمر کنت و اینزا را تا حد قابل توجهی بالا ببرد؛ درنهایت او کاری کرد که این دو دکتر فیت، به سن واقعی فیزیکی خود برسند. علاوهبر این، اکستنت کلاه، محفظه و شنل مخصوص فیت را از یکدیگر جدا کرد. نلسونها که دیگر پیر و بدون قدرت شده بودند، چارهای دیگر جز بازنشستگی و کنار کشیدن از عرصه مبارزه علیه جرم و جنایت نداشتند.
- جرد استیونز:
نلسونها بعد از بازنشستگی، قاچاقچیای به نام «جرد استیونز» را استخدام کردند تا کلاه، محفظه و شنل مخصوص فیت را برای آنها پیدا کند و از یک مقبره مصری برای آنها بیاورد. زمانیکه نلسونها در تلاش بودند تا اشیاء مخصوص و قیمتی خود را جمعآوری کنند، توسط دو شیطان به قتل رسیدند. در طی مبارزهای، جرد تلاش کرد تا از محفظه مخصوص فیت بهعنوان یک اسلحه استفاده کند؛ اما ماجرا آنطور که باید و شاید پیش نرفت و محفظه منفجر شد و چندین توانایی جادویی مختلف را در اختیار او قرار داد. علاوهبر این، این انفجار یک زخم قرمز انک-شکل هم روی چشم سمت راستش ایجاد کرد. آسیبهایی که در طی این انفجار به جرد وارد شده بود، او را مجبور کرد که برای پوشاندن دست راست خود استفاده کند. علاوهبر این، او کلاه را هم ذوب کرد و چندین دارت انک-شکل و یک چاقو ساخت تا بتواند از آنها بهعنوان سلاح استفاده کند.
با اینکه دکتر فیت از لحاظ جسمی آسیب ناپذیر است، اما یک نقطه ضعف بزرگ دارد و میتوان ازطریق ریههایش به او آسیب زد
بعد از اینکه جرد آن شیاطین را شکست داد، نابو با او ارتباط برقرار کرد. او در تلاش بود جرد را تبدیل به دکتر فیت جدید خود بکند. جرد بعد از فهمیدن این موضوع آن را رد کرد و پا به فرار گذاشت و مدت کمی بعد از آن، تبدیل به یک شکارچی هیولا شد و نام خود را «فیت» گذاشت. در طی مبارزههای خود، او با تیمی متشکل از اعضای فراری و دارای قدرتهای ماورا طبیعی به نام « Scare Tactics»، شیطانی به نام « Etrigan» و نیروهای دیگر متحد شد تا با تهدیدها و خطرهای قلمرو Gemworld مبارزه کند. بعد از گذشت مدتی، جرد توسط شخصیتی به نام «موردرو» به قتل رسید؛ موردرو تصمیم داشت که تمام مامورهایChaos و Orderرا به قتل برساند و اشیاء مخصوص فیت را برای خود بردارد. بعد از مرگ جرد، تمام تجهیزات و اشیاء او به شکل اصلی برگشتند و به همان برج سرنوشت یا فیت بازگشتند.
- هکتور هال:
بعد از قتل جرد، لباس مخصوص دکتر فیت به همراه کلاه، محفظه و شنل احیا شده، به فردی به نام «هکتور هال» که بهتازگی در این برهه زمانی ظاهر شده بود، رسید. در این دوران، جامعه عدالت دوباره شکل گرفت تا از هکتور که جدیدا دوباره به دنیا آمده بود، محافظت کنند. بدن جدید هکتور، پسر واقعی و بیولوژیکی هاوک و داو محسوب میشد؛ کسانی که خودشان هم به ترتیب از ماموران Chaos و Order به حساب میآمدند. همین موضوع باعث شد تا هکتور تبدیل به یک مامور کاملا متعادل باشد نه مانند مامورهای قبلی به یک سمت تمایل داشته باشد.
در این برهه زمانی، وقتی که اسپکتر در تلاش بود تا به هر طریقی که شده سحر و جادو را از دنیا پاک کند، هکتور و همسرش را به یک کوهستان برفی تبعید کرد تا برای همیشه همانجا بمانند.
- کنت وی. نلسون:
زمانیکه اعضای جامعه عدالت آمریکا بهدنبال هکتور گشتند، تنها کلاه، محفظه و شنل مخصوص را پیدا کردند. به همین خاطر، یکی از اعضا به نام «سند» کلاه را روی صورت خود گذاشت تا با نابو ارتباط برقرار کند. درست در همین لحظه، از طرف دیگر موردرو ظاهر شد و کلاه مخصوص را از روی صورت سند برداشت. همین موضوع باعث شد تا نابو بتواند بدون اینکه هیچ نیازی به میزبان داشته باشد، تنها ازطریق کلاه ظاهر شود. نابو توانست بهراحتی موردرو را شکست دهد. بعد از این اتفاق، جامعه عدالت آمریکا به نابو پیشنهاد داد که به گروه آنها بپیوندد اما نابو این پیشنهاد را نپذیرفت. نابو که مرگ قریب الوقوع خود را حس میکرد، کلاه مخصوص فیت را به یکی دیگر از اعضا یعنی «کاراگاه چیمپ» داد تا بهدنبال فرد مناسب جدیدی بگردد و این کلاه را به او بدهد. نابو به کاراگاه چیمپ اعلام کرد که حتی بدون حضور روح خودش درون این کلاه، این شیء باز هم قدرتها و تواناییهای زیادی خواهد داشت. طولی نکشید که نابو درنهایت توسط اسپکتر به قتل رسید.
زمانیکه کاراگاه چیمپ متوجه شد که این کلاه اندازه خودش نمیشود، از کاپیتان مارول خواست تا آن را به درون فضا پرتاب کند تا بلکه به این طریق، خود کلاه بتواند میزبان جدیدش را پیدا کند. همینطور که این کلاه در سرتاسر جهان میچرخید، تغییراتی را در خود ایجاد کرد تا شبیه به کلاه نصفهای شود که کنت نلسون در دهه ۱۹۴۰ از آن استفاده میکرد. بعد از این اتفاق، این کلاه به سمت سیاره زمین بازگشت. در طی همین گشت و گذارها، این کلاه دوباره با کاراگاه چیمپ، «آیبیس نامرئی»، «سارگن جادوگر»، «بلک آلیس» و «زوریل» برخورد کرد. مدت کمی بعد از این برخورد دوباره، کلاه راهش را به سمت «دکتر کنت وی نلسون» پیدا کرد؛ فردی که نوه برادر کنت نلسون اصلی محسوب میشد. طولی نکشید که کنت وی نلسون بعد از پیدا کردن کلاه در یک سطل آشغال بزرگ، تبدیل به دکتر فیت جدید شد. زمانیکه نلسون برای اولینبار این کلاه را روی صورتش گذاشت، کلاه شکل اصلی خود را گرفت و نسخه جدیدی از لباسهای اصلی دکتر فیت، روی او ظاهر شد.
کنت بعد از اینکه با شیطانی به نام «نرگال» مبارزه کرد و او را شکست داد، تصمیم گرفت که از قدرت جادویی خود برای قمار استفاده کند. بعد از گذشت مدتی، او با فردی به نام «مدی» که صاحب مرموز یک کتاب فروشی محسوب میشد، ملاقات کرد. علاوهبر این، او با «اینزا فاکس» که یک نویسنده کتابهای کمیک بود، آشنا شد؛ کسی که بعد از تبدیل شدن به آب، کشته شد. کنت که بهشدت از این اتفاق ناراحت بود، به الکل روی آورد تا بتواند به این طریق با مرگ اینزا کنار بیاید به همین ترتیب، کلاه خود را به مدی داد. بعد از گذشت مدتی، هم کنت و هم مدی توسط نرگال دستگیر شدند اما زمانیکه کنت توانست بر افسردگی خود غلبه کند، توانست که خودشان را فراری بدهد. در طی همین ماجرا هم کنت، اینزا را دوباره به زندگی بازگرداند.
در طی همین برهه زمانی، کنت به یک سری از قهرمانانی که از جادو استفاده میکردند، کمک کرد تا از جهنم یا همان هل فرار کنند و بعد هم به جامعه عدالت پیوست. کنت حتی بعد از اینکه این گروه به دو زیر گروه تقسیم شد، با این تیم ماند و به فعالیت خود ادامه داد. برای مدت زمان کوتاهی، کنت توسط موردرو تسخیر شده بود؛ البته کنت خیلی زود سیاره زمین را ترک کرد تا بتواند روی تواناییهای وردخوانی و طلسمهای خود کار کند. بعد از گذشت مدتی کنت به زمین بازگشت تا به دوستان ابرقهرمانی خود برای مقابله با چندین مشکل کمک کند.
- خالد بن حسین:
دکتر فیت یکی از اعضای اصلی تیم جامعه عدالت آمریکا محسوب میشود و نقش بسیار مهمی در شکلگیری و تأسیس این گروه داشت
نسخه زمین ۲ دکتر فیت، یک مرد مصری به نام «خالد بن حسین» بود. در این زمین، خالد بن حسین یک باستان شناس به نام «کندرا ساندرز» را در ماجراجوییهای مختلفش همراهی میکرد. کندرا ساندرز در مصر یکی از هرمها را بررسی میکرد و در آن میچرخید که با Helm of Nabu برخورد کرد. کندرا اصلا دوست نداشت که این شیء را استفاده کند زیرا اعتقاد داشت که روح نابو روی روان و همچنین تفکرات او اثر میگذارد. در این خط داستانی، خالد بعد از متحد شدن با چندین ابرقهرمان مختلف، با شروری به نام ووتان مبارزه کرد. در طی همین ماجرا، خالد با برج فیت که پایگاه عملیاتی بیهمتای نابو بود برخورد کرد. بعد از این اتفاق، او هویت دکتر فیت را در دست گرفت و تبدیل به این ابرقهرمان شد.
- خالد نسور:
همانطور که بالاتر هم به این ماجرا اشاره شد، در ماه ژوئن سال ۲۰۱۵، یک مجموعه اختصاصی حول محور شخصیت دکتر فیت منتشر شد. در این مجموعه، نسخه زمین صفر این شخصیت، یعنی یک دانشجوی پزشکی مصری-آمریکایی به نام خالد نسور، حضور داشت. خالد از یک مجسمه باستت توانست کلاه مخصوص دکتر فیت را به دست بیاورد؛ مجسمهای که بعدها مشخص شد، گربه خودش بوده است. بعد از گذشت مدتی مشخص شد که مادر خالد درواقع دختر برادر کنت نلسون بوده است؛ همین موضوع، خالد نسور را تبدیل به نوه برادر کنت میکرد.
در خط داستانی Justice League Dark، مشخص شد که خالد توسط نابو زندانی شده بود؛ کسی که خودش در قالب دکتر فیت ظاهر میشد. نابو به وسیله یک ظرف جادویی خالد را زندانی کرده بود. زمانیکه اعضای تیم جاستیس لیگ دارک به برج فیت رفتند، این ظرف بهطور تصادفی شکست. بعد از شکسته شدن این ظرف، خالد توانست بهطور موقت آزاد شود. او حتی تلاش کرد تا به اعضای این تیم اخطار دهد که نابو در حال آزاد کردن « Otherkind» است اما پیش از اینکه موفق به انجام این کار شود، دوباره درون آن ظرف زندانی شد. بعد از ماجراهای Witching Hour، ظرفی که خالد در آن زندانی شده بود، به پایگاه اصلی جاستیس لیگ دارک برده شد. در آنجا «من-بت» تلاش کرد تا با استفاده از جادو، خالد را از آنجا آزاد کند. همانجا بود که آنها از نقشههای اصلی نابو و Lords of Order که شامل Otherkind هم میشد، با خبر شدند.
بخش زیادی از قدرتهای دکتر فیت از نابو نشات میگیرد. علاوهبر این، کلاه سرنوشت یا فیت هم قدرتهای جادویی فوقالعاده زیادی را در اختیار میزبان خود قرار میدهد. اما بدون کلاه، قدرتها و تواناییهای دکتر فیت، محدود به تواناییهای جادوگری خودش میشود. بهطور مثال کنت نلسون بدون کلاه، یک جادوگر بسیار خوب و حرفهای است و حتی دانش زیادی هم درباره هنرهای جادویی دارد اما با قدرتهای خود نابو قابل مقایسه نیست. بزرگترین نقطه ضعف میزبان دکتر فیت این است که بدن و جسم او میتواند آسیب ببیند یا بهطور کامل نابود شود.
دکتر فیت قدرتها و تواناییهای مختلف زیادی دارد؛ مانند وردخوانی و طلسم، پرواز، قدرت ابرانسانی، آسیب ناپذیری، دور جنبی، تلپاتی، دستکاری رعد و برق و پایروکنیسس (توانایی ذهنیای که به فرد اجازه میدهد تا به وسیله ذهنش آتشی را به وجود بیاورد یا آن را کنترل کند). بااینحال، لازم به ذکر است که دکتر فیت نمیتواند طلسمها و وردهایی که از قبل خوانده شدند و در حال تاثیر گذاشتن هستند، خنثی کند. قدرتهای جادویی دکتر فیت در قالب و شکل حروفهای تصویری مصری مانند انک ظاهر میشود. قدرتهای فیت بهعنوان «معنی واقعی تبدیل انرژی به ماده و ماده به انرژی» توصیف شده است.
در انتها به چند مورد از انیمیشنها، فیلمها و بازیهایی اشاره میکنیم که شخصیت دکتر فیت در آن حضور داشت:
- سریال Smallville محصول سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۱ با بازی برنت استیت
- انیمیشن سریالی Superman: The Animated Series محصول سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۰ با صداپیشگی جورج دلهویو
- انیمیشن سریالی Justice League محصول سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴ با صداپیشگی اودد فهر
- انیمیشن سریالی Justice League Unlimited محصول سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶ با صداپیشگی اودد فهر
- انیمیشن سریالی Batman: The Brave and the Bold محصول سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱ با صداپیشگی گرگ الیس
- انیمیشن سریالی Young Justice محصول سال ۲۰۱۰ تاکنون با صداپیشگی اد اسنر
- انیمیشن Lego DC Comics Super Heroes: The Flash محصول سال ۲۰۱۸ با صداپیشگی کوین مایکل ریچاردسون
- انیمیشن Suicide Squad: Hell to Pay محصول سال ۲۰۱۸ با صداپیشگی گرگ گرانبرگ
- بازی Lego DC Super-Villains محصول سال ۲۰۱۸ با صداپیشگی دیوید سوبولو
- بازی Injustice 2 محصول سال ۲۰۱۷ با صداپیشگی دیوید سوبولو
نظرات