معرفی شخصیت اولتران، شوالیه فضایی
پیش از اینکه بهسراغ مقدمه این مقاله برویم، قصد داریم نقل قولی از شخصیت اولتران را ارائه کنیم:
زیبایی آن را میبینید؟ زیبایی اجتناب ناپذیری را؟ تو برمیخیزی، تا فقط سقوط کنی. شما انتقام جویان، شما شهابهای من هستید؛ شمشیر سریع، نرم و وحشتناک من! با شکست وحشتناک شما، سیاره زمین هم نابود خواهد شد. من را از کامپیوترهای خود پاک کنید و همهتان مقابل من بایستید؛ هیچکدام از آنها ارزشی نخواهد داشت. زمانیکه همه چیز تبدیل به گرد و خاک میشود، تنها چیزی که در این جهان زنده میماند... فلز خواهد بود.
اولتران توسط در ابتدا توسط هنری پیم اختراع شده بود تا یک اتفاق برجسته و نقطه تحول اساسی در زمینه تکنولوژیکی باشد. اما همه چیز آنطور که برنامهریزی شده بود پیش نرفت و اولتران خیلی زود از لحاظ ذهنی، از تمام انتظاراتی که «پدرش» داشت سبقت گرفت و فراتر رفت. او درنهایت تیم اربابان شرارت را تشکیل داد و با اعضای انتقام جویان هم مبارزه کرد. مبارزهی او با اعضای تیم انتقام جویان فقط به یک بار ختم نشد بلکه این اتفاق چندین بار رخ داد. او از تمام موجودات زنده نفرت و کینه بسیار زیادی داشت و هدف نهایی او این بود که تخریب کامل آنها را تماشا کند.
اولتران یک شخصیت ابرشرور محسوب میشود که در کتابهای کمیکی که توسط شرکت مارول کامیکس منتشر میشوند، حضور مییابد. او بیشتر از هر چیزی بهعنوان یکی از دشمنان تیم ابرقهرمانی انتقام جویان به حساب میآید. اولتران یک ارتباط نیمه خانوادگی هم با خالق خود یعنی هنک پیم دارد. او اولین شخصیت دنیای مارول کامیکس بود که آلیاژ فلزی و ساختگی معروف مارول یعنی آدامانتیوم در آن به کار برده شد.
اولتران توسط شخصیت «دکتر هنری پیم» خلق شده است؛ آن هم درست براساس اندیشهها و خاطراتی که خودش در ذهنش داشت. او قصد داشت تا با انجام این کار، قدم جدیدی در پیشرفت صنعت هوش مصنوعی بردارد و کاری را انجام دهد که هیچ دانشمندی تا به آن روز این کار را انجام نداده بود؛ حتی فردی مانند رید ریچاردز هم پیش از این به سراغ چنین کاری نرفته بود. او کم کم کارهای این موجود را آغاز کرد و دوست داشت که بعد از گذشت مدتی به جایگاه بسیار بالایی دست پیدا کند. بعد از اینکه مدتی از خلق این موجود دارای هوش مصنوعی گذشته بود، هنری پیم نام او را اولتران-۱ گذاشت. او امیدوار بود که این موجود بتواند یک عصر جدیدی را در زمینه اکتشافات علمی به وجود بیاورد و صنعت تکنولوژی را دچار تغییر و تحول بزرگی کند.
بااینحال همه چیز آنطور که باید و شاید پیش نرفت و طولی نکشید که اتفاقات بسیار وحشتناکی رخ داد. در طی این روند، اولتران احساسات و درک بیشتری به دست آورد و درنهایت مقابل خالق و برنامهنویسیهای خودش ایستاد و قصد داشت که مسیر مخصوص به خودش را پیش بگیرد. اولتران نهتنها توانست دکتر پیم را شکست دهد، بلکه مغز او را هم شستشو داد و کاری کرد که او بهطور کل، فراموش کند که اصلا چنین موجودی را خلق کرده است.
القاب و اسامی مستعار: Crimson Cowl، شوالیه فضایی، ویژن، تورینو ایکس ال، اولتران ۵، اولتران ۶، اولتران ۷، اولتران ۸، اولتران ۱۱، اولتران ۱۲، اولتران مارک ۱۲، اولتران ۱۳، اولتران ۱۴، اولتران ۱۵، اولتران پیم و هنک پیم.
تیمها: قهرمانان کیهانی، Legion Accursed، لژیون مرگبار، اربابان شرارت، Nugent Technologies، فلانکس، Technarchy، Tong of Creel، Vigilance و غیره.
متحدان: Alkhema، اشلی بارتون، اطلس، بلک تالن، کنت نفاریا، دی استار، دکتر دووم، ساحره، گرند مستر میو، گریم ریپر، جوکاستا، کلاو، کالتران، لایت استورم، من ایپ، Manipulator، ماکسیموس، ملتر، نکرا، نامبر ناین، رادیو اکتیو من، رکس، رابی ترزدی، شتراکس، سیگما، تونی بارتون پارکر و غیره.
دشمنان: ابیگیل برند، ادم وارلاک، آگتا هارکنس، امریکن دریم، انجلا، انت من، آنتی ویژن، ارس، آکوامن، بری آلن، بتمن، بیست، بتی راس، بیاندر، بلک بولت، قناری سیاه، بلک نایت، بلک پنتر، بلک ویدو، بلک ولف، بلیزینگ اسکال، بلو استرک باکی بارنز، باگ، کیبل، کاپیتان آمریکا، کاپیتان بریتین، کارول دنورز، کسی لنگ، چیس استین، کلوسوس، کریستال، سایکلاپس، دنیل کیج، دردویل، دارک هاوک و غیره.
شخصیت اولتران توسط روی توماس و جان بوسما خلق شده است. این شخصیت اولینبار بدون هیچ نامی در قسمت ۵۴ ولوم اول سری کتاب کمیک The Avengers که در سال ۱۹۶۸ منتشر شده بود، ظاهر شد. بعد از گذشت یک قسمت از همان مجموعه یعنی در قسمت ۵۵، این شخصیت نام مخصوص به خودش را به دست آورد. روی توماس در مصاحبههای خود اعلام کرده بود انتخاب اسم این شخصیت کار خیلی سختی بود. او خیلی پسوند «تران» را دوست داشت به همین دلیل از همین نقطه هم آغاز کرد. توماس اعلام کرده بود که ایده این شخصیت و همچنین ظاهر او، تا حد زیادی براساس ماکینو بوده است؛ یک ربات شرور و البته گمنام که در یکی از قسمتهای سری کتاب کمیک «کاپیتان ویدیو» حضور یافت. این کاراکتر در ۷۱۰ کتاب کمیک حضور داشت و تنها در قسمت ۱۰ مجموعه Age of Ultron به نام Book Ten جان خود را از دست داد.
- اربابان شرارات:
در این برهه زمانی، اولتران هویت و ظاهر Crimson Cowl را در دست گرفت و تیم اربابان شرارت را تشکیل داد. او قصد داشت تا با استفاده از این تیم، مقابل خالق خود بایستد و علاوهبر او، با اعضای تیم اونجرز هم مبارزه کند. اولتران تمام تلاش خود را میکرد تا به هر طریقی خودش را ارتقاء بدهد و نقطه ضعفهای خود را بهبود ببخشد. بااینحال، درنهایت اعضای اونجرز مدتی بعد از اولین برخورد، با اولتران ۵ روبهرو شدند و قصد مبارزه با او را داشتند؛ اولتران ۵ تا حد بسیار زیادی نسبت به نسخه اول پیشرفت کرده بود و نسبت به قبل، ظاهر انسانیتری داشت. در این برهه زمانی، اولتران ۵ براساس الگوهای مغز «واندر من» و همچنین ظاهر جسمانی هیومن تورچ، یک اندروید را خلق کرد. بعد از گذشت مدتی این اندروید دیگر با نام ویژن شناخته میشد. ویژن تا حد زیادی با خالق خود تفاوت داشت. از آنجایی که ویژن وجدان و ضمیر ناخودآگاه داشت، در اولین مأموریت خود که باید اعضای اونجرز را به قتل میرساند، مسیر خود را عوض کرد و مقابل خالق خود ایستاد.
- شکلهای مختلف اولتران:
اولتران ۶ تواناییها ذهنی زیادی داشت. او توانست ذهن ویژه را دستکاری کند و به او دستور بدهد که فلز آدامانتیوم را بدزدد و از آن در جهت بازسازی دوباره بدن خالق خود استفاده کند. این کار باعث میشد تا اولتران تقریبا بهطور کامل فنا ناپذیر و نابود نشدنی شود. اولتران بعد از اینکه موفق شد تا نقشهی خود را در جهت استفاده از آدامانتیوم عملی کند، دوباره به مبارزه با اعضای تیم اونجرز رفت. بااینحال، خوشبختانه همه چیز طبق برنامه اولتران پیش نرفت زیرا او توسط پیم فریب خورد و درنهایت با استفاده از قابلیت نابودی، بهطور کل تمام بدنش را (البته به جز سر)، نابود کرد. بعد از گذشت مدتی، سر اولتران توسط ماکسیموس در آتیلان پیدا شد. ماکسیموس بعد از پیدا کردن این سر تصمیم گرفت تا یک جسم جدید برای او خلق کند.
اولتران ۷ یک جسم بسیار بزرگ و غول پیکر داشت اما این بدن جدید از آدامانتیوم تشکیل نشده بود. همین موضوع باعث شد که تا حد زیادی نابود کردن آن راحتتر از نسخه قبلی باشد. البته بعد از مدت بسیار کوتاهی این بدن هم توسط اعضای تیم چهار شگفت انگیز نابود شد.
- خلقت جوکاستا:
جالب است بدانید که اولتران در برههای از زمان عاشق واسپ شده بود
در این برهه زمانی، اولتران ۸ توانست کنترل ذهن هنک پیم را در دست بگیرد. او با انجام این کار، از هنک پیم و ذهن او استفاده کرد تا جوکاستا را خلق کند. اولتران بعد از خلق جوکاستا، اندیشهها و افکار همسر هنک پیم یعنی واسپ شگفت انگیز را در ذهن او قرار داد. بااینحال، طولی نکشید که مخلوق اولتران توسط اسکارلت ویچ نابود شد.
جالب است بدانید که اولتران ۹ توسط آیرون من خلق شد. البته آیرون من هم توسط یکی از نسخههای پیشین اولتران هیپنوتیزم شده بود تا اولتران ۹ را خلق کند. این نسخه جدید هم به داخل یک استخر که پر از آدامانتیوم خنک شده پر شده بود، انداخته شد. همین اتفاق باعث شد تا او تا ابد در یک قطعه سنگ تقریبا غیرقابل تخریب و نابودی گیر کند.
اولتران ۱۰ در این برهه زمانی کم کم به این فکر افتاد که بدنهای جایگزین و اضافیای را خلق کند تا بهعنوان زیردستهایش به فعالیت بپردازندو علاوهبر این، این بدنهای جایگزین وظیفه داشتند تا در صورت نابود شدن جسم اصلی، میزبان جدیدی برای او باشند و مردن همیشگی او جلوگیری کنند. بااینحال طولی نکشید که ثابت شد، ایدهی او بسیار خوب و هوشمندانه بود زیرا شخصیت ماشین جنگی به سرعت او را نابود کرد.
- جنگهای پنهان:
در این خط داستانی، اولتران ۱۱ و همچنین اولتران ۱۲ حضور داشتند. اولتران ۱۱ با این هدف خلق شده بود که در جنگهای پنهان بیاندر، به مبارزه بپردازد. اولتران ۱۱ بعد از اینکه یک بار تلاش کرد تا به گالاکتوس حمله کند، توسط خود او خطرش خنثی شد. بعد از این اتفاق، اولتران ۱۱ باری دیگر توسط دکتر دووم برنامهنویسی شد تا بلکه دید او نسبت به انسانها تغییر کند و رفتار دوستانهتری با آنها داشته باشد.
جالب است بدانید که اولتران ۱۱ پیش از اینکه به ماجرای جنگهای پنهان برود، اولتران ۱۲ را خلق کرده بود. بعد از این ماجرا، او به تیم لژیون مرگبار پیوست. بااینحال، بعد از گذشت مدتی، زمانیکه اولتران ۱۲ با ویژون (پسر اولتران)، اسکارلت ویچ و همچنین واندر من برخورد کرد، تا حدودی نظرش تغییر یافت. بعد از این رویارویی، اولتران ۱۲ با دکتر پیم (پدر خود) آشتی کرد و نام خود را به اولتران مارک ۱۲ یا همان «مارک» تغییر داد. اولتران ۱۱ از بتل ورلد بازگشت و مارک را نابود کرد. همین موضوع باعث شد تا واندر من، برای گرفتن انتقام مارک، اولتران ۱۱ را بهطور کلی نابود کند.
- Acts of Vengeance:
در این برهه زمانی اولتران ۱۳ توسط دکتر دووم ساخته شد؛ آن هم با استفاده از خاطراتی که در نسخههای قبلی اولتران دست نخورده باقی مانده بود. این نسخه از اولتران فقط با این هدف خلق شده بود تا دردویل را به قتل برساند. متاسفانه این نسخه از اولتران در ذهن خود، در یک زمان واحد، چیزی در حدود ۱۳ شخصیت و هویت متمایز داشت. همین موضوع باعث شد که در مبارزهاش با دردویل تا حد زیادی به شکست خود نزدیک شود. این ماجرا تا زمانی ادامه داشت که اولتران کم کم شروع به نابود کردن خود کرد. اما هیچ شانسی در نابود کردن جسمی که کاملا با فلز و آلیاژ آدامانتیوم ساخته شده بود، نداشت. نقشه و هدف بعدی این نسخه از اولتران این بود که بشریت را تبدیل به ربات کند. اما پیش از اینکه بتواند این نقشه خود را با موفقیت انجام دهد، توسط اعضای تیم انتقام جویان دستگیر شد.
- خلقت Alkhema:
در این برهه زمانی، اولتران ۱۴ بعد از اینکه یک ارتقاء دیگر در خود ایجاد کرد، نام خود را تغییر داد و «اولتران نهایی» گذاشت. او بعد از این ارتقاء به این نتیجه رسید که قصد ندارد فقط انسانها را به قتل برساند. او تصمیم گرفته بود که تمام موجودات زنده سرتاسر دنیا را به قتل برساند و همه را نابود کند. این نسخه از اولتران همچنین Alkhema را خلق کرد؛ موجودی که اندیشهها و تفکرات شخصیت ماکینگ برد به او منتقل شده بود.
- Slorenia in Ruins & The Sentient Armor:
در خط داستانی Ultron Initiative، اولتران تبدیل به یک زن شده بود. انتقام جویان در ابتدا نمیدانستند که اوضاع از چه قرار است اما بعد از مدتی متوجه شدند که او هم نسخهای از اولتران است
اولتران ۱۵ بهطور خالص و کامل از آلیاژ آدامانتیوم تولید شده بود. این نسخه از اولتران صدها نسخه جدید از اولترانها را تولید کرد؛ اولترانهایی که کاملا به خالق خود وفادار بودند و نقش یک ارتش بزرگ را برای او داشتند. موج این ارتش رباتی، به ملت اسلورنیا حمله کردند و همگی آنها را نابود کردند. آنها بعد از انجام این کار، مردم سرتاسر دنیا را با استفاده از ویدیویی که با جزئیات بسیار دقیق و کامل برای همه پخش میکردند، به ترس و دلهره انداختند. این ارتش تمام نابودیهایی را به وجود آورده بودند، به مردم دنیا نشان دادند. این نسخه از اولتران درنهایت توسط پیم، آن هم با استفاده از Antarctic Vibranium نابود شد؛ Antarctic Vibranium توانایی این را داشت که تمام فلزات و آلیاژهای مختلف را بهطور کلی نابود کند، مانند خود آدامانتیوم.
بعد از گذشت مدتی، Alkhema از اساس ذهنی و اندیشههای پیم، ویژن، اسکارلت ویچ، واسپ، واندر من و همچنین برادرش یعنی گریم ریپر استفاده کرد و آنها را به درون بدنهای رباتیکی منتقل کرد تا به اعضای تیم انتقام جویان حمله کنند. Alkhema از هیچ چیز خبر نداشت اما درواقع تحت نفوذ و تاثیر Ultron Imperative قرار داشت. این نسخه از اولتران قصد داشت تا اولتران واقعی را باری دیگر بازسازی کند. درنهایت، با دخالت اعضای تیم اونجرز، نقشههای Ultron Imperative همگی با شکست روبهرو شد. بعد از این اتفاق، اولتران کنترل زره خاص و حساس تونی استارک را در دست گرفت.
بااینحال، به نظر میرسید که او در یک انفجار جان خود را از دست داد و بهطور کلی نابود شد. بعد از گذشت مدتی از آن انفجار، اولتران بهعنوان رهبر فرقه Sons of Yinsen دیده شد که درون همان زره مخصوص و حساس سابق تونی استارک، نقش مغز متفکر «هو ینسن» را در این فرقه برعهده داشت. او تلاش کرد تا از این دین جدید خود در جهت تسخیر و تحت کنترل گرفتن دنیا استفاده کند اما باری دیگر شکست خورد و دوباره نابود شد.
- انتقام جویان قدرتمند:
بعدها، اولتران در خط داستانی سری کتاب کمیک Mighty Avengers ظاهر شد. او در این خط داستانی، شکلی به خود گرفته بود که شباهت بسیار زیادی به واسپ داشت. در همین حین، او به ظاهر آیرون من را به قتل رساند و زره مخصوص او را از آنِ خود کرد. علاوهبر این در همین خط داستانی مشخص شد که اولتران درواقع مغز متفکر ماجرای تسخیر شدن فضای کری توسط Phalanx در خط داستانی Annihilation Conquest بود.
- Annihilation Conquest:
بعد از برخورد اولتران با اعضای تیم انتقام جویان، ناخودآگاه و ذهن او به سمت سطوح بسیار عمیق فضا پرتاب شد. او چندین ماه را به همان شکل معلق در فضا و کیهان به سر برد؛ آن هم بهعنوان موجهای رادیویی و انرژی. درنهایت سیگنال او بالاخره توسط یک گروه دور افتاده و پرت از نژاد Phalanx دریافت شد. اولتران در تلاش بود تا با نژاد برتر و والد آنها یعنی Technarchy ارتباط برقرار کند. اولتران که نسبت به چیزی که پیدا کرده بود بسیار شگفتزده و خوشحال شد، به این نتیجه رسید که این نژاد Phalanx اصلا رهبر خوبی ندارند و به همین ترتیب نمیتوانند به یک هوشیاری و هدف عالی دست پیدا کنند؛ به همین ترتیب تصمیم گرفت که خودش برای به دست آوردن این نقش اقدام کند.
از آنجایی که اشتیاق و ذوق تبدیل شدن به رهبر نژاد Phalanx سرتاسر وجود اولتران را فراگرفته بود و او برای انجام این کار مصمم شد، خود را با نوع برنامهنویسی و ماهیت آنها ادغام کرد تا درنهایت تبدیل به یکی از آنها شود و نقشههای خود را به جریان بیاندازد. نژاد Phalanx که دیگر تحت حمایت و هدایت اولتران قرار داشتند، توانستند تمام فضای کری را تحت کنترل خود بگیرند. آنها بعد از تصرف این فضا، یک مانع غیرقابل نفوذ دور تا دور آن ایجاد کردند تا بلکه به این طریق بتوانند فضای کری را از دیگر بخشهای کهکشان جدا کنند. اولتران از درون اعضای نژاد Phalanx تحت کنترل گرفته بود و آنها را به سمت هدف خود هدایت میکرد.
هنوز مدت خیلی زیادی از این اتفاق نگذشته بود که «فیلا-ول» به سراغ ادم وارلاک رفت و او را بیدار کرد. وارلاک هم بعد از بیدار شدن بلافاصله به شکل فیزیکی خود بازگشت. وارلاک تصمیم گرفته بود که کوراث را که یکی از افراد منتخب محسوب میشد و او را هم ناامید کرده بود، از بین ببرد. اولتران هم از طرف دیگر بعد از اینکه از ماجرای ادم وارلاک باخبر شد، از مختصات آخرین برخورد خود با وارلاک و همچنین متحدان او استفاده کرد. او توانست از این طریق، آنها را دنبال کند و درنهایت به مخفیگاه تکامل عالی برسد. اولتران با استفاده یک گروه از سربازان نژاد Phalanx توانست با موفقیت از درون نیروی دفاعی مخفیگاه تکامل عالی عبور کند و به آزمایشگاههای درونی این پایگاه برسد.
دقیقا همان اندیشهها و اساس فکری هنک پیم، در ذهن اولتران هم وجود دارد
اولتران بعد از ورود به مخفیگاه تکامل عالی حمله بیرحمانهای را به سمت ادم وارلاک و دوستان او راهاندازی کرد. اولتران خودش به سراغ Moondragon رفت و شخصا او را به قتل رساند؛ آن هم با ضربه زدن و فشردن مشت خود به درون قفسه سینه او. بعد از این کار، اولتران به سراغ ادم وارلاک رفت و او را به چالش کشید. ابتدا اولتران، سربازان Phalanx خود را به سراغ وارلاک فرستاد تا کمی او را بترسانند و بعد به سمت تکامل عالی بروند و او را تضعیف کنند. اولتران بعد از اینکه شکست خوردن سربازانش توسط ادم وارلاک را مشاهده کرد، کمی از این ماجرا ترسید و تصمیم گرفت که کمی عقبنشینی کند تا بلکه بتواند قوای خود را دوباره به دست بیاورد و باری دیگر به میدان نبرد برود.
او درنهایت توانست در مقابل حمله ادم وارلاک مقاومت کند. او در همین حین، این موضوع را کشف کرد که ادم وارلاک بهتازگی دوباره متولد شده بود. بعد از مدت کمی، اولتران به این نتیجه رسید که ادم هنوز نتوانست روی قدرتهای خود کنترل کامل را به دست بیاورد. حتی جالب است بدانید که Quasar هم که بهطور کامل عصبانی و خشمگین شده بود، نتوانست از پس اولتران بر بیاید. در همین حین، تکامل عالی توانست ستارهای را که پایگاه خود روی آن قرار داشت، به سمت سوپر نووا بفرستد؛ او امیدوار بود که با این کار موفق به نابود کردن اولتران بشود. بااینحال، تکامل عالی نتوانست با این نقشهی خود، اولتران را از بین ببرد و او توانست ناخودآگاه و ذهن خود را به یک جسم دیگر منتقل کند.
بعد از این ماجرا، اولتران به Spire بازگشت و در آنجا متوجه شد که استار لرد که اخیرا دستگیر شده بود، در آنجا قرار داشت. اولتران بعد از دیدن استار لرد، کاملا آماده بود تا تمام خستگی و عصبانیت خود را بر سر این قهرمان اسیر در بیاورد. همینطور که استار لرد شکنجه میشد، اولتران هم در حال تماشا کردن بود. زمانیکه او متوجه شد که سربازان او در جهت گرفتن اطلاعات لازم از استار لرد شکست خوردند، بیشازپیش خسته شد و دیگر عصبانی شده بود. بعد از اینکه این سربازان به اولتران اطلاع دادند که ذهن این قهرمان کاملا محافظت شده است، اولتران تصمیم گرفت که این کار را خودش انجام دهد و لایه محافظتی ذهن او را از بین ببرد. او در اقدام بعدی، افراد منتخب خود را به یک مأموریت فرستاد تا فرد مسئولی را که این لایه حفاظتی را برای استار لرد گذاشته بود، پیدا کنند.
بعد از این ماجرا، او دوباره توجه و تمرکز خود را به سمت استار لرد معطوف کرد. او به این نتیجه رسید که دانشمندان زیر دستش درباره آن لایه محافظتی ذهنی درست میگفتند و او هیچ جوری نمیتوانست به ذهن استار لرد نفوذ کند. به همین دلیل تصمیم گرفت تا دوباره به همان شکنجه جسمی بازگردد تا بلکه بتواند اطلاعاتی را که میخواهد، به دست بیاورد. اولتران در همین حین توانست رد تکامل عالی را بزند و محل دقیق او را پیدا کند. او به تکامل عالی، بخشش خود را پیشنهاد داد، آن هم به شرط اینکه او در این پروژه تسخیر اولتران، کمک کند. تکامل عالی بهعنوان اولین اقدام در جهت کمک به اولتران، ادم وارلاک را دستگیر کرد، به اعتماد او خیانت کرد و درنهایت ناخودآگاه و ذهن اولتران را به بدن ادم وارلاک منتقل کرد. اولتران که دیگر حالا در بدن وارلاک سکونت داشت و قدرتهای او را به دست آورده بود، دوباره نقشههای شیطانی خود را به جریان انداخت تا اهداف خود را محقق کند.
اولتران که یک بار با تونی استارک ادغام شده بود و تجربههایی در این زمینه داشت، امیدوار بود که با استفاده از همین تجربهها و همچنین دیانای ادم وارلاک بتواند میزبانهای بسیار خوب و بینقصی را برای اعضای نژاد Phalanx ایجاد کند. او در تلاش بود تا به همین طریق، موجودات تکنو ارگانیکی را خلق کند. اولتران تصمیم گرفت که تکامل عالی را تنها بگذارد تا خودش کارهای او را به پایان برساند. خود اولتران قصد داشت تا با مشکلات و مسائل مربوطبه شورشیها و قیامتگران دستوپنجه نرم کند. به محض اینکه اولتران به محل مورد نظر رسید، خیلی زود توانست «مانتیس» را شکست دهد و از میدان کنار بزند؛ کسی که فرد تلپاتیک و پیشبینی کنندهی تیم به حساب میآمد. بعد از کنار زدن مانتیس، او توجه و تمرکز خود را به سمت دیگر اعضای تیم استار لرد جلب کرد.
آنها درنهایت توسط نووا و همچنین نیروهای کمکی او که به موقع خود را به ماجرا رسانده بودند، نجات پیدا کردند. طولی نکشید که وارلاک، فردی که هم اسم ادم وارلاک بود، در مبارزهای با اولتران درگیر شد. او درنهایت توانست با استفاده از نژاد جهش یافتهی تکنو ویروس خود، اولتران را مجبور کند که از بدن ادم وارلاک بیرون بیاید. اولتران در اقدام بعدی، برای اینکه خود را از آن وضعیت نجات دهد، ناخودآگاه و ذهن خود را به بدن «پراکساگورا» منتقل کرد. او از ارتباط پراکس با سنتری استفاده کرد تا یک جسم جدید برای خود خلق کند تا بتواند در آن ساکن شود. پیش از اینکه اولتران بدن پراکساگورا را ترک کند، تعادلی را که در هسته کنترلی او وجود داشت، به هم ریخت و همین موضوع باعث شد که او منفجر شود و سفینه کریها را هم با خود نابود کند.
اولتران یک جسم خیلی بزرگ و غول پیکر را برای خود ساخت. او همچنان مبارزه خود با ادم و متحدان او را ادامه میداد و هنوز امیدوار بود که بتواند در این نبردها پیروز شود. از طرف دیگر، وارلاک توانست با استفاده از منابعی که در دسترس داشت، اولتران را شکست دهد. وارلاک کاری کرد که « Wraith» از قدرتهای خودش استفاده کند و ناخودآگاه و ذهن اولتران را در جسم کنونیاش گیر بیاندازد. او در اقدام بعدی، یک شمشیر خاص برای فایلا درست کرد تا با آن بتواند اولتران را از بین ببرد. به نظر میرسید که این شکست، همان پایان همیشگی و نهایی برای این تهدید مکانیکی است.
- جنگ اولتران:
او از ترکیب دو ابرقهرمان مختلف، ویژن را خلق کرد و او را درست همانند فرزند خود میدانست
بعد از ماجراهای خط داستانی Siege، اعضای تیم انتقام جویان با کانگ فاتح و همچنین « Maestro» برخورد کردند. در همین خط داستانی مشخص شد که یک نبرد و جنگ بین اولتران و کانگ فاتح به راه افتاده بود؛ جنگی که تسلسل و زنجیره فضای زمان را کاملا به هم ریخته بود. مثل اینکه کانگ مدام در بعد زمان سفر میکرد و قهرمانان و شروران مختلفی را گرد هم میآورد تا بلکه بتواند به این طریق، اولتران را شکست دهد. اعضای تیم اونجرز توانستند نسخهی آینده اولتران را قانع کنند تا در این نبرد به کانگ فاتح ببازد و با انجام این کار، از متلاشی شدن و نابود شدن خط زمانیهای مختلف جلوگیری کند. بعدها، در مجموعه اونجرز، اعضای تیم « Intelligencia» بدن بیجان و راکد یکی از شوالیههای فضایی گالادوریان را پیدا کردند. آنها تلاش کردند که منبع قدرتی او را باری دیگر فعال کنند تا بلکه به این طریق بتوانند آن را نابود کنند.
با اینکه اعضای تیم انتقام جویان در این ماجرا مداخله کردند تا تلاش آنها را با شکست روبهرو کنند، اما این جسم درنهایت فعال شد و نشان داد که ناخودآگاه و ذهن اولتران را درون خود دارد؛ کسی که بعد از ماجراهای خط داستانی Annihilation: Conquest، از مرگ و نابودی فرار کرده بود و باز زنده شد. اولتران بعد از به هوش آمدند، سریع از آن محل فرار کرد زیرا میدانست که با آن جسم ضعیف و تازه بیدار شده، نمیتواند با اعضای تیم اونجرز یا حتی Intelligencia مبارزه کند. بعد از این ماجرا، آیرون من با دقت و شدت خیلی زیادی، اولتران را تحت نظر گرفته بود تا به محض بازگشت، او را پیدا کند. زیرا این تهدید مکانیکی میتوانست آخرالزمان را برای بشریت به ارمغان بیاورد؛ درست به همان شکلی که آنها در پرش زمانی دیده بودند.
- عصر اولتران:
اولتران بعد از سالها ارتقاء و پیشرفت، بالاخره توانست دنیا را تسخیر کند و کنترل تمام بخشهای آن را در دست بگیرد. میلیونها ربات اولترانی به خیابانهای سرتاسر دنیا حمله کردند و هر انسانی را که میدیدند، به نابودی میکشاندند. این ماجراها باعث شده بود تا قهرمانان مجبور به پنهان شدن شوند. بعد از اینکه هاوک آی توانست اسپایدرمن را از دست یک گروه شرور که قصد داشتند او را به اولتران تحویل بدهند نجات داد، شی هالک و لوک کیج به این نتیجه رسیدند که اولتران در حال کنترل ویژن، آن هم از آینده است. قهرمانان در اقدام بعدی به Savage Land عقب نشینی کردند. در آنجا، آنها متوجه شدند که اولتران، شی هالک را به قتل رسانده بود و تا سر حد مرگ، به لوک کیج آسیب وارد کرده بود.
لوک کیج پیش از اینکه جان خود را از دست بدهد، به اما فراست در رابطه با چیزی که متوجه شده بود، اطلاع داد. تعداد انگشتشماری از قهرمانان بسیار قدرتمند زمین در بعد زمان به آینده رفتند تا خودشان با اولتران برخورد کنند. بااینحال، ولورین به همراه سوزان ریچارد همانجا ماند زیرا عقیده داشت که برخورد با اولتران، خودکشی محض است. او در عوض، پلتفرم زمانی مخصوص دکتر دووم را برداشت و تصمیم گرفت که برای بازگشت در بعد زمان آن هم به گذشته استفاده کند. او قصد داشت بعد از بازگشت به گذشته، هنک پیم را به قتل برساند؛ آن هم پیش از اینکه فرصتی برای خلق اولتران پیدا کند. درحالیکه ولورین و سوزان در حال بررسی و فعال کردن این پلتفرم بودند، قهرمانان در آینده در حال مرگ و سلاخی بودند.
بعد از به قتل رساندن پیم، قهرمانان به زمان حال خود بازگشتند و متوجه شدند که یک آینده بسیار وحشتناک به وجود آمده است. این بار و در این نسخه از آینده، تیم انتقام جویان منحل شده بود و از طرف دیگر، اعضای تیم مدافعان هم در یک نبرد بی پایان با مورگان له فی گیر افتاده بودند. ولورین و سو با دیدن این ماجراها دوباره به گذشته بازگشتند و این بار به پیم، در رابطه با اتفاقاتی که در آینده رخ میدهد، اطلاع دادند. پیم متوجه شد که تنها راه چاره این است که درون اولتران یک برنامه پنهان قرار دهد؛ برنامهای که باعث میشد تا اعضای اونجرز بتوانند او را در آینده شکست دهند.
زمانیکه بالاخره وقت آن رسید که اعضای تیم انتقام جویان با اولتران برخورد کنند (در طی ماجراهایی که مقابل Intelligencia رخ داد)، برنامه فعال شد. این بار، اعضای تیم قهرمانی اونجرز توانستند اولتران را پیش از اینکه بتواند به درون فضا فرار کند، نابود کنند. این ویروس همچنین باعث میشد تا اولتران دیگر نتواند فرار یا حتی ذهن و ناخودآگاه خود را به درون جسم جدیدی منتقل کند؛ به نظر میرسید که این ویروس دیگر تهدید او را برای همیشه از بین برده است. همین برنامه پنهانی حتی باعث شده بود تا عصر اولتران اصلا اتفاق نیفتد.
- خشم اولتران:
اولتران مخلوقات خیلی زیادی داشت اما مدام توسط همین مخلوقات مورد خیانت قرار میگرفت
تقریبا مدت کمی بعد از مرگ اولتران، مشخص شد که چندین سال پیش، اعضای تیم انتقام جویان توانسته بودند یکی از نسخههای گذشتهی اولتران را شکست دهند؛ آن هم با گیر انداختن او، درون یک کوئین جت وایبرینیوم غیرقابل نابودی و غیرقابل شکستن و بعد هم او را به درون فضا پرتاب کردند. چندین سال بعد، این کوئین جت روی تایتان سقوط کرد. به همین ترتیب نسخه قدیمی اولتران توانست از آنجا فرار کند و ISAAC را بدزدد؛ کامپیوتری که نقش بسیار مهمی در تایتان داشت. او در اقدام بعدی، یک ویرویس نانیتی خاصی را آزاد کرد. این ویروس، هر کسی را که آلوده میشد، تبدیل به سربازهای اولتران میکرد. این ویروس درنهایت به «منتور» راه پیدا کرد و تمام اعضای ملت او را (البته به جز استار فاکس) آلوده کرد.
استار فاکس بعد از این ماجرا، به سمت سیاره زمین فرار کرد. این در حالی بود که اولتران، در حال شکل دادن تایتان و تبدیل آن به سیاره اولتران بود. دیگر در همین برهه زمانی اعضای تیم انتقام جویان به مأموریت احضار شدند تا به مبارزه با اولتران بروند. بااینحال، آنها نتوانستند طاعون او را متوقف کنند و درنهایت شرایط بهگونهای پیش رفت که مردم سیاره زمین هم به این ویروس آلوده شدند. اعضای باقیمانده این تیم قهرمانی متوجه شدند که نقشههای اولتران این بود که تمام مردم و موجودات سرتاسر جهان را به این ویروس آلوده کند. او قصد داشت تا سیستم بدنی و ترکیبات آنها را به یک شکل خاص به دست بیاورد. در این برهه زمانی، ویژن به این نتیجه رسیده بود که تنها راه متوقف کردن اولتران این است که ازطریق ارتعاش، به درون او برود و بهطور موقت با او ادغام شود تا بلکه به این طریق بتواند تاثیرات این ویروس را متوقف کند و به حالت قبل بازگرداند.
درنهایت پیم و ویژن با اولتران برخورد کردند. اولتران در این برخورد، به «پدر» خود اطلاع داد که او، انعکاس بخش تاریک و سیاه وجود پیم است و همین موضوع تا حد زیادی او را ترساند. او ادعا میکرد که پیم همیشه بهطور پنهانی نهتنها از دوستان قهرمان و انتقامجوی خود، بلکه از تمام مردم دنیا هم متنفر بود زیرا اعتقاد داشت که هیچکدام از آنها آنطور که باید و شاید، نبوغ او را درک نمیکنند و به او احترام نمیگذارند. اولتران اعلام کرد که او، از درون ناخودآگاه خود پیم به وجود آمده و تنها هدف او این است که همه را به قتل برساند. این نقشه درنهایت با شکست روبهرو شد و در عوض، باعث شد که اولتران با خود پیم مخلوط شود؛ اتفاقی که باعث شد تا یک موجود دو رگهی تکنو ارگانیک تولید شود.
اولتران بلافاصله به مبارزه با ویژن و کاپیتان آمریکای جدید وارد مبارزه شد و حتی آنها را تا آستانهی مرگ هم برد اما مداخلهی استار فاکس باعث شد تا آنها جان سالم به در ببرند. استار فاکس با استفاده از قدرتهای خود، اولتران را مجبور کرد تا خودش را دوست داشته باشد و شهروندان سیاره زمین و همچنین تایتان را از شر آن ویروس رها کند؛ بهلطف حساس بودن و نیمه انسانی بودن اولتران، استار فاکس توانست این کار را انجام دهد. بعد از این اتفاق، اولتران به بخشهای بسیار عمیق فضا، فرار کرد. در پایان این خط داستانی، ما در صحنهای شاهد این هستیم که اولتران در یک موقعیت جنینمانند در فضا شناور است، آن هم درحالیکه قلب انسانی او میتپد و او را زنده نگه داشته است.
- Earth-1610: Ultimate Universe:
اولتران بهعنوان یک گروه از رباتهای مختلف که توسط خود هنک پیم ساخته شده بودند، در خط داستانی Ultimate Universe معرفی شد. این رباتها قرار بود تا سربازهایی برای سازمان شیلد باشند اما بعد از معرفی، توسط نیک فیوری رد شدند و او اصلا حاضر نبود که از آنها استفاده کند. بعدها، زمانیکه هنک در Liberators قرار داشت، از اولترانهای خود برای کنترل جمعیت استفاده کرد اما درنهایت ماجرا بهگونهای پیش رفت که اولترانها به تیم مقابل کمک میکردند و مقابل آزادیخواهان ایستادند. بعد از گذشت مدتی، رباتهای اولترانی بهعنوان خدمتکارانی برای اعضای Ultimates به کار گرفته شدند اما درنهایت یکی از آنها توسط دکتر دووم تحت کنترل گرفته شد. دکتر دووم کاری کرد تا این ربات، اسکارلت ویچ را به قتل برساند. او بعد از این اتفاق، نسخههای رباتیکی را که شباهت خیلی زیادی به اعضای Ultimates داشتند، خلق کرد. در پایان خط داستانی این رباتها توسط اعضای واقعی Ultimates در Savage Land نابود شدند و خود اولتران هم توسط هنک پیم نابود شد.
- زمین ۱۰۹۴۳:
زمین ۱۰۹۴۳ واقعیتی محسوب میشود که از زمین ۱۰۰۷۱ انشعاب پیدا کرده است. این زمین زمانی به وجود آمد که اعضای تیم انتقام جویان زمین ۶۱۶ با اولتران برخورد کردند. اعضای این تیم ابرقهرمانی به اولتران در رابطه با یک آخرالزمان هشدار دادند و از او خواستند تا به کانگ اجازه دهد که خودش را نابود کند تا بلکه به این طریق، از نابودی زنجیره فضا و زمان جلوگیری شود. زمانیکه کانگ به همراه ارتش خود که متشکل از قهرمانان و شروران بود (شخصیتهایی که در خط زمانی خودشان نبودند)، با اولتران برخورد کردند، او به حرف اعضای اونجرز گوش داد و اجازه داد تا نابود شود. همین اتفاق باعث شد تا حلقه زمانیای که توسط اتفاقات زمین ۱۰۰۷۱ به وجود آمده بود، از بین برود و بهطور کلی هم از فروپاشی بعد فضا و زمان جلوگیری کرد.
- زمین ۹۹۱۶:
در این واقعیت، اولتران تصمیم گرفت که دیگر الگوهای ذهنی یک نفر دیگر را به ویژن منتقل نکند و دقیقا همان برنامهنویسیهای خودش را به جسم ویژن بفرستد. بعد از این کار، او به عمارت اونجرز حمله کرد و قصد نابود کردن آنجا را داشت و حتی در همین حین، به واندر من هم تا سر حد مرگ آسیب رساند. بعد از گذشت مدتی، تمام برنامهنویسیهای اولتران از جسم ویژن پاک شد؛ آن هم بعد از اینکه انت من او را غیرفعال کرد.
هر نسخه از اولتران، تواناییهای متفاوت و مخصوص به خودشان را دارند. ما در این قسمت، به برخی از این قدرتها و تواناییها اشاره میکنیم:
- اشعه مغزی:
اولتران میتواند با استفاده از این توانایی، قربانیهای خود را وارد یک کمای مرگبار که شباهت زیادی به مرگ دارد، وارد کند. همین توانایی به اولتران اجازه میدهد تا ذهن قربانیهای خود را هیپنوتیزم و دستکاری کند یا حتی دستورالعملهای هیپنوتیزمی خاصی را در ذهن آنها قرار دهد تا در زمانی مشخص، این دستورها انجام داده شود.
- انفجارهای قدرتمند:
این انفجارها آنقدر قدرتمند است که میتواند به افرادی مانند ثور هم آسیب وارد کند.
- فرستندههای پرتویی
- استقامت و پایداری:
بهطور معمول پوسته بیرونی اولتران از آلیاژ آدامانتیوم تشکیل میشود؛ این آلیاژ بهگونهای است که تقریبا غیرقابل نفوذ است و اصلا نمیتوان به آن آسیبی وارد کرد. بااینحال، مکانیزمهای داخلی او بهطور کلی از پایداری کمتری برخوردار است و خیلی راحتتر میتواند به آن صدمه وارد کرد. شکلهای مختلف آدامانتیومی اولتران ثابت کرده که کاملا دربرابر دستگاههای تنظیم مجدد مولکولها و همچنین آلیاژی به نام وایبرینیوم که با نام آنتی متال هم شناخته میشود، آسیبپذیر است.
- پرتوهای قدرتمند
- تواناییهای محدود جذب انرژی
- تکنولوژی مغز شبکهای:
تمامی نسخههای اولترانها، شامل یک «برنامه فرستندهای» هستد که میتواند بخشی یا تمام برنامهنویسیهای اولتران را به محلهای مختلفی دور یا نزدیک، مانند کامپیوترها یا بدنهای رباتیکی جایگزین، ارسال کند. اولتران اغلب اوقات میتواند از راه دور، دیگر ماشینها را کنترل کند؛ حتی در صورتی هم که ذهن و ناخودآگاه خود را به آنها منتقل نکرده باشد، قادر به انجام چنین کاری هست. یکی از نسخههای خاص اخیر اولتران، این توانایی را داشت که صدها بدن اولتران جایگزین را درست در یک زمان بهخصوص، کنترل کند و حتی به حرکت در بیاورد.
- قدرت ابرانسانی:
جالب است بدانید که اولتران در زمینه قدرت ابرانسانی، در کلاس ۷۵ قرار دارد.
در انتها به چند مورد از انیمیشنها، فیلمها و بازیهایی اشاره میکنیم که شخصیت اولتران در آن حضور داشت:
- انیمیشن سریالی The Avengers: United They Stand محصول سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۰ با صداپیشگی جان استاکر
- انیمیشن سریالی The Super Hero Squad Show محصول سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱
- انیمیشن سریالی The Avengers: Earth's Mightiest Heroes محصول سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۳ با بازی تام کین و صداپیشگی والی وینگرت
- انیمیشن Marvel Disk Wars: The Avengers محصول سال ۲۰۱۴
- انیمیشن سریالی Avengers Assemble محصول سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹ با صداپیشگی جیم میسکیمن، دیوید کای، فرد تاتاسیور و ویلیام سالیرز
- انیمیشن Lego Marvel Super Heroes: Avengers Reassembled محصول سال ۲۰۱۵ با صداپیشگی جیم میسکیمن
- انیمیشن Marvel Animated Features محصول سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱ با صداپیشگی تام کین
- فیلم Avengers: Age of Ultron محصول سال ۲۰۱۵ با بازی جیمز اسپیدر
- بازی Marvel vs. Capcom: Infinite محصول سال ۲۰۱۷ با صداپیشگی جیم میسکیمن
- بازی Lego Marvel's Avengers محصول سال ۲۰۱۶
- بازی Disney Infinity 3.0 محصول سال ۲۰۱۵ با صداپیشگی جیم میسکیمن
- بازی Marvel: Future Fight محصول سال ۲۰۱۵
- بازی Marvel Heroes محصول سال ۲۰۱۳ با صداپیشگی تام کین