معرفی شخصیت فایر استورم، رانی ریموند
فایر استورم نام چندین شخصیت ابرقهرمانی است که در کتابهای کمیکی که توسط شرکت دی سی کامیکس منتشر میشوند، حضور پیدا میکند. این شخصیت بهطور کامل روی گرما و آتش تسلط و کنترل دارد و همچنین میتواند ساختار اتمی اشیاء مختلف را تغییر دهد. رانی ریموند و مارتین استاین بهعنوان اولین نسخه شخصیت فایر استورم ظاهر شدند. این کاراکتر برای اولینبار در قسمت اول سری کتاب کمیک Firestorm the Nuclear Man که در ماه مارس سال ۱۹۷۸ منتشر شده بود، حضور پیدا کرد. گری کانوی و ال میلگرام هنرمندانی بودند که فایر استورم را در کتابهای کمیک خلق کردند.
بعد از رانی ریموند و همچنین مارتین استاین، جیسون روش بهعنوان نسخه مدرن و بهروزرسانی شدهی شخصیت فایر استورم در قسمت اول ولوم سوم سری کتاب کمیک Firestorm که در ماه ژوئیه سال ۲۰۰۴ منتشر شده بود، حضور پیدا کرد. دن جولی و کریس کراس هنرمندانی بودند که نسخه مدرن این شخصیت را خلق کردند. فایر استورم به خاطر محبوبیت زیادی که در این مدت کسب کرده بود، در آثار مختلف زیادی مانند انیمیشنهای سریالی، بازیها و غیره حضور داشته است. اخیرا هم این شخصیت در دنیای تلویزیونی Arrowverse از شبکه CW ظاهر شد.
اولین نسخه فایر استورم، از ترکیب دو فرد تشکیل میشد؛ دانشآموز دبیرستان بردلی به نام رانی ریموند و همچنین پروفسور دانشگاه واندرمیر به نام مارتین استاین. رانی ریموند در دبیرستان خود یک دانشآموز جدید محسوب میشد. او بازیکن تیم فوتبال و همچنین بسکتبال مدرسه خود به حساب میآمد. او در تلاش بود که جایگاه خود را در این مدرسه پیدا کند و با سایر دانشآموزان خو بگیرد. در همان روزها، رانی تلاش کرد تا دختری به نام «دورین دی» را تحت تاثیر قرار دهد و به سمت خودش بکشاند. او بالاخره با کمی تلاش توانست توجه این دختر را به خود جلب کند. همین اتفاق باعث شد تا یکی از بچههای بد مدرسه به نام «کلیف کارمایکل»، رانی را رقیب خودش بداند و همین، خیلی چیزها را به هم ریخت.
کلیف کاری کرد که رانی شبیه یک فرد احمق و دستوپا چلفتی به نظر بیاید. به همین ترتیب رانی باید تمام تلاش خود را میکرد تا از این مخمصه بیرون بیاید و بعد از در دست گرفتن کنترل اوضاع، دورین را تحت تاثیر قرار بدهد. از همین رو، ریموند برای اینکه به هدف خود برسد، به گروه فعال ضدهستهای که توسط فردی به نام «ادی ایرهارت» هدایت میشد، پیوست (بعدها مشخص شد که ادی ایرهارت در اصل از این گروه بهعنوان پوشش خود استفاده میکرد تا کسی به فعالیتهای مجرمانه او پی نبرد). زمانیکه اوضاع به هم ریخت و فعالیت اعتراضی آنها رنگی خشونتبار و وحشیانه به خود گرفت، رانی تلاش کرد تا آنها را متوقف کند. اعضای این گروه قصد داشتند که یک نیروگاه هستهای آزمایشی را که توسط مارتین استاین طراحی شده بود، منفجر کنند.
متاسفانه دستیار سابق استاین یعنی «دانتون بلک» که بعدها لقب مولتی پلکس را به خود میدهد، کارهای ابتدایی انفجار این نیروگاه هستهای را انجام داده بود. دانتون بلک درواقع در گذشته ادعا کرده بود که ساخت این نیروگاه بهطور کلی ایده خودش بود و استاین آن را دزدیده است. اما طولی نکشید که او از کارش اخراج شد. اعضای این گروه فعال ضدهستهای، با ضربهای استاین را بیهوش کردند و دست و پای رانی ریموند را هم بستند. در نتیجه هر دوی آنها را همانجا رها کردند که بمیرند. پیش از رخ دادن هر اتفاقی، ایرهارت به ریموند گفت که این انفجار را به او وصل میکند زیرا او هم قصد داشت که این نیروگاه را منفجر کند. این انفجار خیلی زود به راکتور هستهای رسید و در نتیجه، باعث به وجود آمدن یک انفجار اتمی شد.
انفجار بسیار بزرگی که در طی این ماجرا رخ داد، باعث شد تا این دو فرد با یکدیگر ادغام و تبدیل به یک موجود وارد شوند. رانی کسی بود که از لحاظ فیزیکی بدن را کنترل میکرد؛ زیرا او فردی بود که در ماجرای انفجار هوشیاری داشت. از طرف دیگر هم پروفسور استاین بهعنوان صدای بخش زیرین مغز این بدن فعالیت داشت و راهنماییهای لازم را به ریموند میکرد. بعد از گذشت مدتی، رانی متوجه شد که این انفجار، تواناییهای خارقالعادهای را به او داده است. او دیگر موهای شعلهور داشت و میتوانست با دستهای خود انرژیهای آتشین پرتاب کند، از درون اشیاء سخت عبور کند و ساختار اتمی اشیاء را تغییر دهد. به همین دلیل او استم فایر استورم را برای خودش انتخاب کرد و تصمیم گرفت که تبدیل به یک قهرمان شود.
بااینحال، زمانیکه ریموند و پروفسور استاین از یکدیگر جدا شدند، مشکلات شکل واقعی به خود گرفتند. آنها خیلی زود متوجه شدند که این همه قدرتهای خوب و جذاب، مشکلاتی هم به همراه دارد. این مشکلات بهگونهای بودند که بعد از جدا شدن، استاین اصلا زمانی را که فایر استورم میشد، به خاطر نمیآورد و همچنین نمیتوانست باعث ظهور آن قهرمان شود. زمانیکه وقت استاین بهعنوان فایر استورم به پایان میرسید، اغلب اوقات خودش را در یک شرایط یا مکان عجیب و غریب میدید. او همچنین هیچ خاطرهای نداشت که چگونه و کی به آن محیط رفته بود. همین موضوعات باعث شد تا او به الکل روی بیاورد و در مسیر خود تخریبی قدم بگذارد. متاسفانه، زمانیکه استاین سراغ الکل و نوشیدنیهای این چنینی میرفت، برخی اوقات شخصیت فایر استورم هم ظاهر میشد و همین موضوع مزید بر علت بود تا استاین در همین مسیر بماند.
فایر استورم در یک برهه زمانی، برای نجات سوامپ تینگ به همراه قهرمانان دیگر تبدیل به عنصر آتش و نماینده طبیعت شد
درنهایت، رانی حقیقت اصلی درباره فایر استورم را برای پروفسور استاین آشکار کرد. همین کار باعث شد تا او کم کم خاطراتی را که از آن زندگی دوگانهی خود بهعنوان فایر استورم داشت، به خاطر بیاورد. بعد از گذشت مدتی، رانی و استاین تبدیل به دوستان خیلی خوب و نزدیکی برای یکدیگر شدند. متاسفانه آنها باید خیلی مواظب خود میبودند. زیرا هر دوی آنها میتوانستند شخصیت فایر استورم را احضار کنند. البته پروفسور از این موضوع خبر نداشت، تا اینکه رانی عکسهایی را از دوران فایر استورم به او نشان داد و اعلام کرد که او هم میتواند هر زمان که دوست دارد، این شخصیت را احضار کند. درنهایت، او توانست تواناییای را در خودش به وجود بیاورد و توسعه دهد که ماجراجوییهای خود را به خاطر بسپارد.
القاب و اسامی مستعار: رانی ریموند، مرد هستهای، کبریت، رانی، ران ریموند، فلیم برین.
تیمها: All-Star Squadron، ارتش بلک لنترن، اکستریم جاستیس، فایر استورم، Justice Arcana، لیگ عدالت ۳۰۰۰، لیگ عدالت آمریکا، لیگ عدالت متحد، افسانهها، استار لبز، ابردوستان، ابرقدرتها، ارتش وایت لنترن و غیره.
متحدان: امیزینگ من، آکوامن، استرال میج، اتم، بری آلن، بتمن، بیست، برنارد فرگوسن، قناری سیاه، بلک لایتنینگ، بلو دویل، کاپیتان آمریکا، کاپیتان اتم، دیک گریسون، دکتر فیت، دانا تروی، دورین دی، ادوارد ریموند، المنت وومن، امرالد نایت، امیلی رایس، فلیسیتی اسموک، فایر برد، فارست رینر، جئو فورس، گرین ارو، گرین لایتنینگ، هال جوردن، هنک پیم، هاوک آی، هاوک گرل، هاوک من، آیرون من و غیره.
دشمنان: آبرت مایکلز، الکساندرا الستون، آنتی مانیتور، اتومیکا، بلک ادم، بلک بایسون، بلک استار، برث تیکر، کاپیتان کلد، کیسی کرینسکی، چیتا، کلیف کارمایکل، کریستال فراست، دارک ساید، دث استورم، دیساد، دسپرو، دیوستیتر، دکتر دستینی، دکتر لاو کرفت، دکتر پولاریس، ایوبارد ثاون، فلیسیتی اسموک، ژنرال زاد، هیت ویو، هیلکس، هیومن فلیم، جانی سارو، کیلر فراست، کرونا، لکس لوتر، مانتیس، و غیره.
همانطور که در ابتدای متن هم به آن اشاره شده بود، نسخه اولیه شخصیت فایر استورم (یعنی همان رانی ریموند و مارتین استاین) توسط دو هنرمند به نام گری کانوی و ال میلگرام خلق شده است. این شخصیت برای اولینبار در قسمت اول سری کتاب کمیک Firestorm, The Nuclear Man به نام Make Way for Firestorm! حضور پیدا کرده است. این کاراکتر در ۹۶۹ کتاب کمیک حضور داشت که تنها در قسمت ۵ سری کتاب کمیک Identity Crisis به نام Chapter Five: Father's Day، قسمت اول سری کتاب کمیک Flashpoint: Legion of Doom به نام Hot Blooded و همچنین قسمت ۲۹ سری کتاب کمیک The New 52: Futures End جان خود را از دست داده است.
- دوران کالج:
زمانیکه ریموند تبدیل به یک ابرقهرمان شد، مجبور بود تا با مشکلات زیادی دستوپنجه نرم کند. زیرا او هنوز یک دانشآموز به حساب میآمد و باید هرچه زودتر تعادلی را بین دو جنبه مختلف زندگی خود به وجود بیاورد. او برخی اوقات خودش را در شرایطی میدید که مجبور بود تا با تعداد زیادی از شرورهای عجیب و غریب مبارزه کند؛ آن هم درحالیکه با تمام وجود تلاش میکند تا هویت دوگانهی خود را پنهان کند. بعدها مشخص شد که نام اصلی رانی ریموند درواقع رونالد راکول است. اما بعد از اینکه یک گانگستر اتومبیل راکول را با بمب منفجر کرد و مادر رانی را هم در طی این ماجرا به قتل رساند، نام خانوادگی او از راکول به ریموند تغییر کرد. خیلی زود فایر استورم تبدیل به یک قهرمان بسیار محبوب شد. به همین ترتیب هم توانست در چندین نسخه مختلف از تیم لیگ عدالت آمریکا عضو شود و درکنار دیگر اعضا به فعالیت بپردازد.
این شخصیت بهگونهای بود که طرفداران بهطور مداوم میتوانستند با جنبه هویت مخفی آن ارتباط برقرار کنند و از راهنماییهای مختلف مارتین لذت ببرند. فایر استورم همچنین توانست در مدت زمان کمی، افتخار جوانترین عضو تیم لیگ عدالت را به دست بیاورد. بعد از گذشت مدتی هم رانی از دبیرستان فارغالتحصیل شد. در همین برهه زمانی، پروفسور استاین خبر داد که قرار است در دانشگاه پیتسبرگ مشغول به کار شود و تدریسش را آنجا ادامه بدهد. همین موضوع رانی را نگران کرده بود که آنها نتوانند دوباره تبدیل به فایر استورم شوند و این فاصله بسیار طولانی، مشکلساز شود. اما این مشکل مانع آنها نشد زیرا رانی متوجه شد که میتواند در این کالح مشغول به تحصیل شود و از همین رو، کارهای لازم را انجام داد تا به آنجا برود.
رانی ریموند و مارتین استاین تنها افرادی نبودند که شخصیت فایر استورم را به وجود میآوردند
او دیگر مطمئن بود که با رفتن به این کالج، هم میتواند به اندازه کافی با دوست خود مارتین استاین وقت بگذراند و هم هر زمان که بخواهد، تبدیل به فایر استورم شوند. زمانیکه ماجرای بحران در زمینهای بینهایت به میان آمد، فایر استورم هم در آن شرکت کرد و در طی دوران چیزهای زیادی را یاد گرفت. جالب است بدانید که این ماجرا، یک نتیجه هم به همراه داشت و آن هم به وجود آمدن قهرمان هستهای جدیدی به نام کاپیتان اتم بود. رانی به طرز وحشتناکی به این قهرمان جدید حسادت میکرد و مدام بهدنبال فرصتی بود تا مقابل او بایستد. رانی، کاپیتان اتم را رقیب خود میدید و از او کینه به دل داشت. اما مدت زیادی طول نکشید که آنها با یکدیگر صلح کردند و کاپیتان اتم ارتباط خود را با رانی تغییر داد. بااینحال، بعد از گذشت این ماجراها، رویدادهای مختلفی رخ داد که فایر استورم را برای همیشه تغییر داد.
- A Blank Slate:
بعد از گذشت چند سال، متخصصها تشخیص دادند که پروفسور استاین یک سرطان بدخیم در بدن خود دارد. از همین رو، آنها به این نتیجه رسیدند که مرگ پروفسور استاین، میتواند مرگ فایر استورم را هم بهدنبال خود بیاورد. به همین دلیل این قهرمان در تلاش بود تا یک میراث از خود به جا بگذارد. او قصد داشت تا میراث خود را به این شکل به جا بگذارد که تمام قدرتهای هستهای سرتاسر دنیا را مجبور کند تا دست از تجهیزات و نیروگاههای خود بردارند. این اقدام، با مخالفت بسیار شدیدی رهبرهای آمریکایی و اتحاد جماهیر شوروی روبهرو شد. همین اتفاق باعث شد تا این دو ابرقدرت تصمیم جدیای بگیرند و کاری کنند که این قهرمان را از میان بردارند. از همین رو، اتحاد جماهیر شوروی مرد هستهای خود را که یک سرباز آزمایشی با نام رمزی « Phozar» به میدان فرستاد تا به سراغ فایر استورم برود.
درنهایت این نبرد منجر به یک انفجار عظیم و گسترده هستهای و همچنین بهدنبال آن، خلق یک فایر استورم جدید و سه جانبه شد. این فایر استورم از شکل فیزیکی دو نفر یعنی ریموند و Phozar (کسی که نام اصلی او میخائیل ارکادین بود) تشکیل شده بود. خیلی زود مشخص شد که این جسم هنوز هم توسط ذهن فراموشکار مارتین استاین هدایت میشود. فایر استورم که دیگر نمیدانست که چه کسی است و هیچ اطلاعاتی از دنیایی که در آن بود نداشت، تبدیل به یک نیروی بسیار قدرتمند و البته خیلی خطرناک شد. خوشبختانه این نسخه عمر زیادی نداشت و خیلی زود کنار گذاشته شد.
- یک تغییر اساسی:
در این برهه زمانی، مشخص شد که فایر استورم Fire Elemental بالقوه است. به همین ترتیب هم او یک شکل دیگر به خود گرفت. این شکل جدید از ترکیب رانی و میخائیل به وجود آمده بود اما ذهن مخصوص به خودش را داشت. در طی این دوران، ذهن استاین به همان وضعیت اغما خود بازگشت و دوباره هوشیاری خود را به دست آورد. این نسخه از فایر استورم مشکل دیگری هم داشت و مجبور بود که جایگاه خود را در این دنیا پیدا کند. از همین رو، او با شخصیتهای عنصری دیگری مانند سوامپ تینگ، « Naiad» و همچنین «رد تورنیدو» مشورت کرد تا به این نتیجه برسد که واقعا باید چه کاری انجام دهد و هدف او چیست؟ بااینحال، ماجراجویی او خیلی زود به پایان رسید و یک موجود شرور آپوکالیپتی به نام «بریمستون» با حضور خود در مأموریت او تداخل به وجود آورد.
در طی این مبارزه، دانهی بسیار خاصی که قدرت لازم را در اختیار بریمستون قرار میداد، به سمت خورشید کشیده شد. در آنجا، این تهدید وجود داشت که در آیندهای نزدیک زنجیرهای از واکنشها و اتفاقات بسیار خطرناک رخ دهد که میتواند در نجات منجر به، به وجود آمدن یک ابرنواختر شود. از همین رو، فایر استورم برای اینکه مقابل این اتفاق خطرناک بایستد و آن را متوقف کند، مجبور بود که از سیاره زمین برود. اما بهعنوان یک شخصیت عنصری، او کاملا به سیاره زمین متصل بود و نمیتوانست کاری انجام دهد. به همین ترتیب مارتین استاین خیلی زود یک راهحل پیدا کرد. او یک جت بسیار پیشرفته را خلبانی کرد و به مدار پایینی زمین برد؛ آن هم با کمک فایر استورم که تمام قدرت خود را به کار گرفته بود.
زمانیکه آنها به آن نقطه مورد نظر رسیدند، استاین یک مواد منفجرهای را منفجر کرد که منجر به نابودی فایر استورم و همچنین شکلگیری مجدد او شد. بعد از این اتفاق، میخائیل و همچنین رانی به خود اصلیشان بازگردانده شدند و استاین تنها کسی بود که قدرتهای فایر استورم را در اختیار داشت. از همین رو، او به سمت خورشید رفت و آن دانهای را که همه این ماجراها را به وجود آورده بود، از بین برد. همین اتفاق یک کرم چاله به وجود آورد؛ کرم چالهای که با قدرت بسیار زیاد، پروفسور مارتین استاین را به دورترین نقطهی جهان پرتاب کرد. فایر استورمی که آرکادین در آن حضور داشت، ثابت کرد که یک فاز انتقالی و مهم است. زیرا در سال ۱۹۸۹ هنرمندی به نام جان استرندر بهطور اساسی، شخصیت فایر استورم را تغییر داد. او بعد از انجام این تغییرات، فایر استورم را با عنوان Fire Elemental معرفی کرد.
فایر استورم حالا دیگر به یک نوع مبارز محیطی تبدیل شده بود. این نسخه از فایر استورم، از ترکیب رانی ریموند، میخائیل آرکادین و یک کلون از فایر استورم قبلی (که توسط اتحاد جماهیر شوروی ساخته شده بود) تشکیل میشد؛ فایر استورمی که یک ذهن جدید داشت. پروفسور استاین دیگر اصلی بخشی از این ترکیبات نبود. البته او همچنان به نقش خودش ادامه میداد و در داستانها حضور داشت اما تمرکز اصلی بیشتر از هر چیزی روی این شخصیت کاملا متفاوت بود. هنرمند جدیدی به نام تام مندریک یک ظاهر جدید هم برای این شخصیت طراحی کرده بود تا با روحیات او همخوانی داشته باشد. در طی این برهه زمانی و همین فاز بود که فایر استورم با «شانگو» و همچنین «اوریشاس» که خدایان عنصری آفریقا محسوب میشدند، ملاقات کرد و خیلی زود با آنها دوست شد.
فایر استورم تا مدتها بعد از خط داستانی تاریکترین شب با نسخه شرور و بلک لنترنی خودش درگیر بود
در طی داستان قسمت ۱۰۰ این مجموعه، استاین متوجه شد که در تقدیر و سرنوشت او نوشته شده که Fire Elemental حقیقی باشد. او همچنین به این نتیجه رسید که اگر ران ریموند در این ماجرا حضور نداشت و به خاطر او نبود، خود استاین میتوانست خیلی راحت به نقش حقیقی خود دست پیدا کند. او بعد از اینکه به خاطر نجات دادن سیاره زمین به نقطه بسیار دوری از فضا پرتاب شد، تصمیمات مهمی گرفت. او بهعنوان یک فرد سرگردان چندین سال را صرف چرخیدن و سفر کردن در فضا کرد. او تنها به خاطر دو موقعیت به سیاره زمین بازگشت: رویداد کراس اوری War of the Gods و همچنین ماجرای اسپین آفی لیگ عدالت آمریکا یعنی قسمت ۵ سری کتاب کمیک Extreme Justice. بعد از تبدیل شدن به همان فایر استورم عنصری، مجموعه Firestorm در سال ۱۹۹۰ متوقف شد. به همین ترتیب تمام شخصیتهای اصلی که در این خط داستانی حضور داشتند، برای مدت زمان خاصی از کتابهای کمیک ناپدید شدند.
بااینحال ریموند سرانجام دوباره در خط داستانی سری کتاب کمیک Extreme Justice سر و کلهاش پیدا شد و نقش مهمی را ایفا کرد. در طی این برهه زمانی، ریموند تحت درمان قرار داشت تا سرطان خون خود را درمان کند. زمانیکه استاین به زمین بازگشت، عارضه سرطان خونی را که ریموند به آن دچار شده بود، درمان کرد. او تنها با یک جلسه شیمیدرمانی توانست دوباره قدرتهای خود را به دست بیاورد. به واسطه کمکهای اعضای لیگ عدالت به رهبری کاپیتان اتم و همچنین بازگشت فایر استورم عنصری، رانی توانست سلامت کامل خود را باری دیگر به دست بیاورد. بعد از این ماجراها دیگر استاین به ریموند اجازه داد تا دوباره همانند قبل، کنترل شخصیت فایر استورم را در دست بگیرد. بعد از آن غیبت نسبتا طولانی، فایر استورم دیگر بهطور کامل بازگشت و بهطور منظم در داستانهای مختلف مجموعههای دی سی کامیکس حضور پیدا میکرد.
بااینحال او هنوز آن راهنمایی و دانش لازم را که بتواند با کمک آن به خوبی و خردمندانه از قدرتهای خود استفاده کند، نداشت. در این برهه زمانی، بتمن بهنوعی فایر استورم را کنار گذاشت و او را بهعنوان عضو جایگزین تیم لیگ عدالت انتخاب کرد. به طوری که اگر اتفاقی برای اعضای اصلی این تیم ابرقهرمانی رخ میداد، فایر استورم باید وارد ماجرا میشد؛ بهطور مثال، در خط داستانی The Obsidian Age که اعضای تیم در گذشتهای بسیار دور گیر افتاده بودند و سرگردان شده بودند. زمانیکه این خط داستانی به پایان رسید و اعضای اصلی دوباره به همان دوران خود بازگشتند، فایر استورم به جایگاه جایگزینی خود بازگشت. او همچنان در شرایطی بسیار خاص یا مأموریتهایی که با تیم جامعه عدالت آمریکا (خط داستانی JLA/JSA: Virtue and Vice) متحد میشدند، شرکت میکرد. علاوهبر این، او در کراساور بین شرکتی JLA/Avengers هم حضور پیدا کرده بود. او در برهه زمانی کوتاهی، از اعضای تیم Power Company هم محسوب میشد.
- مرگ به دست بحران جدید:
در خط داستانی قبلی، زمانیکه مارتین استاین از ماجرای سرطان خون رانی خبردار شد، به او پیشنهاد کرد که با هم ادغام شوند و او هم تبدیل به فایر استورم شود تا بتواند برای همیشه زنده بماند. زمانیکه رانی این پیشنهاد را رد کرد، استاین بهشدت عصبانی شد. اما درنهایت با کمک اعضای تیم اکستریم جاستیس، رانی تا این حد راضی شد که با پروفسور کنار بیاید. به همین ترتیب، رانی به مارتین اجازه داد که ساختار مولکولی بدنش را تغییر بدهد و سلامتش را دوباره بازگرداند. بعد از این ماجراها، رانی قدرتهای خود را نگه داشت و با اعضای تیم اکستریم جاستیس، پاور شرکت و لیگ عدالت آمریکا همکاری کرد. در طی این برهه زمانی، رانی با اعتیاد به الکل خود هم مبارزه میکرد. همین موارد، تا حدودی او را بهعنوان یک قهرمان تضعیف کرده بود و او دیگر به اندازه قبل قوت نداشت.
او بارها و بارها به ترک این اعتیاد فکر کرده بود اما هر بار بعد از گذشت مدتی دوباره به سمت همان نوشیدنیهای الکی بازمیگشت و اعتیاد خود را از سر میگرفت. درنهایت هم تسلیم شد و از دیگران کمک خواست. درست از همان نقطه زمانی، ریموند دوباره فعالیتهای خود را بهعنوان فایر استورم از سر گرفت. علاوهبر این، او دوباره برای تحصیل در کالج اقدام کرد تا اینکه درنهایت همه چیز دست به دست هم داد و مرگ او در خط داستانی رویداد بحران هویت رقم خورد. در این خط داستانی، رانی توسط شمشیر مخصوص « Shining Knight» و به دست فردی به نام « The Shadow Thief» جان خود را از دست داد. رانی دیگر میدانست که مرگش حتمی است و نمیتواند کاری بکند. به همین دلیل بلافصله به سمت آسمان پرواز کرد و چند ثانیه بعد هم منفجر شد. همین اتفاق، پایان یک دوره خاص را رقم زد و علامت بزرگی برای پایان این عصر شد. در سال ۲۰۰۴ شرکت دی سی دوباره شخصیت فایر استورم را به زندگی بازگرداند.
نویسندهای به نام دن جولی و همچین هنرمندی به نام کریس کراس روی این مجموعه کار میکردند. تفاوت این مجموعه با سریهای قبلی این بود که بهجای فایر استورم اصلی یعنی همان رانی ریموند، فرد دیگری وارد داستان شده بود. این شخصیت جدید هم کسی نبود جز نوجوانی به نام «جیسون روش». جیسون یک پسر ۱۷ ساله بود که در دیترویت زندگی میکرد. او در آن زمان، هیچ چیزی را بیشتر از اینکه از شهر خودش فرار کند، نمیخواست. جیسون با پدر خود زندگی میکرد؛ پدری بسیار خشن که بعد از، از دست دادن دست خود در یک حادثه صنعتی، رفتارش چندین برابر بدتر شده بود و مدام از پسرش سوءاستفاده میکرد. مدت کمی بعد از آن حادثه، مادر جیسون پدرش را ترک کرده بود و همین موضوع باعث شد تا این پسر جوان با پدرش تنها زندگی کند. جیسون زمانیکه کار خود را از دست داد، مجبور شد تا بهدنبال کار دیگری برود که بتواند خرج دانشگاه خود را در بیاورد.
فایر استورم در یک خط داستانی تعدادی از مردم معترض روسی را ناخواسته تبدیل به شیشه کرد
به همین ترتیب به سراغ یک خلافکار محلی رفت و قبول کرد که به ازای پول، نقش قاصد و پیک او را داشته باشد. در طی همین برهه زمانی و بر سر همین شغل بود که جیسون با ماتریس فایر استورم برخورد کرد. فایر استورم بعد از مرگ رانی ریموند بهدنبال یک میزبان خوب جدید میگشت. به همین ترتیب مدت زیادی طول نکشید که جیسون تبدیل به میزبان جدید فایر استورم شد. بعد از این اتفاق، جیسون مدام در تلاش بود تا با هویت جدید خود و همچنین قدرتهایی که به دست آورده بود، کنار بیاید. این کشمکش و درگیری به قدری خطرناک شده بود که درنهایت منجر به مرگ مردی شد که او را استخدام کرده بود. سرانجام بعد از گذشت مدتی جیسون توانست با تلاش بسیار، تا حدودی کنترل قدرتهای خود را به دست بیاورد. در خط داستانی قسمت ۹ مجموعه Firestorm بود که رانی بالاخره دوباره به ماجرا و ماتریس فایر استورم بازگشت. هم رانی و هم جیسون هر دو بخشی از فایر استورم شده بودند، تا اینکه او در خط داستانی قسمت ۱۳ همین سری کتاب کمیک، ناپدید شد.
مدت کمی بعد از تولد ۱۸ سالگی جیسون و همچنین چند هفته بعد از ناپدید شدن ریموند، جیسون توسط اعضای جدید انجمن مخفی ابرشروران ربوده شد. آنها قصد داشتند تا بهعنوان یک منبع نیرو در مجموعه مخفی خود از جیسون استفاده کنند. زمانیکه اعضای گروه سیکرت سیکس به مجموعه انجمن مخفی ابرشرورها حمله کردند، جیسون آزاد شد و فرصت فرار کردن از آنجا را پیدا کرد. او در طی این دوران، ۲ نکته بسیار مهم را متوجه شد: یکی اینکه در آنجا یک دختر مرموز به نام « Gehenna» هم در آنجا زندانی شده بود و دوم هم اینکه زندانی شدنش توسط انجمن مخفی بخش زیادی از قدرتش را گرفته بود و او دیگر قدرت قبلی را نداشت. به همین ترتیب جیسون و Gehenna توانستند بهراحتی از آن مجموعه فرار کنند و جان خود را نجات دهند. بعد از این ماجراها، Gehenna بهطور کامل ناپدید شد اما از لحاظ تله پاتیکی به فایر استورم اطلاع داد که در آیندهای نزدیک دوباره آنها یکدیگر را ملاقات خواهند کرد. در خط داستانی قسمت ۱۹ سری کتاب کمیک Firestorm، دانا تروی، فایر استورم را استخدام کرد تا به تیم فضایی خود بپیوندد. اعضای این تیم قرار بود که با بیثباتیهایی که از رویداد بحران بینهایت به وجود آمده بود، مبارزه کنند و تمام آنها را از بین ببرند.
- تاریکترین شب:
در خط داستانی قسمت صفر سری کتاب کمیک Blackest Night که در سال ۲۰۰۹ منتشر شد، ما شاهد این بودیم که فردی به نام بلک هند، یکی از ماموران ارتش بلک لنترن، به سراغ قبر رانی ریموند رفته است تا آن را ملاقات کند. از طرف دیگر هم در این خط داستانی ما شاهد این هستیم که پروفسور استاین درکنار جیسون روش و نامزد او یعنی Geheena هستند. پروفسور استاین به آنها گفت که از همان روزی که رانی جان خود را از دست داد و مرد، او مدام در حال دعا کردن است که هرچه زودتر دوستش بازگردد و حتی یک روز هم دست از دعا کردن برنداشته است. Geheena با شنیدن این حرفها و دیدن نشانههای مختلف به جیسون گفت که بهتر است هرچه زودتر تبدیل به فایر استورم شوند. زیرا او متوجه شده بود که آسمان در حال باریدن است اما همه گیاهان و تمام چیزهای دیگر در حال نابود شدن بودند.
در این خط داستانی رانی ریموند توسط یک حلقه سیاه مورد خطاب قرار گرفت تا این انگشتر را به دست خود بیاندازد و به ارتش بلک لنترن بپیوندد. در قسمت بعدی همین مجموعه ما شاهد این هستیم که جسد دوباره متحرک شدهی او، به همراه هاوک من، هاوک گرل، Elongated Man، سو دیبنی و همچنین J'onn J'onzz، مقابل بری آلن و هال جوردن ایستادهاند و قصد مبارزه با آنها را دارند. او بلافاصله به سمت جیسون روش (فایر استورم فعلی) حملهور شد و جیسون را به درون نسخه مخصوص خودش از ماتریس فایر استورم، جذب کرد. رانی ریموند در اقدام بعدی خود، از تواناییهای منحصربهفرد جیسون استفاده کرد و نامزد او یعنی Gehenna را تبدیل به نمک کرد و همزمان با انجام این کار، با آرامش کامل و لبخندی که روی لب داشت، قلب او را از سینه بیرون کشید. او دوباره از همان ماتریس فایر استورم استفاده کرد تا عصبانیت جیسون را که برای مرگ Gehenna به وجود آمده بود، به سمت خود جذب کند. همین انرژیهای احساسی باعث شده بود که قدرت این بلک لنترن افزایش پیدا کند.
به همین ترتیب رانی ریموند به سراغ بری آلن و همکاران او که در ماهواره لیگ عدالت قرار داشتند، رفت و بعد از حمله، قصد داشت که با آنها مبارزه کند. در طی این مدت، جیسون موفق شد که برای مدت زمان کوتاهی کنترل این جسم را در دست بگیرد. به همین ترتیب این فرصت را در اختیار قهرمانان قرار داد که به سلامت از آنجا فرار کنند. بعد از این مدت کوتاه، رانی که دوباره کنترل جسم را در دست گرفته بود، موفق شد که قدرت اراده جیسون را هم به خود جذب کند. درست همانند دیگر لنترنهای سیاه، فایر استورم نامرده هم بخشهایی از شخصیت اصلی رانی ریموند را داشت و تقریبا عین نسخه اصلیاش بود. به طوری که مدام به جیسون به خاطر رفتارهای نوجوانانهاش کنایه میزد و او را مسخره میکرد. در نبرد نهایی با نکرون، رانی به همراه جیسون دوباره به زندگی بازگردانده شد. بعد از این اتفاق، هر دوی آنها از فایر استورم جدا شدند. رانی حسابی گیج و سردرگم شده بود و از همین رو از اتم درباره پروفسور استاین سوالاتی میپرسید. از طرف دیگر هم جیسون به خاطر کشته شدن Gehenna به دست رانی، بهشدت ناراحت بود. اما به نظر میرسید که رانی ریموند هیچ خاطرهای از اینکه این کار را انجام داده بود، نداشت.
- روشنترین روز:
در طی خط داستانی روشنترین روز، جیسون روش همچنان مشغول عزاداری و سوگواری برای نامزد خود Gehenna بود که به دست رانی به قتل رسید. زمانیکه رانی از مرگ بازگشت، اولین کاری که کرد این بود که یک مهمانی نسبتا بزرگ به راه انداخت تا با تمام همکلاسیهای قدیمی خود از دانشگاه پیتسبرگ به خوشگذرانی بپردازد. در مراسم خاکسپاری که جیسون برای نامزد خود برگزار کرده بود، پروفسور استاین عملا به زبان آورد و اعتراف کرد که رانی از زمانیکه از مرگ بازگشته بود رفتار بسیار عجیبی داشت و به سختی حتی یک کلمه هم با جیسون حرف زده است. به همین ترتیب رانی در این مراسم خاکسپاری حاضر شد تا تنها از جیسون بپرسد که چرا هنوز او را مقصر اصلی مرگ Gehenna میداند. رانی با جیسون صحبت کرد و در تلاش بود تا به او اطمینان دهد که تمان آن کارها تقصیر فایر استورم بلک لنترن است و او هیچ دستی در آن اتفاق نداشت. جیسون که از شنیدن این حرفها بهشدت عصبانی شده بود، به سمت رانی حملهور شد و ضربه محکمی بهصورت او وارد کرد. همین اتفاق باعث شد تا تغییر و تحولات فایر استورم صورت بگیرد.
او نهتنها میتواند ترکیب مواد را تغییر دهد، بلکه میتواند یک چیز را تبدیل به چیز دیگری بکند و شکل آن را هم تغییر دهد
به نظر میرسید که حالا رانی کنترل این جسم را در دست دارد و جیسون هم همانند پروفسور استاین، نقش مشاور و راهنما را در فایر استورم داشت. اینگونه به نظر میرسید که جیسون اعتقاد داشت که رانی، ماتریس فایر استورم را دزدیده است. به نظر میرسید که دیگر جیسون و رانی برای همیشه در قالب فایر استورم با یکدیگر پیوند خوردهاند؛ البته بیشتر از هر چیزی به خاطر غم و اندوهی که جیسون درون خود داشت. جیسون در این برهه زمانی هنوز از رانی به خاطر مرگ Gehenna ناراحت بود و کینه داشت؛ آن هم در صورتی که بدن رانی واقعا تحت کنترل حلقه بلک لنترن بود و خودش هیچ تقصیری در آن ماجراها نداشت. کار به جایی رسیده بود که رانی اصلا دوست نداشت دیگر تبدیل به فایر استورم شود. او دوست داشت که فقط به همراه دوستان خود خوش بگذراند و زندگیای را که دوباره بهتازگی به دست آورده بود، به خوبی پشت سر بگذارد.
در این دوران دیگر اتم و پروفسور استاین هم متوجه شده بودند که ماتریس فایر استورم مشکل دارد و مانند همیشه نیست. تغییرات کم کم شروع شد و کار خود را آغاز کرد؛ در همین حین هم ماتریس مدام در آن اختلال ایجاد میکرد. زمانیکه اتم در تلاش بود تا این ماتریس را تحت نظر و بررسی قرار دهد که درنهایت متوجه شود که دقیقا مشکل از کجاست، این ماتریس بهطور کل منفجر شد. در طی این مدت، رانی هم اتفاقات عجیب و غریبی را تجربه میکرد؛ بهطور مثال او بارها و بارها Gehenna را دیده بود که بهطور کامل از نمک تشکیل شده است و ناگهان منفجر میشود. یکی دیگر از این اتفاقات عجیب، صدایی بود که درون ماتریس وجود داشت و تنها رانی میتوانست آن را بشنود. بعدها مشخص شد که این صدا درواقع مربوطبه فایر استورم بلک لنترنی بود که در تمام این مدت در اعماق ماتریس زندگی میکرد. این نسخه از فایر استورم مدام در تلاش بود تا در کار این قهرمان اختلال به وجود بیاورد.
از طرف دیگر، موجودی هم که درون وایت لنترن وجود داشت، کاری کرد که دیگر رانی تبدیل به صدای راهنما و مشاور شود و جیسون هم کنترل جسم فایر استورم را در دست بگیرد. او به رانی گفت «رانی ریموند از زمین، تو باید مطالعه کنی» و بعد هم به جیسون گفت «جیسون روش از زمین، تو باید سرت را از درون کتابها بیرون بیاوری». اینگونه به نظر میرسید که اگر رانی آموزشها و مطالعات خود را ادامه میدهد، در آینده میتواند به موفقیتی دست پیدا کند که برای تبدیل شدن و استفاده از شخصیت فایر استورم، دیگر نیاز به همکار دیگری نباشد. این دو پسر جوان، در آزمایشگاه استاین مشغول آزمایشهای مختلف بودند که کنترل بهتری روی جایگاه جدید خود داشته باشند. در همین حین هم استاین برای آنها توضیح میداد که این ماتریس در اصل همان جرقهای بود که جهان را به وجود آورد. او همچنین توضیح داد که اگر آنها دوباره خشم خود را با هم ادغام کنند و کنترل اوضاع را در دست نگیرند، میتوانند جهان را به پایان برسانند.
سرانجام در این نقطه زمانی فایر استورم بلک لنترنی ظاهر شد و خودش را نشان داد. او که به نظر میرسید دیگر کنترل اوضاع را در دست گرفته، خودش را با نام «دث استورم» معرفی کرد. دث استورم بهعنوان اولین اقدام، رانی و جیسون را از یکدیگر جدا کرد. دث استورم شروع به صحبت با پروفسور استاین کرد اما هنوز خیلی طول نکشیده بود که او را از درون ناخودآگاه خود ربود. زمانیکه دث استورم به سراغ فردی به نام «آلوین راش» رفت و همان بلا را هم سر او آورد، رانی و جیسون به خودشان آمدند و با یکدیگر ادغام شدند. آنها تصمیم داشتند تا به سراغ دث استورم بروند و انتقام خود را از او بگیرند. زمانیکه آنها به این شخصیت شرور رسیدند، مبارزه خود را آغاز کردند اما مشخص بود که نمیتوانند از پس حریف خود بربیایند و پیروز میدان باشند. کار به جایی رسید که دث استورم نسخههای بلک لنترنی ۱۲ قهرمان و شرور دیگر را هم دوباره به زندگی بازگرداند تا درکنار خودش بایستند؛ آن هم با دزدیدن وایت لنترن و بعد از فاسد کردن آن.
رانی و جیسون که دیگر هیچ گزینهای مقابل خود نمیدیدند، با سرعت به پایگاه لیگ عدالت رفتند و دنبال کمک میگشتند. در همین حین، اتفاق عجیبی رخ داد و آنها خودشان را در طرح دیگر جهان پیدا کردند که مقابل ارتشی از Shadow Demons قرار داشتند. این دو پسر جوان در آنجا با آنتی مانیتور برخورد کردند که بهتازگی به زندگی بازگشته بود. زمانیکه آنها خودشان را آماده میکردند، میدانستند که این نبردی است که نمیتوانند در آن پیروز شوند. درست در همین لحظه Entity شروع به صحبت با آنها کرد. این موجودیت به آنها گفت که آنها نباید مقابل آنتی مانیتور بایستند و با او مبارزه کنند. بلکه آنها باید به سراغ باتری قدرتی وایت لنترن بروند و آن را دوباره به حالت قبل بازگردانند. به همین ترتیب، آنها که در انجام این کار خود مصمم شده بودند، به سمت زمین پرواز کردند. آنها در همین حین هم با دث استروم و همچنین کپیهای بلک لنترنی برخورد کردند که در تلاش بودند تا نکرون را به زندگی بازگردانند. از همین رو، فایر استورم که بهشدت عصبانی شده بود، یک نور سفید بسیار بزرگ به سمت آنها پرتاب کرد. این نورها تمام بلک لنترنها را از بین برد، به جز دث استورم.
زمانیکه دث استورم متوجه شد که در حال باختن در این مبارزه است، از استاین و همچنین آلوین راش جدا شد. درست زمانیکه فایر استورم در تلاش بود تا دث استورم را از بین ببرد، دث استورم هم یک انفجار بزرگ به سمت استاین پرتاب کرد. جیسون و رانی که حسابی غم استاین را در دل داشتند، شاهد این بودند که او تبدیل به یک توده نمک شد. در همین لحظه دوباره Entity صحبت کردن خود را با آنها آغاز کرد. او به آنها گفت که آنها مأموریت خود را با موفقیت به پایان رساندند و زندگی رانی حالا دیگر به او بازگردانده شده است. رانی که این حرفها را شنید بسیار عصبانی شد و با Entity بحث کرد. او از Entity خواست تا استاین را بازگرداند اما Entity در مقابل گفت که استاین اهمیتی ندارد و آنها باید کارهای مهمتر دیگری انجام دهند. در همین لحظه، به نظر میرسید که شخصیتی به نام «ددمن» که یک وایت لنترن محسوب میشد، هیچ کنترلی روی انگشتر خود ندارد.
او قبلا در مقابل آکوامن، هاوک من و هاوک گرل ظاهر شده بود (بعد از اینکه آنها مأموریت خود را با موفقیت به پایان رسانده بودند) و ظاهرا آسیب زیادی هم به آنها رسانده بود. به همین دلیل به فایر استورم التماس کرد که آنجا نماند و خیلی زود فرار کند. در کمال تعجب، فایر استورم در یک نور سفید رنگ غرق شد. این شعلهها بهطور ناگهانی او را در خود گرفتند و خیلی زود هم ناپدید شدند. بعدها، ددمن دوباره مقابل مارشن من هانتر، داو، هاوک و کاپیتان بومرنگ ظاهر شد. زمانیکه آنها در جنگل استار سیتی حضور داشتند، Entity افشا کرد که او تمام این کارها را انجام داده تا سوامپ تینگ را متوقف کند. Entity آشکار کرد که سوامپ تینگ درواقع همان الک هالند نیست بلکه فقط روان و ذهن هالند است که روی این طبیعت نقش بسته است. زمانیکه نکرون حمله کرده بود، او هم درست همانند هالند روی طبیعت تاثیر گذاشته بود. از همین رو هم سوامپ تینگ جدیدی با حال و هوای بلک لنترنی به وجود آمد.
فایر استورم به خاطر توانایی لمس ناپذیریای که دارد، میتواند از درون هر شیء سختی عبور کند
سوامپ تینگ که دیگر همانند قبل نبود، تلاش میکرد تا جنگل استار سیتی را بهطور کامل نابود کند و بعد از آن هم تمام زندگیها را از روی زمین پاک کند. Entity در میان صحبتهای خود آشکار کرد که برخی از قهرمانان باید نمادی از طبیعت باشند تا بهعنوان نمایندههای مختلف مقابل سوامپ تینگ شرور بایستند. آنها باید با سوامپ تینگ شرور مبارزه میکردند تا الک هالند فرصت مناسب را برای بازگشت پیدا میکرد. او اعلام کرد که قهرمانانی که ددمن به ملاقات آنها رفته بود، حالا تبدیل به نماد و نماینده طبیعت شدهاند؛ هاوک من و هاوک گرل بهعنوان عناصر باد، فایر استورم بهعنوان عنصر آتش، آکوامن بهعنوان عنصر آب و همچنین مارشن من هانتر هم بهعنوان عنصر زمین. این عناصر تا جایی که میتوانستند با سوامپ تینگ شرور مبارزه کردند تا اینکه بالاخره الک هالند احیا شد.
هالند بعد از اینکه دوباره به زندگی بازگشت، توسط گیاهان مختلف احاطه شد و درنهایت هم دوباره تبدیل به همان سوامپ تینگ معروف شد. او در اولین اقدام عناصر مختلف را به خود جذب کرد و با نیروی کافی، سوامپ تینگ شرور را شکست داد. سوامپ تینگ بعد از اینکه نسخه شرور خود را شکست داد، به حمایت و حفاظت از طبیعت ادامه داد. اما قبل از هر کاری هاوک من، فایر استورم، آکوامن و مارشن من هانتر را به شکل طبیعی خود برگرداند. اما هاوک گرل را به همان شکل بهعنوان عنصر باد نگه داشت. این عنصر باد باعث میشد که سوامپ تینگ پاک و خالص باقی بماند. این اتفاق باعث شد تا هاوک من بهشدت عصبانی شود. بعد از پایان یافتن این ماجراها، رانی و جیسون به سراغ سوابق و دادههای مارتین استاین رفتند و آنها را مورد بررسی قرار دادند. جیسون در همین حین فایلی را پیدا کرد که نشان میداد، ماتریس فایر استورم توسط دث استورم آسیب دیده است. آنها متوجه شدند که به خاطر همین آسیب، تنها ۹۰ روز فرصت دارند و بعد از آن این ماتریس منفجر میشود.
- فلش پوینت:
در این خط داستانی، جیسون روش به طرز وحشتناکی توسط «هیت ویو» به قتل رسید. او در تلاش بود تا با انجام این کار، بتواند جایگاه جیسون را به دست بیاورد و به همراه رانی ریموند درون ماتریس فایر استورم قرار بگیرد. اما درنهایت توسط سایبورگ با شکست روبهرو شد.
- مجموعه The New 52:
بعد از ماجراهایی که در خط داستانی فلش پوینت رخ داد، شرکت دی سی تمام شخصیتهای خود را تغییر داد و کمیکهای خود را وارد انتشار دوباره کرد. فایر استورم هم از این قائده مستثنی نبود و تاریخچه شخصی او بهطور کامل دستخوش تغییرات شد و باری دیگر برای خوانندگان بازگو شد. در این خط داستانی، رانی ریموند بهعنوان یک دانشآموز سال آخر دوران دبیرستان معرفی شد که کاپیتان تیم فوتبال هم به حساب میآمد. در طی یک حمله تروریستی که علیه مدرسه آنها صورت گرفت، همکلاسی او یعنی جیسون روش یک آمپول را تهیه کرد که توسط پروفسور استاین به او داده شده بود. این آمپول که شامل چیزی به نام «ذره خدا» بود، توسط خود استاین خلق شده بود. این آمپول ذره خدا، جیسون و همچنین رانی را تبدیل به فایر استورم کرد. این دو پسر نوجوان برای مدت کوتاهی با یکدیگر مبارزه کردند اما ناگهان و بهطور تصادفی تبدیل به یک موجود غول پیکر به نام «فیوری» شدند.
آنها بالاخره این وضعیت خود را پذیرفتند و هویت فایر استورم را با هم به اشتراک گذاشتند. به این صورت که رانی کنترل جسم و ظاهر فیزیکی را در اختیار داشت و جیسون هم نقش مغز را برعهده گرفته بود که در تمام مسائل به رانی کمک میکرد. در این خط داستانی، فایر استورم هم یکی از قهرمانانی محسوب میشد که برای عضویت در تیم لیگ عدالت، انتخاب شد و درنهایت هم به این تیم پیوست. در این برهه زمانی، رویدادهایی رخ دادند که درنهایت منجر به پیش آمدن خط داستانی Trinity War شدند؛ خط داستانی که فایر استورم نقش بسیار مهم و بزرگی را در آن ایفا کرد. این نبرد بزرگ همانطور که از اسمش هم پیدا است، سه سر داشت؛ یک سر آن لیگ عدالت (هدایت اصلی آن برعهده بتمن، واندر وومن و سوپرمن بود)، یک سر آن لیگ عدالت آمریکا (تیمی که زیر نظر استیو ترور، گرین ارو و آماندا والر هدایت میشد و حمایت سازمان آرگس را داشت) و در سر دیگر این نبرد هم لیگ عدالت تاریک (تیم ماوراءطبیعی متشکل از جان کنستانتین، زاتانا و فانتورم استرنجر) قرار داشتند.
در طی همین ماجراها بود که برای سوپرمن پاپوش درست شده بود که دکتر لایت را به قتل رسانده است. به همین ترتیب دیگر اعضای لیگ هم به زندان برده شدند. بعد از این اتفاق، آماندا والر به سراغ فایر استورم رفت و قصد داشت تا با آزمایشهای مختلف ببیند که میتواند یک سری عناصر خاص را تولید کند یا خیر؛ عناصر مختلفی بهخصوص تولید انبود کریپتونایت. بعد از مدت کوتاهی، مشخص شد که این دو میتوانند با استفاده از قدرتهای خود این عناصر را به وجود بیاورند. اما یک سری مشکل دراینمیان وجود داشت. بااینحال، طرح تولید انبوه این عناصر خیلی هم به مرحله اجرا نزدیک نشد. زیرا خیلی زود این خط داستانی به خط داستانی و رویداد دیگری متصل شد که در آن اعضای Crime Syndicate حمله خود را آغاز کردند. ظاهرا هم در طی این ماجرا، اعضای گروه لیگ عدالت جان خود را از دست دادند. اما اصل ماجرا چیز دیگری بود و آنها کاملا زنده بودند.
در اصل اعضای این لیگ توسط شخصیت دث استورم که به زمین ۳ تعلق داشت، درون فایر استورم زندانی شده بودند؛ دث استورم از ترکیب پروفسور مارتین استاین و جسدی که در آن زمان روی آن آزمایش میکرد، تشکیل شده بود. تنها بتمن و کت وومن بودند که توانستند کشمکشهای اولیه جان سالم به در ببرند و فرار کنند. به همین ترتیب دیگر همه تصور میکردند که اعضای لیگ جان خود را از دست دادهاند و یک مدت زمان خاصی هم به همین منوال گذشت. اما درنهایت بعد از اینکه Crime Syndicate توسط بتمن و همچنین لیگ بیعدالتی لکس لوثر شکست خوردند، اعضای لیگ هم توانستند از درون فایر استورم بیرون بیایند. درواقع بتمن از کمند صداقت واندر وومن استفاده کرد تا خود او و تمام قهرمانان دیگر را از درون فایر استورم بیرون بکشد.
- تولد دوباره دی سی:
در مجموعه دنبالهای سری کتاب کمیک Watchmen که Doomsday Clock نام داشت، فایر استورم تبدیل به سوژه یک بحث و جدل بزرگ شد. در این خط داستانی، ادعای مختلفی ظاهر شدند که اعلام میکردند که فایر استورم در اصل توسط دولت آمریکا ساخته شده است. فایر استورم هم بعد از شنیدن این حرفها، به طرز بسیار بدی «Superman Theory» را رد کرد. او همچنین به همتای روسی خود یعنی Pozhar هم بهشدت توهین کرد. همین اتفاقات باعث شد تا مارتین استاین تا حد زیادی از دست فایر استورم ناراحت شود و حتی نارضایتی خود را هم به زبان بیاورد. مدت زیادی هنوز نگذشته بود که فایر استورم مقابل یک سری ابرقهرمانان روسی قرار گرفت که باید با آنها مبارزه میکرد. اما در کمال تعجب، کاری که فایر استورم کرد این بود که یک سری از معترضان را که از افراد معمولی تشکیل شده بودند، تبدیل به شیشه کرد.
اینگونه به نظر میرسید که این کار کاملا غیر ارادی و ناخواسته انجام شده است؛ در گذشته به نظر میرسید که این کار، فوقالعاده فراتر از سطح تواناییهای فایر استورم است. فایر استورم بعد از اینکه این کار را انجام داد، به همراه بدن یک کودک آسیب دیده خیلی زود آنجا را ترک کرد و به نیروگاه هستهای چرنوبیل رفت و در آنجا پنهان شد. بااینحال، بعد از گذشت مدتی سوپرمن بالاخره توانست او را پیدا کند. با کمی تشویق و حمایت سوپرمن، فایر استورم راضی شد که این کودک را به وضعیت طبیعی و معمولی خود بازگرداند. بعد از انجام این کار، فایر استورم و سوپرمن به سمت همان افراد آسیب دیده بازگشتند اما با ارتش روسیه روبهرو و بلافاصله درگیر شدند. مدت زیادی نگذشته بود که آن منطقه بهطور کامل در یک انفجار بار نور آبی رنگ غرق شد.
- دستکاری ماده:
فایر استورم توانایی این را دارد که مولکولهای ساختار ذرهای مواد معدنی را تغییر دهد و ذرات ریز اتمی را تنظیم کند و اشیائی با خصوصیات اتمی مختلف را به وجود بیاورد که جرم برابری با یکدیگر دارند. او نهتنها میتواند ترکیب اتمی یک شیء خاص را تغییر دهد و تبدیل کند (بهطور مثال تبدیل سرب به طلا با همان میزان جرم)، بلکه میتواند شکل آن شیء را هم تغییر دهد. بااینحال، لازم به ذکر است که او بهراحتی نمیتواند روی مواد ارگانیک تاثیر بگذارد و آنها را تغییر دهد؛ وگرنه بازخورد دردناک یا حتی کشندهای را دریافت میکند.
البته این محدودیت ارگانیکی به خود شخص فایر استورم ربطی ندارد و خودش را اصلا محدود نمیکند. به همین ترتیب او بهراحتی میتواند بافتهای آسیب دیده یا از بین رفته را بازسازی کند، سیستم ایمنی خود را تقویت کند، شکل و ظاهر خود را تغییر دهد و در مدت زمان نامحدودی، بدون غذا، هوا و آب زنده بماند. درست همانند محدودیتهایی که برای گرین لنترنها هم وجود دارد، فایر استورم تنها میتواند اشیاء و چیزهایی را خلق کند که خود شخص درون مارتیس فایر استورم قادر به درک کردن آن است. برخلاف چیزهایی که گرین لنترنها خلق میکنند، اشیاء خلق شده توسط فایر استورم کاملا دائمی هستند مگر اینکه خود او تغییراتی را درونشان به وجود بیاورد.
- تغییر کنترل کننده:
بعد از اینکه رانی ریموند در خط داستانی روشنترین روز احیا شد و به زندگی بازگشت، فایر استورم این توانایی را به دست آورد که هر زمان که بخواهد، کنترل کننده خود را تغییر دهد و بین رانی و جیسون جابهجا شود.
- پرواز:
فایر استورم همچنین این توانایی را دارد که با سرعت فوقالعاده زیاد (اما غیرقابل اندازهای)، هر زمان که دوست دارد پرواز کند.
- لمس ناپذیری:
ریموند میتواند خودش را لمس ناپذیر کند. به همین ترتیب او میتواند بدون هیچ مشکل و آسیبی از درون هر جسم جامدی عبور کند.
- دستکاری انرژی:
فایر استورم میتواند برای ایجاد انفجارهای پر از انرژی و همچنین قدرتمند، نابودگر و گیج کننده از درون دستان خود، انرژی را دستکاری کند. او همچنین میتواند بدون هیچ مشکل و آسیبی، پرتوها را به خود جذب کند.
- وضعیت فیزیکی بسیار پیشرفته:
فایر استورم قدرت، فاکتور بهبودی و همچنین مقاومت دربرابر آسیب و جراحت دارد. سطح این ویژگیها، در حد ابرانسانها و چندین برابر انسانهای معمولی است.
در انتها به چند مورد از انیمیشنها و بازیهایی و آثاری اشاره میکنیم که شخصیت رانی ریموند/مارتین استاین/فایر استورم در آن حضور داشت:
- انیمیشن سریالی Super Friends: The Legendary Super Powers Show محصول سال ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۵ با صداپیشگی مارک ال. تیلور (رانی ریموند)، اولان سول و کن سانسوم (مارتین استاین)
- انیمیشن سریالی The Super Powers Team: Galactic Guardians محصول سال ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۶ با صداپیشگی مارک ال. تیلور (رانی ریموند)، اولان سول و کن سانسوم (مارتین استاین)
- انیمیشن سریالی Batman: The Brave and the Bold محصول سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱ با صداپیشگی تایلر جیمز ویلیامز و بیل فیجرباک
- انیمیشن سریالی Vixen محصول سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۶ با صداپیشگی فرانز درامه و ویکتور گاربر
- انیمیشن سریالی Justice League Action محصول سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸ با صداپیشگی پی. جی. برن و استیون توبولوسکی
- دنیای تلویزیونی Arrowverse محصول سال ۲۰۱۲ تاکنون با بازی رابی امل و ویکتور گاربر
- انیمیشن Justice League: Crisis on Two Earths محصول سال ۲۰۱۰ با صداپیشگی کدریک یاربرو
- انیمیشن Lego DC Comics Super Heroes: The Flash محصول سال ۲۰۱۸ با صداپیشگی فیل لامار
- بازی Lego Batman 3: Beyond Gotham محصول سال ۲۰۱۴ با صداپیشگی نولان نورث
- بازی Lego DC Super-Villains محصول سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۱۹ با صداپیشگی لکس لنگ
- بازی Injustice 2 محصول سال ۲۰۱۷ با صداپیشگی اگی بنکس و فرد تاتاسیور