معرفی شخصیت گروت، درخت نگهبان کهکشان
گروت یک موجود فرازمینی محسوب میشود که شباهت زیادی به درخت دارد و دارای درک و احساسات است. او پادشاه سیاره ایکس به حساب میآید. گروت یکی از اعضای اصلی و بنیانگذار تیم نگهبانان کهکشان است که زیر نظر استار لرد فعالیت میکنند. او رابطه دوستانهی طولانی مدت و عمیقی با راکت راکون دارد که این ارتباط در میان طرفداران کتابهای کمیک، از محبوبیت زیادی برخوردار است. گروت یک شخصیت قهرمانی محسوب میشود که در کتابهای کمیکی که توسط شرکت مارول کامیکس منتشر میشوند، حضور پیدا میکند. این کاراکتر توسط استن لی، لری لیبر و جک کربی خلق شده است.
گروت برای اولینبار در قسمت ۱۳ سری کتاب کمیک Tales to Astonish که در ماه نوامبر سال ۱۹۶۰ منتشر شده بود، حضور پیدا کرد. آن زمانها که گروت تازه پا به عرصهی کتابهای کمیک گذاشته بود، به عنوان یک مهاجم شناخته میشد؛ کسی که در تلاش بود تا انسانها را دستگیر کند و آزمایشهای مختلفی را بر روی آنها انجام دهد. این شخصیت در سال ۲۰۰۶ دوباره به عنوان یک موجود قهرمان و نجیب معرفی شد و در خط داستانی کراس اور کمیکی Annihilation: Conquest حضور پیدا کرد. گروت درست از همان زمانی که برای اولینبار در کتابهای کمیک ظاهر شد، توانست محبوبیت خیلی زیادی را به دست بیاورد. همین محبوبیت هم منجر به این شد که او در آثار مختلف زیادی حضور پیدا کند.
گروت یک موجود بیگانه است که توسط نژاد کری، به عنوان یک فلورال کلوسوس شناخته میشود. او در اصل، اهل سیاره ایکس است و اینگونه تصور میشد که نژاد او هم به طور کامل منقرض شده است. گروت زمانی که به همراه کشتی فضایی خود بر روی سیاره زمین فرود آمد، برای اولینبار دیده شد. او در این دوران، به عنوان یکی از هیولاهای مارول، بشریت را تهدید میکرد؛ آن هم در دوران هیولاهای مارول. در آن زمان تمام قصد و هدف گروت این بود که سیاره زمین را تسخیر کند و کنترل آن را در دست بگیرد. گروت از یک سری از درختهای مخصوص سیاره زمین استفاده کرد تا به عنوان سربازهایش فعالیت کنند. با این حال، مدت زیادی طول نکشید که گروت توسط یک انسان باهوش شکست داده شد؛ آن هم به وسیله یک سری موریانه. گروت همان لحظه به روی زمین افتاد و به نظر میرسید که هلاک شده است. تا چندین سال اصلا هیچ خبری از او نبود و هیچکس نمیدانست که بعد از اولین برخوردش با انسانها و بشریت، چه بلایی سرش آمده است.
القاب و اسامی مستعار: گروت و ثور.
تیمها: نگهبانان کهکشان، هیولاهای مارول، ارتش نووا، سازمان شیلد، استیک و ارتش ثور.
متحدان: ابیگیل برند، ادم وارلاک، انجلا، انت من، انون باکیان، بلک پنتر، بلک ویدو، باکی بارنز، باگ، کاپیتان آمریکا، کاپیتان یونیورس، کارول دنورز، گوست رایدر کیهانی، کازمو، داون گرین وود، دث کرای، دکتر استرنج، درکس نابودگر، دروم، ایو باکیان، فالکون، فلش تامپسون، گابریل وارگاس، گالن کور، گامورا، هاووک، هاوک آی، هل استورم، هالک، آیرون من، جک فلگ، جین فاستر، کیتی پراید، میجر ویکتوری و غیره.
دشمنان: ایپ، انجلا، انایلس، بلاد برادرز، کاردینال ریکر، کاندور، دلفینیا، اریس، فادر دیابلو، فرناکس، هالک، لزلی ایوانز، میگس، میسا، رونان، اسپات، تانوس، بیبی گاد، توم استون، اولتران و غیره.
همانطور که در ابتدای متن هم به آن اشاره شده بود، گروت توسط استن لی و جک کربی خلق شده است. این کاراکتر برای اولینبار در قسمت ۱۳ سری کتاب کمیک Tales To Astonish که در سال ۱۹۶۰ منتشر شده بود، حضور پیدا کرد. گروت در ابتدا به عنوان یک موجود دیوانه و تهدید پا به سیاره زمین گذاشت و بعدها تبدیل به یکی از قهرمانان و نگهبانان دوستداشتنی شد که از افراد بیگناه دفاع میکرد. گروت در حضورهای اولیهی خود قدرت صحبت کردن داشت اما سرانجام تصمیم بر این شد که او فقط قدرت بیان کردن عبارت «I am Groot» را داشته باشد. این شخصیت در ۶۸۵ کتاب کمیک حضور پیدا کرد که تنها در قسمت اول سری کتاب کمیک Secret Wars به نام The End Times جان خود را از دست داد.
- رقابت: علیه هالک:
سرانجام، بعد از گذشت مدتی، زمانی که بدن گروت توسط «کالکتور» جمعآوری شد، همه چیز تغییر پیدا کرد و او دوباره وارد صفحات کمیکی شد. کالکتور یک موجود کیهانی است که از سرتاسر جهان، نژادهای مختلف و کمیاب را جمعآوری میکند. همین کالکتور بود که یک بار دیگر گروت را احیا کرد و دوباره به زندگی بازگرداند. گروت برای مدتی اسیر کالکتور محسوب میشد و آزاد نبود. اما مدتی که گذشت، فردی به نام «مول من» به آنجا آمد و با استفاده از قدرتهای خود کاری کرد که موجودات جمعآوری و زندانی شده باری دیگر طعم آزادی را بچشند. گروت هم یکی از همین موجودات بود که از دست کالکتور راحت شد. گروت برای مدتی در سیاره زمین مستقر شد و در طی این مدت با شخصیتهای مختلفی وارد مبارزه میشد؛ شخصیتهایی مانند هالک شگفتانگیز و همچنین یک سری از هیولاهای مارول. با این حال، گروت اغلب اوقات خیلی زود از آنها شکست میخورد و برای مدتی ناپدید میشد؛ به طوری که هیچکس دیگر هیچ خبری از او نداشت.
- کماندوهای زوزهکش:
در این برهه زمانی، گروت بالاخره دوباره دیده شد و به داستانهای کمیکی آمد. در این دوران، او توسط گروهی به نام Howling Commandos استخدام و جذب شد تا کنار دیگر اعضا فعالیت کند. این گروه یک بخش از سازمان شیلد محسوب میشد و قهرمانانی را که شبیه به هیولاها بودند و مدام به خطر میافتادند، به خود جذب میکرد. گروت توانایی این را داشت که به طرز فوقالعادهای خودش را شبیه به یک درخت بکند و از مقابل چشمها ناپدید شود. اما چیزی که مشکلساز شد این بود که علی رغم ظاهر درختی، گروت نمیتوانست کاری کند که بوی یک درخت را بدهد. به همین دلیل هم دستگیر شد و به آن گروه رفت. گروت بعد از پیوستن به این گروه هیولایی، توانست در چندین ماموریت مختلف، به دیگر اعضای آن کمک کند و مفید باشد. سرانجام گروت از دست سازمان شیلد و اسارت آن هم آزاد شد و به همان فضای کری خود بازگشت.
- Annihilation Conquest: Becoming a Guardian:
جالب است بدانید که بیبی گروت میتواند به ۱۶ زبان زنده دنیا صحبت کند
چندین سال بعد از ماجراهای قبلی، گروت کم کم تصمیم گرفت که راه و روشهای خود را تغییر دهد و به یک نیرو برای اهداف خوب تبدیل شود. به همین ترتیب هم به گروهی از قهرمانان فضایی پیوست که توسط پیتر کوییل ملقب به استار لرد هدایت میشدند. این گروه در طی یکی از ماجراهای خود به سیارهای به نام هالا رفتند تا یک ماموریت به ظاهر انتحاری را انجام دهند. آنها در طی این ماموریت قرار بود که ساخت یک اسلحه بسیار خطرناک را متوقف کنند؛ سلاحی که قرار بود توسط Phalanx Covenant ساخته شود. در طی این ماموریت گروت منفجر شد و همه تصور میکردند که او مرده است. با این حال، خودش که خیلی از رخ دادن این اتفاق خوشحال شده بود. زیرا او وضعیتی را که در آن قرار داشت بررسی کرد و به این نتیجه رسید که مرگ او اتفاق خوبی است و میتواند یک مرگ آبرومند داشته باشد.
اگرچه در پایان این اتفاق رخ نداد و هنوز بخشی از گروت زنده بود. به همین دلیل هم از جا پاشد و به دیگر اعضای تیم پیوست و کار را ادامه داد. او که دیگر حالا به اندازه یک ترکه و شاخه کوچک شده بود، برای مدت زمانی بر روی شانه راکت راکون قرار گرفت. دیگر از همان زمان بود که ارتباط دوستداشتنی و طولانی مدت گروت و راکت راکون شکل گرفت.
- نگهبانان کهکشان:
بعدها، زمانی که مدتی سپری شده بود گروت بالاخره به همان اندازه اصلی خود بازگشت و دوباره به خودش اجازه داد تا در ماموریتهای انتحاری دیگر، با گروه همکاری کند. او به صورت مخفیانه به یکی از پایگاههای فلنکس رفت و با رشد دادن و بزرگ کردن اندامهای خود، آنها را وارد مرکز فرماندهی پایگاه کرد. بعد از انجام کارهای لازم هم گروت کاری کرد که آنجا به همراه خودش منفجر شود؛ او با این کار، ساختار فلنکس را کاملا از بین برد. البته پیش از اینکه گروت دوباره جان خود را از دست بدهد، راکت راکون تکهای از چوب او را جدا کرد. او امیدوار بود که با نگه داشتن و رشد دادن این تکه چوب بتواند دوباره دوست خود را با آن بازگرداند. بعد از این ماموریت، راکت با حس وظیفهشناسی زیادی که داشت، در مواقع لازم به تکه چوب باقیمانده از گروت آب میداد.
بالاخره گروت هم بعد از مدتی دوباره به همان شکل قبلی خود بازگشت و به نسخه جدید گروه نگهبانان کهکسان استارلرد که دچار تغییراتی شده بود، پیوست. بخش زیادی از مکالمات گروت به این صورت است که او فقط عبارت I am Groot! را بارها و بارها تکرار میکند. البته یکی از مواردی هم که این شخصیت را بامزه و دوستداشتنی میکند، همین عبارت است. در قسمت ۱۷ سری کتاب کمیک Guardians of the Galaxy فردی به نام «لرد ماکسیموس» افشا کرد، با اینکه به نظر میرسد که گروت فقط عبارت «من گروت هستم» را بیان میکند، اما در حقیقت چیز بیشتر از این را به زبان میآورد. جالب است بدانید که او به خاطر وضعیت حنجره خود، تنها همین عبارت را میتواند بیان کند.
اما اگر بخواهید معنی اصلی حرفهایش را متوجه شوید، «باید به آه و نسیمی که در پس این عبارت بیرون میآید، گوش کنید. به همین ترتیب هم میتواند به تفاوت معنایی حرفهایش پی ببرید». گروت یک شخصیت فوقالعاده باهوش هم به حساب میآید که اطلاعات خیلی زیادی در رابطه با مهندسی شبه بعدی هم دارد. او به همراه ماکسیموس و چنین اطلاعات زیادی که دارد، توانستند از خورده و نابود شدن «آتیلان» توسط «فالت» جلوگیری کنند. اعضای تیم، بعد از نجات دادن جان آتیلان، حالا مجبور بودند که با خود فالت مقابله کنند. از طرف دیگر هم ادم وارلاک وارد میدان شد و توانست از گسترش او جلوگیری کند؛ آن هم با همپوشانی خط زمانی با یک آینده استفاده نشده. اما آیندهای که او برای این کار از آن استفاده کرد، همان نسخهای بود که تبدیل به میگس میشد.
زمانی که او تبدیل به میگس شد، بلافاصله به سمت تیم حمله کرد. گروت تلاش کرد که به اعضای تیم کمک کند اما میگس فوقالعاده قویتر از همه بود. او با استفاده از قدرتهای خود یکی از دستهای گروت را کند؛ آن هم زمانی که او تلاش میکرد تا به میگس حمله کند. در طی مبازهای که گروه با میگس داشتند، خیلی از اعضا جان خود را از دست دادند و کشته شدند؛ از جمله یکی از دوستان خوب گروت یعنی مانتیس. در پایان این ماجراها، استار لرد بالاخره توانست میگس را به همان حالت قبل یعنی ادم وارلاک بازگرداند اما در عین حال هم مجبور شد که به زندگی او خاتمه بدهد. به همین ترتیب، فالت از گسترش متوقف شد و نتوانست نقشه خود را عملی کند. در عین حال هم میگس شکست خورده بود؛ اما این موفقیت و نبردهای آن، هزینه خیلی زیادی را در بر داشت.
در پی این ماجراها، همانطور که انتظار هم میرفت، تیم نگهبانان کهکشان منحل شد. گروت هم که دیگر تیمی نداشت، مجبور شد که به سیاره ایکس بازگردد. زمانی که او به سیاره خود بازگشت، متوجه شد که او پادشاه واقعی سیاره نبوده است؛ بلکه یکی از اعضای جوان نژاد خودشان این جایگاه را در اختیار داشت. این عضو جوان برای اینکه تظاهر کند که یک حاکم واقعی است، گروت را به یک جزیره تبعید کرد که فاصله خیلی زیادی هم با سیاره داشت و قرار بود که گروت در این سیاره بپوسد.
- سیاره ایکس:
بعد از اینکه گروت به یک جزیره خیلی دور تبعید شد، متوجه شد که یک سری «پرندگان مجازات سایبورگی» از او محافظت میکنند. بعد از گذشت مدتی، دوست بسیار خوب و قدیمی گروت یعنی همان راکت راکون به آنجا آمد تا گروت را تجات دهد. در طی این ماموریت نجات، دارکوبهای رباتیکی دیگر نمیتوانستند اسارت گروت را تضمین کنند. به همین دلیل هم آنها ترسناکترین و خطرناکترین سلاح سیاره ایکس را که «فلیم» نام داشت، آزاد کردند. گروت برای اینکه بتواند خودش و دوستش را نجات دهد، درست مقابل چشمان راکت راکون، درخشش بسیار بزرگی را ایجاد کرد. در همین زمان مشخص شد که گروت جان خود را از دست نداده است. زیرا او با پشت سر گذاشتن تمام ماجراجوییها در کنار اعضای گروه نگهبانان کهکشان، دیگر میتواند با تخصص زیادی نسخه کوچکتری از خود به وجود بیاورد و به این واسطه جان خود را نجات دهد.
گروت قابلیت ارتجاعی و انعطافپذیری را دارد و میتواند خودش را چندین بار بسازد یا اینکه به نسخه کوچکتر تبدیل کند
بعد از این ماجراها، زوج دوست داشتنی ما توسط گروه The Undergrowth Resistance که از سیاره ایکس آمده بودند، نجات داده شدند. The Undergrowth Resistance یک گروه شورشی محسوب میشدند که متشکل از گیاهان کوچک، حیوانات کوچک و همچنین قارچها بودند که تلاش میکردند تا حق و حقوق خود را از فرمانروایان ستمکار خود پس بگیرند. گروت پیش از اینکه به تیم نگهبانان کهکشان بپیوندد، از حامیان پر و پا قرص این گروه بود. بعد از پشت سر گذاشتن این اتفاق، گروه دوست خود راکت را همراهی کرد تا به سیاره مخصوص خودش یعنی تیمارستان هف ورلد که برای جنایتکاران دیوانه ساخته شده بود، برود. در همین حین، راکت راکون خاطرات خود را دوباره به دست آورد.
هنوز مدت زیادی طول نکشیده بود که در تیمارستان فردی به نام «بری باومن» که به The Star Thief هم مشهور بود، هرج و مرجی به پا کرد. در طی همین زمان بود که گروت، راکت را از درون توهم هولوگرافیکیای که در آن قرار داشت، بیرون آورد. در همین حین مشخص شد که گروت، آن زمانی که از توانایی خود برای نجات دادن خودش و راکت استفاده کرد و نسخه کوچکتر خود را پدید آورد، از قدرتهای دندرونیک خود هم استفاده کرد. این قدرتها به او اجازه میداد تا از طریق هر درختی ارتباط برقرار کند؛ حتی درختهای هولوگرافیکی. او میتوانست با این قدرت، با افراد مختلف صحبت کند. به همین ترتیب گروت کنترل یک سری دلقکهای چوبی را در دست گرفت که از نگهبانان امنیتی بودند.
آنها به این منظور تولید و جوانه زده بودند که تحت کنترل قرار بگیرند. قرار بر این بود که این گروه از نگهبانان چوبی، به سمت سیستمهای پشتیبانی کشتیها حمله کنند و یک حواسپرتی به وجود بیاورند تا راکت راکون بتواند به خوبی کار خود را انجام دهد. بعد از تمام اتفاقاتی که در هف ورلد رخ داد، گروت هم تصمیم گرفت که به همراه راکت در آنجا بماند. او قصد داشت که تلاش کند و کم کم اعضای گروه نگهبانان کهکشان را دوباره دور یکدیگر جمع کند.
- موجو تیوی:
مدت خیلی کمی بعد از اینکه راکت و گروت Halfworld را ترک کردند، متوجه شدند که مورد توجه یک تهیه کننده تلویزیونی بین بعدی قرار گرفتند و قرار است ایده جدید آخرین Reality TV که به «موجو» تعلق داشت، باشند. این تهیه کننده قصد داشت که از جنایتهایی که راکت راکون و گروت در زندگی واقعی با آنها مبارزه میکنند، در برنامه خود استفاده کند. اما دیگر در این برنامه، راکت و گروت قهرمان نبودند. بهطور مثال اگر یک فرد بیگناه قرار بود در یک تیراندازی گیر بیفتد، به جایش این دو نفر کشته میشدند. راکت راکون و گروت که از این ماجرا خبردار شده بودند، بهدنبال هر راهی میگشتند تا موجو را متوقف کنند. همینطور که راکت و گروت مدام از مکانی به مکان دیگر میرفتند تا کارشان را انجام دهند، موجو بیشتر و بیشتر برنامه خودش را تبلیغ میکرد.
حتی اکشن فیگورهایی هم برای این برنامه ساخته شده بود که در طی این تبلیغها به فروش میرسید. این اکشن فیگورها یک مجموعه کلکسیونی هم داشتند که به خریدار این امکار را میداد تا بعد از جمع کردن هر ۵ قطعه، خودش یک فیگور ۱۲ اینچی از گروت را بسازد. تقاضا از این شرکت بسیار زیاد بود و همه میخواستند که این فیگورها را داشته باشند. به همین دلیل هم موجو توانست یک ثروت عظیم را برای خودش دست و پا کند. این ماجرا تا زمانی ادامه داشت که Timely Inc تصمیم گرفت که خودش دست به کار شود و کنترل اوضاع را در دست بگیرد. این شرکت در تلاش بود که همه چیز را متوقف کند و از همین رو هم یک اسلحه پلاسمایی خیلی بزرگ را مقابل صورت موجو قرار داد و بهنوعی او را تهدید کرد. همین اتفاق هم باعث شد تا این سیستم واقعیت متوقف شود و راکت راکون و گروت فرصت مناسب را به دست بیاورند که چشمانداز ساختگی خودشان را ترک و مستقیم به سمت پایگاه موجود بروند.
گروت یک گیاه بسیار بزرگ محسوب میشود که درک و احساسات دارد و اهل سیاره ایکس است. او به خاطر اندازه بسیار بزرگی دارد، دارای قدرت فوقالعاده زیادی هم هست. او اغلب اوقات به عنوان یک سرباز و مبارز قویهیکل در خط مقدم دفاعی در تیم نگهبانان کهکشان مورد استفاده قرار میگیرد. گروت بارها و بارها نشان داده که توانایی ساخت نسخههای کپی و بسیار کوچکی از خود را دارد. این کار با نام قلمه زدن هم شناخته میشود. جالب است بدانید که همین تکه کوچک، تمام خاطرات گروت بزرگ را دارند و میتوانند به منظور احیا کردن و بازگرداندن نسخه بزرگتر مورد استفاده قرار بگیرند؛ در شرایطی که نسخه بزرگتر نابود شده باشد. این قلمهها همچنین میتوانند به عنوان شکلهای دیگری از گیاهان هم جوانه بزنند تا گروت بتواند آنها را تحت کنترل خود بگیرد.
گروت همچنین میتواند از طریق تمام شکلهای مختلف درختان و گیاهان با دیگران صحبت کند. او در طی یکی از خط داستانیها توانسته بود به واسطه درختان هولوگرافیکی، با راکت راکون صحبت کند. این صحبتها نه تنها صحبتهای واقعی بودند، بلکه باعث شدند که راکت سر عقل بیاید و هوشیاری خود را به دست بیاورد. همانطور که در ابتدای متن هم گفته شده بود، گروت در حضورهای اولیه خود میتوانست به شکل عادی صحبت کند اما بعدها تصمیم براین شد که صحبت او فقط بیان عبارت «من گروت هستم» باشد. اگرچه باید به این موضوع هم دقت داشت که گروت این عبارت را به شکلهای مختلفی بیان میکند که معنیهای متفاوتی هم دارد. گروه هوشی در سطح نبوغ دارد.
در انتها به چند مورد از انیمیشنها و بازیهایی و آثاری اشاره میکنیم که شخصیت گروت در آن حضور داشت:
- انیمیشن سریالی The Avengers: Earth's Mightiest Heroes محصول سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۳ با صداپیشگی تروی بیکر
- انیمیشن سریالی Ultimate Spider-Man محصول سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۷ با صداپیشگی مایکل کلارک دانکن و کوین مایکل ریچاردسون
- انیمیشن سریالی Avengers Assemble محصول سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹ با صداپیشگی کوین مایکل ریچاردسون
- انیمیشن سریالی Hulk and the Agents of S.M.A.S.H. محصول سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ با صداپیشگی کوین مایکل ریچاردسون
- انیمیشن Marvel Disk Wars: The Avengers محصول سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۵ با صداپیشگی ماساتو فوناکی
- انیمیشن سریالی Guardians of the Galaxy محصول سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ با صداپیشگی کوین مایکل ریچاردسون
- فیلم Guardians of the Galaxy محصول سال ۲۰۱۴ با صداپیشگی وین دیزل
- فیلم Guardians of the Galaxy Vol. 2 محصول سال ۲۰۱۷ با صداپیشگی وین دیزل
- فیلم Avengers: Infinity War محصول سال ۲۰۱۸ با صداپیشگی وین دیزل
- فیلم Avengers: Endgame محصول سال ۲۰۱۹ با صداپیشگی وین دیزل
- بازی Marvel Ultimate Alliance 3: The Black Order محصول سال ۲۰۱۹ با صداپیشگی ادم هرینگتون
- بازی Guardians of the Galaxy: The Telltale Series محصول سال ۲۰۱۷ با صداپیشگی ادم هرینگتون