زمانی که یک گاز جهشزایی شهر داکوتا را در خودش غرق کرد، ورجیل هاوکینز هم در شهر خودش در معرض این گاز قرار گرفت. همین گاز منجر به این شد که او و دیگر «بنگ بیبیز» قدرتهای ابرانسانی را به دست بیاورند. استاتیک با داشتن توانایی کنترل الکترومغناطیس، به گروه تین تایتانز پیوست. او در حالی که در این تیم فعال بود، همچنان از شهر خودش هم دفاع میکرد. استاتیک یک شخصیت ابرقهرمانی محسوب میشود که در کتابهای کمیکی که توسط شرکت دی سی کامیکس منتشر میشوند، حضور پیدا میکند. این شخصیت توسط بنیانگذاران شرکت مایلستون کامیکس یعنی دواین مکدافی، دنیس کوان، مایکل دیویس و درک تی. دینگل خلق شده است.
استاتیک برای اولینبار در قسمت ۱ سری کتاب کمیک Static که در ماه ژوئن سال ۱۹۹۳ منتشر شده بود، حضور پیدا کرد؛ آن هم در دوران مدرن کتابهای کمیک، این کتاب توسط مکدافی و رابین ال. واشینگتون سم نوشته شده بود و تصاویر آن را هم جان پاول لئون انجام داد. ورجیل اووید هاوکینز عضو یکی از زیرگونههای ساختگی انسانها محسوب میشود که تواناییهای ابرانسانی دارند و با نام ابرانسانها یا متاهیومن شناخته میشوند. همانطور هم که بالاتر گفته شد، هاوکینز با این قدرتها به دنیا نیامده است. برای خلق این شخصیت الهامات زیادی گرفته شد و در حقیقت به این منظور خلق شد تا نمونه اولین یک نسخه مدرن از شخصیت اسپایدرمن باشد.
بعد از بسته شدن شرکت مایلستون کامیکس، شخصیت استاتیک در دنیای دی سی گنجانده شد و در گروه تایتانهای نوجوان به عضویت درآمد تا در میان اعضای دیگر فعالیت کند. یک تصور غلط و البته رایجی که درباره استاتیک وجود دارد، این است که هاوکینز فرزند یکی دیگر از ابرقهرمانهای شرکت دی سی کامیکس یعنی بلک لایتنینگ است؛ کسی که خیلی قبلتر از استاتیک خلق شده بود و او هم تواناییهای الکتریکی داشت. این تصور آنقدر بازگو شده بود که حتی خود بلک لایتنینگ هم در یکی از داستانهای کمیکی لیگ عدالت به آن اشاره کرد. استاتیک به خاطر محبوبیت خیلی زیادی که کسب کرد، در انواع مختلف رسانهها حضور داشت.
ورجیل هاوکینز تنها یک نوجوان معمولی محسوب میشود که در دبیرستان ارنست همینگوی تحصیل میکند. او علاقه خیلی زیادی به کتابهای کمیک و بازیهای تختهای با سبک نقشآفرینی دارند. خانواده او که در گذشته در جزیره پاریس ساکن بودند، به یک محله زیبا و دوستداشتنی در شهر داکوتا به نام سدلر نقل مکان کردند. تنها مشکلی که وجود داشت، این بود که او مدام مورد تمسخر و آزار و اذیت قرار میگرفت؛ خصوصا توسط رقیب او یعنی «مارتین اسکاپونی» که با نام بیز-مانی-بی هم شناخته میشد و بعدها به «هات استرک» تبدیل شد. بعد از اینکه ورجیل توسط مارتین کتک خورد، دوست نزدیک او به نام «لری وید» از او خواست تا در جزیره پاریس او را ملاقات کند.
در آن زمان جزیره پاریس خطرناکترین بخش شهر داکوتا محسوب میشد. زمانی که آنها یکدیگر را ملاقات کردند، لری یک اسلحه به ورجیل داد تا کار مارتین را تلافی کند و درس عبرت به او بدهد. اما ورجیل توانایی انجام این کار را در خودش نمیدید. به همین خاطر هم این اسلحه را به درون آب انداخت. مدت زیادی نگذشت که یک مشکل به وجود آمد. زمانی که بیگ بنگ، یک نبرد بزرگ بین باندهای رقیب رخ داد، ورجیل در آنجا حضور داشت. درست در همان لحظه هم نیروهای پلیس به آنجا رسیدند و گاز اشکآور استفاده کردند. داخل این گاز اشکآور یک سری مواد شیمیایی استفاده شده بود تا پلیسها بتوانند هر کدام از اعضای باند را که قصد فرار داشت، تشخیص دهند.
همه چیز نتیجه معکوس داد و مشخص شد که چقدر این گاز میتواند به انسان آسیب وارد کند. در میان ۵۰۰ فردی که در این نبرد حضور داشتند، تنها ۱۰ درصد از افرادی که در معرض این گاز قرار گرفته بودند، جان سالم به در بردند. این ۱۰ درصد هم یا تبدیل به موجودات هیولایی شدند یا اینکه قدرتها و تواناییهای ابرانسانی گرفتند؛ بقیه را هم به همان شکل رها کردند تا به بستر مرگ بروند. زمانی که ورجیل در معرض این گاز قرار گرفت، قدرتهای الکترومغناطیسی به دست آورد و قصد داشت که از جزیره پاریس فرار کند؛ اما از آنجایی که رباتهای پلیس مانع او میشدند، ناخواسته با قدرت جدید خود آنها را از بین برد. بعد از گذشت مدتی، او تصمیم گرفت که تبدیل به ابرقهرمان شود و به همین ترتیب هم استاتیک متولد شد.
القاب و اسامی مستعار: ورجیل هاوکینز، ورجیل، ورج، وی-من، وی، هیرو، اسپارکی، قهرمان ولتاژ بالا، اچ وی اچ، استات-من، استاتیک شاک.
تیمها: بنگ بیبیز، هیروز، لیگ عدالت آمریکا، بیگانهها، استار لبز، تین تایتانز، The Martyr Militia، یانگ جاستیس.
متحدان: آپاچی چیف، آکواگرل، آکوامن، باربارا گوردن، بری آلن، بارت آلن، بتمن، بیست بوی، بیلی بتسون، بلک لایتنینگ، بلیتزن، بلو بیتل، بامبشل، برتون تامپسون، کاپیتان گیل سامرز، چاک کین، سایبورگ، دی-استراکت، دیزی واتکینز، دارنیس، دارما، دیک گریسون، دانا تروی، دانر، دکتر راچل بارنز، داسک، دواین مکدافی، ال دورادو، فید، فیلکس، فایر استورم، فلش بک، فریدا گورن، گلوریا ماندی، گرین ارو، هال جوردن، هارد ور، هارم، هاوک گرل، هاوک من و غیره.
دشمنان: اش، بد بتی، بلو فلای، بووم باکس، برینیاک، برادر بلاد، بولت پروف، برن، برتون تامپسون، چارلز وایت، چاکو، سیندر بلاک، کلاک کینگ، کویل، کول بریک، کاپرهد، دث استروک، دیساد، دکتر کیلگور، دکتر نیمو، درد بولت، ادوین آلوا، امیلیو مارکو، گول، گرنی گوودنس، گریم، هارلی کویین، هولوکاست، هات-استرک، جریکو، جان تاور، جوکر، جوی راید، جامپ، لیزر جت، پیل من، پیرانا، پویزن آیوی، پاور فیست، پاف، رمجت، ریبرت جونز، ریفت، رامبل، ران، اسکا، سینسترو و غیره.
همانطور که در ابتدای متن هم به آن اشاره شد، استاتیک توسط دواین مکدافی، دنیس کوان، مایکل دیویس و درک تی. دینگل خلق شده است. او یکی از چهار شخصیت و سری خیلی مهم شرکت مایلستون کامیکس بود که در کنار آن عنوان Icon، Hardware و همچنین Blood Syndicate هم بود. استاتیک برای اولینبار در قسمت ۱ سری کتاب کمیک Static که Trial By Fire, Part 1: Burning Sensation نام داشت و در ماه ژوئن سال ۱۹۹۳ منتشر شده بود، حضور پیدا کرد. او محبوبترین و مشهورترین شخصیتی محسوب میشود که توسط شرکت مایلستون خلق شده است. چیزی هم که باعث ایجاد این محبوبیت شده بود، انیمیشن سریالی اختصاصی بود که سال ۲۰۰۰ پخش میشد. در آن زمان او یکی از ۳ قهرمانی بود که سری اختصاصی خودش را در دنیای انیمیشنی شرکت دی سی داشت؛ در کنار بتمن و سوپرمن. لازم به ذکر است که این شخصیت محبوب در ۱۵۲ کتاب کمیک حضور داشته که در هیچکدام از آنها جان خود را از دست نداده است.
- مایلستون مدیا، داکوتا ورس:
یکی از بهترین دوستهای ورجیل به نام «فریدا گورن» بعدها متوجه شد که دوستش همان استاتیک است؛ بعد از اینکه او توسط بیز-مانی-بی که حالا تبدیل به هات استرک شده بود، مورد ضرب و شتم قرار گرفت. البته این شخصیت شرور در رویاروییهای بعدی توسط استاتیک شکست داده شد. فریدا بعد از اینکه راز بزرگ ورجیل را فهمید، دیگر چیزی بیشتر از یک دوست بود و به فرد معتمدی تبدیل شد که راز او را در امان نگه میداشت. استاتیک و برخی از همرزمان او در دنیای داکوتا ورس به دنیای دی سی فرستاده شدند تا با ابرقهرمانان این دنیا همراه شوند؛ از مهمترین آنها میتوان به سوپرمن، سوپر بوی و استیل اشاره کرد.
این قهرمانان در رویداد Worlds Collide کنار هم قرار گرفته بودند؛ رویدادی که یک کراس اور بین دنیای دی سی و مایلستون به وجود آورده بود. در این رویداد یک شخصیت شرور به نام «ریفت» وجود داشت که مقابل قهرمانان قرار گرفته بود. زمانی که استاتیک از قدرتهای خود استفاده کرد تا او را به دام بیاندازد، قهرمانان توانستند این شرور را شکست دهند؛ بعد هم هر قهرمانی به دنیای مخصوص به خودش رفت. ورجیل در طی دوران زندگی حرفهای خود، با مشکلات زیادی در زمینه برقراری روابط دست و پنجه نرم میکرد. یکی از ارتباطهای مشهوری که ورجیل داشت، با «دیزی واتکینز» بود. اما از آنجایی که ورجیل تعهد خاصی از خودش نشان نداد، این رابطه پایان یافت.
بعدها او یک علاقه خاصی نسبت به یک پارتیزان نوجوان به نام «داسک» پیدا کرد که اصلا قدرتهای مشخصی نداشت. آنها به همراه یکدیگر در خیابانهای شهر میچرخیدند. در طی یکی از ماموریتهایی که استاتیک میبایست یک معامله مواد مخدر را متوقف میکرد، متوجه شد که یکی از دوستان نزدیک او یعنی لری، یک قاچاقچی مواد است که از دست باندهای دشمن در حال فرار کردن است. استاتیک به خاطر ارتباط دوستیای که با لری داشت، اجازه داد که او فرار کند. اما زمانی که استاتیک در حال محافظت از داسک بود تا به دست اعضای این باند کشته نشود، لری در خونسردی کامل کشته شد. استاتیک بهشدت خشمگین شد و تک تک اعضای این باند را که مقصر مرگ لری بودند، در خیابان کتک زد.
شخصیت استاتیک براساس کاراکتر اسپایدرمن ساخته شده است تا نمایانگر نسخه امروزی و مدرن او در دنیای مایلستون باشد
ورجیل بعد از مراسم تشییع لری، به فریدا گفت که قصد دارد از هویت خود بهعنوان یک ابرقهرمان دست بکشد و از همه چیز صرف نظر کند. اما داسک توانست با صحبت کردن، ورجیل را متقاعد کند که این کار را انجام ندهد. در همین حین هم به ورجیل گفت که باید از شهر خارج شود زیرا به جرم قتل، تحت تعقیب قرار گرفته بود. بعد از گذشت مدتی، استاتیک به یک گروه ابرقهرمانی به نام هیروز پیوست؛ یک گروه متفاوت از ابرقهرمانان شهر داکوتا که از دانر، بلیتزن، لوتا، استار لایت و پی بک تشکیل میشد. در طی همین برهه زمانی، ورجیل با یک دختر دیگر به نام «مدیسون» ارتباط برقرار کرد اما منجر به جنگی بین مدیسون و فریدا بر سر خودش شد. بعدها، ورجیل و دیگر اعضای هیروز با فردی به نام «جان تاور» برخورد کردند؛ کسی که قدرت دزدیدن قدرت دیگر ابرقهرمانان را داشت و در حال دزدیدن Bang-Babies بود. استاتیک در نهایت با حیلهگری خودش توانست برتری پیدا کند و تاور را با کمک دیگر اعضای Bang-Babies شکست دهد.
- دنیای دی سی:
در طی اتفاقاتی که منجر به رخ دادن رویداد Final Crisis شد، کلاب دارک ساید دزدیدن ابرانسانهای نوجوان را آغاز کردند تا یک سری مسابقات درون قفسی راه بیاندازند؛ اعضای این کلاب تحت هدایت مستقیم «کلاک کینگ» و «گرنی گوودنس» قرار داشتند. استاتیک هم یکی از کسانی بود که به همراه دیگر اعضای بنگ بیبیز دستگیر شد. ورجیل در معرض معادله زندگی قرار گرفت و وارد این مسابقات خطرناک شد. مدت خیلی زیادی طول نکشید که او تبدیل به قهرمان این مسابقات شد و مدتی را هم بدون شکست سلطنت کرد؛ هرچند که در پایان دیگر واقعا کنترل کردن او سخت شده بود. علی رغم نارضایتی کلاک کینگ، استاتیک در سطوح پایینتر مهار و محدود شد؛ آن هم در حالی که زندانی شده بود و بهشدت آرام میشد.
کلاک کینگ هم برای اینکه بتواند « Ravager» را فریب دهد و سودی را به دست بیاورد، استاتیک را آزاد کرد و او را در میدان نبرد، در مقابل Ravager قرار داد. استاتیک که هنوز به خاطر تاثیرات معادله در حال رنج کشیدن بود، هیچ زمانی را برای حمله کردن به Ravager تلف نکرد. استاتیک که دیگر کنترل رعد و برق خود را از دست داده بود، Ravager را مجبور به عقبنشینی کرد؛ این در حالی بود که خودش بخش زیادی از میدان نبرد را از بین برد. تایتانهای ترس حسابی با دیدن قدرتهای استاتیک تحت تاثیر قرار گرفتند. این خوشحالی تا جایی پیش رفت که حتی « Persuader» درباره مهارتهای او اظهار نظر کرد.
استاتیک خیلی راحت توانست شمشیرهای Ravager از بین ببرد و با دومین انفجار قدرتهای خودش، بخشی از لباس او را نابود کند. از آنجایی که تواناییهای پیششناختی Ravager اجازه میدهد که همچنان چند قدم جلوتر از ورجیل قرار داشته باشد، بهسختی توانست از آن وضعیت جان سالم به در ببرد. زمانی که ورجیل توانست بالاخره به یک سطح خاص برسد، «مشتهای الکتریکی» خود را به دست آورد و چندین ضربه متعدد را اجرا کند؛ همین کار باعث شد تا جمعیت حاضر و تماشاچیان حسابی خوشحال شوند. زمانی که استاتیک در حال آماده شدن بود تا ضربه محکم و برقی دیگری را به رز وارد کند، او توانست جای خالی بدهد و از چابکی خود برای رسیدن به دیوار استفاده کند.
Ravager در اقدام بعدی خودش را به سمت ورجیل پرتاب کرد و ضربه محکمی را به او وارد کرد اما در همین حین خودش هم حسابی از این اتفاق شوکه شد. استاتیک که حسابی عصبانی شده بود، تا آن اندازه که توانست، قدرت را از تمام منبعهای قدرتی اطرافش جذب و تمام وسایل الکترونیکی را تخلیه کرد. اما خوشبختانه پیش از اینکه استاتیک ضربه نهایی و کشنده را به Ravager وارد کند، بالاخره سر عقل آمد. ورجیل به مسئولان دارک ساید کلاب گفت که دیگر نمیتوانند او را کنترل کنند. بعد هم مقدار زیادی انرژی الکترومغناطیسی را آزاد کرد. این مسئولان هم هیچ وقتی را تلف نکردند و دارتهای آرامبخش را به سمت او پرتاب کردند. اما او بعد از گذشت مدتی آزاد شد و به همراه دیگر نوجوانانی که قبلا دستگیر شده بودند، به تایتانهای ترس حمله کرد و توانست با کمک این نوجوانان، آنها را شکست دهد.
- ولوم سوم تین تایتانز:
بعد از آن اتفاقات، استاتیک با «میس مارشن» برخورد کرد و به همراه دیگر اعضای نوجوانی که با هم دوست شده بودند، میس مارشن را دنبال کردند و به برج تایتانها رفتند. در آنجا، او با آکواگرل همصحبت شد و برای او توضیح داد که چه بلاهایی سرش آمده است؛ چیزهایی که هیچکس نمیتواند آنها را تحمل کند و پشت سر بگذارد. در دنباله همین حرف ورجیل گفت که اصلا آمادگی رفتن به خانه را ندارد. درست در همین لحظه بود که واندر گرل اعلام کرد که آنها یک جای خالی برای او دارند. استاتیک به خاطر شستشوهای مغزیای که توسط کلاب دارک ساید انجام شده بود، مشکل زیادی با خوابیدن داشت و اصلا نمیتوانست یک خواب راحت را تجربه کند.
روز بعد از این اتفاق که در حال آماده شدن بود، سایبورگ را دید. سایبورگ قصد داشت برای استاتیک توضیح دهد که بهعنوان رهبر تیم قصد دارد اعضا را در یک سری تمرینات رزمی بدون برنامهریزی قرار دهد و هیچکس از این موضوع خبر ندارد؛ در حالی که هیچکس هم قرار نیست در خطر جدی و واقعی قرار بگیرد. از آنجایی که استاتیک هنوز پرونده کاملی برای این تیم نداشت، قرار بود که در این تمرین شرکت نکند. استاتیک بعد از پوشیدن لباس مخصوص خود، به اتاق نبرد رفت تا سایبورگ همه چیز را به او نشان دهد. استاتیک بعد از دیدن اوضاعی که پیش آمده بود، متوجه شد که اگر کاری نکند، همتیمیهایش کشته خواهند شد.
به جز استاتیک، اسمهای دیگر هم برای او در نظر گرفته شده بود، مانند کیلووات کید، اسپارکی، وی-من و ورج ولی در نهایت همان استاتیک انتخاب شد
بعد سایبورگ به استاتیک نشان داد که قصد دارد آکواگرل و «کید اترنیتی» را درون آب غرق کند. اما استاتیک در مقابل گفت که آکواگرل میتواند زیر آب نفس بکشد. چیزی که حسابی همه را شوکه کرد، این بود که سایبورگ سیمی را به دور استاتیک بست و توضیح داد که آنها نمیتوانند در مدت طولانی یک شوک الکتریکی را تحمل کنند. سایبورگ از استاتیک پرسید که میخواهد قبل از مردنش حرفی بزند؛ ورجیل هم در ادامه اینطور گفت که یک: تو میتوانی کل اتاق را با تفلون بپوشانی اما در پایان باز هم اتاق خالی از هوا نخواهد بود و هرکاری که تو اینجا انجام میدهی، به الکتریسیته بستگی دارد. دو: الکتریسیته در اختیار من است و به من تعلق دارد.
سه: تو باید همان ابتدا من را میکشتی. بعد از گفتن این حرفها یک شوک الکتریکی بزرگ آزاد و سایبورگ را وارد شوک بزرگی کرد. بعد هم حملات به برج تایتانها را متوقف کرد. بعد از اینکه برج کاملا نابود شد، استاتیک برای اعضای گروه توضیح داد که همه این ماجراها زیر سر سایبورگ بوده است. به همین ترتیب هم اعضای گروه تصمیم گرفتند که به شهر نیویورک بروند و به تایتانهای این شهر سر بزنند. مدت زیادی طول نکشید که دانا با آنها ارتباط برقرار کرد و برایشان توضیح داد که مهاجم اصلی آنها، سایبورگ نبود بلکه همه چیز زیر سر جریکو بوده است. در همین دوران بود که ورجیل بالاخره تصمیم گرفت که به دیدن خانواده خود برود.
او متوجه شده بود که یک ویروس مرگبار در حال آلوده کردن شهروندان داکوتا است که خواهر خود او یعنی شارون هم از جمله همین افراد آلوده بود. ورجیل بعد از بازگشت به خانه و دیدار دوباره با فریدا، متوجه شد که نامزد او یعنی مدیسون در طی مدت زمان غیبتش، او را ترک کرده است. از طرف دیگر هم متوجه شد که همان فردی که این ویروس مرگبار را درست کرده بود، در حال فروختن تعداد محدودی از واکسن برای آن است. به همین ترتیب هم به آن آزمایشگاهی که این اوضاع را درست کرده بود، حمله کرد. استاتیک بعد از ورود به این تاسیسات، توسط «هولوکاست» غافلگیر و بعد هم بیهوش شد. از آنجایی که استاتیک دوست نداشت با هولوکاست همکاری کند، زندانی شد.
خیلی زود مشخص شد که علاوهبر استاتیک، آکواگرل، واندر گرل و «بامبشل» هم در این زندان ویژه قرار دارند. هولوکاست به قهرمانان اطلاع داد که او قصد دارد آنها را به قتل برساند و بعد هم تواناییهای آنها را تبدیل به سلاح کند و در بازار بفروشد. اما پیش از اینکه این اتفاق رخ دهد، خیلی طول نکشید که توسط دیگر اعضای تایتانها مورد حمله قرار گرفت. هولوکاست خیلی راحت توانست اعضای این گروه را شکست دهد اما بلافاصله با سایبورگ برخورد کرد؛ کسی که کید فلش و همچنین سوپر بوی را به تیم ابرقهرمانی خودشان آورده بود. این سه نفر توانستند آنقدر هولوکاست را معطل کنند که ورجیل و دیگر اعضا بتوانند از آن زندان مخصوص بیرون بیایند.
سرانجام قدرت ترکیبی و جمعی تمام ۱۰ عضو گروه تایتانهای نوجوان آنقدر زیاد و کافی بود که توانستند یک بار برای همیشه این شرور را شکست دهند. بعد از این اتفاق، ورجیل با فریدا آشتی کرد و به او گفت که خانوادهاش را فریب داده بود تا باور کنند او در یک دوره طولانی مدت فیزیک کوانتوم شرکت کرده است؛ تا بلکه حضور در همین دوره، بهانه مورد نظر را برای زندگی در سان فرانسیسکو به همراه دیگر اعضای تایتانها، فراهم کند. او همچنین یک بار دیگر تلاش کرد تا نامزد خود را بازگرداند اما مدیسون بیصدا تلاش او را رد کرد. بعد از این اتفاق، ورجیل و دیگر اعضای تایتانها تصمیم گرفتند که به خانه بازگردند؛ سوپر بوی و کید فلش هم دوباره در این گروه حضور داشتند.
در همان زمانی که آنها مشغول بازگشت به سمت خانه، آن هم به همراه یک زندانی بودند، ریون دستگیر و به یک بعد دیگر که توسط «ویلد» کنترل میشد، فرستاده شد. تعداد زیادی از اعضای گروه برای اینکه ریون را بازگردانند، به بعد ویلد سفر کردند. استاتیک با کمکهای سوپر بوی توانست محل دقیق ریون را پیدا کند اما خیلی زود متوجه شد که بعد ویلد بر روی قدرتهای همه اعضا تاثیر گذاشته است. ورجیل حالا توانایی این را داشت که تمام انرژی موجود در بعد ویلد را کنترل کند. او از قدرتهای جدید خود استفاده کرد تا ویلد را شکست دهد؛ کسی که مشخص شد که توسط خود ریون خلق شده بود.
بعد از این اتفاق، تایتانها از طرف یک پورتال که توسط خود ریون ایجاد شد و توسط ورجیل هم باز نگه داشته شد، از آنجا رفتند. زمانی که آنها به خانه بازگشتند، ورجیل هنگام سرفه کردن خون بالا آورد. دانشمندان آزمایشگاه کادموس بعد از اینکه او را بررسی کردند، متوجه شدند که ورجیل قدرتهای خود را از دست داده است. بعدها، ورجیل به همراه خانم مارشن که بیهوش شده بود، به آزمایشگاه کادموس رفت تا دوباره قدرتهای خود را به دست بیاورد و مراقب خانم مارشن باشد.
- The New 52:
بعد از اتفاقاتی که در خط داستانی رویداد Flashpoint در سال ۲۰۱۱ رخ داد و حسابی واقعیت را پیچیده کرد، ورجیل و خانواده او، شهر داکوتا را ترک کردند تا به نیویورک بروند؛ آن هم بعد از یک حادثه دلخراش نامشخص و خیلی مسائل دیگر. در این دوران، پارتیزانی به نام «هارد ور» یک لباس جدید و همچنین دیسکهای پرواز کننده تغییریافتهای را در اختیار ورجیل قرار داد. همین تجهیزات اجازه میداد تا این دو همچنان با هم در ارتباط باشند؛ علی رغم اینکه در دو شهر مختلف زندگی میکردند. علاوهبراین، هارد ور یک دوره کارآموزی دراستار لبز هم به ورجیل داد تا بعد از مدرسه، بهعنوان یک شغل پاره وقت داشته باشد.
تصور غلطی که در میان دوستداران کتابهای کمیک وجود دارد، این است که خیلیها تصور میکنند استاتیک، پسر بلک لاتنینگ است؛ زیرا خیلی قبلتر خلق شد و قدرتهای مشابهی داشت
استاتیک در طی اولین نبرد مهمی که داشت، شروری به نام «سان اسپات» را شکست داد و توجه یک سندیکای جنایی را که با نام «اسلیت گنگ» شناخته میشد، به خود جلب کرد. البته در این دوران، سری کتاب کمیک Static Shock در قسمت ۸ متوقف شد و دیگر منتشر نشد؛ آن هم به خاطر «دومین موج» شرکت دی سی که در پیوستگی The New 52 به وجود آورده بود. البته بعد از گذشت مدت کوتاهی با یک عنوان جدید جایگزین شد. در سری کتاب کمیک Teen Titans اینطور مشخص شد که ورجیل در طی مدت زمانی که در استار لبز بود، یک شنل و بالی را طراحی کرده بود که شباهت خیلی زیادی به لباس مخصوص رد رابین داشت.
ورجیل در طی یکی از نبردهایی که داشت، تا حد زیادی آسیب دید و برای بهبودی به آزمایشگاه استار منتقل شد. در طی همان مدت، اعضای گروه تایتانها به سراغ ورجیل رفتند و از او درخواست کمک کردند؛ زیرا کید فلش در وضعیت سلامتی خیلی بدی قرار داشت و ورجیل میتوانست به او کمک کند. خیلی زود ورجیل متوجه شد که سلولهای کید فلش با سرعت زیادی در حال فاسد شدن هستند؛ زیرا در طی آن مدت تغییراتی در قدرتهای او ایجاد شده بود و همین فساد سلولها نتیجه آن اتفاقات بود. ورجیل خیلی زود یک لباس جدید برای کید فلش طراحی کرد که حاوی مواد لازم بود؛ این لباس نهتنها میتوانست قدرتهای کید فلش را تثبیت کند، بلکه مولکولهای او را هم مرتب میکرد و به همین روش هم این قهرمان را نجات میداد.
- Milestone Returns Zero:
در تاریخ ۱۲ سپتامبر سال ۲۰۲۰ و در مراسم دی سی فندوم، یک کمیک دیجیتالی به نام Milestone Returns Zero منتشر شد که یک داستان جدید از گذشته استاتیک را برای مخاطبان تعریف میکرد که دوباره تغییر کرده بود. ورجیل هاوکینز به جای اینکه در نبرد باندی بیگ بنگ شرکت کرده باشد، در اعتراضی که در شهر داکوتا علیه نژادپرستی برگزار شده بود، شرکت کرده بود. درگیری با یک قلدر دبیرستانی باعث شد تا جنگ بزرگ و وحشیانهای بین معترضان و نیروهای پلیس شکل بگیرد. در همین حین، نیروهای پلیس مجبور شدند که از یک گاز اشکآور آزمایشی به نام Q-Juice روی معترضان استفاده کنند؛ گازی که ظاهرا تعداد زیادی از آنها را کشت.
بعد از اینکه ورجیل در معرض این گاز قرار گرفت، از حال رفت. روز بعد از این حادثه که به هوش آمد، متوجه شد که قدرتهای الکتریکی به دست آورده است. زمانی که ورجیل به مدرسه برگشت، متوجه شد که او تنها کسی نیست که قدرتهای ابرانسانی به دست آورده است و افراد دیگر هم به واسطه آن اعتراض این قدرتها را کسب کردهاند. ورجیل از قدرتهای جدید خود استفاده کرد تا تبدیل به استاتیک شود و برای ایستادگی بیشتر در برابر تعصب و بیعدالتی در داخل و خارج از مدرسه کمک کند.
- الکترومغناطیس فوق رسانا:
استاتیک این توانایی ابرانسانی را دارد که انرژی الکترومغناطیس خام را پرتاب، کانالدهی، تولید، دستکاری و جذب کند. او بیشتر از هر چیزی میتواند از بدن خود الکتریسیته به وجود بیاورد و به واسطه دستانش هم رعد و برقهای بسیار قدرتمندی را پرتاب کند. او میتواند برای محافظت از خود در برابر گلولهها، لیزرها، انفجارهای پر انرژی و دیگر انرژیهای پرتابی، سپرهای الکترومغناطیسی ایجاد کند. او همچنین میتواند میدانهای دافعه از خود تولید کند تا تقریبا هر چیزی را که به سمت او پرتاب میشود، دفع کند. ورجیل میتواند میدانهای مغناطیسی را دستکاری کند و اشیاء فلزی را هم با استفاده از قدرت خود بلند و حرکت دهد؛ برخی اوقات این اشیاء به چند تن هم میرسند (از ماشینها گرفته تا هلی کوپترها).
او میتواند از قدرت خود برای برقدار کردن یا از بین بردن الکتریسیته اشیاء استفاده کند، صدای خاصی را در اسپیکرهای اطراف خود بهصورت همزمان پخش کند، با الکتریسیته اشیاء را شارژ کند و باعث انفجار آنها شود، قطب تقریبا هر شیء نزدیک خودش را برعکس کند و به خواسته خودش الکترونها را تغییر شکل دهد. او همچنین میتواند مشتهای خود را با انرژی الکترومغناطیسی بپوشاند و از این تاکتیک در حملات نظامی استفاده کند. استاتیک همچنین این توانایی خاص و شناخته شده را دارد که میتواند برای چسباندن افراد و/یا اشیاء به سطحهای مختلف، انرژی الکترومغناطیس تولید کند؛ این توانایی با نام Static-Cling شناخته میشود.
او میتواند از این قدرت برای شارژ کردن و شناور کردن اشیاء غیرفلزی هم استفاده کند اما چندین بار نشان داده شده که همیشه درست عمل نمیکند. حداکثر قدرت استاتیک هنوز مشخص نشده است اما او خودش عنوان کرده که میتواند حداقل چیزی حدود ۲۰ هزار ولت نیرو تولید کند. در یک نقطه زمانی، یک انرژی الکترومغناطیسی تولید کرده بود که اندازه معلومی نداشت اما آنقدر قدرتمند بود که توانست یک ساختمان متروکه را نابود کند. استاتیک میتواند از یک قطعه فولاد تقویتشده استفاده کند تا با سرعت ۲۰۰ مایل در ساعت پرواز کند و آن را از طریق فشار الکترومغناطیس کنترل کند.
- تجهیزات:
استاتیک، در همان ابتدای فعالیت، یکی از ۳ قهرمانی بود که انیمیشن سریالی اختصاصی خودش را داشت؛ در کنار بتمن و سوپرمن
رایجترین چیزی که استاتیک در کتابهای کمیک از آن استفاده میکند، یک دیسک فلزی است که به او اجازه میدهد تا با استفاده از قدرتهای خودش، هر زمان که دوست دارد پرواز کند. او همچنین قادر است که از این دیسک بهعنوان یک سلاح استفاده کند. بعد از اینکه شرکت دی سی کامیکس در تمام کمیکهای خود یک راهاندازی مجدد به راه انداخت، استاتیک توانست یک Detachable Saucer جدید به دست بیاورد که توسط هارد ور طراحی شده بود. این ابزار جدید به او اجازه میداد تا اقدامات دفاعی و تهاجمی انجام دهد؛ البته به واسطه آن میتوانست تماس تصویری هم برقرار کند. اخیرا استاتیک یک چوب بو جداشدنی هم به دست آورده که از آن برای نبردهای نزدیک استفاده میکند.
- هوش:
استاتیک یک مرد جوان باهوش محسوب میشود که در استار لبز همکاری میکند. او بخشهایی از لباس جدید رد رابین را در پیوستگی New 52 طراحی کرده بود و همچنین یک دایناسور مکانیکی هم ساخت «زیرا در آن زمان حواسش پرت شده بود». او چندین بار نشان داده که مهارتهای لازم برای بازجویی را دارد؛ توانست اطلاعاتی را درباره باند اسلیت، از یکی از افرادی که در شهر نیویورک دانشجو بود، به دست بیاورد؛ البته بدون اینکه او را تهدید کند.
- قدرتهای ذهنی:
استاتیک دارای مقداری سطح مقاومت در برابر کنترل ذهن است. به همین خاطر هم توانسته عمدا در برابر حملات تله پاتیکی «سوارم» مقاومت کند. او با همین قدرت از تشخیص تله پاتیکی میس مارشن جلوگیری کرد و بعد هم در برابر کنترل ذهنی معامله ضد زندگی مقاومت از خودش نشان داد. زمانی که او در بعد مخصوص ویلد بود، توانست شکلهای مختلفی از انرژی را که در آن بعد خاص بود، تحت کنترل خودش بگیرد.
- نقطه ضعف:
نقطه ضعفهای اصلی استاتیک، عایقها هستند. قدرتهای او هیچ تاثیری بر روی این عایقها ندارند؛ او زمانی که در حال مبارزه با «Rubberband Man» بود، به این نتیجه رسید. نقطه ضعف دیگر او هم چوب و مواد چوبی هستند؛ میتوان این مواد را به آتش کشید اما نمیتوان آنها را از لحاظ الکترومغناطیسی دستکاری یا شناور کرد. هر چیز دیگری هم که بتواند در برابر قدرتهای او مقاومت کند، از جمله نقطه ضعفهای استاتیک محسوب میشوند. آب یک نقطه ضعفی بود که در انیمیشن سریالی این شخصیت نشان داده شد. اما نقطه ضعف در برابر آب، اصلا در کتابهای کمیک نمایش داده نشدند. یکی دیگر از ضعفهای ورجیل، حساسیت او نسبت به تخلیه قدرتهایش توسط یک منبع خارجی است.
در انتها به انیمیشنها، فیلمها و بازیهایی اشاره میکنیم که ورجیل هاوکینز/استاتیک در آن حضور داشته است:
- انیمیشن سریالی Static Shock محصول سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴ با صداپیشگی فیل لامار
- انیمیشن سریالی Justice League Unlimited محصول سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶ با صداپیشگی فیل لامار
- انیمیشن سریالی Young Justice محصول سال ۲۰۱۰ تا کنون با صداپیشگی برایتون جیمز
نظرات