شخصیت بارون هلموت زیمو روی یک صندلی و در تاریکی

معرفی شخصیت بارون هلموت زیمو

جمعه ۱۴ آذر ۱۳۹۹ - ۱۸:۰۲
مطالعه 20 دقیقه
در این قسمت از سری مقاله معرفی شخصیت‌های کتاب‌های کمیک، به سراغ دشمن بزرگ کاپیتان آمریکا از دنیای مارول کامیکس یعنی بارون هلموت زیمو، فرزند هاینریک زیمو رفتیم.
تبلیغات

پیش از اینکه به‌سراغ مقاله معرفی شخصیت‌های دنیای کمیک این هفته برویم، نقل قولی از شخصیت بارون هلموت زیمو را باهم بخوانیم:

عدالت با اینکه ظاهر سرسخت و محکمی دارد، اما درست همانند یک خمیر قابل انعطاف است. با تغییر مفهوم، اخلاق و اخلاقیات می‌توانند به آن چیزی که یک فاتح می‌خواهد، تغییر کنند. این چشم‌انداز پیروز است که می‌تواند تاریخ را شکل دهد و آینده را مشخص کند. تا زمانی‌که برنده باشی، می‌توانی احترام و توجه دیگران را کسب کنی؛ مهم نیست که از چه روش‌هایی برای پیروز شدن استفاده کرده‌ای. مسیحیان زمانی‌که جنگ‌های صلیبی را آغاز کردند، این را می‌دانستند. ناپلئون و اسکندر، آرزوی اتحاد جهانی را داشتند و می‌دانستند که این هدف، خون ریختن‌هایی را در پی دارد. آمریکایی‌ها هم زمانی‌که بمب‌های اتمی خود را منفجر کردند، این موضوع را می‌دانستند. لوکاس، تو و فرزندانت تنها رفاه، تجمل و ثروت را خواهید شناخت. شما نه‌تنها دنیا را نجات می‌دهید، بلکه پادشاه آن خواهید بود. مرد جوان و شجاعی که به جنگ ما پایان داد و یک آغاز را برای عصر هایدرا رقم زد!

هلموت، سیزدهمین بارون در خاندان زیمو محسوب می‌شود. او همان مسیری را در پیش گرفت که پدرش دنبال کرده بود و تبدیل به یک دشمن بزرگ برای کاپیتان آمریکا و انتقام جویان شد. هلموت در اقدامی که بزرگ‌ترین نقشه زندگی‌اش محسوب می‌شد، خود را به شکل «سیتیزن وی» درآورد و رهبری تیم تاندر بولت‌ها را در دست گرفت تا تحسین و حمایت مردم را به‌دست بیاورد و به مرور زمان جهان را تسخیر کند. در پایان، این نقشه با شکست روبه‌رو شد زیرا اعضای گروه او قصد داشتند که همان‌طور قهرمان باقی بمانند؛ به همین ترتیب هم علیه او شورش کردند. هلموت زیمو یک شخصیت ابرشرور محسوب می‌شود که در کتاب‌های کمیکی که توسط شرکت مارول کامیکس منتشر می‌شوند، حضور پیدا می‌کند.

او پسر شخصیت «هاینریک زیمو» محسوب می‌شود و معمولا دشمن بزرگ تیم انتقام جویان و همچنین کاپیتان آمریکا است. این شخصیت اولین‌بار در قسمت ۱۶۸ سری کتاب کمیک Captain America که در ماه دسامبر سال ۱۹۷۳ منتشر شده بود، حضور پیدا کرد. هلموت زیمو توسط روی توماس، تونی ایزابلا و سال بوشما خلق شد. در سال ۲۰۰۹ بود که سایت محبوب آی جی ان، فهرستی را از بزرگ‌ترین شخصیت‌های شرور تاریخ کتاب‌های کمیک تهیه کرد و نام هلموت زیمو را در رتبه ۴۰ آن قرار داد.

شخصیت بارون هلموت زیمو کیست؟

همان‌طور که ابتدای متن هم گفته شد، بارون هلموت زیمو سیزدهمین فرد در خاندان زیمو بارونی محسوب می‌شود. او به‌عنوان پسر یک نازی سابق که در جنگ جهانی دوم با کاپیتان آمریکا مبارزه کرده بود، متولد و بزرگ شد. زمانی‌که پدر سالخورده او یعنی هاینریک در نبرد با کاپیتان آمریکای احیا شده جان خود را از دست داد (چند سال پیش در همان جنگ جهانی دوم)، هلموت زیمو کینه به دل گرفت و قسم خورد که انتقام پدرش را می‌گیرد. کم کم هلموت نقشه‌ها و اقدامات خود را علیه این ابرسرباز طراحی کرد. در همان زمان از یک اسم مستعار به نام «فینکس» استفاده کرد که یک لباس هم همراه این لقب طراحی شده بود. هلموت بعد از اینکه با همان عنوان فینکس با کایپتان آمریکا و فالکون مبارزه کرد و آن‌ها را فریب داد، به داخل مخزنی از ماده Adhesive X افتاد؛ ماده‌ای که به‌طرز وحشتناکی به‌صورت و ظاهر او آسیب زد و او را زشت کرد. چندین سال بعد از این اتفاق، هلموت دوباره بازگشت و این بار براساس حق قانونی‌ای که داشت، نام خانواده خود را در اختیار گرفت و فعالیت کرد.

القاب و اسامی مستعار: بارون هلموت زیمو، هلموت جی. زیمو، فینکس، بارون زیمو، سیتیزن وی، جان واتکینز سوم و آیرون کراس.

تیم‌ها: All-Scar Squadron، کمیسیون فعالیت‌های ابرانسانی، هایدرا، شورای عالی هایدرا، لژیون مرگبار، اربابان شرارت، Redeemers، تاندر بولت‌ها، ارتش تاندر بولت‌ها و V-Battalion.

متحدان: ایب جنکینز، امریدروید، اندریاس وان استراکر، آرنیم زولا، اطلس، بارون بلاد، بارون هاینریک زیمو، بارونس زیمو، باتروک، بیتل، بلک اوت، بلیزارد، کاپیتان آمریکا، کدنیم: براوو، کراس بونز، کالن بلاد استون، فایر برند، فیکسر، فلایینگ تایگر، گری گارگویل، هنک پیم، هاربین زیمو، هاوک آی، هلر زیمو، هربرت زیمو، هرمن زیمو، هیلارد زیمو، هوبارت زیمو، آیرون من، آیرون-هند هاپمن، جولت، کینگ کبرا، من-کیلر، موون استون، آقای شگفت‌انگیز و مستر هاید و غیره.

دشمنان: ایب جنکینز، ابیگیل برند، آلیس ناگنت، آندریا وان استراکر، آندریاس وان استراکر، آنومالی، انت من، آرمادیلو، آرنی راث، آرنیم زولا، اطلس، بیتل، برنی رازنتال، بلک نایت، بلک پنتر، بلک ویدو، بلک اوت، برایت استار، باکی بارنز، بولدوزر، کامی، کاپیتان آمریکا، کاپیتان بریتین، کارلو زوتا، کارول دنورز، چین لایتنینگ، چیس استاین، سیتیزن وی، کالن بلاد استون، سایکلون، دالاس ریوردن، دردویل، ددپول، دایاموند بک، دکتر دروید، اریک سلویگ و اورت کی. راس و غیره.

خلقت شخصیت بارون هلموت زیمو

همان‌طور که در ابتدای متن هم به آن اشاره شده بود، هلموت زیمو توسط روی توماس، تونی ایزابلا و سال بوشما خلق شده است. او اولین‌بار در قالب فینکس و در قسمت ۱۶۸ سری کتاب کمیک Captain America به نام ... And a Phoenix Shall Arise! که در ماه دسامبر سال ۱۹۷۳ منتشر شده بود، حضور پیدا کرد. تقریبا چیزی حدود ۱۰ سال بعد، او در قالب بارون زیمو و با همان لباسی که امروزه برای ما آشنا است، در قسمت ۲۷۵ برای اولین‌بار حضور پیدا کرد؛ این نسخه توسط جی. ام. دماتیس و مایک زیک طراحی و خلق شد. از طرف دیگر هم این شخصیت در قالب سیتیزن وی یا همان رهبر تیم تاندر بولت‌ها هم ظاهر شد و برای اولین‌بار در قسمت ۴۴۹ سری کتاب کمیک Incredible Hulk در این نقش حضور پیدا کرد. لازم به ذکر است که این شخصیت در ۵۱۲ کتاب کمیک حضور داشته که تنها در قسمت ۳۹ سری کتاب کمیک Thunderbolts به نام Black Hearts و قسمت ۱۰۸ سری کتاب کمیک Thunderbolts به نام Power Full, Pt. 2 جان خود را از دست داده است.

روند تکامل شخصیت بارون هلموت زیمو

هلموت زیمو در ابتدا کار خود را به‌عنوان یک شخصیت معمولی «شرور این هفته» که به‌دنبال انتقام پدرش خود بود، آغاز کرد. به مرور زمان این کاراکتر تبدیل به یکی از بزرگ‌ترین دشمنان کاپیتان آمریکا و تیم انتقام جویان در دهه ۱۹۸۰ شد. در دهه ۱۹۹۰ بود که بزرگ‌ترین نقشه او کم کم داشت به نتیجه مورد نظر خود می‌رسید؛ آن هم زمانی‌که اعضای تیم او یعنی اربابان شرارت، خودشان را به شکل قهرمانان درآوردند و به همین شکل تیم تاندر بولت‌ها را تشکیل دادند. البته بالاتر هم گفته شد که بعد از گذشت مدتی این نقشه به کل شکست خورد زیرا اربابان شرارت کم کم داشت از قهرمان بودن و قهرمان‌بازی خوششان می‌آمد. به همین ترتیب هم به مرور به این نتیجه رسیدند که شرارت را کنار بگذارند و به‌دنبال رستگاری باشند. با اینکه اینطور به نظر می‌رسد که زیمو یک «شرور کامل» است، اما عمق بیشتری برای این کاراکتر در نظر گرفته شده است و آنقدرها هم سطحی نیست.

درست همانند شخصیت مگنیتو، که شرور بزرگ تیم مردان ایکس محسوب می‌شود، زیمو هم در برهه زمانی‌های مختلف بین قهرمان بودن و شرور بودن، جابه‌جا شده است؛ یعنی نه قهرمان کامل است و نه شرور نهایی. زیمو در طی مدتی که قهرمان شده بود، به تیم تاندر بولت‌ها پیوست و تلاش کرد که کارهای شرورانه سابق خود را جبران کند. بعد از گذشت مدتی، زیمو دوباره به همان شخصیت تاریک‌تر خود پیوست و قهرمان‌بازی را کنار گذاشت. این اتفاق درست زمانی رخ داد که او متوجه شد باکی (قهرمانی که توسط پدر او کشته شده بود و بزرگ‌ترین دستاورد پدرش هم به شمار می‌رفت)، زنده و سالم است. او که دوباره حال و هوای انتقام‌گیری به سرش افتاده بود، باری دیگر به بُعد تاریک خود بازگشت.

خط داستانی‌های مهم شخصیت بارون هلموت زیمو در کتاب‌های کمیک
  • مرگ رد اسکال:

زیمو با رد اسکال و تیم خواهران گناه متحد شد تا بار دیگر در مبارزه و نابود کردن کاپیتان آمریکا تلاش کند. در این دوران مشخص شد که رد اسکال در حال مردن است و اصلا از این موضوع خوشحال نیست که تنها وارث او یک زن است. زیمو و «Mother Superior» بعد از ربودن، شکنجه و آزار و اذیت نزدیک‌ترین دوستان کاپیتان آمریکا، برای حق جانشینی با یکدیگر وارد مبارزه شدند. اینطور به نظر می‌رسید که در پایان این نبرد، زیمو توسط Mother Superior کشته شده است. همین موقع بود که رد اسکال توضیح داد که در طی این مدت، این دو را بازی داده تا در مقابل هم قرار بگیرند. رد اسکال سرانجام پیش از مرگ، قبول نکرد که دخترش وارث او باشد.

  • Under Siege:

اولین شکوه و تاج‌گذاری بارون زیمو زمانی رخ داد که او گروهی را با نام اربابان شرارت تشکیل داد و آن‌ها را برای حمله کردن به تیم انتقام جویان، به سمت عمارت مخصوص آن‌ها هدایت کرد. اعضای تیم اربابان شرات توانستند با شدت زیادی هم هرکول و هم جارویس را مورد ضرب و شتم قرار دهند. علاوه‌بر این، آن‌ها عمارت را هم نابود کردند و چندین وسیله شخصی کاپیتان آمریکا مانند آخرین تصویر او به همراه مادرش را از بین بردند. زیمو، مرد جاذب و همچنین «تیتانیا» را به سراغ «موون استون» فرستاد تا او را به گروه خودشان بیاورند. آن‌ها چندی پیش هم با موون استون در ارتباط بودند و می‌توانستند او را به استخدام خودشان در بیاورند اما مداخله اسپایدرمن مانع از رخ دادن این اتفاق شد.

حمله و تهاجم زیمو به نفع انتقام جویان تغییر کرد. زیرا مهم‌ترین و قدرتمندترین عضو گروه او یعنی «بلک اوت» ظاهرا در طی همین نبرد جان خود را از دست داد. این در حالی بود که دو تن از وفادارترین متحدان او یعنی «یلو جکت» و «فیکسر» هم دستگیر شدند. این نبرد زمانی به اوج خود رسید که زیمو و کاپیتان آمریکا در یک مبارزه تن به تن، با یکدیگر درگیر شدند. این نبرد زمانی به پایان رسید که کاپیتان آمریکا توضیح داد که مرگ پدر زیمو، تقصیر خودش بوده است. هلموت حسابی خسته، ناامید و پر از خشم نسبت به کاپیتان شده بود، اما حواس خود را از دست داد و از بالای عمارت انتقام جویان به پایین افتاد.

  • شکار بلاد استون:

هلموت از همان ابتدا از کاپیتان آمریکا نفرت داشت و مرگ پدرش هم مزید بر علت شد تا این نفرت چند برابر شود؛ او قدرت کاپیتان را حق خودش می‌دانست

در این برهه زمانی، بارون زیمو نسبت به این موضوع وسواس پیدا کرده بود که پدر خود را از مرگ بازگرداند. به همین دلیل هم با تیم بریگید به رهبری «باتروک» متحد شد. آن‌ها با هم یک مأموریت بزرگ را که در سرتاسر جهان گسترده می‌شد، آغاز کردند تا بخش‌های مختلف بلاد استون قدرتمند را از جای جای جهان جمع‌آوری کنند و هدف بارون را محقق کنند. نقشه و طرح‌های هلموت توسط کاپیتان آمریکا و دایاموند بلک با شکست برخورد کرد. اما پیش از مداخله این دو قهرمان، هلموت توانست برای چند لحظه پدر خود را زنده کند و متوجه شود که او به‌شدت از پسر خودش ناامید شده است. در سرتاسر این خط داستانی، یک گردنبند خاص دور گردن زیمو طراحی شده بود. این گردنبند نشان‌دهنده همان سقوط و شکستی است که زیمو در خط داستانی قبلی انتقام جویان تجربه کرده بود. این خط داستانی اولین حضور شخصیت «کراس بونز» را هم به تصویر کشید؛ کسی که به نمایندگی از رد اسکال، رهبری و هدایت تمام شرورهای کره زمین را برعهده دارد.

  • عدالت مانند رعد و برق:

زمانی‌که اعضای گروه انتقام جویان و همچنین چهار شگفت‌انگیز در طی بحران آنسلات ناپدید شدند، همه اینطور تصور کردند که قهرمانان زمین جان خود را از دست داده‌اند. در همین حین هم زیمو‌های یا همان «بارونس زیمو» را در زندان رها کرد و یک تیم جدید از اربابان شرارت را تشکیل داد. اعضای تیم اربابان شرارت هویت‌های دروغینی را به خود نسبت دادند و سرانجام هم نام گروه تاندر بولت‌ها را روی خود گذاشتند. زیمو که اعضای این گروه را تحت عنوان سیتیزن وی هدایت و رهبری می‌کرد، در نظر داشت که با استفاده از این گروه اعتماد مردم دنیا را به‌دست بیاورد و بعد هم کل جهان را تسخیر کند. نکته جالب اینجا بود که مردم خیلی زودتر از آن چیزی که زیمو یا هر کدام از اعضای این گروه انتظار داشتند، از گروه تاندر بولت خوششان آمده بود.

همین فعالیت‌های قهرمانانه باعث شد تا کم کم هر کدام از اعضای گروه تاندر بولت‌ها از وضعیتی که داشتند خوششان بیاید و دوست داشته باشند که برای مدت بیشتری قهرمان باقی بمانند؛ زیرا در میان مردم هم به جایگاه خیلی خوبی رسیده بودند. زمانی‌که قهرمانان گمشده به زندگی عادی خود بازگشتند، زیمو هویت واقعیت آن‌ها را فاش کرد. بعد از این اتفاق، اعضای گروه مجبور شدند که با زیمو با اعماق فضا بروند و به واسطه کنترل ذهنی هلموت، به او کمک کنند که جهان را تحت کنترل خودش در بیاورد. البته خیلی طول نکشید که تعداد زیادی از اعضای تاندر بولت‌ها علیه زیمو قیام کردند و نقشه‌های او را از بین بردند.

زمانی‌که این اتفاقات رخ داد، زیمو پا به فرار گذاشت و برای مدتی پنهان شد. او در طی همین مدت هم در حال کشیدن نقشه‌هایی برای گرفتن انتقام خودش از هم‌تیمی‌های سابقش بود؛ این در حالی بود که اعضای تاندر بولت‌ها سخت در تلاش بودند تا با انجام کارهای واقعا قهرمانانه، اعتماد مردم را دوباره به‌دست بیاورند. بعد از اینکه یک بار دیگر نقشه‌های زیمو با دخالت کاپیتان آمریکا و یک سیتیزن وی جدید (یا همان دالاس ریوردن) با شکست روبه‌رو شد، هلموت توسط «Scourge» جدید به قتل رسید. البته بعد از رخ دادن این اتفاق، ذهن او به واسطه یک دستگاه مودم زیستی به بدن بی‌جان جان واتکینز سوم که نوه سیتیزن وی اصلی محسوب می‌شد، منتقل شد.

کشته شدن لئوپالد زولا به دست هلموت زیمو

زیمو که حالا کنترل بدن واتکینز سوم را به‌دست آورده بود، دوباره نقش سیتیزن وی را در دست گرفت؛ این بار در قالب یکی از اعضای V-Battalion. این شرایط تا زمانی ادامه داشت که اعضای گروه تاندر بولت‌ها برای آخرین بار با Graviton مبارزه کردند. زمانی‌که این نبرد رخ داد، ناخودآگاه و ذهن هلموت از بدن واتکینز بیرون آمد و با یک شکل الکترونیکی به دستگاه مکانیکی مخصوص فیکسر که متحد خودش هم بود، منتقل شد.

  • یک تغییر برای همیشه:

زمانی‌که اعضای تیم تاندر بولت‌ها به دنیای مصنوعی Counter-Earth رسیدند، با همتای زیمو به نام «آیرون کراس» که در آن دنیا فعالیت می‌کرد، برخورد کردند؛ Counter-Earth همان دنیایی است که در خط داستانی آنسلات، اعضای تیم انتقام جویان و چهار شگفت‌انگیز در آن ناپدید شده بودند. فیکسر، ذهن زیمو را به بدن نابغه خودش منتقل کرد. زمانی‌که تاندر بولت‌ها در دنیای Counter-Earth قرار داشتند، زیمو رهبری آن‌ها را برعهده گرفت. زمانی‌که آن‌ها به زمین بازگشتند و با دیگر هم‌تیمی‌های خود که در زمین معمولی دنیای مارول بودند، متحد شدند، هاوک آی برای مدت کوتاهی رهبری این گروه را در دست گرفت.

اما بعد از گذشت مدتی این گروه را ترک کرد تا دوباره به تیم انتقام جویان بازگردد. به همین ترتیب هم زیمو برای مدتی همچنان به‌عنوان رهبر تیم تاندر بولت‌ها باقی ماند. البته در سال ۲۰۰۴ و سری محدود Avengers/Thunderbolts بود که او باری دیگر تلاش کرد تا کنترل جهان را در اختیار خودش بگیرد. این بار، او این تصور را داشت که با تسخیر کردن آن می‌تواند جهان را نجات دهد. در این دوران، اینطور به نظر می‌رسید که زیمو بیشتر از اینکه به‌دنبال تحقق تمایلات خودخواهانه خود باشد، تحت تاثیر یک نوع‌پرستی پیچیده قرار دارد. او حس می‌کرد که دیگر فراتر از پدرش و دیدگاه‌های برتری طلب سفید پوستانِ او که دیگر منسوخ شده بود، رفته است و در این زمینه رشد کرده است.

البته انتقام جویان باز هم نقشه‌ی او را شکست دادند و همه چیز را نقش بر آب کردند. هم‌تیمی او یعنی موون استون حسابی از رخ دادن این اتفاق عصبانی شده بود. در همین حین هم زمانی‌که هلموت تلاش کرد تا از کاپیتان آمریکا محافظت کند، بدن جدید خود را از دست داد و منفجر شد. بعد از این اتفاق هم او گروه را ترک کرد و برای مدتی خودش را از دیگران پنهان کرد؛ آن هم بعد از اینکه دو جواهر بیگانه مخصوص موون استون را که قدرت خیلی زیادی داشتند، برای خودش برداشت. بعد از گذشت مدتی، زیمو دوباره بازگشت و سعی کرد که افراد زیادی را تحت تاثیر خودش قرار دهد؛ از جمله خانم مارول، هنری پیم، پرپل من و Squadron Sinister.

هلموت، سیزدهمین بارون در خاندان قدیمی زیموها محسوب می‌شد

او در تلاش بود تا با کمک این افراد، بتواند تاندر بولت‌های جدید را اذیت کند. همین زمان که این اتفاقات در حال رخ دادن بود، هلموت درون سایه‌ها قرار داشت و خودش را پنهان کرده بود. اما وقتی که قدرت‌های «جنیس-ول» به‌لطف انرژی‌ای که زیمو وارد بدن او کرده بود، آنقدر زیاد شدند که دیگر نمی‌توانست آن‌ها را کنترل کند، هلموت مجبور شد که از سایه‌ها بیرون بیاید. زیمو بعد از کشتن جنیس-ول برای نجات جهان، دوباره به تیم پیوست. حالا دیگر اینطور به نظر می‌رسید که بارون هلموت زیمو با مبارزه کردن با یک تهدید بیگانه که خطر زیادی را برای جهان به وجود آورده بود، دنیا را نجات داده است. او با قدرت‌های کیهانی دو سنگ قیمتی دوقلو و البته دزدیده شده، مبارزه کرد.

اینطور تصور می‌شد که مبارزه کردن با این نیروها، جهان را نجات داده است اما به قیمت جان بارون هلموت زیمو به پایان رسیده است. این حقیقت اصلا درست نبود زیرا بارون به‌جای اینکه زندگی و جان خود را از دست بدهد، به واسطه قدرت این سنگ‌های قیمتی و دوقلو در بُعد زمان به گذشته فرستاده شده بود. او در گذشته سفر کرد و به خانه نیاکان خود یا کسانی که ارتباط نزدیکی با آن‌ها داشت، رفت. کم کم و به مرور زمان هلموت سعی می‌کرد به زمان حال نزدیک شود زیرا مجبور بود از برهه زمانی به برهه بعدی بپرد. او مدام به دوران نیاکان خود بازمی‌گشت.

  • تولد بهتر:

او به خاطر همین اتفاق، چندین قرن را سفر کرد و دوران مختلفی را دید. او زندگی و مرگ تعداد زیادی از نیاکان خود را مشاهده کرد. او نحوه زندگی مردم در هملت را که در آن زمان تحت کنترل خانواده خودش بود، دید. او در طی این مدت، چیزهای خیلی زیادی را درباره خانواده و البته خودش یاد گرفت. پیش از این، هلموت سؤال‌هایی در ذهن داشت که توانست به پاسخ‌های آن‌ها دست پیدا کند؛ سؤال‌هایی درباره اینکه چه اتفاقی دقیقا باعث شد تا خانواده او تبدیل به چیزی شوند که او از آن‌ها می‌دانست. زیمو در پرش بعدی و آخر خود، به دوره پیش از خودش رسید و با پدرش رو در رو شد. هاینریک یک دانشمند باهوش بود که در جنگ جهانی دوم برای نازی‌های آلمان کار می‌کرد.

زمانی‌که هاینریک در تلاش بود تا پرتوی مرگ را اختراع کند، آزمایش‌های وحشیانه‌ای را روی نمونه‌های انسانی انجام می‌داد. هلموت زیمو بعد از دیدن این اتفاقات، با پدر خود برخورد کرد و نبردی بین آن‌ها شکل گرفت. هلموت توانست پدر خود را شکست دهد اما زمانی‌که پدر او از نیروهای آلمانی و نگهبان‌هایی که از او مراقبت می‌کردند، درخواست کمک کرد، هلموت پا به فرار گذاشت. اما پیش از اینکه آن‌ها بتوانند هلموت را به قتل برسانند، او پرش آخر را هم انجام داد و توانست به برهه زمانی فعلی بازگردد. زمانی‌که هلموت به برهه زمانی حال رسید، توسط یکی از آشناهای دورش به نام «وندل ولکر» مورد استقبال قرار گرفت.

دوران کودکی بارون هلموت زیمو به همراه یک چاقو

البته قصد اصلی وندل این بود که هلموت را به قتل برساند. اما زمانی‌که با بارون برخورد کرد، اصلا این توانایی را در خودش ندید که چنین کاری را انجام دهد. بعد از این ناتوانی، وندل تلاش کرد تا خودش را بکشد اما بارون که به هدف اصلی او پی برده بود، اجازه انجام این کار را به او نداد. وندل که از این کار تعجب کرده بود، از بارون علت اینکه چرا او را نجات داد، پرسید و هلموت هم در پاسخ به این موضوع اشاره کرد که به اندازه کافی خون خاندان زیمو ریخته شده است. در حقیقت بارون، وندل را در جبهه خودش می‌خواست و در تلاش بود که نظر خود را به او ثابت کند.

  • بدون راه فرار:

زمانی‌که نورمن آزبورن جنگی را علیه سرزمین آزگارد به راه انداخت، با شکست بدی روبه‌رو شد. بعد از این اتفاق هم هلموت زیمو به زمان حال بازگشت. بارون زیمو بعد از بازگشت متوجه شد که باکی بارنز، همکار کاپیتان آمریکا، همچنان زنده و سالم است؛ کسی که ظاهرا در دوان جنگ جهانی دوم به‌دست بارون هاینریک زیمو به قتل رسیده بود. هلموت اینطور احساس می‌کرد که با زنده بودن باکی، میراث پدر او نابود شده است. به همین ترتیب هم هلموت تصمیم گرفت که با کمک فیکسر، به‌دنبال باکی برود؛ کسی که در این دوران نقش کاپیتان آمریکا را برعهده داشت. بارون زیمو که باکی بارنز را مورد هدف قرار داده بود، «یورگن آیرون هندد هاپمن» و همچنین «سین» را استخدام کرد تا در این مسیر به او کمک کنند.

او انفجاری را تنظیم کرد که عوض صدمه زدن به باکی، فالکون را متحمل آسیب زیادی کرد. بعد از این اتفاق، او، یوگن را به بیمارستان فرستاد تا به باکی که در آن‌جا بود، حمله کند؛ آن هم درحالی‌که توسط نانیت‌هایی که در مارتینی‌اش قرار داشت، مسموم شده بود. بعد از اینکه این نانیت‌ها توسط جین فاستر خنثی شدند، باکی و بلک ویدو توسط یک زن که زره مخصوص «بیتل» را پوشیده بود، مورد حمله قرار گرفتند. زیمو با انجام این کارها هم خیالش راحت نشد و خیانت را به سطح جدیدی برد؛ او دیگر تا جایی پیش رفت که هویت مخفی باکی را به‌عنوان وینتر سولجر فاش کرد. همین اتفاق باعث شد تا باکی به ناچار به‌تنهایی با زیمو روبه‌رو شود.

او در ابتدا با عنوان فینکس و در نقش یک شرور معمولی ظاهر شد؛ اما بعدها نه‌تنها نقشش گسترش پیدا کرد، بلکه مدام از شرور به قهرمان و بالعکس تغییر می‌کرد

اما این برخورد تنها باعث شد که او دستگیر شود و به جزیره‌ای فرستاده شود که قرار بود در آن‌جا جان خود را از دست بدهد. زیمو، جیمز را به یک موشک بازآفرینی شده که طراحی خودش هم بود، بست تا او را بکشد. اما بارنز خیلی زود توانست خودش را از این موشک جدا کند و به سلامت روی زمین فرود بیاید. البته با وجود تمام این اتفاقات، بارون زیمو باز هم پیروز میدان شد زیرا سرانجام کاپیتان آمریکا به خاطر جرم‌هایی که با هویت وینتر سولجر انجام داده بود، خودش را معرفی کرد. در نتیجه این اتفاقات، زیمو تصمیم گرفت که سایر نقشه‌های انتقام خود را روی هاوک آی اجرا کند. بعد از اتفاقاتی که در خط داستانی Trial of Captain America رخ داد، بارون زیمو، سین را از زندانی خود آزاد کرد.

این دو نفر به‌دنبال Book of the Skull، به کشور مصر رفتند تا آن را پیدا کنند. در این کتاب، داستان بزرگ‌ترین شکست رد اسکال تعریف شده بود؛ آن هم زمانی‌که در تلاش بود تا قدرت‌های یک خدای باستانی ترس را مهار کند و با استفاده از آن، در طی دوران جنگ به نیروهای نازی کمک برساند. سین تمام نکاتی را که لازم داشت، برداشت؛ زیرا در تلاش بود تا چکشی را که بعد از پایان جنگ بدون نگهبان رها شده بود، پیدا کند. او پیش از اینکه کاری انجام دهد، تله پورتر هلموت را پرتاب کرد و کشتی او را هم دزدید. زیمو که در آن بیایان زنده رها شده بود، به سین گفت که امیدوار است در هر مسیری که پدرش شکست خورد، موفق باشد. زیرا امروز او یک دشمن جدید برای خودش درست کرد. حالا هلموت مجبور بود که خودش به‌تنهایی مسیر بیرون آمدن از آن بیابان را پیدا کند.

  • Blindspot:

بارون زیمو سال‌ها وقت گذاشت تا برای انتقام‌گیری از هاوک آی نقشه بریزد و نقص‌های آن را برطرف کند؛ آن هم به خاطر نقشی که او در تیم تاندر بولت‌ها داشت. بعد از گذشت مدت خیلی زیادی، نقشه‌های بارون زیمو کم کم شکل واقعی به خودشان گرفتند. زیمو با مربی سابق هاوک آی به نام «تریک شات» قراری گذاشت؛ کسی که دوباره سرطان او برگشته بود. قرار بر این بود که تریک شات تمام موارد لازم را به زیمو آموزش دهد و او را تبدیل به یک استاد تیراندازی حرفه‌ای کند و در مقابل هم زیمو مراقبت‌های پزشکی را روی او انجام دهد. زمانی‌که دوران آموزشی به پایان رسید، زیمو از انجام دادن این قرارداد منصرف شد.

تریک شات که در آستانه مرگ قرار داشت، به سختی خودش را به برج انتقام جویان رساند تا پیغامی را به هاوک آی بگوید. او پیش از اینکه در آغوش شاگرد سابقش بمیرد، درباره تهدیدی که قرار است خیلی زود مقابل هاوک آی ظاهر شود، به او اخطار داد. هاوک آی تصمیم گرفت تا تجهیزات جدید خود را آزمایش کند تا برای بازگشت زیمو به‌صورت کامل آماده باشد. اما در عوض متوجه شد که برادرش یعنی بارنی زنده است و نقش تریک شات جدید را دارد.

  • انتقام:

در پی بازگشت استیو راجرز به هویت کاپیتان آمریکا، هلموت مأموریت سابق خود را از سر گرفت و دوباره به این نتیجه رسید که به سراغ کشتن کاپیتان آمریکا برود. از آنجایی که حالا راجرز به‌لطف «آیرون نیل» پیر و ضعیف شده بود، زیمو تصمیم گرفت که همه توجه و تمرکز خود را به سمت سم ویلسون منحرف کند؛ کسی که اخیرا نقش کاپیتان آمریکا را در اختیار گرفته بود. در طی همین برهه زمانی، کاپیتان آمریکای جدید و همچنین «نومد» جدید که ایان راجرز نام داشت، در تلاش بودند تا یک مرد جوان به نام «لوکاس» را از دست سازمان هایدرا نجات دهد. لازم به ذکر است که ایان راجرز پسر واقعی آرنیم زولا بود که توسط استیو راجرز به فرزند خواندگی گرفته شد.

بارون هلموت زیمو در کنار اعضای اربابان شرارت

البته تمام این اتفاقات یک فریب بود و بارون زیمو توانست ایان را دستگیر کند. او به ایان توضیح داد که لوکاس در حقیقت یکی از اعضای سازمان هایدرا است؛ او همچنین یک اینهیومن بود که می‌توانست با خون خود انسان‌ها را متحمل آسیب زیادی بکند. زیمو در نظر داشت که از خون لوکاس برای برنامه‌های آینده سازمان هایدرا استفاده بکند. اما پیش از هر کاری، زیمو برای اینکه بتواند ایان را ساکت کند، ظاهرا او را به قتل رساند و تصویری از بدن بی‌جان و آسیب دیده ایان را به‌عنوان «هدیه کریسمس» برای استیو راجرز فرستاد. البته در پایان این خط داستانی هدف او کلا با شکست روبه‌رو شد. بعد هم مشخص شد که ایان از این اتفاق جان سالم به در برده است. هم زیمو و هم ایان به نظر می‌رسید که در طی آن انفجار کشته شده‌اند اما قهرمانان به این موضوع شک داشتند که آیا واقعا آن‌ها مرده‌اند یا خیر.

  • Standoff:

چند ماه بعد از اتفاقاتی که در خط داستانی قبلی رخ داد، زیمو به هوش آمد و اصلا هیچ ایده‌ای از هویت خود نداشت؛ این در حالی بود که او در یک شهر کوچک که با نام Pleasantville شناخته می‌شد، حضور داشت. با اینکه تمام ساکنان این شهر رفتار خوب و مهربانانه‌ای با بارون داشتند، اما او می‌دانست که یک جای کار می‌لنگند و مشکلی وجود دارد. زیمو بعد از اینکه چندین بار تلاش کرد تا از این شهر کوچک فرار کند، یک پیغام عجیب دریافت کرد. در این پیغام از او خواسته شده بود تا به یک مکان خاصِ زیرزمینی برود. زیمو که حسابی کنجکاو شده بود، به‌دنبال این سرنخ رفت و با مردی ملاقات کرد که خیلی زود مشخص شد همان فیکسر است.

فیکسر برای زیمو توضیح داد که او تمام ساکنان دیگر این روستا در حقیقت ابروشروران سابق محسوب می‌شوند؛ کسانی که در گذشته دستگیر شدند و به واسطه بخشی از مکعب کیهانی یک زندگی جدید، آن هم در یک «زندان روستایی» دریافت کرده‌اند. در حقیقت سازمان شیلد بود که این لطف را در حق آن‌ها انجام داده بود. آن‌ها می‌توانستند در این زندگی جدید، تلاش کنند و تبدیل به شهروندان برجسته‌ای شوند. فیکسر بعد از توضیح همه این مسائل، زیمو را به همان حالت طبیعی خود برگرداند. زیمو هم که به اصل ماجرا پی برده بود، حسابی از دست سازمان شیلد خشمگین شد و تصمیم گرفت که علیه آن‌ها قیام کند.

قدرت‌ها و توانایی‌های شخصیت بارون هلموت زیمو

بارون هلموت زیمو یک فرد خیلی باهوش و بااستعداد محسوب می‌شود که تخصص زیادی در مسائل علمی، مهارت تیراندازی فوق‌العاده و تجربه‌های خیلی زیاد در زمینه مبارزه تن به تن دارد. او یک استراتژیست و رهبر بسیار ماهر هم محسوب می‌شود. هلموت مدارهایی را در هدبند خود قرار داده که به منظور اختلال در دستکاری روانی طراحی شده است. او سلاح‌های مختلفی را با خود حمل می‌کند. برخی اوقات هم یک اسلحه اسپری‌ای دستی دارد که برای ماده Adhesive X از آن استفاده می‌کند؛ قدرتمندترین اتصال دهنده‌ای که تاکنون اختراع شده است. موون استون‌ها مجموعه بزرگی از قدرت‌های ابرانسانی مانند انرژی، جاذبه، دستکاری نور، ارتعاش مولکولی، افزایش قدرت، استقامت، توانایی ایجاد تارهای فضایی، پرواز و غیره را در اختیار او قرار دادند.

در انتها به انیمیشن‌ها، فیلم‌ها و بازی‌هایی اشاره می‌کنیم که هلموت زیمو/فینکس در آن حضور داشته است:

  • انیمیشن سریالی The Avengers: United They Stand محصول سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۰ با صداپیشگی فیلیپ شفرد
  • انیمیشن سریالی Avengers Assemble محصول سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹ با صداپیشگی دیوید کی
  • فیلم Captain America: Civil War محصول سال ۲۰۱۶ با بازی دانیل برول
  • سریال The Falcon and the Winter Soldier محصول سال ۲۰۲۱ با بازی دانیل برول
  • بازی Marvel Strike Force محصول سال ۲۰۱۸
  • بازی Marvel: Future Fight محصول سال ۲۰۱۵
  • بازی Lego Marvel Super Heroes 2 محصول سال ۲۰۱۷
  • بازی Lego Marvel's Avengers محصول سال ۲۰۱۶
  • بازی Marvel Avengers Academy محصول سال ۲۰۱۶
  • بازی Marvel Avengers Alliance محصول سال ۲۰۱۲
مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات