شخصیت ریون/ریچل راث در حال انجام دادن طلسم‌ها

معرفی شخصیت ریون، ریچل راث

جمعه ۲۱ آذر ۱۳۹۹ - ۲۰:۰۱
مطالعه 24 دقیقه
در این قسمت از سری مقاله معرفی شخصیت‌های کتاب‌های کمیک، به سراغ یکی از اعضای برجسته تیم ابرقهرمانی تایتان‌های نوجوان و همچنین دختر ترایگان یعنی ریون می‌رویم.
تبلیغات

ریون به همراه خانواده ناتنی خود یعنی همان تیم تین تایتان‌ها با نیروهای شرورانه مبارزه می‌کند؛ این در حالی است که تلاش می‌کند تا غرایز اصلی و منفی خودش را که از ترایگان، پدر شیطانی خودش، به ارث برده، کنترل کند. ریون یک شخصیت ابرقهرمانی محسوب می‌شود که در کتاب‌های کمیکی که توسط شرکت دی سی کامیکس منتشر می‌شوند، حضور پیدا می‌کند. ریون توسط نویسنده‌ای به نام مارو ولفمن و هنرمندی به نام جورج پرز خلق شد. این شخصیت اولین‌بار به‌صورت ویژه در قسمت ۲۶ سری کتاب کمیک DC Comics Presents که در ماه اکتبر سال ۱۹۸۰ منتشر شده بود، حضور پیدا کرد. ریون یک انسان ترکیبی یا همان کامبیون محسوب می‌شود.

پدر او یک شیطان به نام ترایگان است و مادر او هم یک انسان به نام آرلا. ریون یک فرد دلسوز و بسیار قدرتمند است که می‌تواند احساسات را حس کند و «خود شبحی‌اش» را تحت کنترل بگیرد. این خود شبحی هم می‌تواند به‌صورت فیزیکی مبارزه کند و هم از چشمان یا گوش‌های ریون بیرون بیاید و از حالت فیزیکی او جدا شود. اخیرا نشان داده شده که او در استفاده از انواع مختلف سحر و جادو، مهارت زیادی دارد. او یکی از اعضای برجسته تیم ابرقهرمانی تایتان‌های نوجوان به حساب می‌آید. این شخصیت با اسم مستعار «ریچل راث» هم شناخته می‌شود که اسم شهروندی او است. ریون به خاطر محبوبیت خیلی زیادی که به‌دست آورده، توانسته در انواع مختلف رسانه‌ها مانند انیمیشن‌های سریالی و لایو اکشن و غیره حضور پیدا کند.

شخصیت ریون از دنیای دی سی کامیکس کیست

ریون یکی از اعضای باسابقه و قدیمی‌ترین اعضای تین تایتانز محسوب می‌شود که در تجسم‌های مختلفی از آن وجود داشته است. ریون نقش قهرمانانه و همچنین نقش شرورانه خودش را به یک گذشته تاریک‌تر مدیون است. او دختر یک زن انسان به نام آرلا و همچنین یک شیطان بین بعدی به نام ترایگان محسوب می‌شود. ریون در بخش زیادی از سال‌های ابتدایی زندگی خود اصلا از تبار شیطانی‌اش خبر نداشت. او در یک بعد متناوب به نام Azarath بزرگ شد؛ جایی که او به واسطه الهه‌ای به نام «Azar» تا حد زیادی مهارت کنترل کردن احساسات خود را به‌دست آورد. او به این منظور این مهارت را یاد گرفت که بعدها در زمین بتواند نفوذ و تاثیر ترایگان را کنترل کند.

زیرا قدرت‌های اهریمنی ریون به‌گونه‌ای بود که به پدر شیطانی‌اش کمک می‌کرد که بتواند سیاره را تسخیر کند. به واسطه این تمرین و آموزش‌ها، او به ندرت مادر خود را می‌دید. از همین‌رو هم این دو کم کم از یکدیگر دور و با هم غریبه شدند. بعد از مرگ Azar، ریون برای اولین‌بار به تبار شیطانی خود پی برد؛ زیرا در همان برهه زمانی بود که او برای اولین‌بار با پدر خود رو در رو شد. سرانجام این اتفاق باعث شد تا او Azarath را ترک کند و در سیاره زمین ساکن شود. او بعد از اینکه در زمین ساکن شد، قصد داشت که در لیگ عدالت آمریکا عضو شود اما عضویت او رد شد. به همین ترتیب هم کمک کرد که نسخه‌ای از تیم تایتان‌های نوجوان را به وجود بیاورد.

القاب و اسامی مستعار: دختر ترایگان، آواتار شرارت، دارک ریون، پراید، ریچل راث، ریون، ویچ، ریون راث.

تیم‌ها: All-Star Squadron، برد اسکاوتز، لیگ عدالت تاریک، لیگ عدالت آمریکا، نایت فورس، رژیم زمین اول، پت کلاب، سیکرت سون، Sentinels of Magic، پسران ترایگان، تیم واندر، تین تایتانز، تایتانز، تاینی تایتانز، تایتان‌های فردا.

متحدان: ایس، آلن اسکات، الیس ویلیامز، آنجلینا، انت، آکواگرل، آکوالد، آکوامن، آرلا، اوری هو، آزار، عزرائیل، بیبی وایلد بیست، بارون وینترز، بری آلن، بارت آلن، بتمن، بیست بوی، بلیال، بن ۱۰، بیگ باردا، بیلی ویلیامز، بلک آلیس، بلک لایتنینگ، بلستر، بلو بیتل، برت، کریس کینگ، کریستالکس، سایبورگ، دیمین وین، دنیل، دنی چیس، دفنه بلیک، داون گرنجر، ددمن، دث وینگ، دیک گریسون، دانا تروی، دکتر جنت کلایبرن، دکتر لایت، الستی گرل و غیره.

دشمنان: ایس، آدونیس، الکس لوثر، انجل، آرتور لایت، اطلس، بتمنی که می‌خندد، بلیال، بیلی نیومرس، بلک ادم، بلک فایر، بلستر، بامبشل، برث تیکر، برادر بلاد، سیندر بلاک، کنترل فریک، دیمین دارک، دارک فادر، داون برکر، دث استروک، دینگ دانگ ددی، دال فیس، دکتر کالیگن، الیزابت الدرمن، انیگما، انتروپی، فیکسیت، گیمز مستر، جمنای، ژنرال ایمورتس، جنتلمن گوست، گیزمو، گرنت ویلسون، گریزلی بر، هد میسترس، هد کیس، هولوکاست، ایندیگو و غیره.

خلقت شخصیت ریون از دنیای دی سی کامیکس

همان‌طور که در ابتدای متن هم به آن اشاره شد، ریون توسط نویسنده‌ای به نام مارو ولفمن و هنرمندی به نام جورج پرز خلق شد. این شخصیت اولین‌بار به‌صورت ویژه در قسمت ۲۶ سری کتاب کمیک DC Comics Presents به نام Between Friend and Foe; Where Nightmares Begin; Whatever Happened to Sargon the Sorcerer که در ماه اکتبر سال ۱۹۸۰ منتشر شده بود، حضور پیدا کرد. این سری کتاب کمیک معمولا به‌عنوان یک روش خاص به کار می‌رود تا شخصیت‌ها در آن برجسته شوند یا حتی آنهایی که فراموش شده بودند، دوباره معرفی شوند؛ آن هم با جفت کردن این شخصیت‌ها با کاراکتر سوپرمن.

در این مورد خاص، در بخش ویژه این سری کتاب کمیک، یک نسخه جدید از تین تایتانز نشان داده شد که ریون هم یکی از اعضای جدید آن به حساب می‌آمد. زمان‌بندی کاملا برای این تیم جدید مناسب بود. زیرا در آن برهه کتاب‌هایی که با محوریت شخصیت‌های جوان نوشته می‌شدند، به محبوبیت خیلی زیادی رسیده بودند؛ رهبر این محبوبیت هم تیم مردان ایکس از دنیای مارول بودند. همین موضوع منجر به این شد که این شخصیت‌های جدید، خودشان هم به شخصه به محبوبیت خیلی زیادی برسند و جایگاه مخصوص خود را در دنیای دی سی پیدا کنند. لازم به ذکر است که شخصیت ریون در ۱۴۱۴ کتاب کمیک حضور داشته که تنها در قسمت ۸۴ سری کتاب کمیک The New Titans به نام The Jericho Gambit, Part Three: Endings... and Beginnings! و قسمت ۱۳۰ سری کتاب کمیک The New Titans به نام Meltdown 0: Where Nightmares End! جان خود را از دست داد. دو تن از خالقین اولیه شخصیت ریون، بعد از خلق او، اینطور درباره این کاراکتر صحبت کردند:

جورح پرز: زمانی‌که من به دی سی آمدم، به‌صورت ویژه برای انجام یک اثر برای لیگ عدالت آمده بودم. در آن زمان دیک دیلین هنوز زنده بود بنابراین من فقط می‌خواستم که یک قسمت از این مجموعه را انجام دهم. مارو ولفمن از من خواست تا کار دیگری را برای شرکت دی سی انجام دهم و پیشنهاد کرد که مجموعه تین تایتانز را در دست بگیرم. می‌دانید چقدر برای من سخت بود که به افراد حاضر در دنیای مارول بگویم که برای چه کاری به شرکت دی سی آمده‌ام؟ من اصلا فکر نمی‌کردم که این کتاب، موفقیت زیادی را به همراه داشته باشد. من عاشق نسخه اصلی بودم و از نسخه دوم نفرت داشتم... من فکر می‌کردم که این نسخه قرار است خیلی زود بمیرد. مارو از قبل روی شخصیت سایبورگ تصمیم خود را گرفته بود. رسما می‌توان اینطور گفت که او، تمام چیزهایی را که به درد این شخصیت می‌خورد و ترکیب خوبی را ایجاد می‌کرد، انتخاب کرده بود. این موضوع درباره شخصیت استار فایر هم صدق می‌کرد. ریون... در حقیقت زمانی‌که مارو در حال فکر و تصور کردن به شخصیت‌ها بود، لن وین این ایده را مطرح کرد که ما یک کاراکتر جادویی و عرفانی را هم در گروه اضافه کنیم. مارو در ابتدا اصلا دوست نداشت که ما ریون را وارد ماجرا کنیم. مارو ولفمن: لن وین به‌طور خاص ریون را مشخص نکرد، او می‌خواست که یک شخصیت زنِ جادویی هم در گروه وجود داشته باشد. من نمی‌خواستم این کار را انجام دهم زیرا در ابتدا تمام فکرم به سمت دکتر استرنج می‌رفت و تصور دوم هم به سمت فانتوم استرنجر می‌رفت. من اصلا دوست نداشتم که چنین کاری را انجام دهم. لن گفت: «شخصیت کاملا متفاوتی خلق کنید». این اتفاق برای قبل از این است که زاتانا تبدیل به یکی از اعضای لیگ عدالت آمریکا شود. در آن زمان هیچ نوع شخصیت عرفانی و جادویی خاصی در کتاب‌های گروهی وجود نداشت. من باید شخصیتی را خلق می‌کردم که کاملا با سایر تفاوت داشت؛ نسبت به دکتر استرنج، دکتر فیت یا زاتانا. اسم ریون از کمیک استریپی آمد که من با راس اندرو کار کرده بودم. در آن کمیک یک دختر با نام ریون وینترز وجود داشت. به این شکل بود که ریون تقریبا به وجود آمد. من هیچ علاقه‌ای نسبت به این شخصیت نداشتم؛ تا اینکه جورج یک کار تصویری انجام داد. ما درباره این ایده صحبت کردیم و من همچنان خیلی بی‌میل بودم. با اینکه من از سابقه و گذشته ریون خبر داشتم، هنوز هم برای او اهمیتی قائل نبودم زیرا من اصلا دوست نداشتم که درباره مسائل عرفانی یا جادویی بنویسم. جورج کار تصویری خود را انجام داد و من فقط گفتم... «واو».
خط داستانی‌های مهم شخصیت ریون در کتاب‌های کمیک
  • دوران مدرن، زمین جدید:

با اینکه ما اکثر شخصیت‌ها را به این شکل می‌بینیم که برای اولین‌بار در سنین نوجوانی ظاهر می‌شوند، ریون تقریبا در تمام دوران حضور خود، در قالب یک قهرمان کاملا بالغ و بزرگ نمایش داده می‌شد. اولین‌باری که ما ریون را دیدیم، یک دختر خجالتی و گوشه‌گیر بود؛ اما تمام این رفتارها به این خاطر بود که او قصد نداشت به‌صورت کامل از قدرت‌ها و توانایی‌های خود استفاده کند (وگرنه پدر او، کنترل بدنش را در اختیار خودش می‌گرفت). به همین ترتیب هم او فاصله خود را با دیگران حفظ می‌کرد و ذات پنهانی او باعث شد که خیلی نتواند راحت به دیگران اعتماد کند. در ابتدا او خیلی صلح‌طلب بود و اصلا حاضر نمی‌شد که به‌صورت مستقیم در نبردها درگیر شود.

اما در عین حال هم با توانایی‌های خود هم‌تیمی‌هایش را به نقاط مختلف منتقل می‌کرد و آن‌ها را بهبود می‌داد. اگرچه ریون برخلاف دیگر شخصیت‌هایی که در تیم تایتان‌ها بودند، کار خود را به‌عنوان یک کاراکتر بزرگسال آغاز کرد، اما این پیشرفت و تکامل به قیمت آزاد کردن خطر بالقوه پدرش روی زمین تمام شد. او تلاش می‌کرد که به مرور زمان، بیشتر از قبل به احساسات خود دسترسی داشته باشد. اما همین کار تاثیر زیادی روی ظاهر فیزیکی او گذاشت و بعد از اینکه او به‌صورت کامل آلوده شد، یک شکل شیطانی به خودش گرفت؛ سرانجام هم پدر خود را به سیاره زمین آورد. ریون بعد از شکست پدرش، احیا شد و ظاهر معمولی او دوباره بازگشت.

در طی این برهه زمانی، او برای اینکه بتواند بهتر از قبل با دیگران ارتباط داشته باشد، کمی درگیری و مشکل داشت. در طی خط داستانی Titans Hunt، ریون توسط روح‌های دیوانه سرزمین Azarath آلوده شد؛ روح‌هایی که بدن «جریکو» را هم آلوده کرده بودند. بعد از اینکه ریون حسابی به «دنی چیس» یا همان فانتازم آسیب وارد کرد، بدنش توسط خود دنی و آرلا نابود شد؛ همه تصور کردند که او مرده است. بااین‌حال، روح ریون ماندگار شد و به سمت زمین فرار کرد. او همچنان درست به اندازه زمان نابودی‌اش، عصبانی و دیوانه بود. او بعد از رسیدن به زمین، یک بدن مناسب را به‌عنوان میزبان خود انتخاب کرد و روحی را که در آن بدن وجود داشت، از بین برد تا خودش بتواند کنترل بدن را در دست بگیرد.

ریون جزو اعضای اصلی گروه تایتان‌های نوجوان نیست؛ گروه اصلی شامل رابین، کید فلش و آکوالد بود

ریون که در این دوران دوباره به جبهه پدرش رفته بود، در نظر داشت تا خواهران و برادرانی که پیش از خودش وجود داشتند و حالا از بین رفته بودند، دوباره بازگرداند. روشی که او برای رسیدن به هدفش انتخاب کرده بود، این بود که یک دانه را داخل یک بدن میزبان قرار دهد؛ کاری که درنهایت باعث می‌شد که یکی از همین خواهران و برادران از دست رفته، دوباره متولد شود. اما ریون انسانی قبلا این کار را انجام داده بود که باعث شد نمونه اول کاملا دیوانه و بعد هم منفجر شود؛ زیرا نمی‌توانست این حجم از قدرت خام را درون خودش کنترل کند. در عوض، او به‌جای استفاده از نمونه انسانی، از میزبان‌های ابرانسانی استفاده کرد.

او یک سری از این افراد را که قصد کمک داشتند، جمع‌آوری کرد و بدن تمام آن‌ها را آلوده کرد. یکی از اولین قربانیان این فرایند، بیست بوی بود. بعد از گذشت مدتی، زمانی‌که نایت وینگ و استار فایر در حال ازدواج کردن با هم بودند، پیش از اینکه سوگندها جاری شود، ریون به این مراسم حمله کرد و یکی از آن دانه‌ها را داخل بدن دوست قدیمی خود گذاشت. بااین‌حال، بعدا مشخص شد که روح پاک ریون بدون اطلاع همتای شرور خودش همچنان فعال بود. همین روح پاک، بخشی از چیزی بود که درون استار فایر کاشته شد. ریون درحالی‌که داخل بدن دوست قدیمی‌اش بود، استار فایر را مجبور کرد که یک آئین قدیمی تامارانی را اجرا کند.

او هم برای اینکه این آئین را اجرا کند و به خود تاماران برود، ظاهر خود را کمی تغییر داد و حالا بیشتر شبیه به شَمَن‌ها شده بود. سرانجام همین کارها باعث شد تا ریون شرور، استار فایر را تعقیب کند و با او به فضا برود. او قراری با «سیتادل» گذاشت؛ قراری که منجر به خراب شدن هم تاماران و هم تکنیس شد. همه چیز زمانی به اوج خودش رسید که ریون شرور بالاخره در سرزمین تاماران جدید، تبدیل به خاکستر شد؛ آن هم توسط استار فایر، دارک استار دانا تروی و همچنین کایل رینر. در همین حین هم مشخص شد که اگر ریون در نقشه‌های خودش موفق می‌شد، قرار بود که خود ترایگان را احیا کند و به زندگی بازگرداند نه اینکه این کار را روی فرزندان او انجام دهد.

در همان زمان بود که روح ریون، برای اولین‌بار از دست نفوذ و کنترل پدر خودش راحت شد. برای یک دوره‌ای، آن هم بعد از پایان یافتن سری کتاب کمیک New Titans ریون در قالب یک روح طلایی به زندگی خود ادامه داد؛ او در نظر داشت که به همراه استار فایر، «چنجلینگ» و همچنین «سایبریون» در فضا باقی بماند. سرانجام، او تنها برای این بازگشت که بتواند به دوستان خود اخطار دهد که سایبورگ ارتباط خود را با بشریت از دست داده است. در همین حین هم سایبریون در قالب یک شیء غول پیکر شبیه به یک سیاره، در حال برگشتن بود؛ شیء که با نام سیاره سایبریون شناخته می‌شد. در طی این ماجراها، زمانی‌که اعضای لیگ عدالت به ماجرا پی بردند، تصمیم گرفتند که سایبورگ را نابود کنند.

اما ریون درکنار دوستان خود، مقابل این تیم ابرقهرمانی ایستاد؛ زیرا آن‌ها در تلاش بودند تا سایبورگ را نجات دهند نه اینکه خیلی راحت او را از بین ببرند. او در درگیری‌های دیگری هم حضور پیدا کرد. مانند خط داستانی رویداد Our Worlds at War که یک نقش خیلی مهم و حیاتی را در نقشه واندر وومن ایفا کرد. واندر وومن در نظر داشت تا باری دیگر هم به دارک ساید قدرت بدهد و هم گودال‌های آتشین آپوکالیپس را دوباره روشن بکند. علاوه‌بر این، او به دایانا کمک کرد که انتقام خود را از خدای جدید شرارت، برای کشتن خواهران او بگیرد. کاری که ریون کرد، این بود که بخشی از روح خود دایانا را در او کاشت و آن بعد تاریکی را که همیشه در خودش داشت، از بین برد.

شخصیت ریون در حال انجام دادن طلسم

بعدها اینطور شایعه شد که ریون برای سکونت در سطح‌های دیگر وجودی، این سطح را ترک کرده است. بعد از گذشت مدتی، او باری دیگر توسط فردی به نام «سباستین بلاد» احیا شد؛ کسی که به او، به‌عنوان عروس خود نیاز داشت. اما در آن زمان، بلاد به سختی ۱۲ سال سن داشت. ریون هم با بدنی شبیه به همان سن و سال دوباره متولد شد؛ با وجود اینکه در حقیقت او در اواسط ۲۰ سالگی خود بود. ریون بعد از اینکه توسط دوستانش توانست از این سرنوشت فرار کند، شخصیت خود را تا حدی تکامل داد و حتی یک حس خاص الهام گرفته است گوتیک را برای ظاهر خود انتخاب کرد تا خیلی تغییرات در خودش به وجود بیاورد.

در طی رویدادهای خط داستانی One Year Later، او تصمیم گرفت که برای اولین‌بار، به همراه بیست بوی رهبری تیم خودشان را در اختیار بگیرد؛ این در حالی بود که این دو نفر در آن برهه زمانی با یکدیگر ارتباط داشتند. البته مدت زیادی نگذشته بود که آن‌ها به خاطر اینکه محدودیت‌هایی به خاطر همان رهبری پیدا کرده بودند، ارتباط خود را با یکدیگر قطع کردند. البته زمانی‌که سایبورگ به گروه بازگشت، متوجه شد که ریون علت قطعی این ارتباط بوده است. بعد هم که او اصلا این تیم را ترک کرد؛ البته نه به خاطر محدودیت‌هایی که ایجاد شده بود، بلکه متوجه شد که در میان آن‌ها یک خائن وجود دارد. خیلی زود مشخص شد که این خائن، یکی از اعضای جدید به نام «بامبشل» است.

او در حقیقت به‌دنبال همان دیسکی می‌گشت که سایبورگ، جریکو را در آن زندانی کرده بود و تلاش کرد تا از احیا شدن او توسط ریون در یک استخر خاص جلوگیری کند؛ استخری که خود او هم در آن بازسازی شده بود. بعد از یک دوره آشفتگی، سایبورگ تلاش کرد تا یک تیم جدید از تایتان‌ها را دوباره بسازد تا به‌صورت موازی با گروهی که توسط تیم دریک رهبری می‌شد، فعالیت کنند. البته این بار، اعضای قدیمی گروه تین تایتانز جدید قبول نکردند که در این وضعیت نقشی داشته باشند. البته خیلی زود این موضوع تغییر کرد زیرا ترایگان داشت به تک تک اعضایی که گروه تایتان‌ها داشت، حمله می‌کرد و به‌طرز وحشتناکی به آن‌ها آسیب می‌زد.

ریون خیلی زود به این کشف رسید که نه‌تنها پدرش زنده است (البته سایه‌ای از او حضور داشت و فعالیت می‌کرد)، بلکه او یک خواهر یا برادر زنده هم روی سیاره زمین داشت که در حال کمک کردن به پدرشان بود. مدت خیلی زیادی طول نکشید که ریون متوجه شد که ۶ برادر دارد؛ کسانی که با عنوان «پسران ترایگان» شناخته می‌شدند. هرکدام از این پسران قدرت‌های یکی از گناهان مرگبار را در اختیار داشتند. در همین دوران هم مشخص شد که ریون بزرگ‌ترین فرزند ترایگان است و از همه فرزندان دیگر قدرت بیشتری دارد و با نام Sin of Pride یا همان گناه غرور شناخته می‌شود.

  • بعد از فلش پوینت، زمین صفر (New 52):

او آنقدر قدرتمند است که می‌تواند استار فایر را هم شکست بدهد

ریون بعد از یک غیبت یک ساله در پیوستگی New 52 بالاخره در صفحات سری کتاب کمیک Phantom Stranger در قالب یک نوجوان حضور پیدا کرد؛ آن هم با ترس زیادی که نکند روزی تبدیل به نسخه‌ای از پدرش بشود. زمانی‌که ریون مورد حمله قرار گرفته بود، فانتوم استرنجر مداخله و به او کمک کرد. اینطور به نظر می‌رسید که او از محافظت کردن از ریون، خوشش می‌آید. اما در عوض، کاری که انجام داد این بود که او را به پدرش که انتظار دختر خود را می‌کشید، تحویل داد. ریون خیلی التماس کرد که فانتوم استرنجر این کار را انجام ندهد اما ترایگان کاملا آماده بود که برای پیدا کردن دخترش به زمین حمله کند.

در طی همین قسمت مشخص شد که ریون به مقصد زمین فرار کرده است؛ آن هم بعد از اینکه پدر او به سرزمین Azarath حمله کرده بود. او سرانجام از Stonehenge سردرآورد که به‌عنوان یک پورتال بین زمین آزاراث خدمت می‌کرد. مشخص نیست که دقیقا ریون چه زمانی این مهاجرت را انجام داده بود و از آن زمان در سیاره زمین به جز کمک کردن به مردم با قدرت‌های مخصوص خود و همچنین فرار از Church of Blood (پیروان ترایگان در زمین) چه کاری انجام می‌داده است. بعدها ترایگان چیزهای بیشتری از ریشه‌های ریون و گذشته او آشکار کرد. او از هر کدام از زیرقلمروهایی که تسخیر کرده بود، یک فرزند پسر داشت؛ هرچند که تا این زمان فقط سه مورد از آن‌ها فاش شده بودند.

ریون تنها دختر ترایگان محسوب می‌شد و تنها فردی بود که این موجود شیطانی، او را تحقیر و کوچک نمی‌کرد. ترایگان اجازه داد تا مادر ریون یعنی آرلا زنده بماند؛ زیرا او نیاز داشت که ریون زیر نظر انسان‌ها بزرگ شود تا بلکه به این طریق بتواند ۷ زیرقلمرو را بنا بر تصویری که در ذهن داشت، بازسازی بکند. چیزی که ترایگان در نظر داشت، باعث می‌شد تا مسیر او برای حمله کردن به قلمروهای خیلی بزرگتر، هموار و ساده شود. آرلا بالاخره با فرزند خود به آزاراث فرار کرد؛ جایی که راهبان این سرزمین به ریون آموزش دادند که چطور می‌تواند بعد تاریک وجود خودش را تحت کنترل بگیرد و از نفوذ تراگان دوری کند؛ پیش از اینکه او سال‌ها بعد به آن‌جا حمله کند.

ریون بعد از دستگیری‌اش، مدتی را در زیرقلمروها سپری کرد؛ جایی که زمان خیلی سریع‌تر می‌گذشت. ترایگان باور داشت که او فقط باید با نزدیک نگه داشتن دختر خودش، او را آزاد کند. به او اجازه دهد که تبار سرکوب شده‌ی او، به شکل درست خودش ظاهر شود؛ نه اینکه بخواهد ریون را به‌صورت مستقیم تحت کنترل بگیرد و کاری کند که قدرت‌های او ظاهر شوند. ریون که بعد از حضور در چندین نبرد مختلف درکنار ترایگان و مبارزه به همراه او توانست پدرش را تحت تاثیر قرار دهد، تخت پادشاهی زیرقلمروها را به‌دست آورد و دیگر می‌توانست به‌عنوان یک ملکه بر آن‌ها فرمانروایی کند. زمانی‌که ترایگان مشغول مبارزه با تین تایتان‌ها بود، ریون همانند یک متحد کنار او ایستاد.

ریون چند برادر دارد که هر کدام از آنها قدرت یکی از هفت گناه مرگبار را در اختیار دارند؛ در میان ریون قدرت گناه غرور را دارد و تنها کسی است که کاملا شرور نیست

البته در تمام این مدت ترایگان نسبت به ریون محتاط عمل کرد زیرا او می‌دانست که ریون بدون اطلاع و موافقت‌های پدرش، نقشه‌های مخصوص به خودش را طراحی می‌کند. در آن زمان اصلا مشخص نبود که ریون در کدام جبهه قرار داشت زیرا او کاملا اهداف و انگیزه‌های خودش را مبهم نگه می‌داشت. البته اینطور به نظر می‌رسید که با تایتان‌های نوجوان دوست است؛ او هبه همراه آن‌ها مقابل پدر و برادران خودش ایستاد و با آن‌ها مبارزه کرد. به نظر می‌رسید که اتحاد او یک نیرنگ است؛ زیرا او پیش از اینکه با تایتان‌ها ملاقات کند، کنترل بیست بوی را در اختیار گرفت. حتی بعد از اینکه به تیم پیوست هم دیده شد که در حال صحبت کردن با ترایگان است.

اتحاد و وفاداری او زمانی بیشتر زیر سؤال فت که او به واندر گرل حمله کرد و ذهن او را از یک سری خاطرات و رویدادهای خاص پاک کرد؛ چیزهایی که واندر گرل در طی سفرهایی در زمان داشت، مشاهده کرده بود. حتی مدتی بعد از آن هم با جان کنت برخورد کرد؛ سوپر بوی وحشی که مربوط‌به آینده بود و ابرانسان‌های خیلی زیادی از سیاره زمین را به به قتل رسانده بود. ریون تنها فردی بود که می‌دانست جان، جایگزین کان شده است؛ آن ه مبعد از اینکه کان ناپدید شد و اعضای لیگ عدالت هم لباس مخصوص کان را به جان پوشاندند. با اینکه جان تلاش کرد تا ریون را به قتل برساند، اما او خطر این سوپر بوی وحشی را دفع کرد.

هشدار داد که اگر می‌خواهد به اهداف خودش برسد، باید صبر و شکیبایی داشته باشد. اما در غیر این صورت فقط اجازه داشت که در چارچوب خودش فعالیت داشته باشد؛ آن هم چارچوبی که خودش ریون بنا بر اهدافش تعیین می‌کرد و در راستای اهداف ترایگان بود. البته به محض اینکه گروه بالاخره به خط زمانی درست خودشان بازگشتند، اتحاد ریون به‌طرز چشمگیری تغییر پیدا کرد. انگار که سفر کردن در بعد زمان و بازگشت به خط زمانی اصلی باعث شده بود که نفوذ و کنترل ترایگان روی ریون، شکسته شود و از بین برود. ریون به همراه دیگر اعضای تیم در رسانه‌های عمومی جایگاه خیلی خوبی پیدا کردند؛ آن هم بعد از اینکه یک اتوبوس مدرسه را که توسط بمب‌گذاران انتحاری دزدیده شده بود، متوقف کردند. این بمب‌گذاران قصد داشتند که با این اتوبوس به سمت استار لبز بروند. در رابطه با ریون می‌توان اینطور گفت که محبوبیت او تا حدی زیاد شد و بالا رفت که یک گروه به نام Dark Mistress تشکیل شد. آن‌ها موسیقی خود را براساس تجربه‌هایی که با ریون داشتند، می‌نوشتند و حتی از برخی از طلسم‌های او در اشعار خود استفاده می‌کردند.

  • تولد دوباره دی سی:

بعد از مرگ تیم دریک و همچنین انحلال گروه تایتان‌های نوجوان، ریون متوجه شد که مادر او یک خواهر دارد که به همراه خانواده فداکار و مسیحی خود در سان فرانسیسکو زندگی می‌کند. ریون که در این برهه زمانی احساس می‌کرد که اصلا وضعیت خوبی ندارد، در تلاش بود تا جایگاه مناسبش را پیدا کند و خودش را با آن تطابق بدهد. درست در طی همین دوران، یک گوی سفید و اسرارآمیز هم سر و کله‌اش پیدا شد. این گوی سفید، نسل جوان را به درون دنیای خودش می‌کشاند تا از جوانی آن‌ها به‌عنوان منبع قدرت خودش استفاده کند. ریون موفق شد که این موجود را با کمک خاله خود و همچنین مردم آن شهر متوقف کند.

مادر ریون یک انسان اهل شهر گاتهام بود و در خط داستانی فلش پوینت، علاقه خیلی زیادی به پدر خود داشت

این موجود توانست فرار کند و ریون هم ذهن همه مردم را از اتفاقاتی که در آن مدت افتاده بود، پاک کرد. ریون زمانی‌که در نیمه شب هنگام چرخیدن در یک موزه بود، توسط دیمین وین مورد حمله قرار گرفت. بعد از این حمله، دیمین وین، او را به همراه استار فایر، بیست بوی و کید فلش استخدام کرد تا تبدیل به تیم تایتان‌های نوجوان جدید شوند. دیمین به آن‌ها اطلاع داد که پدر بزرگ خودش یعنی رأس الغول، تیم مخصوص به خودش را به نام «مشت شیطان» تشکیل داده است. هر کدام از اعضای این تیم ویژه به‌گونه‌ای آموزش دیده‌اند که بتوانند تک تک اعضای گروه تایتان‌ها را شکست دهند. دشمن ریون هم شخصیتی به نام «پلیگ» بود.

اعضای این تیم ابرقهرمانی بعد از شکست گروه مشت شیطان، تصمیم گرفتند که پیشنهاد دیمین را مبنی بر تبدیل شدن به گروه تایتان‌های ساحل غربی را قبول کنند. در همین برهه زمانی بود که ریون ارتباط نزدیکی را با کید فلش برقرار کرد. در طی اتفاقاتی که در رویداد Metal رخ داد و دارک مولتی ورس به زمین اصلی حمله کردند، ریون به همراه تعداد زیادی از اعضای تین تایتانز و همچنین جوخه انتحاری توسط بتمنی که می‌خندد، ربوده شدند. این در حالی بود که دیگر اعضای هر دو گروه، تبدیل به نسخه‌هایی از خودشان که «شبیه به گابلین» بود، شدند و در خدمت بتمنی که می‌خندد، قرار گرفتند. البته ریون همچنان مانند قبل باقی مانده بود.

بعد از گذشت مدتی ریون شاهد آمدن لیگ هم بود که توسط بتمن‌های مختلفی شکست داده شده بودند. در آن زمان، سایبورگ در همان نزدیکی‌ها قرار داشت و با نفوذ Murder Machine مبارزه می‌کرد که در حال دستکاری سیستم‌های او بود. در همین حین، او توسط Mother Box که درون خودش وجود داشت، وسوسه شد که به‌صورت کامل از آن استقبال و از آن استفاده کند. ریون که متوجه این ماجرا شده بود، به سراغ سایبورگ رفت و به او التماس کرد که این کار را انجام ندهد زیرا درنهایت این فرایند جان او را می‌گرفت. سایبورگ در عوض یک فداکاری انجام داد و آزاد شد؛ او اعضای لیگ را به همراه متحدان و همچنین ریون، با خود برد.

آن‌ها بعد از آزاد شدن، به‌دنبال این بودند که فلز نهم را پیدا کنند. زیرا معتقد بودند که می‌توانند از آن، علیه بتمن‌های مهاجم استفاده کنند. البته خیلی طول نکشید که مشخص شد فرار آن‌ها توسط بتمنی که می‌خندد، پیشبینی شده بود. ریون، سایبورگ و فلش تلاش کردند تا با استفاده از کشتی مانیتور به نام Ultima Thule به خانه قهرمانان برسند؛ کشتی‌ای که آخرین بار در رویداد بحران نهایی دیده شده بود. سایبورگ و ریون تمام تلاش خود را کردند که این کشتی فوق پیشرفته و تقریبا احساسی را تحت کنترل بگیرند؛ این در حالی بود که توسط شوالیه‌های تاریک تحت تعقیب قرار داشتند. سرانجام مشخص شد که این حرکت هم پیشبینی شده بود و قرار بود که این کشتی، خانه قهرمانان را نابود کند.

شخصیت ریون به همراه خود شبحی در دنیای دی سی کامیکس

در همان لحظات آخر، ساکنان جهان ۵۳ به کمک قهرمانان آمدند و آن‌ها را نجات دادند؛ البته جهان ۵۳ جایی بود که همه میمون بودند. تین تایتان‌ها بعد از رویداد Metal همچنان برای مدتی کنار یکدیگر ماندند؛ پیش از اینکه توسط برینیاک ربوده شوند و رویداد No Justice به میان بیاید. برینیاک، ریون را به تیم واندر اختصاص داد؛ تیمی که توسط واندر وومن هدایت می‌شد و اعضایی مانند دکتر فیت، زاتانا و اتریگنِ شیطان هم در آن حضور داشتند. با اینکه قهرمانان نتوانستند Colu را نجات دهند، اما تجربه‌هایی که در آن‌جا با درختان کسب کرده بودند و ارتباطی که با تایتان‌های امگا داشتند، اجازه داد تا بتوانند سیاره زمین را نجات دهند. بعد از این، تایتان‌های نوجوان منحل شد.

این در حالی بود که هم ریون و هم بیست بوی احساس می‌کردند که خراب شدن دیوار منبع، اثرات بد و نامطلوبی را روی آن‌ها گذاشته است. هنوز مدت خیلی زیادی نگذشته بود که ریون توسط نایت وینگ استخدام شد. زیرا او در نظر داشت که یک تیم ویژه از تایتان‌ها را تشکیل دهد. بعد از شکسته شدن دیوار منبع، ابرانسان‌های زیادی کم کم شروع به ظاهر شدن کردند. به همین ترتیب هم نایت وینگ این تیم ویژه را تشکیل داد تا بتواند به این ابرانسان‌ها کمک کند و افراد مناسب را وارد گروه خودش بکند. در این دوران، ریون به‌عنوان کمک رهبر توسط نایت وینگ انتخاب شده بود و نقش او در گروه ضروری محسوب می‌شد.

زیرا او یک سری قدرت‌های دلسوزانه و همدلانه داشت که می‌توانست آنهایی را که فوق‌العاده وحشت‌زده هستند، آرام کند. علاوه‌بر این هم می‌توانست دقیقا بگوید که تهدید و خطر اصلی چه کسی است. البته بعد از گذشت مدتی از این ماجراها، ریون به خاطر فریب‌کاری‌ها و نقشه‌های یک شخصیت ساختگی و خیالی به نام «شاهزاده تراوستی»، در یک جهان دیگر به نام Unaearth گیر افتاده بود. جالب است بدانید که این شخصیت هم ساخته ذهن یک نویسنده ژانر فانتزی است که قدرت‌های ابرانسانی او به خاطر شکسته شدن دیوار منبع، فعال شده بود.

قدرت‌ها و توانایی‌های شخصیت ریون

ریون به‌عنوان یک شخصیت ترکیبی و اصطلاحا کامبیون، مجموعه گسترده‌ای از توانایی‌ها را دارد. اول از هر چیزی او یک همدل است که می‌تواند روی روح و روان دیگران تاثیر بگذارد؛ او می‌تواند احساسات دیگران را حس کند یا آن‌ها را تغییر دهد. ریون توانایی این را دارد که در فرد مقابلش آرامش را ایجاد کند، منفی‌نگری را از بین ببرد و حتی کاری کند که فرد مقابل عاشق او شود. ریون با جذب درد از یک فرد آسیب‌دیده به سمت خودش، می‌تواند بهبودی خیلی سریعی را به آن فرد آسیب‌دیده القا کند. او می‌تواند یک انرژی محکم و سیاه را پرتاب کند؛ چیزی که می‌تواند شکل یک پرنده را به خود بگیرد و ریون هم آن را خودِ روحی خطاب می‌کند.

خودِ روحی ریون، می‌تواند مسافت خیلی زیادی را سفر کند، غیرقابل لمس شود و توانایی این را دارد که از لحاظ ذهنی و تله پاتیکی ارتباط برقرار کند. این خود روحی می‌تواند به‌عنوان یک سپر عمل کند و مقدار محدودی انرژی و ماده جامد را به سمت خود جذب کند و بعد از اینکه دوباره با ریون ادغام شد، همه آن‌ها را باری دیگر فعال کند. ریون با استفاده از خود روحی می‌تواند بدن فیزیکی خود را به همان خود روحی تبدیل کند و در همین حین، خودش یا افراد دیگر را برای یک مسافت محدودی حمل و به نقطه جدیدی منتقل کند. خودِ روحی ریون توانایی را دارد که از لحاظ ذهنی حداقل یک نفر را تسلیم کند؛ آن هم با وارد کردن آن‌ها به درون خودش.

خودِ روحی ریون در ابتدا می‌توانست دقیقا پنج دقیقه خارج از بدن او بماند. اگر این جدایی بیشتر از پنج دقیقه طول بکشد، می‌تواند باعث عذاب او شود؛ هرچند که او بالاخره روی این محدودیت غلبه کرد و دیگر روی او تاثیری نداشت. ریون در بدن سوم خود، توانایی پرواز کردن را به‌دست آورده بود. در همان زمان، نشان داده شد که او می‌تواند بدون هیچگونه کمکی، در فضا هم پرواز کند. همان‌طور که چندین بار در متن عنوان شد، ریون دختر نیمه شیطانِ یک شیطان میان بعدی به نام ترایگان محسوب می‌شود. به همین ترتیب هم او قدرت زیادی را درون خودش دارد و توانایی‌های بسیار متنوع و زیادی را از خود نشان داده است. او نشان داده که توانایی کنترل، دستکاری یا تولید سایه‌ها و تاریکی‌های خالص را دارد.

او نه‌تنها در مراسم ازدواج دانا ترو شرکت نکرد، بلکه عروسی نایت وینگ و استار فایر را هم به‌صورت کامل خراب کرد

ریون قدرت این را دارد که انرژی، زمان و احساسات را هم دستکاری کند. این توانایی در موقعیت‌ها و شکل‌های مختلفی نشان داده شده است؛ از ایجاد درد فوق‌العاده زیاد و مخرب گرفته تا ایجاد تنش، توهمات مبتنی بر ترس و سرقت احساسات از دیگران. در موارد متعددی، ریون نشان داده که دانش و اطلاعات عمیقی از جادو دارد و همچنین توانایی‌های جادویی مختلفی از خود نمایش داده است؛ از جمله القای بیهوشی به تیم دریک تنها با یک لمس، آزاد کردن توپ‌های آتش «از داخل لباس و شنل مخصوص خود» یا پرتاب انفجارهای الکتریکی که آنقدر قدرتمند بودند که توانست تمام برادرهای او و همچنین تمام تایتان‌های بزرگسال را زمین بزند.

در یک موقعیت، اینطور نشان داده شد که ریون توانسته بود یک ارتش شیطانی به نام Rankor را به‌صورت کامل از بین ببرد. این ارتش چیزی بیش از سه هزار نفر عضو داشت و شامل شیطان‌های قدرتمندی هم می‌شد. در این ماجرا، شیطان‌ها در حملات و نبردهای قبلی، تک تک اعضای تایتان‌ها را شکست داده بودند. ریون درست همانند برادران خود می‌تواند یکی از هفت گناه کشنده (برای خودش گناه غرور است) یا حتی همه آن‌ها را به هر موجود زنده‌ای القا یا در آن تقویت کند. البته انجام این کار باعث می‌شود که تا خودش برای چند روز پس از انجام آن، دچار طلسم تهوع و استفراغ شود و اثرات جانبی زیادی را تحمل کند. جالب است بدانید که ریون یک پیش‌آگاهی محدودی هم دارد. همین موضوع به او اجازه می‌دهد که رویدادهای آینده را که قرار است رخ دهند، پیشبینی کند؛ البته این توانایی غیرارادی است و به ندرت اتفاق میفتد. او همچنین نشان داده که یک مبارز بسیار خود در نبردهای تن به تن است؛ با وجود اینکه ریون خیلی به ندرت از این توانایی‌های خود استفاده می‌کند.

در انتها به انیمیشن‌ها، فیلم‌ها و بازی‌هایی اشاره می‌کنیم که ریچل راث/ریون در آن حضور داشته است:

  • سریال Titans محصول سال ۲۰۱۸ تاکنون با بازی تیگن کرافت
  • انیمیشن سریالی Teen Titans محصول سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ با صداپیشگی تارا استرانگ
  • انیمیشن سریالی Teen Titans Go! محصول سال ۲۰۱۳ تاکنون با صداپیشگی تارا استرانگ
  • انیمیشن سریالی DC Super Hero Girls محصول سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ با صداپیشگی تارا استرانگ
  • انیمیشن سریالی DC Super Hero Girls محصول سال ۲۰۱۹ تاکنون با صداپیشگی تارا استرانگ
  • انیمیشن Teen Titans: Trouble in Tokyo محصول سال ۲۰۰۶ با صداپیشگی تارا استرانگ
  • انیمیشن Justice League vs. Teen Titans محصول سال ۲۰۱۶ با صداپیشگی تایسا فارمیگا
  • انیمیشن Teen Titans: The Judas Contract محصول سال ۲۰۱۷ با صداپیشگی تایسا فارمیگا
  • انیمیشن Justice League Dark: Apokolips War محصول سال ۲۰۲۰ با صداپیشگی تایسا فارمیگا
  • انیمیشن Teen Titans Go! vs. Teen Titans محصول سال ۲۰۱۹ با صداپیشگی تارا استرانگ
  • بازی DC Universe Online محصول سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۹ با صداپیشگی ادرین میشلر
  • بازی Injustice: Gods Among Us محصول سال ۲۰۱۳ با صداپیشگی تارا استرانگ
  • بازی Lego DC Super-Villains محصول سال ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ با صداپیشگی تارا استرانگ
مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات