بتمن بالاخره کلید نجات شهر گاتهام را پیدا کرد
اخطار: ادامه این مطلب ممکن است بخشهایی از داستان قسمت ۴ سری کتاب کمیک Future State: Dark Detective را برای شما فاش کند.
.
.
.
در سری کتاب کمیک Future State: Dark Detective، بروس وین شدیدا در تلاش بود تا زنده بماند و در همین حین راهی را پیدا کند که به واسطه آن بتواند سازمان مجیستریت را نابود کند. از طرف دیگر، تعداد زیادی از اعضای مقاومت هم برای رسیدن به همین هدف نقشه میکشیدند؛ از جمله هارلی کویین، پویزن آیوی، نایت وینگ و همچنین بتمن بعدی. اما اینطور بهنظر میرسد که آن رژیم فاشیستی، شرایط را خیلی برای این شخصیتهای ماسکدار سخت کرده است. البته در قسمت ۴ سری کتاب کمیک Future State: Dark Detective بروس بالاخره میتواند کلیدی را برای نجات شهر گاتهام پیدا کند. او همچنین به کمک یکی از شهروندان برجسته و فداکار شهر نیاز دارد.
بروس در طی این مدت، با هویت «جف» توانست مخفیانه در شهر زندگی کند؛ آن هم از زمانیکه سازمان مجیستریت و مرگبارترین نیروی او به نام پیس کیپر ۱ تلاش کردند تا او را به قتل برسانند. این سازمان بعد از فاسد کردن لوشس فاکس، توانست منابع مالی عظیم وین را در اختیار بگیرد و سازمان جاسوسی خودش را خلق کند (یک نوع نسخه مدرن Brother Eye)؛ به همین ترتیب هم شهر دیگر هیچگونه حریم شخصیای ندارد. هرکسی که روی پای خودش بایستد و مستقل عمل کند یا به دردسر میافتد یا کشته میشود. بروس هم بعد از پی بردن به این حقیقت تاریک، بهشدت در تلاش است تا این امپراطوری شهری را با خاک یکسان کند.
حالا اینطور بهنظر میرسد خانوادهای که بروس درکنار آنها اقامت دارد، کلید نابود کردن مجیستریت را در اختیار دارند. هانا که یک برنامهنویس محسوب میشود، در برج اصلی پیس کیپر ۱ کار میکند. بعد از اینکه خانه آنها منفجر شد، او بهترین سلاح را در اختیار بروس قرار داد. مجیستریت، ردِ بروس را زد و به خانه خانواده هانا رسید. او هم برای اینکه آنها خودش و پدرش را هدف قرار دادند، حسابی خشمگین شد؛ همین کار، همه چیز را به نفع بروس تغییر داد. هانا صدای ضبط شدهی پیس کیپر ۱ را ارائه کرد که درباره سیستم امنیتی صحبت کرد؛ اینکه مجیستریت چقدر دیکتاتورانه از آن استفاده میکند تا گاتهام را تبدیل به یک کشور نظامی کند.
آنها برای رسیدن به این هدف از نظارت پنهانی و هواپیماهای بدون سرنشین و زیرکانه استفاده میکردند. البته بخش دیگری از اطلاعات در رایانه او در برج قرار داشت. به همین ترتیب هم بروس تصمیم گرفت که به سراغ این اطلاعات برود. او بعد از اینکه لباس بتمن را برتن کرد، با پیس کیپرهایی برخورد کرد که در تلاش بودند تا به هر شکلی از موضع خود دفاع کنند. خوشبختانه هانا درست همانند همیشه سرسختانه عمل کرد و میدانست که بروس برای موفق بودن در این مأموریت، نمیتواند تنها عمل کند وگرنه قطعا با شکست روبهرو میشود؛ به همین دلیل هم با سرعت به سمت برج رفت. همین کارها باعث شد تا نبرد وحشیانهای شکل بگیرد.
بروس در تلاش بود تا با منفجر کردن بخشهای مختلف برج، دادهای را که میخواهد، استخراج کند. اما زمانیکه این برج در حال سوختن در آتش بود، با پیس کیپر ۱ روبهرو شد و مجبور بود که یک بار دیگر با او مبارزه کند. همین اتفاق منجر به این شد که هانا فرصت کافی را برای پیدا کردن و دزدیدن داده مورد نظر، پیدا کند. زمانیکه برج منفجر شد، هانا به این نتیجه رسید که بروس تمام این مدت، همان شوالیه تاریکی بوده است؛ او درست زمانی به این حقیقت رسید که به ظاهر بروس لحظات آخر زندگی خود را میگذراند. هانا تصمیم گرفت که خودش آخرین مأموریت بروس را با موفقیت به پایان برساند؛ آن هم با انتشار این اطلاعات حساس و مهم ازطریق رابطههای رسانهای خود.
مجیستریت در رابطه با کشته شدن بتمن و بروس وین دروغ گفته بود و قصد داشت که به واسطه همین دروغ قدرت خود را در شهر گاتهام چندین برابر کند. اما حالا بهنظر میرسد که بهطرز کنایهآمیزی، مرگ آشکار بروس، از قضا همان چیزی است که درنهایت میتواند باعث سقوط این سازمان فاشیستی شود. بعد از اینکه مردم شهر گاتهام به پارتیزانهای خود پشت کردند، یک شهروند معمولی با شجاعت خیلی زیاد خود میتواند گاتهام را از دست مشت آهنین سازمان مجیستریت در بیاورد.