یک خدای مارولی دیگر چکش ثور را به دست گرفت
اخطار: ادامه این مطلب ممکن است بخشهایی از داستان قسمت ۳۴ سری کتاب کمیک Avengers را برای شما فاش کند.
.
.
.
در قسمتهای اخیر سری کتاب کمیک Avengers، موون نایت به چندین قهرمان مختلف دنیای مارول حمله کرد و قدرتهای آنها را دزدید؛ آیرون فیست، دکتر استرنج و گوست رایدر. او همچنین تلاش کرد که قدرت بلک پنتر را هم بهدست بیاورد اما زمانیکه متوجه شد این قدرتها در خون خود پنتر هستند، از این قهرمان صرفنظر کرد و بیخیال او شد. بالاخره موون نایت روی ماه با ثور برخورد کرد. در آنجا موون نایت یک بخش بسیار مهم در رابطه با ریشههای میولنیر را فاش کرد: چکش معروف ثور از سنگ ماه ساخته شده است. در خط داستانی این قسمت ما شاهد این هستیم که موون نایت از چکش خود ثور استفاده کرد تا این آزگاردی را کتک بزند و او را به درون فضا پرتاب کند.
حالا که موون نایت توانسته قدرتهای اعضای تیم انتقام جویان و همچنین سلاحهای آنها را بهدست بیاورد، خدای او یعنی کانشو اعلام کرد که آنها کاملا آماده هستند تا جهان را نجات دهند. میتوان گفت که موون نایت و کانشو یکی از پیچیدهترین رابطهها را در سرتاسر دنیای مارول دارند. این خدا، موون نایت یا همان مارک اسپکتور را احیا کرد و به زندگی بازگرداند تا بهعنوان یک نماد در زمین، به او خدمت کند. اما در طی این سالها، او بارها و بارها موون نایت را مورد آزار و شکنجه قرار داده که بسیار هم از این کار خود لذت میبرد. کانشو از مبهم بودن خودش تا حد زیادی لذت میبرد. بهنظر میرسد که او بیشتر شبیه لوکی یک توطئهگر است تا یک خیرخواه و دوستداشتنی.
در قسمت ۳۴ سری کتاب کمیک Avengers هدف جمعآوری قدرت بزرگترین و قدرتمندترین قهرمانان زمین مشخص شد. کانشو از موون نایت بهعنوان نماد و آواتار خود خواسته بود تا این کار را انجام دهد که بتواند مقابل یک شری که در آینده میآمد، بایستد و او را شکست دهد. با اینکه هویت و ماهیت این شر مبهم باقی مانده بود، اما همه ماجراها با مفیستو آغاز شد. موون نایت به سراغ مفیستو رفت؛ کسی که در یک زندان جادویی در شهر لاس وگاس قرار داشت. او، ارباب جهنم را به این متهم کرد که از درون زندان، درست مانند یک کینگ پین جنایتکار و ماورا طبیعی، «اتفاقات تاریکی» را هدایت میکند.
موون نایت که یک حقه در آستین خود داشت، مفیستو را آزاد کرد که فقط به سمت او حمله کند. او هم در مقابل، تمام قدرتهایی را که از انتقام جویان دزدیده بود، جمع کرد و در مبارزه کوتاهی را با ارباب جهنم انجام داد.ماجرا هم درنهایت بهگونهای به پایان رسید که موون نایت با استفاده از میولنیر، یک حفره بزرگ را درون سینه این شیطان به وجود آورد و ظاهرا او را به قتل رساند. البته موون نایت برای ایتکه بتواند مفیستو را به درستی «بکشد»، به تمام قدرتهای خود نیاز داشت: او مجبور بود که بدن مفیستو را با آتش جهنم گوست فایر بسوزاند و او را تبدیل به خاکستر بکند.
موون نایت بعد از انجام این کار، خاکسترهای او را با آیرون فیست از بین برد. بعد هم با استفاده از قدرت دکتر استرنج، هر آن چیزی را که از مفیستو باقی مانده بود، طلسم کرد. بالاخره او از میولنیر استفاده کرد تا همه چیز را در میلیونها سال نوری پراکنده کند. بهنظر میرسید که موون نایت برای ازبینبردن مفیستو زحمت زیادی کشیده است. اما کانشو کاملا مطمئن بود که حتی تمام این کارها هم نمیتواند مفیستو را بهصورت دائم نابود کند. بااینحال، موون نایت خیلی خوب میدانست که باید چه کاری انجام دهد. در همین نقطه زمانی بود که کانشو قدم پیش گذاشت و تصمیم گرفت که مفیستو را بهصورت کامل نابود کند و از بین ببرد.
به همین ترتیب هم برای اینکه این کار را انجام دهد، میولنیر را بهدست گرفت. تا به این لحظه، چکش ثور نه بهدست موون نایت و نه بهدست کانشو افتاده بود. بهنظر میرسید از آنجایی که میولنیر از سنگ ماه درست شده است و کانشو بر هر چیزی که به ماه تعلق دارد، مسلط است، میتواند این چکش را هم خیلی راحت در دست بگیرد. دیدن اینکه کانشو میتواند این چکش را در دست بگیرد، شوک بزرگی بود. زیرا همین اتفاق، کل شرط «لیاقت داشتن» میولنیر را زیر سؤال برد؛ البته شاید هم این اتفاق دارد انگیزههای کانشو و قدرت او را نشان میدهد. شاید کانشو واقعا در رابطه با هدفش جدی است و میخواهد با یک روش نوعدوستانه نجات دهد.
قسمت ۳۴ مجموعه Avengers نشان داد که حضور کانشو در دنیا بیشتر باعث رنج و عذاب میشود تا رشد کردن و بهتر شدن. اما کنترلی که او از خودش به نمایش گذاشته، شاید نشاندهنده آن است که کارها و انگیزهای او در پایان به نفع بشریت خواهد بود و او قصد دارد که سرانجام به انسانها کمک کند. از طرف دیگر هم توانایی کانشو در بلند کردن چکش ممکن است این نکته را نشان دهد که این خدا احتمالا خیلی بیشتر از آن چیزی که ما تا به امروز دیدیم، قدرت دارد. توانایی او در ساخت دوبارهی دنیا، آن هم با شکلی که خودش دوست دارد، مهر محکمی بر این تفسیر بود. این قسمت در جایی به پایان میرسد که موون نایت برای بلک پنتر توضیح میدهد که کاملا میداند کانشو همیشه آنقدری که باید، مهربان نیست. ممکن است همین حرف در آینده پیامدهای مختلفی را برای او به همراه داشته باشد.