موشکافی تریلر داستانی Uncharted 4: A Thief's End
دانلود ویدیو با رزولوشن SD 360p | دانلود ویدیو با رزولوشن HD 720p
قبل از این هرچه از «آنچارتد۴: سرانجام یک سارق»، جدیدترین ساختهی استودیوی ناتیداگ دیده بودیم مربوط به اکشن و مبارزه و بزنبکش و تعقیب و گریز میشد. آنقدر بازی در جریان کنترل نیتن دریک عالی و پرجزییات به نظر میرسد که برای نشستن پشت فرمان جیپ و پریدن از روی پشتبام خانهها و ویراژ دادن در گل و لای و قلاببازی نمیتوانیم صبر کنیم. خب، حالا که خیالمان از نوآوریهای ناتیداگ در گیمپلی آشنای مجموعه راحت شده و به سرعت درحال نزدیک شدن به زمان انتشار بازی هستیم، ناتیداگ یک تریلر جدید مخصوص داستان بازی منتشر کرد که با روان طرفداران بازی میکند. در زمان رونمایی از بازی حدس زدیم که این بازی قرار است سیاهتر از قسمتهای گذشته باشد و اگرچه سازندگان آن را رد کردند، ولی این تریلر با وجود بار احساسی خفهکنندهای که دارد نشان میدهد که آخرین ماجراجویی نیتن دریک واقعا قرار است قهرمان شوخطبع ما را با انتخابها، موقعیتها و چالشهای درونی و بیرونی خطرناک و مشکلی روبهرو کند و چه بهتر از این برای چسبیدنِ هایپمان به سقف! این وسط، تریلر بهطرز زیبایی چیزهایی که باید از داستان این قسمت انتظار داشته باشیم را نیز پهن میکند. پس، بیایید ببینم با توجه به این تریلر باید چه انتظاری از داستان چهارمین قسمت «آنچارتد» داشته باشیم:
اولین نمای این تریلر یکی از زیباترین و هیجانانگیزترینشان است. در اینجا سم و نیت، این برادران گمشده را در دوران نوجوانیشان میبینیم. این یعنی همچون افتتاحیهی «آنچارتد۳» که با فلشبکی به پانزده سالگی نیت آغاز رابطهاش با سالی را تعریف کرد، داستان گذشتهی این دو برادر که معلوم نیست دقیقا سر چه چیزی از هم جدا شدهاند نیز یکی از عناصر اصلی قوس شخصیتی و پرداخت رابطهشان است که تاکنون دربارهاش چیزی نمیدانستیم. نکتهی مهمی که دربارهی این نما باید بدانیم، این است که این سکانس شاید قدیمیترین صحنهای باشد که از نیت دیدهایم. بله، حتی قبلتر از فلشبکِ آغازینِ «آنچارتد۳». نیت در آن سکانس پانزده ساله بود که برای خودش به تنهایی جهانگردی میکرد. اما کاملا مشخص است که نیت در این نما کمسنوسالتر از آن موقع است.
خب، سوال دیگری که مطرح میشود، این است که آنها الان دقیقا در این صحنه کجا هستند؟ ما از «آنچارتد۳» میدانیم که نیت بعد از اینکه مادرش خودکشی کرد، توسط پدرش به یتیمخانهی پسرانهی سینت فرانسیس سپرده میشود. اگر سازندگان این یتیمخانه را از روی دنیای واقعی برداشته باشند، پس از آنجایی که یتیمخانهی حقیقی سينت فرانسیس در شهر شفوردِ انگلستان واقع است، میتوان حدس زد که این نما هم جایی در انگلیس است. از قرار معلوم سینت فرانسیس سابقهی بلند و بالایی در آزار و اذیت بچهها داشته است، از همین رو، میتوان حدس زد که شاید سم و نیت نیز جزو همین بچهها بودهاند و بالاخره تصمیم میگیرند تا فرار کنند. پس، در حال حاضر بهترین تئوریمان این است که سم و نیت در این تصویر در کنار یکی از پلهای رودخانهی تیمز لندن قرار دارند.
اما مهمتر از مکانشان در این تصویر، اگر چیزهایی که دربارهی اذیت و آزارهای برادران دریک در یتیمخانه درست باشد، میتوان انتظار داشت که آنها از همان کودکی نسبت به بقیهی بچههای همسنوسالشان به خاطر وضعیت زندگیشان، رابطهی نزدیکتری با یکدیگر داشتهاند و شاید به خاطر همین است که وقتی سم در بزرگسالی از برادر کوچکش درخواست کمک میکند، نیت نمیتواند دست رد به سینهی او بزند. هرچند شاید داستان اینطوری باشد که این سم بوده که با موتورش برادرش را از یتیمخانه نجات میدهد. اینکه آیا واقعا داستان نیت را در یتیمخانه میبینیم یا نه و یک سکانس فرار آنچارتدی همراه با هدشاتِ کردن راهبهها در یتیمخانه خواهیم داشت یا نه را نمیدانم (!)، اما هرچه هست، در تصویر بالا از صورت نیت به نظر میرسد او از چیزی ناراحت است؛ شاید از اینکه او دیگر یک زندگی عادی نخواهد داشت.
«این سرنوشتمونه. من، تو با همدیگه... سرنوشت ما برای چیزی بزرگتر نوشته شده». ما میدانیم که نیت در جریان دوران زندگیاش در یتیمخانه و یادگیری زبان لاتین کمکم به تاریخ و کشف شهرها و گنجهای گمشده علاقه پیدا میکند. با توجه به چیزهایی که بالاتر گفتم میتوان اینطور برداشت که از آنجایی که نیت و سم کودکی عادیای مثل بقیه نداشتهاند، تنها چیزی که آنها را سرپا نگه میداشته، فکر به جهانگردی و ماجراجویی بوده است. این یکی از چیزهایی بوده که در قسمتهای قبلی هم فارغ از ثروتمند شدن، نیت را برای حرکت به جلو میرانده و با توجه به جملهای که سم میگوید، ظاهرا نه تنها او نیز به این موضوع باور دارد، بلکه او اولین کسی بوده که غم و اندوهِ نیت را با چنین انگیزهی بزرگی تسکین داده است.
پس، به این ترتیب ماجراجوییهای برادران دریک از همان نوجوانی و با یک موتور گازی شروع میشود و به جایی ختم میشود که ظاهرا آنها در «آنچارتد۴» با بزرگترین و جدیترین ماموریتشان طرف هستند که یادآور دوران گشتوگذارهای دو نفرهشان بعد از ماجرای یتیمخانه است. اگر چنین چیزهایی درست باشد، میتوان با دریک برای قرار گرفتن در موقعیت فشردهای بین الینا و برادرش همذاتپنداری کرد. و جملهی سم همان چیزی است که زاویهی شاید فراموششدهی دیگری از شخصیت نیتن دریک را یادآوری میکند؛ اینکه نیت شاید از چشم بقیه و رقبایش فقط یک سارق معمولی که عاشق تصاحبِ گنج و طلا است به نظر میرسد، اما این از نگاه خودِ نیت فرق میکند. او از آن زمانی که یادش میآید، غم و بدبختیهایش را با ماجراجویی فراموش و جایگزین کرده و دزد و پلیس بازی و درحال دویدنبودن و ور رفتنِ با سرنخهای تاریخی و جاخالی دادن از شلیک گلولهها همیشه چیزهایی بودهاند که ذهنش را از حقیقت زندگیاش دور میکرده. این تراژدی پشتِ خوشمزگیهای نیتن دریک است و به نظر میرسد در «سرانجام یک سارق» داستان دور و اطرافِ آنها جریان دارد. اینکه این جنبش و حرکتِ نیت برای ماجراجویی از کجا سرچشمه گرفت و چقدر به او کمک کرد تا به آدم باحال و بزرگی که ما امروز میشناسیم طرف شود و حالا در «آنچارتد۴» افراط در فراموشکردن همهچیز برای دنبالکردن آن، سارق ما را به چه سرانجامی میرساند.
خب، نکتهی قابلتوجهای که در دو تصویر بالاتر در زمینهی گیمپلی در نمای ورود سم و نیت در هوای سرد به این مقبره به چشم میخورد، همراهی او و سم است، نه سالی! دوباره در نمای بعدی سالی را در صندلی جلو جیپ و سم را در عقب میبینیم و منهای میانپردهها در طول تریلر بارها نیت و سم را در نماهای مختلف در کنار هم میبینیم. این نشان میدهد که به احتمال زیاد حضور سم فقط به بخشهای گذرای داستانی خلاصه نمیشود و در واقع سم جای سالی را به عنوان دستراستِ نیت گرفته است و در جریان گیمپلی هم با او همراه خواهیم بود. این یعنی برخلاف چیزی که از قبل تصور میکردیم، هستهی اصلی بازی مربوط به رابطهی آنها خواهد بود. اما نیت و سم را بیخیال شوید و این نمای دورست از این محیطِ دیوانهکننده که احتمالا در آفریقا است را دریابید! نمایی که شاید زیباترین تصویر متحرکی است که ناتیداگ تاکنون به نمایش گذاشته و خبر بهتر اینکه با توجه به زاویهی دوربین در این نما، نشستن دریک در پشت فرمان و سابقهی ناتیداگ، احتمالا آنها کنترل ماشین را دستمان میدهند تا در این جنگلهای زیبا از میان گاومیشها برانیم و پایمان را برای رسیدن به آتشفشانِ سوزانی که در دوردست قرار دارد بر روی گاز فشار دهیم.
نماهای شگفتآور یکی پس از دیگری! از آنجایی که میانپردههای بازی و گیمپلی همه به صورت همزمان (Real-Time) رندر میشوند، به سختی میتوان تشخیص داد که آیا این صحنه مربوط به گیمپلی میشود یا نه. اما باز با توجه به زاویهی دوربین حدس میزنم که برای اولینبار در تاریخ مجموعه، باید خودمان را برای حبس کردن نفسمان و زیرآبیرفتن آماده کنیم. این درحالی است که با توجه به نمایی که در ادامهی تریلر نیت و سم را در مقابلِ پنجرهای شیشهای که در پشتش آب قرار دارد نشان میدهد، فکر میکنم شاید باید انتظار داشته باشیم که پای نیت و دار و دستهاش به شهرهای زیرآبی از جمله آتلانتیس باز شود! با توجه به جنگلهای ماداگاسکار که در تریلرهای قبل دیده بودیم، دشتهای وسیعی که در ابتدای همین تریلر دیدیم و مکانهای زیرآبی، ظاهرا نیتن دریک برای دستیابی به گنج جدیدش باید نقطهی نقطهی دنیا را جستجو کند.
این نما یکی دیگر از لحظاتی است که بر روی چیزهایی که بالاتر گفتم، تاکید میکند. اینکه در «آنچارتد۴» داستان شخصی دریک دربارهی انتخاب بین خانوادهای که او در طول این سالها برای خودش ساخته (سالی و الینا) و برخورد آن با خانوادهی قبلیاش (سم) است. این درحالی است که دریک در موقعیتی قرار میگیرد که برای قبول کردن یکی از آنها، باید دیگری را فدا کند. این درگیری درونی دریک نشان میدهد که «آنچارتد۴» برخلاف قسمتهای قبلی که بیشتر یک اکشنِ سرراستِ سرگرمکننده از لحاظ داستانی بود، قرار است دریک را در موقعیتهای احساسی و تصمیمهای شخصیِ دشوارتر و خاکستریتری قرار دهد. در صحنهی بالا میبینیم که دوتا از کسانی که در گذشته و اکنون جای خالی پدر را برای دریک پُر میکردند، دارند خیلی مردانه دربارهی سرنوشت و چیزی که برای او بهتر است حرف میزنند. سالی از این میگوید که دریک با هزاربدبختی ماجراجوییهایش را برای همیشه فراموش کرده، اما سم اصرار دارد که او به امید به دست گرفتن یک چراغقوه و کشف مقبرههای قدیمی زنده است. هرچند ما میدانیم که سم از بازگرداندن برادرش به بازی، یک دلیل شخصی هم دارد.
«ما همهمون یه مشت دزدیم». ریف آدلر و ندین راس از قرار معلوم آنتاگونیستهای این قسمت هستند. ریف مثل دریک سارق عتیقههای باستانی است و ندین هم ظاهرا رییس یک شرکت امنیتی در آفریقای جنوبی است و این به این معنی است که او به سربازان مزدور و سلاحهای زیادی دسترسی دارد. ما دقیقا نمیدانیم ریف و ندین از چه زمانی با همدیگر آشنا بودهاند، اما هرچه هست، به نظر میرسد او از قابلیتهای نظامی ندین برای به سنگ انداختن جلوی پای گروه دریک استفاده میکند.
نکتهی بعدی که در این صحنه نظرمان را جلب میکند، دیالوگ ریف است. در قسمتهای قبلی مجموعه نیتن دریک بیشتر در مقابلِ مایهدارها و ثروتمندانی قرار میگرفت که چیزی از اهمیت جستجو و گشتوگذار در خرابههای دستنخوردهی باستانی نمیدانستند و فقط با اسکناسهایشان یک لشگر بسیج میکردند تا به صندوقچهی طلا برسند. اما با توجه به چیزهایی که از تریلر داستانی «آنچارتد۴» برداشت میکنم، به نظر میرسد این قسمت دربارهی برخورد سارقان حرفهای با سارقان حرفهای است و این دیالوگِ ریف شاید به این معنا است که آنتاگونیست این قسمت قرار است در کنار خلق چالشهای فیزیکی، دریک را بیشتر از قبل به فکر نیز وادار کند. همهی ما دزدانی هستیم که برای رسیدن به صندوقچهی گنج آدم میکشیم و کلاهبرداری میکنیم و این برای کسی مثل دریک که خودش را در جبههی سارقان خوب میداند، یعنی در حرفهی ما بد و خوب وجود ندارد. باید دید این ایده چقدر در بازی مورد بررسی قرار میگیرد. از طرفی، ندین هم خیلی خفن به نظر میرسد و با توجه به اینکه نیتن در دو تریلری که از آنها دیدهایم توسط ندین خلعسلاح شده، ظاهرا او با این زن به مشکل بر خواهد خورد.
در خلال نماهایی سریع میشنویم که سم میگوید: «من مرد ثروتم و باید ثروتم را جستجو کنم». این حرفهای سم نیست، بلکه ظاهرا او درحال خواندن از روی نوشتهای-چیزی است و «مرد ثروت» عبارتی بوده که دزدان دریایی روی خودشان گذاشته بودند. از آنجایی که میدانیم دریک در «آنچارتد۴» در جستجوی گنج دزدان دریایی است، با یک جستجوی سریع متوجه میشویم که این جمله متعلق به هنری ایوری است که در اواسط دههی ۱۹۶۰ دزد دریایی مشهور و بزرگی در اقیانوس اطلس و هند بوده است. لقب ایوری «پادشاه دزدان دریایی» بود و از او به عنوان شرورترین دزد زمان خودش یاد میکنند. نکتهی جالب ماجرا این است که کسی از پایان دوران سفرهای دریایی ایوری خبر ندارد؛ عدهای باور دارند که او پس از اینکه مورد کلاهبرداری بازرگانان قرار گرفت، در فقر و افسردگی مُرد و عدهای میگوید که او تبدیل به پادشاه شهر آرمانی دزدان دریایی در ماداگاسکار شد. البته که دومی خیلی فانتزی به نظر میرسد، اما از آنجایی که بخشهایی از بازی در ماداگاسکار جریان دارد، ظاهرا در دنیای «آنچارتد» ایوری چنین سرانجامی داشته است. خب، این جمله علاوهبر اینکه ثابت میکند دریک در این قسمت سراغ ثروت یکی از بزرگترین دزدان دریایی تاریخ میرود، یک معنای تماتیک هم دارد. شاید این همان چیزی است که در ذهن دریک حکمرانی میکند: او یک سارق است و باید گنج و ثروتش را جستجو کند. شگفتزده نمیشوم اگر برخلاف ادعای ناتیداگ، در پایان بازی با انتخابی روبهرو شویم که دو فینال متفاوت تحویلمان دهد؛ بازگشت به خانه یا جستجوی گنج به درون سرنوشتی نامعلوم.
این صحنه را قبلا دیدهایم، اما در این تریلر صدای دریک هم به آن اضافه شده که میگوید: «من قول داده بودم که دیگه بیخیال این زندگی بشم». باز تریلر سعی میکند بر روی بحران درونی دریک در زمینهی انتخاب بین خانوادهی قدیمی و جدیدش تاکید کند. همانطور که سم نماد گذشتهی دریک است، الینا هم نماد خانوادهی جدیدش است و البته او کسی بوده که دریک را راضی کرده تا بعد از سالها دویدن و خطر کردن یک زندگی نرمال و معمولی مثل اکثر مردم را قبول کند و دریک برای ازدواج با الینا این قول را داده است. اما حالا اتفاقاتی افتاده که قرار است به شکستن این قول ختم شود و با تاکیدی که تریلر روی این موضوع میکند، به نظر میرسد نویسندگان نمیخواهند مسئلهی «شکستن قولی که به همسرت دادی» را سرسری بگیرد و انتخاب دریک هرچه باشد، عواقب سختی در پی خواهد داشت.
درست بعد از چهرهی بهتزدهی دریک با دیدن الینا و موضوع شکستن قول، صدای سم میآید که میگوید: «ما خیلی وقته که دنبالشیم» و سپس به کودکیشان کات میزنیم که آنها را در جاهایی نشان میدهد که نباید باشند. این نشان میدهد که ظاهرا یافتنِ گنج هنری ایوری هدفی بوده که برادران دریک از زمانی که یادشان میآید، به آن فکر میکردند و این ماموریت یک جنبهی نوستالژیک هم دارد و فانتزی دستنیافته و ناتمامِ دوران کودکی دوتا پسربچهی شیطون و ماجراجو بوده که حالا میتواند تمام شود و سپس به نمایی از پایانِ یکی از تعقیبوگریزهای مرگبار برادران دریک که تریلر کاملش را قبلا دیده بودیم کات میزنیم و آنها را خندان و خوشحال میبینیم. اگر شکی هم داشتیم برطرف میشود: نیتن دریک از تحت تعقیب قرار گرفتنِ توسط یک ماشین زرهی هیولاوار نمیترسد، بلکه از تیراندازی به آن و ترکاندنش احساس خوشحالی و رضایت میکند. آیا چنین آدمی میتواند به یک کار دفتری و پشتمیزی راضی شود؟
این درحالی است که با توجه به آخرین تریلری که از بازی منتشر شد، ما میدانیم که سم مشکلی دارد که تمام زندگی و آزادیاش به آن وابسته است. پس، درخواست سم از او فقط به معنای جمع کردن گروه قدیمی و زدن کمی پول به جیب نیست، بلکه ظاهرا مشکل سم همان چیزی است که باعث میشود دریک چارهای برای شکستن قولش به الینا نداشته باشد. چون مطمئنا دریک نمیتواند درخواست کمک برادرش را قبول نکند و بگوید: داداش خیلی معذرت. من الان یه زندگی ردیف و بیسروصدا دارم و خودت برو مشکلتو حل کن. با توجه به اینکه نیت در کودکی بعد از اتفاق نامعلومی که برای برادرش افتاده، او را مُرده حساب کرده و دنبالش نگشته است، پس حتما او عذاب وجدانی را در درونش احساس میکند که با کمک به برادرش تسکین پیدا میکند.
اینجا به زمانی از تریلر میرسیم که فقط کافی است کمی به نیتن دریک اهمیت بدهید تا نحوهی تدوین ویدیو موهای تنتان را سیخ کند. صدای ریف روی تصویر تصادف دریک با جیپ میآید که میگوید: «ببین نیت میخوام یه پیشنهاد منحصربهفرد بهت بدم. بیخیال همهچی شو. برو خونه. زندگیتو بکن یا ما میتونیم همینجا تمومش کنیم». در همین حین، در دردناکترین لحظهی تریلر، دریک را میبینیم که زیر چشمی به قاب عکس روی دیوار خانهاش نگاه میکند و خودش را آنجا در جزیرهای ناشناخته تصور میکند و با توجه به چیزی که از او در هنگام مهر زدن برگهها دیده بودیم، میدانیم که دریک شاید به خاطر عشقش به الینا، قید ماجراجویی را زده باشد، اما از این کار متنفر است و خستگی و بیحالی و نارضایتی از سر و رویش میبارد و به عنوان یکی از طرفدارانش که او را همیشه به عنوان یک قهرمان بزنبهادرِ اکشن میشناختم، دیدن دریک در این وضعیت کسلآور و شنیدن اینکه آدمی مثل ریف به او میگوید که به خانه برگردد، قلب آدم را درد میآورد و در این لحظه نمیتوان برای خیزش دوبارهی نیتن دریک لحظهشماری نکرد.
و بالاخره در نمای ماقبل لوگو، درحالی که زمان و زمین درحال خراب شدن و فرو ریختن است، برادران دریک بین زمین و آسمان معلق هستند. تصمیمی که نیت برای کمک به برادرش و بازگشت به دل ماجراجویی گرفته فقط به خاطر قدرت رقبا و مکانهای خطرناکی که باید قدم به آنها بگذارند سخت نیست، بلکه نیت برای این کار به نصحیتهای سالی و قولی که به الینا داده بود پشت کرده و آیندهی برادرش هم به آن وابسته است. اکنون او دیگر سارق تنهایی نیست که مرگش آب را از آب تکان ندهد. نگاه خانوادهی قدیم و جدیدش به تواناییهای او است تا هم موفق شود، هم زنده به خانه برگردد و هم دیگر با حسرت به قاب عکس روی دیوار نگاه نکند.
شما دربارهی تریلر داستانی «آنچارتد۴ » چه فکر کردید؟
تهیه شده در زومجی