پیش نمایش بازی Total War: Warhammer
اگر از طرفداران سری توتال وار باشید حتما پس از مشاهدهی تریلر معرفی بازی Total War: Warhammer در سال گذشته حسابی شکّه شدید! چراکه کسی انتظار نداشت استودیویی که چارچوب فعالیتش بر بازیهای تاریخی استوار است، بدعت گذار کرده و به سوی دنیای خونین و پر از جنگ وارهمر روانه شود. بسیاری از طرفداران این گام بزرگ را از دو حالت خارج نمیدیدند. اینکه چنین تغییری در رویه منجر به ساخت بدترین بازی تاریخ توتال وار خواهد شد یا بصورت کاملا نوآورانهای باعث تولد بزرگترین و بهترین نسخهی این سری خواهد شد. به مرور و با انتشار اخبار و پیشرفتهای این بازی مشخص شد که حالت دوم بسیار محتملتر خواهد بود و قرار است سه گانهی Total War: Warhammer به بزرگترین و جذابترین نسخهی این مجموعه تبدیل شود و به قول سازندگان قرار است این بازی یک نمایش عظیم و تحسین کننده از داستان وارهمری را که پیشتر آن طور که باید و شاید بدان پرداخته نشده، با گیمپلی و مکانیزم توتال واری ترکیب کند و از دل آن یک استراتژیک نوبتی بسیار عظیم بیرون آورد.
دنیای وارهمر چگونه مکانی است و چرا برای ساخت این بازی استفاده شد؟
یک لحظه چشمان خود را ببندید و خود را در دنیای دیگری تصور کنید. دنیایی پر از جنگ، آتش، موجودات عجیبالخلقه، وحشی و خونخوار. البته این تنها بخشی از این دنیای بزرگ است که از خیلی جوانب شبیه به دنیای خودمان است. در آنجا هم انسانها زندگی می کنند و سعی در کنترل سیارهی خود دارند. اما اینبار قضیه فرق میکند و تنها آنان نیستند که بر این سیاره حکمرانی میکنند. در دنیای وارهمر ۱۶ نژاد مختلف وجود دارد که همگی به شکلی با یکدیگر در جدال و درگیری هستند. این ۱۶ نژاد شامل انسانها، دووارفها (Dwarfs)، کنتهای خون آشام (Vampire Counts)، پوست سبزها (Greenskins)، اسکاوِنها یا موشهای عظیمالجثهی زیرزمینی (Skavens)، اوگِرها (Ogre Kingdoms)، پادشاهان مقبره (Tomb Kings)، اِلفهای جنگل (Wood Elves)، اِلفهای تاریکی (Dark Elves)، اِلفهای مناطق بالایی (High Elves)، مردان مارمولکی (Lizardmen)، هالفلینگها (Halflings)، جنگجویان بحران (Warriors of Chaos)، شیاطین بحران (Daemons of Chaos)، مردان دیوی (Beastmen) و دووارفهای بحران (Chaos Dwarfs) هستند. البته هر یک از نژادهای ذکر شده شامل چندین قوم و قبیلهی متعدد و گوناگون هستند و تنها در نژاد و شکل ظاهری با یکدیگر شباهت دارند. بطور مثال نژاد انسانهای شامل امپراطوری، شوالیههای بِرِتونیا، مردمان کیزلِو، اِستالیا، آلبیون و بسیاری قوم و قبیلهی دیگر هستند و لزوما با بکدیگر متحد نیستند! احتمالا تا اینجا متوجه چرایی انتخاب این دنیا برای ساخت یک سهگانهی غنی و کامل توسط Creative Assembly شدهاند. چراکه پتانسیل چنین داستان و دنیایی در حدی است که میتوان بازیها و فیلمهای متعددی بر اساس آن ساخت. حال به این داستان، سیستم مدیریت و مبارزات توتال وار را اضافه کنید و مزهی آن را تصور کنید! غیر قابل وصف است! وقایع نسخهی اول این سهگانه به مهمترین مکان این سیاره یعنی قارهی کهن مربوط میشود و تنها ۵ نژاد از موارد ذکر شده در آن حضور خواهند داشت. به عکس زیر توجه کنید:
همانطور که میبینید، قارهی کهن در کادر قرمز رنگ مشخص شده که قسمت اول این بازی متمرکز بر این مکان است. این قاره خواستگاه اصلی چند نژاد است: انسانها، دووارفها، پوست سبزها، الفهای جنگلی و هالفلینگها. نژادهایی که در این نسخه حضور خواهند داشت شامل انسانها در قالب امپراطوری، شوالیههای برتونیا و چندین قوم دیگر، پوست سبزها شامل چندین قبیلهی مختلف، دووارفها، کنتهای خون آشام و جنگجویان Chaos هستند. قابل ذکر است که الفهای جنگل و موشهای زیرزمینی نیز در این قاره هستند ولی در این نسخه به دلایلی آورده نشدهاند. البته در نهایت و پس از انتشار هر سه نسخه و تکمیل شدن سهگانه، امکان تلفیق هر سه نسخه و ساخت یک بازی واحد برای کاربران وجود دارد که این قابلیت در نوع خود کم نظیر و فوقالعاده خواهد بود. یعنی شما در نهایت خواهید توانست با یک جهان واحد و در قالب ۱۶ نژاد مختلف این بازی زیبا را اجرا کنید.
امپراطوری (The Empire):
شاید بتوان مستحکمترین دژ انسانها و تنها امید باقی ماندهی آنان برای نجات از هجوم سایر نژادها و به خصوص کی-آس را شهرهای امپراطوری و در قلب آنان «آلتدورف» دانست. قومی که در زمانهای قدیم به فرماندهی «زیگمار»، بارها و بارها توانسته خود را از چنگال نژادهای متخاصم رهایی بخشد. از ویژگیهای این قوم میتوان به سواره نظام و توپخانهی قدرتمند، جادوهای مخرب و موقعیت جغرافیایی بسیار خوب اشاره کرد.
|
کارل فرانز (Karl Franz):
امپراتوری طی سالها به وسیلهی اتحادی شکننده کنار هم نگه داشته شده و حتی بارها تا فاجعه و لبهی سقوط رفته است. اما دیگر زمان پایداری و امید برای نوع بشر فرا رسیده. برای مردی که تقدیرش چنین رقم خورده که با سایرین به مذاکره نشسته و زیر پرچم خود ببرد. مردی دلیر که جنگاوری و قدرت فرماندهی به او هدیه داده شده است. این مرد کارل فرانز است، شاهزاده ی Altdorf، کنت منتخب Reikland. Karl Franz سوار بر «پنجه ی مرگ» (Death Claw)، وحشی ترین گریفون (Griffon) تمام امپراتوری، با در دست داشتن و چرخاندن Ghal Maraz، پتک افسانهای که گفته میشود توسط خود زیگمار حمل میشده (زیگمار خدای مورد پرستش امپراتوری)، مردانش را به وجد آورده و حس شجاعت و قهرمانی را در آنها میدمد. او بزرگترین امید امپراتوری برای ادامهی بقا در دنیای بی رحمی است که بر اثر جنگ تکه تکه شده است.
بالتازار گِلت (Balthazar Gelt):
از زمان اولین حضورش در شهر Altdorf، با حرص و اشتهایی که برای یادگیری داشت خودش را به عنوان یک اعجوبه به اثبات رساند. بالتازار گلت به سرعت شروع به پیشرفت کرد، بطوری که حتی تشویق و حیرت مدرسهی مهندسی امپراطوری را به دنبال داشت. اینجا بود که انفجار حاصل مواد جادویی نزدیک بود کار را را یکسره کند! اگرچه این جادوگر نجات پیدا کرد، اما باعث تغییر شکل او شد! بعضیها میگویند که پوست او به طلای خالص تبدیل شد، گروهی دیگر بر این باورند که فقط چهرهاش آسیب دید. حقیقت هرچه که هست، او اکنون فقط با ماسکی طلایی و لباسی بلند بر تنش، از سر تا پا درخشان به نظر میرسد. این حادثه بیشتر از اینکه او را دلسرد کند، اشتیاق او را دو چندان کرد تا استاد دانش فلزات شود. در نبردها او به غیر از تکان دادن دست های خود لازم نیست کاری انجام دهد تا دسته دسته از دشمنان یخ بزنند.
دووارفها (Dwarfs):
بدون شک یکی از قدیمیترین متحدین انسانها هستند و همیشه در دژهای پولادین خود در زیر زمین آمادهی دفع هرگونه هجومی هستند. دووارفها استاد ساخت زره و سپر هستند و دارای قویترین زرههای دنیای وارهمر هستند. از ویژگیهای این نژاد میتوان به استحکامات و زرههای بسیار عالی، مصون بودن در مقابل انواع جادو، عدم وجود هیولا و دارا بودن قویترین توپخانهی بین تمامی نژادها اشاره کرد. این جنگجویان خشمگین در پی انتقام از تک تک کسانی هستند که پیشتر به نحوی به آنان ضرری رساندهاند و اسمشان در «کتاب کینه» یا Great Book of Grudges ثبت شده است.
|
شاه تورگریم کینه جو (High King Thorgrim Grudgebearer):
او یکی از بزرگترین و توانمندترین پادشاهان دووارف است. با اینکه سنش زیاد و چین بر پیشانیش آمده، اما کماکان باهوش و خردمند است و علیرغم اینکه از رسومات سنتی حمایت و آنها را تقویت میکند، در عین حال تغییرات و نوآوریهایی را که نیاز است میپذیرد. وی همیشه در این فکر بوده که چگونه قوم و مردم خود را به شکوه سابق بازگرداند. او به عنوان آخرین فرمانروای دووارف ها عهده دار مراقبت از کتاب بزرگ Grudges است. این آرزوی Thorgrim است که از تک تک کسانی که در این کتاب قطور وجود دارند انتقام بگیرد! داستانهای حماسی که از کارهایش و لیست بلند بالایی که از کینه جوییهای او نمایان شده، باعث القای حسی وصف ناپذیر در جنگویانش شده است. تورگریم سوار بر تخت خود، در حالی که تبر جنگی Grimnir را در دست دارد، طلایهدار حرکتی خواهد بود که دووارف ها امید دارند به فتوحاتی عالی بدل شود.
آنگریم مشت آهنی (Ungrim Ironfist):
تنها انواع کمی هیولا وجود دارد که توسط آنگریم مشت آهنی در نبرد کشته نشده باشد. وی که هم پادشاه است و هم Slayer (تکه تکه کنندهی غولها)، مانند سایر اجدادش زندگی پر از اندوه و دردی داشته است. سالیانی بسیار دور، جد پنجم آنگریم به نام «شاه باراگور» مصیبت بسیار سختی را متحمل شد که او را مجبور به خوردن سوگند Slayer کرد. پسرش نیز راه پدر را پیش گرفت و صف پادشاهان Slayer را ادامه داد، صفی که آخرش به آنگریم مشت آهنی ختم میشود. وی با الهام از پادشاهش و همچنین برای گرفتن انتقام خون پسر خود که تک و تنها به قتل رسید با کوچکترین تحریکی به سمت جنگ خواهد شتافت. این Ungrim بود که اژدهای قلهی سیاه را تکه تکه کرد، همچنین او بود که حملهی «کوئیک سر قطعکن» را به قصر «شاه بلگار» دفع کرد و همچنین سپاه پرشمار کی-آس را در تنگهی High Pass برای سه روز متوالی عقب نگه داشت تا نیروی کمکی از راه برسد.
پوست سبزها (Greenskins):
یکی از دشمنان مشترک انسانها و دووارفها، که بیش از هر نژاد دیگری در دنیای وارهمر عاشق جنگ و خونریزی هستند و در این راه از هیچ کاری فروگذار نمیکنند، پوست سبزها هستند. آنها که در دشتهای خشک و بی آب و علف Badlands زندگی میکنند به دنبال کوچکترین فرصتی هستند تا هجوم وسیع خود را موسوم به Waaagh، که هر نژادی را به هراس میاندازد، آغاز کنند. از ویژگیهای این نژاد میتوان به پیاده نظام قدرتمند، هیولاهای قوی و امکان متحد کردن سایر قبایل اُرک به سهولت نسبت به سایر نژادها اشاره کرد.
|
گریمگور آیرونهاید (Grimgor Ironhide):
عطشی که وی برای جنگ دارد، حتی یک اُرک سیاه ندارد. اگر حتی یک روز را بدون جنگ سپری کند به دنبال بهانهای است تا در کمپ خود مبارزهای به راه بیاندازد. کافی است تا دو روز را بدون جنگ سپری کند، آنگاه هر چیزی که دم دستش باشد را از بین میبرد. گریمگور دستهای سرسخت و مخصوص از ارکهای سیاه را به عنوان محافظ با خود به همراه دارد. این دسته بسیار سر سخت از همراهان او با نام Da Immortulz شناخته میشوند. وی در مسیرش از سرزمینهای بد و نفرت انگیز گرفته تا مرکز امپراطوری، کشتارهای زیادی کرده و پس از کسب پیروزیهای متعددی به نقطهی آغازش در کوه چشم قرمز بازگشت. وی تا قبل از اینکه خسته شود، کماکان در جستجوی نبرد و جنگ خواهد بود و تا آن زمان دنیا از ترس و وحشت خواهد لرزید و مردم هر نژادی دعا خواهند کرد که Grimgor در راه سرزمینهای آنها نباشد!
آزهاگ سلاخ (Azhag The Slaughterer):
وی در میان ارکها غیر عادی تلقی میشود و همین مساله باعث ایجاد ترس در بقیه نسبت به او شده است. در حالی که سایر ارکها برای رسیدن به مقاصد خود فقط روی قدرت سیری ناپذیر و بی رحمانهی خود حساب میکنند، آزهاگ میتواند با یک استراتژی ناب، بر دشمنان خود برتری یابد. چنین ذهن تاکتیکی که وی دارد در میان اکثر پوست سبزها بینظیر است. او برای سخن گفتن از کلماتی استفاده میکند که سایر پوست سبزها چیزی از آن نمیفهمند. گاهی اوقات میتوان او را در حالت خلسه یافت که گویی با خود زیر لب زمزمه میکند یا حتی با خودش جر و بحث میکند! شایعاتی وجود دارد که میگوید تاج آهنی که بالای سرش است وسیلهای از یک اهریمن قدرتمند باستانی است که به وسیلهی آن میتواند کارهای غیر عادی مانند پیش بینی آینده انجام دهد و این امر شهرت و عنوان ترسناکی برای وی در میان ارکها ایجاد کرده است.
کنتهای خون آشام (Vampire Counts):
هر نژادی برای ترسیدن و فرار از میدان جنگ آستانهای دارد، اما این مساله برای خون آشامهای صدق نمیکند! کسی که یکبار مرده است دیگر از چه بترسد؟ این قانون خون آشامهاست و آنها به هیچ وجه از میدان نبرد فرار نمیکنند و تا آخرین نفر به مبارزه ادامه میدهند. با دژهای ترسناکی که در درهی مهآلود «سیلوانیا» دارند، تقریبا هیچکس جرات نزدیک شدن به آنان را ندارد. از ویژگیهای این نژاد میتوان به عدم وجود نیروهای Ranged مانند کماندار، عدم وجود وسائط حمله به شهر مانند منجنیق، دارا بودن قدرتمندترین نیروهای پرندهی بازی، عدم عقب نشینی نیروها در هنگام ترس، سهولت در تصرف شهرها به وسیلهی فساد خون آشامی (Vampiric Corruption) و امکان زنده کردن نیروهای دشمن به نفع خود اشاره کرد. با چنین قدرتهایی، بازی با این نژاد حسی سیری ناپذیر را به مخاطب منتقل میکند.
|
مَنفِرِد فون کارشتِین (Mannfred Von Carstein):
وی با قدرت و سرعت خون آشامی که دارد، یکی از قدرتمندترین لردهای بازی محسوب میشود. گذشتهی مانفرد مانند سایر خون آشامها به «ناگاش»، یکی از بزرگترین جادوگران شاخهی نکرومنسری، برمیگردد که سالیان دور از سرزمین جنوبی «نِههخارا» خارج شدند و راه خود را به سمت سیلوانیا کج کردند. او برخلاف سایر پدران و عمو زادگانش از خاندان فون کارشتین که بیمهابا به دل دشمن میزدند و فتوحات خون آشامها را بی نتیجه میگذاشتند نیست. بلکه کاملا هوشمندانه عمل می کند و به دنبال یادگیری جادوی زنده کردن مردگان یا نکرومنسری است (Necromancy). سالیان سال است که کسی او را ندیده و میگویند که او در جسم یک لرد خود را مخفی کرده است. اما زمانی که به شکل اصلی خود بازگردد و قدرتهای خود را آشکار کند، هیچ کس از شر او و جادویش در امان نخواهد بود. این زمان نزدیک است.
هاینریش کِملِر (Heinrich Kemmler):
میگویند پایان مسیر قدرت، رسیدن به خود قدرت است. این هدفی است که کملر به دنبال آن است و بدون شک با قدرتهای تاریکی که دارد بدان دست پیدا میکند. او پیش از این برای تقویت قدرتهای خود مدت طولانی را در کوهستان خاکستری اقامت داشته و در آنجا علوم و فنون ممنوعه را فراگرفته است. در آنجا بود که وی با ارواح شیاطین عهد بست که در ازای دریافت قدرتی بسیار عظیم از آنان، به مقاصد پلیدشان جامهی عمل بپوشاند. کملر نیز مانند مانفرد تمرکز اصلی خود را بر یادگیری رموز و فنون نکرومنسری گذاشته و توانسته به یکی از قویترین و ترسناکترین جادوگران این شاخته تبدیل شود. زمان بازگشت وی فرارسیده، بازگشتی که تبدیل به کابوس و وحشت بین مردمان قارهی کهن خواهد شد. جادوهای وی در کنار قدرت نظامی مانفرد امکان مقابله با هر قدرتی را برای خون آشامها فراهم میکند.
جنگجویان بحران (Warriors of Chaos):
داستان این نژاد با سایرین تفاوت بزرگی دارد. این شیاطین از دنیایی دیگر برای تصرف دنیای واهمر و از بین بردن تمامی نژادهای این سیاره آمدهاند و در این راه از هیچ کاری دریغ نمیکنند. از آنجایی که هیچ شهری را تصرف نمیکنند و فقط نابود میکنند و با فساد کی-آسی که در تمامی سرزمینهای پخش میکنند (Chaos Corruption)، خیلی سریع پیش میروند، تا نابودی تمامی نژادها متوقف نخواهند شد. از ویژگیهای این نژاد میتوان به قدرتمند بودن در تمامی رستههای نظامی، عدم توانایی در تصرف شهر و سهولت نفوذ به مناطق از طریغ فساد کی-آس (Chaos Corruption) اشاره کرد. این نژاد دارای سه لرد افسانهایست که شامل Kholek Suneater، Archaon the Everchosen و Sigvald the Magnificent هستند و هنوز اطلاعاتی از بیوگرافی آنان منتشر نشده است.
|
تغییرات گیمپلی و مکانیزم بازی نسبت به نسخههای قبلی سری توتال وار:
میتوان گیمپلی Total War: Warhammer را متنوعترین در بین این مجموعه دانست. در این نسخه دیگر خبری از نیروهای یکسان در قالب رنگها و پرچمهای گوناگون نیست و هر نژاد آنقدر با نژاد دیگر از لحاظ ساختار و سبک بازی تفاوت دارد که احساس خواهید کرد چند بازی در یک بازی گنجانده شدهاند. تمامی نژادها از لحاظ فرهنگ، ارتش، بافت شهری، طریقهی اعمال نفوذ و حکومت، تواناییها و محدودیتها و بسیاری موارد دیگر با یکدیگر تفاوتهای فاحشی دارند که آنها را بطور کامل از یکدیگر متفاوت میکند و دیگر بازیکن بعد از بازی با چند کشور خسته نخواهد شد، چون میتواند مجددا بازی را با نژاد دیگری آغاز و با سبک و سیاق کاملا متفاوتی اهداف خود را دنبال کند. بطور خلاصه به مهمترین مواردی که به این نسخه اضافه شدهاند اشاره میکنیم:
جادو:
شاید بتوان مهیجترین قسمت اضافه شده را امکان استفادهی گسترده از انواع جادوها دانست. هر نژاد دارای دو لرد افسانهایست و هر لرد افسانهای دارای جادوهای مختص به خود است و علاوه بر آنها نیز هر نژاد دارای جادوگران در شاخههای مختلف است که هر کدام جادوهای مختص به آن شاخه را اجرا میکنند. بطور مثال در بین جادوگران امپراطوری سه شاخهی جادوگری وجود دارد: جادوگر شاخهی سماوی (Celestial Wizard)، جادوگر شاخهی روشنایی (Light Wizard) و جادوگر شاخهی آتش (Bright Wizard) که هر یک دارای ۶ جادوی مختص به خود هستند و دشمنان را به طریقی تحت فشار قرار میدهند. کاربرد این جادوها بسیار به سبک بازی شما بر میگردد و به حدی قدرتمند و جدی هستند که استفادهی درست یا نادرست از آنها میتواند سرنوشت جنگ را تغییر دهد. تاثیراتی که این جادوها بر نیرهای دشمن میگذارند بستگی به نژاد مربوطه دارد و در کل به مواردی همچون نابودی کامل یک دسته از دشمن، خسته کردن آنها، کم کردن روحیهی آنان، کم کردن توان و قدرت آنها و بسیاری موارد دیگر مربوط میشوند.
مراحل هر قهرمان یا Quest Chain:
یکی دیگر از مواردی که هیجان این بازی رو دو چندان کرده است اضافه شدن مراحل منحصر بفرد و چالش برانگیز برای هر یک از لردهای افسانهای این بازیست. گذراندن این مراحل که هر یک در جایی از نقشهی اصلی بازی قرار دارند و جزو مراحل اصلی (Grand Campaign) نیز محسوب میشوند، کاملا اختیاری است. اما با گذراندن موفق هر یک درجهی فرماندهی شما ارتقا پیدا کرده و یکی از مهارتهای ششگانهی وی برای همیشه باز میشود. بطور مثال میتوان به اولین مرحلهی کارل فرانز اشاره کرد که در صورت موفقیت در انجام آن میتوانید برای همیشه مرکب قدرتمند وی یعنی پنجهی مرگ را باز کنید و از این پس از فراز آسمان نیروهای خود را کنترل کنید!
دیگر نمیتوانید تمام نقشه را تصرف کنید!
یکی از مواردی که اعتراض بسیاری از طرفداران توتال وار را در پی داشت، محدود کردن سیستم تصرف شهرها و قلعهها بود. بطوری که هر نژاد تنها امکان تصرف شهرهای نژاد دشمن خونی خود (Nemesis) را دارد. بطور مثال نژاد دووارفها و پوست سبزها فقط امکان تصرف شهرهای یکدیگر را دارند و نژاد انسانها و خون آشامها نیز بدین ترتیب. البته بازیکن کماکان قادر خواهد بود شهرهای سایر نژادها را غارت یا بطور کامل از روی نقشه پاک کند، ولی امکان تصرف شهر را نخواهد داشت. به گفتهی کریتیو اسمبلی این محدودیت هم به دلیل نزدیکتر کردن بازی به داستان وارهمر و هم برای جذاب و مهیجتر کردن گیمپلی اعمال شده است. اگر پیشتر نسخههای قبلی توتال وار را بازی کرده باشید حتما برایتان پیش آمده که پس از انجام ماموریتهای مختص هر کشور یا بازی را تمام میکنید یا در صورت ادامه اکثر فتوحات خود را بوسیلهی سیستم Auto Resolve پیش میبرید و شاید به تعداد انگشتان دست هم برایتان پیش نیامده باشد که تمام نقشه را تصرف کرده باشید! چرا که این کار بسیار طاقت فرسا و خالی از هیجان است. یعنی شما بعد از گذشتن حدودا ۳۰۰ دور از بازی دیگر آن هیجان و اشتیاق ابتدای کار را برای تصرف تمامی نقشه نخواهید داشت. اما با این محدودیتی که اعمال شده تا آخرین لحظهی بازی کشور شما تحت فشار است، تهدیدات بر سر جای خود باقی هستند و هیجان بازی بیشتر هم خواهد شد. پس اگر با چنین دیدی به این محدودیت نگاه کنیم، آن را برتری نیز میبینیم. البته خبر خوش برای کسانی که با این سیستم مخالف هستند این است که همزمان با انتشار بازی، مادی نیز که توسط یکی از بزرگترین مادسازان ساخته شده منتشر خواهد شد که این محدودیت را بطور کامل از میان میبرد و میتوانید تمام نقشه را تصرف کنید.
صداگذاری از نسخههای قبلی قویتر است
صداگذاری یکی از بخشهایی است که امید زیادی به آن داریم؛ چرا که حتی صدای ارکها و گابلینها نیز با تلفیق صدای صداپیشگان و افکتهای کامپیوتری ساخته شده و چنان جذاب و حماسی هستند که دوست دارید در هنگام نبردها صدای بلندگوی خود را تا آخرین درجه بالا ببرید تا حس و حال نبرد از طریق صدا نیز به شما منتقل شود. موسیقیهای حماسی و ترسناک نیز به هنگام جنگ مانند نسخههای قبلی عالی و کم نظیر است. به تمامی این موارد صدای جادوها و فریادهای کسانی را که این جادوها بر سرشان نازل میشوند نیز اضافه کنید. تنها ایرادی که میتوان به صداگذاری گرفت عدم وجود طبلزن در گروهاست که طبق داستان وارهمر هر یک از گروههای ارتش دارای طبلزن و شیپورزن برای هماهنگی نیروها هستند که در این بازی به چشم نمیخورد. اما ممکن است در آینده و بصورت بستهی الحاقی به بازی اضافه شوند.
گرافیک پیشرفت چشمگیری نسبت به نسخههای قبلی نداشته است
تقریبا میتوان گفت گرافیک بازی همان گرافیک Total War: Rome II و Total War: Attila است که با کمی تغییر در برخی المانها طبیعیتر به نظر میرسد، اما از همان موتور گرافیکی قدرت میگیرد. اما میادین نبرد دچار تغییرات بنیادینی شدهاند، بطوریکه دیگر شبیه به جغرافیای دنیای خودمان نیست! در این بازی میادین نبرد در خشنترین شکل ممکن طراحی شدهاند و دیگر خبری از دشتهای تکراری با تعدادی درخت نیست. میدانهای نبرد باتلاقی، جنلگی، مهآلود و بسیاری دیگر گوشهای از تغییرات جغرافیای این بازی هستند. در مورد سایر جلوهها مانند خون و قطع عضو نیز فعلا چیزی منتشر نشده و ظاهرا قرار است مانند نسخههای قبلی، این ویژگی بعدا و در قالب DLC به بازی اضافه شود که محتملترین دلیل آن نیز دریافت ردهی سنی بالای ۱۳ سال است.
بخش چند نفرهی بازی مانند چهار نسخهی قبلی عمل میکند
اگر اطلاع داشته باشید، از نسخهی Total War: Napoleon امکان اجرای بخش چند نفرهی بازی بر روی نقشه نیز فراهم شد که نقطهی عطفی برای سری توتال وار تلقی میشود. در این نسخه نیز علاوه بر بخش مبارزهی Custom، امکان بازی با دیگران بر روی نقشهی عظیم بازی و در قالب چندین نژاد نیز وجود دارد که میتواند هیجان بخش آنلاین را دو چندان کند.
سخن پایانی
اگر از طرفداران بازیهای استراتژیک هستید و در خشکسالی این سبک هنوز ناامید نشدهاید، به شدت میتوانید سهگانهی Total War: Warhammer امید داشته باشید. این مجموعه که نام توتال وار و وارهمر را یدک میکشد، قطعا در این زمینه حرفی برای گفتن دارد و شما را ناامید نخواهد ساخت. در این بازی شما تلفیقی از فانتزی جذاب وارهمر، سیاست، جادو، جنگهای خونین و خیلی موارد دیگر را با ادغام شده با معجون توتال وار میبینید که میتواند ساعتها گیمپلی را به شما هدیه دهد. بازی Total War: Warhammer روز سهشنبه، ۴ خرداد ماه (۲۴ ماه می) بصورت انحصاری برای سیستم عاملهای ویندوز، لینوکس، مک و SteamOS منتشر خواهد شد. در پایان نیز شما را به تماشای تعدادی عکس زیبا از این بازی دعوت میکنیم:
تهیه شده در زومجی