دروازه ورودی به سوی God of War - آشنایی با مخلوقین افسانههای نورس
در دنیای کتابها، سینما و بازیهای ویدیویی فانتزی، یک سری موجودات همیشه پای ثابت آنها هستند. الفها و دورفها، اژدهایان، غولها و ترولها و بسیاری دیگر. اما آیا به این فکر کرده بودید که سرمنشا اکثر این موجودات کجاست؟ بله، افسانههای اسکاندیناوی یکی از مهمترین منابع خلق موجودات عجیب و غریبی هستند که امروزه با آنها در بسیاری از فضاهای سرگرمی فانتزی رو به رو میشویم. در سومین قسمت از مقالههای دروازه ورودی به سوی بازی God of War، به معرفی این مخلوقین میپردازیم و احتمال میدهیم که کریتوس با آنها رو به رو شود.
ترولها، غولهای کوچک!
تمام غولهایی که در دنیای بازیها، فیلمها و حتی کتابها با آنها رو به رو شدهاید، از افسانههای نورس نشات گرفتهاند. خلق ترولها به صورت کلی از غولها، بزرگترین دشمنان خدایان نورس الهام گرفته شدهاند، اما بسیار ضعیفتر، کوچکتر و البته نادانتر! مکان اصلی آنها در کوهها و گاهاً در جنگلها است. ظاهر ترولها شبیه به انسانها است، اما آنها جثهای بزرگ و چهره بسیار زشتی دارند. ترولها نیز شامل گونههای مختلف میشوند و همگی یک شکل و یک نژاد نیستند. بسیاری از آنها ترولهای سنگی و کوهستانی هستند، برخی از آنها در جنگلهای انبوه زندگی میکنند و حتی برخی از آنها نیز گونه ساحلی یا دریایی به شمار میروند. البته در برخی از منابع آمده است که ترولها کاری با کسی ندارند، اما وقتی تهدیدی را حس کنند، به شدت خشن و وحشی میشوند. ترولها به طور حتم در سری جدید «خدای جنگ» حضور دارند، چرا که در تریلر رونمایی از این بازی، کریتوس بلای بدی سر یکی از این موجودات آورد. اما باید دید تنوع آنها بیشتر از این خواهد بود یا خیر.
دورفها، کوتولههای ریشو
دورفها نیز که موجودات بسیار شناخته شدهای در بازیها و فیلمها به شمار میروند، از افسانههای اسکاندیناوی پدیدار شدهاند. آنها شباهت بسیار زیادی به انسانها دارند، اما قد کوتاهی و چندین برابر انسانها نیز مو دارند. دورفها تبهر فوقالعادهای در آهنگری دارند و زرهها و ابزار جنگی بسیار با کیفیتی را خلق میکنند. آنها در دنیای زیرین درخت دنیا زندگی میکنند و انسانها به سختی میتوانند راه خود را در آن پیدا کنند. مشخص نیست این موجودات را در God of War ببینیم یا خیر. البته با این که قد کوتاهی دارند، اما بسیار شجاعتر از ترولها هستند و میتوانند در دستههای گروهی دردسرساز شوند. شاید بیشترین خاطرات با از دورفها در فیلمهایی مانند ارباب حلقهها و هابیت باشد.
اِلفها، افسونگران جنگل
اِلفها نیز یکی دیگر از مخلوقینی هستند که سالهاست در داستانهای مختلف با آنها رو به رو شدهایم. از بازیهای مختلفی مانند Warcraft و سری The Elder Scrolls گرفته تا داستانهای بینظیر ارباب حلقهها و امثال آن که نژاد الفها حضور پررنگ و مهمی در چنین فضاهایی داشتهاند. در دنیای نورس، الفها به دو دسته تقسیم میشوند. الفهای تاریکی و الفهای روشنایی. در افسانهها نورس الفهای روشنایی به عنوان فرشتگان نگهبان نیز در نظر گرفته میشدند. دانش و توانایی جادویی آنها بسیار زیاد است و به خدایان طبیعت نیز معروف هستند. اما الفهای تاریکی که در عمیقترین و تاریکترین جنگلهای درخت جهان زندگی میکنند، خلق و خوی متفاوتی نسبت به الفهای روشنایی دارند. آنها به شدت از نور خورشید فراری هستند، چرا که اگر ذرهای با نور تماس داشته باشند تبدیل به سنگ میشوند. در افسانههای نورس آمده است که گاهی اوقات آنها شبیه به پریهای کوچک هستند و گاهی نیز تبدیل به روحهای ناپیدا میشوند. در تریلر بازی God of War اگر کمی دقت کنید، حضور یکی از آنها را در حال پرواز خواهید دید. برخلاف بسیاری از فیلمها که از الفها چهرههای خوب و مثبتی به نمایش گذاشته شده، آنها میتوانند شرور و بد خو باشند. از آنجایی که با بازی God of War سر و کار داریم، احتمالا بسیاری از الفهایی که با آنها رو به رو خواهیم شد، موجودات شروری خواهند بود.
مِیر، بختک!
مِیر (Mare) شبیه به چیزی همانند بختک در افسانههای پارسی است. این موجود عجیب که جنسیت آن مونث است، در نیمه شب به سراغ انسانها میآید و بدترین کابوسها را برای آنها رغم میزند. در برخی منابع این موجود را همانند گرگینههای دیگر افسانهها شباهت دادهاند. موجودی که روزها شبیه به یک انسان یا یک الف معمولی است و شبها تبدیل به موجودی ترسناک و نحس میشود. واژه انگلیسی مِیر به معنای کابوس است. مشخص نیست این موجود در بازی God of War وجود داشته باشد. اما شاید سانتا مونیکا با کمی تغییرات بتواند دقیقا نام کابوسی که روی اسم این موجود گذاشته شده است را در بازی پیاده کند.
ناکین، موسیقیدان وحشت
ناکّین (NØKKEN) یک موجود عجیب ساکن آب است و در آبهای شیرین، برکهها و دریاچهها زندگی میکند. در افسانههای اسکاندیناوی، این موجودات را مخلوقی سیاه که روی سطح آب فقط سر و چشمان او مشخص است توصیف میکنند. جالب است بدانید که در سنتهای نروژ، این مخلوق یک مرد بسیار زشت و وحشتناک است، اما در سنتهای سوئد، این مخلوق یک مرد بسیار زیبا توصیف شده است. کار اصلی او کشاندن انسانها به سمت آب، غرق کردن آنها و ترساندن آنها تا سر حد مرگ زیر آب است. آنها قادر به تغییر شکل هستند و میتوانند از این طریق مردم را به سمت آب بکشانند. گاه یک اسب سپید و جذاب، گاه مردی با چهره بسیار زیبا. اما جالب است بدانید که این موجود توانایی بسیار زیادی در نواختن ویولن دارد. با نواختن این ساز، او بسیار راحت طعمه خود را به دام میاندازد. به نظر میرسد این موجودات دشمنان خوبی برای کریتوس هنگامی که به زیر آب میرود باشند.
دراگر، وحشت در زیر آب
در دنیای نورس، دراگر (Draugr) به معنای روح یا نامیرا است. بله، حتی اگر بخواهیم زامبیها را ریشه یابی کنیم، شاید سر از افسانههای نورس درآوریم چرا که نامیراها در دنیای نورس وجود داشتند. البته این موجود در دل دریا قرار دارد و انتظار نداشته باشید کریتوس را در مقابله موجوداتی مثل زامبی ببینید. دراگرها در افسانهشناسی نورس به یک روح غول پیکر گفته میشود که در در زیر آب کشته شده و جسم و روح آن زنده مانده است. همچنین این موجود عظیمالجثه بسیار ترسناک و وحشتناک است و افرادی که در آن زمان از طریق دریا سفر میکردند هرگز دلشان نمیخواست از قایق خود به آب نگاه کنند. این مخلوق هیولای انسان مانندی است که چهره آشفته و آبرفتهای دارد و بدن آن را جلبکهای دریایی پوشاندهاند. هنگامی که او ظاهر شود، جیغ یا فریاد بسیار وحشتناک و کر کنندهای میزند و در افسانهها گفته شده که در هنگامی که دریا توفانی است، دراگر قابل مشاهده خواهد بود و هر کسی را که روی آب باشد نابود خواهد کرد. یک داستان کوتاه نیز درباره او وجود دارد: روزی مردی با تلاش فراوان از دست دراگر در حال فرار بود که به یک کلیسا میرسد و از روح مردگان درخواست کمک میکند. روز بعد، تمام قبرها باز شدهاند و هیچ جسدی در آنها وجود نداشت و کل محوطه کلیسا توسط جلبک پوشیده شده بود. از آن روز به بعد، دراگر را به هر چیز تاریک، ترسناک و اسرارآمیز مربوط به دریا ربط میدهند و سربازان او را همان اجساد زنده شده قبرها میدانند. این طور که به نظر میرسد دراگر یک باس خیلی خوب برای کریتوس است!
هولدرا، نفرین ابدی
این مخلوق داستان بسیار جالبی دارد که مشخص نیست اصل روایت آن مربوط مسیحیان اسکاندیناوی است یا به افسانههای نورس ربط دارد. گفته میشود آدم و حوا فرزندان زیادی داشتند. روزی حوا در حال شست و شوی فرزندان خود بود که خدا سری به او میزند و در حالی که حوا کار شست و شوی فرزندانش را به اتمام نرسانده بود از حوا میپرسد: دیگر فرزندی برای شستن نداری؟ حوا نیز با دروغ میگوید خیر. خدا که از موضوع آگاه بود میگوید: پس بگذار تمام فرزندانی که آنها را از من پنهان کردهای، تا ابد پنهان بمانند. از این رو، چندین فرزند آدم و حوا به فرزندانی معروف شدند که در زیر زمین زندگی میکنند و روح خود را گم کردهاند. از این رو همیشه دنبال انسانهایی هستند که بتوانند روح آنها را بدزدند. اما هولدرا تنها دختری بود که روی زمین باقی ماند و زیر زمین نماند. هولدرا یک ترول مونث اما بسیار زیبا است. در حالی که زیبایی او با خدایان برابری میکند، یک دُم گاو مانند و خلق و خوی وحشیی دارد. او نه موجود شیطانی است و نه موجودی خوب، اما به نظرتان رو به روی کریتوس قرار میگیرد؟
پِستا، فرشته مرگ
پِستا (Pesta) را میتوان فرشته مرگ افسانههای اسکاندیناوی بدانیم. در گذشتههای دور و در افسانهها، پستا نام جادوگری وقیح و مخوف بود که مرگ و مریضی را به همراه داشت. او شنلی سیاه بر تن داشت و همانند فرشته مرگ، یک عصای جاروب مانند و چنگک در دستانش قرار داشت. مزرعه به مزرعه، خانه به خانه، او راه میرفت و هر شخصی که در آن اطرف سکونت داشت را از پای درمیآورد. هنگامی که چنگک را به دست میگرفت، برخی از افراد از دست او جان سالم به در میبردند، اما کل زندگی آنها به تباهی کشیده میشد. اما هنگامی که جاروی خود را در دست داشت، کل افراد از بین میرفتند. در سال ۱۳۵۰ میلادی، طاعونی شیوع پیدا کرد که یک سوم جمعیت زمین که برابر با ۲۵ میلیون نفر است را از بین برد و به واقعه مرگ سیاه معروف شد. مردم با وجود چنین افسانهای در تاریخ خود، واقعه مرگ سیاه را به پستا ربط دادند. مشخص نیست اصلا این جادوگر در اصل در افسانههای نورس بوده یا تنها به عنوان یک داستان ترسناک برای کودکان اسکاندیناوی تعریف میشد. اما در میان این همه خدا و غولی که رو به روی کریتوس قرار خواهند گرفت، چرا یک جادوگر بد ذات و ترسناک را جلوی کریتوس نبینیم؟
کراکن ، اختاپوس عظیمالجثه
بله! این هم از افسانههای اسکاندیوناوی و دریاهای نروژ آمده است. کراکن (Kraken) را خیلیها به خوبی میشناسیم، مخصوصا اگر سری فیلمهای دزدان دریایی کارائیب را دیده باشید. در سال ۱۷۰۰ خبرهایی منتشر شد که موجودی عظیم، به اندازه یک جزیره بزرگ در عمق آب شناور بوده است. در آن زمان ابتدا مردم بر این باور بودند که این موجود یک خرچنگ بزرگ است. اما بسیاری از دریانوردان و ماهیگیران با دیدن او این موجود را یک اختاپوس عظیمالجثه وصف میکردند. اختاپوسی که جسمهای شناور روی دریا و مخصوصا کشتیها را با خود به اعماق دریا میبرد. کراکن نیز همانند پِستا احتمالا ربط خیلی زیادی به افسانهشناسی نورس ندارد و در افسانهها بدترین کابوس زیر دریا همان دراگر نام داشت. حال باید دید سانتا مونیکا این موجود غیر قابل کنترل را در دنیای God of War رها میکند تا کریتوس دلی از عزا درآورد یا خیر. کریتوس پیش از این با موجود افسانهای دریاهای اولیمپوس به نام هایدرا رو به رو شده است. پس نمیتوان احتمال رو به رو شدن با کراکن را رد کرد.
سورت، ترسناکترین غول دنیای نورس
همانطور که قبلا اشاره شد، سورت بزرگترین و عظیمترین و وحشتناکترین غول افسانه نورس است که در دنیای آتشین موسپلهایم سکونت دارد. او یک شمشیر بسیار بزرگ از جنس آتش دارد و به اندازه چکش ثور خرابی به بار میآورد. در گوشهای از افسانه نورس، هنگامی که اودین به همراه دو برادر خود به نامهای ویلی و وی بر آسگارد حکمفرمایی میکردند، سورت از دنیای زیرین خارج میشود به آسگارد یورش میبرد و با خرابیهای فراوان ترس را در دنیای نورس به بار مینشاند. اما خدایان با تلاش فراوانی توانستند او را به موسپلهایم بازگردانند. سورت نقش پر رنگی در نبرد بزرگ راگنوراک داشته است. تنها چیزی که قادر به کشتن او بود، شمشیر فری، خدای حاصلخیزی بود. اما فری قبل از این نبرد، شمشیر را از دست میدهد و توسط سورت کشته میشود. سورت نیز تمام جهان را با شمشیر خود به آتش میکشد و هیچ چیزی باقی نمیگذارد. جالب است بدانید سورت جزو معدود مخلوقین بسیار مهمی بوده که سرگذشت نامعلومی داشته است و به نظر میرسد خدایان نتوانستهاند از پس او بربیایند. اما با غرق شدن کل دنیا در آخرین نبرد راگنوراک، سورت نیز همراه با تمامی خدایان دیگر ناپدید شد.
اهریمن های آتش
اطلاعات زیادی در مورد این مخلوقین وجود ندارد. این اهریمنها همانهایی هستند که در دنیای زیرین درخت دنیا، در بخش موسپلهایم سکونت دارند. این مخلوقین در افسانههای نورس به عنوان جنگجویانی بسیار خطرناک تحت فرمان وحشتناکترین و عظیمترین غول دنیا یعنی سورت تعریف شدهاند. ظاهر دقیقی از آنها در افسانهها ترسیم نشده است و خب سانتا مونیکا نیز استاد خلق موجودات عجیب و غریب است و طراحی این اهریمنها را به دست آنها میسپاریم.
یورمونگاند، مار عظیمالجثه نورس، پادشاه اژدهایان
بعد از دو مقاله قبل، به خوبی با یورمونگاند (Jormangand) آشنایی دارید. او یکی از سه هیولایی است که توسط لوکی خلق شدهاند. یورمونگاند و برادر و خواهر او که در ادامه با آنها رو به رو میشود، فرزند لوکی و غولی به نام آنگروبودا هستند. یورمونگاند را میتوان پادشاه تمام اژدهایان نورس دانست. او به قدری بزرگ است که درازای او دور تا دور زمین کشیده شده است و دمش به سرش رسیده است. سکونتگاه اصلی او در اقیانوسهای زمین است و مهمترین دشمن ثور شناخته میشود. در نبرد راگنوراک، یورمونگاند توسط ثور کشته میشود، اما ثور نیز بر اثر جراحت از پای درمیآید. یورمونگاند قادر است سایز خود را تغییر دهد و کوچکتر شود، اما با کوچک شدن هرگز قدرتش کاهش پیدا نمیکند و میتواند هر موجود زندهای را نابود کند. یورمونگاند موجودی بود که با سم خود کل موجودات زنده میدگارد، دنیای میانی را نابود کرد.
فِنریر، گرگ غولپیکر
فنریر (Fenrir) هیولایی وحشتناک در قالب یک گرگ بوده است. او پسر ارشد لوکی محسوب میشود و یکی از عاملین اصلی نابودی دنیای نورس به شمار میرود. بنابراین خدایان در سن جوانی فنریر، او را به بند کشیدند و تنها خدای جنگ، تیر، شجاعت غذا دادن به او را داشت. فنریر هنگامی که کوچک بود، خدایان ترسی از او نداشتند، اما هنگامی که او بزرگ شد، از او به عنوان یکی از کابوسوارترین مخلوقین افسانههای نورس یاد شد. خدایان آن را توسط ریسمان ابریشمی جادویی که توسط دورفها ساخته شده بود به کوهی به نام جیول به بند کشیدند و شمشیری در بین آروارههای او گذاشتند تا سعی نکند کسی را گاز بگیرد. اما در یکی از روزهای نبرد راگنوراک، او ریسمان ابریشمی را پاره میکند و در کنار دیگر غولها در مقابل خدایان قرار میگیرد. در این جنگ، فنریر اودین، خدایای خدایان را میبلعد. ویدار، پسر اودین نیز در این نبرد با کینه جوئی و عصبانیت فراوان با شکاندن فک فرنیر، او را از پای در میآورد. امکان ندارد که کریتوس پا به افسانههای نورس بگذارد و ما فنریر را در این بازی نبینیم. او وحشتناکترین کابوس دنیای نورس است و مهمترین مخلوق تمامی منابع اسطورهشناسی نورس محسوب میشود. کریتوس نبردی فوق حماسی را در برابر فنریر خواهد داشت.
هل، ملکه دنیای مردگان
هل (Hel) جوانترین فرزند لوکی است. در افسانهها از هل به عنوان عجوزهای ترسناک یاد شده است که نیمی از آن زنده و نیم دیگر او مرده است و تجلی واقعی ترس و تاریکی به شمار میرود.اما در برخی منابع دیگر نیز او به زنی زیبا شهرت دارد. او که توسط خدایان به دنیای زیرین تبعید شد، توانست به عنوان ملکه مردگان، جایگاه خود را در هلهایم ثابت کند. او چاقویی به نام «خشکسالی» بشقابی به نام «گرسنگی» تختی به نام «مریضی» دارد و پردهای که دور تا دور تخت او را پوشانده است «بیچارگی» نام دارد. جالب است بدانید که او به اندازه دو برادر خود موجودی بیرحم نیست. به طور مثال اگر به یاد داشته باشید، در افسانه بالدر، فرزند اودین که با نیرنگهای لوکی کشته شد، هل تمام تلاش خود را کرد تا او را به دنیا بازگرداند و یک شرط آسان برای بازگرداندن او گذاشت. اما این تنها خود لوکی بود که نگذاشت تلاش هل به نتیجه برسد. مشخص نیست بعد از نابودی دنیا، چه بر سر هل میآید. آیا او نیز نابود شده است یا همچنان در جایگاه الهه مردگان قرار دارد. اما هر چه که هست، امیدواریم به عنوان ملکه مردگان در برابر کریتوس قرار بگیرد. با وجود فنریر و یورمونگاند بعید است که خواهر دوست داشتنی این دو موجود در بازی حضور نداشته باشد.
نیدهاگ، اژدهای قدرتمند
نیدهاگ (Nidhogg) یکی از اژدهایان بسیار قوی و شیطانصفت افسانههای نورس است. او در دنیای زیرین در کنار ریشهای درخت دنیا زندگی میکند. در افسانهها آمده است که نیدهاگ درحال جویدن ریشههای درخت جهان است. همچنین سنجابی همیشه درحال بالا و پایین رفتن از درخت است تا اخبار وقایع جدید را به نیدهاگ و یک عقاب در آسمان گذارش دهد. مشخص نیست چه بر سر او آمد، اما شاید نیدهاگ همان اژدهایی باشد که در تریلر بازی God of War مشاهده کردیم.
گارم، سگ جهنمی
گارم (Garm) یکی دیگر از مخلوقین عظیمالجثه دنیای نورس است و سگی به شدت نیرومند به شمار میرود. او همانند سربروس «سگ سه سر افسانههای یونانی» نگهبان ورودی دنیای زیرین است. او اجازه میدهد هر کسی که بخواهد وارد دنیای زیرین شود، اما هرگز اجازه خروج به کسی را نمیدهد. جالب است بدانید که او تحت فرمان ملکه مردگان، هل، قرار دارد. در نبرد راگنوراک، گارم از بند آزاد میشود و به دنیای بالا میرود و این تنها تیر، خدای شجاعت است که یارای مقابله با او را دارد. در نبرد بسیار نفسگیر او با خدای جنگ، تیر، هر دو به هلاکت میرسند. بیایید حدس بزنیم که ابتدا کریتوس به دنیای مردگان سفر میکند و هل را از پای درمیآرود. اما زمانی که میخواهد از آن جا خارج شود با گارم رو به رو میشود و باید با او دست و پنجه نرم کند!
این هم از مخلوقین مهمی که در منابع افسانهشناسی نورس از آنها بسیار یاد شده است و نقش بسیار مهمی در تاریخ اسطورهشناسی اسکاندیناوی دارند. مطمئنا مخلوقین بسیار زیادی در بازی God of War حضور پیدا خواهند کرد و امیدواریم این موجوداتی که در لیست وجود دارند، به عنوان دشمنهای اصلی و فرعی در برابر کریتوس حضور پیدا کنند. البته مطمئنا این چیزهایی که در مورد آنها خواندهاید تنها مربوط به افسانههای نورس میشوند و احتمالا استودیو سانتا مونیکا تغییرات مختلفی را در بین آنها به وجود بیاورد.
مقاله «دروازهی ورودی به سوی God of War» همینجا به پایان میرسد، اما صبر کنید. هنوز یک مقاله دیگر باقی مانده است. شاید تریلر گیمپلی بازی God of War را بارها و بارها دیده باشید. اما حالا با شناخت بسیاری از بخشهای اسطوره نورس، اسرارهای زیادی را در این تریلر میتوان مشاهده کرد. نکاتی در گوشه و کنار آن وجود دارد که وقتی آنها را ببینید، ارزش نمایش بازی God of War چندین و چند برابر میشود. بنابراین سعی دارم در آخرین مقاله، با نگاهی بسیار دقیقتر به گیمپلی بازی God of War، چیزهایی را به شما نشان دهم که حتی فکرش هم نمیکردید چنین نکات مهمی در این تریلر وجود داشته باشند.
تهیه شده در زومجی با اقتباس از منابع جامع اسطورهشناسی نورس، آسگاردین شراین، انکیویلیج و بسیاری از منابع معتبر دیگر
نظرات