Death Stranding

موشکافی تریلر جدید بازی Death Stranding

شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۵ - ۱۷:۰۱
مطالعه 11 دقیقه
تازه‌ترین تریلر Death Stranding در نقطه‌ای بسیار بالاتر از نمایش قبلی بازی مبهوت‌مان کرد و زومجی در این مطلب، زوایای گوناگون آن را بررسی می‌کند.
تبلیغات
Death Stranding

تازه‌ترین نمایش کوجیما از داستان‌سرایی دیوانه‌کننده‌اش به احتمال زیاد در زمانی بسیار قبل‌تر از نخستین تریلر بازی جریان دارد

این‌طور که پیدا است، کوجیما آن بخش کوتاه جذاب و دیوانه‌کننده‌ی شعر خواستنی ویلیام بلیک را تنها به سبب علاقه‌ی وافرش به این شاعر فلسفه‌سرا یا ارتباط به‌خصوص مفاهیم آن با شرایطی که در هنگام کنسل کردن پروژه‌ی سایلنت‌هیلز تجربه می‌کرد، در ابتدای اولین نمایش بازی تازه‌اش یا همان Death Stranding قرار نداده بود. چون تریلر جدید این پروژه‌ی بزرگ، فارغ از زمان نسبتا طولانی و محتواهای خارق‌العاده‌ای که داشت، باز هم ثابت کرد که کوجیما تا چه اندازه نمایش‌هایش را دقیق و بی‌نقص سازمان‌دهی می‌کند و تا چه اندازه، برای تک به تک شات‌هایی که تحویل مخاطبانش می‌دهد، ارزش قائل است. شات‌هایی که هر کدام از آن‌ها، قرار است انتقال‌دهنده‌ی یک مفهوم، بیان‌کننده‌ی یک داستان و از همه مهم‌تر تشکیل‌دهنده‌ی یک اتمسفر خفقان‌آور و دوست‌داشتنی باشند که هر طرفدار سینما یا بازیکن داستان‌دوستی را مات و مبهوت می‌کند و حتی بدون یک کلمه دیالوگ، عمق قصه‌گویی‌هایش را بارها و بارها به رخ همگان می‌کشد. این‌ها یعنی کوجیما، افزون بر این که در حال بالاتر بردن سطح داستان‌گویی تصویری‌اش که پیش‌تر در آخرین نسخه‌ی متال‌گیر (بله، آن بازی آخرین نسخه‌ی سری بازی‌های متال‌گیر بود و نام‌گذاری آثار تمسخرآمیز کونامی با اسم‌هایی شبیه به آن، تغییری در این حقیقت ایجاد نمی‌کند!) از آن استفاده کرده بود است و این را با تصویرسازی تمام و کمال بدون دیالوگ بازی جدیدش تا به امروز ثابت می‌کند، ارزش وقت مخاطبانش را جدی گرفته و در تک به تک نمایش‌ها، دنیایی بی‌پایان از رمز و راز را در دقایقی مشخص و به دور از محتوای اضافه، تقدیم آن‌ها می‌کند؛ یعنی همان قرار دادن یک بهشت در جلوه‌ی یک گل وحشی که Death Stranding انصافا تا به امروز همواره به آن پایبند بوده است.

به سبب همین توجه ویژه‌ی سازنده به بندبند ارائه‌هایش به مخاطب، پر بیراه نگفته‌ام اگر بگویم که تحلیل و موشکافی هر کدام از این نمایش‌ها، بیش از آن که صرفا جذاب یا سرگرم‌کننده باشد، امر قطعی و لازمی است که لیاقت بازی و از آن مهم‌تر، لیاقت انتظار کشیدن برای آن را اثبات می‌کند. تازه این را هم در نظر داشته باشید که اگر تریلر قبلی Death Stranding رمز حل‌نشدنی و سفت و سختی بود که می‌خواست بازی را در حد و اندازه‌ای اندک معرفی کند، نمایش سینمایی تازه‌ی کوجیما از جدیدترین ساخته‌اش جنون محضی است که هر بیننده‌ای را میخکوب کرده است! نمایشی که به احتمال زیاد، در زمانی بسیار قبل‌تر از نخستین تریلر بازی در حال رخ دادن است و بیش از هر چیز، همگام با ایجاد سوالاتی بسیار، برخی از جهت‌گیری‌های ذهنی‌مان در رابطه با هر تئوری بیان‌شده‌ای را بهتر می‌کند.

Death Stranding

همان‌گونه که مشخص است، تریلر با یک نما شبیه به نمای آغازین تریلر قبلی آغاز می‌شود. چیزی که از همان ابتدا، تفاوت زمانی این تریلر، با تریلر قبلی را به نمایش می‌گذارد و به احتمال زیاد، بر اشاره‌ی بازی به اثر بد گرمایش آزاردهنده‌ی زمین در سال‌های آینده، که یکی از تئوری‌هایی بود که در موشکافی تریلر نخست به آن پرداختم، تاکید می‌کند. تاکیدی که به سبب نمایشی از زمین در حالتی شبیه به اوایل تریلر قبلی آغاز می‌شود. جایی که کوجیما همان شات‌ها را در عین نگه‌داری دقیق همان اتمسفر، با افزودن رطوبت بیشتر به آن و نشان دادن جلوه‌هایی شلوغ‌تر از حیات به تصویر می‌کشد و با این کار نشان می‌دهد که سکانس‌های این تریلر، خیلی قبل‌تر از نمایش نورمن ریداس جریان یافته‌اند. جایی که هنوز می‌توان بر بستر این خاک خاکستری شده و این جلوه‌ی نابودشده‌ی حیات، اندکی آب را مشاهده کرد و گیلرمو دل‌توروی دوست‌داشتنی، تصمیم به اجرای نقش در اثر کوجیما را گرفته و به کمک بازیگر سریال محبوب هانیبال یعنی مدس میکلسن، شروع به روایت داستانی کماکان صامت و بدون دیالوگ، اما قابل فهم‌تر و شاید هم فریبنده‌تر نسبت به قبل را می‌کند.

Death Stranding

این‌گونه که از تریلر مشخص است، ماجرای بازی تازه‌ی کوجیما، از تکنولوژی‌های دیوانه‌وار و جنگ جهانی سوم آغاز می‌شود. جایی که انسان، با نحوه‌ای تازه از زندگی کثیف آشنا شده و به سبب اختراعات برخی دانشمندان، تمام قدرت‌های خود را با سو استفاده از جلوه‌های حیات افزایش داده است. آن هم نه فقط در جلوه‌هایی محدود و مضحک، بلکه در این دنیا، تانک‌ها، هواپیماها و تمام ابزارآلات جنگی و تکنولوژی‌های روز، با بهره‌برداری از سلول‌های زیستی قدرت مافوق تصور خود را به دست آورده‌اند و بازیکن اشخاصی را می‌بیند که تمامی آن‌ها به سبب استفاده از چنین قدرت‌هایی، شکست‌ناپذیر شده‌اند. مثلا به سکانس‌های آغازین تریلر نگاه کنید و ببینید که چگونه آن موجودات انگل‌مانند در عقب هواپیماها تاب می‌خورند و بر روی تانک‌ها مشخص هستند. موجوداتی که تنها به سبب پیوندهای خاص زیستی ساخته می‌شوند تا آن‌قدر مصرف شوند که از بین بروند. شاهد این ادعا هم چیزی نیست جز این که در هنگام حرکت تانک می‌توان به خوبی مشاهده کرد که برخی از این موجودات پس از گذشت زمان رنگی تیره به خود می‌گیرند و نابود می‌شوند و از بدنه‌ی تانک به پایین می‌افتند و تمامی این‌ها، دنیایی را به تصویر می‌کشد که با نابود کردن حیات، بر عمر انسان‌ها و قدرت ماشین‌ها می‌افزاید.

افزون بر این‌ها، به وضوح می‌توان دید که در این تریلر هم هیچ زنی دیده نمی‌شود. چیزی که بیش از هر چیز احتمال صحت این تئوری را افزایش می‌دهد و به خوبی می‌توان آن را با در نظر گرفتن این شرایط توجیه کرد. چون احتمالا در هنگام آغاز این مصیبت‌ها و نابودی حیات توسط انسان، زن‌ها خیلی سریع‌تر برای سواستفاده‌هایی همچون آزمایش‌های مرگ‌بار یا حتی صرفا به سبب نابودی حیات در زمین از بین رفته‌اند و تمام انسان‌های باقی‌مانده (یا حداقل اغلب آن‌ها) سربازان وحشی‌شده‌ی مردی هستند که فقط و فقط به جنگ و خون‌ریزی‌هایشان اهمیت می‌دهند تا دنیا را تصاحب کنند. این وسط اگر گرمایش زمین به اوجش رسید و زمین‌ها تیره شد و اکوسیستم از بین رفت هم مهم نیست، چون آن‌ها حاضر به نابودی هر چیزی برای رسیدن به عمر بی‌پایان و قدرت تمام‌ناشدنی هستند؛ انسان‌هایی که این روزها هم در جهان حاضر می‌توان اشخاصی به مانند آن‌ها را مشاهده کرد.

Death Stranding

درست از لحظه‌ای که فکر می‌کنید همه‌ی نقاط تریلر را درک کرده‌اید و حالا دست کوجیما را خوانده‌اید، عمق حقیقی داستان‌پردازی این بازی‌ساز دوست‌داشتنی آشکار می‌شود

اما این‌جا هنوز یک سوال بزرگ باقی می‌ماند و آن هم چیزی نیست جز این که پس آن نوزادهای کوچک در این ماجرا چه نقشی دارند. خب راستش را بخواهید، چیزهای زیادی می‌توان در این رابطه گفت اما با توجه به بلایی که در اپیزود قبلی بر سر نورمن آمده بود و چیزهایی که در این تریلر می‌بینیم، احتمالا پس از نابودی زن‌ها و به دنبال آن عدم توانایی انسان در تولید مثل، دانشمند حاضر در تریلر ما تصمیم به ادامه‌ی حیات با روشی متفاوت می‌گیرد و با خلق دستگاهی قابل حمل که از طریق بند ناف به مردها یا یک منبع خاص از انرژی متصل می‌شود، راهی برای ادامه‌ی زندگی پیدا می‌کند. اما حدس بزنید چه شده؟ انسان‌ها که تقریبا تمام موجودات روی زمین را نابود کرده‌اند و تقریبا دیگر چیزی از حیات باقی نمانده که بخواهند با نابودی آن خود را نجات دهند، دست به دامن این کودکان نوزاد شده و به وسیله‌ی آن‌ها خود را احیا می‌کنند و به زندگی کثیف‌شان ادامه می‌دهد. چون همان‌طور که می‌دانید، احتمالا این نحوه‌ی انتقال قدرت بیولوژیکی آن موجودات انگل‌مانند به انسان‌ها شیوه‌ی کثیفی است که علاوه بر نابودی آن‌ها به صورت کامل، انسان‌ها را نیز آلوده می‌کند.

Death Stranding

مثال بارز این حرف را می‌توانید در آن نقطه‌ای از تریلر ببینید که مدس میکلسن که لباسش تماما چیزی از جنس همین موجودات زنده است، با برداشتن نقاب از روی صورت خود، سیاهی‌ها و آلودگی‌هایی را در زیر پوست خود مشاهده می‌کند. اما اتفاقی که پس از آن می‌افتد، تازه ماجرا را جذاب می‌کند! رخدادی که یک نوزاد مرده‌ی بارها ترمیم شده را نشان می‌دهد که مجددا چشمانش باز می‌شوند و صدای فریادش شنیده می‌شود و بعد از آن، به سراغ میکلسنی می‌رود که برخلاف همین چند ثانیه‌ی پیش جلوه‌ای کاملا سالم به خود گرفته است. این یعنی او با انتقال انگل‌های وجودی‌اش به آن موجود، باز هم سلامت خویش را به دست می‌آورد. اما نکته‌ی جالب‌تر این است که این کودک بیچاره نخستین بارش نیست که مورد چنین استفاده‌ی کثیفی قرار می‌گیرد. بلکه با توجه به آن همه سرهم‌بندی‌های گوناگونی که رویش انجام شده، می‌توان حدس زد که احتمالا بارها و بارها مرده و مجددا برای چنین چیزهایی زنده‌اش کرده‌اند. اما اگر می‌پرسید که پس آن تصاویر ابتدایی تریلر که از این نوزاد جلوه‌ای عروسک‌مانند را به تصویر می‌کشیدند، چه هدفی داشتند، باید بگویم که بهترین پاسخ ممکن استعاره‌سازی کوجیما از نگاه ابزارمانندی است که انسان‌های موجود در تریلر به حیات و ارزش‌های آن دارند.

با این اوصاف، پازل کوجیما هم به زیبایی هرچه تمام‌تر حل می‌شود. چون حالا با توجه به تمامی این موارد، می‌توان فرار آن دانشمند و در کل تمامی اتفاقات رخ داده در این تریلر را توجیه کرد. کافی است که تصور کنیم که این دانشمند، از جایی به بعد از سو استفاده‌ی انسان‌ها از خلقت به عنوان ابزاری برای داشتن زندگی کثیف و ابدی‌شان خسته شده و با یکی از دستگاه‌ها و جنین‌های در حال رشدش فرار کرده است و حالا آن چهار سرباز با فرمانده‌ی دهشتناک‌شان، به دنبال او نقاط مختلف شهر را می‌گردند تا هرچه سریع‌تر از رشد کامل نوزاد جلوگیری کرده و همچنین او را به جای اولیه‌اش بازگردانند. اما اگر فکر می‌کردید این‌جا نقطه‌ی پایان کار است و حالا همه‌چیز توجیه شده، باید بگویم که متاسفانه یا خوش‌بختانه، تازه از این‌جا ماجرا به لحظه‌های شگفت‌انگیزش می‌رسد.

Death Stranding

کافی است لحظه‌ای با دقت به تصویر بالا نگاه کنید، تا دقیقا متوجه شوید در رابطه با چه چیزی حرف می‌زنم. چیزی که بر پیشانی گیلرمو یا همان دانشمند احتمالی که سنجاق‌سینه‌اش هم احتمال دانشمند بودنش را تقویت می‌کند نقش بسته است. بله، کاملا مشخص است که این یک بخیه‌ی ساده نیست! بلکه سر دل‌تورو به گونه‌ای تصویر شده که بیشتر آدم را یاد موجوداتی مانند فرانکشتاین می‌اندازد و با چنین تصویرسازی‌هایی، باز هم علاقه‌ی کوجیما به الگوبرداری از بزرگان تاریخ سینما و به طور ویژه استنلی کوبریک افسانه‌ای را به نمایش می‌گذارد. چون اگر تریلر قبلی با آن فضاسازی ویژه‌اش و آن فرمول‌های ریاضیاتی مربوط به سیاه‌چاله‌ها انسان را به یاد «۲۰۰۱: یک ادیسه‌ی فضایی» می‌انداخت، این‌جا کوجیما را داریم که دانشمندی به مانند «دکتر استرنج‌لاو» کوبریک را بر پرده‌ی تصویر می‌برد. اما فارغ از این موارد، مهم‌ترین چیز تئوری‌هایی است که به سبب دیدن همین این خط بزرگ بخیه که انگار قسمت بالایی سر دل‌تورو رو به قسمت پایینی اتصال داده ایجاد می‌شوند. مثلا ممکن است این دانشمند از ابتدا یک موجود ربات‌مانند بوده باشد که در تمامی این مدت توهم انسان بودن را به خورد او داده‌اند و تنها به سبب سیستم کامپیوتری ویژه‌اش موفق به خلق این تکنولوژی تازه برای خلق جنین‌ها و مهیا کردن آن‌ها برای سو استفاده‌ی مجدد انسان‌ها از حیات شده است. شاید هم او شخصی است که خودش نخستین بار در هنگام نزدیکی به مرگ به سبب علاقه‌اش به زنده ماندن موفق به استفاده از آن موجودات انگل‌مانند بیولوژیکی شده است و خود را از شر غده‌ی ایجاد شده در مغزش با برداشتن کامل آن و جایگزین کردن مجدد آن نجات داده است.

البته با تمامی این‌ها، ممکن هم هست که همه‌چیز مربوط به یک شکستگی وحشیانه به سبب کوبیده شدن او به نقطه‌ای تیز رخ داده باشد اما راستش را بخواهید، چنین اتفاقی نه این خط صاف و مشخص بخیه‌های سنگین را توجیه می‌کند و نه برای علاقه‌ی کوجیما به عدم دقت مخاطبان به آن دلیلی می‌تراشد. اگر متوجه نشده‌اید که چه‌قدر ماجرا جدی است، یک بار دیگر به آن پوستر جدید بازی که در آن گیلرمو و آن نوزاد را می‌بینیم نگاه کنید و ببینید از کجا برش خورده است. برشی که به کوجیما اجازه داده در پوستر رسمی‌اش که خب همه سرتاسر آن را با یک نگاه برانداز می‌کنند، چنین چیزی را به سادگی فاش نکند و بگذارد که اگر کسی در تریلر توجه‌اش به آن جلب شد به سراغ تئوری‌سازی در رابطه با آن برود.

Death Stranding

اگر تریلر قبلی با آن فضاسازی ویژه‌اش و آن فرمول‌های ریاضیاتی مربوط به سیاه‌چاله‌ها انسان را به یاد «۲۰۰۱: یک ادیسه‌ی فضایی» می‌انداخت، این‌جا کوجیما را داریم که دانشمندی به مانند «دکتر استرنج‌لاو» کوبریک را بر پرده‌ی تصویر می‌برد

البته تمامی این حرف‌ها، شاید در برابر عظمت موجود در نمایش‌های Death Stranding و راز و رمزهایی که کوجیما در آن‌ها به کار برده، اطلاعاتی ناقص و نادرست باشند، اما اگر حقیقتش را بخواهید، انصافا برخی از آن‌ها خیلی خوب با فضاسازی‌های خواستنی این مرد جور درمی‌آیند. اما جذاب‌ترین نقطه‌ی تریلر در آن لحظات پایانی و در جایی از راه می‌رسد که کوجیما مابین این نمایش و اولین تریلر بازی، ارتباطی پنهان را به نمایش می‌گذارد و آن هم نمایش احتمالی همان پنج مردی است که در تریلر نخست، از روی آسمان نورمن ریداس را نگاه می‌کردند. پنج مردی که احتمالا دقیقا همین پنج سرباز موجود در تصویر بالا هستند که به دلیلی غریب، در زمانی بسیار دورتر از آن‌چه در تریلر دوم دیدیم، به سراغ ریداس رفته‌اند. اما اصل جذابیت کار در این‌جا است که ممکن است در آینده بفهمیم ریداس همان کودکی است که در آن تکنولوژی همراه با دل‌تورو حضور داشت. کودکی که دل‌تورو موفق به فرستادنش به دنیاهایی دیگر می‌شود و به سبب یک سفر فضایی با یک سیاه‌چاله، در جایی دورتر از سیاره‌ی ما، که البته آن هم به سبب بهره‌برداری انسان‌ از تمامی منابع حیاتش نابود شده فرود می‌آید. این‌گونه، می‌توان دلیل وجود آن روابط ریاضیاتی-فیزیکی مربوط به سیاه‌چاله‌ها بر روی گردن‌بند نورمن را نیز توجیه کرد. چون می‌توان با استناد به این تئوری برداشت کرد که کاراکتر دل‌تورو با قرار دادن آن‌ها در کنار او، خواسته تا وی پس از رشد و به بلوغ رسیدن، توانایی بازگشت به زمین و ادامه‌ی راه او را داشته باشد.

Death Stranding

پس تریلر اول از کجا شروع شده بود؟ از جایی که آنتاگونیست اصلی بازی به همراه چهار سربازی که دارد بالاخره جای او را پیدا کرده و وی را تا سر حد مرگ می‌برد و سپس برای نابود کردن باورهای او، وی را مجبور به استفاده از یکی از همان نوزادان برای ادامه‌ی زندگی می‌کند. یعنی نورمن به همین دلیل پس از زنده شده از چیزی به مانند مرگ، نابودی آن نوزاد را با درد و غم می‌پذیرد و جسد وی را در آغوش می‌گیرد. چون او می‌داند برای زنده ماندن، به مانند آن انسان‌های پست مجبور به قتل یک انسان برای بقا شده است. اما می‌ایستد و به آن‌ها می‌نگرد و این‌جا جایی است که احتمالا او سفر بزرگش برای بازگشت و تکمیل پروژه‌ی احتمالی آن دانشمند را آغاز می‌کند. هر آن‌چه که باشد، حتی در صورت حقیقت داشتن یکی از تئوری‌ها، کوجیما در حال ساخت ادیسه‌ای است که احتمالا تا سال‌های سال در یادها می‌ماند. محصول بزرگی که با این تریلر به خوبی نشان می‌دهد که چرا نیاز به بازیگران بزرگ داشته و به هیچ عنوان برای جذب مخاطب به سراغ آن‌ها نرفته است. چون Death Stranding داستان‌گوی تصویری بزرگی است که می‌خواهد شانه به شانه‌ی آثار بزرگ تاریخ سینما بتازد و نام استاد بازی‌های رایانه‌ای را باری دیگر بر زبان همگان جاری کند. اما با همه‌ی این حرف‌ها اگر از من می‌پرسید، قول می‌دهم که کوجیما در انتهای کار چنان داستانی را روایت می‌کند که این تئوری‌پردازی‌هایمان در برابر آن، در بهترین حالت ممکن حکم یک شوخی سرگرم‌کننده را دارد.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات