اعتیادآورترین بازی های سال 2016 از نگاه زومجی
جدای از مبحث هنر بودن، بازیهای ویدیویی همچنان به عنوان یک قطب عظیم سرگرمی شناخته میشود که همواره جزو پنج صنعت پردرآمد دنیا است. این ذات انسان بوده که برای سرگرم شدن پول خرج کند و در این خصوص راهی جز پناه بردن به بازی، سینما، کتاب و موسیقی ندارد. این که آیا سایر مدیومها توانستهاند تاکنون در سطح بازی قشرهای مختلف جامعه را به پای خود بکشانند سوالی است که هر شخص جوابی برای آن دارد ولی نکته مشخص این بوده که حتی بهترین فیلمهای تاریخ هم بعد از چندین بار مشاهده پیاپی برایمان تکراری و خسته کننده میشوند. همین مورد در خصوص موسیقی نیز صادق است ولی بازی حکمی کاملا متفاوت را دارد و بسته به خلاقیت سازندگان، محصولات ساخته شده میتواند برای مدت طولانی گیمران را به خود معتاد کنند بدون این که آنها را از خود فراری دهند و این مسئله رمز موفقیت صنعت است.
۲۰۱۶ پر بود از بازیهای بزرگ و کوچک که هر کدام به نحوی ما را سرگرم خود کردند ولی در میان آنها قطعا آثاری بودهاند که برای مدت طولانی گیمران را به پای خود بکشانند و ما را سرگرم و معتاد به خود کنند. در زومجی نیز بعد از بررسیهای پیاپی بیش از سی کاندید در نهایت ۱۰ بازی اعتیادآور و سرگرمکننده سال ۲۰۱۶ انتخاب شدند. در ادامه با بهترین بازیهای اعتیادآور و سرگرمکننده سال ۲۰۱۶ همراه زومجی باشید؛ بازیها به ترتیب حروف الفبا بوده و ترتیب خاصی ندارند.
Battlefield 1
- توسعه دهنده: دایس (DICE)
- ناشر: الکترونیک آرتز (Electronic Arts)
- سبک: تیراندازی اول شخص
- پلتفرمها: پلیاستیشن 4، ایکسباکس وان و رایانههای شخصی
- تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۵
معرفی Battlefield 1 برای برخی عجیب و بسیاری دیگر خوشحال کننده بود. این بار دایس به جای آن که با آینده دست و پنجه نرم کند یک راست شیر خلاقیت را بر روی بتلفیلد 1 باز کرده و به جنگ جهانی اول بازگشت. دورهای خونین از تاریخ بشریت که در صنعت گیم چندان به آن پرداخته نشده است. خوشبختانه این بار دایس بر روی همین سوژه ناب دست گذاشت و توانست تا حد بسیار زیادی نیز موفق شود. سری بتلفیلد هیچ گاه بخش داستانی غنی و پرمحتوایی نداشتهاند ولی بتلفیلد ۱ در این زمینه بهتر از قسمتهای قبلی خود عمل کرد و با این که تجربه بخش داستانی کوتاه بود ولی میتوان آن را به نوعی یک کلاس آموزشی بسیار عالی برای بخش چندنفره بازی دانست. با این حال مراحل به قدر کافی زیبا طراحی شدهاند که شما را مجبور به تجربه چندباره خود کنند.
اما میرسیم به جایی که بتلفیلد ۱ رسما گیمر را درگیر به خود میکند یعنی بخش چندنفره بازی. یکی از نقاط قوت سری بتلفیلد نسبت به رقبای خود همیشه بخش چندنفره بزرگ آن بوده است تا جایی که اکثر گیمران وقتی که نام این سری میآید اولین چیزی که به ذهن آنها خطور میکند یک بخش چندنفره بسیار بزرگ و کاملا اعتیاد آور بوده و این قول را میدهم که بتلفیلد ۱ در این زمینه از قسمتهای قبلی نیز بهتر است و اگر درگیر آن شوید روز و شب را پای انجام این بازی سپری خواهید کرد.
بخش چندنفره بتلفیلد ۱ برخلاف قسمت داستانی که چندان نمیتواند بودن در یک میدان نبرد بزرگ آن هم در جنگ جهانی اول را به گیمر القا کند در این زمینه کاملا موفق است و شما کاملا این حس را که در قلب یک جنگ تمامعیار قرار دارید را خواهید داشت. بخش چندنفره از چهار کلاس Assault ،Scout ،Support و Medic تشکیل شده ولی بالعکس تا دلتان بخواهد بازی حالتهای مختلف برای انجام دارد از امضای بخش چندنفره سری بتلفیلد یعنی Conquest گرفته تا بخشهای جدیدی مانند Operation و War Pigeons که هر کدام به نحوی شما را درگیر خود خواهند کرد و از طرفی در کنار همه این مسائل همکاری تیمی به همراه دوستانتان را هم اضافه کنید تا کاملا غرق در این بازی شوید.
- توسعه دهنده: فیرکسیس گیمز (Firaxis Games)
- ناشر: توکی گیمز (2K Games)
- سبک: استراتژی نوبتی
- پلتفرمها: رایانههای شخصی مبتنی بر سیستمعامل ویندوز و مک
- تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۵
سری Civilization همیشه جزو بازیهای بسیار خوب بوده و همواره به عنوان یکی از اعتیادآورترین آثار صنعت بازیسازی محسوب میشوند. قسمت ششم نیز همان راه پیشینیان خود را ادامه داده است. با این که بازی در زمینه گیمپلی تغییرات بزرگی را به خود ندیده ولی همان هسته قسمت پنجم را تا حد زیادی بهبود بخشیده و یک تجربه لذت بخش را در اختیار گیمران قرار میدهد. مانند همیشه اصلیترین دلیل اعتیاد آور بودن بازی گیمپلی و از همه مهمتر عمق تصمیمات استراتژیک شما است زیرا باید به طور مداوم برای قدمهای بعدی خود برنامه ریزی کنید و اگر بخواهید بدون فکر به جلو بروید قطعا شکست خواهید خورد ولی نکتهای که مشخص بوده این است که اگر درگیر بازی شوید مطمئنا سعی میکنید در هر وقت خالی که دارید به انجام بازی بپردازید.
براساس انتخابهایی که شما انجام میدهید بازی شکل کاملا متفاوتی به خود میگیرد و همین موضوع است که گیمر را معتاد به Civilization VI میکند زیرا هر بار میتوانید بازی را به صدها شکل گوناگون به پیش ببرید! سیستم هوش مصنوعی نیز خارقالعاده است و باعث تعجب شما میشود. هر کدام از رهبران شخصیتی کاملا متفاوت نسبت به یکدیگر دارند و تمدن خود را به گونهای جدا از یکدیگر رهبری میکنند برای مثال کلئوپاترا ترجیح میدهد تا با کشورهای جنگ طلب در ارتباط باشد و در طرف مقابل گاندی شخصیتی صلحطلب و ضدجنگ دارد و بیشتر سعی میکند تا راه خود را با مذاکره به پیش ببرد.
Civilization VI پر است از موارد مختلف که گیمران را تا مدت زیادی درگیر به خود میکند. اگر طرفدار بازیهای استراتژیک هستید یا دوست دارید برای اولین بار به تجربه یک اثر در این سبک بپردازید به هیچ وجه Civilization VI را از دست ندهید.
Dark Souls III
- سازنده: فرام سافتور (FromSoftware)
- ناشر: بندای نامکو (Bandai Namco)
- سبک: اکشن نقشآفرینی
- پلتفرمها: پلیاستیشن 4، ایکسباکس وان و رایانههای شخصی
- تاریخ انتشار: ۵ فروردین ۱۳۹۵
در زمانهای هستیم که گیمران آن حوصله گذشته را برای تجربه بازیها ندارند و اگر اثری با روحیه لطیفشان برخورد بدی داشته باشد و بخواهد کمی سخت رفتار کند سریع کنار گذاشته میشود ولی صحبت در خصوص سری سولز کاملا متفاوت است. هیدتاکا میازاکی هفت سال پیش بازی Demon Souls بنیان دنیای خود را چیده و با سه گانه دارک سولز (Dark Souls) و بلادبورن (Bloodborne) آن را به حد اعلای تکامل رساند. میازاکی توانست نشان دهد در دورهای که امثال ندای وظیفهها و اساسینز کریدها را حتی کودکان نیز میتوانند به پایان برسانند و دیگر خبری از آن چالشهای گذشته در بازیها نیست میتوان شجاع بود و آثاری عرضه کرد که هم باب میل عموم باشند و از طرفی گیمران هاردکور را نیز دیوانه خود کنند.
Dark Souls 3 پایانی است بر این سه گانه فراموش نشدنی که امیدوارم بازهم بتوانیم ادامهای بر آن را از سوی فرام سافتور شاهد باشیم. اما چه چیزی دارک سولز ۳ را در این لیست قرار میدهد؟ این بازی نه داستانش را واضح تعریف میکند و نه گرافیک فنی فوقالعادهای دارد. برای جواب سوالتان باید بگویم که همه چیز در گیمپلی بازی خلاصه میشود. قسمت سوم سری دارک سولز باز هم همان فرمول خاص میازاکی را این بار با یک عالمه بهبود و البته یکی دو مورد مشکل از دید طرفداران قدیمی ادامه میدهد. ابتدا مانند اکثر بازیهای نقش آفرینی کلاس شخصیت خود را انتخاب میکنید و حتما در این بخش به شدت دقت کنید تا انتخابی صحیح داشته باشید تا بعدا زمانی که وارد بازی شدید پشیمان نشوید. اساس این سری مبارزه با دشمنان و باسها است که این بار بی رحمتر از گذشتهاند و اگر بخواهید بزن بهادر بازی درآورید و بیفکر قدم رو به جلو بردارید و ناشیانه کلیدها را بفشارید شکست خواهید خورد و جمله You Died جلوی چشمتان ظاهر خواهد شد. باید صبر، حوصله و از همه مهمتر استراتژی داشته باشید زیرا هر یک از دشمنان کاملا رفتاری متفاوت دارند و شما هستید که باید با تفسیر آنها مهلکترین ضربهها را وارد کنید. در کنار این مورد بازی یک بخش آنلاین که براساس مبارزات رو در رو و همکاری چیده شده دارد پس زمانی که احساس کردید دیگر یک دارک سولز باز حرفهای شدهاید این بخش بهترین مکان برای ارزیابی مهارتهایتان خواهد بود. به صورت کلی اگر پاپیچ دارک سولز ۳ شوید اعتیاد که چه عرض کنم زمان و زندگی را نیز تا مدت زیادی از دست خواهید داد.
بازی فوقالعاده سخت است و وقتی این کلمه را به کار میبرم به هیچ وجه شوخی نمیکنم زیرا اگر تفننی به انجام بازی میپردازید یا گیمری هستید که از سختی بازیها فراری است، بهتر است اصلا سراغ دارک سولز ۳ نروید. بالعکس اگر میخواهید خود را به چالش بکشید و برای مدت زیادی تنها به انجام یک بازی بپردازید و گذر زمان را از دست دهید آخرین ساخته میازاکی قطعا گزینه بسیار خوبی است.
Forza Horizon 3
- سازنده: پلی گراند گیمز با همکاری ترن ۱۰ (Playground Games ،Turn 10 Studios)
- ناشر: استودیوهای مایکروسافت (Microsoft Studios)
- سبک: ریسینگ
- پلتفرمها: ایکسباکس وان و ویندوز ۱۰
- تاریخ انتشار: ۶ مهر ۱۳۹۵
مایکروسافت در این نسل تصمیم گرفت تا سری بسیار قدرتمند و خوش امتیاز فورزا را به مرحله «هر سال یک نسخه» برساند. راهی که پیش از این سری ندای وظیفه و اساسینز کرید طی کردهاند. اما ترن ۱۰ در کنار پلی گراند گیمز نشان دادند که کار خود را به خوبی بلدند و میدانند که چگونه هر قسمت جدید در سری را بهتر از نسخه گذشته خود کنند. کاملا مشخص بود که مایکروسافت فورزا را برای رقابت مستقیم با گرن توریسمو و پر کردن جای خالی یک بازی ریسینگ عالی در کنسول خود معرفی کرده بود و نتیجه کار هم نه تنها خارقالعاده بود بلکه شاهد یکی از خوش ساختترین ریسینگهایی بودیم که یک تنه توانست رو در روی رقیبش بایستد. به گونهای که میتوان گفت در طول چند سالی که خبری از نسخه جدید گرن توریسمو نبود فورزا توانست فاصله خود را هر چه بیشتر کرده و استانداردهای جدیدی را در سبک ریسینگ شبیه ساز و آرکید تعریف کند.
رویکرد بسیار مثبت دیگری که سازندگان برای این سری در نظر گرفتند ساخت یک ریسینگ با سبک آرکید بود که نتیجه این کار تولد شاخهای با نام هورایزون در کنار بازیهای اصلی یعنی موتوراسپرت شد. امسال فورزا هورایزون 3 بدون هیچ شکی بهترین ریسینگ سال بود. به بازی که نگاهی میکنیم مجموعهای بی شمار از نکات مثبت را شاهد هستیم که مشکلات ریز بازی را در زیر پای خود له میکنند. این بار استرالیا میزبان فستیوال هورایزون است. خوشبختانه سازندگان به جغرافیای طبیعی این قاره به شدت توجه داشتهاند و بازی شامل صحرا، جنگل و محیطهایی شهری میشود که هر یک دارای شرایط محیطی متفاوتی نسبت به یک دیگر هستند و رانندگی کردن در آنها متفاوت از یک دیگر است. در حالی که فورزا هورایزون 3 یک ریسینگ آرکید بوده و مسائل از این دست چندان مهم نیست ولی این مورد دقت بالای پلی گراند گیمز در زمینه طراحی بازی خود را نشان میدهد. اما اصلیترین دلیلی که هورایزون 3 را به یک بازی اعتیادآور تبدیل میکند تعداد بسیار بالای ماموریتهای آن، وجود بیش از ۴۰۰ خودرو و از همه مهمتر بخش بسیار عالی چندنفره آن است. از طرفی بازی از کراسپلی نیز پشتیبانی میکند و این بدان معنا است اگر دوستانتان ایکسباکس وان نیز نداشته باشند باز هم میتوانند با تهیه نسخه پی سی با شما به رقابت بپردازد. در کنار این موارد گرافیک بینظیر و از همه مهمتر موسیقیهای بسیار متنوع است که حتی خود شما نیز میتوانید یک پلیلیست از آهنگهای موردعلاقهتان تهیه کرده و در هنگام رانندگی در محیطهای زیبای استرالیا به آنها گوش فرادهید و لذت این کار را برای خودتان چندبرابر کنید.
انجام فورزا هورایزون 3 به هر گیمری پیشنهاد میشود زیرا در کنار تمام موارد ذکر شده در بالا که تنها خلاصهای از خوبیهایی این بازی هستند مطمئنا رانندگی با انواع خودروهای لوکس، رویایی است که در دنیای حقیقی نمیتوان به آن دست پیدا کرد.
- سازنده: بخش کانادا الکترونیک آرتز (EA Canada)
- ناشر: بخش ورزشی الکترونیک آرتز (EA Sports)
- سبک: شبیه ساز ورزش فوتبال
- پلتفرمها: پلیاستیشن 4، ایکسباکس وان، پلیاستیشن 3، ایکسباکس 360 و رایانههای شخصی
- تاریخ انتشار: ۶ مهر ۱۳۹۵
صحبت کردن پیرامون اعتیادآور بودن بازیهایورزشی به ویژه فیفا چندان واجب نیست و بهتر است تنها در خصوص نکاتی که باعث بهبود تجربه کلی بازی در نسخه ۱۷ شدهاند صحبت کنیم. از فیفا یا هر شبیه ساز ورزشی دیگری نباید انتظار یک انقلاب پیرامون مسائل گوناگون گیم پلی در هر سال را داشت زیرا این مورد چندان اهمیت ندارد. به هر حال سازندگان در طول سالیان مختلف با بررسی مسائل گوناگون، اضافه کردن آن به گیمپلی و گرفتن بازخورد از گیمران توانستهاند به یک فرمول ثابت برای بازی خود برسند و فیفا نیز از این قائده به کنار نیست.
فیفا ۱۷ این بار دست خالی به میدان نیامده و اولین نکته کوتاه قابل اشاره و مهم تغییر موتور بازی از ایگنایت به فراست بایت بوده که خوشبختانه بر هر چه واقع گرایانهتر شدن جلوههای بصری بازی کمک کرده است. برای اولین بار در تاریخچه سری فیفا شاهد بخش داستان در این نسخه هستیم The Journey مکانی بوده که شما باید در آن به تجربه داستان الکس هانترز بپردازید و او را از یک بازیکن سطح پایین به یک سوپراستار ورزشی تبدیل کنید. مطمئنا هیچ شخصی از بخش داستانی آن هم در یک بازی شبیه ساز ورزشی انتظارات بالایی ندارد و همین که شاهد وجود این بخش در فیفا ۱۷ یا NBA 2K17 هستیم خود نشان از جسارت سازندگان این سریهای پرطرفدار دارد که خوشبختانه به شکل موثری آنها را از شبیه ساز بودن خارج کرده و تنوع خوبی به گیمپلیشان بخشیده است. زدن ضربات پنالتی، کرنر و ایستگاهی نیز به صورت کلی تغییر پیدا کرده و باری دیگر در جهت مثبت طراحی شده است. بخش آلتیمیت تیم و کریر چندان پیشرفت نکردهاند و سازندگان به همان ایجاد بهبودهای بیشتر در این بخش بسنده کردهاند. فیفا از آن دست بازیهایی بوده که مطمئنا شما را درگیر خود میکند و زمان زیادی صرف انجام آن خواهید کرد. پس اگر علاقمند به یک شبیه ساز ورزش فوتبال کامل هستید در خرید فیفا ۱۷ اصلا شکی به دلتان راه دهید.
- سازنده: کوالیشن (The Coalition)
- ناشر: استودیوهای مایکروسافت (Microsoft Studios)
- سبک: تیراندازی سوم شخص
- پلتفرمها: ایکسباکس وان و ویندوز ۱۰
- تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۳۹۵
سپردن ساخت ادامهای بر سری پرطرفدار Gears of War به دستان استودیو تازه تاسیس کوالیشن یک ریسک بسیار خطرناک بود که خوشبختانه نتیجه کار یک بازی بسیار خوش ساخت است که مانند قسمتهای قبلی سری تا مدت فراوانی میتواند شما را سرگرم خود کند. البته Gears of War 4 به هیچ وجه در حد قسمت اول یک بازی انقلابی نیست و در زمینه گیمپلی سعی کرده تا حد ممکن به همان استانداردهای بیرقیب این سری بسنده کند و آن را با برخی تغییرات ریز و درشت مثبت بهبود ببخشد.
داستان بازی مانند رسم سه گانه اصلی به هیچ وجه پیچیده نیست و از همان فرم روایی سرراست این سری پیروی میکند و خوشبختانه بازی در این بخش بسیار خوب عمل کرده و به خوبی پایههای یک سه گانه جدید را میچیند؛ جایی که به ۲۵ سال بعد از وقایع Gears of War 3 میرویم که مارکوس فنیکس و اعضای گروه دلتا دیگر پا به سن گذاشتهاند. این بار شما کنترل پسر مارکوس یعنی جی دی فنیکس (J.D. Fenix) را بر عهده دارید که به همراه کِیت دیاز و دِلمونت واکر پنج اکت داستان را از دید آنها به پایان خواهید رساند. درست است که ابتدا بازی بسیار کند روایت خود را آغاز میکند که مطمئنا برای یک اکشن پر زد و خرد مانند Gears of War ضعف بزرگی محسوب میشود ولی با ورود به اکت دوم و بالطبع ورود مارکوس، بازی به یک باره ۱۸۰ درجه تغییر میکند و تبدیل به همان چیزی میشود که شما از بخش داستانی یک بازی جدید در این سری انتظار دارید.
جدای از کمپین داستانی کوالیشن به شدت بر روی بخش چندنفره بازی تمرکز کرده که نه تنها بهترین در سبک خود بلکه حتی از سه گانه اصلی نیز جذابتر است. بخش چند نفره بازی شامل چندین قسمت میشود و از تنوع خوبی برخوردار است. بخش ابتدایی آن Social Quickplay نام دارد که شما به همراه یک نفر از دوستانتان میتوانید به جمع دوازده نفره بازی بپیوندید و با رایگیری به مسابقات مختلف بپردازید. اما بخش Core Modes این اجازه را به شما خواهد داد تا دقیقا همان مسابقهای که دوست دارید را انتخاب کنید و به انجام بازی مشغول شوید. مسابقاتی نظیر Team Deathmatch ،Dodgeball ،King of the Hill ،Arms Race ،Guardian و Warzone شامل این مسابقات اصلی میشوند و هر مسابقه میزبان ۱۰ نفر از بازیکنان خواهد بود.
کوالیشن بخشی دیگر به نام Competitive Modes یا همان حالت رقابتی را برای بازی خود تدارک دیده که شامل دو مسابقه مختلف میشود که کوالیشن آن را مخصوص افرادی طراحی کرده که با دوستان خود کاملا هماهنگ و یکپارچه بازی میکنند. از طرفی، هدف اصلی این بخش، ارایه آن در مسابقات eSport بوده است که البته برای افراد عادی هم جذابیت خاص خود را دارد. در بخش Versus حتی حالتی به صورت همکاری چند نفره وجود دارد که میتوانید در نقشهها و مسابقات مختلف در برابر دشمنانی با هوش مصنوعی قرار بگیرید. همچنین بخش چند نفره بازی شامل ۱۰ نقشه میشود که خیلی خوب طراحی شدهاند و به خوبی برای مبارزات سریع و البته سنگین بازیکنان به خوبی بالانس شدهاند.
مایکروسافت تصمیم گرفته تا Gears of War 4 را علاوه بر ایکسباکس وان برای رایانههای شخصی نیز عرضه کند که خوشبختانه بعد از انتشار مشخص شد که با یکی از بهینهترین بازیها بر روی این پلتفرم طرف هستیم. منتظر چه هستید؟ تجربه یک نسخه از Gears of War از آن پیشنهادهایی است که هر کس نمیتواند دست رد به سینه آن بزند پس در اسرع وقت به سراغ این بازی رفته و از سلاخی و خون به پا کردن در بخش چندنفره بسیار عالی آن در کنار تجربه بخش داستانی زیبایش نهایت لذت را ببرید.
- سازنده و ناشر: بلیزارد انترتینمنت (Blizzard Entertainment)
- سبک: تیراندازی اولشخص آنلاین
- پلتفرمها: پلیاستیشن 4، ایکسباکس وان و رایانههای شخصی
- تاریخ انتشار: ۳ خرداد ۱۳۹۵
صحبت کردن از شاهکاری که بلیزارد آن را خلق کرده بسیار سخت است. در حالی که اورواچ اولین بازی این شرکت در سبک تیراندازی اول شخص بوده ولی آنها طوری این اثر را به خوردمان میدهند که گویی چندین سال کارشان این بوده است. اورواچ اصلیترین ستون صنعت بازی یعنی سرگرم کننده، مفرح و اعتیاد آور بودن را نشانه رفته، بازی خود را جدی نمیگیرد تا حد ممکن هم از خشونت و خونریزی متواری است ولی به قدری شما را درگیر میکند که گذر زمان را از دست خواهید داد.
قهرمانهای این بازی در چهار کلاس تانک، پشتیبان، مهاجم و مدافع قرار دارند. نکته بسیار مهمی که بلیزارد به آن توجه داشته تفاوتهای هر شخصیت با دیگری است به گونهای که از لحاظ ظاهری، شخصیتی و خصوصیات مبارزهای بایکدیگر متفاوتند ولی با این حال هیچکدام از آنها نقاط قوت و ضعف خاصی را در مقابل یک دیگر ندارند زیرا پیکره یک بازی که تمام تمرکزش بر روی بخش چندنفره و همکاری گروهی در آن بوده نبود مواردی است که گیمپلی بازی را از توازن خود خارج کند و توانایی شخصیتهای یکی از این مسائل بسیار مهم است که خوشبختانه بلیزارد امتحان خود را در آن به خوبی پس داده است. همچنین اورواچ شامل ۱۴ نقشه نیز میشود که هر کدام طراحی مخصوص به خود دارند. بلیزارد تا جای ممکن سعی کرده تا از محتوای پولی فاصله بگیرد و تمامی مواردی که برای بازی عرضه میشوند از جمله شخصیتها و نقشهها کاملا رایگان است.
«اورواچ را بخرید و از تک تک لحظاتی که به انجام آن میپردازید لذت ببرید» این بهترین جملهای است که میتوان در وصف این شاهکار بلیزارد گفت.
Titanfall 2
- سازنده: ریسپاون اینترتینمنت (Respawn Entertainment)
- ناشر: الکترونیک آرتز (Electronic Arts)
- سبک: تیراندازی اول شخص
- پلتفرمها: پلیاستیشن 4، ایکسباکس وان و رایانههای شخصی
- تاریخ انتشار: ۷ آبان ۱۳۹۵
تایتان فال ۲ هدیه بسیار ارزشمند ریسپاون اینترتینمنت به گیمران است. آنها باری دیگر نشان دادند که به واقع سبک اول شخص را میشناسند و میدانند که چگونه یک بازی بسیاری عالی در بخش تک نفره و چندنفره را به دست ما برسانند. کمپین داستانی تایتان فال ۲، نقطه عطفی در این مجموعه محسوب میشود .برای اولین بار با حسی عمیق به میانه رابطه پایلوتها و غولهای آهنی مرگبارشان میرویم، در حقیقت برای نخستین بار درک میکنیم که انسان و تایتان چگونه میتوانند در تعاملی با یکدیگر مشکلات را پشت سر گذاشته و در معنای کلمه به یکدیگر «اعتماد» کنند. با این که بخش داستانی تایتان فال ۲ کوتاه است ولی همین ۶ ساعت یکی از بهترین روایتهایی است که در طول چند سال گذشته در یک بازی شوتر اول شخص دیدهایم هر یک از مراحل بخش داستانی تایتان فال ۲ یک شاهکار در زمینه طراحی هستند که با همان فرمول بسیار سریع و روان گیمپلی در کنار گانپلی فوقالعاده و از همه جالبتر پازلهای بسیار خلاقانه همراه شدهاند.
کمپین داستانی تایتان فال ۲ یک بخش آموزشی بسیار عالی برای ورود به حالت چندنفره این بازی است. ریسپاون سعی کرده تا جای ممکن به بازخوردهای و درخواستهای گیمران گوش فرا دهد و در کنار بهبودهای فراوان بخش چندنفره، چند مورد جدید را نیز به آن اضافه کند که از جمله آنها میتوان به سیستم شخصیسازی بسیار خوب آن اشاره کرد.
تایتان فال ۲ با بخش چندنفره فوقالعادهاش و کمپین داستانی بسیار زیبایش (جا دارد یادی از مرحله Effect and Cause شود) یکی از بهترین بازیهای تیراندازی اول شخص در چندسال اخیر است که حتی با خرید آن تا مدت زیادی نیازی به سراغ گرفتن از سایر بازیهایی که امسال در این سبک عرضه شدند ندارید. شاید اگر حماقت الکترونیک ارتز در خصوص بازه زمانی عرضه این بازی نبود تایتان فال ۲ به جایگاهی حتی بهتر میرسید.
Uncharted 4: A Thief's End
- سازنده: ناتی داگ (Naughty Dog)
- ناشر: بخش سرگرمیهای تعاملی سونی (Sony Interactive Entertainment)
- سبک: اکشن ماجراجویی
- پلتفرمها: پلیاستیشن 4
- تاریخ انتشار: ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵
Uncharted 4: A Thief's End بدون هیچ شکی جزو بهترین بازیهای این نسل است و هر شخصی که کنسول پلیاستیشن 4 دارد باید به انجام آن بپردازد. آخرین بخش داستان دزد محبوبمان نیتن دریک در قسمت چهارم به پایان میرسد و با توجه به صحبتهای ناتی داگ آنچارتد ۴ آخرین بازی مجموعه است که این استودیو وظیفه ساخت آن را بر عهده دارد و به راستی که چه پایان شکوهمندی.
شمردن نکات مثبت بازی بسیار سخت است اما از بخش داستانی شروع میکنیم؛ در کل نیل دراکمن و بروس استرلی تصمیم گرفتهاند این بار فرمی متفاوت از داستان گویی را برای قسمت آخر در نظر بگیرند. شخصیتها و توجه به روابط بین آنها و روایتی کاملا مدرنتر و از همه مهمتر پی ریزی روند معرفی سم تا کشاندن آن به زندگی نیتن کاری است که هر استودیویی توانایی انجام آن را ندارد. به همه این موارد گیمپلی بسیار سریع و جذاب سری آنچارتد را نیز اضافه کنید تا ببینیم که با چه بازی بزرگی طرف هستیم.
جدای از کمپین داستانی آنچارتد ۴ یک بخش چنده نفره فوقالعاده جذاب دارد که خوشبختانه ناتی داگ تا این لحظه نیز حمایت بسیار خوبی از آن انجام داده و انواع نقشهها و حالتهای مختلف را به شکلی کاملا رایگان عرضه کرده است. اخیرا نیز با اضافه شدن حالت بقا (Survival) این بخش جانی دوباره گرفت. به صورت کلی بخش مولتیپلیر بازی با تغییرات ریز و درشتی که نسبت به نسخههای پیشین داشته مانند بخش تک نفره میتواند تا مدتها سرگرمتان کند.
World of Warcraft: Legion
- سازنده و ناشر: بلیزارد انترتینمنت (Blizzard Entertainment)
- سبک: نقش آفرینی چندنفره
- پلتفرمها: رایانههای شخصی مبتنی بر سیستمعامل ویندوز و مک
- تاریخ انتشار: ۹ شهریور ۱۳۹۵
World of Warcraft را باید پدر تمام بازیهای اعتیادآور دانست که هنوز هم بعد از چندین سال از عرضه آن همچنان چندین میلیون نفر به انجام آن میپردازند یکی از اهداف بلیزارد برای گسترش دنیا و داستان جهانِ وارکرفت عرضه انواع بستههای الحاقی برای آن بوده است. آنها با Wrath of the Lich King در سال ۲۰۰۸ نشان دادند که کارشان را به خوبی بلد هستند اما سه الحاقی بعدی نتوانستند در حد «خشم لیچ کینگ» عمل کنند. یکی از انتقادات اصلی وارده به این بسته از جانب وارکرفت بازان قدیمی آسان شدن بیش از حد آنها بود که بالطبع بلیزارد این کار را برای جذب گیمران جدید به بازی انجام داده بود که البته نتیجهای بالعکس داشت و World of Warcraft بیش از چندین میلیون بازیکن ثابت خود را از دست داد. به موارد اشاره شده محتوای کم بستهها را نیز اضافه کنید تا بیشتر به این موضوع پی ببرید.
اما بلیزارد با Legion هدفی کاملا متفاوت را در پیش گرفت زیرا این بسته الحاقی شامل محتوای فراوان و جدیدی بود. مطمئنا یکی از مسائلی که میتواند وارکرفت بازان قدیمی را بازی دیگر با بازی آشتی دهد یک داستان بهتر در فرم روایی جذابتر است که خوشبختانه لژیون توانست این کار را به خوبی انجام دهد و نظر مثبت جامعه بزرگی از منتقدین را با خود به همراه داشته باشد.
داستان تنها عنصر بازگرداندن بازیکنان قدیمی نیست و بلیزارد نگاه ویژهای نیز به گیمپلی داشته و آن را با انواع تغییرات ریز و درشت همراه کرده است که از جمله آنها میتوان به کلاس شکارچی اهریمنها، مکانها و سیاهچالههای جدید و اضافه شدن ۱۰ سطح به بازی اشاره کرد. همچنین مبارزات رو در رو نیز با بهبودهایی همراه شده است.
صحبت کردن از اعتیادآور بودن جهان وارکرفت بیهوده است زیرا بلیزارد با لژیون نشان داد که چرا همچنان به عنوان یکی از پادشاهان بازیسازی شناخته میشود. آنها توانستند با این بسته الحاقی گیمران قدیمی و از سمتی تازهواردان را راضی نگه دارند. از همه مهمتر کسانی که مدتی است بازی را به واسطه نبود جذابیت گذشته به حال خود رها کردهاند نیز بازی دیگر به وارکرفت بازگشتند. بهعلاوه بازگشت ایلیدان (چه کسی است که نبرد حماسی او را با آرتاس فراموش کند)، یکی از محبوبترین شخصیتهای World of Warcraft نیز یک دلیل کاملا قانع کننده است برای انجام این الحاقی داستانی.
سخن پایانی
۱۰ بازی بالا توانستند به هر شکلی رسالت اصلی خود در جایگاه یک بازی یعنی اعتیادآور و سرگرم کننده بودن را به بهترین شکل ممکن انجام دهند و در مجموع سال بسیار خوبی را برای ما گیمران رقم زده و لحظات فراموش نشدنی را در ذهنمان ثبت کنند. پیش از به پایان رساندن مقاله جا دارد از بازیهایی مانند XCOM 2 و Dishonored 2 یادی کنیم که هر کدام به نوبه خود توانستند برای مدت زیادی ما را به خود سرگرم کنند ولی از دید تحریریه وبسایت نتوانستند رای کافی برای حضور در این لیست را به دست آورند ولی لازم بود که نامی از آنها به میان آوریم.
دیدگاه شما در رابطه با ۱۰ بازی اعتیادآور و سرگرمکننده از نگاه زومجی چیست؟ به نظر شما جای کدام بازیها در لیست برترینها خالی است؟