بررسی دلایل موفقیت فیلمهای اصغر فرهادی در جشنوارههای جهانی
تحلیل­گران سینما در خارج از مرزها دو عامل مهم را برای اهدای جایزه به یک اثر سینمایی در جشنواره­های معتبر (به خصوص اسکار) عنوان میکنند. این دو فاکتور چیزی فراتر از اصول فیلمنامه­نویسی و فیلمسازی هستند. در واقع اگر فیلمی به لحاظ ساختار فیلمنامه درست باشد و کارگردانی و اصول ساخت فیلم در حد جشنواره­ای که در آن شرکت می­کند رعایت شود هنوز به دو عامل مهم نیاز دارد تا پذیرفته شود و جایزه دریافت کند. اولین عامل تحت عنوان نکته ویژه فروش (unique selling point factor) عاملی است که باعث می­شود مردم در سراسر دنیا ترغیب شوند که یک فیلم را تماشا کنند. برای مثال در قسمت اول فیلم Toy Story که یکی از پرفروش ترین فیلم­ها در زمان خودش به حساب می­آید فاکتور اساسی فروش و عاملی که همه مخاطبان با وسوسه­ی آن پا به سالن سینما می­گذارند این نکته است که قرار است یک فیلم ماجراجویانه ببینند که در آن عروسک­ها حرف می­زنند. این اتفاقی است که برای اولین بار در سالن سینما می­افتد. این عامل معمولاً در خلاصه داستان فیلم ذکر می­شود و در پوسترها و تریلر فیلم نیز بر آن تأکید می­گردد.
دو عاملی که فروش فیلم در جشنوارهها را تضمین میکنند، نکته ویژه فروش و جهانی بودن هستند
دومین عاملی که موفقیت یک فیلم را در جشنواره­های بین­المللی تضمین می­کند عامل جهانی بودن (universal farctor) داستان فیلم است. این موضوع ارتباط ویژه­ای با بومی بودن یک اثر دارد. برای آنکه یک فیلم جهان شمول شود می­بایست حرف فیلم در سراسر دنیا با فرهنگ­های مختلف قابل فهم باشد و کارایی داشته باشد. در عین حال این مفهوم به آن معنا نیست که فیلم بومی بودن خود را از دست بدهد. در فیلم داستان اسباب بازی که مثالش زده شد عامل جهان شمول به مضمون داستان بازمی­گردد. فیلم درباره اسباب بازی­های اندی پسری شش ساله است که با ورودش به مدرسه قرار است اسباب­ بازی­ها کنار گذاشته شوند. در این خلاصه داستان یک کلمه به خصوص وجود دارد که مضمون فیلمنامه داستان اسباب بازی است: کنار گذاشته شدن. حسی که برای مردم جهان در تمامی نقاط با همه فرهنگ­هایش قابل درک و محسوس است.
این دو عامل به وضوح در فیلم موفق دیگری همچون سخنرانی پادشاه (The King's Speech) که در سال ۲۰۱۰ جایزه بهترین فیلم از آکادمی اسکار را دریافت کرد نیز قابل پیگیری است. نکته ویژه فروش در این فیلم آن است که همه مخاطبان می­خواهند بدانند که چه اتفاقی برای پسر پادشاه بریتانیا که طبق تاریخ روزی خود پادشاه شده است اما از لکنت زبان رنج می­برد، خواهد افتاد. آنچه که این فیلم را خاص می­کند این است که این اتفاق برای پادشاه آینده بریتانیا با همه جلال و جبروتش افتاده است. اما جهان شمولی داستان به یک عبارت کلیدی باز­می­گردد: اعتماد به نفس. او می­ترسد و لکنت دارد اما ریشه این لکنت به نداشتن اعتماد به نفس بازمی­گردد. بی شک تعداد بسیار کمی از مخاطبان فیلم لکنت زبان داشته­اند اما تعداد زیادی از آن­ها می­دانند که نداشتن اعتماد به نفس و ترس از مشکلات شخصی و درونی به چه معناست و این عبارت کلیدی در تمام جهان کارایی و مفهوم دارد. فاکتور جهانی آن چیزی است که اغلب در زیرلایه فیلم وجود دارد و مخاطب بیش از آنکه از روی علم به آن پی ببرد به لحاظ احساسی آن را درک میکند و در ارتباط نزدیکی با مضمون فیلم است.
حال به سراغ دو فیلم موفق فرهادی در جشنواره­های جهانی که پیش از «فروشنده» در ایران ساخته شده­اند می­رویم و دو عامل فوق را بررسی می­کنیم.
چند جوان ایرانی از طبقه متوسط برای خوش­گذرانی به شمال ایران می­روند. پس از یک روز پسر یکی از جوان­ها در آب میافتد. وقتی او را نجات می­دهند متوجه می­شوند که دوست­شان الی که زیاد هم او را نمی­شناخته­اند گم شده است. حال بین آن­ها بحث­هایی صورت می­گیرد که مجبور می­شوند او را قضاوت کنند. در این ماجرا همه به دنبال تبرئه کردن خود هستند اما سپیده که خود را مقصر می­داند سعی دارد از شرف الی دفاع کند. در پایان داستان سپیده به نامزد الی دروغ می­گوید تا جمعیتشان تبرئه شوند.
در فیلم «درباره الی» که نسبت به «جدایی نادر از سیمین» کمتر هم دیده شد نکته ویژه فروش به آن برمی­گردد که مخاطبان و جشنوارهها در سراسر جهان می­خواهند بدانند زندگی در ایران چگونه است. چند جوان در یک کشور در مرکز خاورمیانه چه خوشی­هایی دارند و روابطی که بین آن­ها وجود دارد به چه شکل است. یک فیلمساز با عنوان جدانشدنیِ واقعگرایی فیلمی ساخته که بیانگر فضای عمومی جامعه جوان ایران است که جهان بسیار کم از آن میداند. فاکتور جهان شمول در این فیلم که به مضمون بازمی­گردد، مسئله قضاوت و دروغ است. این مفاهیم در تمام این کره خاکی قابل درک است. این سوال که اگر من در این شرایط قرار می­گرفتم چگونه الی را قضاوت می­کردم برای هر کسی در جهان درگیرکننده و قابل پیگیری است.
پس از آنکه «درباره الی» جوایز متعددی نصیب سینما ایران کرد فرهادی تصمیم گرفت فیلمی بومی­تر و قابل درک­تر برای سینما و مردم کشورش بسازد. فیلمی که هیچگاه فکرش را نمی­کرد که بتواند جایزه بین­المللی دریافت کند اما بر خلاف پیش­بینی­اش از تمام جشنواره­هایی که در آن شرکت کرده بود دست پر بیرون آمد و پرافتخار­ترین فیلم سینمای ایران لقب گرفت. اما چه عاملی باعث این اتفاق شد؟
در «جدایی نادر از سیمین» عامل خاص فروش با اسم فیلم در ارتباط است. «جدایی نادر از سیمین» یا عنوان «یک جدایی» در ترجمه انگلیسیاش کنجکاوی مردم جهان و جشنوارهها را برمیانگیزاند تا بدانند روابط بین زن و مرد در کشور ایران با وضعیت فرهنگی، مذهبی و اجتماعی بهخصوصاش در قرن ۲۱ام چگونه است و این رابطه دچار چه تهدیدهای درونی و بیرونی میشود. به علاوه نام اصغر فرهادی با جایزه مهمی که از جشنواره برلین دریافت کرده بود خود به برندی برای پذیرفته شدن و دیده شدن اثرش تبدیل شده بود.
پس از آنکه «درباره الی» جوایز متعددی نصیب سینما ایران کرد فرهادی تصمیم گرفت فیلمی بومی­تر و قابل درک­تر برای سینما و مردم کشورش بسازد
یک جدایی داستان زن و مردی است که تصمیم بر طلاق دارند و اثر این تصمیم آن دو را درگیر ماجرایی میکند که تصمیمشان را نهایی کنند و افزون بر آن فرزندشان در موقعیت تصمیمگیری قرار گیرد تا به معنای واقعی با پاسخی که به سوال قاضی میدهد و انتخابی که میکند بزرگ شود و وارد جامعه شود. کلمه کلیدی و اساسی که در تعریف بالا نقش ایفا میکند و در سرتاسر فیلم همه شخصیتها با آن درگیر هستند انتخاب است. راضیه (با بازی ساره بیات) باید انتخاب کند که حقیقتِ اتفاقی را که رخ داده به نادر بگوید یا بر آن سرپوش بگذارد. معلم ترمه (با بازی مریلا زارعی) باید انتخاب کند که شهادتاش را پس بگیرد یا به خاطر دوستیاش با خانواده نادر حقیقت را بپوشاند. نادر باید انتخاب کند که حقیقت را به دخترش بگوید یا نه (حقیقتی که از درون به آن فکر میکند و بر آن شناخت دارد اما منافعاش مانع برملا کردناش میشود). در نهایت ترمه باید انتخاب کند که دروغ بگوید یا آنکه حقیقت طلبی خود را حفظ کند. تصمیمهایی که گرفته میشود مضمون فیلم جدایی را میسازد. شخصیتها همگی گرفتار هستند و این گرفتاری شباهتی تماتیکی با «درباره الی» دارد. مفهومی که در همه جای جهان قابل درک است و هر انسانی را بر سر دو راهی تصمیم گیری قرار می دهد. در این موقعیت و در لحظه خوانش فیلم دیگر مهم نیست که فیلم در ایران اتفاق میافتد. تمام مخاطبین منافعی شخصی دارند و گاهی بر سر تصمیمگیری بین این منافع و میل به حقیقت طلبیشان قرار گرفتهاند.
با اینکه آخرین اثر اصغر فرهادی چه از نظر مضمون و چه از نظر ساختار شباهت بسیاری به آثار گذشتهاش دارد اما تفاوتهای مشخصی در «فروشنده» دیده میشود که باز هم فرهادی را در مسیر رقابت حفظ میکند. دیگر این موضوع که در ایران یک جدایی چگونه اتفاق میافتد یا امیدها و آرزوهای چند جوان ایرانی در این سالها چیست به تنهایی مخاطبان جهانی فرهادی را برای دیدن فیلم ترغیب نمیکند. برای بررسی فیلم «فروشنده» از نظر فاکتورهای بیان شده در ابتدا به خلاصه داستان ارائه شده از فرهادی رجوع میکنیم:
«فروشنده» روایت زوجی جوان به اسم عماد و رعنا است که نقشهای اصلی در نمایشی اقتباسی از مرگ «فروشنده» اثر آرتور میلر را ایفا میکنند. در این میان زلزلهای باعث میشود آنها به خانهای تغییر مکان دهند که گفته میشود مستأجر پیشین آن زنی است که مشکلات اخلاقی دارد.
انتخاب کلمات در این خلاصه داستان بسیار اهمیت دارد. هویت زن و مرد اصلی فیلم مخاطبان را کنجکاو میکند تا بدانند سرنوشت هنرمندان ( که سعی در حفظ کرامت های اخلاقی دارند) در برابر حوادثی که برایشان اتفاق میافتد چگونه است. افزون بر آن نام یک نمایشنامه محبوب آمریکایی با محوریت معضلات اخلاقی و اقتصادی در جامعه آمریکا که رویای آمریکایی در آن به زوال رفته است در میان است و از آن مهمتر مخاطبان میخواهند بدانند خوانش این اثر در ایران چگونه است. حال فرهادی آگاهانه بر موضوعی دست گذاشته که در قدم اول مضمون فیلمهای قبلیاش را به نوعی در خود دارد یعنی پنهان کاری و دروغ. علاوه بر آن مسیری برای شخصیتها طراحی کرده که اخلاق بار دیگر در چالشی پیچیده گرفتار شود. از منظر قصهگویی فرهادی با انتخاب شخصیتی محوری (عماد) در داستان توانسته جلوتر از تمامی فیلمهایش از کشمکشهای بیرونی فاصله گیرد تا بواسطه آن درونیات یک بازیگر تئاتر و معلم ادبیات را به تصویر بکشد که با خود در تقابل است. در «فروشنده» شخصیتهای اصلی یعنی عماد و رعنا گرفتار موضوعی شدهاند که تنهایشان کرده است و این زیرلایهای در داستان است که موضوع فیلم را از کلماتی سطحی همچون غیرت به سمت مفاهیمی عمیق و جهان شمول همچون اخلاق، بخشش و انتقام سوق میدهد. دوباره معنایی جهان شمول در اثر تازه فرهادی نمود پیدا میکند که در عین شباهت، فاصله معناداری با اثار گذشتهاش دارد. این بار یک شخصیت در تمام داستان به تنهایی باید با خود مقابله کند و میل شدیدش به انتقام را مهار کند و در انتهای داستان ناتوان بماند تا پایانی تلخ مخاطب را میخکوب کند و عرق شرم بر صورتاش ظاهر شود. تصویر عماد وقتی پس از زدن سیلی به دوربین پشت میکند تا شرمش از اتفاقی که بر او حادث شده را نشان دهد برای همه انسانها دارای معنایی عمیق است. دیگر مهم نیست فیلم در چه کشوری با چه زبانی روی پرده میرود چون اخلاق، بخشش و انتقام مفاهیمی هستند که برای همه مردم جهان ارزشمند و دارای معنیاند.
نظرات