۱۰ تئوری عجیب و باورنکردنی دنیای سینمایی دی سی
دنیای کمیکبوکها جان میدهد برای پرداختن به انواع و اقسام تئوریهای توطئه، حدسهای عجیب و غریب و اسرار پشت پرده! امروزه هم که به لطف مجموعه کیمکهای بیشمار کمپانیهای مختلف و اقتباسهای سینمایی پشت سرهم از این کمیکها، سرتاسر فضای اینترنت پر شده از بحثها و نظریاتی که نه میتوان آنها را به خاطر زیادی منطقی بودنشان رد کرد و نه میشود به خاطر دیوانهوار بودنشان با خیال راحت پذیرفت. اگرچه بازهم باید اعتراف کنیم که پرداختن به این تئوریهای توطئه گاهی از دنبال کردن جریان اصلی داستانها هم جذابتر است!
در این مطلب اما سراغ دنیای سینمایی دیسی یا همان DC Extended Universe و شایعات پیرامون آن رفتیم. دنیای سینمایی دیسی یا دنیای توسعهیافته دیسی درواقع دنیایی است که فیلمهای سینمایی دیسی در آن جریان دارد و پر است از شخصیتهای شناخته شدهای کمیکهای این کمپانی. فیلمهایی مانند مجموعه فیلمهای سوپرمن، بتمن در برابر سوپرمن: طلوع عدالت، جوخه انتحار، زن شگفتانگیز و فیلم نزدیک به اکران لیگ عدالت، همگی در این دنیای سینمایی جریان دارند.
دنیای سینمایی دیسی یا دنیای توسعهیافته دیسی درواقع دنیایی است که فیلمهای سینمایی دیسی در آن جریان دارد.
اگرچه کمپانی دیسی از هماکنون تا سال ۲۰۲۰ میلادی برنامهای مشخص برای فیلمهای آینده این مجموعه چیده، اما بازهم این موضوع چیزی از نگرانی طرفداران دیسی برای آینده و موفقیت این فیلمها کم نمیکند. چرا که از طرفی با تعداد زیادی از فیلمهایی که در مراحل مختلف تولید قرار دارند و هنوز ساختشان صد در صد تائید نشده طرفیم و این موضوع عدهای را نگران کرده که آیا بالاخره دیسی سراغ ساخت فیلم از کاراکتر محبوبشان میرود یا نه؛ از طرفی دیگر اما عدهای دچار سردرگمی شدهاند، چرا که تا بهحال خط زمانی واضحی برای فیلمهای اکران شده مشخص نشده است. برای مثال ما نمیدانیم وقایع فیلم جوخه انتحار با چه فاصله زمانیای از وقایع فیلم بتمن در برابر سوپرمن جریان دارد.
از این حرفها که بگذریم، همین وضعیت فعلی دنیای سینمایی دیسی هم شایعات زیادی راهانداخته و ما قصد داریم در این مقاله، ده شایعهای را که دیوانهوارتر از همه شایعات به نظر میرسند باهم مرور کنیم. درنهایت تصمیم بر سر قبول یا ردکردن هرکدام از این شایعات، برعهده خودتان است!
دشمنان بتمن درواقع شخصیتهای چندگانه خود او هستند!
شاید خیلی از شما مجموعه انیمیشنی بتمن را دیده باشید. این سریال انیمیشینی که Batman: The Animated Series نام داشت و در دهه نود میلادی پخش میشد، پیشینه بسیاری از شخصیتهای دنیای دیسی و علیالخصوص دشمنان شناخته شدهی بتمن را روایت میکرد و برخلاف سایر انیمیشنهای سوپرهیرویی، فضایی جدیتر و در عین حال خشنتر داشت. این مجموعه انیمیشنی را خیلیها به عنوان یکی از بهترین مجموعههای انیمیشنی تلویزیونی تاریخ و بهترین اقتباس انیمیشنی از بتمن میدانند.
حالا یکی از تئوریهای جالب این است که تمامی دشمنان بتمن، درواقع ساخته و پرداخته ذهن بروس وین هستند و او با مبارزه با هریک از آنها، درواقع در حال مبارزه با پلیدیها و ضعفهای شخصیتی خودش است. برای مثال، مستر فریز نماد سردمزاجی بروس وین و عدم توانایی او در برقراری یک رابطه درست و حسابی است، یا دوچهره یا همان Two Face نمادی از زندگانی و هویت دوگانه بتمن در قالب بروس وین و یک ویجیلنتی است. اما جوکر هم درواقع بازتاب فشار شدید روحی ناشی از مرگ پدر و مادر است که بر بروس وین وارد شده و حالا در قالب جوکر، خود را بهشکل افکار و اعمال جنونآمیز نشان میدهد.
البته یک تئوری دیوانهوار دیگر نیز در این زمینه وجود دارد و آنهم اینکه بروس وین درواقع خود یکی از زندانیان تیمارستان آرکام است و دشمنان او نیز درواقع پزشکانی هستند که سعی دارند بروس وین را در همان حال جنون و دیوانگی نگهدارند!
جوکر فیلم جوخه انتحار همان جیسون تاد است!
طبق یکی دیگر از محبوبترین تئوریهای دنیای سینمایی دیسی، جوکر جرد لتو در فیلم جوخه انتحار کسی نیست جز جیسون تاد! اگر جیسون تاد را نمیشناسید، باید بگوییم که جیسون تاد، همان رابین دوم است. پس از آنکه دیک گریسون (رابین اول) بت کیو را برای نایت وینگ شدن ترک میکند، جیسون تاد جای رابین را میگیرد و رابین دوم میشود. جیسون همان رابینی است که در کمیک مرگ در خانواده توسط جوکر و به طرز وحشیانهای کشته میشود و از آن بهبعد بتمن برای آنکه نتوانسته جان او را نجات دهد، هرگز خود را نمیبخشد. اگرچه سالها بعد دوباره شاهد بازگشت جیسون تاد به دنیای کمیک بوک هستیم، البته اینبار با شکل و شمایل جدید و در قالب رد هود! درواقع طرفداران این تئوری عقیده دارند جیسون تاد بعد از کشته شدنش توسط جوکر، هرگز بتمن را نمیبخشد و حالا در جوخه انتحار با شمایل جوکر ظاهر شده تا از بتمن انتقام بگیرد.
جیسون همان رابینی است که در کمیک مرگ در خانواده توسط جوکر و به طرز وحشیانهای کشته میشود.
طرفداران برای اثبات این تئوری عجیب و غریب خود به تتوهای جرد لتو اشاره میکنند. برای مثال اول، سراغ حرف J که زیر چشم چپ جوکر حک شده میرویم. درست است که شاید شما هم فکر کنید حرف جِی به خود جوکر اشاره دارد، اما نام جیسون تاد هم با جِی شروع میشود. نشانه دیگر، تتو پرندهای است که روی بازوی راست جوکر حک شده و خب همه میدانیم که رابین به معنای پرنده سینه سرخ است. تتوی اسکلتی هم که روی بدن جرد لتو به چشم میخورد، میتواند اشاره به مرگ و بازگشت دوباره جیسون تاد در قالب جوکر داشته باشد.
اما اینها همه ماجرا نیست. در ادامه طرفدارن این تئوری سراغ فیلم Batman v Superman رفتهاند. در این فیلم میبینیم که جوکر پیامی را روی لباس جیسون تاد نوشته است: «Joke’s on you Batman». آیا این جوکی که جوکر به آن اشاره کرده، بازگشت جیسون تاد، پسرخوانده و یار قدیمی بتمن در قالب جوکر است و این به نظر او شوخی خندهداری به نظر میرسد؟ یا در صحنهای دیگر از همین فیلم روی روزنامهای که بروس وین در دست دارد عبارت: «You Let Your Family Die» نوشته شده است. این هم میتواند به کشته شدن جیسون تاد، یکی از اعضای خانواده بتمن اشاره داشته باشد.
البته که ناگفته نماند قرار گرفتن رابین در نقش جوکر در کمیک بوک هم سابقه داشته؛ در کمیک Batman Beyond: Return of the Joker تیم دریک یا همان رابین سوم را میبینیم که بر اثر شستوشوی مغزی، فکر میکند جوکر است!
بروس وین در انتهای فیلم شوالیه تاریکی برمیخیزد، کشته میشود!
یکی از صحنههای نفسگیر سهگانه شوالیه تاریکی نولان، جایی است که بتمن تنها دو دقیقه وقت دارد بمبی را که قرار است گاتهام را نابود کند، از شهر دور کند. در این صحنه میبینیم که بتمن پس از خداحافظی با کمیسر گوردون و سلینا کایل، در حالی که سیستم اتوپایلوت ماشینش از کار افتاده، بههوا برخاسته و سپس در تودهای از گرد و غبار محو میشود. پس از آن بینندگان صحنههایی از یک مراسم تدفین خصوصی را میبیننند؛ اینطور بهنظر میرسد که کار بتمن به پایان رسیده است.
در حالی که همه فکر میکنند دیگر کار از کار گذشته و بتمن به خاطرات پیوسته، آلفرد در جریان سفر خود به ایتالیا برای گذراندن تعطیلات، چهرههایی آشنا را میبیند که در میز کناریاش نشستهاند. این چهرههای آشنا به سلینا و بروس وین تعلق دارد بروس وین با دیدن آلفرد، لبخند زده و برایش سر تکان میدهد. میتوان نتیجه گرفت که در لحظه آخر سیستم اتوپایلوت بتموبیل درست شده و به این ترتیب بروس وین توانسته از این سانحه جان سالم به در برد. حالا البته تئوریپردازها زیاد با این پایان موافق نیستند و میگویند تصاویر پایانی فیلم، تنها بازتابی از عذاب وجدانی است که آلفرد پس از مرگ بروس وین با آن درگیر شده!
جوکر بازگشت شوالیه تاریکی یک کهنهسرباز بازنشسته است!
بیشک نقشآفرینی هیث لجر در نقش جوکر، بهترین نقشآفرینی این بازیگر در تمام دوران کاریاش بوده است. منتقدین بسیاری او را برای نمایش تصویری منحصر به فرد و عمیق از شخصیت پیچیدهی جوکر، ستایش کردهاند. اما آیا تا به حال فکر کردهاید چه میشود اگر آنچه که از جوکر در این فیلم دیدهایم، تمامِ حقیقت نباشد؟ چه میشود اگر این شخصیت پیشینهی متفاوتی از آنچه که خودش ادعا دارد، در گذشته داشته باشد؟
چه میشود اگر آنچه که از جوکر در این فیلم دیدهایم، تمامِ حقیقت نباشد؟
در جریان فیلم، بارها دلیل وجود زخمهای سر و صورت جوکر را از زبان خودش میشنویم. یکی از این داستانها، وجود این زخمها را به پدر دائمالخمر جوکر مربوط کرده و دیگری این زخمها را به همدردی جوکر با همسرش که او نیز زخمهای مشابهی روی صورتش داشته، مربوط میکند. اما تئوریپردازها هیچکدام از این دو داستان را قبول ندارند و وجود این زخمها را به پیشینه جوکر در مقام یک سرباز کهنهکار مربوط میدانند. حالا چرا و از کجا این نظریه شکل گرفته.
باید قبول کنیم علیرغم دیوانهوار بودن نقشههای جوکر، بازهم تمام نقشههای او بسیار دقیق و حسابشدهاند و درواقع او همیشه چند قدم از همه جلوتر است. علاوه بر این، جوکر مهارت عجیبی در استفاده از هرگونه سلاح، از نارنجک گرفته تا راکت لانچر دارد. همانطور که در فیلم هم میبینید، جوکر خوب میداند چطور در لباس یک افسر در مراسم جشن کمیسر لوب شرکت کند و چطور و چه زمانی از اسلحه خود استفاده کرده و پس از آن با زیرکی و مهارت تمام فرار کند. شاید بیراه نباشد که از این شواهد، اینطور نتیجه گرفت که او تمام اینمهارتها را در ارتش یاد گرفته!
بتمن در دنیایی خیالی مانند دنیای ترومن شو زندگی میکند!
البته که همه ما فیلم ترومن شو با بازی جیم کری را به یاد داریم. اما اگر این فیلم را ندیدهاید، باید بگوییم که این فیلم داستان مردی (جرم کری) را روایت میکند که در دنیایی ساختگی که درواقع یک شو تلویزیونی است زندگی میکند و تنها زمانی که اتفاقی خارقالعاده در این دنیا رخ میدهد، او نیز متوجه میشود که تا به حال در دنیایی خیالی اسیر بوده؛ دنیایی که روزانه میلیونها بیننده به تماشایش مینشستند، بدون آنکه ترومن روحش نیز خبر داشته باشد!
اما برگردیم به تئوری خودمان. خیلیها در این میان عقیده دارند بتمن نیز در دنیایی خیالی مشابه دنیای ترومن شو بهسر میبرد و این زندگی بروس وین به عنوان یک ویجیلنتی، درواقع ساخته و پرداخته آلفرد و شرکت وین است و آنها با اینکار قصد دارند نفوذ خود را بر شهر گاتهام افزایش دهند! درواقع شرکت وین، از آلفرد به عنوان جاسوس استفاده کرده و سعی میکند دنیایی بر پایه و اساس میل شدید بروس وین به مبارزه با جرم و جنایت خلق کند. تمام دشمنانی هم که سر راه بتمن قرار میگیرند، درواقع تعدادی بازیگرند که استخدام شدهاند تا هربار در نبردی مقابل بتمن و از روی عمد شکست بخورند! تازه نیروی پلیس گاتهام هم در جریان ماجراست و بتسیگنال را برای کمک به نقشه آنها طراحی کرده است. بله، قبول دارم کمی دیوانهوار به نظر میرسد اما باید اضافه کنیم که جوکر هم در این میان حتی بازیگر است و از همان اول قرار بوده که دشمن شکستناپذیر بتمن باشد!
بتمن در پایان شوخی کشنده جوکر را میکشد!
کمیک شوخی کشنده و به دنبال آن اقتباس انیمیشنی ساخته شده از این کمیک، یکی از بحثبرانگیزترین داستانهای دنیای دیسی به حساب میآید. این داستان روایتکننده بلای عجیب و غریبی است که جوکر بر سر کمیسر گوردون و دخترش، باربارا گوردون میآورد. اما نکته عجیب و بحث برانگیز این کمیک، انتهای داستان است؛ جایی که میبینیم بتمن با وجود اطلاع از تمام بلاهایی که جوکر بر سر دوست و یار قدیمیاش آورده، در کنار او ایستاده و به جوکی که تعریف میکند، میخندد!
همین خنده بتمن است که داستانساز شده؛ مسلماً بعید بهنظر میرسد که شوخی جوکر او را به خنده انداخته باشد. شاید این خندیدن بتمن، به این دلیل بوده که بالاخره تصمیمگرفته قانون اصلی خود را زیرپا بگذارد و جوکر را بکشد! در محصاحبهی کوین اسمیت با گرنت موریسون، این نویسنده ادعا میکند: «برای همینه که بهش میگن شوخی کشنده! جوکر آخر کمیک یه جوک تعریف میکنه، بتمن هم میزنه گردنش رو میشکونه. برای همین هم هست که خندیدن جوکر متوقف میشه!»
آنچه که در پنلهای پایانی این کمیک میبینیم به این ترتیب است: بتمن جوکر را به خود چسبانده، صدای خنده جوکر کمکم محو میشود، چراغهای خیابان خاموش شده و آندو در تاریکی ناپدید میشوند.
وجود رابین برای کنترل بتمن لازم است!
بازهم برمیگردیم به رابین. همانطور که در جریان هستید، بتمن تا به حال افرادی زیادی را زیر بال و پر خود گرفته و این افراد نیز پس از حمایتها و آموزشهای بتمن، عضوی از دار و دستهی او شدهاند. حالا چه میشود اگر بتمن غیر از یاد دادن نحوه درست زندگی به این افراد، هدف دیگری از حمایت آنها در سر داشته باشد؟ تا به حال بارها شاهد این بودیم که بتمن کنترل خود را از دست بدهد و حتی چندیدن بار هم دیدیم که در مواجهه با جوکر، نزدیک بوده قانون «نکشتن» خود را زیر پا بگذارد.
اما چه عاملی باعث میشود که بتمن هربار جلوی خودش را گرفته و وجه پلید شخصیت خود را رو نکند؟ دلیل میتواند به سادگی، وجود رابین باشد! بتمن در طول سالیان، نسخههای مختلفی از رابین را تعلیم داده و هرکدام از آنها نیز توانایی منحصر به فردی در مقابله با بتمن و کنترل او دارند؛ از سرعت و چابکی نایت وینگ گرفته تا خشم جیسون تاد و مهارتهای کاراگاهی تیم دریک و دیمین وین هم که درجای خود همه فن حریف است! اینها که نزدیکترین افراد به بتمن محسوب میشوند، همهچیز را راجع به او میدانند و مسلماً هر زمان که لازم باشد، میتوانند بتمن را متوقف کنند!
دکتر منهتن خالق دنیای دیسی است!
اگرچه دنیای واچمن دنیایی کاملاً متفاوت از دنیای دیسی محسوب میشود، اما کراس اوری که جدیداً بین این دو دنیا رخ داده، باعث به وجود آمدن تئوریهای مختلفی هم شده است. خیلیها عقیده دارند در این میان یکی از شخصیتهای دنیای واچمن ممکن است دستی در تشکیل دنیای دیسی داشته باشد.
وقایع جلد اول از کمیک Rebirth همهاش زیر سر دکتر منهتن است
دکتر منهتن شخصیتی از دنیای واچمن با قدرتهایی خداگونه است که میتواند ساختار هر نوع ماده را تغییر دهد. عدهای از تئوریپردازان باور دارند وقایع جلد اول از کمیک Rebirth، ممکن است همهاش زیر سر دکتر منهتن باشد و او از آن پس هرکس را که تهدیدی برایش محسوب میشده از سر راه برداشته است! البته که در این میان عدهای پا را جلوتر گذاشته و دکتر منهتن را خالق تمام دنیای چندگانه دیسی میدانند و برای این حدس خود، به پنلی در جلد هفتم کمیک Crisis on Infinite Earths اشاره میکنند. جایی که بهنظر میرسد یک رشته ستاره توسط یک دست بزرگ آبیرنگ نگهداشته شده (دست آبی، به دست دکتر منهتن اشاره دارد). در ادامه این طرفداران تئوری خود را از این هم جلوتر برده و اعتقاد دارند نسخه سینمایی دکتر منهتن درواقع خالق اصلی دنیای سینمایی دیسی است!
لوییس لین یک ابرانسان است!
اگر شما هم دقت کرده باشید، لوئیس لین، معشوقه سوپرمن همیشه به طرز عجیب و مرموزی در زمان درست، در مکان درست پیدایش میشود! از طرف دیگر میبینیم که سوپرمن هم همیشه سر بزنگاه سر رسیده و جان لوئیس را نجارت میدهد. خب مسلماً رابطهی عاشقانه سوپرمن و لوئیس لین نمیتواند دلیل این ماجرا باشد. به همین دلیل تئوریپردازها فکر میکنند ماجرا شکل دیگری هم میتواند داشته باشد و شاید این همه شانس و اقبال خانوم لوئیس لین از قدرتهای فراانسانی او ناشی میشود!
اکثر این افراد عقیده دارند لوئیس لین قدرت تلپاتی دارد و از طریق برقراری رابطه با ذهن سوپرمن، هربار میتواند مکان دقیق او را شناسایی کند. این قابلیت اولین بار خود را در صحنهای از فیلم بتمن در برابر سوپرمن نشان میدهد، جایی که تروریستی اسلحه خود را به سمت لوئیس نشانه رفته و ناگهان سروکله سوپرمن برای نجات او پیدا میشود. خیلی شاعرانه است اگر فکر کنیم که خب سوپرمن است دیگر، با توانایی شنیداری فوقالعادهاش توانسته صدای فریاد معشوقهاش را از فاصلهی دور بشنود و حالا به کمک او شتافته! اگرچه لوئیس لین در این میان صدایی هم از خود در نمیآورد. برای مثال دیگر میتوان به صحنه شیرجهزدن ناگهانی لوئیس در آب برای حفظ نیزه کریپتونایت اشاره کرد؛ آنهم وقتی که میدانیم لوئیس اصلاً از کاربرد این نیزه خبر نداشته است! با کنار هم قرار دادن این شواهد، شاید زمان آن رسیده که لوئیس لین را نیز کمی جدیتر بگیریم...
لکس لوتر لیگ عدالت را تشکیل میدهد!
نقشآفرینی جسی آیزنبرگ در نقش لکس لوتر، آنطور که باید و شاید مرود تائید عموم قرار نگرفته. لکس لوتر فیلم بتمن در برابر سوپرمن، بیشاز حد استرسی به نظر میرسد، دائم به دنبال جلب توجه است و معمولاً هم در اینکار به شکل ناامیدکنندهای شکست میخورد. تمام تلاشهای او برای آنکه بتمن و وسوپرمن را به جان هم بیاندازد، بیشتر شبیه یک بازی بچگانه است! اما از اینها که بگذریم، چه میشود اگر تمام تلاشهای لکس لوتر برخلاف باور ما، نه در جهت به جان هم انداختن این دو قهرمان، بلکه درجهت متحد کردن آنها بوده باشد؟
طبق این تئوری، درواقع لکس لوتر میخواسته مقدمات تشکیل جاستیس لیگ یا همان لیگ عدالت را فراهم کند. در فیلم او از دومزدی برای جلب توجه سوپرمن استفاده کرد، سوپرمنی که لکس لوتر خوب میداند با بتمن مشکل دارد و با این کار آنها را در برابر یک دشمن مشترک متحد میکند. از طرف دیگر او تلاش زیادی دارد تا به هویت سایر ابرانسانها نیز پی ببرد، تلاشهایی که در نهایت باعث فاششدن هویت پرنسس دیانا شده و او نیز در ادامه برای مبارزه، به دو قهرمان دیگر فیلم ملحق میشود.
این بود ده شایعه برتر و به قولی جذابتر دنیای سینمایی دیسی. اگرچه خیلی از این شایعات بارها در فضای مجازی مورد بحث قرار گرفته، اما تا به حال هیچکس به طور قطع آنها را تایید یا رد نکرده است. حالا نظر شما چیست؟ ترجیح میدهید کدامیک از این شایعات حقیقت داشته باشند؟ یا شاید حتی ترجیح میدهید هیچکدام حقیقت نداشته باشند!