نگاهی به برخی ویژگیهای جالب بازیهای GTA
از سال ۱۹۹۷ که اولین نسخه از مجموعه بازیهای Grand Thfet Auto منتشر شد تا به امروز در حال ایجاد هرج و مرج در شهرهای این سری هستیم و از تجربه یک زندگی تبهکارانه تخیلی لذت بردهایم. همچنین پس از آن که سومین نسخه از بازی GTA در سال ۲۰۰۱ موجب تسهیل انقلاب بازیهای سهبعدی شد، حس آزادی عمل در این سری گسترش یافت که موجب عمق بیشتر روند بازی و افزایش ریزهکاریهای آن شده است. پس از حدود ۲۰ سال سرگرمی با این مجموعه، یک سری از خصوصیات جالب از روند بازی را انتخاب کردهایم که مرور آنها برای طرفداران قدیمی این مجموعه خاطرهانگیز خواهد بود:
رها کردن ماشین فعلیتان برای استفاده از ماشین جدیدتر و بهتر
با این که هر بازی GTA ماموریتهای مرتبط با خودش را دارد که برای ادامه داستان باید آنها را پشت سر بگذارید، این که چطور به مقصد برسید به خودتان بستگی دارد. تقریبا هر خودرویی را که در خیابان میبینید حتی اگر رانندهاش پشت فرمان باشد نیز میتوانید تصاحب کنید. این یعنی آزادی بالایی در انتخاب وسایل نقلیه در نسخههای مختلف دارید. با نگاهی به گذشته به یاد میآوریم خیلی مواقع شده حتی میان مأموریتها، از کاری که در حال انجامش بودهایم دست کشیدهایم تا ماشین بهتری را صاحب شویم. مثلا ممکن است وقت کم باشد و باید سریعتر به جایی برسید. برای این منظور میتوانید کامیونی را که قبلا به شکل تصادفی یافتهاید رها کنید و کنترل فرمان خودروی اسپورتی را که تازه دیدهاید به دست بگیرید.
تماشای مردم شهر و تعامل با آنها
شخصیتهای غیر قابل کنترل سری GTA، به همان میزان هسته اصلی بازی مهم هستند. در هر کدام از شهرهای این مجموعه که بگردید، با همه جور شهروندی مواجه میشوید. خیلی از این آدمها مشغول زندگی خودشان هستند و معمولا از نقطه الف به سوی ب حرکت میکنند. با پیشرفت فناوریهای تولید بازی، شرکت Rockstar شهرهایش را نیز پویاتر کرد. معمولا فقط با راه رفتن در محیط میتوانید همه نوع تعاملات طنزآمیز شخصیتها را ببینید و بشنوید. بعضی از این آدمهای بی نام فقط در مورد زندگیشان غر میزنند، برخی هم اگر نزدیک شوید با شما درگیری کلامی پیدا میکنند و تعدادی دیگر دنبال کار خاصی نیستند. همچنین گهگاهی جرم یا حادثهای رخ میدهد و پس از آن پلیس محلی وارد عمل میشود و معمولا مجرم را به سزای عملش میرساند که تماشای این وقایع در نوع خود جالب است. قطعا میتوانید حدس بزنید مشاهده تمام آن آشوبهای احتمالی که اطراف شما را فرا گرفته به چه ختم میشود.
راه انداختن آشوب بیهدف در شهر
تقریبا برای تمام افرادی که یک نسخه از GTA را امتحان کردهاند پیش آمده که بیهدف با مردم درگیر شوند و شهر را به آشوب بکشند. این آسانترین کاری است که میتوان قبل از ورود به مرحلهها انجام داد. راه انداختن آشوب بیهدف بهترین روش برای تمرین کردن سازوکارهای درون بازی از قبیل رانندگی، تیراندازی و زنده ماندن است. چرا که با افزایش درگیری و بالا رفتن میزان تحت تعقیب بودن، نیروی پلیس بیشتر تلاش میکند عامل آشوب را که شما باشید از بین ببرد. یقینا امضای پای اثر مجموعه GTA همین به راه انداختن خشونتهای بیهدف است. این موضوع بحث اصلی کارشناسانی نظیر جک تامسون بود که سعی کردند GTA را برای همیشه از قفسه فروشگاهها حذف کنند. به یاد داشته باشید این بازی چیزهای خیلی بیشتری از جرم و جنایت کردن دارد. شما قرار است داستان را پیش ببرید و مراحل را کامل کنید. اگرچه این عمل خود مستلزم مشارکت در جنایات دیگری است. کارهایی که همیشه هم به کشته شدن یا بازداشت شدن شخصیت اصلی نمیانجامند.
اجرای پرشهای عجیب و غریب با ماشینها و سایر وسائل
راک استار همیشه بهترین جاها را برای قرار دادن سکوهای پرش پیدا میکند تا بتوان با آن خودرویی پرسرعت را چندین متر به هوا فرستاد. امروزه این پرشها خود به ماموریت جانبی سرگرم کنندهای بدل شدهاند که میبایست در آن تمام سکوهای مخفی درون شهر را پیدا کرد و با موفقیت و سلامت از روی آنها پرش زد. هیچی بهتر از آن نیست که برای فرار از واحدهای پلیس از روی یکی از همین سکوها پرش بزنید. آنها نیز پس از این که یکی دوتایشان در انجام این پرش شکست بخورند دست از تعقیب بر میدارند. از سوی دیگر خیلی مواقع پیش آمده که بدون دلیل خاصی بدلکاری انجام بدهیم حتی وقتی مشغول ماموریت مهمی هستیم. فقط به این خاطر که دوست داریم وقتی تصویر صحنه آهسته شده است، انیمیشنهای عالی پرش زدن را ببینیم.
پی بردن به سرنوشت شخصیتهای اصلی بازی
همه برایمان سوال است که چه بر سر خلافکارهایی آمده که در تاریخ GTA با آنها بازی کردهایم. با این که اولین قسمت بازی و بسته مکمل آن که در لندن میگذشت تعداد قابل توجهی شخصیت محوری داشت، بیشتر دوست داریم بدانیم چه اتفاقاتی برای شخصیتهای اصلی از نسخه سوم به بعد افتاده است. تا به حال سازندهها کمتر چیزی از سرگذشت شخصیتهای مهم نشان دادهاند. به غیر از این که میدانیم همه بعد از اتمام ماجراهایشان افراد بزرگی شدهاند. برای مثال در GTA IV چیز زیادی درباره این که نیکو بلیک کجا رفته است معلوم نمیشود. فقط بازی اشاره میکند او احتمالا از زندگی تبهکارانه گذشتهاش بازنشسته شده و شاید زنده یا مرده باشد اما همه اطلاعات همین است. نمونه دیگر کارل جانسون قهرمان نسخه San Andreas است. او در پایان داستانش، به همراه اکثر دوستان و شرکای تجاریاش پولدار شده بود. اما بعدا میفهمیم محله آنها سالها بعد به وسیله دار و دسته رقیب فتح شده است، آن هم بدون آن که چیزی از سایر اعضای گروه CJ گفته شود. قطعا کاملترین اختتامیهای که بر زندگی یکی از شخصیتهای اصلی دیدیم مرتبط با سردسته گروه موتورسواران بسته مکمل The Lost and Damned است. او در GTA V تا سرحد مرگ از ترور فیلیپس کتک خورد و به قتل رسید. امیدواریم سایر قهرمانان این مجموعه سرانجام بهتری داشته باشند.
استفاده از گاراژها برای کاهش درجه تحت تعقیب بودن
در GTA وقتی تحت تعقیب هستید میتوانید خودروها را به گاراژ ببرید و با تعویض رنگ، باعث گم شدن پلیسها شوید. البته در بازیهای اخیر این سری زمانی که پلیسها اطراف شما باشند نمیتوانید از این سیستم تغییر رنگ استفاده کنید اما برای این موضوع هم راههای جالبی پیدا میشود. دیوانهوار است که میتوانید جنگی به راه بیندازید و فقط با تغییر ظاهر ماشین، از تمام تخلفاتی که انجام دادهاید خود را برهانید. هیچ چیز مثل این کیف نمیدهد که پلیسها را به کوچهای بکشانید و گیر بیندازید، سپس به گاراژهای خودرو بروید و با تعویض رنگ، تعقیب کنندگانش شما را گم کنند.