۱۰ بازی که فروش خود را مدیون تبلیغات دروغین بودهاند
قطار هایپ صنعت بازیسازی سریعتر از هر وسیله نقلیه دیگری با سرعت به حرکت خود ادامه میدهد. تجربه نشان داده است هرچقدر که سعی کنیم تا هیجانمان را برای عرضه یک بازی بزرگ کنترل کنیم، باز هم به سراغ خرید آنها رفتهایم و بعضی از آنها باعث شدهاند، به شدت ناامید شویم.
طرفداران بارها و بارها توسط انیمیشنهای سینمایی که هیچوقت نمایانگر محصول نهایی نبودهاند، ذوق زده میشوند. شاید اشتباه از سمت ما طرفداران باشد که زود قضاوت میکنیم و این نمایشهای خیرهکننده گولمان میزند، اما بدون شک مقصر اصلی، عرضهکنندگان و بازاریابانی هستند که محصول خود را بر اساس این نمایش دروغین به فروش میرسانند. شاید از این دسته تریلرها که قبل از عرضه بازیها ما را ذوق زده میکنند، نتوانیم ایراد بگیریم، اما هیچوقت نباید از شرکتهایی که به مخاطبان دروغ گفتهاند و جیبهایشان را خالی کردهاند، دفاع کرد.
زمانی که صحبت از تریلرها و نمایشهای کوتاه گمراهکننده به میان میآید، بدون شک همه ما نمایشگاه E3 را به یاد میآوریم. ممکن است این نوع بازاریابی در فروش اولیه بالای محصول، تاثیر خوبی داشته باشد، اما معمولا واکنشهای نهایی خیلی بدتر از چیزی خواهد بود که بتوان تصور کرد.
.
۱۰- Fable: The Journey
شخص پیتر مولینیو (Peter Molyneux) به تنهایی لایق قرار گرفتن در این لیست است. تنها کافی است بعضی از حرفهای این شخص را در معرفی بازیها و محصولات مختلف یادآوری کنیم تا متوجه شویم سازنده بازی Fable چه سابقه بدی از دروغگویی به مخاطبان داشته است.
بازی Godus مولینیو به شدت نسبت به قولهایی که داده بود شکست خورد و بازی دیگر او یعنی Curiosity: What’s Inside the Cube هم وضع بهتری نداشت. حتی بازی اصلی Fable، که بازی بدی هم نبود، نتوانست به قولهای داده شده عمل کند. زمانی که مولینیو در حال هایپ کردن مجموعه فانتزی جدیدش بود ادعا کرد که اگر گیمرها در این بازی یک بلوط را از درخت روی زمین بیاندازند، در آن مکان یک درخت دیگر رشد میکند. قابلیتی که هیچوقت در بازی اجرا نشد، اما پایهگذار دروغهای بعدی این شخص شد.
بدترین دروغ مولینیو در زمان معرفی بازی Fable: The Journey بود؛ یک بازی اختصاصی Kinect که گیمر در آن میتوانست در دنیای فانتزی Fable با اسب و گاری به گشت و گذار بپردازد. مولینیو در مراسمهای زیادی ادعا کرده بود که این بازی، جهان باز است و شما میتوانید در جهان آن دلخواهانه جستجو کنید. اما بعد از عرضه، گیمرها وقتی دیدند که روند بازی Fable: The Journey به صورت کاملا خطی است، اصلا خوشحال نشدند.
.
۹ – Project Milo & The Kinect
وقتی صحبت از Kinect میشود، مجموعهای از وعدههای توخالی مایکروسافت یادمان میآید که بسیاری از آنها هیچوقت عملی نشدند و فقط برای فروش این دستگاه بهکار گرفته شدند.
این قضیه در رابطه با پروژه میلو هم صدق میکند؛ یک نرم افزار هوش مصنوعی که به منظور ارائه قابلیتها و تواناییهای کینکت، توسط مولینیو در E3 سال ۲۰۰۹ معرفی شد. مولینیو ادعا کرد این تکنولوژی در یک بازی بنام «Milo and Kate» استفاده خواهد شد؛ یک بازی داستان محور ماجراجویی که در آن گیمرها میتوانند با یک کودک و یک سگ بنام Kate ارتباط برقرار کنند. در تریلری که در سال ۲۰۰۹ نشان داده شد، این کودک میتوانست به صورت Real Time به جملات و حرفهای گیمر عکس العمل نشان دهد. اما این بازی هیچوقت عرضه نشد و همین مساله باعث شد حتی واقعی بودن تکنولوژی هوش مصنوعی Milo در هالهای از ابهام قرار گیرد.
این بازی جزو اولین نمایشهای گول زنندهای بود که مایکروسافت سعی کرد بهوسیله آنها کینکت را به مردم بفروشد. نمونه دیگر ادعایی بود که بر اساس آن کینکت لوازم داخل منزل را اسکن میکرد تا از آنها درون بازیها استفاده کند. نسخه دموی بازی Star Wars کینکت که در نمایشگاه E3 نمایش داده شد به حرکات گیمر روی استیج به درستی پاسخ نمیداد یا تمامی ادعاها راجع به بازی Steel Battalion: Heavy Armor دروغ از آب درآمد و در پایهایترین سطوح عملکردی هم به گیمرها پاسخ نمیداد.
اگر به نمایش میلو در گذشته نگاه بیاندازید، واقعا برای مولینیو احساس تاسف میکنید. او درباره کینکت ادعا کرده بود که این محصول چشمانداز بازیها را تغییر خواهد داد، اما در واقع تنها چیزی که گیرمان آمد، تعداد زیادی فرمانهای صوتی گول زننده، رقصیدن هان سولو و مجموعه بازیهای بیکیفیت دیگر بود.
.
۸ – Dead Island
شاید گفتن این حرف که بازی Dead Island فروش خود را تنها مدیون تبلیغات دروغین و فریبنده بوده است، کمی بیانصافی باشد. اما باز هم نمیتوان نسبت به تریلرهای سینمایی چشمگیر Dead Island که قبل از زمان عرضه نشان داده شد، بیتفاوت ماند. تریلرهایی که شاید تفاوت بسیاری با کیفیت محصول نهایی داشتند، اما به هر حال در فروش این بازی بیتاثیر نبودند. Dead Island یک بازی چند نفره زامبی محور با درگیریهای نفسگیر و هیجان انگیز بود و با آنکه این بازی سیستم Matchmaking ضعیفی داشت و به اندازه تبلیغاتش فوق العاده ظاهر نشد، اما به اندازه کافی سرگرم کننده بود تا نامش بر سر زبانها بیافتد. با این حال این بازی برخلاف تبلیغات و تریلرهای پیش از عرضهاش، دارای هیچگونه داستان فوقالعادهای نبود تا باعث شود در لیست ما قرار گیرد.
.
۷- Spore
موجودات بازی Spore که در سال ۲۰۰۵ نشان داده شدند، در مقایسه با نمایش خندهدار سال ۲۰۰۸، بیشتر واقعی به نظر میرسیدند
مخاطبان به این دلیل از بازی Spore انتظارات بالایی داشتند که ویل رایت، سازنده بازی The Sims، آن را توسعه داده بود. شرکت EA در رابطه با روند ساخت Spore هم بزرگنماییهای زیادی کرده بود و در نمایشگاه GDC 2005، ویل رایت چندین ویژگی از گیمپلی بازی نمایش داد که بعدا از نسخه نهایی بازی حذف شده بودند. زمانی که این اتفاق در روند توسعه بازی زیاد رخ دهد، تفاوت نسخه عرضه شده با نسخه دموی نمایش داده شده میتواند باعث نارضایتیهای بسیاری شود. به عنوان مثال موجودات بازی Spore که در سال ۲۰۰۵ نشان داده شدند، در مقایسه با نمایش خندهدار سال ۲۰۰۸، بیشتر واقعی به نظر میرسیدند و ویژگیهای دیگری همانند زندگی زیر آب و ابزار ویرایش در بازی وجود داشت که در نسخه نهایی حذف شدند.
نمایش یک گیم پلی از بازی که در محصول نهایی حذف میشود، شاید یک ادعای فریبنده نباشد اما میتواند دردسرهای ناخوشایندی برای توسعهدهندگان به بار بیاورد. نشان دادن بخشهایی از بازی که در مراحل اولیه تولید است و تغییر آنها در نسخه نهایی باعث میشود مخاطبان به شما بیاعتماد شوند. در این مواقع بهتر است در هنگام نمایش تریلرهای بازی یک برچسب «این نمایش مربوط به گیمپلی داخل بازی نیست» هم روی آن بچسبانند.
.
۶- Watch Dogs
معلوم نیست که توسعهدهندگان تا چه زمانی میخواهند با زیبا نشان دادن غیر واقعی گیمپلی بازی خود، آن را به مردم بفروشند. شرکت یوبی سافت (Ubisoft) هم از این موضوع کم و کسر ندارد؛ برای مثال کیفیت نسخه نهایی بازیهای Far Cry 3 و Rainbow Six Siege از چیزی که در نمایش E3 رونمایی کردند، کمتر بود. اما بازی Watch Dogs به تنهایی میتواند به عنوان بدترین بازی آنها در این زمینه لقب بگیرد. اگرچه نسخه عرضه شده Watch Dogs از نظر مکانیزم بدون تغییر باقی مانده بود، اما جلوههای بصری آن از زمان رونمایی در سال ۲۰۱۲ بسیار افت کرده بود. پس از چندین و چند بار تاخیر خوردن، طرفداران از مشاهده میزان افت کیفیت نسخه عرضه شده نسبت به نسخه نمایش داده شده شگفت زده شده بودند. تمامی جلوههای بصری شامل باد، گرد و غبار و دود که در زمان رونمایی نشان داده شده بودند، دیگر در بازی نبودند و لباس مشکی و آبی ایدن با رنگهای تار قهوهای خاکستری جایگزین شدند.
مردم با مشاهده نسخه عرضه شده احساس خیانت میکردند، چرا که بهنظر میرسید پس از GTA قرار است یکی از بهترینترین بازیهای سبک جهان باز عرضه شود. شاید اگر بازی Watch Dogs با تریلرهای بهتری نمایش داده میشد، انتظارات تا این اندازه از این بازی بالا نمیرفت و تا امروز از آن به عنوان یکی از نوآورانهترین بازیها یاد میشد. زمانی که بازی در سال ۲۰۱۴ عرضه شد، به نوبه خود چشمگیر بهنظر میرسید اما نه به اندازه چیزی که در سال ۲۰۱۲ نمایش داده شد؛ چرا که آن نسخه اصلا وجود خارجی نداشت.
.
۵- Mass Effect 3
بازی Mass Effect 3 بدون شک به عنوان یک بازی اکشن-نقش آفرینی بسیار غنی و در عین حال یکی از بهترین بازیهای سال ۲۰۱۲ شناخته میشود. البته اگر ۱۵ دقیقه انتهایی بازی را در نظر نگیرید.
همه از ماجرای «وابستگی حیاتی داستان اصلی بازی به DLC» خبر دارند و بدون در نظر گرفتن این که پایان «Star Child» چقدر دیوانهوار احمقانه بود، طرفداران هنوز هم بابت این که بیش از ۱۰۰ ساعت وقت خود را صرف این بازی کردند و با آن نحوه پایانبندی مواجه شدند، عصبانی هستند.
کارگردان بازی در مصاحبهای اعلام کرده بود که پایان بازی کاملا به تصمیمات شما بستگی دارد، اگرچه ادعای او میتوانست به راحتی به اشتباه برداشت شود. پایان Mass Effect 3 شامل یک نبرد کهکشانی عظیم بود و شاید بخشی از آن بر اساس انتخاب شما و نوع بازی شما در بخش چند نفره تغییر میکرد، اما ۱۵ دقیقه پایانی این نبرد کاملا مسیر خطی و مشابهی داشت.
مردم به هیچ وجه نسبت به این اتفاق روی خوشی از خود نشان ندادند. برخی سعی کردند وقایع پایانی بازی را با «تئوریهای تحلیلی» توضیح دهند، اما برخی دیگر BioWare را به سو استفاده کردن از مخاطب متهم کردند یا به دفتر آنها به نشانه اعتراض و تحقیر کاپ کیکهای قرمز، سبز و آبی با مزههای کاملا یکسان میفرستادند (همانند پایانهای بازی Mass Effect 3 که شاید در ظاهر متفاوت بوده باشند، اما در واقع در انتها همگی یکی بودند).
.
۴- Tom Clancy’s The Division
اولین قدم در بازاریابی دروغین بازی The Division را میتوان در عنوانش پیدا کرد. مانند اکثر بازیهای ربط داده شده به Tom Clancy، نویسنده نام برده شده کمترین ارتباط را به ساخت این بازی داشت (او سه سال قبل از عرضه این بازی درگذشت).
اما این تنها روش یوبی سافت برای فریب دادن مخاطبان نبوده است. همانند Watch Dogs که قبل از آن عرضه شد، نسخه نهایی این بازی هم از نظر گرافیکی، پایینتر از چیزی بود که در نمایشگاه E3 سال ۲۰۱۳ نشان دادند. شاید تفاوتها در مقایسه با چیزهایی که قبل از آن دیده بودیم، خیلی چشمگیر نبودند، اما خود تریلر شامل برخی ویژگی منحصر بفرد دیگری بود که «In-Game Chat» نام داشت. این حرکت مدتی است که در E3 رایج شده است اما ما آن را در نمایش بازی Rainbow Six Siege بهصورت چند نفره دیده بودیم. در نمایش بازی Division بهجای آن که چند گیمر را نشان دهند که به صورت زنده، در حال بازی کردن، با یکدیگر صحبت کنند، آنها دوبلورهایی را استخدام کردند که نمایش بازی را چشمگیر کنند. نمونه دیگر از عجولانه کار کردن و دروغگویی یوبی سافت را میتوان به حرف کارگردان بازی یعنی مگنوس یانسن نسبت داد که گفته بود بازی دارای خرید درون برنامهای نخواهد بود. اما حدس بزنید که چه شد؟ بازی دارای خرید درون برنامهای است!
همچنین مشکل داشتن سرورهای آنلاین بازی در زمان عرضه را هم اضافه کنید.
.
۳- Killzone 2
شاید باور این موضوع که بگوییم بازی Killzone 2 با تبلیغات دروغین، فروش خود را افزایش داد، کمی سخت باشد. اما در سال ۲۰۰۵ ما خیلی تیزبین نبودیم. تریلر رونمایی Killzone 2 در E3 برای آن که بخواهد از گیم پلی داخل بازی باشد، زیادی با کیفیت بود و بعدا مشخص شد که آن نمایش، یک رندر هدف بوده است. یک ویدیو از بازی که طراحی شده تا مشخص کند که محصول نهایی بتواند به چه کیفیتی برسد. بهنظر میرسد در آن زمان Guerrilla Games نمایشی که شایسته نشان دادن به مردم باشد، در اختیار نداشت.
البته این موضوع امروزه هم اتفاق میافتد. بازی Star Wars Battlefront بر اساس تریلر مربوط به موتور بازی که قرار بود بازی به آن برسد فروش کرد. تفاوت این قضیه این است که باید روی این نوع تریلرها برچسب «NOT GAMEPLAY FOOTAGE» یا چیزی شبیه آن را بزنند. نسخه نهایی بازی Killzone 2 بیشتر شبیه نسخه پیش رندر آن بود و دلیل آن هم افزایش کیفیت چشمگیر انیمیشنها در بازه بین ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸ که بازی در آن عرضه شد، بود. تفاوت کلیدی مربوط به انیمیشنهای اول شخص بود که بسیار غیرطبیعی بهنظر میرسیدند.
.
۲- Aliens: Colonial Marines
قرار بود تا Colonial Marines بهترین تجربه دنیای فیلمهای Alien را به طرفدارانش ارائه دهد، اما نتیجه نهایی چیزی جز یک بازی بد و بیکیفیت نبود. یک محصول بیهدف و عجولانه که معلوم بود هیچ ایدهای از سری فیلمهای بیگانه ندارد.
تنها کمی پس از عرضه، اینترنت از ویدیوهای زنومورفهای در حال رقص، هوش مصنوعی ضعیف و تکسچرهای تیره و تار پر شد. این موارد به خودی خود بد بودند اما با در نظر گرفتن تفاوت بازی با نسخهای که در نمایشگاه E3 سال ۲۰۱۲ به ما نشان داده شد، احساسات مردم به سمت سردرگمی، ناامیدی و در نهایت به خشم مطلق کشیده شد.
محصولی که طرفداران خریده بودند بسیاری از تکسچرها، سایهپردازیها، نورپردازیهای داینامیک و سینماتیکی را که در E3 نشان داده شده بود، نداشت. ویدیویی که سایت Videogamer تهیه کرده است، به طور کامل، کاری را که توسعهدهندگان در استودیو Gearbox Software با این بازی انجام دادند، نشان میدهد.
سقوط اجتنابناپذیر این استودیو کاملا قابل مشاهده بود. این افتضاح به قیمت اعتبار Geartbox تمام شد و باعث شد تا طرفداران، رندی پیچفورد مدیر عامل این استودیو را دروغگو و متقلب خطاب کنند. جیم استرلینگ، یوتیوبر و منتقد معروف، انبوهی از انتقادات و گزارشات تحقیقی را راجع به توسعهدهندههای این بازی ارائه کرد و در نهایت این شرکت بهدلیل تبلیغات دروغ تحت تعقیب قضایی قرار گرفت. منابع داخلی این استودیو در نهایت فاش کردند که بسیاری از بخشهای مهم بازی به توسعهدهندگان دیگر سپرده شده بود، در حالی که خود استودیوی Gearbox تمام تمرکز خود را روی Borderlands گذاشته بود. Gearbox با قطعیت تمام این اتهامات را رد کرد، اما هیچوقت نتوانست یک توضیح کامل راجع به این که چرا نسخه عرضه شده بازی Colonia Marines با چیزی که مردم را قانع کرده بودند بخرند، تا این اندازه تفاوت داشت.
.
۱- No Man’s Sky
جدیدترین و شاید بدترین نمونه دروغ توسعهدهندگان به مردم، بازی No Man’s Sky است که توانست ثابت کند هایپ نمایشگاه E3 تا چه اندازه میتواند فریبدهنده و پوچ باشد.
در یک سری نمایش خیرهکننده از گیمپلی بازی، استودیوی Hello Games بازی No Man’s Sky را به عنوان یک بازی با محوریت جستجو در فضا معرفی کرد در که آن هرچیزی میتوانست رخ دهد. آنها ادعا کردند که جهان این بازی دارای ۱۸ کوانتیلیون (کوانتیلیون معادل ۱۰ به توان ۱۸ است) سیاره بوده که شما در مرکز آن قرار دارید.
در یک سری نمایش خیرهکننده از گیمپلی بازی، استودیوی Hello Games بازی No Man’s Sky را به عنوان یک بازی با محوریت جستجو در فضا معرفی کرد در که آن هرچیزی میتوانست رخ دهد
اما محصول نهایی با چیزی که انتظار میرفت فاصله بسیاری داشت و در بخش گیمپلی، کمبودهای زیادی در مقایسه با چیزی که شان ماری نشان داده بود، مشاهده میشد. بهجای یک بازی حماسی علمی تخیلی جهانباز که قول آن داده شده بود، با تمام وعدههای داده شده، No Man's Sky در حد یک بازی متوسط سبک بقا با قابلیت ساخت و ساز ظاهر شد. بسیاری از گیمرها با تکسچرهای شکننده روبرو میشدند و حتی بازی هم در بعضی مواقع در زمان اجرا دچار باگ میشد که باعث شد اعتبار تریلرهای نمایش داده شده در E3 هم زیر سوال برود.
از همه بدتر، گیمرها هیچ بخش چند نفرهای در بازی پیدا نمیکردند. در صورتی که شان ماری اشاره کرده بود که بازی No Man’s Sky دارای لابیهای بخش چند نفره خواهد بود که در آنها، گیمرها میتوانند در سیارههای مختلف یکدیگر را ملاقات کنند. وقتی که این ویژگیها، درون بازی قرار داده نشدند، بازخوردها به آن بسیار دیوانهوار بود. استودیوی Hello Games پس از عرضه بازی و بازخورد منفی مردم، سعی کرد با عرضه چند آپدیت بزرگ مشکلات آن را رفع کند و حتی از اتهام تبلیغات دروغین تبرئه شد، اما هیچ وقت در ارائه چیزی که طرفداران انتظارش را میکشیدند، موفق نشد. چند روز پیش هم خبر تایید این بازی برای کنسول ایکس باکس وان منتشر شد که شاید برای دارندگان این کنسول خبر چندان هیجان انگیزی نبوده باشد.
در این مقاله تنها به برخی بازیهای عرضه شده در سالهای اخیر که با تبلیغات دروغین فروش خود را افزایش دادند، اشاره شد. به نظر شما چه بازی دیگری میتواند در این لیست قرار گیرد و فروش خود را مدیون تبلیغات دروغین بوده است؟ نظرات خود را با زومجی در میان بگذارید.