Red Dead Redemption 2؛ یک ماجراجویی واقعی و پرجزییات در غرب وحشی
این روزها اخبار و اطلاعات زیادی از بازی Red Dead Redemption 2 منتشر میشوند. چند روز پیش، شاهد انتشار تریلر سوم بازی بودیم که در کنار آن، راکاستار اطلاعاتی هم از داستان بازی ارائه کرد. حال سایت معتبر IGN، شانس این را داشته که بخشهایی از بازی Red Dead Redemption 2 را تجربه کند و به همین دلیل هم اطلاعاتی از ویژگیهای مختلف بازی ارائه کرده است که در این مطلب، نگاهی به آنها خواهیم داشت.
یکی از ویژگیهای جالب بازی Red Dead Redemption 2، پویا بودن جهان و مردم آن است. مردمی که در دنیای بازی با آنها روبهرو خواهیم شد، همگی کارهایی برای انجام دادن دارند و روتین زندگی آنها مشخص است. این مردم فارغ از اینکه شما در نزدیکی آنها باشید یا نه، زندگی معمولی خودشان را در پیش میگیرند با این حال، ممکن است حضور شما تغییراتی در این روند عادی زندگی آنها ایجاد کند. به عنوان مثال، اگر به صورت تصادفی تصمیم بگیرید که اسلحهتان را به سمت یکی از مردم عادی نشانه بگیرید، این کار میتواند واکنشهای مختلفی را از طرف وی در پی داشته باشد. برخی افراد در مقابل این کار شما، به التماس میافتند و از شما میخواهند که بیخیال آنها شوید و خب، برخیها هم ممکن است خیلی سریع روی شما هفتتیر بکشند و شوخی شوخی، یک درگیری درست و حسابی ایجاد شود. چنین مواردی و واکنشهای طبیعی که مردم از خودشان نشان میدهند، باعث شده است تا جهان Red Dead Redemption 2، بسیار نزدیک به واقعیت و پویا باشد و راکاستار، اعلام کرده که از طریق طبیعی کردن چنین المانهایی، قصد دارد تا زندگی در غرب وحشی در آن دوران را شبیهسازی کند.
داستان بازی Red Dead Redemption 2 از جایی آغاز میشود که آرتور مورگان و دیگر اعضای گروه داچ، در یک دزدی از بانک در شهر بلک واتر، دچار مشکل میشوند و شرایط، مطابق میل آنها پیش نمیرود. همین باعث میشود تا آنها مجبور به فرار شوند و جایزهبگیرانی که از قانونگذاران دستور میگیرند هم به دنبال آنها باشند. این بدین معنی است که شما در طول بازی، با افرادی روبهرو خواهید شد که حاضر هستند هرکاری بکنند تا جایزهای را که برای سرتان تعیین شده، دریافت کنند پس باید حسابی حواستان را جمع کنید. در ۴۵ دقیقهای که IGN فرصت بازی کردن Red Dead Redemption 2 را داشته، توانسته وارد کمپی شود که آرتور و دیگر اعضای گروه داچ آن را بنا کردهاند. در این کمپ شاهد چادرهای مختلفی هستیم که افراد گروه داچ در آنها میتوانند استراحت کنند و با یکدیگر تعامل داشته باشند تا برای قدمهای بعدیشان برنامهریزی کنند.
راکاستار دقت خیلی زیادی به جزییات بازی داشته و کاری کرده که اکثر تصمیمها و رفتارهای شما، تاثیر خاصی در بازی داشته باشند
Red Dead Redemption 2 به شکلی است که حتی همین کمپ هم شرایطی پویا دارد و به مرور زمان، بسته به اتفاقات بازی شرایط آن هم تغییر میکند. این کمپ در جایی بنا شده که به دلیل پوشش گیاهی و درختان، تقریبا از دید پنهان است و شاید یکی از معدود نقاطی در جهان بازی باشد که بتوان در آن احساس امنیت کرد. البته که این شرایط، شاید تا پایان بازی پابرجا نباشد و این کمپ هم از خطرات در امان نماند.
کافی است یکی از بازیهای قبلی راکاستار گیمز را تجربه کرده باشید تا بدانید که این شرکت، تا چه حد برای خلق جهانی زیبا برای بازیهایش اهمیت قائل است؛ چه این جهان یکی از شهرهای مدرن سری GTA باشد و چه شهری در غرب وحشی. با توجه به تجربه IGN، این زیبا بودن جهان بازی در نسخه دوم هم وجود دارد و با بازیای طرف هستیم که تک تک بخشهای جهان آن، با نهایت جزییات خلق شدهاند و کاملا، آن حس بودن در محیط غرب وحشی در آن دوران را به بهترین شکل ممکن القا میکنند. همچنین راکاستار، در کنار این دقت به جزییات برای خلق جهان بازی، روند بازی را هم به شکلی طراحی کرده است که شما بتوانید از این زیباییها لذت ببرید. به هر حال درست است که اعضای گروه داچ و آرتور در حال فرار از دست افراد مختلفی هستند، اما این بدین معنی نیست که شما شانسی برای زندگی کردن در دنیای زیبایی Red Dead Redemption 2 نخواهید داشت.
برای مثال، بازی به شکلی آغاز میشود که آرتور، پس از اینکه نگاهی به طبیعت زیبای اطراف میاندازد، به سمت کمپ برمیگردد و برای خودش یک لیوان قهوه درست میکند! این کمپ درست مثل یک کمپ واقعی عمل میکند و مثلا برای اینکه بتوانید آتش داشته باشید، نیاز به هیزم خواهید داشت که وظیفه جمع کردن آن بهعهده افرادی است که در این کمپ زندگی میکنند. شما میتوانید گاهی فارغ از تمام درگیریها و مشکلات، همراه با دوستانتان کنار آتش جمع شوید و به حرفهای آنها گوش بدهید. پیش از این در مطلب معرفی آرتور مورگان اشاره کرده بودیم که آرتور، به عنوان دست راست شخصیت داچ، وظیفه سنگینی در قبال این کمپ و اعضای گروه دارد. در صورتی که شما برای تامین آذوقه اهالی کمپ تلاش کنید، این کار روحیه افراد را بالا خواهد برد و خب، این مساله تاثیرش را روی دیگر بخشهای بازی هم خواهد گذاشت.
با این حال قرار نیست شما کل وقتتان در بازی را به کمپ اختصاص دهید و Red Dead Redemption 2 به جای آن ماهیت اکشنی که از آن انتظار داریم، تبدیل به یک شبیهساز زندگی شود که در آن، شما باید برای دیگران غذا پیدا کنید یا صبح تا شب با آنها گپ بزنید. بلکه به صورت کاملا برعکس، کمپ در Red Dead Redemption 2 فقط بخشی از این جهان است و شما در نقش آرتور، آزادیعمل دارید که هرجور بخواهید با آن رفتار داشته باشید. مثلا شما میتوانید کلا بیخیال نیازهای دیگر افراد شوید و سرتان به کار خودتان باشد. اما باید در نظر داشته باشید که همه کارهای شما در جهان پویای Red Dead Redemption 2، بیتاثیر نخواهند بود و ممکن است جایی در نقطهای از ماجراجوییتان در این بازی، تاثیر کارهایی را انجام داده یا تصمیماتی را که گرفتهاید، ببینید.
اینکه به اعضای گروه اهمیت کم یا زیادی قائل شوید برعهده خود شما است ولی این رفتارها، میتوانند تاثیرات مختلفی داشته باشند پس باید حواستان را جمع کنید
اما یکی دیگر از کارهای جالبی که راکاستار گیمز در قبال Red Dead Redemption 2 انجام داده و باعث هرچه بیشتر طبیعیتر شدن بازی شده، این است که بازی حالتی شبیه به واقعیت پیدا کرده و تا حدودی از آن اصول رایج در بازیهای ویدیویی فاصله گرفته است. خب شاید بگویید این به چه معنا است و شاید مثالی که IGN زده، بتواند به بهترین شکل پاسخ این سوال را بدهد. پیرسون یکی از اهالی کمپ و در واقع آشپز کمپ است. حال ممکن است وقتی شما از کنار وی رد میشوید، پیرسون اعلام کند که موجودی گوشت کمپ رو به اتمام است. این کار برخلاف فرم رایج بازیها، در قالب یک میانپرده صورت نمیگیرد و مثلا بازی یک نشانگر روی نقشه به شما نشان نمیدهد که با رفتن به آن، بتوانید گوشت پیدا کنید. بلکه شبیه به واقعیت، خودتان باید تصمیم بگیرید که میخواهید برای این حرف پیرسون اهمیت قائل شوید و مثلا، به شکار بروید یا اینکه نه بیخیال خواسته او شوید. به بیان بهتر، چنین کارهایی در قالب ماموریت به شما محول نمیشوند که وادار به انجام دادن آنها شوید بلکه درست مثل دنیای واقعی، افراد ممکن است در لابهلای صحبتهایشان خواستههایی از شما داشته باشند که خودتان باید آنها را به خاطر بسپارید و برای انجام دادن یا ندادن آنها تصمیم بگیرید و این تصمیم را به خود فرد هم اعلام کنید که آیا به او کمک خواهید کرد یا خیر.
در کل به نظر میرسد Red Dead Redemption 2 اثری باشد که در آن، تصمیمگیریها اهمیت زیادی دارند. درست است که بازی از یک نقطه آغاز میشود و ممکن است یک یا چند پایان هم داشته باشد (هنوز اطلاعاتی در مورد تعداد پایانهای بازی ارائه نشده است) اما آنچه که این وسط رخ میدهد، بیشتر به خود شما وابسته است و سازندگان، سعی کردهاند تا آن مرزهای بین ماموریتهای اصلی یا فرعی را باریکتر از همیشه کنند و از این طریق، تجربهای نزدیک به واقعیت ارائه دهند. این نزدیک به واقعیت بودن در جنبههای دیگری از بازی هم دیده میشود و فرضا، اگر شما اسلحهتان را غلاف کرده و در دنیای بازی گشت و گذار کنید، واکنشهای به مراتب بهتری از مردم در مقایسه با زمانی که اسلحه به دست حرکت کنید دریافت خواهید کرد.
همچنین در کنار چیزهایی که شبیه به ماموریتهای رایج در بازیها به نظر میرسند، کارهای مختلف دیگری برای انجام دادن در دنیای بازی وجود خواهد داشت. مثلا ممکن است در حال حرکت در جهان بازی، یک ماهیگیر را مشاهده کنید که بدون توجه به اتفاقات پیرامونش مشغول ماهیگیری در یک رودخانه کوچک است و سگش هم در آن اطراف پرسه میزند. حال میتوانید بیخیال این فرد شوید و از کنار آنها عبور کنید یا اینکه ممکن است حس کنجکاوی به شما غلبه کند و سراغ وسائل مرد بروید که با کمی فاصله از او قرار دارند و اقدام به دزدیدن برخی از آنها کنید! این وسط باز هم چند سناریو مختلف پیش میآید؛ یا اینکه اصلا مرد و سگش متوجه نمیشوند و شما سرمست از موفقیت به راهتان ادامه میدهید یا اینکه نه یکی از آنها متوجه شما میشوند و این مساله، ممکن است دردسرهایی برای شما داشته باشد. منظور از زدن این مثالها و اشاره به چنین ویژگیهایی، این است که کلا Red Dead Redemption 2 قصد ارائه یک تجربه بسیار نزدیک به واقعیت از زندگی شخصیتی مثل آرتور مورگان را در آن دوران غرب وحشی دارد و خب ما هم به عنوان گیمر، این وسط شانس کنترل کردن او و اعمال تصمیمات مختلف را به دست آوردهایم.
در جهان Red Dead Redemption 2 علاوه بر انسانها، حیوانات هم حضور پررنگی دارند؛ حیواناتی که شکار آنها میتواند تامینکننده نیاز کمپ شما به گوشت و غذا باشد یا اینکه، گاهی هم ممکن است با حیواناتی مثل خرس روبهرو شوید که شاید تصمیم بگیرند به سمت شما حمله کنند و شما هم مختار هستید که با آنها مبارزه کنید یا اینکه بیخیالشان شده و صرفا فرار کنید. اما در بین همه این حیوانات، اسب یک استثنا است و اسب شما، قرار نیست فقط حکم یک مَرکب را داشته باشد و راکاستار، سعی کرده تا آن رابطه خاص بین اسب و سوار را در بازی پیاده کند. در خیلی از بخشهای بازی، این اسب شما است که تنها همراهتان به حساب میآید و به لطف او است که قادر خواهید بود از یک سری حوادث خطرناک فرار کنید. پس طبیعی است که شاهد شکلگیری یک رابطه عاطفی بین آرتور و اسبش باشیم و خب این مساله، چیزی است که راکاستار عمدا قصد خلق آن را دارد و میخواهد که اسب مورگان، یک همراه واقعی برای او باشد که اهمیت زیادی هم برایش دارد. در نتیجه آرتور بخشی از زمانش را هم به این موجود اختصاص میدهد و با نوازش کردن او یا دادن غذا به او، نشان میدهد که برایش اهمیت قائل است.
همچنین یک مورد جالب دیگر در رابطه با اسب که در راستای همان حس واقعی بودن بازی است، این است که مثلا شما قادر نخواهید بود در نقطهای از اسبتان پیاده شوید و بعد، مسافت خیلی طولانی را طی کنید و انتظار داشته باشید که اسب، با یک سوت شما سریع خودش را بهتان برساند. اسب شما در همان نقطهای که او را رها میکنید متوقف میشود و تنها در حالتی به سوت زدن شما واکنش نشان خواهد داد که فاصلهتان کم باشد و بتواند صدای سوت شما را بشنود. این مساله چیزی است که باید به آن توجه داشته باشید چون اسب جدا از اینکه میتواند شما را سریعتر به مقصد برساند، یک سری از اسلحههای بزرگ و دیگر وسائل شما را هم حمل میکند و اگر نزدیک شما نباشد، به این وسائل هم دسترسی نخواهید داشت و مثلا در یک درگیری شدید، باید با همان اسلحه دستیتان مبارزه کنید.
جهان بازی با وسواس بالایی خلق شده است و احتمالا باز هم شاهد یک اثر عالی از نظر بصری خواهیم بود
پیشتر به مساله شکار در بازی اشاره کردیم و خب بد نیست به این موضوع هم بپردازیم که شما میتوانید حیوانات مختلفی از خرگوش گرفته تا حیواناتی مثل آهو را شکار کنید که خب بسته به جثه حیوان، این شکار میتواند برای مدت کوتاه یا طولانی غذای افراد کمپ و شما را تامین کند. شکار کردن هم به شکلی طبیعی در بازی شبیهسازی شده است و مثلا پس از کشتن خرگوش، میتوانید او را به همان شکل داخل خورجین اسب قرار دهید یا اینکه نه خیلی سریع، پوستش را جدا و شکمش را تمیز کنید تا گوشت تازهتر باشد. حتی بسته به اینکه شما تا چه در تیراندازی دقیق باشید، ممکن است شرایط متفاوتی بهوجود بیاید. فرضا در شکار یک آهو، اگر بتوانید نقطهای از بدن او مثل سر یا گردن را هدف قرار دهید، آهو بلافاصله کشته میشود و زجر هم نخواهد کشید ولی اگر تیر شما به پای حیوان برخورد کند، برای مدتی اقدام به دویدن خواهد کرد تا اینکه در نهایت در اثر خونریزی، متوقف شود و حال باید به سراغ او بروید و با بیرحمی تمام، کارش را چاقو تمام کنید! پس از شکار کردن هم میتوانید گوشت را به پیرسون، آشپز کمپ، برسانید تا او برای افراد غذا آماده کند. البته همیشه هم اجباری به این کار نیست و مثلا میتوانید این گوشت شکار را به یک قصاب در آن نزدیکی بدهید و بابت آن، پول دریافت کنید و خب، هرچه گوشت تازهتر باشد یا اینکه مثلا به جای گلوله با تیرِ کمان کشته شده باشد، پول بیشتری نصیب شما میشود.
یکی دیگر از موارد جالب در بازی Red Dead Redemption 2، نحوه پیریزی برخی از ماموریتهای بازی است. به این صورت که مثلا ممکن است وقتی وارد کمپ میشوید، بشنوید که چند نفر از افراد در حال برنامهریزی برای سرقت از یک بانک هستند و خب شما هم میتوانید با آنها همراه شوید و در این سرقت کنارشان باشید. حتی شما این امکان را دارید که با نقشهای که این افراد کشیدهاند، مخالفت کنید و از اشتباه بودن آن بگویید که البته، این مساله ممکن است گاهی هم به مذاق دوستانتان خوش نیاید و شاهد جر و بحث بین آنها و آرتور باشید. پس از آن حتی در طول خود سرقت از بانک هم ممکن است سناریوهای مختلفی پیش بیایند و شاید همهچیز مطابق نقشه پیش نرود یا اینکه ختم به خیر شود. چنین مواردی، باعث میشوند تا هیچچیز در Red Dead Redemption 2 قابل پیشبینی نباشد و شما همیشه با اتفاقاتی روبهرو شوید که نیازمند تصمیمگیری سریع هستند و فرسنگها با چیزی که پیشبینی کرده بودید، فاصله دارند.
در نهایت در دنیای بازی، قانونگذارانی حضور دارند که بهنوعی نقش پلیسهای سری GTA را ایفا میکنند و بدین معنا نیست که رفتار و اعمال شما در طول بازی، از چشم آنها به دور خواهد بود. وقتی که فرضا میخواهید از یک بانک دزدی کنید، باید فکر عواقب آن و رسیدن این قانونگذاران و فرار از دست آنها هم باشید. فراری که ممکن است همیشه هم ختم به خیر نشود و نتیجه آن، کشته شدن شما باشد. جالب اینکه راکاستار گیمز، دقت در جزییات مبارزهها را هم به سطح جدیدی ارتقا داده است و برای مثال، اگر در یک تیراندازی تیری به کلاه شما بخورد و آن را از سرتان بیاندازد، دیگر مثل اکثر بازیها، این کلاه به صورت اتوماتیک در صحنه بعدی ظاهر نخواهد شد و آرتور را بدون کلاه مشاهده خواهیم کرد! البته اینکه بعدا چطور میتوان دوباره کلاه را به دست آورد چیزی است که هنوز مشخص نشده ولی در کل چنین ریزهکاریهایی در بازی کم نخواهند بود.
در مجموع، Red Dead Redemption 2 باز هم نوید یک بازی از طرف راکاستار را میدهد که قرار است مرز بازیهای جهانباز را بیش از پیش جابجا کند. راکاستار همانطور که با GTA V این گروه بازیها را وارد سطح جدیدی کرد، قصد دارد در Red Dead Redemption II هم باز اثری انقلابی ارائه کند و برای این کار هم هدف اصلیاش، دقت بینهایت به جزییات ریز و درشتی است که میتوانند یک تجربه واقعی و صد البته خونین از زندگی در غرب وحشی ارائه دهند. به هر حال باید تا ۴ آبان و انتشار بازی منتظر بمانیم تا ببینیم که در نهایت، نسخه دو رد دد در چه حدی ظاهر خواهد شد.
نظر خود را در مورد اطلاعات و جزییات ارائهشده از بازی با زومجی به اشتراک بگذارید.
نظرات