حقایقی جالب راجع به کاراکتر جیمز گوردون
صنعت کمیک در کنار سینما و گیم، یکی از غنیترین، پرمخاطبترین و پولسازترین صنایعی است که در حوزهی سرگرمی به مخاطبانش خدمت میکند. دو کمپانی مارول و دیسی در طی سالیان دراز داستانها و شخصیتهایی جذاب، گیرا و الهام بخش را به دنیای سرگرمی معرفی کردهاند که مخاطبانی بیشمار را به خود جذب کرده است.
ماجراهای بتمن یک روایت گیرا، عمیق و سمبلیک (نمادین) از انسانی عادی هستند که با استفاده از هوش بالا، شهرت و ثروت خود، بر ضد بیعدالتی موجود در شهرش برمیخیزد و در این راه اتفاقات بسیار جالبی را رقم میزند. پرداخت بسیار مناسب کاراکتر بتمن و صدالبته شخصیتهای همراه و دشمنان او، این داستانها را به یکی از اصلیترین و پرطرفدارترین داستانهای کمیک بوکی تبدیل کرده است؛ به حدی که خیل عظیمی از هواداران و کارشناسان، بتمن را یکی از پرچمداران این صنعت میدانند. در طول داستان، با اشخاصی همچون تیم دریک (رابین)، دیک گریسون (نایتوینگ)، باربارا گوردون (بتگرل) و شخصیتهایی شرور همچون جوکرو مسترفریز آشنا میشویم که پیشینهی جذاب و باورپذیرِ آنها و در کل، شخصیتپردازی عمیقی که دارند، این مجموعه را اینقدر پرطرفدار کرده است.
اما یکی از شخصیتهای مجموعهی بتمن که شاید هواداران به او نسبت به دیگر اشخاص حاضر در داستان کمتر توجه میکنند، کاراگاه جیمز گوردون است. گوردون یکی از مهمترین کاراکترهایی است که در این مجموعه خلق شده است؛ جیمز گوردون از معدود پلیسهای شهر گاتهام است که درگیر فساد نشده و یکی بودن هدفش با بتمن، سرنوشت این دو مبارزِ عدالت را به یکدیگر گره زده است. کسی که تقریبا در تمامی ماجراهای بتمن حضور داشته و همانطور که پیشتر ذکر شد، یکی از مهمترین شخصیتهای حاضر در داستانهای بتمن است اما حضور کاراکترهایی محبوب همچون نایتوینگ، رابین و بتگرل درکنار شوالیهی تاریکی، توجهات را نسبت به گوردون کم کرده و این امری کاملا طبیعی است. در این مقاله قصد داریم نکاتی جالب و خواندنی را دربارهی این کاراگاه کهنهکار و دوستداشتنی مرور کنیم؛ شاید با دانستن این نکات، از این به بعد با دقتی بیشتر کاراکتر گوردون را دنبال کنیم. با زومجی همراه باشید.
خالق کاراکتر جیمز گوردون نامشخص است
کاراکتر و ماجراهای بتمن در سال ۱۹۳۹ میلادی توسط باب کین طراحی شدند. در کنار باب کین، شخصی دیگر به نام بیل فینگر در طراحی کاراکتر بتمن به او کمک کرد و طرحی که هماکنون از بتمن در ذهن داریم؛ یعنی لباس و شنل کاملا سیاه، همه و همه به واسطهی همراهی کین و فینگر بوده است و شاید بدون حضور فینگر در کنار کین شاهد چنین کاراکتر با ابهتی نبودیم.
کین اما در ادامه تمامی کاراکترهای داستان از جمله باربارا گوردون، جوکر، پنگوئن و ... را طراحی کرد اما در مورد کاراکتر جیمز گوردون موضوع فرق میکند چرا که اسناد موجود در وب، بیل فینگر را طراح اصلی جیمز گوردون میدانند و هنوز کامل مشخص نیست که کین یا فینگر، کدام یک جیمز گوردون را خلق کردهاند.
جویدن خرخرهی بتمن و افشا کردن هویت او آرزوی یک خلافکار است؛ از جوجه خلافکارهای گاتهام تا بزرگانی مثل جوکر همه و همه در پی دانستن هویت بتمن بودهاند و برای برداشتن ماسک شوالیهی تاریکی به هرکاری که میتوانستند تن دادند!
در نتیجه، کسی که از هویت واقعی بتمن خبر دارد، در امنیت نخواهد بود. حال اگر این فرد یک پلیس هم باشد، قضیه خطرناکتر خواهد شد. اینکه Batsignal روی پشتبام ادارهی پلیس شهر نصب شده و به محض روشن شدنش، شعلهی یک عملیات خلافکارانه در شهر به دست بتمن خاموش میشود یعنی بتمن به طور مستقیم با نیروی پلیس همکاری میکند و از این هم میتوان نتیجه گرفت که مقامات ارشد پلیس او را میشناسند.
گوردون که والامقامترین عضو نیروی پلیس بود، همیشه از این موضوع ترس داشت که شاید روزی توسط خلافکاران ربوده شود و آزادیاش مشروط به افشای هویت واقعی بتمن بهدست بیاید. او این موضوع را با بتمن در میان گذاشت و آنها درنهایت به این نتیجه رسیدند که گوردون اگر به چنین مخمصهای دچار شد، برای به خطر انداختن خلافکاران، برای بتمن یک هویت دروغین بسازد و اینگونه مسیر را برای گیر انداختن خلافکارها هموارتر بکند!
جیمز گوردون در سریال Gotham یک پلیس فاسد است
سریال گاتهام که از شبکهی FOX پخش میشد، یکی از متفاوتترین اقتباسهای موجود از داستانهای بتمن را به مخاطبانش ارائه میکند و طرفداران خاص خودش را هم دارد (که البته کم هم نیستند). قبل از تماشای این سریال باید تمامی تصاویر ذهنی خود از کاراکترهای بتمن را پاک کنید چرا که در Gotham همه چیز به شکلی کاملا متفاوت و منحصر بهفرد روایت میشود از جمله پیشینهی کاراکترها.
پیشینهی شخصیتهای کمیکهای بتمن در این سریال دستخوش یک سری تغییرات شده و کاراکتر جیمز گوردون هم از این تغییرات در امان نبوده است. در ماجراهای بتمن، فساد سازمانیافته در پلیس شهر گاتهام به شکلی گسترده در داستان ذکر شده است و در سریال گاتهام نیز به شکلی گستردهتر و اساسیتر شاهد این موضوع هستیم؛ در سریال مذکور، گوردون آن پلیس همیشگی که میشناختیم نیست و او نیز مانند دیگر پلیسهای شهر، گرفتار فساد شده است و با افرادی همچون Two Face در یکسری از کارها همکاری میکند!
جیمز گوردون دو بار ازدواج کرده است
جیمز گوردون از آن دسته از کاراکترها است که اگر روی زندگی شخصیاش تمرکز کنیم، به موارد جالبی میرسیم! یکی از این موارد جالب، همسران او هستند. گوردون در طی حضورش در کمیکهای بتمن تا به امروز، دوبار ازدواج کرده است. اولین ازدواج او با شخصی به نام باربارا کین بود. حاصل این ازدواج، سه فرزند با نامهای باربارا، جیمز جونیور و آنتونی بودند. گوردون که شب و روزش را با دست و پنجه نرم کردن با خلافکارهای گاتهام میگذراند، از زندگی عادیاش دور شده بود و این موضوع همسرش را اذیت میکرد. در پایان، باربارا تصمیم گرفت جیم و گاتهام را به مقصد شیکاگو، شهری که از نظرش امنتر از گاتهام بود، ترک کند و جیمز جونیور را نیز با خودش برد.
گوردون در ادامهی فعالیتش در ادارهی پلیس گاتهام، با شخصی به نام سارا اسن همکار شد؛ جدیت سارا در کار و احساس مسئولیت وی، گوردون را تحت تاثیر قرار داد. جیم و سارا با یکدیگر ازدواج کردند؛ پیوندی که یک حال خوب را برای جیم به همراه داشت. این حال خوب چندان دوام نداشت و در پایان، سارا به دست جوکر به کشته شد.
پروندهی قاتل Peter Pan اهمیت زیادی برای جیمز گوردون داشت
اگر به آثار کارآگاهی علاقهمند باشید، میدانید که در زندگی یک کاراگاه، همیشه یک پرونده بسته نشده و یک مجرم تحت تعقیب وجود دارد که کاراگاه مذکور همیشه از این موضوع شرمسار است؛ مثل پروندهی جیم موریارتی که همیشه برای شرلوک باز است و حل نمیشود.
جیمز گوردون، این کاراگاه سیبیلوی جهان DC نیز از قاعدهی مذکور مستثنی نیست. جیم مدتها درگیر پروندهی قاتل Peter Pan بود. این قاتل زمانی که کودکان خواب بودند، به اتاقشان میرفت و آنها را میدزدید. جیم مدتها به دنبال قاتل گشت و او را پیدا نکرد تا اینکه یک شب او را در اتاق پسرش جیمز جونیور پیدا و دستگیر کرد. لازم به ذکر است که قاتل Peter Pan، قبل از رفتن به سراق پسر جیم، برای اینکه به او نزدیکتر شود، به سراق دوست باربارا گوردون رفت و او را به قتل رساند.
پانزده سال بعد از دستگیری قاتل Peter Pan، جیم با او در زندان بلکگیت ملاقات کرد و این دو با یکدیگر صحبت کردند. طی صحبت قاتل و جیم، او با حقایقی تاریک و دردناک از پسرش، آشنا شد و متوجه شد که پسرش از همان کودکی از مشکلات و بیماریهای روانی رنج میبرده است (که جلوتر به آنها خواهیم پرداخت).
گوردون یک نسخه خاص از لباس بتمن را دارد
در کمیکهای بتمن، دورههایی وجود دارد که شوالیهی تاریکی در شهر حضور ندارد و مردم فکر میکنند که او مرده یا گمشده است؛ در این زمانها است که جیمز گوردون با استفاده یک نسخه از لباس بتمن که در اختیار دارد، به خیابانها میآید و به جای بتمن، خلافکارها را با دستِ خالی لت و پار میکند!
این لباس که Rookie نام دارد و بیشتر یک اسکلت خارجی است تا یک لباس کامل، توانایی پذیرش و اجرای فرمان صوتی، شلیک موشک و بمبهای الکترونیکی (EMP) را دارد.
جیمز گوردون گروهی به نام Secret Star را تشکیل داده است
همانطور که پیشتر اشاره شد، در جهان بتمن دورههایی وجود دارد که در آنها شاهد غیبت شوالیهی تاریکی هستیم. در چنین لحظاتی، جیمز گوردون است که به نگهبان شمارهی یک گاتهام تبدیل میشود. او برای محافظت از شهر در غیاب بتمن کارهای زیادی انجام داده است؛ از جمله پوشیدن یک نسخهی ویژه از لباس او. یکی دیگر از کارهایی که جیم در غیاب بتمن برای حفاظت از شهر انجام داد، تشکیل گروه Secret Star بود.
گروه Secret Star از یکسری مامور خبره تشکیل شده که تحت تعلیم نیروهای نظامی بودهاند و در بحثهای نظامی و رزمی از مهارت بالایی برخوردارند؛ گوردون این گروه را ساخته که اگر اتفاقی برای بتمن افتاد یا اینکه او دوباره غیبش زد، از این گروه کمک بگیرد و در محافظت از گاتهام فقط به بتمن وابسته نباشد. او برای تعلیم دادن به این گروه حتی از خودِ بتمن هم کمک گرفت.
جیمز گوردون نقش پررنگی در ماجراهای No Man's Land داشت
No Man's Land یک ماجرای عجیب و غریب در سری داستانهای بتمن محسوب میشود که در آن شاهد اتفاقات شوکهکنندهای هستیم. جایی که یک زلزلهی ترسناک و شدید، تمامی پلهای منتهی به گاتهام را نابود میکند و جزیرهی گاتهام رسما به یک ناکجاآباد تبدیل میشود؛ البته دولت آمریکا هم در ناکجاآباد شدن گاتهام بیاثر نبود. حال نکتهای که داستان را عجیبتر میکند، غیبت ناگهانی شوالیهی تاریکی است! زندانیها و بیماران تیمارستان آرکام از سلولهای خود فرار کردهاند و درست در لحظهای که شهر فقط روی یک نفر حساب میکند، آن نفر هم گذاشته و رفته! بتمن در این وضعیت بحرانی شهر را ترک میکند و دست جیمز گوردون را در پوست گردو میگذارد. حالا این گوردون و سارا اسن هستند که باید گاتهام را از شر خلافکارها و روانیهایش نجات دهند. گوردون طی این بحران، برای نجات شهر هر کاری که میتوانست کرد و در مواردی، مجبور شد با افرادی همچون دو چهره (Two Face) همکاری کند. همکاریای که در پایان و با خیانت دو چهره، با پایان رسید. بعد از سه ماه، سر و کلهی آقای بتمن پیدا میشود. او به سراغ گوردون میرود و طبیعتا با یک خوشآمدگویی گرم از سوی مردِ قانون روبهرو نمیشود؛ بتمن در پایان و بعد از کلی بحث با گوردون، هویت خود را فاش میکند و این دو مرد عدالت، ماجراجوییهای خود را از سر میگیرند.
دوستی عمیقی بین جیمز گوردون و بروس وین وجود دارد
در داستانهای بتمن، از جیمز گوردون به عنوان کاراگاه پروندهی قتل مارتا و توماس وین، والدین بروس وین/ بتمن، یاد میشود. گوردون که در آن سالها یک کاراگاه ساده که از شیکاگو به گاتهام منتقل شده بود، با بروس وین جوان آشنا شد و به او در یافتن آرامش و بازگشتش به زندگی عادی پس از مرگ والدینش، کمک کرد.
شاید به نظر برسد که جیمز گوردون علاقهای به داشتن رابطهی دوستانه با بروس وین، میلیاردر معروف گاتهام، نداشته باشد اما شناختی که گوردون از گذشتهی وین داشت و اتفاقاتی که وینِ نوجوان و جوان همراه با گوردون رقم زد، یک رابطهی دوستانهی عمیق بین این دو نفر، جدا از رابطهی گوردون با بتمن، شکل داد.
جیمز جونیور، فرزندی سرکش برای جیمز گوردون بود
جیم و باربارا پس از تولد جیمز جونیور، از یکدیگر جدا شدند و باربارا جیمز جونیور را به شیکاگو برد. اما این اتفاقات خوی بد جیمز را توجیه نمیکنند. جیمز از همان کودگی یک پسر جامعهگریز بود و آزمایشاتی که روی او برای درمان مشکلات روانیاش انجام شد، تاثیرات بدی رویش گذاشت به طوری که وقتی توسط قاتل پیترپن دزدیده شد، اصلا استرس و ترسی نداشت و در موقعیتی دیگر، حتی میتوانست دختری را که برایش خیلی عزیز بود به قتل برساند.
بعدها، جیمز جونیور در صدد قتل خواهرش یعنی باربارا گوردون/بتگرل، برآمد تا از این طریق بتواند بتمن را هم به قتل برساند و در یک زمان دیگر، از وی به عنوان همدست جوکر در قتل سارا اسن یاد میشود. این جا است که متوجه میشویم آن آزمایشات چقدر برایش مضر بودهاند و آیندهاش را تحت شعاع قرار دادهاند.
جیمز گوردون فرزندی دیگر به نام آنتونی داشت
آنتونی گوردون نام یکی دیگر از فرزندان جیمز گوردون است. او در یک حادثه گم شد و دیگر خبری از وی نشد. آنتونی برخلاف برادرش، از مشکلات روانی رنج نمیبرد اما، در یک سری فعالیتهای خطرناک دست داشت و همیشه درحال قرار از دست خلافکارها بود. پایان داستان تونی همچون برادرش آنقدرها که فکر میکنید جالب نیست. تونی در یک اتفاق، در راه نجات جان خواهرش باربارا کشته شد و یکی دیگر از فرزندان جیمز گوردون به تراژیکترین شکل ممکن به پایان کار خود رسید. در کمیک Earth 3839، انتونی گوردون پس از بازنشست شدن پدرش، به جای او در اداره پلیس گاتهام استخدام شد و راه جیمز گوردون بزرگ را ادامه داد؛ آنتونی در ادامه با وجود نداشتن سابقهی سیاسی، توانست رئیس جمهور آمریکا بشود!
جوکر هیچوقت نتوانست جیمز گوردون را شکست بدهد
تا کنون کمیکهای بسیار زیادی از ماجراهای بتمن در دسترس هواداران قرار گرفته است اما هیچ کدام به اندازهی کمیک The Killing Joke مورد توجه قرار نگرفته و محبوب نشده است.
در این داستان، جوکر قصد دارد یک بار برای همیشه تئوریاش مبنی بر اینکه هر کسی میتواند بدتر و دیوانهتر از او باشد را به اثبات برساند. او که مدت زیادی را برای انجام این کار صرف کرده بود، یک روز کامل را برای به نتیجه رساندن زحماتش انتخاب میکند و در آن، جیمز گوردون را وارد یک مخمصهی اساسی میکند. جوکر قبل از همهی این اتفاقات، باربارا، دختر جیم را، با ضرب گلوله از ناحیهی کمر فلج میکند؛ سپس از او عکس میگیرد و این تصاویر را به جیمز گوردون، درحالی که جیم در یک قفس اسیر شده، نشان میدهد. جوکر در این داستان میخواهد ثابت کند که معمولیترین انسانها هم بعد از داشتن «یک روز بد» به دیوانهترین اسنانها تبدیل میشوند. گوردون با اینکه طی این چالش، سختیها و ترسهای فراوانی را تجربه میکند اما در پایان، تسلیم جوکر نمیشود و یک بار دیگر و به زیبایی تمام، قدرت انسانهای خوب و خوب بودن را به رخ پادشاه جرم و جنایت میکشد.
باربارا گوردون همیشه دختر جیمز گوردون نیست
تقریبا در همه داستانهای بتمن، از باربارا گوردن/بتگرل، به عنوان فرزند جیمز گوردون یاد میشود که در کنار شوالیهی تاریکی و با نام بتگرل، با خلافکاران مبارزه میکند.
اما ریشههای داستانی باربارا گوردون در کمیکهای آشوب و آشوب بینهایت تغییر کرده است؛ به طوری که در این داستانها او دختر برادر جیمز گوردون یعنی راجر است. راجر و تلما (همسرش) در این کمیکها کشته میشوند و جیمز گوردون سرپرستی او را بر عهده میگیرد.
باربارا در زمان فعالیتش به عنوان بتگرل، شبها همراه با بتمن به دستگیری و جلوگیری از فعالیتهای خلافکاران میپرداخت تا اینکه جوکر با شلیک به کمرش، او را فلج کرد. پس از این حادثهی ناگوار، باربارا تسلیم نشد و به عنوان اوراکل، همکاریاش با بتمن را ادامه داد و به او در حوزههایی همچون کشف جرم و آنالیز دادههای مختلف، کمک کرد. جیمز گوردون پس از اینکه فهمید باربارا در این فعالیتها به بتمن کمک میکرده، بسیار شوکه و هیجانزده شد. باربارا پس از ایفای نقش به عنوان اوراکل، وارد جهان سیاست شد و در کنگرهی آمریکا فعالیتهایش را ادامه داد
نظرات