16 شکست بزرگ در باکس آفیس سال 2018

جمعه ۱۴ دی ۱۳۹۷ - ۲۱:۰۱
مطالعه 20 دقیقه
Annihilation
با به پایان رسیدن سال ۲۰۱۸ میلادی، حالا زمان آن رسیده است که به شکست‌خورده‌ترین فیلم‌های سال از نظر سودآوری در باکس‌آفیس، نگاه بیاندازیم. همراه زومجی باشید.
تبلیغات

خیلی مواقع، فرقی نمی‌کند که با فیلم‌های بزرگ یا کوچکی روبه‌رو باشید. فرقی نمی‌کند که فیلم‌های مورد بحث واقعا آثار فاجعه‌باری هستند که در جلب نظر عموم هم ناموفق بوده‌اند، یا محصولاتی عالی که صرفا به مذاق مخاطب عام، خوش نمی‌آیند. در هر حالت، هر سال فارغ از جوایزی که به فیلم‌های مختلف تعلق می‌گیرند و صحبت‌های منفی یا مثبتی که منتقدان کوچک و بزرگ، تحویل سازندگان آثار سینمایی می‌دهند، نتایج پایانی یک نبرد دیگر هم مشخص می‌شود. جنگی که نتیجه‌اش در رابطه‌ی استودیوها با فیلم‌سازان یا حتی در آینده‌ی امیدوارانه یا تلخ یک مجموعه‌ی سینمایی، بیشترین و قابل لمس‌ترین تاثیرات ممکن را دارد. در این بین، همان‌قدر که می‌توان با تماشای فروش دیوانه‌وار برخی فیلم‌ها هیجان‌زده شد، باید به بزرگ‌ترین شکست‌های باکس‌آفیس هم نگاه کرد. شکست‌هایی بزرگ که حتی سودآوری نه‌چندان زیاد «سولو: داستانی از جنگ ستارگان» (Solo: A Star Wars Story) با کسب پایین‌ترین فروش در مجموعه افسانه‌ای خود، در برابرشان مثل یک موفقیت تمام‌وکمال، به نظر می‌رسد. اما بگذارید قبل از آن که صدای اعتراض کسی بلند شود، بگوییم چه مدل فیلم‌هایی قرار است در این لیست، حاضر شوند.

اول از همه، وقتی درباره‌ی بزرگ‌ترین شکست‌های باکس‌آفیس صحبت می‌کنیم، پس حتما باید به فیلم‌هایی با اکران‌های بزرگ بپردازیم. نتیجه‌اش هم آن است که در این مقاله، فقط فیلم‌هایی که به صورت گسترده و در بیش از حداقل هزار سالن سینما اکران شده‌اند، حضور پیدا خواهند کرد. به همین سبب مثلا فیلم Gotti با بازی جان تراولتا که علی‌رغم داشتن بودجه‌ای ده میلیون دلاری، تنها به ۴.۳ میلیون دلار فروش دست یافت و یک شکست بزرگ مالی شد، در این لیست جایی ندارد. چرا که فقط در ۵۰۳ سالن سینما، اکران شد.

Solo: A Star Wars Story

این‌روزها مطابق برخی گزارش‌ها، بلاک‌باسترهای بزرگ عملا در نهایت باید حداقل دو برابر بودجه‌شان پول به دست بیاورند تا به سوددهی برسند

همچنین این‌جا خبری از فیلم‌هایی که با ریاضیات پیچیده‌ی محاسبه‌ی سودآوری یا ضرر دادن فیلم‌ها، احتمالا در نهایت پول‌ساز بوده‌اند، نخواهد بود. یعنی برای نمونه، قرار نیست در لیست با Solo: A Star Wars Story که مطابق شایعه‌ها نزدیک به سیصد میلیون دلار بودجه داشت و به ۳۹۲.۹ میلیون دلار فروش جهانی رسید، روبه‌رو بشوید. مخصوصا با در نظر گرفتن آن که شاید در نگاه عامه این فیلم بیشتر با عنوان «کم‌فروش‌ترین اثر از مجموعه سینمایی Star Wars» معرفی شود ولی در دنیای آمارهای باکس‌آفیس، ما بیشتر روی دادنِ لقب «نهمین فیلم پرفروش سال در باکس‌آفیس آمریکا» به آن، تاکید می‌کنیم. هرچند که مطابق برخی موارد، ممکن است اصلا برخلاف تصور خیلی‌ها، «سولو» فیلم سودآوری نباشد! چرا؟ چون وقتی درباره‌ی بودجه‌ی اعلام‌شده‌ی فیلم‌ها حرف می‌زنیم، پول‌های زیادی هستند که خرج شدن‌شان را نمی‌توانیم در این عدد ببینیم. مثلا تبلیغات فیلم‌هایی تا این اندازه بزرگ، همیشه عددی بین بیست الی صد و پنجاه میلیون دلار پول را به خودشان اختصاص می‌دهند و این مبلغ، هیچ‌وقت به عنوان بودجه‌ی ساخت فیلم در نظر گرفته نمی‌شود. همچنین بودجه‌ی تولیدی، هیچ‌وقت میزان پرداخت‌های اولیه‌ی انجام‌شده به بازیگران، کارگردان، تهیه‌کنندگان، نویسندگان و برخی از افراد کلیدی پروژه را هم به شما نمی‌گوید. این موضوعات تا حدی جدی هستند که مطابق برخی گزارش‌ها، بلاک‌باسترهای بزرگ عملا در نهایت باید حداقل دو برابر بودجه‌شان پول به دست بیاورند تا به سوددهی برسند.

ولی همان‌گونه که گفته شد، فیلم‌هایی مانند «سولو»، A Wrinkle In Time (با ۱۳۲.۷ میلیون دلار فروش جهانی و ۱۰۳ میلیون دلار بودجه)، The Nutcracker and the Four Realms (با ۱۳۸.۹ میلیون دلار فروش جهانی و ۱۲۰ میلیون دلار بودجه)، Pacific Rim Uprising (با ۲۹۰.۵ میلیون دلار فروش جهانی و ۱۵۰ میلیون دلار بودجه)، The Spy Who Dumped Me (با ۷۵.۳ میلیون دلار فروش جهانی و ۴۰ میلیون دلار بودجه)، «دوازده دلاور» (12Strong با ۶۷.۱ میلیون دلار فروش جهانی و ۳۵ میلیون دلار بودجه)، First Man اثر دیمین شزل با بازی رایان گاسلینگ و کلر فوی (با ۹۹.۹ میلیون دلار فروش جهانی و ۵۹ میلیون دلار بودجه)، Sherlock Gnomes (با ۹۰.۳ میلیون دلار فروش جهانی و ۵۹ میلیون دلار بودجه)، The 15:17 to Paris (با ۵۷.۱ میلیون دلار فروش جهانی و ۳۰ میلیون دلار بودجه)، Alpha (با ۸۰.۴ میلیون دلار فروش جهانی و ۵۱ میلیون دلار بودجه) و The Darkest Minds (با ۴۱.۱ میلیون دلار فروش جهانی و ۳۴ میلیون دلار بودجه)، در این لیست جایی نخواهند داشت. چون تا جایی که ما می‌توانیم مطمئن باشیم، در عین آن که قطعا تجربه‌های مالی موفقیت‌آمیزی هم برای استودیوهای‌شان نبوده‌اند، کمتر از عدد رسمی بودجه‌شان هم نفروخته‌اند. پس به بهترین و ساده‌ترین بیان ممکن، مقاله‌ی مقابل‌تان درباره‌ی شانزده فیلمی حرف می‌زند که اولا در بیشتر از هزار سالن اکران شده‌اند و دوما، عدد فروش جهانی‌شان تا انتهای سال میلادی گذشته، کمتر از بودجه‌ی رسمی‌شان بوده است.

لیست پیش‌رو فقط شامل فیلم‌هایی می‌شود که هم در بیشتر از هزار سالن اکران شده‌اند و هم عدد فروش جهانی‌شان تا انتهای سال میلادی گذشته، کمتر از بودجه‌ی رسمی‌شان بوده است

Mortal Engines
کپی لینک

Mortal Engines

  • بودجه‌ی تولیدی: ۱۰۰ میلیون دلار
  • باکس‌آفیس: ۱۴ میلیون دلار فروش داخلی، ۴۷.۹ میلیون دلار فروش خارجی و در مجموع، ۶۱.۹ میلیون دلار فروش جهانی

در عین این که Mortal Engines هنوز هفته‌های آغازین اکران خود را تجربه می‌کند، فروش فاجعه‌بار داخلی هفت‌ونیم میلیون دلاری‌اش در افتتاحیه، به خوبی نشان می‌دهد که این اثر فانتزی-حماسیِ پرخرج، قرار نیست حضور طولانی‌مدتی در گیشه‌ها داشته باشد. به خصوص با توجه به رقابت سفت‌وسخت فیلم‌ها در فصل تعطیلات که حتی آثاری بسیار بسیار بهتر از آن را هم از پا درمی‌آورد. Mortal Engines تا همین لحظه توسط مخاطبان و منتقدان گوناگونی صفاتی همچون فاجعه‌ی کامل، فیلمی بی‌حرکت و اثری مصیبت‌بار را دریافت کرده است و وضع فروشش آن‌قدر خراب به نظر می‌رسد که به صورت قطعی، باید آن را بزرگ‌ترین شکست در باکس‌آفیس داخلی خطاب کرد. به نظر می‌رسد که برخلاف انتظار سازندگان، استفاده از نام پیتر جکسون دوست‌داشتنی در مقام تهیه‌کنندگی فیلم برای جلب مردم به سالن‌های سینما، استراتژی موفقیت‌آمیزی برای فروش آن نبوده است. فیلمی که در ۳۱۰۳ سالن سینما اکران شد و به طور میانگین، از هر کدام از آن‌ها فقط و فقط ۲۴۱۷ دلار، به دست آورد. همین هم کاری کرد که Mortal Engines، با سرعتی مثال‌زدنی به دسته‌ی محصولات سینمایی پرخرج دیگری بپیوندد که از روی سری رمان‌های محبوبی ساخته شدند ولی در ترجمه‌ی جادوی آن کتاب‌ها به زبان سینما، شکست انکارناپذیری خوردند.

Annihilation
کپی لینک

Annihilation

  • بودجه‌ی تولیدی: ۴۰ میلیون دلار
  • باکس‌آفیس: ۳۲.۷ میلیون دلار فروش جهانی

درام علمی‌تخیلی Annihilation که الکس گارلند را در مقام کارگردان و نویسنده و ناتالی پورتمن را به عنوان بازیگر اصلی‌اش داشت، در جلب نظر منتقدان با شکستی مواجه نشد. فیلم میانگین امتیازات ۸۰ را در وب‌سایت راتن‌تومیتوز دریافت کرد و حتی واکنش اکثر دنبال‌کنندگان جدی‌تر سینما نیز به آن، مثبت بود. اما Annihilation که در ۲۰۱۲ سالن اکرانش را شروع کرد، در هفته‌ی افتتاحیه تنها یازده میلیون دلار به جیب زد و بعد هم در سراشیبی تندی افتاد که نتیجه‌ی حرکت در آن، بیرون افتادن کامل از جدولِ اکران تنها پس از هشت هفته بود. البته با نگاه منصفانه‌تر، باید یادآوری کرد که فیلم گارلند یک هفته پس از آغاز اکران «پلنگ سیاه» (Marvel’s Black Panther)، پا به گیشه‌ها گذاشت و قطعا طوفان سهمگین آن فیلم، در فروشش تاثیرگذار بود. تازه با همین شرایط، «نابودی» در نهایت فروش اثرِ به شدت تحسین‌شده‌ی گارلند در سال ۲۰۱۵ یعنی Ex Machina (با ۳۶.۹ میلیون دلار فروش جهانی و پانزده میلیون دلار بودجه) را هم پشت سر گذاشت. هرچند که وضعیت مالی‌اش نشان داد که گارلند اگر فیلم‌هایی با بودجه‌های تقریبا پانزده میلیون دلاری بسازد، قطعا موفق‌تر خواهد بود. اما چیزی که باعث شد در نهایت Annihilation علی‌رغم فروش ۳۲.۷ میلیون دلاری در دنیا که کمتر از میزان فروش جهانی Ex Machina است، پول بیشتری نسبت به اثر مورد بحث کسب کند، قرارداد هوشمندانه‌ی کمپانی فیلم‌سازی پارامونت پیکچرز با نت‌فلیکس بود که تنها پس از چند روز گذشتن از آغاز اکران فیلم، مسبب قرار گرفتن آن در اختیار مخاطبان جهانی این شبکه‌ی اینترنتی شد.

White Boy Rick
کپی لینک

White Boy Rick

  • بودجه‌ی تولیدی: ۲۹ میلیون دلار
  • باکس‌آفیس: ۲۴ میلیون دلار فروش جهانی

اگر فیلم سینمایی IT به کارگردانی اندی موشیتییعنی پرفروش‌ترین فیلم ترسناک تاریخ سینما را کنار بگذاریم، دیگر نمی‌توانید در سال‌های اخیر فیلمی را بیابید که در ماه سپتامبر اکرانش را آغاز کرده باشد و وضعیت سودآوری آن واقعا بزرگ و موفقیت‌آمیز به نظر برسد. این نکته‌ای بود که اکران White Boy Rick که بر مبنای داستانی واقعی پیش می‌رود و متیو مک‌کانهی کاربلد و ریچی مریت تازه‌کار را در گروه بازیگرانش دارد، مجددا آن را اثبات کرد. یک فیلم با بودجه‌ی با ۲۹ میلیون دلاری که داستانی جنایی و گره‌خورده به سازمان FBI در دهه‌ی هشتاد میلادی را روایت می‌کند و دقیقا به مانند Annihilation، فقط هشت هفته در جدول اکران دوام آورد. اولین دلیل شکست مالی White Boy Rick، گم شدنش مابین محصولات شناخته‌شده‌تری مانند The Predator و فیلم‌هایی با نام‌های بزرگ‌تر در پشت‌شان مثل A Simple Favor بود. اما با توجه به امتیاز ۵۹ از ۱۰۰ اثر در متاکریتیک و واکنش‌های متوسط منتقدان به آن، احتمالا اکران شدن فیلم در چند هفته این طرف‌تر یا آن طرف‌تر نیز، به وجود آورنده‌ی تاثیر شگرفی در عملکرد مالی‌اش نمی‌شد.

The Happytime Murders
کپی لینک

The Happytime Murders

  • بودجه‌ی تولیدی: ۴۰ میلیون دلار
  • باکس‌آفیس: ۲۰.۷ میلیون دلار فروش داخلی، ۶.۸ میلیون دلار فروش خارجی و در مجموع، ۲۷.۵ میلیون دلار فروش جهانی

شاید سازندگان The Happytime Murders آرزو داشتند که اثرشان مثل Deadpool، «لوگان» (Logan) و Get Out و برخی آثار دیگر، تبدیل به یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های بزرگسالانه‌ی هالیوود در سال‌های اخیر شود، ولی این محصول سینمایی که بیشتر شخصیت‌های اصلی‌اش را عروسک‌ها تشکیل می‌دهند و ستاره‌ی اصلی‌اش شخصی جز ملیسا مک‌کارتی نیست، ابدا نتوانست توجه کسی را به خودش جلب کند. فیلم به ترتیب در متاکریتیک و راتن‌تومیتوز، میانگین امتیازات ۲۷ و ۲۳ را دریافت کرد و به عنوان یک کمدی عجیب و غریب که در آن مک‌کارتی باید مشغول تحقیق درباره‌ی یکی از قتل‌های مهیب در دنیای عروسک‌ها می‌شد، در همان هفته‌ی اول اکران از نظر مالی شکست خورد. افتتاحیه‌ی ۹.۵ میلیون دلاری فیلم که آن را پشت پرفروش‌هایی مانند Crazy Rich Asians و The Meg می‌گذاشت، در آن لحظه‌ای شدت بدی‌اش را نشان داد که فارغ از نمرات ضعیف، مشخص شد که واکنش تماشاگران به آن هم شدیدا منفی است. همه‌ی این‌ها هم کاری کردند که The Happytime Murders هم در باکس‌آفیس عملکرد بدی داشته باشد، هم به سادگی در گروه بدترین فیلم‌های سال، جایگاه مستحکمی را تصاحب کند.

Bad Times at the El Royale
کپی لینک

Bad Times at the El Royale

  • بودجه‌ی تولیدی: ۳۲ میلیون دلار
  • باکس‌آفیس: ۱۷.۸ میلیون دلار فروش داخلی، ۱۳.۵ میلیون دلار فروش خارجی و در مجموع، ۳۱.۴ میلیون دلار فروش جهانی

«اوقات بد در ال رویال» (Bad Times at the El Royale)، یکی از آن فیلم‌هایی بود که فقط لیست بازیگران‌شان می‌تواند یک اثر را به موفقیت مالی برساند. چون کریس همسورث، جف بریجز، داکوتا جانسون و سینتیا آریو، تنها بخشی از نقش‌آفرین‌های حاضر در فیلم هستند. اشخاصی که یا ستاره‌های در حال ظهور سینما به حساب می‌آیند، یا همین حالا جامعه‌ی طرفداران خودشان را پیدا کرده‌اند یا وقتی به جف بریجز می‌رسیم، می‌توان در گروه‌شان یکی از بهترین بازیگران دنیای هنر هفتم را مشاهده کرد. اما متاسفانه فیلم با این که فضای داستانی جذابی دارد و از مناظر گوناگونی یک تجربه‌ی سرگرم‌کننده‌ی عالی محسوب می‌شود، در نهایت مانند The Cabin in the Woods، آخرین فیلم کارگردانش تا قبل از رسیدن این اثر جدید، نتوانست سودآوری فوق‌العاده‌ای داشته باشد. به بیان بهتر، هر دو فیلم اخیر درو گادرد یعنی The Cabin in the Woods (با ۶۶.۵ میلیون دلار فروش جهانی و بودجه‌ی تقریبی ۳۰ میلیون دلاری) با امتیاز نود و دو در وب‌سایت راتن‌تومیتوز و Bad Times at the El Royale با امتیاز هفتاد و چهار در آن وب‌سایت، فیلم‌هایی بوده‌اند که واکنش‌های مثبتی را از سوی تماشاگرانی که آن‌ها را دیده‌اند و منتقدها دریافت کردند اما در نهایت، وضعیت مالی جالبی نداشتند.

Bad Times at the El Royale در قامت فیلمی با درجه‌ی سنی بزرگسال، داستان گروهی از انسان‌های غریبه را دنبال می‌کند که به هتلی مرموز در مرز ایالت‌های کالیفرنیا و نوادا پا می‌گذارند و مدام، رازهای هولناک بیشتری درباره‌ی یکدیگر و خود هتل را کشف می‌کنند. بدون شک یکی از اصلی‌ترین دلایل شکست مالی «اوقات بد در ال رویال»، چیزی نبود جز اکران شدنش در یک هفته پس از شروع کار Venom و A Star Is Born که هر دوی‌شان در هفته‌ی دوم اکران خود یا همان هفته‌ی افتتاحیه‌ی فیلم گادرد، در جایگاه‌های اول و دوم جدول باکس‌آفیس باقی ماندند. تازه شرایط از جایی برای سازندگان فیلم بیشتر هم گره خورد که این هفته‌ی افتتاحیه‌ی سخت، به خاطر اکران همزمان فیلم‌شان با First Man و Goosebumps 2: Haunted Halloween، سخت‌تر هم شد.

Operation Finale
کپی لینک

Operation Finale

  • بودجه‌ی تولیدی: ۲۴ میلیون دلار
  • باکس‌آفیس: ۱۷.۶ میلیون دلار فروش جهانی

Operation Finale که روایت‌گر داستانی حقیقی درباره‌ی شکار یکی از جنایت‌کاران نازی در پانزده سال پس از پایان یافتن جنگ جهانی دوم است، همزمان منتقدان و تماشاگران را از خود زده کرد. فیلمی که نه پیش مخاطبان جای پای محکمی داشت و نه امتیازات بدش از منتقدان، می‌توانستند شخصی را به دیدنش دعوت کنند. Operation Finale با این که در دوران شلوغ تعطیلات روز کارگر اکران شد، تنها شش میلیون دلار از گیشه‌ها کسب کرد و در همان هفته‌ی آغاز کارش، به جایی بالاتر از رتبه‌ی پنجم جدول نرسید. برای درک بهتر عملکرد بسیار بد فیلم، باید در نظر داشته باشید که هفته‌ی افتتاحیه‌ی آن، مصادف با هفته‌ی سوم اکران Crazy Rich Asians، هفته‌ی دوم اکران Searching، هفته‌ی چهارم اکران The Meg و هفته‌ی ششم اکران Mission: Impossible - Fallout بود و با این حال، فروشش از هر چهار اثر نام‌برده کمتر شد! عجیب‌تر این که اثر بازیگرانی چون اسکار آیزاک و بن کینگزلی را هم داشت و با این حال، حتی نتوانست عدد میانگین فروشش در هر سالن سینما را طی یازده هفته اکران، به بالاتر از هزار دلار برساند.

Welcome to Marwen
کپی لینک

Welcome to Marwen

  • بودجه‌ی تولیدی: مطابق گزارشات، ۴۰ الی ۴۹ میلیون دلار
  • باکس‌آفیس: ۷.۸ میلیون دلار فروش داخلی و اطلاعاتی از فروش خارجی در دسترس نیست.

محصول نه‌چندان موفق کمپانی یونیورسال پیکچرز یا همان Welcome to Marwen، حتی در هفته‌ی دوم اکرانش نتوانست در ده ربته‌ی بالای جدول باکس‌آفیس قرار بگیرد و همین هم سریع‌تر از آن‌چه که برخی تحلیل‌گران انتظار داشتند، آن را تبدیل به یکی از شکست‌های قطعی باکس‌آفیس در سال ۲۰۱۸ کرد. فیلم در هفته‌ی افتتاحیه‌اش با اکران در ۱۹۱۱ سالن، موفق به کسب میانگین ۱۲۳۲ دلار از هر کدام از این سینماها شد و در نهایت، با ۲.۳ میلیون دلار فروش، در جایگاه نهم جدول فروش قرار گرفت. درام فانتزی جدید رابرت زمکیس، احتمالا پنجاه میلیون دلار ضرر ناقابل را تقدیم کمپانی سازنده‌اش خواهد کرد و حتی گروه بازیگران شلوغش که متشکل از استیو کارل، ایزا گونزالس، لزلی من، جنل مونی و دیانه کروگر است، مشخصا نمی‌تواند آن‌قدر در کشاندن مخاطبان به سینماها موفق باشد که جلوی این فاجعه را بگیرد. با توجه به واکنش‌های منتشرشده نسبت به فیلم، می‌توان فهمید که نه مخاطبان و نه منتقدان که از اثر با امتیاز ۲۷ راتن‌تومیتوز پذیرایی کرده‌اند، علاقه‌ای به وقت گذاشتن برای Welcome to Marwen ندارند و به همین خاطر، نگه داشتن فیلم در پرده‌ی سینما هم احتمالا نمی‌تواند هیچ فایده‌ی مالی خاصی برای یونیورسال داشته باشد.

Chappaquiddick
کپی لینک

Chappaquiddick

  • بودجه‌ی تولیدی: ۳۴ میلیون دلار
  • باکس‌آفیس: ۱۷.۳ میلیون دلار فروش داخلی، ۵۹۱,۱۵۱ دلار فروش خارجی و در مجموع، ۱۷.۸ میلیون دلار فروش جهانی

فیلم سینمایی Chappaquiddick، یکی از معدود آثار حاضر در این لیست است که نقدهای مثبتی دریافت کرده‌اند و شاید بیشتر از هر چیز دیگر، قربانی زمان‌بندی غلط اکران‌شان شده باشند. فیلمی که در آغاز فصل بهار پخش خود را کلید زد و شاید اگر درون پاییز که زمان مناسب‌تری برای آثاری مانند آن محسوب می‌شود روی پرده‌ها می‌رفت، عملکرد مالیِ موفقیت‌آمیزتری نسبت به وضع فعلی پیدا می‌کرد. علی‌الخصوص با در نظر گرفتن آن که شاید آوریل ماهی شناخته‌شده برای اکران بلاک‌باسترهای فوق‌العاده نباشد ولی از شانس بد خالقان Chappaquiddick، ناگهان فیلمی در زمان گفته‌شده اکران شد که تمام محاسبات را برهم می‌زد. یک فیلم ترسناک هفده میلیون دلاری به نویسندگی و کارگردانی جان کرازینسکی که فقط در سه روز اول اکران در همان هفته‌ی افتتاحیه‌ی Chappaquiddick، مبلغ بزرگ ۵۰.۲ میلیون دلار را به چنگ آورد و درون ۳۵۰۸ سالن سینما، شروع به جذب تماشاگران گوناگون کرد. عددی که باید آن را با ۱۵۶۰ سالن Chappaquiddick در زمان شروع پخشش روی پرده‌هاین نقره‌ای مقایسه کنید، تا متوجه عظمتش شوید. همان‌گونه که خودتان هم تا الآن فهمیده‌اید، این فیلم مشخصا اثری نبود جز «یک مکان ساکت» (A Quiet Place) با درخشش امیلی بلانت که ورای هر محاسبه و نتیجه‌گیری، باید آن را بزرگ‌ترین دلیل شکست مالی Chappaquiddick بدانیم.

داستان فیلم، به مانند برخی دیگر از گزینه‌های حاضر در این لیست، با برداشت از روی رخدادهایی حقیقی پیش می‌رود و از ماجرایی می‌گوید که طی آن، سناتور تد کندی (با بازی جیسون کلارک) موقع رانندگی، از مسیر خارج می‌شود و همین اتفاق، ناخواسته، مرگ یکی از یاران همیشگی کمپین سیاسی او را به بار می‌آورد. مرگی که بسیاری از افراد چیزی راجع به آن نمی‌دانند ولی عملا، با اتهامات زده‌شده به برخی آدم‌ها به خاطر رخ دادن آن و تحقیقاتی که درباره‌اش انجام می‌شود، عملا حکم یکی از صفحات مهم تاریخ معاصر سیاسی آمریکا را شکل داده است.

Robin Hood
کپی لینک

Robin Hood

  • بودجه‌ی تولیدی: ۱۰۰ میلیون دلار
  • باکس‌آفیس: ۳۰.۵ میلیون دلار فروش داخلی ، ۴۲.۷ دلار فروش خارجی و در مجموع، ۷۳.۳ میلیون دلار فروش جهانی

تازه‌ترین نسخه‌ی سینمایی داستان «رابین هود» که توسط کمپانی لاینزگیت و با بودجه‌ای صد میلیون دلاری ساخته شد، تنها فیلم لیست مقابل‌تان است که هنوز نمی‌توان با قطعیت، کمتر بودن مجموع فروش جهانی‌اش از بودجه‌ی اعلام‌شده برای آن را به عنوان یک حقیقت انکارناپذیر، اعلام کرد. با این حال، فیلم برای تبدیل نشدن به یکی از آثار گفته‌شده، رسما نیاز به یک معجزه‌ی تمام‌عیار دارد. معجزه‌ای که تحلیل‌گران زیادی، معتقد به رخ ندادنش هستند. آخرین بار که یکی از معروف‌ترین کمان‌دارهای دنیا به سالن‌های سینما رفته بود، به سال ۲۰۱۰ میلادی برمی‌گردد. به زمان اکران فیلم Robin Hood با بازی راسل کرو که بودجه‌ی ۲۰۰ میلیون دلاری‌اش سرسام‌آور به نظر می‌رسید و توانست ۳۲۱.۷ میلیون دلار را تحویل یونیورسال دهد.

این بار اما لاینزگیت با تارون اگرتون، سراغ تصویرسازی از رابین هود جوان‌تری رفته است که به نظر می‌رسید با توجه به بودجه‌ی منطقی‌تر تولید قصه‌اش در دنیای هنر هفتم، بتواند از پس سودآوری برای سازندگان، بربیاید. فیلمی که شاید شکست خوردنش در باکس‌آفیس داخلی شوکه‌کننده نباشد، ولی باور کردن این که برای شروع کار، در هفت بازار جهانی و در هفته‌ی مصادف با تعطیلات روز شکرگزاری، تنها ۹.۲ میلیون دلار فروش خارجی داشت، سخت به نظر می‌رسد. مخصوصا با در نظر گرفتن آن که در همان هفته، Ralph Breaks the Internet پنجاه و شش میلیون دلار و Creed II سی و پنج میلیون دلار از اکران خارجی‌شان به دست آوردند. به همین سبب، Robin Hood که متاسفانه فعلا برنامه‌ای برای اکران شدن در بازار سودآور چین هم ندارد، رسما با توجه به بودجه‌اش، بزرگ‌ترین شکست یک فیلم در باکس‌آفیس خارجی سال ۲۰۱۸ نام می‌گیرد.

Hotel Artemis
کپی لینک

Hotel Artemis

  • بودجه‌ی تولیدی: ۱۵ میلیون دلار
  • باکس‌آفیس: ۶.۷ میلیون دلار فروش داخلی ، ۵.۹ دلار فروش خارجی و در مجموع، ۱۲.۶ میلیون دلار فروش جهانی

جودی فاستر، دیو باتیستا، استرلینگ کی براون و جف گلدبلوم. اسامی شناخته‌شده‌ای در دنیای بازیگری که شاید خیلی‌ها فکر کنند فیلمی پانزده میلیون دلاری با اجراهای‌شان، در باکس‌آفیس به مشکل خاصی برنمی‌خورد. در همان هفته‌ای که Hotel Artemis به گیشه‌ها رفت و تلاشش برای سودآوری را آغاز کرد، «هشت یار اوشن» (Ocean's 8) و Hereditary هم اکران شدند. فیلم‌هایی که برخلاف فروش فاجعه‌بار و ۳.۲ میلیون دلاری اثر مورد بحث، به ترتیب ۴۱.۶ میلیون دلار و ۱۳.۶ میلیون دلار فروختند و شاید در رسیدن Hotel Artemis به رتبه‌ی هشتم جدول باکس‌آفیس در هفته‌ی افتتاحیه‌ی اکران نیز، بی‌تاثیر نبوده باشند. فیلم Hotel Artemis داستان پزشکی با بازی جودی فاستر را تعریف می‌کند که در سازمان به خصوص و انحصاری‌اش که فقط با عضویت در آن می‌توان از مزایایش بهره برد، مشغول برطرف کردن زخم‌ها و پارگی‌های بدن خلافکاران می‌شود. امتیاز پنجاه و هفت اثر در راتن‌تومیتوز، اکرانش در ۲۴۰۷ سالن سینما و به دست آمدن ۱۳۴۳ دلار از هر کدام از این سالن‌ها به صورت میانگین و عدم استقبال جدی بینندگانِ فیلم از آن، تک به تک‌شان خیلی خوب نشان می‌دهند که فیلم چرا و چگونه، برچسب یکی از جدی‌ترین شکست‌های باکس‌آفیسِ سال گذشته را از آن خود کرد.

The Hurricane Heist
کپی لینک

The Hurricane Heist

  • بودجه‌ی تولیدی: ۳۵ میلیون دلار
  • باکس‌آفیس: ۶.۱ میلیون دلار فروش جهانی

احتمالا خودتان نیز فهمیده‌اید که همه‌ی فیلم‌های حاضر در مقاله، آمارهای جداگانه‌ای از فروش خارجی و داخلی ندارند و بعضی‌های‌شان فقط یک عدد کلی را به عنوان مجموع درآمد خود، معرفی کرده‌اند. این موضوع، برآمده از آن است که ساخته‌هایی همچون White Boy Rick، داستان‌های آمریکایی و مطابق با سلیقه‌ی آمریکایی‌ها هستند و مخاطب جهانی، در موقعیت‌های محدود سراغ‌شان را می‌گیرد. The Hurricane Heist هم به شکلی واضح یکی از همین محصولات است که داستان سرقت بزرگی توسط یک گروه پنج‌نفره را به تصویر می‌کشد. راب کوهن به عنوان کارگردان فیلم که در سال ۲۰۰۱ میلادی سری به شدت سودآور و محبوب The Fast and the Furious را خلق کرد، امیدوار بود که در اثر جدیدش هم بتواند موفقیت‌های همان فیلم را یک بار دیگر در بستر یک تریلر اکشن، تکرار کند. ولی این اتفاق نیافتاد و The Hurricane Heist با نقش‌آفرینی‌های توبی کبل، مگی گریس و رایان کوانتن، وضعیت مالی اسفناکی به خود گرفت. در حد و اندازه‌ای اسفناک که حتی نتوانست در مجموع، یک پنجم بودجه‌ی تولیدی‌اش را از گیشه‌ها کسب کند.

Action Point
کپی لینک

Action Point

  • بودجه‌ی تولیدی: ۱۹ میلیون دلار
  • باکس‌آفیس: ۵.۱ میلیون دلار فروش جهانی

با این که سری فیلم‌های Jackass با استایل خنده‌آور و قابل پیش‌بینی‌شان و بودجه‌های اندکی که داشتند، همیشه از پس تبدیل شدن به موفقیت‌های مالی کوچکی در نوع خودشان برمی‌آمدند، مشخصا Action Point که قصد ترکیب مدل قصه‌گویی آن کمدی‌ها با یک داستان مشخص و خطی را داشته است و جانی ناکسویل را در مقام بازیگر اصلی دارد، یک شکست مطلق در باکس‌آفیس محسوب می‌شود. فیلم‌نامه‌ی اثر، داستان بسیار بسیار ساده‌ای را تعریف می‌کند. داستانی با محوریت تلاش پسری آشوب‌گر که می‌خواهد با دوستش، یک پارک سرگرمی دیوانه‌وار و خطرناک بسازد. Action Point که اکرانش را با پخش درون نه کشور گوناگون کلید زد و در هفته‌ی افتتاحیه، مجموعِ ۲.۴ میلیون دلار و با توجه به اکران در ۲۰۳۲ سالن، میانگین ۱۱۷۶ دلار از هر سینما را به دست آورد، به عقیده‌ی برخی از تحلیل‌گران، زیر دست‌وپای فیلم کم‌بودجه و تازه وارد دیگری به نام Upgrade له شد و از پا درآمد. ساخته‌ای که در همان هفته، با پخش درون ۱۴۵۷ سالن سینما و به دست آوردن ۳۰۲۶ دلار به صورت میانگین از هرکدام‌شان، ۴.۷ میلیون دلار و نزدیک به دو برابر عدد فروش Action Point را دودستی، تحویل آفرینندگان خود داد. به گونه‌ای که حالا به نظر می‌رسد علی‌رغم مرسوم نبودن فیلم‌های بدون داستان مشخص و صرفا خنده‌دار در سینمای امروز، سری Jackass شاید برای موفقیت، فقط بتواند به همین مدل که جزوی از ریشه‌هایش هستند، تکیه کند.

Kin
کپی لینک

Kin

  • بودجه‌ی تولیدی: ۳۰ میلیون دلار
  • باکس‌آفیس: ۵.۷ میلیون دلار فروش داخلی ، ۴.۳ دلار فروش خارجی و در مجموع، ۱۰ میلیون دلار فروش جهانی

حالا می‌رسیم به یکی دیگر از قربانیان آغاز اکران در هفته‌ی مصادف با تعطیلات روز کارگر در آمریکا. آخر هفته‌ای که پایان فصل اکران تابستان را رقم می‌زند و یکی از بدترین زمان‌های باکس‌آفیس داخلی، به شمار می‌آید. Kin با آن که در این زمان، درون ۲۱۴۱ سالن سینما یعنی عددی بالاتر از تعداد سینماهای سه‌تا از فیلم‌های حاضر در ده رتبه‌ی برتر جدول باکس‌آفیسِ همان هفته روی پرده رفت، رتبه‌ی دوازدهم جدول را به دست آورد و به سه میلیون دلار فروش بسیار بد، بسنده کرد. فروشی که تنها طی چهار هفته، آن را به طور کامل از جدول بیرون انداخت. از آن‌جایی که بازیگران حاضر در Kin، یا مانند جک رینور و مایلز تروئت، نقش‌آفرین‌های در حال رشد یا مثل جیمز فرانکو و دنیس کواید اجراکنندگان شناخته‌شده‌ای به حساب می‌آیند، امتیازات مردمیِ پایین داده‌شده به فیلم و میانگین نمرات ۳۱ اثر در راتن تومیتوز، قطعا بزرگ‌ترین دلایل شکست خوردن آن هستند.

قصه‌ی این تریلر علمی‌تخیلی و آینده‌نگرانه، داستان یک خلافکار سابق و برادرِ به سرپرستی گرفته‌شده‌اش را روایت می‌کند. دو فردی که گام به گام با یکدیگر در جهانی خطرناک پیش می‌روند و می‌خواهند یک سلاح مرموز که هیچ‌کس منشا ساخت آن را نمی‌شناسد، پیدا کنند. اما به نظر می‌رسد که آن‌ها با وضعیت بد مالی فیلمی که درونش زندگی کرده‌اند، بهتر بود اگر به جای یک سلاح ناشناخته، برای یافتن یک گنج حداقل بیست میلیون دلاری، برنامه می‌چیدند!

Life Itself
کپی لینک

Life Itself

  • بودجه‌ی تولیدی: ۱۰ میلیون دلار
  • باکس‌آفیس: ۴.۱ میلیون دلار فروش داخلی ، ۱.۱ دلار فروش خارجی و در مجموع، ۵.۲ میلیون دلار فروش جهانی

وقتی سازنده‌ی یکی از تحسین‌شده‌ترین سریال‌های روز یعنی دن فوگلمن که همه او را به خاطر This Is Us محصول شبکه‌ی NBC می‌شناسند، در جایگاه تنها نویسنده و کارگردان فیلمی دیده شد که میانگین نمرات منتقدان به آن در متاکریتیک ۲۱ و در راتن تومیتوز ۱۴ بود، تمام رسانه‌های سینمایی درباره‌ی این فاجعه نوشتند و به ابراز تعجب درباره‌ی چرایی ضعیف ظاهر شدن فوگلمن در سینما پرداختند. Life Itself در هفته‌ی افتتاحیه‌ی خود علی‌رغم اکران در ۲۶۰۹ سالن سینما، رتبه‌ی یازدهم جدول باکس‌آفیس را به خود اختصاص داد و به فروش کم ۲.۱ میلیون دلاری، راضی شد. طوری که مثل یکی دیگر از فیلم‌های حاضر در این لیست، نشان دهد تعداد بیشتر سینماهای یک فیلم نسبت به اثری دیگر، ابدا عنصر تضمین‌کننده‌ای برای فروش بیشتر آن نیست.

اما اگر دل‌تان شنیدن جزئیات رکوردشکنی‌های فیلم‌های فاجعه‌بار را می‌خواهد، باید بدانید که اثر جدید فوگلمن، با کسب ۸۱۴ دلار به صورت میانگین از هر سالن سینما، یکی از بدترین عملکردهای مالی از این نظر را در کل سال ۲۰۱۸ میلادی داشت. فاجعه‌ای که با شصت و نه درصد افت فروش در هفته‌ی دوم و ۹۴.۲ درصد افت فروش در هفته‌ی سوم به اوج خودش رسید و تنها بعد از سه هفته، فیلم را از تمامی سالن‌هایش بیرون انداخت. از آن‌جایی که افتضاح Life Itself از نظر مالی باورنکردنی به نظر می‌رسید و این فیلم در هفته‌ی سوم اکران، ۲۱۱۳تا از سینماهایش را از دست داد، تهیه‌کنندگانِ اثر آن را مجددا در ماه اکتبر روی چهار پرده‌ی نقره‌ای بردند که نتیجه‌اش جمع‌آوری عدد خجالت‌آور ۱۰۶۴ دلار یا به عبارت بهتر، ۲۶۶ دلار از هر سالن بود. ولی به سبب آن که Life Itself در خجالت‌زده کردن خود و سازندگانش خستگی‌ناپذیر به نظر می‌رسید، یک هفته‌ی دیگر هم اکرانش را با دو سالن سینما ادامه داد و از هر کدام از آن‌ها، ۶۳ دلار به دست آورد. با این که در اکثر اوقات نمی‌شود توانایی‌های سازندگان یک فیلم را بر اساس میزان فروش اثرشان قضاوت کرد، اما زمانی که یک اثر ده میلیون دلاری نمی‌تواند حتی به اندازه‌ی بودجه‌اش بفروشد و چنین رکوردهای رقت‌انگیزی از خود به جا می‌گذارد، تماشاگران حق دارند اگر بخواهند به برخی چیزها درباره‌ی خالقان محصول مورد بحث، به شکل جدی مشکوک شوند.

Sgt. Stubby: An American Hero
کپی لینک

Sgt. Stubby: An American Hero

  • بودجه‌ی تولیدی: ۲۵ میلیون دلار
  • باکس‌آفیس: ۳.۸ میلیون دلار فروش

اگر فکر کرده‌اید که Life Itself بدترین میانگین فروش در سالن‌های سینما در هفته‌ی اول را به خود اختصاص داده است، باید بدانید انیمیشن خانوادگی Sgt. Stubby: An American Hero، با کسب میانگین ۷۱۳ دلار از هرکدام ۱۶۳۳ سالن سینمایی که داشت، حتی دست اثر دن فوگلمن را نیز از پشت بست. فیلمی که در هفته‌ی آغازینش یک میلیون و صد هزار دلار فروخت، استودیوی سازنده‌اش آن را سریعا از سالن‌ها بیرون کشید و چند ماه بعد مجددا در سالن‌هایی محدودتر اکران کرد و باز هم نتوانست پول خوبی به جیب بزند. پس بدون توضیحات اضافه، همین‌قدر بدانید که Sgt. Stubby: An American Hero برخلاف بعضی آثار شکست‌خورده‌ی متفاوت، قربانی هیچ تصمیم غلطی در پخش و اکران نشد و هر زمانی که روی پرده‌های نقره‌ای می‌رفت، یقینا عملکردش همین‌قدر افتضاح جلوه می‌کرد. راستی، فیلم در هیچ کشوری به جز آمریکا هم به اکران درنیامد و به همین خاطر، حتی شانس نجات پیدا کردنِ معجزه‌وار توسط بازارهای جهانی را نیز به چنگ نیاورد.

The Sisters Brothers
کپی لینک

The Sisters Brothers

  • بودجه‌ی تولیدی: ۳۸ میلیون دلار
  • باکس‌آفیس: ۳.۱ میلیون دلار فروش جهانی
The Sisters Brothers

جایزه‌ی تلخ‌ترین و صد البته جدی‌ترین شکست در باکس‌آفیس سال ۲۰۱۸، به وسترن بزرگسالانه‌ی The Sisters Brothers که از روی کتاب دوست‌داشتنی و جذابی با همین نام ساخته شده است، تعلق می‌گیرد. اثری با درخشش جیک جیلنهال، واکین فینیکس و جان سی ریلی که تقریبا هیچ‌کس فکر نمی‌کرد متحمل چنین شکست مالی بزرگی بشود. The Sisters Brothers میانگین نمرات ۷۸ را از متاکریتیک و امتیاز ۸۵ را از راتن تومیتوز گرفته است و به همین خاطر، ستایش‌شده‌ترین فیلم لیست در نگاه منتقدان به حساب می‌آید. علاوه بر این، از یک طرف به کیفیت نقش‌آفرین‌های حاضر در فیلم هم که نمی‌توان شکی داشت و از طرف دیگر، موفقیت‌آمیز ظاهر شدن افتتاحیه‌ی محدود آن در چهار سینما و به دست آوردن ۲۸۸۹۴ دلار از هر کدام از این سالن‌ها، همه را آماده‌ی عالی ظاهر شدن اثر در باکس‌آفیس کرده بودند. فیلم در هفته‌ی دوم تعداد سالن‌هایش را به ۲۷ رساند و باز هم در پول‌سازی، به در بسته نخورد. این روند موفقیت‌آمیز، در هفته‌های سوم و چهارم که به ترتیب فیلم در آن‌ها با ۵۴ و ۱۲۹ سالن اکرانش را ادامه می‌داد هم حفظ شد تا اصلا شکی در فروش خوب این محصول آناپورنا پیکچرز در اکران گسترده، باقی نماند. ولی وقتی فیلم در هفته‌ی پنجم تعداد سینماهای خود را به ۱۱۴۱ عدد افزایش داد، همه‌چیز شکل دیگری به خودش گرفت. چرا که در آن هفته، The Sisters Brothers از همه‌ی این سالن‌ها، مجموعا ۷۵۷۹۷۵ دلار به دست آورد و حتی به یک میلیون دلار هم نرسید. این یعنی فیلمی که در هفته‌ی آغازین اکران، به صورت میانگین از هر سینما ۲۸۸۹۴ دلار کسب کرده بود، در هفته‌ی پنجمش قانع به دریافت ۶۶۴ دلار از هر سالن شد. هفته‌های بعدی هم به ترتیب با ۶۳.۳ درصد، ۷۶.۱ درصد، ۵۸.۱ درصد و ۷۶.۵ درصد افت فروش از The Sisters Brothers پذیرایی کردند تا فیلم پس از تجربه‌ی چهار هفته‌ی شیرین و شش هفته‌ی تلخ، بالاخره به طور کامل با جدول باکس‌آفیس خداحافظی کند.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات