نگاهی به اطلاعات ارائه‌شده از بازی Elden Ring
در بازی Elden Ring که در کنفرانس خبری مایکروسافت معرفی شد، شاهد همکاری نزدیک دو چهره مشهور هستیم؛ جایی‌که هیدتاکا میازاکی، سازنده سری Dark Souls، با جرج آر آر مارتین، نویسنده نغمه آتش و یخ، همکاری می‌کند تا یک جهان متفاوت را خلق کنند. بااین‌حال سوالات زیادی وجود دارند که هنوز به هیچ‌کدام از آن‌ها پاسخ داده نشده است. ازطرفی در تریلر معرفی بازی، شاهد یک راوی هستیم که جمله «من شک دارم که حتی بتوانید آن را تصور کنید» را به زبان می‌آورد. ازاین‌رو می‌توان احتمال داد که این دو شخص، در حال خلق جهانی وسیع و پر از رمز و راز هستند.
Elden Ring چه نوع بازی‌ای است؟
به‌تازگی یکی از اعضای IGN توانسته است با هیدتاکا میازاکی گفت‌وگویی داشته باشد و میازاکی در جریان این مصاحبه اطلاعات مختلفی را از بازی Elden Ring منتشر کرده است. وی اعلام کرده که الدن یک رینگ یک بازی نقش آفرینی سوم شخص با گیمپلی شبیه به Dark Souls است. این گفته بدین معنا نیست که گیمپلی دقیقا همان چیزی است که در سری سولز مشاهده کرده‌ایم، اما ریشه و ساختارشان تقریبا یکی است. درواقع دقیق‌تر نگاه کنیم، ساخته‌های میازاکی با اینکه در یک ساختار هستند، اما هرکدام موارد جدید و گیمپلی منحصربه‌فردی دارند.
الدن رینگ به اضافه کردن موارد ساده در گیمپلی ختم نمی‌شود، بلکه المان‌های محیطی بسیار وسیعی را شاهد هستیم
بازی Bloodborne به بازیکنان اجازه داد ضربات دشمنان را جاخالی دهند و ازطرفی پس از کم شدن نوار سلامت‌شان، در مدت زمانی مشخص، بخشی از آن را با ضربه‌زدن به دشمنان بازیابی کنند. این در حالی است که بلادبورن دارای سلاح‌هایی بود که به شکل‌های مختلفی تبدیل می‌شدند و از Firearmها هم برای انجام ضدحمله استفاده می‌کردید. در آن سوی میدان Sekiro: Shadows Die Twice قرار دارد که سیستم استفاده از شمشیر و جهان شینوبی‌ها را در دسترس بازیکنان قرار داد. همچنین بازیکنان به‌واسطه‌ی بازوی مصنوعی شینوبی و قلابی که داشت، می‌توانستند شکل‌وشمایل جدیدی از گشت‌وگذار در محیط را تجربه کنند. این موارد دست‌به‌دست هم داده‌اند تا شاهد نبردهای سرعتی باشیم؛ جایی‌که نوار استامینا، مهم‌ترین دغدغه برای بازیکنان نیست.
میازاکی اعلام کرده است که الدن رینگ به اضافه کردن موارد ساده در گیمپلی ختم نمی‌شود، بلکه المان‌های محیطی بسیار وسیعی را شاهد هستیم. وی بر این عقیده است که ساخت جهانی وسیع‌تر، مکانیزم‌های بیشتر و کارامدتری برای گیمپلی نیاز است تا بازیکنان بتوانند به‌واسطه‌ی آن‌ها از جهان بازی بهترین استفاده را داشته باشند. به‌نظر می‌رسد الدن رینگ نسخه تکامل یافته دارک سولز باشد.
آیا Elden Ring نسخه جهان باز سری سولز است؟
الدن رینگ اولین ساخته‌ی فرام‌سافتور (FromSoftware) خواهد بود که تجربه‌ی سولزلایک را در جهان باز قرار می‌دهد، اما دراین‌میان یک سؤال وجود دارد و آن هم این است که تمامی محیط‌های بازی و سیاه‌چاله‌ها به یکدیگر متصل هستند؟ چه مواردی باعث متفاوت شدن Elden Ring شده است؟ میازاکی در ادامه‌ی صحبت‌های خود به این مورد اشاره کرده است که بخش‌های داستانی و محیط‌های مربوط‌به سیاه‌چاله‌ها و سایر بخش‌ها، از درون به یکدیگر متصل هستند، اما محیط‌های الدن رینگ بسیار بازتر و گسترده‌تر از گذشته طراحی شده‌اند. محیط‌های گسترده پایه و اساس گیمپلی بازی را تشکیل می‌دهند و مکانیزم‌های بازی به‌نوعی طراحی شده‌اند که با محیط‌های بازی هم‌خوانی داشته باشند.
بازیکنان می‌توانند از اسب برای گشت‌وگذار در محیط استفاده کنند و دشمنان را در این حالت از بین ببرند
ساخته‌های قبلی میازاکی یک حالت مترویدوانیا داشتند. بازیکنان می‌توانستند به محیط‌های قبلی برگردند و راه‌های میان‌بر مختلفی را باز کنند. بااین‌حال به‌نظر می‌رسد الدن رینگ، ساختاری شبیه به Skyrim دارد. کارگردان الدن رینگ در طول صحبت‌های خود به سه دلیل اشاره کرده است که نشان دهد چرا می‌خواهد از محیط و المان‌های محیطی تازه‌ای استفاده کند. اولین مورد داستان‌سرایی و نشان دادن جهان بازی در مقیاسی بزرگ‌تر است. دومین مورد آزادی عمل بیشتر و ارائه گشت‌وگذاری عمیق‌تر نسبت به گذشته و در انتها، آخرین مورد به خلق مبارزات متنوع‌تر و متفاوت‌تر اشاره دارد. برای اینکه به متفاوت بودن این بازی پی ببرید، می‌توان‌به این مورد اشاره کرد که قهرمان بازی، می‌تواند درحالی‌که سوار اسب است، در محیط‌های بازی سفر کند. همچنین در حال اسب سواری می‌تواند با دشمنان بازی هم مبارزه کند؛ موردی که در ساخته‌های قبلی فرام‌سافتور وجود نداشتند. ساخته‌های قبلی میازاکی به نحوی بوده‌اند که نحوه قرار گیری شما در محیط، مهم‌ترین فاکتور برای مبارزه بود و مهم نبود محیط اطراف‌تان چه ویژگی دارد. در Elden Ring شاهد تاثیر محیط و المان‌های به‌کار گرفته شده در آن، در نحوه مبارزات بازیکنان هستیم تا شرایط و مبارزات متنوع‌تری خلق شوند.
در گذشته نینتندو با The Legend of Zelda: Breath of the Wild این تنوع را به‌وجود آورده بود. سیستم مبارزات این بازی با نسخه‌های سه‌بعدی سری زلدا فرق آن‌چنانی نداشت، اما جهان باز بودن بازی و المان‌های به کار گرفته شده در محیط، باعث شده بود مبارزات متنوعی را شاهد باشیم. برای مثال دشمنان درکنار استفاده از سلاح اصلی‌شان، از جعبه‌ها و سنگ‌های کنار خود هم برای آسیب‌رساندن به شما استفاده می‌کردند. اینکه ببینیم فرام‌سافتور برای خلق یک جهان جدید، فرمول ۱۰ ساله‌ی خود را تغییر می‌دهد، بسیار جالب است. گشت‌وگذار در محیط، یکی از موارد متنوع در سکیرو به‌حساب می‌آمد، اما میازاکی گفته است که برای Elden Ring می‌خواهد گشت‌وگذارهای عمیق‌تری را طراحی کند، اما اطلاعات بیشتری را از نحوه‌ی انجام این کار منتشر نکرده است.
شهرها و دهکده‌ها در Elden Ring
اینکه ببینیم فرام‌سافتور برای خلق یک جهان جدید، فرمول ۱۰ ساله‌ی خود را تغییر می‌دهد، بسیار جالب است
وجود یک محیط جهان باز، بدین معنی نیست که شاهد شهرها و محیط‌های شهری هستیم. دهکده‌هایی برای بازی طراحی شده‌اند که نقش همان سیاه‌چاله‌ها را ایفا خواهند کرد و شبیه به محیط‌های ویران شده هستند. میازاکی در طول صحبت‌های خود گفته است که خلق یک بازی جهان باز برای ما چالش بزرگی است. اگر می‌خواستیم از شهرهای مختلفی برای آن استفاده کنیم، چالش بیش از اندازه‌ای را تجربه می‌کردیم. ازاین‌رو تصمیم گرفتیم جهان بازی را با محوریت چیزی بسازیم که در آن مهارت خاصی داریم. میازاکی و تیم‌اش برای خلق جهان الدن رینگ بازی‌های جهان باز مختلفی را مورد بررسی و شناخت قرار داده‌اند، اما سعی کرده‌اند که بیش از حد از آن‌ها الهام نگیرند و همچنان، تجربه‌ای را خلق کنند که مختص‌به فرام‌سافتور است. یکی دیگر از موارد جالب الدن رینگ، نحوه شکل‌گیری همکاری میان میازاکی و جرج آر آر مارتین است. هیدتاکا میازاکی دراین‌باره می‌گوید:
همه چیز از من شروع شد، زیرا من هوادار آقای مارتین هستم. نغمه آتش و یخ و اقتباس سریالی Game of Thrones، هر دو عالی هستند. من همچنین یکی از هواداران و علاقه‌مندان به رمان‌های Fevre Dream و Tuf Voyaging هم هستم.
این همکاری زمانی شکل گرفت که میازاکی مارتین را به دفتر فرام‌سافتور دعوت کرد و ابتدا فکر می‌کرد که او به همین راحتی دعوت‌اش را قبول نخواهد کرد، اما این دیدار بسیار راحت و بدون هیچ مشکلی انجام شد. آن‌ها از صحبت با یکدیگر نهایت استفاده را بردند و به ایده‌ی ساخت یک بازی مشترک رسیدند که جرج آر آر مارتین هم برای آن مشتاق بود.
داستان Elden Ring
درکنار خلق داستان اصلی، مارتین وظیفه نوشتن پیشینه داستانی و جهان بازی را برعهده داشته است؛ اینکه قبل از قرار گرفتن بازیکن در جهان بازی، چه اتفاقاتی رخ داده است. میازاکی درباره اینکه چرا مارتین بخش اساطیری و اسطوره‌شناسی الدن رینگ را به‌جای داستان اصلی نوشته است، می‌گوید:
قصه‌گویی در بازی‌های ویدیویی، حداقل به‌روشی که ما آن را انجام می‌دهیم، دارای محدودیت‌های بسیاری است. من فکر می‌کنم که این تصمیم درستی نبود که مارتین با این محدودیت‌ها بخواهد داستان خود را بنویسد. ازطرفی استفاده از وی برای خلق داستان زمانی‌که کاراکتر اصلی نقشی در آن نداشته است، سبب شده است تا او از ذهن خلاق خود برای خلق داستانی که دوست دارد، استفاده کند. علاوه‌براین، به‌عنوان استودیو سازنده بازی نمی‌خواستیم داستانی خطی را برای الدن رینگ خلق کنیم. هر دو مشکل با استفاده از مارتین به‌عنوان نویسنده پس زمینه داستانی و وقایع جهان بازی، حل می‌شد.
قصه‌گویی در بازی‌های ویدیویی، حداقل به‌روشی که ما آن را انجام می‌دهیم، دارای محدودیت‌های بسیاری است
به‌عبارتی Elden Ring اثری است که توسط فرام‌سافتور در دست ساخت است و میازاکی، داستان اصلی آن را نوشته است و مارتین، وظیفه نوشتن داستان‌های اساطیری و وقایع رخ داده در جهان بازی را برعهده دارد. بااینکه هر دو شخص امکان دارد داستانی مجزا را روایت کنند، اما میازاکی اعلام کرده است که الهامات بسیاری هم دراین‌میان وجود دارد. داستان اساطیری جهان الدن رینگ، موردی است که همانند یک کتاب راهنما برای یک بازی نقش‌آفرینی رومیزی مورد استفاده قرار می‌گیرد و ازطرفی تفاوت‌های بسیاری با سایر رمان‌های جرج آر ار مارتین دارد. همچنین هنوز تصمیمی برای تبدیل کردن داستان نوشته شده توسط مارتین به یک رمان گرفته نشده است. ساختار این داستان به‌نحوی است که با خواندن آن تمامی راز و رمزهای الدن رینگ را متوجه می‌شوید. ازاین‌رو میازاکی دوست دارد بازیکنان با تجربه‌ی بازی و گشت‌وگذار در جهان الدن رینگ، متوجه این موارد شوند. بااین‌حال می‌توان نتیجه گرفت که نوع داستان‌سرایی مارتین، سبب شده است تا میازاکی نوع قصه‌گویی خود را هم تغییر دهد و آن را به تکامل برساند. بازیکنان با گشت‌وگذار در جهان الدن رینگ، متوجه داستانی که مارتین نوشته است، می‌شوند. همچنین هرقدر که در داستان اصلی جلوتر می‌روید و متوجه می‌شوید که چرا جهان بازی در نقطه‌ی فعلی‌اش قرار گرفته است، بیشتر به قصه‌گویی اساطیری مارتین پی خواهید برد.
Elden Ring فاقد شخصیتی است که از پیش طراحی شده است و داستان مخصوص‌به خودش را دارد و بازیکنان خودشان کاراکتر مورد نظرشان را طراحی و شخصی‌سازی می‌کنند
بااین‌وجود شاید بعضی از هواداران و مخاطبان فکر کنند که داستان و روایت داستانی الدن رینگ با وجود مارتین، شباهت‌هایی به سکیرو دارد و حال‌وهوای خطی دارد، اما میازاکی اعلام کرده است که در این بازی شاهد شخصیتی هستیم که بازیکنان را آن را شخصی‌سازی می‌کنند. شخصیت‌های غیرقابل بازی یا همان NPCها هم در Elden Ring ساختاری متفاوت دارند. حال شخصیت‌پردازی و داستان‌سرایی بهتری را برای NPCها مشاهده می‌کنیم که با شناخت آن‌ها، در مورد داستان مارتین و جهانی که خلق کرده است، بیشتر شناخت پیدا می‌کنید. به‌عبارتی آن‌ها همانند یک لایه اضافی برای آگاهی از داستان و روایت داستانی جهان بازی مورد استفاده قرار گرفته‌اند. در بخش حال‌وهوای محیط‌های بازی، سری سولز، بلادبورن و حتی Deracine دارای جهان غربی بودند و فقط سکیرو بود که از اتمسر و فضاسازی شرقی در آن استفاده شده بود. فرام‌سافتور برای الدن رینگ هم از حال و هوایی غربی استفاده کرده است، اما بسیار متفاوت‌تر از چیزی است که برای سایر ساخته‌های‌شان استفاده شده است. آن‌ها وعده داده‌اند که بازیکنان با ورود به این جهان، تجربه‌ای خاص و منحصربه‌فرد را کسب خواهند کرد.
Elden Ring و جهانی زیبا
محیط‌هایی که توسط میازاکی و تیم‌اش خلق می‌شوند، اتمسفری تاریک و در عین حال زیبا دارند که هواداران مدت‌ها می‌توانند در مورد آن صحبت کنند؛ محیط‌هایی که تاریک، ناراحت کننده و بی‌رحم خلق شده‌اند، اما زیبایی‌های خاص خودشان را هم دارند. میازاکی در مورد محیط‌های تاریک و در عین حال زیبا می‌گوید:
نور و روشنایی در تاریکی ظاهر زیباتری دارد. زمانی‌که یک چیز زیبا در زمینی بایر و بدون استفاده وجود داشته باشد، بیشتر آن را دوست داریم. یک جواهر، در میان تعداد زیادی از جواهرات، به‌چشم نمی‌آید، اما اگر یک جواهر را در وسط گل‌ولای به‌دست بیاورید، ارزش بسیار بیشتری خواهد داشت. به‌شخصه جهانی که شاد و روشن باشد، برای من واقع‌گرایانه نیست. به‌نظر می‌رسد ضربه‌روحی یا مورد مشابهی داشته باشد، اما باور دارم که جهان در حالت کلی مثل یک زمین بی آب و علف است که اصلا مهربان نیست. این روشی است که من به آن نگاه می‌کنیم.
در تریلر رونمایی از بازی الدن رینگ هم این موارد را مشاهده کردیم. تاریکی محیط که نور اندکی در آن مشاهده می‌شود، یک آهنگر که در محیطی تاریک قرار دارد که با از بین رفتن نور و فرو رفتن در تاریکی، امید خود را از دست می‌دهد، نشانه‌هایی از جهانی تاریک است که فرام‌سافتر در خلق آن‌ها شناخته شده است. بااین تفاسیر باید منتظر بمانیم و ببینیم در نمایش‌های بیشتر از بازی Elden Ring، میازاکی به چه شکل جهان بازی را خلق کرده است. نظر شما کاربران زومجی دراین‌باره چیست؟