سایلنت هیل، قربانی اصلی اتفاقات بین کونامی و هیدئو کوجیما
لغو شدن پروژه Silent Hills را میتوان یکی از بدترین اتفاقات سال ۲۰۱۵ برای جامعه بازیهای ویدیویی دانست. اتفاقی ناگوار که اگر نمیافتاد، میتوانستیم آیندهای روشن برای این سری محبوب در سبک ترسناک متصور شویم اما واقعیت این است که دیگر بازی با نام Silent Hills وجود ندارد. بازی که قرار بود با همکاری دو کارگردان معروف و خبره در دو حوزه محبوب سرگرمی یعنی بازی و سینما ساخته شود تا باز هم نام تپه خاموش را بر سر زبانها بیندازد و جان تازهای به سبک ترسناک ببخشد. اگرچه ما از پشت پرده خبر نداریم اما در اثنای درگیری بین کوجیما و کونامی یکی باید قربانی میشد و دست بر قضا این قربانی چیزی نبود جز پروژه جدید Silent Hills.
امان از روزی که کونامی بخواهد با Metal Gear Solid هم مانند سایلنت هیلز، قمار کند
من خیلی نگران کونامی نیستم. یعنی اصلا نگران کونامی نیستم، واضح است که این شرکت در حال خانهتکانی آن هم در مقیاسی بزرگ است. کونامی اسم کوجیما را حذف میکند، بازی لغو میکند، فروش اوراق قرضه خود در بورس نیویورک را متوقف میکند و اگر بخواهم کونامی امروز را به کسی تشبیه کنم، این شرکت درست شبیه قماربازی شده که برای نباختن، همه چیزش را به قمار میگذارد.
کونامی شروع به قماری کرده که به نظر میرسد قصد ندارد از سر میز بلند شود. مسلمترین امکان هم این است که این شرکت قصد دارد از توسعه بازیهای کنسولی فاصله گرفته و تمرکز خود را روی بخش موبایل بگذارد. ما نیز چارهای نداریم جز این که با این واقعیت روبهرو شویم و باز هم مثل همیشه نیمه پر لیوان را نگاه کنیم.اینکه کونامی هنوز سری بازی با نام Metal Gear دارد که میتواند به راحتی چرخهای این شرکت را بچرخاند. فقط امان از روزی که کونامی بخواهد با این بازی نیز قمار کند!
من مطمئنم که کوجیما نیز به خوبی به کار خود ادامه خواهد داد و اتفاقی برایش نخواهد افتاد. کوجیمای مستقل با روحی بزرگ که حالا میتواند از زیر سلطه کونامی خارج شده و در فضایی آزادتر به ساخت و توسعه بازی بپردازد. نمیدانیم پشت پرده جدایی این دو چه بوده است اما سناریویی که من در ذهن خود ترسیم کردهام، کوجیما را نابغهای لقب داده که در چنگ ظالمی بیرحم و دو رو گرفتار شده بود.
سایلنت هیل همه چیزی دید، از عرش به فرش رسید و درست در نقطهای که میتوانست به اوج برسد، رها شد
شاید این وسط باید کسی یا چیزی قربانی میشد تا بالاخره یک اتفاق خوب بیفتد. بیایید به جای اینکه جلوی پایمان را نگاه کنیم، کمی آینده نگر باشیم و ورای احساسات را ببینیم. این جدایی میتواندحامل فرصتی باشد که شاید کوجیما سالها بود به دنبال آن است. اینکه در فضایی کار کند که بیشتر با علایق او سازگار است. علاقه زایدالوصف او به غرب و به خصوص هالیوود بر کسی پوشیده نیست. این را به راحتی میتوان از نگاه او به بازیهای ویدیویی به عنوان یک ژاپنی و همچنین آثار او فهمید. نمیتوان بازیهای ویدیویی را بدون کوجیما تصور کرد ولی شاید او پس از انتشار آخرین نسخه از سری Metal Gear Solid با ظاهر و باطنی متفاوت برگردد و تکانی به بازیهای ویدیویی دهد.
بیهیچ شکی، سایلنت هیل قربانی شد تا شاید در آینده اتفاقات بهتری بیفتد. سایلنت هیل همه چیزی دید، از عرش به فرش رسید و درست در نقطهای که میتوانست به اوج برسد، رها شد. البته این ضربه، ضربه خلاص بر پیکره این سری بود زیرا سایلنت هیل زمانی هویت خود را از دست داد که تیم اصلی سازنده آن در سال ۲۰۰۴ به سمت غرب و استودیوهای غربی کوچ کردند اما دل تورو و کوجیما میتوانستد در نقش ناجی ظاهر شوند و این سری را آنقدر ترسناک و خوب بسازند تا شاید باقی استودیوهای بازیسازی نیز به خود بیایند و نیمنگاهی به بازیهای ترسناک داشته باشند. مانند همان کاری که اکتیویژن و اینفینیتیوارد با سری ندای وظیفه کردند و با تغییر خط زمانی سری، آن را به جنگهای مدرن و خاورمیانه آوردند و باعث شدند باقی استودیوها نیز به ساخت بازیهای اول شخص با پیشزمینهای نظامی بپردازند. اما اینگونه نشد و شهوت خواستن یک بازی ترسناک در نطفه خفه شد.
سایلنت هیلی که دل تورو و کوجیما قصد ساختنش را داشتند، همان تجربه ترسناک و کلاسیکی بود که طرفداران این سری و سبک ترسناک میخواستند. همان دلهرهای که در روزهای قدیمی این سری وجود داشت و حالا جز خاطره چیزی از آن باقی نمانده است. این ادعا که سایلنت هیل میتوانست موفق باشد از روی شوق و علاقه به شخص با سبک خاصی نیست. از روی تیزر تعاملی بود که سال گذشته با نام .P,T برای پلیاستیشن 4 عرضه شد و نگاهی کلی و تمام نما از آینده سایلنت هیل بود. تیزر قابل تعاملی که توانست به سرعت همه را جذب خود کرده و با وجود کوتاه بودنش، چند روزی تمام نشریات و محافل حوزه بازیهای ویدیویی را تسخیر کند.
همه از در و دیوار و اشیای درون .P.T حرف میزدند، از صدای جیغها و نجواهای مرموزی که درست باب میل طرفداران سبک ترسناک بود. اما این تیزر فقط ترسناک نبود بلکه از نقطه نظر فنی و هنری نیز قوی و چشمنواز بود و در واقع یک قدم محکم و قابل اطمینان برای گذار سایلنت هیل از دوران کلاسیک به مدرن محسوب میشد. همان روزها را به خاطر دارم که طرفداران سایلنت هیل و آن فلسفههای عمیقاش راجع به این تیزر چه میگفتند. ,P,T درست مانند نوشدارویی بود که توانست امید را در دل طرفداران این سری و این سبک زنده کند، اینکه اگرچه ۱۰ سال صبر کردند ولی این همه سال ارزشش را داشت.
اما آخر قصه، این ایده زیبا به آگهی ترحیمی ختم شد که کونامی زیر آن را امضا کرد
حالا دیگر مشخص شده که سایلنت هیلز هیچگاه به مراحل اولیه تولید هم نرسید.
این اتفاقات چه معنایی برای سری سایلنت هیل دارد؟ کونامی عنوان کرده که آنها همچنان به این سری وفادار خواهند بود اما چیزی که مشخص است این است که نمیتوان این لکه ننگ و خاطره تلخ را از ذهن تاریخ و آن همه طرفدار مشتاق این سری پاک کرد. وقتی زیر سایه آن همه امید، اینگونه تیر خلاص به پیکره بازی آن هم با حضور بزرگانی مانند دل تورو و کوجیما زدند، چگونه میخواهند به سایلنت هیل وفادار باشند؟
حالا موقع آن است که اعتراف کنیم. اعتراف کنیم که روزهای خوب سایلنت هیل پایان یافته و با خود فرض کنیم که روزی رنسانس بازیهای ترسناک فرا خواهد رسید و همه چیز را دگرگون خواهد کرد. اینکه سازندگان بازیهای مستقل و طراز اول در فکر این باشند که چگونه ما را دوباره بترسانند. شاید ما اصلا نیازی به سایلنت هیل کونامی نداشته باشیم!
شاید این پایان تلخ، نقطه عطف یک اتفاق خوب باشد.
تهیه شده در زومجی