آرشیو: Company of Heroes؛ گروه قهرمانان
به رسم پنجشنبههای گذشته، این هفته هم در جدیدترین قسمت از سری مقالههای آرشیو، به سراغ یک بازی خاطرهانگیز رفتهایم تا در صورتی که بنا به هر دلیلی تا به امروز شانس تجربه آن را نداشتید، لذت بازی کردنش را از دست ندهید. بازی یا بهتر است بگوییم مجموعه بازی انتخابشده برای این هفته، یک مجموعه استراتژی بسیار باکیفیت و موفق به اسم Company of Heroes از استودیو رلیک است که هنر اصلیشان ساخت بازیهای استراتژی است؛ به طوریکه از آنها مجموعههایی چون Homeworld و Warhammer 4000 را به خاطر داریم و البته که رلیک این روزها هم در حال کار روی بازی Age of Empires IV است. برای آن دسته از افرادی که هیچ شناختی از Company of Heroes ندارند، باید گفت که این مجموعه بازیکنان را به دوران نبردهای جنگ جهانی دوم میبرد و جالب است بدانید که نسخه اول بازی با کسب نمره متای ۹۳، یکی از موفقترین بازیهای استراتژی تاریخ است که در زمان عرضه، هم تحسین منتقدین و هم تحسین گیمرها را در پی داشت. در روزهایی که دیگر کمتر بازیهای استراتژی واقعا باکیفیتی ساخته و عرضه میشوند، تجربه اثری مثل Company of Heroes برای طرفداران این سبک میتواند بسیار لذتبخش باشد؛ پس با زومجی همراه باشید تا کمی بیشتر با این بازی آشنا شویم.
طبیعتا بازیهای استراتژی، بیش از هر چیز با کیفیت گیمپلیشان و کارآمد بودن مکانیکهای استفادهشده در بازی سنجیده میشوند اما خب حتی در بین بازیهای این سبک هم هستند آثاری که سعی میکنند در زمینه روایت داستان هم حرفی برای گفتن داشته باشند. البته که داستانگویی در بازیهای استراتژی، موضوعی است که بررسی آن خود مقالهای مجزا طلب میکند اما به شکل خلاصه، مثلا در بازی مثل Stronghold Crusader، سازندگان از درونمایه جنگهای تاریخی صلیبی برای بخش کمپین بازی استفاده میکنند یا مثلا Age of Empires 2 هم که اخیرا نسخه بهبودیافته آن منتشر شد، چنین رویهای را در پیش گرفته است. از طرف دیگر، آثاری مثل بازیهای استارکرفت و وارکرفت بلیزارد را داریم که توانستهاند دنیای عظیم و پرجزییاتی خلق کنند و داستان فضایی و فانتزی خودشان را در دلِ این دنیا روایت کنند. با این زاویه دید، Company of Heroes از یک سو سعی کرده تا با پرداختن به برخی از نبردهای بسیار مهم جنگ جهانی دوم، گریزی به تاریخ داشته باشد و از طرف دیگر، شخصیتهای درگیر در این نبردها را به شکلی بهتصویر کشیده تا بتواند حتی همذاتپنداری بازیکن با این سربازها را تحریک کند و خب همین ترکیب هم بخش کمپین داستانی این بازی را به تجربهای بسیار جذاب و ارزشمند تبدیل میکند.
اجازه بدهید از همان نسخه اول شروع کنیم؛ بدون شک ماموریت اول بخش داستانی Company of Heroes، یکی از بهترین بخشهای این بازی هم بهحساب میآید و در کنار فیلمی چون نجات سرباز رایان و بازیهایی مثل Call of Duty و Medal of Honor، یکی از بهترین تصویرهای ارائهشده از نبرد D-Day است. مرحله با یک میانپرده سینمایی شروع میشود که نزدیک شدن قایقها به سلاح و کشته شدن سربازها در اثر شلیک مسلسلهای آلمانی را نشان میدهد. کارگردانی این صحنه واقعا عالی است و از همان ابتدا، این خبر را میدهد که قرار است با یک تجربه استراتژی متفاوت و حماسی روبهرو شویم. پس از این میانپرده سینمایی، نوبت به بازیکن میرسد تا با انتخاب و هدایت درست، ۲۵ سرباز را از ساحل به نزدیکی سنگرهای دشمن برساند تا بتوانند راهی برای از کار انداختن مسلسلهای ثابت آلمانیها پیدا و پیشروی را برای سایر نیروها راحتتر کنند. مرحله اول بازی، چند هدف مختلف را دنبال میکند؛ اول آموزش دادن برخی مکانیکهای ساده بازی مثل انتخاب نیروها یا حتی حرکت دادن دوربین، دوم معرفی برخی از شخصیتهای مهم در بخش داستانی بازی مثل کاپیتان مککی و سرهنگ کونتی و در نهایت هم پیریزی داستانی که مراحل بعدی هم بهنوعی با آن مرتبط هستند.
در ادامه بخش داستانی بازی، بازیکنان باید هدایت نیروهای آمریکایی را در مجموع ۱۵ مرحله برعهده بگیرند که شاید بهترین صفت برای توصیف آنها، متنوع باشد. تنوعِ مراحل در Company of Heroes واقعا عالی است و این تنوع، در زمینههای مختلفی صدق میکند؛ برای مثال از یک طرف مراحل بازی به مرور بازیکنان را به محیطهای متنوعی از شهر Carentan گرفته تا Saint-Lô میبرند و از طرف دیگر، هر مرحله بازی یک سناریوی داستانی جالب و منحصربهفرد دارد که باعث میشود روند مراحل هم کاملا متفاوت و مجزا از هم باشد. این مورد نهتنها مانع از یکنواختی بازی در طول بخش داستانی میشود، بلکه بازیکن در قالبِ همین مرحلهها تمام مکانیکهای جزئی و کلی بازی را هم یاد میگیرد تا بعدا در جریان بخش Skirmish یا حتی در قسمت چندنفره بازی، بتواند از آنها استفاده کند. اما در کنار تمام اینها، Company of Heroes در قالب بخش داستانیاش واقعا داستان روایت میکند و به جرات میتوان گفت جزو آن دسته کوچکی از بازیهای سبک استراتژی است که واقعا داستان خوبی برای روایت کردن دارند و به همین دلیل هم برخی شخصیتهای مهم بازی، به مرور به شکل خوبی معرفی و پرداخت میشوند و در ادامه هم اتفاقاتی که برای آنها رخ میدهد، کاملا روی بازیکنی که در جریان بازی با این شخصیتها ارتباط برقرار کرده، تاثیر میگذارد.
نسخه اول Company of Heroes، در کنار ارائه گیمپلی عالی و خلاقانه، داستان خوبی هم در کمپین داستانیاش روایت میکرد
اما در کنار روایت داستانِ خوب در بخش کمپین بازی، Company of Heroes از حیث گیمپلی هم حرفهای زیادی برای گفتن داشت. جدا از مراحل داستانی بازی که هرکدام سناریوی خاصی دارند، در حالت کلی روند Company of Heroes به کارهایی مثل جمعآوری منابع، تربیت نیرو و حمله به دشمن میشود. اما همین ویژگیهای آشنا هم به شکلی متفاوت در این بازی صورت میگیرند. برای مثال، جمعآوری منابع از طریق تصرف یک سری بخشهای مشخص روی نقشه صورت میگیرد و هرچه بتوانید تعداد بیشتری از این نقاط را در تصرف خود داشته باشید، منابع بیشتری هم گیرتان میآید. این سیستم باعث شده تا بازیکنان به جای متمرکز شدن در یک نقطه، مجبور باشند مدام نیروهایشان را در نقشه حرکت دهند تا نقاط بیشتری را تصرف کنند و همین امر هم باعث میشود تا به جای مشاهده وضعیتی ایستا در بازی، مدام طرفین در حال نبرد با یکدیگر برای تصرف نقاط باشند. در بقیه بخشها هم مکانیکهای جالبی توسط رلیک در بازی استفاده شده بود که Company of Heroes را به اثری متفاوت و با ایدههای نو تبدیل میکرد؛ مثلا بازیکنان قابلیت این را دارند تا یک سری مراکز درمانی بسازند و در صورتی که تعداد مشخصی از نیروهای آسیبدیده به این مراکز منتقل شوند، قادر خواهید بود یک اسکواد کامل و سرحال را تحویل بگیرید. یا فرضا بازیکنان میتوانند بناهای بلااستفاده روی نقشه را تصرف کنند و این امر مزیتهای دفاعی زیادی برای نیروهای مستقر در این بناها دارد و راحتتر میتوانند نیروهای دشمن را از بین ببرند؛ البته باید این را هم در نظر داشته باشید که تخریب شدن این بنا به هر دلیلی نتیجه خوبی برای نیروهای شما نخواهد داشت!
جزییاتِ ریز گیمپلی Company of Heroes، به همین موارد هم خلاصه نمیشود. فرضا در صورتی که بتوانید سربازهای حرکتدهنده تسلیحات نظامی دشمن را از بین ببرید، میتوانید با استفاده از نیروهای خودی آن وسیله را که میتواند هرچیزی از توپ جنگی گرفته تا ماشین گان باشد، تصرف و استفاده کنید. یا به عنوان مثالی دیگر، یک سری قابلیتهای ویژه هم در بازی در دسترس هستند که به مرور زمان باز میشوند و مزایایی مثل استفاده از نیروهای کمکی چترباز یا مواردی از این دست را در اختیارتان میگذارند. تمام اینها در کنار جزییات ریزتری مثل سیستم جالب سنگرگیری نیروها که میتوانست کمکحال آنها در نبردها باشد یا حتی شبیهسازی طبیعی واکنش نشان دادن تجهیزاتی مثل تانکها که بر اساس آن اگر گلوله شما به کنار تانک میخورد آسیب بیشتری به آن وارد میکرد، باعث شده بودند تا گیمپلی Company of Heroes بینهایت پرجزییات باشد و بازیکنان با استراتژی و برنامهریزی درست، بتوانند تاکتیک جنگی دلخواهشان را در بازی پیاده کنند و حتی با تعداد نیروهای کمتر هم شانس پیروزی در برابر دشمن را داشته باشند؛ این ویژگی وقتی حائر اهمیت میشود که بدانیم Company of Heroes تعادل خیلی خوبی هم بین گروههای قابل بازی داشت و بیاغراق، یکی از آن دست بازیهای استراتژی مهارتمحور بود که در آن برتری فقط به بیشتر بودن تعداد نیروها وابسته نیست.
استودیو رلیک در بخش چندنفره بازی، برای اولین بار از سیستم جدید Relic Online استفاده کرده بود که مچمیکینگ خوبی هم داشت و بازیکنان میتوانستند با انتخاب متفقین یا متحدین، به نبرد با یکدیگر بپردازند. نسخههای اولیه بازی از قابلیت لن هم پشتیبانی میکردند که البته در نسخه استیم، این ویژگی حذف و فقط امکان تجربه آنلاین بازی باقی ماند. تمام این نکات مثبت، دست به دست هم دادند تا Company of Heroes پس از انتشار با استقبال فوقالعادهای از طرف منتقدین روبهرو شود؛ به طوریکه بازی نمره متای ۹۳ را ثبت کرد و حتی سایتهایی مثل گیمزرادار نمره کامل را برای آن در نظر گرفتند. در پی این کیفیت بالا، Company of Heroes همچنین برنده جوایز مختلفی شد که از جمله آنها میتوان به جایزه بهترین بازی سال از طرف پیسی گیمر، جایزه بهترین بازی پیسی و بهترین بازی استراتژی از گیماسپات و آیجیان و جوایز دیگر اشاره کرد. رلیک هم که یک تجربه استراتژی عالی خلق کرده بود، در ادامه دو بسته الحاقی هم برای آن آماده کرد؛ اولی بستهای به اسم Opposing Fronts بود که البته حتی اگر شخصی نسخه اصلی بازی را هم نداشت، به شکل مستقل هم قابل نصب و اجرا بود. در این محتوا دو گروه جدید یعنی بریتانیا و گروه پانزر الیت آلمانها به بازی اضافه شدند و اگر نسخه اصلی را در اختیار داشتید، میتوانستید از دو گروه بازی اصلی در کنار دو گروه جدید در بخش چندنفره استفاده کنید و در صورتی هم که تنها Opposing Fronts را خریداری میکردید، فقط دو گروه بریتانیا و پانزر الیت قابل انتخاب بودند. Opposing Fronts همچنین دو کمپین داستانی جدید هم داشت و یکی از ویژگیهای بسیار جالبِ معرفیشده در این محتوا، سیستم آب و هوای متغیر بود که البته جالب است بدانید رلیک ادعا کرده بود این تغییرات آب و هوایی روی گیمپلی بازی هم تاثیرگذار هستند ولی در نهایت، این وعده خیلی عملی نشد و همهچیز بیشتر جنبه بصری داشت.
دومین محتوایی هم که در سال ۲۰۰۸ برای بازی منتشر شد، Tales of Valor بود؛ محتوایی مستقل که البته گروه جدیدی به بازی اضافه نمیکرد و فقط یک سری نیروهای جدید برای گروههای قبلی بازی در پی داشت. اما مهمترین محتوای این بسته، اضافه شدن سه کمپین داستانی جدید به بازی و همینطور یک سری حالتهای بازی جدید برای بخش چندنفره بودند. رلیک همچنین در Tales of Valor، سیستمی به اسم Direct Fire به بازی اضافه کرد که قبلا در آثاری مثل Soldiers: Heroes of WWII یا حتی Men of War هم استفاده شده بود و به بازیکنان اجازه میداد تا خودشان کنترل سرباز را برعهده بگیرند و با نشانهگیری، اقدام به شلیک کنند. هرچند Tales of Valor محتویات بدی نداشت، اما استقبال منتقدین از آن به اندازه نسخه اصلی و همینطور بسته Opposing Fronts مثبت نبود و نقدهای تقریبا متوسطی برای این بسته ثبت شدند. سازندگان بعدها در قالب Company of Heroes Anthology، نسخه اصلی بازی را همراه با دو بسته مذکور در قالب یک مجموعه در دسترس طرفداران قرار دادند.
در حالی که نسخه اول Company of Heroes توسط شرکت THQ منتشر شده بود، پس از ورشکست شدن آنها، در سال ۲۰۱۳ شرکت سگا هم استودیو رلیک را خریداری کرد و هم امتیاز این مجموعه را بهدست آورد. Company of Heroes 2 اولین بار در سال ۲۰۱۲ و توسط THQ معرفی شده بود ولی با ورشکست شدن آنها، سگا تصمیم گرفت تا روند ساخت این بازی ادامه پیدا کند و بدین ترتیب در ماه ژوئن ۲۰۱۳، Company of Heroes 2 رسما منتشر شد.
Company of Heroes 2 کماکان بازیکنان را به نبردهای جنگ جهانی دوم میبرد؛ با این تفاوت که این بار تمرکز بیشتر روی جبهههای شرقی است و روند داستان در واقع در قالب فلشبکی به خاطرات آبراموویچ ایساکوویچ روایت میشود؛ یک افسر اتحاد جماهیر شوروی که در سال ۱۹۵۲ در سیبری زندانی شده و بهنوعی در حال تعریف کردن خاطراتش از زمان جنگ است. در این نسخه بازیکنان ماموریتهای مختلفی را اکثرا از دید نیروهای شوروی دنبال میکنند که شامل نبردهای مهمی مثل نبرد استالینگراد و همینطور نبرد برلین میشود. رلیک مثل نسخه اول، سعی کرده تا در این بازی هم یک روایت داستانی تاثیرگذار و پرجزییات ارائه بدهد اما جالب است بدانید که با وجود جذابیتهای کلی بخش داستانی بازی و وجود یک سری ماموریتهای هیجانانگیز، برخی منتقدین و حتی کاربران ایرادهای مختلفی از آن از حیث تاریخی گرفتند. همچنین در حالی که نسخه اول Company of Heroes بیشتر روی گروهی کوچک از سربازها تمرکز داشت و از این طریق هم موفق به روایت داستانی منسجم در بخش داستانی شده بود، در نسخه دوم سازندگان همانطور که خودشان هم بعدا در مصاحبههایی اعلام کردند، سعی کرده بودند تا روی کلیت جنگ تمرکز کنند و همین هم آن انسجام را از بازی گرفته بود. با این حال با تمام این تفاسیر، کماکان در بخش داستانی بازی میتوانید یک سری ماموریتهای خوب را پشت سر بگذارید و قرار گرفتن در نقش نیروهای شوروی در برخی از مهمترین ماموریتهای جنگ جهانی دوم را لمس کنید. یکی از ویژگیهای جالب بخش داستانی بازی هم استفاده از دستور ۲۲۷ استالین در بازی بود که بر اساس آن، سربازها حق نداشتند تا قبل از گرفتن دستور مستقیم از فرماندهان رده بالا عقبنشینی کنند و رلیک هم پس از گذشت چند ماموریت در بازی چنین ویژگی را اجرا میکرد و نواری ظاهر میشد که تا قبل از خالی شدن آن، سربازها حق نداشتند از میدان نبرد خارج شده و به سمت پایگاه بروند.
یکی دیگر از انتقادهایی که از Company of Heroes 2 میشد و مثلا منتقد آیجیان مستقیم به آن اشاره داشت، این بود که بازی با وجود داشتن پیشرفتهایی در اکثر جنبهها صرفا از همان مکانیکهای نسخه اول استفاده کرده بود و پیشرفتهای صورتگرفته هم اکثرا جزئی بودند. مثلا کمی در زمینه جمعآوری منابع تغییراتی اعمال شده بود یا یک ویژگی جدید معرفیشده، مربوط به سیستم میدان دید نیروها میشد که بسته به نوع سنگیرگیری آنها تغییر میکرد و میتوانستید از آن برای بهتر پیاده کردن تاکتیکهایتان استفاده کنید. با این حال یکی از جالبترین ویژگیهای Company of Heroes 2، سیستم آب و هوایی آن بود؛ ویژگی که رلیک قبلا در بسته Opposing Fronts بهنوعی وعده آن را داده بود ولی این وعده در نهایت در نسخه دوم بازی و به لطف سیستم شبیهساز آب و هوای ColdTech عملی شد. از آنجایی که نبردهای جبهه شرقی جنگ جهانی دوم اکثرا در شرایط آب و هوایی سرد و برفی جریان داشتند، این مورد در بازی هم روی عملکرد سربازهای شما تاثیر میگذاشت؛ به طوریکه اگر مثلا سربازهایتان برای مدت طولانی زیر شلیک گلولههای دشمن مجبور شوند روی زمین بخوابند، ممکن بود در اثر یخ زدن و سرما از بین بروند یا حتی هنگام حرکت در برف، سرعت نیروها پایین میآمد و حین حرکت روی یخ، ممکن بود در اثر انفجار یا حتی سنگین بودن وزن نیروها با شکستن یخ مواجه شوید!
رلیک مثل نسخه اول، برای Company of Heroes 2 هم محتویات دانلودی زیادی منتشر کرد. از ماموریتهای جالبی که در قالب Theatre of War در دسترس قرار میگرفتند گرفته تا بستههایی مثل Western Front Armies که گروههای قابل انتخاب جدیدی را به بازی اضافه میکردند. در مجموع درست است که Company of Heroes 2 به اندازه نسخه اول اثر فوقالعاده و موفقی نیست، ولی در صورتی که نتوانستید مثلا با جلوههای بصری نسخه اول ارتباط برقرار کنید، این نسخه هم تجربه خوبی بهحساب میآید که نمره متای آن هم ۸۰ است.
به هر حال اگر تا به امروز فرصت تجربه Company of Heroes و مخصوصا نسخه اول آن را نداشتهاید، بیشک یکی از بهترین بازیهای استراتژی را از دست دادهاید. نظرات خود را در مورد بازی و همینطور این قسمت از آرشیو با ما در میان بگذارید.
نظرات