نگاهی به شرایط این روزهای دنیای استریم و دلایل جدایی استریمرهایی مثل نینجا از توییچ

جمعه ۱۸ بهمن ۱۳۹۸ - ۲۲:۵۹
مطالعه 29 دقیقه
توییچ استریمر
دنیای استریمرها در حال تغییر و تحول است و این گزارش نگاهی دارد به سرویس‌های استریم و پول‌های رد و بدل شده در این بخش از صنعت بازی.
تبلیغات

فرض کنید یک استریمر نسبتاً تازه‌وارد هستید که کار خود را از مدتی قبل در این زمینه آغاز کرده و در حال مطرح شدن است. در طول این مدت توانسته‌اید به جایگاهی برسید که ازطریق آن درآمد متوسط و معقولی به‌دست می‌آورید. البته این درآمد به‌هیچ‌وجه در حد کسی مثل تایلر بلوینز ملقب به نینجا (Ninja) نیست و شما هنوز در ابتدای مسیر خود هستید، ولی امید زیادی به آینده و رسیدن به جایگاهی در حد این استریمر معروف دارید. مدتی قبل، با موقعیت مناسبی مواجه شده‌اید و یک آژانس به شما پیشنهاد همکاری و تبلیغ بعضی برندها را در جریان استریم داده است و با یکدیگر به توافق‌های اولیه رسیده‌اید (آژانس‌ها شرکت‌هایی هستند که نقش مدیربرنامه‌ی استریمرها را برعهده می‌گیرند و به‌عنوان رابط بین آن‌ها و پلتفرم‌های استریم و برندهای تبلیغاتی عمل می‌کنند). اکنون زمان ثبت نهایی قرارداد رسیده است و این آژانس در تماس با شما، از پیشنهاد ۱۰ هزار دلاری شرکت مربوطه صحبت می‌کند. مطمئناً این پیشنهاد در حدی وسوسه‌انگیز است که حتی یک لحظه هم برای دادن جواب مثبت به آن صبر نخواهید کرد و از همان ثانیه برای دریافت این میزان پول و جشن گرفتن برای آن لحظه‌شماری می‌کنید. ولی دراین‌میان یک مشکل اساسی هم وجود دارد و آن این است که آژانس در قبال ۱۰ هزار دلاری که به شما پرداخت می‌کند، خود به سودی ۹۰ هزار دلاری از این قرارداد می‌رسد.

توییچ استریمر

شاید فکر کنید این اعداد و ارقام بیش از حد اغراق‌شده هستند، ولی به ماجرایی واقعی اشاره دارند که ازطریق فردی به‌نام دوین نش روایت شده است، کسی که تا مدتی پیش مدیرعامل یکی از سازمان‌های مرتبط با ورزش های الکترونیک (Esports) به‌نام Counter Logic Gaming یا CLG بود و این روزها مدیر ارشد بازاریابی شرکت N3rdfusion (شرکتی در ارتباط با استریم بازی‌های ویدیویی) محسوب می‌شود. نش نمی‌تواند نام استریمر و آژانس موردنظر را اعلام کند ولی طبق گفته‌ی او و منابع دیگری که با کوتاکو در ارتباط بوده‌اند، قرارداد اصلی این استریمر با یکی از برندهای بزرگ ۱۰۰ هزار دلار بوده است؛ قراردادی که به‌علت نفوذ زیاد آژانس و به‌دست گرفتن مذاکرات در این زمینه، آن‌ها خیلی راحت ۹۰ هزار دلار از این پول را به جیب زده‌اند و تنها ۱۰ هزار دلار از آن را برای استریمر در نظر گرفته‌اند که البته به‌گفته‌ی نش، حتی درنهایت همین مبلغ هم به‌صورت کامل به این استریمر پرداخت نشده است:

آژانس موردنظر حتی ‌۱۰٪ از آن ۱۰ هزار دلار را هم کم کرد و هزار دلار را برای خود برداشت (که درکنار رقم قبلی به ۹۱ هزار دلار می‌رسد) و به استریمر ۹ هزار دلار پرداخت کرد و به سود سرشاری رسید.

صنعت استریم این روزها به بخش عظیمی از دنیای بازی تبدیل شده و این هم به معنای رد و بدل شدن پول بیشتر در این بخش است. ولی از طرف دیگر همین قضیه باعث شده است دنیای استریم دستخوش تغییرات عظیمی نیز بشود و استریمرها حتی از همان ابتدای کار هم به‌سراغ یادگیری روش‌هایی برای کسب درآمد درکنار تفریح بروند. آن‌ها با شرکت‌های مختلف قرارداد می‌بندند، مدیربرنامه استخدام می‌کنند و این روزها بیش‌ازپیش با خود پلتفرم‌های بزرگ استریم هم در حال همکاری هستند؛ همکاری‌هایی که از سال گذشته وسعت بیشتری پیدا کرده و سوپراستار موآبی دنیای فورتنایت (Fortnite) یعنی تایلر بلوینز هم یکی از کسانی بود با ثبت قراردادی عظیم از توییچ (Twitch) به پلتفرم استریم میکسر (Mixer) متعلق به مایکروسافت کوچ کرد و بعد از او هم افراد دیگری همین کار را انجام دادند. بخش تجاری دنیای استریم با سرعت در حال تحول و گسترش است و به مرحله‌ای رسیده که حال و هوایی از هالیوود را در ذهن مخاطبان مجسم می‌کند؛ جایی که مدیربرنامه‌ها و نمایندگان استریمرها به سبک مدیربرنامه‌های بازیگران سینما و تلویزیون هر روز در حال چانه‌زنی و گفت‌وگو با شرکت‌های مختلف برای ثبت قراردادهای جدید هستند.

این دوران تازه‌ای برای استریمرها است؛ دورانی که شاید بتواند جایگاه آن‌ها را در این صنعت محکم‌تر از قبل کند و به سود آن‌ها باشد، ولی این افراد هم باید قبل از ورود به بخش‌های مالی و جدی‌تر صنعت استریم، به آشنایی خوبی با آن دست پیدا کنند تا با مشکلات بیشتری مواجه نشوند.

تایلر بلوینز، بزرگ‌ترین ستاره‌ی توییچ با ۱۵ میلیون دنبال‌کننده در روز اول اوت ۲۰۱۹ (۱۰ مرداد ۱۳۹۸) بیانیه‌ای را منتشر کرد:

می‌دانم که شاید این خبر شوک بزرگی به شما وارد کند، ولی من از امروز به‌طور اختصاصی روی مایکروسافت میکسر استریم می‌کنم. فکر می‌کنم این کار شانس خوبی به من می‌دهد تا دوباره به ریشه‌های خود برگردم و یک‌بار دیگر به یاد بیاورم که چطور شد که عاشق استریم کردن شدم.

این خبر خیلی سریع با واکنش‌های مردم رو‌به‌رو شد و سوالات زیادی را از طرف آن‌ها به‌دنبال داشت. آیا میکسر به‌عنوان رقیبی کوچک برای توییچ قصد بیرون آمدن از زیر سایه‌ی این غول استریم را دارد؟ آیا بلوینز می‌تواند جایگاه عظیم خود را در میکسر هم حفظ کند و طرفدارانش را به‌سمت پلتفرمی با محبوبیت به‌مراتب کمتر از توییچ بیاورد؟ از همه مهم‌تر این بود که مردم می‌خواستند بدانند کسی مثل بلوینز چرا باید از توییچ جدا شود؟ کسی که اوقات خیلی خوشی را با این پلتفرم پشت‌سر گذاشته و با سلبریتی‌هایی مثل دریک (Drake، رپر معروف) لحظات مشترکی را در فورتنایت رقم زده و حتی در تبلیغات سوپربول هم حضور پیدا کرده بود و حال از توییچ جدا می‌شد.

خود بلوینز می‌گفت این قضیه ربطی به مسائل مالی ندارد. جسیکا بلوینز، همسر و مدیربرنامه‌های او هم مدتی بعد در گفت‌وگو با بیزینس اینسایدر، شرایط کاری ناسالم توییچ و محدودیت‌هایی که این پلتفرم برای ثبت قراردادهای کاری نینجا ایجاد می‌کرد را از جمله دلایل جدایی او از این پلتفرم دانست و گفت:

شرایط کاری در توییچ به‌شکلی بود که تایلر نمی‌توانست در آن به رشد برند خود در خارج از دنیای بازی ادامه دهد. مشکلاتی هم سر راه اسپانسرهای فعلی او پیش آمده بود و در مجموع به نقطه‌ای رسیده بودیم که می‌دیدیم بعد از کلی سعی و تلاش توسط تایلر برای رسیدن به این جایگاه، او نمی‌تواند از برند نینجا به خوبی استفاده کند و با محدودیت‌های زیادی مواجه شده بود.

یکی از اولین اقدامات بلوینز پس از خروج از توییچ هم اعلام همکاری او با شرکت آدیداس بود و این تولید کننده‌ی لوازم ورزشی به اسپانسر او تبدیل شد.

هرچند جسیکا بلوینز باز هم تأکید می‌کند که «پول کمترین بخش از ماجرای جدایی نینجا از توییچ را به خود اختصاص داده است.» ولی همه می‌دانند که رشد یک برند و به‌دست آوردن اسپانسرهای بزرگ‌تر، به‌معنی دریافت پول بیشتر است و تایلر بلوینز هم با این کار به سود سرشاری می‌رسد. در همین رابطه، سه منبع معتبر که با کوتاکو در تماس بوده‌اند و نخواسته‌اند نامشان فاش شود از این گفته‌اند که توییچ قصد داشت به همکاری خود با بلوینز ادامه دهد، ولی از طرفی هم مسئولان توییچ به این نتیجه رسیده بودند که تا جای ممکن از محبوبیت بلوینز استفاده کرده‌اند و مخاطبان زیادی به‌خاطر او جذب توییچ شده‌اند و شاید ادامه‌ی حضور او دیگر در آن حد هم باعث جذب مخاطبان بیشتری نشود.

بااین‌حال به‌گفته‌ی این منابع، توییچ به بلوینز پیشنهاد قراردادی سه‌ساله را داد، با دستمزد سالانه ۱۵ میلیون دلار. ولی پلتفرم‌های میکسر و فیسبوک پیشنهاد‌ها بهتری به او ارائه کردند که بالاترین رقم هم متعلق به میکسر بود، یعنی سالی ۲۰ میلیون دلار. البته مایکروسافت درکنار این دستمزد، امتیازهای دیگری هم به نینجا داد از جمله امکان گرفتن حق اشتراک صفحه‌ی او به‌طور رایگان برای یک ماه و همچنین امکانات تبلیغاتی درون این پلتفرم.

تایلر بلوینز نینجا
Ninja و همکاری با آدیداس

گذشته از اینکه بلوینز شخصیتی معروف در دنیای استریم محسوب می‌شود، میکسر دلایل منطقی دیگری هم برای جذب او دارد. بلوینز در گذشته یکی از بازیکن‌های حرفه‌ای هیلو (Halo) بود و از آنجایی که مایکروسافت این روزها در حال آماده‌سازی بازی هیلو اینفینیت (Halo Infinite) است و از آن به‌عنوان یکی از پررنگ‌ترین المان‌های تبلیغاتی کنسول نسل بعد خود یعنی ایکس‌باکس سری ایکس استفاده خواهد کرد، می‌تواند از اسم و رسم بلوینز هم برای این تبلیغات استفاده کند. به گزارش دو منبع نزدیک به میکسر، بخش عظیمی از پول پرداخت‌شده به بلوینز از طرف زیرمجموعه‌ی ایکس‌باکس شرکت مایکروسافت فراهم شده و همین قضیه هم نشان‌دهنده‌ی اهمیت بالای بلوینز برای برند ایکس‌باکس است. سخنگوی مایکروسافت هم در ایمیلی به کوتاکو با اشاره به اینکه این شرکت نمی‌تواند اطلاعات دقیق قراردادهای خود را اعلام کند، چنین گفته است:

ریشه‌های نینجا به‌عنوان یک گیمر به بازی هیلو برمی‌گردد، بنابراین همکاری او با مایکروسافت یک قدم طبیعی در مسیر پیش‌روی این استریمر محسوب می‌شود.

در مجموع قرارداد بلوینز با مایکروسافت را باید قراردادی تاریخی در دنیای استریم دانست و بعد از آن بود که اخبار بیشتری در مورد حرکت سایر استریمرها از توییچ به میکسر منتشر شد و برای مثال یکی از غول‌های این صنعت که معروفیت زیادی در زمینه‌ی بازی‌های شوتر اول شخص دارد هم به میکسر کوچ کرد، یعنی مایکل گزِشِک ملقب به شراود (Shroud) که یکی از پنج نام بزرگ توییچ محسوب می‌شد.

امید دریانی، مدیرعامل و مسئول بخش تولید محتوای شرکت Online Performer Group به کوتاکو از افزایش دستمزدهای نجومی به استریمرهای معروف می‌گوید:

این روزها به‌جایی رسیده‌ایم که شاهد دستمزدهای هفت و حتی هشت رقمی هستیم (بالای ۱۰ میلیون دلار).

خود استریمرها هم این قضیه را رد نمی‌کنند و برای مثال یکی از آن‌ها به‌نام Zizaran که از استریمرهای بازی Path of Exile محسوب می‌شود و کمتر از ۲۵۰ هزار دنبال‌کننده در توییچ دارد، در دسامبر سال گذشته از این خبر داد که فیسبوک به او پیشنهادی معادل ۱.۲ میلیون دلار برای کوچ کردن به پلتفرم استریم این شرکت داده و البته او هم این پیشنهاد را رد کرده و ترجیح داده است درکنار طرفداران خود در توییچ بماند.

خبر کوچ نینجا از توییچ به میکسر سروصدای زیادی به‌پا کرد، مخصوصاً وقتی رقم پرداختی به او از طرف مایکروسافت مشخص شد

آژانس‌های استعدادیابی و شرکت‌های مدیریتی تنها واسطه‌ها و دلال‌هایی نیستند که ازطریق کار با استریمرها به سود می‌رسند. بعضی از استریمرها به‌سراغ ثبت قرارداد با شرکت‌های حاضر در زمینه‌ی ورزش‌های الکترونیک هم رفته‌اند و با استخدام شدن توسط آن‌ها، در راستای اهداف این شرکت‌ها فعالیت می‌کنند. شرکت‌های موردنظر معمولاً از این استریمرها نه به‌عنوان بازیکن‌های حرفه‌ای، بلکه برای تبلیغ برند خود و به‌دست آوردن پول بیشتر ازطریق ایفای نقش اسپانسر استفاده می‌کنند، چرا که این ورزش‌های الکترونیک حال و هوایی دارند که کسب درآمد از آن‌ها به‌سادگی سایر ورزش‌ها نیست و برای مثال نمی‌توان حساب ویژه‌ای روی بلیت‌فروشی یا درآمد ازطریق نمایش آن‌ها باز کرد. رایان موریسون، رئیس یکی از این آژانس‌های مرتبط با ورزش‌های الکترونیک به‌نام Evolved Talent در تماسی تلفنی به کوتاکو می‌گوید:

چیزی که خیلی از مردم در مورد آن بی‌اطلاع هستند این است که توییچ با بیشتر شرکت‌های حاضر در زمینه‌ی ورزش‌های الکترونیک قراردادهایی بسته است.

به‌گفته‌ی او، خیلی از استریمرهای بزرگ در این سال‌ها با شرکت‌های مرتبط با ورزش‌های الکترونیک در ارتباط بوده‌اند و بعضی وقت‌ها همین شرکت‌ها برای استریمرهای زیرمجموعه‌ی خود تعیین می‌کنند که باید در کدام پلتفرم به فعالیت بپردازند؛ پلتفرمی که اکثر اوقات توییچ بوده است، چرا که محبوبیتی بیشتر از سایر نمونه‌های مشابه دارد:

این موضوع به‌معنای این است که استریمری که مثلاً با شرکت Luminosity یا NRG قرارداد بسته است، حق انتخابی برای تعیین پلتفرم استریم خود ندارد و باید به‌سراغ پلتفرمی برود که شرکت مربوطه برای او تعیین کرده است.

یکی از اعضای سابق توییچ که نمی‌خواهد نامش فاش شود، در گفت‌وگو با کوتاکو از این می‌گوید که کار برای مسئولان توییچ در زمینه‌ی عقد قرارداد اختصاصی با استریمرهایی که زیر نظر شرکت‌های مرتبط با ورزش‌های الکترونیک کار می‌کنند، سخت‌تر از قبل شده است:

افرادی مثل DrLupo و Seagull با بعضی تیم‌های ورزش‌های الکترونیک قرارداد داشتند و از آن‌ها امتیازهای ویژه‌ای بابت تماشای هرچه بیشتر استریم‌های خود توسط مردم دریافت می‌کردند و همین قضیه باعث محدودیت‌هایی برای ما می‌شد. بنابراین توییچ هم از مدتی قبل تصمیم گرفت اوضاع را در زمینه‌ی این قراردادهای تیمی عوض کند تا بتواند به‌سراغ مذاکره‌ی مستقیم با خود استریمرها برود.
Shroud
Shroud

در حال حاضر خیلی از این قراردادها در حال اتمام هستند و این موضوع باعث می‌شود هم استریمرها از زیر سایه‌ی این شرکت‌ها خارج شوند و هم امکان درآمدزایی پلتفرم‌ها بیشتر از قبل شود. یکی از آژانس‌های مدیریتی در زمینه‌ی استریم به‌نام لودد (Loaded) که مدیران آن را تعدادی از اعضای سابق توییچ تشکیل می‌دهند، این روزها در حال مذاکره با استریمرهایی است که در حال همکاری با توییچ هستند و زمان زیادی از قرارداد آن‌ها باقی نمانده است. تایلر بلوینز هم یکی از استریمرهای زیرنظر همین آژانس بوده و توانسته است قراردادی عظیم‌تر از حد تصور خیلی از استریمرها ببندد. به‌گفته‌ی یکی از مسئولان سابق توییچ:

بعد از اینکه نینجا آن قرارداد حیرت‌انگیز را با میکسر به ثبت رساند، لودد به توییچ فشار بیشتری وارد و به‌نوعی آن‌ها را تهدید کرد که سایر استریمرهای زیرمجموعه‌ی خود را هم در صورت دریافت پیشنهاد‌ها عظیم از طرف سایر پلتفرم‌های استریم، از توییچ خارج و به آن‌ها منتقل خواهد کرد.

سخنگوی لودد هم در ایمیلی به کوتاکو می‌نویسد:

این روزها استعداد و نحوه‌ی مدیریت بیشترین تأثیر را در دنیای استریمرها دارد و بازار به سمتی رفته است که پلتفرم‌های مختلف رقابت سختی برای جذب بهترین استریمرها دارند.

سایر آژانس‌ها هم در حال حرکت به‌سمت این مسیر هستند و بیش‌ازپیش بوی خوش پول را از این بازار احساس می‌کنند. مایکل گزشک یا همان شراود هم یکی دیگر از استریمرهای زیرنظر شرکت لودد بود که در ماه اکتبر به میکسر پیوست، آن هم طبق قراردادی که هرچند به‌گفته‌ی بعضی منابع کمتر از تایلر بلوینز بوده، ولی باز هم مبلغی عظیم و چند میلیون دلاری بوده است. استریمر بازی دستینی (Destiny) به‌نام کوری مایکل ملقب به KingGothalion هم که زیر نظر شرکت OPG فعالیت می‌کند، به فاصله‌ی اندکی پس از آن‌ها به میکسر ملحق شد. بعد از آن هم نوبت به جرمی وانگ (DisguisedToast) رسید که زیر نظر شرکت United Talent Agency از توییچ به فیسبوک کوچ کند، یا جک دانلوپ (CouRage) که تحت مدیریت لودد از توییچ به یوتیوب رفت و همین‌طور گونزالو باریوس (ZeRo) که تحت مدیریت Creative Artists Agency از توییچ به فیسبوک رفت. همه‌ی این اتفاقات در عرض مدت کوتاهی پس از خروج بلوینز از توییچ رخ دادند و بعد از آن نیز همچنان شاهد این قضایا بوده‌ایم.

در طرف مقابل هم توییچ این روزها بیشتر از قبل به‌سراغ عقد قراردادهای اختصاصی با استریمرها می‌رود، از جمله بن لوپو (DrLupo)، ثاقب زاهد (Lirik) و تیموتی بتار (TimTheTatman) که همگی زیرنظر لودد به فعالیت خود در توییچ ادامه خواهند داد. یا کسی مثل گای بیم (Dr DisRespect) که در جریان یکی از استریم‌های خود در ماه اکتبر به‌طور ضمنی به این قضیه اشاره کرد که برای ماندن در توییچ پول دریافت کرده است. همچنین به نقل از دو منبع که با کوتاکو در ارتباط بوده‌اند، ایمان انیس (ملقب به Pokimane) هم به‌عنوان محبوب‌ترین دختر استریمر توییچ قراردادی به ارزش ۴.۵ میلیون دلار با این پلتفرم امضا کرده است؛ قراردادی که نه مسئولان توییچ و نه انیس در ارتباط با آن به کوتاکو پاسخی نداده‌اند.

به‌گفته‌ی دوین نش، توییچ این روزها موضعی تدافعی پیدا کرده است، درحالی‌که پلتفرم‌های دیگر با حالت هجومی خود قصد به‌دست آوردن بخش بیشتری از این بازار را دارند:

پلتفرم‌های فیسبوک و یوتیوب خیلی هم وسواس زیادی برای جذب بهترین استریمرها ندارند و تنها می‌خواهند تا جای ممکن افراد بیشتری را به‌سمت استفاده از سرویس‌های خود بیاورند. ولی مایکروسافت با میکسر مسیر دیگری را دنبال می‌کند و تصمیم دارد کیفیت برند خود را حفظ کند و به همین دلیل است که استریمرهایی مثل نینجا، شراود یا KingGothalion به‌سراغ این پلتفرم رفته‌اند.

نش این استراتژی مایکروسافت را منطقی می‌داند، چرا که میکسر توانایی رقابت با توییچ را از نظر تعداد مخاطبان ندارد و به‌جای آن تصمیم گرفته است کیفیت خود را بالا ببرد و افرادی را جذب کند که هرکدام علاقمندان زیادی دارند، تا از این طریق برای ایکس‌باکس سری ایکس یا حتی بخش‌هایی از ویندوز هم تبلیغات انجام دهد. در طرف دیگر یوتیوب مسیر متفاوتی را دنبال می‌کند و به‌عنوان ارائه‌دهنده‌ی بزرگ‌ترین سرویس پخش ویدیوی دنیا، از الگوریتم‌های دیگری برای کسب سود ازطریق ارائه‌ی محتوا و تبلیغات بهره می‌برد. استریم بازی‌های ویدیویی هم باعث قدرت گرفتن این پلتفرم می‌شود و منبع مالی جدیدی برای گوگل به‌عنوان شرکت مادر یوتیوب به‌شمار می‌رود. سیاست‌های فیسبوک در زمینه‌ی کسب درآمد ازطریق استریم هم کم و بیش مشابه یوتیوب است و هر دو شرکت هم در این مدت توانسته‌اند سهم خود را در بازار استریم افزایش دهند. به‌طوری‌که به گزارش شرکت StreamElements و داده‌های آماری Arsenal.gg یوتیوب این روزها ۲۷.۹٪ از میزان ساعاتی که مردم صرف تماشای استریم‌ها می‌کنند را به خود اختصاص داده است و این آمار برای فیسبوک هم برابر ۸.۵٪ است. البته توییچ همچنان با فاصله‌ی زیاد بیشترین سهم را در اختیار دارد، یعنی ۶۱٪ ولی رقبای آن هم رشد خوبی را تجربه می‌کنند، از یوتیوب که دوران قدرتمندی را در سال ۲۰۱۹ پشت‌سر گذاشت تا فیسبوک که آمار خود را نسبت به سال ۲۰۱۸ به دو برابر افزایش داد.

توییچ استریمر

این روزها توییچ هم برای حفظ فاصله‌اش با سایر پلتفرم‌های استریم، قراردادهای جدیدی با استریمرهای قدیمی خود می‌بندد

دراین‌میان نحوه‌ی درآمدزایی آمازون به‌عنوان شرکت مادر توییچ تفاوت‌هایی با سایر پلتفرم‌ها دارد و این شرکت بیشتر درآمد خود را ازطریق فروشگاه آنلاینی به‌دست می‌آورد که به‌شکل جداگانه‌ای از توییچ فعالیت می‌کند. البته به‌گفته‌ی نش، حق عضویت توییچ پرایم که در دل آمازون پرایم قرار گرفته است هم سود خوبی نصیب آمازون می‌کند، ولی در مجموع توییچ از خود استریم‌ها به درآمد زیادی نمی‌رسد. به‌طوری‌که یکی از اعضای سابق توییچ به کوتاکو گفته است این پلتفرم سودآور نیست و تنها امید صاحبان آن درآمدزایی ازطریق تبلیغات و کمک‌های مردمی است. حتی همان مبحث تبلیغات هم خیلی اوقات با مشکلاتی مواجه می‌شود، چرا که بعضی از استریمرها از این نوع تبلیغات متنفر هستند. همچنین به‌گفته‌ی این فرد، استریمرهایی که با توییچ همکاری می‌کنند در بهترین حالت تنها ۷٪ تا ۱۴٪ از سود تبلیغات را دریافت می‌کنند. طبق صحبت‌های یکی دیگر از اعضای سابق توییچ، کار این پلتفرم برای جذب و استخدام استریمرها سخت‌تر از گذشته شده و همین قضیه هم باعث شده است آن‌ها به فکر راه‌های دیگری بیافتند، از جمله فروش اجناس و آیتم‌هایی با محوریت برند استریمرها، که البته این روش هم به جایی نرسیده است. به نقل از این منبع که پیش از این در توییچ کار می‌کرده است:

من در تلاش بودم مذاکراتی را بین آمازون و افراد مختلف دنبال کنم تا بتوانیم به درآمد بیشتری برای توییچ برسیم. مثلاً تصور کنید بخش لباس و جواهرات آمازون با استریمری مثل Pokimane همکاری می‌کرد و قراردادهای اسپانسری سالانه بین آن‌ها تنظیم می‌شد که می‌توانست به هر دو شرکت یعنی آمازون و توییچ سود خوبی برساند، ولی درنهایت چنین چیزی اتفاق نیفتاد.

یکی دیگر از مسائلی که توییچ این روزها با آن دست‌وپنجه نرم می‌کند، رشد بسیار سریع تعداد استریمرها در این پلتفرم نسبت به تعداد بینندگان است. به‌طوری‌که برای مثال در سال ۲۰۱۲ نسبت تعداد استریمرها به بینندگان یک به ۵۰ بود و در حال حاضر این نسبت به یک به ۲۷ رسیده است. و از طرف دیگر تعادل مناسبی بین این تعداد استریمر و مخاطبان آن‌ها وجود ندارد و ۱۰۰۰ کانال اول توییچ روی‌هم بیش از نیمی از ساعات مشاهده‌شده توسط کاربران را به خود اختصاص داده‌اند و سایر کانال‌ها در ترکیب با یکدیگر، بینندگان کمتری نسبت به این ۱۰۰۰ کانال دارند. همین موارد هم باعث شده است جایگاه توییچ مانند قبل سفت و محکم نباشد و خطرات مختلفی این پلتفرم را تهدید کند.

بد نیست بدانید که تایلر بلوینز اولین استریمری نبوده که قراردادی انحصاری با یک پلتفرم استریم امضا کرده است. یکی از معروف‌ترین استریمرهایی که پیش از این به‌سراغ چنین کاری رفته، لی سانگ هیوک (Faker) بازیکن سرشناس League of Legends و یکی از بزرگ‌ترین افراد حاضر در ورزش‌های الکترونیک بوده است که در دوره‌ای از فعالیت خود پیش از پیوستن به توییچ در سال ۲۰۱۷، به‌طور اختصاصی با پلتفرم استریمی به‌نام Azubu همکاری می‌کرد؛ پلتفرمی که بعدها تعطیل شد. حتی همین میکسر که این روزها به خاطر قراردادهای انحصاری خود سروصدای زیادی به‌پا کرده است هم از سال ۲۰۱۶ شروع به ثبت قراردادهایی انحصاری با استریمرهایی با محبوبیت پایین‌تر کرده بود.

سیف اوید (Siefe Awade) یکی از اولین استریمرهایی بود که در سال ۲۰۱۶ قراردادی مالی با میکسر امضا کرد، آن هم در دورانی که به‌گفته‌ی او محبوب‌ترین استریمرهای میکسر حداکثر ۶۰ بیننده‌ی هم‌زمان داشتند. مایکروسافت درکنار دستمزدی که به افرادی مثل اوید می‌داد، مزایای دیگری مثل اسپارک رایگان (واحد پولی میکسر) هم در اختیار آن‌ها می‌گذاشت. اوید به مدت سه سال همراه میکسر ماند و بعد از آن مدیربرنامه‌های او در حال تدارک قرارداد جدیدی برای ادامه‌ی کار با میکسر در سال ۲۰۲۰ بود تا اینکه وقتی اوید برای حضور در مسابقات Call of Duty به لس‌آنجلس رفته بود، میکسر خبر از همکاری خود با بلوینز داد و بعد از آن هم این پلتفرم در ارتباط با قرارداد جدید با اوید در سکوت کامل فرو رفت. او که این روزها در فیسبوک استریم می‌کند، در این‌باره می‌گوید:

هرچند آن‌ها به‌ظاهر می‌گفتند همچنان به همکاری با من تمایل دارند، ولی جزییات این توافق چیزهایی نبودند که من را راضی کنند. تیم مدیریتی من تمام تلاش خود را کردند و حتی تا جایی پیش رفتیم که شاید با دستمزدی کمتر از قبل هم در میکسر می‌ماندم، چرا که واقعاً دوست داشتم درکنار طرفداران خود بمانم. ولی مشکل این بود که گویا خود میکسر حاضر به ادامه‌ی همکاری نبود.

تعداد دیگری از استریمرهایی که در این چند سال با میکسر همکاری داشته‌اند هم این روزها از تغییر رفتار و اولویت‌های مدیران این پلتفرم می‌گویند. رنی یکی از همین استریمرها است که در سال ۲۰۱۸ به میکسر پیوست. او که در زمینه‌های متنوعی استریم می‌کند، قرار بود به‌سراغ برنامه‌های جدیدی در میکسر برود و نقش یک استریمر-مشاور را ایفا کند و درکنار دوست خود، استریمری به‌نام درک مالن (Punjistick) قصد داشتند همکاری خود را با میکسر وارد مسیر جدیدی کنند و در سال ۲۰۱۸ هم به نظر می‌رسید مسئولان میکسر موافق این قضیه هستند، ولی سال ۲۰۱۹ از راه رسید و اوضاع تغییر کرد. رنی که این روزها همراه دوست خود به توییچ بازگشته است، در مکالمه‌ای صوتی ازطریق دیسکورد به کوتاکو می‌گوید:

بعد از گذشت یک سال، خیلی از مسئولان میکسر تغییر کردند و افرادی که موافق برنامه‌های ما بودند هم یا از شرکت خارج شدند یا تغییر پست دادند و دیگر نمی‌توانستند به ما کمکی کنند. همین قضیه هم باعث شده بود ما به حال خود رها شویم و حتی بعد از آن اوضاع به‌شکلی شد که گویا آن‌ها دیگر نیازی به حضور ما در پلتفرم خود نمی‌دیدند. درنهایت هم وقتی دیدیم در میکسر مخاطب زیادی نداریم و به درآمد کافی نمی‌رسیم، از آن‌جا خارج شدیم و به توییچ برگشتیم.
توییچ استریمر

Siefe Awade

کوین ماری (Kmagic101) یکی دیگر از افرادی بود که در سال ۲۰۱۸ از توییچ به میکسر کوچ کرد. او در گفتگوی تلفنی خود با کوتاکو به این نکته اشاره می‌کند که رقم قراردادش با میکسر اصلاً در حد اعداد و ارقام نجومی افرادی مثل نینجا و شراود نبوده، ولی در حدی بوده است که بتواند به مدت ۱۴،۱۵ ماه با خیال راحت به استریم کردن در میکسر بپردازد. اما درنهایت او هم در ماه نوامبر سال گذشته به همکاری خود با این پلتفرم پایان داد و به توییچ بازگشت، چرا که به‌هیچ‌وجه از روندی که میکسر این روزها دنبال می‌کند رضایت نداشت. به عقیده‌ی ماری، میکسر در اوایل کار خود یک پلتفرم تر و تازه و متفاوت بود، ولی این روزها به کپی برابر اصلی از توییچ تبدیل شده است و درعین‌حال مدیران آن همیشه در حال دادن وعده‌هایی برای آینده‌ی نامشخص هستند:

آن‌ها همیشه از برنامه‌ها و نقشه‌های آینده‌ی خود صحبت می‌کنند و به شما از چیزهایی می‌گویند که به‌زودی محقق خواهند شد، ولی خیلی از این موارد یا هیچ‌وقت عملی نمی‌شوند یا هنوز تا رسیدن به نقطه‌ی موردنظر فاصله‌ی زیادی دارند.

این روزها بخش عمده‌ای از درآمد استریمرها ازطریق همکاری با شرکت‌ها و برندهای مختلف به‌دست می‌آید و همین قضیه هم باعث می‌شود که میزان بازدیدکننده‌های ویدیوهای این افراد اهمیت زیادی داشته باشد. خیلی از برندها به‌سراغ استریمرهایی با مخاطبان اندک نمی‌روند، مخصوصاً وقتی این قضیه به میکسر مربوط می‌شود؛ موضوعی که ماری در مورد آن می‌گوید:

وقتی بحث اسپانسر شدن مطرح می‌شود، شرکت ها کمتر به‌سراغ استریمرهای میکسر می‌روند و پول کمتری هم به آن‌ها پرداخت می‌کنند. بارها این جملات را شنیده‌ام که: «چرا باید برای فلان استریمر در میکسر پول خرج کنیم، وقتی در این حد بیننده دارد؟ به‌جای آن می‌توانیم کل سرمایه‌ی خود را در توییچ خرج کنیم.»

خیلی از استریمرهای میکسر فکر می‌کردند با ملحق شدن افرادی مثل بلوینز و گزشک به این پلتفرم، چنین مشکلاتی هم برطرف خواهد شد. هر دو استریمر مخاطبان بسیار زیادی در توییچ داشتند و تصور می‌شد با آمدن آن‌ها به میکسر، این طرفداران هم به‌سمت پلتفرم مایکروسافت می‌آیند و همین قضیه می‌تواند باعث رونق گرفتن کار سایر استریمرها شود، ولی اوضاع در آن حد هم عالی پیش نرفت. البته تعداد بینندگان هم‌زمان استریم‌های میکسر در سال ۲۰۱۹ نسبت به سال قبل ۵۵.۱٪ افزایش پیدا کرد، تعداد ساعات تماشای استریم‌ها بیش از دو برابر قبل شد و حتی طبق گزارش‌های StreamLabs و Newzoo تعداد کانال‌های میکسر هم تقریباً به اندازه‌ی توییچ رسیده است، ولی باز هم فاصله‌ی زیادی از نظر میزان مخاطبان بین دو پلتفرم وجود دارد و درحالی‌که توییچ ۷۵.۱٪ از میزان ساعات دیده‌شده‌ی استریم‌ها را در سال ۲۰۱۹ در اختیار داشته، سهم میکسر تنها ۲.۷٪ بوده است.

در مجموع به‌نظر می‌رسد مایکروسافت بیشتر از کمیت، به‌دنبال بالا بردن کیفیت میکسر و بهبود جایگاه این برند بوده است. به‌همین دلیل با وجود کوچک‌تر بودن میکسر در مقایسه با سایر پلتفرم‌ها، این روزها مردم به همان اندازه‌ای که در مورد توییچ، یوتیوب و فیسبوک صحبت می‌کنند به بحث در مورد میکسر هم می‌پردازند. به‌گفته‌ی دوین نش، مدیرعامل N3rdfusion پرداخت پول زیاد به بلوینز به‌جای سایر تبلیغات، اقدامی هوشمندانه از طرف آن‌ها بوده است:

پرداخت این پول از طرف مایکروسافت برای جذب بلوینز، اقدامی سودآور برای این شرکت بوده است. چرا که اگر آن‌ها می‌خواستند از راه‌های سنتی و انجام کارهایی مثل تبلیغات تلویزیونی و اینترنتی یا بیلبوردها به معرفی بهتر میکسر بپردازند، مجبور بودند خیلی بیشتر از این‌ها خرج کنند.

بااین‌حال همچنان زمان زیادی لازم است تا میکسر به رشد خود ادامه دهد و به رقیبی قدرتمند برای توییچ تبدیل شود. حتی افراد معروفی مثل بلوینز و گزشک هم که مخاطبانی بیشتر از استانداردهای میکسر جذب کرده‌اند، هنوز فاصله‌ای نجومی با دوران اوج خود در توییچ و استریم‌هایی با بیش از ۱۰۰ هزار بیننده‌ی هم‌زمان دارند.

اوید یکی از افرادی است که در مورد آینده‌ی میکسر و موفقیت آن شک و تردیدهایی دارد:

خیلی از استریمرهای میکسر فکر می‌کردند الآن که فلان استریمر معروف به اینجا می‌آید، ما هم می‌توانیم خودمان را بالا بکشیم و بیننده‌های بیشتری جذب کنیم. ولی بعد از آن‌که چنین اتفاقی نیفتاد، سایر استریمرهای میکسر کم‌کم از خود پرسیدند: «یعنی این واقعاً بهترین جایگاهیه که من می‌تونم با استریم‌های خودم به اون برسم؟ شاید محتوای تولیدشده توسط من در حدی خوب باشه که اگه اون رو جای دیگه‌ای ارائه بدم، مخاطب‌های بیشتری پیدا کنم.»
سه کاراکتر فورتنایت در بالای تپه
فورتنایت، یکی از محبوب‌ترین بازی‌ها در پلتفرم‌های استریم

همان‌طور که پیش از این گفته شد، شرکت‌ها و برندهای مختلف این روزها بسیار بیشتر از قبل برای تبلیغات خود به‌سراغ استریمرها می‌روند. آن‌ها نیاز به جایگاهی نو برای ارائه‌ی تبلیغات دارند و همین قضیه هم باعث شده است پای آژانس‌ها و واسطه‌ها به صنعت استریم باز شود؛ شرکت‌ها و افرادی که طبیعتاً هیچ‌کدام دلسوز استریمرها نیستند و تنها به کسب سود خود با استفاده از جذابیت این افراد فکر می‌کنند؛ استریمرهایی که در حال تبدیل شدن به نوع جدیدی از سلبریتی‌ها در دنیای امروز هستند. همین منفعت‌طلبی آژانس‌ها هم باعث می‌شود اتفاقاتی مثل آن ماجرای دریافت ۹۱ هزار دلار از یکی از برندها و پرداخت تنها ۹ هزار دلار به استریمر موردنظر رخ دهند، چرا که خیلی از استریمرها هنوز شناخت کاملی از نوع قراردادها ندارند و به‌راحتی می‌توان به آن‌ها حقه زد. مایک لی، یکی از کارمندان United Talent Agency که قراردادهای استریمرهایی مثل جرمی وانگ را تنظیم می‌کند، در گفتگویی تلفنی با کوتاکو می‌گوید:

این‌طور که من شنیده‌ام، بعضی از مدیربرنامه‌های استریمرها درکنار حقوق ثابتی که از آن‌ها دریافت می‌کنند، یک حق کمیسیون اضافه هم می‌گیرند. در مجموع دنیای استریمرها از این نظر اوضاع خوبی ندارد و بخشی از این قضیه هم به عدم آگاهی خود استریمرها از مفهوم مدیربرنامه برمی‌گردد. از طرف دیگر هم پول‌های رد و بدل شده در این بازار به‌قدری زیاد شده است که گاهی‌اوقات می‌بینیم استریمرهای کم‌سن‌وسال و نوجوان به پول‌هایی از این راه می‌رسند که والدین آن‌ها در تمام طول عمر خود نرسیده‌اند. این افراد باید بیشتر حواس خود را جمع کنند و به‌دنبال مدیربرنامه‌ها و آژانس‌های معتبری بروند تا با مشکلی برخورد نکنند.

به‌گفته‌ی لی، مدیربرنامه‌ها و آژانس‌هایی هستند که به‌طور رسمی زیر نظر سازمان‌های مربوطه کار نمی‌کنند و به همین دلیل می‌توانند قراردادهای راحت‌تری با برندهای مختلف امضا کنند و بعضی برندها هم به خاطر همین قضیه به‌سراغ استریمرهای زیرنظر این مدیران می‌روند. دوین نش هم به این قضیه اشاره می‌کند که تا امروز با سوژه‌هایی رو‌به‌رو شده که آژانس مربوطه ۸۰٪ یا حتی بیشتر از مبلغ قرارداد را برای خود برداشته و باقی‌مانده‌ی آن‌را به استریمر داده است. او در این زمینه می‌گوید:

آژانس‌ها این موضوع را به این شکل توجیه می‌کنند که «ما مخارج خیلی زیادی داریم» و به همین سادگی پولی نجومی به جیب می‌زنند. استریمرها هم توجه زیادی به این موضوعات ندارند و در مورد آن تحقیق نمی‌کنند. آن‌ها اصلاً به‌طور مستقیم با برندها در ارتباط نیستند که متوجه شوند دقیقاً چه پولی رد و بدل شده است و همه‌چیز بین شرکت موردنظر و آژانس مربوطه صورت می‌گیرد.

حتی بعضی از استریمرهای حرفه‌ای و باتجربه هم با چنین مشکلاتی مواجه می‌شوند. سیف اوید در مورد ماجرای ۹۱/۹ که پیش از این به اشاره شد، چنین می‌گوید:

من دو مورد مشابه دیگر در این زمینه می‌شناسم. این موضوع زیاد اتفاق می‌افتد، ولی مردم اطلاعی از آن ندارند. کافی است این قضیه بیشتر مطرح شود تا خیلی‌ها تازه متوجه ماجرا شوند و از خود بپرسند: «خدای من! یعنی ممکنه من ۶ میلیون دلار بیشتر باید می‌گرفتم ولی خودم هم خبر نداشتم؟»

پلتفرم‌های استریم هم قدرت زیادی در ثبت این قراردادها بین استریمرها و برندها و همچنین در پایان دادن به این قراردادها دارند. چرا که گاهی‌اوقات برندها علاوه‌بر دادن تبلیغات به یک استریمر، به پلتفرمی که او برنامه‌های خود را در آن اجرا می‌کند هم پیشنهاد‌ها مالی می‌دهند. به‌گفته‌ی اوید:

پلتفرم‌ها هم نقش اساسی در این زمینه دارند. اگر موقعیت یک پلتفرم خیلی خوب نباشد یا به شما به‌عنوان یک استریمر برای مطرح شدن کمک نکند، کانال شما هم چندان جذاب به‌نظر نمی‌رسد و همین قضیه باعث می‌شود برند موردنظر دیگر ارزشی برای کار شما قائل نباشد و قرارداد جدیدی با شما نبندد.

این موضوع وقتی عجیب‌تر می‌شود که بدانیم گاهی‌اوقات پلتفرم‌های استریم مخصوصاً کارهایی انجام می‌دهند که باعث کاهش قیمت پیشنهادی به استریمرها می‌شود. در صنعت تلویزیون، این قضیه مرسوم است که بعضی از برنامه‌ها در زمان‌های پرمخاطب پخش می‌شوند و بعضی دیگر در زمان‌های مُرده یا به اصطلاح قبرستان (Graveyard) که بینندگان کمتری در آن ساعات به تماشای برنامه می‌نشینند. همین ماجرا در صنعت استریم هم به شکلی دیگر وجود دارد که البته به‌قدری مخفیانه و غیر واضح انجام می‌شود که به‌سادگی قابل اثبات نیست. شاید خیلی‌ها در جریان نباشند، ولی پلتفرم‌های استریم هم برای بعضی از استریمرهای خود برنامه‌ریزی و زمان‌بندی‌های خاصی دارند و نسبت به میزان محبوبیت آن‌ها و همین‌طور قابلیت‌های تبلیغاتی این افراد، به الگوریتم‌ها و برنامه‌هایی دست پیدا می‌کنند که بیشترین سود را از آن‌ها ببرند؛ موضوعی که به قول اوید: «چیز خیلی ترسناکی است، واقعاً ترسناک.»

مدیربرنامه‌های استریمرها از عدم آگاهی آن‌ها نسبت به محتوای قراردادها استفاده می‌کنند و پول زیادی از این طریق به جیب می‌زنند

البته با وجود تمام این صحبت‌ها، باید قبول کرد که استریمرها در روزگار فعلی بابت ثبت قراردادهای انحصاری خود به پول‌های عظیمی دست پیدا می‌کنند و این قراردادها با وجود بعضی نکات منفی که به آن‌ها اشاره شد، به مراتب بهتر از روزهای اول همه‌گیر شدن دنیای استریم در پلتفرم‌هایی مثل توییچ و یوتیوب هستند. استریمرهایی که خود را مطرح کرده‌اند و به جایگاه مناسبی رسیده‌اند هم می‌توانند به‌تدریج از زیر سایه‌ی پلتفرم‌هایی مثل توییچ خارج شوند و خود کنترل امور را به‌دست بگیرند، نه اینکه تنها به دستورها این پلتفرم‌ها توجه کنند. جرمی وانگ یکی از همین افراد بوده است که سال گذشته از توییچ به فیسبوک رفت تا هم شروعی تازه را برای خود رقم بزند و هم مخاطبان بیشتری از نواحی‌ای چون آسیای جنوب‌شرقی به‌دست آورد. او در گفتگویی تلفنی با کوتاکو می‌گوید:

دورانی بود که من به مدت یک ماه پشت‌سرهم، روزی ۱۲ ساعت در زمینه‌ی استریم فعالیت می‌کردم. ولی درنهایت به این پرسش رسیدم که «هدف از این کار چیه؟ دوباره فردا هم می‌خوای ۱۲ ساعت دیگه استریم بکنی تا ۱۰ هزار مخاطبت حفظ بشن؟ یعنی واقعاً می‌خوای کل روزهات رو همین‌طوری پشت‌سر بذاری؟» این تفکرات به‌سراغ من آمده بودند و از طرف دیگر هم اگر به فعالیت خود ادامه نمی‌دادم، سایر استریمرهای Teamfight Tactics جای من را می‌گرفتند و مخاطبان من را به‌دست می‌آوردند. چرا که این استریمرها هم به اندازه‌ی من در تلاش برای جذب بیننده هستند و در دنیای استریم استراحت معنایی ندارد و شما نمی‌توانید حتی یک لحظه پای خود را از روی پدال گاز بردارید و توقف کنید، بلکه باید همین‌طور به مسیر خود ادامه دهید.
توییچ و استریمر

مشابه این صحبت‌ها از طرف بعضی دیگر از استریمرها و آژانس‌های مربوطه که با کوتاکو در ارتباط بوده‌اند هم نقل شده و اوضاع به‌شکلی است که حتی صحبت‌هایی به گوش می‌رسد که حکایت از ثبت قراردادهای عظیم توسط بعضی استریمرهای بزرگ دارد تا این افراد بتوانند به درآمد موردنیاز خود برسند و سپس از دنیای استریم کناره‌گیری کنند. رایان موریسون از شرکت Evolved Talent در این مورد می‌گوید:

خیلی از استریمرهای مطرح قصد بازنشسته شدن دارند و از این فضای تکراری و تجربه‌ی ساعت‌ها بازی پشت‌سر هم در هر روز خسته شده‌اند و به قراردادهای عظیم خود به چشم منبعی مالی برای بعد از کناره‌گیری از دنیای استریم نگاه می‌کنند. یکی از دلایلی که بعضی افراد پس از رسیدن به اوج موفقیت در توییچ آن را ترک می‌کنند و به‌سراغ پلتفرم‌های دیگری برای کسب پول بیشتر می‌روند نیز همین است. بررسی‌ها نشان می‌دهند که بیشتر مخاطبان استریمرها با کوچ کردن آن‌ها به یک پلتفرم جدید، دیگر کاری با آن‌ها ندارند و برنامه‌های بعدی آن‌ها را دنبال نمی‌کنند و دراین‌میان پول و درآمد بیشتر نقش مهم‌تری برای این استریمرها دارد. آن‌ها هم مخارج خاص خود را دارند و به‌همین دلیل ترجیح می‌دهند به‌سراغ پلتفرمی بروند که پول بیشتری به آن‌ها می‌دهد و درعین‌حال می‌توانند بیشتر از قبل استراحت کنند و به سایر تفریحات خود بپردازند.

البته این صحبت‌ها به معنای آن نیست که تا پیش از این خبری از چنین قراردادهایی بین استریمرها و پلتفرم‌های استریم نبوده است، ولی نوع قراردادها با امروز متفاوت بود و خیلی وقت‌ها استریمرهای معروف با اینکه باعث محبوبیت یک پلتفرم می‌شدند، ولی پول زیادی هم بابت تولید برنامه‌های خود دریافت نمی‌کردند و اکنون این پلتفرم‌ها باید بیش‌ازپیش در این زمینه خرج کنند؛ موضوعی که البته بعید به‌نظر می‌رسد باتوجه‌به قدرت بالای این شرکت‌ها مشکلی برای آن‌ها ایجاد کند. دوین نش هم در این زمینه می‌گوید:

این شرکت‌ها به‌شدت قدرتمند و در رسیدن به اهداف خود بسیار صبور و با استقامت هستند و همین هم باعث می‌شود سقوط نکنند و شکست نخورند. رقبای توییچ در حال قدرت گرفتن هستند و البته در اینجا منظور من میکسر نیست، بلکه در مورد یوتیوب و فیسبوک صحبت می‌کنم که با سرعت در حال پیش‌روی هستند.

او در ادامه به آماری اشاره می‌کند که حکایت از ۲۰۰ میلیون کاربر فعال روزانه در بخش بازی یوتیوب دارد، در مقایسه با ۱۵ میلیون کاربر روزانه‌ی توییچ. همچنین یوتیوب به‌تازگی قرارداد بزرگی با اکتیویژن بلیزارد (Activision Blizzard) بسته است که آن را به پلتفرم انحصاری پخش لیگ‌های Hearthstone، Overwatch و Call of Duty و سایر مسابقات اکتیویژن بلیزارد تبدیل می‌کند. این موضوع از این جهت برای یوتیوب اهمیت دارد که خیلی وقت‌ها همین مسابقات ورزش‌های الکترونیک به‌مراتب بیشتر از استریمرها باعث جذب مخاطب می‌شوند. یکی از دلایل محبوبیت توییچ در گذشته نیز همین قضیه بوده و اکنون این پلتفرم با رقیبی بزرگ مواجه شده است و باید بیش‌ازپیش تلاش کند.

البته با وجود تلاش‌های اخیر یوتیوب، فیسبوک و مایکروسافت برای به‌دست گرفتن بخشی از بازار ازطریق انجام این هزینه‌ها، آن‌ها باید به فکر راه‌های دیگری هم باشند. به قول یکی از اعضای سابق توییچ:

من انتظار دارم تا یکی دو سال آینده هم شاهد عقد چنین قراردادهای بزرگی باشیم ولی بعد از آن کم‌کم اوضاع تغییر می‌کند و این قراردادها هم کاهش پیدا می‌کنند، چرا که شرکت‌ها به تحلیل‌های مناسب‌تری در این زمینه می‌رسند و نسبت به سود و ضرر خود، با دقت بیشتری به‌سراغ این نوع هزینه‌های نجومی خواهند رفت.

خیلی از استریمرها بعد از کوچ کردن به پلتفرم جدید خود از این قضیه ناراحت هستند که مخاطبان قبلی را از دست داده‌اند و بینندگان به‌مراتب کمتری دارند. حتی افرادی مثل نینجا و شراود که درهرصورت مخاطبان بسیار گسترده‌ای دارند هم از آمارهای خیره‌کننده‌ی قبلی خود در توییچ فاصله گرفته‌اند و علت این قضیه یک چیز است: مردم به توییچ عادت کرده‌اند و توییچ برای آن‌ها مثل یک تلویزیون عمل می‌کند، تلویزیونی با تمام شبکه‌های متنوع آن. رایان موریسون در این زمینه می‌گوید:

توییچ برای دوست‌داران آن یک سرویس اینترنتی معمولی نیست، بلکه حکم یک تلویزیون را دارد و هر کانال توییچ هم برای آن‌ها مانند یک شبکه‌ی تلویزیونی عمل می‌کند. به‌همین دلیل وقتی کسی مثل نینجا از توییچ خارج می‌شود، برای مخاطبان این پلتفرم مثل این است که یکی از سریال‌های تلویزیونی کنسل شده است. آن‌ها هم به‌جای اینکه تلویزیون را خاموش و به بیرون از خانه پرتاب کنند، خیلی راحت به‌سراغ سریالی دیگر (یک کانال دیگر در توییچ) می‌روند و با آن سرگرم می‌شوند.

توییچ برای مخاطبان آن چنان جایگاهی پیدا کرده است که حتی با خروج استریمرهای محبوب خود هم این پلتفرم را ترک نمی‌کنند

از طرف دیگر هم مردم در توییچ دنیای مخصوص خود را دارند که فقط منحصر به چند کانال خاص نیست. آن‌ها در این پلتفرم دوستان زیادی دارند، جوک‌ها و سوژه‌هایی را دنبال می‌کنند و حتی میم‌هایی (Memes) هم در فضای توییچ خلق شده‌اند که همه‌ی این‌ها درکنار یکدیگر جامعه‌ای منحصربفرد را در آن‌جا تشکیل می‌دهند و نمی‌توان به این سادگی‌ها آن‌را ترک کرد و به پلتفرم دیگری رفت. این مردم زبان واحد و مشخصی در دنیای توییچ دارند که بسیار به آن علاقمند هستند، برعکس استریمرها که مثل سلبریتی‌ها خود را تافته‌ی جدابافته می‌دانند و از بالا به مخاطبان خود نگاه می‌کنند. ولی آن‌ها باید این نکته را هم در نظر بگیرند که برخلاف سلبریتی‌های سینما و تلویزیون که می‌توانند به‌راحتی از سریالی به سریال دیگر یا از فیلمی به فیلم دیگر بروند، سلبریتی‌های دنیای استریم اوضاع متفاوتی دارند و نباید به‌همین سادگی هر وقت که خواستند بدون توجه به مخاطبان خود از پلتفرمی به پلتفرم دیگر کوچ کنند. چنین رفتاری باعث می‌شود این طرفداران بعد از مدتی در مورد شخصیت استریمر موردنظر دچار شک و تردید شوند و دیگر مثل سابق به شنیدن صحبت‌های او علاقه‌ای نداشته باشند؛ موضوعی که مخصوصاً در مورد استریمرهای متوسط و کوچک بیشتر خود را نشان می‌دهد و ریزش طرفداران آن‌ها در این شرایط به مراتب بیشتر خواهد بود. اوید به‌عنوان کسی که کار خود را از توییچ آغاز کرد و سپس به میکسر رفت و بعدها هم فیسبوک، در این مورد می‌گوید:

من فکر می‌کنم این قضیه به مرور باعث می‌شود فاصله‌ی بین کانال‌های بزرگ و محبوب با کانال‌های کوچک از حالت فعلی هم بیشتر شود. وقتی پشت‌سرهم از پلتفرمی به پلتفرم دیگر می‌روید، مخاطبان و طرفدارانی که پیگیر کارهای شما بوده‌اند و وقت زیادی را با برنامه‌های شما گذرانده‌اند، حس بدی پیدا می‌کنند و این پیام را از شما می‌گیرند که به حد کافی برای شما خوب نبوده‌اند و برای همین توسط شما ترک شده‌اند. برای خود من بارها پیش آمده که افرادی پیام خصوصی فرستاده‌ و سؤالاتی از این دست پرسیده‌اند که: «ما مخاطب‌های خوبی برات نبودیم؟» حال اگر این رفت‌وآمدهای شما بین پلتفرم‌های مختلف بیشتر و بیشتر شود، چنین سؤالاتی هم افزایش پیدا می‌کنند و کار به جایی می‌رسد که مردم پیش خود می‌گویند آیا این استریمر واقعاً فرد صادق و درستی است؟

در مجموع به‌نظر می‌رسد استریمرهای خیلی بزرگ که نگرانی کمتری بابت ریزش مخاطبان خود دارند، بیشترین سود را از این نقل و انتقالات می‌برند و هم از این راه به پول زیادی می‌رسند و هم بدون مخاطب نمی‌مانند. ولی استریمرهای تازه‌کار یا افرادی با مخاطبان کمتر باید راه و روش دیگری را دنبال کنند یا به همان مسیر خود در توییچ ادامه دهند و به‌تدریج به محبوبیت بیشتری برسند که کار بسیار دشوارتری نسبت به قبل شده است، یا اینکه از ابتدا به‌سراغ پلتفرم‌هایی با کاربران کمتر بروند؛ پلتفرم‌هایی که این روزها در آن‌ها هم شانس درخشش پایین آمده است و از آن‌جایی که بعضی از استریمرهای بزرگ به‌سراغ این پلتفرم‌ها رفته‌اند، به‌سختی می‌توان از زیر سایه‌ی آن‌ها خارج شد. از طرف دیگر خود مخاطبان هم مثل گذشته نمی‌توانند مطمئن باشند که استریمر محبوب آن‌ها همیشه همراهشان خواهد بود و باید هر لحظه آماده‌ی شنیدن خبر کوچ این افراد باشند.

توییچ و میکسر

در طول چند سال اخیر، مردم نگاه تازه‌ای نسبت به دنیای استریم بازی‌های ویدیویی پیدا کرده‌اند و به آن به چشم یک فرصت شغلی متفاوت نگاه می‌کنند؛ دنیایی که اگر زمان زیادی را صرف آن کنید و البته به قوانین خاص آن و روش‌های محبوب شدن هم پایبند باشید، می‌توانید خود را در آن مطرح کنید. ولی از طرف دیگر باید این نکته را هم در نظر بگیرید که دنیای استریم مثل خیلی دیگر از فضاهای رقابتی تنها برپایه‌ی شایسته‌سالاری جلو نمی‌رود و المان‌های مختلفی در آن دخیل است، به‌طوری‌که خیلی از افرادی که تا پیش از این نام و نشان خاصی نداشتند، به دلایل مختلف توانستند در این بخش از صنعت بازی به معروفیت عظیمی برسند. البته اوضاع در سال‌های اخیر دستخوش تغییرات فراوانی شده است و روزبه‌روز بیشتر به‌سمت دنیایی با قوانین و سنت‌های خاص خود پیش می‌رود و ساز و کارهای ویژه‌ای پیدا می‌کند. امروز بیش از هر زمان دیگری استریم‌کردن به یک تجارت تبدیل شده، جایی که بایدها و نبایدهای خاص خود را پیدا کرده است و مردم در آن قراردادهای تجاری می‌بندند و به فکر سود مالی خود هستند و حتی گاهی‌اوقات از یکدیگر برای رسیدن به مقاصد خود سوءاستفاده می‌کنند؛ صنعتی که با ورود پول‌های عظیم درگیر تغییراتی بزرگ و ناگهانی شده است و معمولاً هم رسم بر این است که اوضاع در این حالت به‌شکلی پیش می‌رود که همه نمی‌توانند در آن دوام بیاورند و رقابت برابری با یکدیگر داشته باشند.

نظر شما همراهان زومجی درباره‌ی اوضاع و احوال این روزهای دنیای استریم چیست؟ آیا مخاطب استریمر خاصی هستید یا اصلاً خود شما هرگز هوس کرده‌اید به یک استریمر فعال تبدیل شوید؟ نظرات خود را با ما درمیان بگذارید.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات