نینتندو سوییچ

نینتندو سوییچ سه ساله شد؛ نگاهی به گذشته، حال و آینده این کنسول

دوشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۸ - ۲۱:۵۹
مطالعه 34 دقیقه
سوییچ توانسته است در عرض سه سال به یکی از موفق‌ترین کنسول‌های نینتندو تبدیل شود و این شرکت را یک‌بار دیگر به اوج موفقیت برساند.
تبلیغات

نینتندو سوییچ (Nintendo Switch) سه ساله شد؛ کنسولی که در روزهای اول خیلی‌ها شک و تردیدهایی نسبت به آن داشتند ولی تا امروز توانسته با فروش بالای خود، بازی‌های باکیفیت و جذاب و ویژگی‌های منحصربفردی که دارد، به یکی از موفق‌ترین کنسول‌های این سال‌ها تبدیل شود و با ادامه‌ی همین روند می‌تواند جایگاهی فوق‌العاده را بین محبوب‌ترین کنسول‌های تاریخ از آنِ خود کند.

قرار است به مناسبت سه سالگی سوییچ، سری به اتفاقات پیرامون کنسول دوست‌داشتنی نینتندو در این سال‌ها بزنیم و نگاهی هم داشته باشیم به بازی‌های بزرگ آن. با زومجی همراه باشید.

نینتندو سوییچ

شاید بد نباشد ابتدا به‌سراغ ماجراهای سال‌ها قبل برویم؛ زمانی که نینتندو بعد از سپری کردن دورانی طلایی با NES و SNES وارد دوران کنسول‌های سه‌بعدی شده و دو نسل پشت‌سرهم را به رقیب خود سونی واگذار کرده بود. کنسول نینتندو 64 هرچند عملکرد خیلی بدی هم نداشت و توانست بیش از ۳۰ میلیون عدد بفروشد ولی چنین فروشی برای شرکت باسابقه‌ای مثل نینتندو که پیش از آن چندین کنسول تاریخی را در کارنامه‌ی خود داشت، خیلی هم آمار دلگرم‌کننده‌ای نبود؛ مخصوصاً وقتی آمار ذکرشده مقابل یک کنسول تازه‌وارد به‌نام پلی استیشن با فروش ۱۰۰ میلیونی ثبت شده بود.

بعد از نینتندو 64 که بازی‌های تاریخی و درخشانی هم داشت ولی فروش آن کمتر از حد انتظار بود، نوبت به گیم‌کیوب رسید. این کنسول زیبا و جذاب نینتندو حتی از محصول قبلی آن‌ها هم کمتر فروخت و با حدود ۲۰ میلیون واحد فروش، در کمال شگفتی به‌پای اولین کنسول مایکروسافت یعنی ایکس باکس هم نرسید و فروشی پایین‌تر از آن‌را تجربه کرد. گیم‌کیوب هم بازی‌های بزرگ کم نداشت و از نظر سخت‌افزاری هم قدرتمندتر از پلی‌استیشن 2 بود، ولی به‌نظر می‌رسید یک‌جای کار ایراد دارد و نینتندو چاره‌ای نداشت جز اینکه برای نسل بعد خود فکر دیگری بکند.

اولین خبرهای رسمی در مورد کنسول بعدی نینتندو در سال ۲۰۰۴ منتشر شد؛ کنسولی که در آن زمان با اسم رمز انقلاب (Revolution) شناخته می‌شد و واقعاً هم این اسم برای این کنسول مناسب بود؛ محصولی انقلابی که در سال ۲۰۰۶ با نام Wii وارد بازار شد و توانست خیلی زود شروع به رکوردشکنی کند و با استفاده از ویژگی‌های خلاقانه و متفاوت و همین‌طور بازی‌های خوش‌ساختی که داشت، رقبای بزرگ خود یعنی ایکس‌باکس 360 و پلی‌استیشن 3 را کنار بزند. بعد از دو نسل پیاپی که نینتندو در آن‌ها بازار کنسول‌های خانگی را به پلتفرم‌های دیگر واگذار کرده بود، Wii توانست یک‌بار دیگر قدرت و عظمت این شرکت را به‌عنوان یکی از قدیمی‌ترین اعضای صنعت بازی نشان دهد و مهم‌ترین علت آن هم نوآوری و ریسک بالای این شرکت در ارائه‌ی تجربه‌ای جدید بود.

درحالی‌که موفقیت Wii باعث شده بود خیلی‌ها منتظر ادامه‌ی قدرت‌نمایی نینتندو در نسل بعد باشند، Wii U از راه رسید و پس از گذشت مدتی کوتاه مشخص شد که پیش‌بینی‌ها در مورد آن اشتباه بوده است. هرچند Wii U هم بازی‌های باکیفیت کم نداشت ولی با ۱۳ میلیون واحد فروش، پایین‌ترین رتبه را بین کنسول‌های خانگی این شرکت ژاپنی به خود اختصاص داد؛ موضوعی که دلایل مختلفی داشت، از پشتیبانی اندک شرکت‌های تردپارتی تا تبلیغات و بازاریابی نامناسب نینتندو و البته کنترلری که شاید از جهاتی خلاقانه بود، ولی نه می‌توانست نظر گیمرهای حرفه‌ای را به خود جلب کند و نه در حد Wii برای گیمرهای غیرحرفه‌ای و همین‌طور غیرگیمرها جذابیت داشت.

Wii و Wii U
Wii و Wii U، دو کنسولی که به فاصله چند سال نینتندو را به بالاترین و پایین‌ترین جایگاه ممکن رساندند

شکست سنگین Wii U باعث شد این کنسول به سومین محصول نینتندو از اواسط دهه‌ی ۱۹۹۰ و شکل‌گیری کنسول‌هایی با قابلیت پردازش گرافیک سه‌بعدی تبدیل شود که پایین‌تر از انتظارات عمل می‌کند و همین قضیه هم باعث شد عده‌ای تصور کنند شاید Wii تنها یک اتفاق و استثنا بوده و نینتندو دیگر نمی‌تواند کنسول خانگی پرفروشی را عرضه کند. ولی با از راه رسیدن سوییچ، مشخص شد که این تصور کاملاً اشتباه بوده است. اما راهکار نینتندو برای اثبات دوباره‌ی قدرت خود در بازار کنسول‌ها چه بود؟

حدود ۱۶ سال پیش بود که کتابی منتشر شد به‌نام استراتژی اقیانوس آبی (Blue Ocean Strategy)؛ کتابی نوشته‌ی چان کیم و رنی مابورن که به استراتژی‌های لازم برای حضور قدرتمند در بازار و به‌دست آوردن سهم بیشتر از آن اشاره داشت. از مهم‌ترین بخش‌های استراتژی اقیانوس آبی، نکته‌ای بود که هرچند پیش از چاپ این کتاب هم از سال‌ها قبل توسط شرکت‌های مختلف دنبال می‌شد، ولی بعد از آن بیش از پیش معروف شد.

طبق این استراتژی نیازی نیست شرکت‌ها همیشه وارد رقابتی داغ و نفس‌گیر با سایرین برای جذب مشتریان بازارهای سنتی بشوند و می‌توانند به‌جای آن، خود دست به خلق بازارهای جدید بزنند و به‌نوعی برای خود مشتریان جدیدی خلق کنند. چنین موضوعی نیاز به خلاقیت بالا و شناخت مناسب از جامعه دارد و اگر به‌خوبی اجرا شود، شرکت موردنظر را به موفقیتی بزرگ می‌رساند آن هم بدون درگیری زیاد با سایر رقبا. نینتندو هم یکی از همین شرکت‌های خلاق محسوب می‌شود که تا امروز بارها به کمک استراتژی‌های هوشمندانه‌ی خود بازار را فتح کرده است.

کنسول Wii را می‌توان بهترین مثال ممکن در این زمینه دانست؛ کنسولی با قدرت سخت‌افزاری به‌مراتب پایین‌تر از پلی‌استیشن 3 و ایکس‌باکس 360 که موفق شد به‌لطف ویژگی‌های خاص و منحصربفرد خود به جذب گیمرهای غیرحرفه‌ای و حتی غیرگیمرهایی بپردازد که از پیر و جوان با اینکه تا پیش از آن اهل بازی‌های ویدیویی نبودند، ولی نوآوری‌های Wii باعث شد به‌سراغ آن بروند و در نهایت نیز همین کنسول توانست به برنده‌ی نسل هفتم تبدیل شود.

شاید Wii U هم از جهاتی دنباله‌روی همین استراتژی بود، ولی به‌هیچ‌وجه در این زمینه موفق نشد و به دلایل مختلف سرنوشتی تلخ داشت. اما سوییچ یک‌بار دیگر نشان داد که نینتندو استاد استفاده از این استراتژی هوشمندانه است. سوییچ کنسولی است که باز هم مثل Wii از نظر سخت‌افزاری نسبت به رقبای خود ضعف زیادی دارد، ولی همه‌چیز گرافیک و افکت‌های پر زرق و برق نیست و این کنسول هم به‌خوبی این قضیه را نشان می‌دهد.

نینتندو از همان اولین تبلیغ‌های سوییچ سعی در نمایش محصولی با قابلیت جذب گیمرهای حرفه‌ای و غیرحرفه‌ای را در کنار هم داشت و در نهایت هم در این زمینه موفق عمل کرد

اولین اخبار و اطلاعات در مورد کنسول جدید نینتندو، اوایل سال ۲۰۱۵ منتشر شد؛ زمانی‌که هنوز فاصله‌‌ی زیادی تا معرفی رسمی آن داشتیم و اسم رمز NX برای کنسول در نظر گرفته شده و مسئولان نینتندو از ارائه‌ی مفهومی جدید از تجربه‌ی بازی کردن توسط آن صحبت می‌کردند. این کنسول قرار بود نه به‌عنوان ادامه‌دهنده‌ی راه 3DS و Wii U، بلکه در قالب محصولی متفاوت عرضه شود که مسیر جدیدی را در نظر دارد و با کمک ویژگی‌های خاص خود می‌تواند نحوه‌ی بازی کردن مردم را تغییر دهد.

سرانجام کنسول نینتندو با نام سوییچ در تاریخ ۲۰ اکتبر ۲۰۱۶ (۲۹ مهر ۱۳۹۵) به‌طور رسمی معرفی شد و از همان اولین ویدیوی تبلیغاتی آن، شاهد فضایی شاد و مفرح بودیم که خبر از ارائه‌ی کنسولی هیبریدی می‌داد که قرار است تحولی عظیم در نوع استفاده از کنسول‌های بازی ایجاد و کاری کند که چه در منزل باشید و چه بیرون از آن، در هر زمان و هر مکان بتوانید به‌سراغ بازی‌های محبوب خود بروید و سرگرم شوید. اگر در منزل هستید، کافی است کنسول را به تلویزیون وصل کنید و روی صفحه‌ی بزرگ آن به تجربه‌ی آثار مختلف بپردازید و بعد هم هر زمان که دوست دارید از منزل خارج شوید، کافی است کنسول را از سر جای خود بردارید، آن‌را درون کیف بگذارید و از این لحظه به بعد یک کنسول دستی خواهید داشت، نه کنسولی خانگی.

نینتندو سوییچ

تبلیغات سوییچ به‌گونه‌ای بود که هم گیمرهای حرفه‌ای را با نمایش آثاری مثل The Elder Scrolls V: Skyrim جذب خود می‌کرد و هم به گیمرهای غیرحرفه‌ای می‌گفت این محصول مناسب شما است و می‌تواند وسیله‌ای به‌شدت سرگرم‌کننده برای دورهمی‌های شما باشد؛ وسیله‌ای که کافی است با دوستان خود به تجربه‌ی بازی با آن بپردازید تا مفرح‌ترین لحظات ممکن را سپری کنید. ساختار کنسول هم طوری طراحی شده بود که در ویدیوی تبلیغاتی آن نشان می‌داد با داشتن تنها یک عدد سوییچ، می‌شود خارج از منزل هم دونفره مشغول به بازی شد و نیازی نیست حتماً یک چمدان بزرگ از تجهیزات مختلف برای بازی با رفیق خود حمل کنید.

در کنار دوری نینتندو از اقیانوس سرخ و خونین سایر رقبا و حرکت در اقیانوس آبی و آرام و البته خلاقانه‌ی خود، فاکتور دیگری هم اهمیت داشت که چیزی نبود به‌جز قیمت کنسول. شاید در ایران تصور کنیم ۱۰۰ دلار برای ساکنان کشورهای دیگر عدد خاصی محسوب نمی‌شود، ولی تاریخ صنعت بازی چیز دیگری به ما می‌گوید و حتی ۱۰۰ دلار بالا و پایین هم می‌تواند نقش مهمی در استقبال یا عدم استقبال از یک کنسول داشته باشد. این قضیه یکی از دلایلی بود که وقتی مایکروسافت کنسول ایکس باکس وان را همراه کینکت با قیمت ۵۰۰ دلار به بازار فرستاد و بعد از فروکش کردن تب و تاب اولیه با کاهش فروش مواجه شد، تنها هفت ماه پس از عرضه، کینکتی را که تأکید زیادی روی قابلیت‌های آن کرده و حذف آن را غیرممکن دانسته بود از کنسول خود جدا کرد تا قیمت آن‌را به ۴۰۰ دلار کاهش دهد، یعنی هم‌قیمت پلی‌استیشن 4.

نینتندو برای اینکه قیمت‌گذاری مناسبی برای کنسول خود انجام دهد، به‌سراغ سخت‌افزار متعادلی رفت که هرچند خیلی قدرتمند نبود، ولی برای یک کنسول هیبریدی متناسب بود. آن‌ها از پردازنده‌ای برپایه‌ی Tegra X1 محصول انویدیا (Nvidia) استفاده کردند که برای چنین کنسولی گزینه‌ی خوبی به‌نظر می‌رسید. رزولوشن صفحه نمایش ۶.۲ اینچی سوییچ نیز 720p انتخاب شده که البته هنگام وصل کردن کنسول به جایگاه خود و بازی روی تلویزیون، این رزولوشن به 1080p می‌رسید.

یکی از دلایل موفقیت Wii را قیمت اولیه‌ی ۲۵۰ دلاری آن می‌دانند و سوییچ هم با قیمت ۳۰۰ دلار وارد بازار شد که قیمت خوبی برای زمان عرضه‌ی یک کنسول جدید است و همین قضیه هم به یکی از دلایل استقبال بالای مردم از کنسول دوست‌داشتنی نینتندو تبدیل شد؛ کنسولی که وقتی در تاریخ ۳ مارس ۲۰۱۷ (۱۳ اسفند ۱۳۹۵) وارد بازار شد، رکوردهای مختلفی برجای گذاشت.

فروش اولیه‌ی سوییچ فوق‌العاده بود و نینتندو در بیانیه‌ای اعلام کرد که این کنسول رکورد سریع‌ترین فروش اولیه را بین تمام کنسول‌های این شرکت شکسته است. سوییچ در تمام نقاط دنیا از آمریکا و کشورهای اروپایی گرفته تا ژاپن با استقبال بسیار بالایی مواجه شده بود و در ماه اول عرضه به فروشی معادل ۲.۷۴ میلیون واحد رسید، درحالی‌که هدف نینتندو فروش دو میلیون کنسول در این بازه‌ی زمانی بود.

البته عده‌ای بودند که این آمار را خیلی هم خیره‌کننده نمی‌دانستند و توجیه این افراد شاید در روزهای اول چندان هم غیرمنطقی نبود. آن‌ها اعتقاد داشتند که اکثر کنسول‌های معروف در ماه‌های اول به فروش بالایی می‌رسند و مثالی که می‌زدند هم کنسول قبلی نینتندو یعنی Wii U بود؛ کنسولی که در یک ماه و نیم اول عرضه‌ی خود سه میلیون واحد فروخته بود ولی بعدها با افت شدید محبوبیت مواجه شد. البته گذشت زمان نشان داد این افراد اشتباه بزرگی در پیش‌بینی‌های خود کرده بودند.

نینتندو سوییچ

سوییچ نه‌تنها در ماه‌های بعد هم به فروش خیره‌کننده‌ی خود ادامه داد، بلکه همچنان پس از گذشت سه سال قصد آرام کردن سرعت خود را ندارد و هنوز هم از محبوبیت آن کم نشده است. درحالی‌که تا پایان سال ۲۰۱۷ حدود ۱۵ میلیون سوییچ به‌دست علاقمندان رسیده و در عرض کمتر از یک سال میزان فروش تمام عمر Wii U را پشت‌سر گذاشته بود، این آمار در پایان سال ۲۰۱۸ به بیش از ۳۲ میلیون عدد رسید و طبق جدیدترین گزارش‌های نینتندو تا پایان سال ۲۰۱۹ به بالاتر از ۵۲ میلیون واحد رسیده است.

سوییچ با درس گرفتن نینتندو از مشکلات کنسول Wii U، تا همین الآن هم یکی از کنسول‌های محبوب تاریخ محسوب می‌شود و بدون شک در آینده به رتبه‌های بالاتری نیز خواهد رسید

آماری فوق‌العاده که باعث می‌شود از همین الآن بتوانیم سوییچ را یکی از پرفروش‌ترین کنسول‌های تاریخ بدانیم؛ کنسولی که اواسط سال قبل یعنی تنها دو سال پس از عرضه‌ی خود در ژاپن توانست از آمار فروش پلی استیشن 4 در این کشور پیشی بگیرد، درحالی‌که کنسول سونی سال ۲۰۱۴ در ژاپن عرضه شده بود. موضوعی که در کنار عرضه‌ی بازی‌های متنوع، یکی از مهم‌ترین دلایل آن‌را می‌توان قابل حمل بودن سوییچ دانست که ارزشی بالا به این محصول نینتندو در سرزمینی می‌دهد که مردم علاقه‌ی زیادی به بازی با پلتفرم‌های قابل حمل دارند.

سوییچ از نظر فروش نرم‌افزاری هم عملکرد جالبی داشته و تا پایان سال ۲۰۱۹ بیش از ۳۰۰ میلیون بازی برای آن فروخته شده و این آمار روز به روز در حال افزایش است. تنها یک نگاه کوتاه به میزان فروش بعضی از بازی‌های این کنسول کافی است تا متوجه شویم که کمتر شرکتی می‌تواند به این میزان از محبوبیت در بازی‌های خود دست پیدا کند. تا این لحظه پنج عدد از بازی‌های انحصاری سوییچ هرکدام بیش از ۱۶ میلیون نسخه فروش داشته‌اند که چنین آماری حتی برای پلی استیشن 4 هم دست‌نیافتنی است، آن‌هم به‌عنوان کنسولی که خود یکی از محبوب‌ترین پلتفرم‌های تاریخ محسوب می‌شود.

پیش از این به استراتژی‌های نینتندو برای کسب سهم بزرگی از بازار بازی‌های ویدیویی اشاره کردیم و بهتر است به مهم‌ترین بخش ماجرا هم نگاهی داشته باشیم. نیازی به توضیح نیست که بازی‌های هر کنسول بیشترین نقش را در پیروزی یا شکست آن ایفا می‌کنند. البته نینتندو در این زمینه نیازی به اثبات خود ندارد و سابقه‌ی طولانی‌مدت این غول ژاپنی در صنعت بازی نشان داده است که آن‌ها در هر نسل تعدادی از بهترین و باکیفیت‌ترین بازی‌های ممکن را تقدیم هواداران خود کرده‌اند ولی در کنار بازی‌های فرست‌پارتی، اهمیت بازی‌های تولیدشده توسط سایر شرکت‌ها یا به اصطلاح آثار تردپارتی هم اصلاً کم نیست.

نینتندو این‌بار از همان ابتدای راه نشان داد که نه‌تنها مثل همیشه برنامه‌های زیادی برای ارائه‌ی بازی‌های انحصاری درجه‌یک و باکیفیت دارد، بلکه نظر شرکت‌های تردپارتی را هم به بهترین شکل ممکن جلب کرده است. حتی Wii که موفقیتی نجومی داشت هم در این زمینه با مشکلاتی همراه بود و هرچند توانست بازی‌های انحصاری متنوعی از این شرکت‌ها تحویل بگیرد، ولی بازی‌های مولتی‌پلتفرم معروف به‌ندرت در کنار پلی‌استیشن 3 و ایکس‌باکس 360 برای کنسول نینتندو منتشر می‌شدند.

این موضوع در زمان Wii U به‌مراتب بدتر هم شده بود و در آن دوران نه خبری از بازی‌های انحصاری زیاد از طرف تولیدکنندگان تردپارتی بود و نه بازی‌های مولتی‌پلتفرم نقش پررنگی روی کنسول داشتند. ولی سوییچ از همان ابتدا نشان داد از این نظر کنسولی متفاوت است و با گذشت زمان، آثاری برای آن منتشر شدند که کمتر کسی تصور می‌کرد روزی روی کنسول نینتندو به تجربه‌ی آن‌ها بپردازد؛ موضوعی که گذشته از روابط کاری مناسب نینتندو با شرکت‌های تردپارتی، به معماری سخت‌افزار سوییچ هم مربوط می‌شود که با وجود تفاوت قدرت خود با سایر کنسول‌ها، به بازی‌سازها اجازه‌ی مانور زیادی را می‌دهد و موتورهای گرافیکی معروف هم به‌خوبی از آن پشتیبانی می‌کنند، از یونیتی گرفته تا موتور قدرتمندی مثل آنریل انجین 4.

نینتندو سوییچ

یکی از اولین بازی‌های تردپارتی معرفی‌شده برای سوییچ The Elder Scrolls V: Skyrim بود که نینتندو با نمایش آن در همان ویدیوی معرفی کنسول، این امید را در دل طرفداران خود ایجاد کرد که سوییچ میزبان بازی‌های تردپارتی عظیمی خواهد بود. بازی بزرگ دیگر Doom بود و این ساخته‌ی مهیج اید سافتور (id Software) هم به‌عنوان یکی دیگر از بازی‌های مطرح تردپارتی به‌سراغ سوییچ آمد و عملکرد خوبی هم روی این کنسول داشت.

پس از آن نوبت به آثار بزرگ دیگری رسید، از جمله دارک سولز (Dark Souls) که معرفی آن برای سوییچ خیلی‌ها را غافل‌گیر کرد و البته یکی از جدیدترین موارد که ویچر 3 (The Witcher 3: Wild Hunt) بوده است؛ بازی‌ای که می‌توان آن‌را یکی از موفق‌ترین آثار نسل حاضر دانست و روی سوییچ هم هرچند طبیعی است که از نظر تکنیکی در حد و اندازه‌های پلی‌استیشن 4 و ایکس‌باکس وان نباشد، ولی در نوع خود عملکرد قابل قبولی دارد.

این پشتیبانی در آینده هم ادامه خواهد داشت و برای مثال بازی Doom Eternal هم برای سوییچ منتشر می‌شود، ولی قابل درک است که به‌تدریج با نزدیک شدن به نسل جدید از تعداد بازی‌های AAA مولتی‌پلتفرم سوییچ هم کم شود، مگر اینکه دراین‌میان اتفاق خاصی بیافتد؛ اتفاقی که شایعاتی در مورد آن وجود دارد.

شایعاتی در مورد تولید مدل قدرتمندتر سوییچ به‌گوش می‌رسد و باید دید در آستانه‌ی ورود به نسل بعدی، نینتندو مدل پیشرفته‌تر سوییچ را به بازار می‌فرستد یا خیر

از مدت‌ها قبل شایعاتی در مورد احتمال عرضه‌ی نسخه‌ی پیشرفته‌تری از سوییچ توسط نینتندو به‌گوش می‌رسد؛ شایعاتی که خبر از تولید مدلی قدرتمندتر با نام‌هایی مثل سوییچ پرو یا سوییچ 2 می‌دهند که قرار است فاصله‌ی زیاد سخت‌افزار کنسول‌های نسل بعد سونی و مایکروسافت با سوییچ را اندکی پُر کند. البته حتی اگر این شایعات درست هم باشند، تقریباً غیرممکن است که کنسول پیشرفته‌تر نینتندو قابل مقایسه با سخت‌افزارهای نسل بعد باشد ولی شاید بتواند حداقل به عرضه‌ی بازی‌های تردپارتی بیشتر روی سوییچ کمک کند. بعضی از شایعات حکایت از تولید کنسولی با اختلاف زیاد نسبت به مدل فعلی سوییچ می‌دهند که قابلیت پشتیبانی از رزولوشن 4K را هم خواهد داشت، ولی شایعاتی هم به همکاری نینتندو و انویدیا برای تولید پردازنده‌ای مخصوص برپایه‌ی معماری ولتا اشاره می‌کنند که مناسب اجرای بازی‌های 4K نخواهد بود.

درهرصورت هنوز هیچ چیز قطعی نیست و با اینکه بعضی منابع خبر از عرضه‌ی سوییچ پرو در سال ۲۰۲۰ می‌دادند، نینتندو در گزارش مالی خود اعلام کرد امسال خبری از ارائه‌ی هیچ مدل جدیدی برای سوییچ نخواهد بود. حتی اگر هم این مدل روزی عرضه شود، معلوم نیست بازی‌های آن کاملاً با مدل اصلی مشترک خواهند بود یا احتمال عرضه‌ی بازی‌هایی متفاوت هم روی آن وجود خواهد داشت تا بازی‌سازهای تردپارتی بتوانند به پشتیبانی بهتری از آن بپردازند.

بد نیست حالا که به احتمال عرضه‌ی مدل پیشرفته‌تر سوییچ اشاره کردیم، از مدل ساده‌تر آن هم صحبت کنیم؛ کنسولی که در تاریخ ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۹ (۲۹ شهریور ۱۳۹۸) با قیمت ۲۰۰ دلار وارد بازار شد و همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد، خیلی زود به موفقیتی چشم‌گیر رسید. این مدل با نام سوییچ لایت (Nintendo Switch Lite) برخلاف مدل اصلی حالت هیبریدی ندارد و می‌توان آن‌را یک کنسول دستی خالص دانست. همین موضوع هم باعث می‌شود محدودیت‌هایی نسبت به مدل اصلی داشته باشد، ولی حتی این محدودیت‌ها هم لطمه‌ای به فروش آن نزده‌اند و تنها در عرض سه ماه، بیش از پنج میلیون عدد سوییچ لایت به‌دست علاقمندان رسیده است تا نینتندو باز هم ثابت کند در زمینه‌ی تولید مدل‌های جدید از کنسول‌های خود استاد است.

نینتندو سوییچ لایت

همان‌طور که پیش از این هم گفتیم، مهم‌ترین بخش موفقیت یک کنسول را بازی‌های باکیفیت آن تشکیل می‌دهند و نینتندو سوییچ هم از این نظر عملکردی فوق‌العاده داشته است. در ادامه نگاهی مختصر داریم به بعضی از بازی‌های انحصاری مطرح این کنسول که در کنار کیفیت بالای خود، از نظر فروش هم اکثراً عملکرد درخشانی داشته‌اند.

The Legend of Zelda: Breath of the Wild

The Legend of Zelda: Breath of the Wild

کنسول‌های نینتندو بدون افسانه زلدا (The Legend of Zelda) معنایی ندارند و هر بار شاهد انتشار حداقل یک بازی از این مجموعه روی کنسول‌های این شرکت بوده‌ایم. خریداران سوییچ این شانس را داشتند که در همان روز اول عرضه‌ی کنسول و زمان تهیه‌ی آن، به افسانه زلدای جدید هم دسترسی پیدا کنند که با عنوان The Legend of Zelda: Breath of the Wild منتشر شده بود. درحالی‌که نسخه‌ای از بازی برای Wii U هم عرضه شد، ولی نیازی به توضیح نیست که این نسخه‌ی سوییچ بود که بیشترین سر و صدای ممکن را به‌پا کرد و توانست تمام نظرات را به خود جلب کند.

در این مجموعه کمتر اثر ضعیفی سراغ داریم (از معدود استثناها در این زمینه می‌توان به نسخه‌های فرعی بازی روی کنسول CD-i محصول فیلیپس اشاره کرد که ساخته‌ی نینتندو هم نبودند) و Breath of the Wild با کیفیت بالای خود هم توانست طرفداران افسانه زلدا را مجذوب خود کند و به فروشی بیش از ۱۶ میلیون نسخه برسد و هم با واکنش‌های به‌شدت مثبتی از طرف منتقدان روبرو شد و جایگاه بالایی را در بین بهترین بازی‌های تاریخ کسب کرد.

دنیای عظیم و خوش آب‌ورنگ بازی در کنار المان‌های متنوع گیم‌پلی و گرافیک واقعاً تماشایی آن دست به دست یکدیگر دادند تا یکی از زیباترین بازی‌های سوییچ شکل بگیرد و همچنان پس از گذشت سه سال از عرضه‌ی آن، یکی از اولین انتخاب‌ها برای تجربه روی این کنسول باشد؛ بازی‌ای که مدتی قبل در لیست‌های مختلف «بهترین بازی دهه» هم حضور پررنگی داشت و بیش از هر اثر دیگری به‌عنوان بهترین بازی ویدیویی یک دهه‌ی اخیر انتخاب شد.

Mario Kart 8 Deluxe

Mario Kart 8 Deluxe

ماریو کارت یکی دیگر از سری بازی‌هایی است که از سال‌ها قبل با نسخه‌های مختلف آن روی کنسول‌های نینتندو همراه بوده‌ایم و در سال ۲۰۱۴ هم هشتمین نسخه‌ی اصلی آن برای Wii U منتشر شد. هرچند این کنسول فروش خوبی نداشت ولی محبوبیت بالای ماریو کارت باعث شد این بازی به فروشی بیش از هشت میلیون نسخه روی Wii U برسد و به‌عبارتی ۶۲٪ خریداران Wii U به‌سراغ این بازی رفتند که آماری خیره‌کننده محسوب می‌شد.

سه سال بعد نوبت به انتشار نسخه‌ی بهبودیافته‌ی ماریو کارت 8 روی نینتندو سوییچ رسید و باز هم از نظر فروش غوغایی به‌پا کرده؛ به‌طوری‌که با حدود ۲۳ میلیون نسخه فروش به یکی از محبوب‌ترین بازی‌های تاریخ نینتندو تبدیل شده است. این بازی، نسخه‌ی اصلی ماریو کارت 8 را در کنار تمام بسته‌های الحاقی آن و ویژگی‌های جدید و بهبودهایی در بخش‌های مختلف با کیفیت بصری بالاتر تقدیم علاقمندان کرده و می‌توان آن‌را یکی از بهترین انتخاب‌ها برای رقابت و کل‌کل‌های دوستانه محسوب کرد.

Splatoon 2

Splatoon 2

یکی از ایراداتی که گاهی‌اوقات به نینتندو گرفته می‌شود، کمبود IPهای جدید در مقایسه با مجموعه‌های قدیمی و شناخته‌شده‌ی این شرکت است؛ موضوعی که تولید بازی اسپلاتون را می‌توان پاسخی به آن دانست. این بازی در سال ۲۰۱۵ برای Wii U منتشر شد و توانست با کمک حال و هوای تیمی خود و ویژگی‌های جذابی که در گیم‌پلی داشت، به فروش خوبی روی این کنسول دست پیدا کند و دو سال بعد نوبت به نسخه‌ی دوم آن روی سوییچ رسید.

هرچند بخش داستانی اسپلاتون 2 کامل‌تر از قبل شده، ولی کمتر کسی این بازی را به‌خاطر داستان آن تهیه می‌کند و بخش چندنفره با رقابت‌های داغ و رنگارنگ آن است که جذابیت اصلی بازی را تشکیل می‌دهد؛ بخشی که این‌بار مفصل‌تر از قبل بازگشته و توانسته یک‌بار دیگر جایگاه خود را به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین بازی‌های چندنفره‌ی نینتندو محکم کند و بیش از پیش باعث محبوبیت Inklingها به‌عنوان موجودات اصلی بازی شود که ترکیبی از انسان و ماهی‌مرکب هستند.

فروش اسپلاتون 2 با ۹.۸ میلیون نسخه، تقریباً دو برابر بازی قبلی بوده و به‌نظر می‌رسد از این به بعد باید منتظر تولید نسخه‌های بیشتری از آن توسط نینتندو باشیم.

Mario + Rabbids Kingdom Battle

Mario + Rabbids Kingdom Battle

Rabbidها یا همان خرگوش‌های دیوانه‌ی دنیای ریمن (Rayman) را اولین بار در بازی Rayman Raving Rabbids ملاقات کردیم که در سبک پارتی و پُر از مینی‌گیم‌های متنوع بود. این بازی هرچند برای پلتفرم‌های مختلفی عرضه شد، ولی تمرکز اصلی آن روی کنسول Wii بود و بعدها هم نسخه‌های دیگری از این مجموعه برای کنسول‌های نینتندو منتشر شدند و در سال ۲۰۱۷ نوبت به سوییچ رسید.

این خرگوش‌های عجیب و غریب این‌بار به‌سراغ شخصیت‌های دنیای ماریو رفته بودند و در کنار آن‌ها به مبارزه با دشمنان در حالت نوبتی و با استفاده از تاکتیک‌های مختلف می‌پرداختند. بازی Mario + Rabbids Kingdom Battle از همان زمان رونمایی خود در E3 2017 و روی سن آمدن هم‌زمان ایو گیمو از یوبیسافت و شیگرو میاموتو از نینتندو نظرات را به خود جلب کرد و در زمان عرضه هم به‌عنوان یکی از اولین آثار باکیفیت سوییچ، طرفداران زیادی به‌دست آورد و بعدها به جوایزی مثل بهترین استراتژی سال از TGA 2017 هم رسید.

Super Mario Odyssey

Super Mario Odyssey

سوپر ماریو هم مثل افسانه زلدا، یکی از مجموعه بازی‌هایی است که نمی‌توان کنسول‌های نینتندو را بدون حضور آن تصور کرد. بعد از عرضه‌ی بازی‌های موفقی از این مجموعه مثل سری Super Mario Galaxy، این‌بار نوبت به Super Mario Odyssey رسید تا طرفداران قهرمان سیبیلوی نینتندو را در اثری شاد و جذاب ببینند.

بازی با انتشار در سال ۲۰۱۷ به موفقیتی کم‌نظیر دست پیدا کرد و در کنار بازخوردهای فوق‌العاده از طرف منتقدان، از جانب گیمرها هم به‌قدری مورد استقبال قرار گرفت که تا امروز بیش از ۱۶ میلیون نسخه از آن فروش رفته است. مکانیزم بامزه‌ی بازی که در ارتباط با کنترل موجودات مختلف توسط یک کلاه است، تنوع بالایی به آن می‌دهد و دنیاهای مختلف آن نیز هرکدام با ویژگی‌های خاص خود به افزایش کیفیت بازی کمک می‌کنند و مواردی مانند بخش‌های دوبعدی هم مخاطبان قدیمی ماریو را سر ذوق می‌آورند.

در مجموع Super Mario Odyssey را می‌توان یکی از بهترین بازی‌های تاریخ نینتندو دانست که یک‌بار دیگر ثابت کرد موفقیت‌های این شرکت ژاپنی اتفاقی نیست و آن‌ها هر بار ایده‌های جدیدی برای غافل‌گیر کردن طرفداران خود دارند، آن هم در سری بازی‌هایی که دهه‌ها از تولد آن‌ها می‌گذرد.

Xenoblade Chronicles 2

Xenoblade Chronicles 2

Xenoblade Chronicles در سال ۲۰۱۰‌ با انتشار برای Wii سروصدای زیادی به‌پا کرد و به یکی از بهترین آثار اکشن نقش‌آفرینی آن دوران تبدیل شد؛ بازی‌ای که برخلاف تصور خیلی‌ها اولین نسخه از این مجموعه نبود، بلکه زیرمجموعه‌ی جدیدی از سری Xeno محسوب می‌شد که پیش از آن آثاری مثل Xenogears و Xenosaga را از آن شاهد بودیم.

هفت سال پس از انتشار این بازی، کنسول سوییچ میزبان Xenoblade Chronicles 2 شد و هرچند این نسخه نتوانست به‌اندازه‌ی بازی قبلی بدرخشد، ولی باز هم تجربه‌ای زیبا و جذاب برای دوست‌داران این سبک فراهم کرد؛ اثری که هم داستان و شخصیت‌های جالبی داشت و هم گیم‌پلی باکیفیت آن می‌توانست مخاطبان را ده‌ها ساعت سرگرم کند. این روزها نسخه‌ی ریمستر بازی اول این مجموعه هم برای سوییچ در دست آماده‌سازی است و امسال منتشر خواهد شد.

Pokemon

Pokemon

مجموعه پوکمون کار خود را از سال ۱۹۹۶ با کنسول فراموش‌نشدنی گیم‌بوی آغاز کرد و خیلی زود محبوبیت آن به حدی رسید که از دنیای بازی خارج شده و محصولات دیگری مثل انیمه هم براساس آن ساخته شد و حتی مدتی قبل شاهد اکران فیلم سینمایی آن با نام Detective Pikachu هم بودیم.

بازی‌های این سری به نسل‌های مختلفی تقسیم می‌شوند و سوییچ هم تا امروز پذیرای دو نسل از پوکمون بوده است. ابتدا در سال ۲۰۱۸ نسخه‌های !Pokemon: Let's Go, Pikachu و !Pokemon: Let's Go, Eevee منتشر شدند که بازسازی‌ای از Pokemon Yellow محصول ۱۹۹۸ بودند. این بازی‌ها که متعلق به نسل هفتم پوکمون بودند، در مجموع حدود ۱۲ میلیون نسخه فروختند. نکته‌ی مهم در مورد این بازی‌ها این بود که اولین نسخه‌های اصلی پوکمون روی یک کنسول خانگی محسوب می‌شدند (البته اگر سوییچ را یک کنسول خانگی در نظر بگیریم) و پیش از آن تمام بازی‌های اصلی این مجموعه متعلق به کنسول‌های دستی بودند.

یک سال بعد نوبت به نسخه‌ی جدید پوکمون رسید که در قالب دو بازی Pokemon Sword و Pokemon Shield برای سوییچ عرضه شد؛ بازی‌هایی که نسل هشتم پوکمون محسوب می‌شوند و ده‌ها موجود متفاوت و جالب را در اختیار دوست‌داران این مجموعه قرار می‌دهند. وقتی بازسازی یکی از نسخه‌های پوکمون روی سوییچ با آن میزان فروش روبرو می‌شود، جای تعجب نیست که این بازی کاملاً جدید هم محبوبیتی عظیم به‌دست آورد و در عرض کمتر از چهار ماه بیش از ۱۶ میلیون نسخه بفروشد؛ آماری که باعث شده است رکورد سریع‌ترین فروش را بین تمام بازی‌های سوییچ از آنِ خود کند و بعید نیست در آینده به رکوردهای بیشتری هم برسد.

Super Smash Bros. Ultimate

Super Smash Bros. Ultimate

در سال ۱۹۹۹ بازی‌ای تحت‌عنوان Super Smash Bros برای نینتندو 64 منتشر شد که با دورهم جمع‌کردن شخصیت‌های مختلف این شرکت، علاقمندان سبک مبارزه‌ای را با لحظاتی مفرح همراه می‌کرد. پس از آن کنسول‌های بعدی نینتندو هم پذیرای نسخه‌های جدید این مجموعه شدند و در سال ۲۰۱۸ هم نوبت به سوییچ رسید تا کامل‌ترین بازی Super Smash Bros با پسوند مناسب Ultimate برای خریداران آن منتشر شود.

بازی با حدود ۸۰ شخصیت از بازی‌های خود نینتندو تا شخصیت‌های مهمانی چون بایونتا، سونیک، اسنیک و کلود استرایف در کنار انواع و اقسام زمین‌های مبارزه، در حدی وسیع و گسترده است که کمتر رقیبی از نظر کمیت می‌توان برای آن پیدا کرد. و البته از نظر کیفیت هم با اثر درجه یکی طرف هستیم که می‌تواند ساعت‌ها مخاطبان خود را سرگرم کند.

Super Smash Bros. Ultimate با فروش بیش از ۱۷ میلیون نسخه به اثری تبدیل شده است که خیلی از بازی‌ها حتی نمی‌توانند تصور رسیدن به میزان محبوبیت آن‌را هم داشته باشند.

Tetris 99

Tetris 99

خیلی بعید است که گیمر باشید و تا به‌حال تتریس را تجربه نکرده باشید. این بازی تاریخ‌ساز از سال ۱۹۸۴ تا امروز در ده‌ها نسخه‌ی مختلف ارائه شده و هر بار با وجود تفاوت‌هایی زیر و درشت نسبت به قبل، هسته‌ی اصلی آن یعنی چیدن بلوک‌ها در کنار یکدیگر را حفظ کرده است. یکی از جدیدترین نسخه‌های تتریس، سال گذشته با نام تتریس 99 برای سوییچ منتشر شد؛ بازی‌ای که علت انتخاب نام آن رقابت ۹۹ بازیکن در کنار یکدیگر است.

ایده‌ی جالب این محصول استودیو Arika از روی بازی های بتل رویال برداشته شده که در سال‌های اخیر محبوبیت حیرت‌انگیزی پیدا کرده‌اند؛ بازی‌هایی در سبک‌های مختلف که نقطه‌ی اشتراک آن‌ها باقی‌ماندن در زمین مسابقه است، درحالی‌که بقیه‌ی رقبا از بین رفته‌اند. تتریس 99 نیز همین مدل بازی را با گیم‌پلی معروف تتریس به‌همراه یک‌سری تغییرات با موسیقی خاطره‌انگیز آن ترکیب می‌کند و یکی از اعتیادآورترین تجربیات سوییچ را تحویل مخاطبان می‌دهد.

Super Mario Maker 2

Super Mario Maker 2

سوپر ماریو میکر محصولی از نینتندو بود که با عرضه برای Wii U و 3DS به آرزوی قدیمی خیلی از طرفداران ماریو خاتمه و به آن‌ها اجازه داد بدون داشتن دانش خاصی از طراحی بازی‌های ویدیویی، به ساخت مراحل دلخواه خود با شکل و شمایل بازی‌های ماریو بپردازند. موفقیت این بازی هم کافی بود تا نینتندو به فکر تولید نسخه‌ی دوم آن بیافتد و اواسط سال ۲۰۱۹ آن‌را برای سوییچ منتشر کند.

سوپر ماریو میکر 2 در کنار قابلیت‌های قبلی و دنیاهای مختلفی که از نسخه‌ی اول همراه دارد، این‌بار اجازه‌ی ساخت مراحل با تم Super Mario 3D World را هم به کاربران می‌دهد؛ دنیایی که از جهاتی با سایر دنیاهای ماریو متفاوت است و به‌علت ساختار خاص خود، نمی‌توان ساخته‌های این دنیا را در سایر دنیاها پیاده‌سازی کرد. بخش داستانی بازی هم با دارا بودن مراحل زیاد، می‌تواند زمینه‌ساز آشنایی بیشتر بازیکن با حال و هوای این اثر و المان‌های مختلف آن باشد.

در مجموع سوپر ماریو میکر 2 را می‌توان از آن دست بازی‌هایی دانست که می‌توان ساعت‌ها بدون خستگی از آن‌ها لذت برد و به‌لطف فروش پنج میلیونی خود و حضور افرادی با خلاقیت بالا که هر روز ساخته‌های جدیدی برای آن منتشر می‌کنند، معدنی بی‌پایان از مراحل متنوع است؛ از بخش‌های ساده‌تر تا مراحلی که رد کردن آن‌ها دست‌کمی از تمام کردن دارک سولز بدون مُردن ندارد!

Fire Emblem: Three Houses

Fire Emblem: Three Houses

سری فایر امبلم از آن گروه بازی‌هایی است که با وجود سابقه‌ی زیاد خود (که به ۲۰ سال می‌رسد)، در ایران طرفداران زیادی ندارد و خیلی‌ها حتی یک‌بار هم به‌سراغ نسخه‌ای از آن نرفته‌اند. از این مجموعه تا امروز نسخه‌های زیادی منتشر شده که آخرین مورد در سال ۲۰۱۹ با نام Fire Emblem: Three Houses در اختیار دارندگان سوییچ قرار گرفت.

این بازی نقش‌آفرینی تاکتیکی که محصولی از Intelligent Systems است و در تولید آن از استودیو Koei Tecmo هم کمک گرفته شده، با تحسین منتقدان همراه شد و تا این لحظه بیش از ۲.۵ میلیون نسخه فروخته است؛ بازی‌ای که به‌لطف گیم‌پلی جذاب و درگیرکننده در کنار داستان و شخصیت‌های جالب خود و البته طراحی بصری خوبی که کاملاً با سبک و حال و هوای آن هم‌خوانی دارد، به اثری دوست‌داشتنی برای طرفداران این سبک تبدیل شده است.

Astral Chain

Astral Chain

هرچند تنها حدود یک دهه از انتشار اولین بازی پلاتینوم‌گیمز (PlatinumGames) می‌گذرد ولی این استودیوی ژاپنی توانسته است در همین مدت کوتاه با ارائه‌ی بازی‌هایی متنوع و خوش‌ساخت، کیفیت بالای خود را نشان دهد. آن‌ها که پیش از این هم چندین بازی انحصاری برای کنسول‌های نینتندو تدارک دیده بودند، برای سوییچ هم چنین کاری را با تولید Astral Chain انجام دادند.

این بازی اکشن ماجرایی با المان‌های هک اند اسلش توسط تاکاهیسا تارا کارگردانی شده که پیش از این در طراحی Nier: Automata نقش پررنگی داشت. همچنین هیدکی کامیا هم با آن تجربه‌ی درخشان خود در ساخت بازی‌هایی مثل Devil May Cry، روی تولید پروژه نظارت می‌کرد و نتیجه‌ی نهایی هم یکی از بهترین آثار این سبک در سال‌های اخیر بوده است؛ اثری که داستان آن سال‌ها بعد رخ می‌دهد و با گیم‌پلی لذت‌بخش و سیستم مبارزات مهیج در کنار گرافیک چشم‌نواز خود باعث می‌شود خیلی‌ها آرزوی تجربه‌ی آن را روی سایر پلتفرم‌ها داشته باشند.

The Legend of Zelda: Link's Awakening

The Legend of Zelda: Link's Awakening

در بین نسخه‌های مختلف افسانه زلدا برای کنسول‌های دستی، The Legend of Zelda: Link's Awakening جایگاه ویژه‌ای بین طرفداران این مجموعه دارد؛ بازی‌ای که در سال ۱۹۹۳ برای گیم‌بوی منتشر شد، پنج سال بعد نسخه‌ی گیم‌بوی‌کالر آن از راه رسید و در سال ۲۰۱۹ هم شاهد بازسازی آن برای سوییچ بودیم.

اولین چیزی که در برخورد با این نسخه نظر مخاطب را به خود جلب می‌کند، جلوه‌های بصری واقعاً زیبای بازی است که شکل و شمایلی دلنشین و خوش‌آب‌ورنگ به آن می‌دهند و بیننده را عاشق خود می‌کنند. گیم‌پلی اکشن ماجرایی بازی هم بازیکن را به‌راحتی درگیر خود می‌کند و با پازل‌ها و معماهای متنوعی که دارد، لحظاتی به‌یادماندنی برای او ترتیب می‌دهد. بازی با بهبودهایی در زمینه‌ی مبارزات نیز همراه است و نحوه‌ی استفاده از دکمه‌ها هم نسبت به نسخه‌ی اصلی به‌مراتب بهتر شده است.

در مجموع بازسازی Link's Awakening به‌قدری عالی ویژگی‌های مثبت نسخه‌ی اصلی را با استانداردهای امروزی صنعت بازی ترکیب کرده است که نه‌تنها طرفداران قدیمی افسانه زلدا با تجربه‌ی آن به‌یاد خاطرات خوش گذشته می‌افتند، بلکه گیمرهای جدید هم خیلی راحت جذب این اثر دوست‌داشتنی می‌شوند.

Luigi's Mansion 3

Luigi's Mansion 3

ماریو و نینتندو چنان ارتباط تنگاتنگی دارند که این شخصیت را می‌توان نماد این شرکت ژاپنی دانست. ولی ماریو در ماجراجویی‌های خود تنها نبوده و برادر او لوئیجی هم از سال‌ها قبل یعنی اوایل دهه‌ی ۱۹۸۰ با حضور در بازی برادران ماریو (Mario Bros) برای Game & Watch به مخاطبان معرفی شد. بعدها هم شاهد عرضه‌ی دو بازی دوچندان معروف Luigi's Hammer Toss و !Mario Is Missing با محوریت او بودیم، ولی این Luigi's Mansion در سال ۲۰۰۱ برای گیم‌کیوب بود که توانست با حضور لوئیجی به افزایش محبوبیت او منجر شود.

در سال ۲۰۱۳ هم یک‌بار دیگر بازی Luigi's Mansion: Dark Moon روی 3DS به‌سراغ ماجراهای لوئیجی و رویارویی او با ارواح رفت و در نهایت سال گذشته بود که سومین نسخه‌ی این مجموعه برای سوییچ منتشر شد. از جالب‌ترین ویژگی‌های Luigi's Mansion 3 می‌توان به حضور گوئیجی در آن اشاره کرد؛ موجودی سبزرنگ و ژله‌ای که هرچند پیش از این در بازسازی نسخه‌ی اول برای 3DS با او آشنا شده بودیم، ولی این‌بار حضور به‌مراتب پررنگ‌تری در گیم‌پلی دارد و باعث جذاب‌تر شدن آن می‌شود. همچنین حالت چندنفره هم تنوع خوبی به بازی داده و در مجموع این نسخه را می‌توان اثری دانست که لوئیجی در کل‌کل با برادر خود همواره به آن افتخار خواهد کرد!

از نکات جالب در مورد این بازی، فروش آن بود که از حد انتظار بالاتر رفت و شاید حتی مسئولان نینتندو هم توقع چنین استقبال عظیمی را از این بازی نداشتند. درحالی‌که نسخه‌ی 3DS بازی بعد از گذشت بیش از چهار سال به فروشی معادل ۵.۴۵ میلیون نسخه رسیده بود، این بار Luigi's Mansion 3 توانست در عرض تنها دو ماه به چنین آماری برسد و همچنان به فروش بالای خود ادامه می‌دهد.

Nintendo Labo

Nintendo Labo

اوایل سال ۲۰۱۸ محصولی جانبی برای سوییچ عرضه شد که شاید در نگاه اول چیزی ساده و پیش‌پاافتاده به‌نظر برسد، ولی با ویژگی‌های خاص خود می‌تواند در کنار ارائه‌ی لحظاتی مفرح و سرگرم‌کننده به آموزش کودکان نیز بپردازد. هسته‌ی اصلی نینتندو لبو، قطعاتی مقوایی است که کاربر پس از خرید باید آن‌ها را از محل قرارگیری خود جدا کند و با اتصال مقواها به یکدیگر، به خلق وسایلی به‌نام Toy-Con بپردازد. پس از آماده کردن هر Toy-Con هم می‌توان با وصل کردن سوییچ و Joy-Conهای آن به وسیله‌ی موردنظر، به تجربه‌ی بازی‌هایی جالب و متفاوت پرداخت.

تا امروز بسته‌های متنوعی برای لبو عرضه شده است که هرکدام ساز و کار مخصوص خود را دارند. از مواردی که می‌توان با کمک آن‌ها به‌سراغ تجربه ماریو کارت با کنترلری فرمان‌مانند رفت، تا حالت‌های مخصوص ماهی‌گیری و پیانو و همین‌طور کیت مخصوص ربات که به پشت بازیکن متصل می‌شود و با استفاده از بخش‌هایی که بالای صورت و در دستان او قرار می‌گیرند، حس حضور در یک ربات غول‌پیکر را درون بازی شبیه‌سازی می‌کند. لبو حتی به‌سراغ واقعیت مجازی هم رفته و می‌توان با تهیه‌ی کیت‌های مخصوص آن به تجربه‌ی بازی‌های واقعیت مجازی شاد و جذاب سوییچ پرداخت.

جالب‌تر از همه اینکه نینتندو لبو امکان شخصی‌سازی و انجام کارهای خلاقانه را هم به کاربران می‌دهد. در نرم‌افزار این محصول بخشی وجود دارد به‌نام Toy-Con Garage که با محیط کاربری مخصوص خود امکان استفاده از دستورهای برنامه‌نویسی را می‌دهد و می‌توان با کمک آن به طراحی سرگرمی‌هایی منحصربفرد پرداخت که حتی از تولیدات خود نینتندو در ارتباط با لبو هم جذاب‌تر باشند. این روزها استفاده از لبو فراتر از یک سرگرمی ساده درون منازل رفته و برای مثال به‌گفته‌ی شینیا تاکاهاشی از مدیران ارشد نینتندو، انستیتوی بازی آمریکا، بعضی از مدارس انگلیس و حتی بعضی از موزه‌های ایتالیا به‌سراغ استفاده از این محصول به‌عنوان یک وسیله‌ی آموزشی رفته‌اند.

نینتندو سوییچ

مواردی که به آن‌ها اشاره کردیم، تنها بخش کوچکی از بازی‌های بزرگ سوییچ هستند و می‌توان لیست موردنظر را همین‌طور ادامه داد. دراین‌میان باید به نکته‌ی مهم دیگری هم اشاره کنیم، تبدیل شدن سوییچ به معدنی ارزشمند از انواع و اقسام بازی‌های مستقل.

آثار مستقل از نسل قبل با تحول عظیمی همراه شدند و هم کیفیت آن‌ها رشد قابل ملاحظه‌ای داشت و هم به دلایل مختلف از جمله امکان عرضه‌ی دیجیتالی روی کنسول‌ها، استقبال از این‌گونه بازی‌ها به‌مراتب بیشتر از گذشته شد. هرچند پیش از این هم نینتندو بازی‌های مستقل متنوعی را تحویل دوست‌داران خود داده، ولی اکنون سوییچ به مرحله‌ای رسیده است که شاید بتوان آن‌را بهترین پلتفرم ممکن برای این دست بازی‌ها دانست.

این روزها کمتر بازی مستقلی را می‌توان پیدا کرد که نسخه‌ای مخصوص سوییچ نداشته باشد و از Shovel Knight و Celeste تا Dead Cells و Cuphead و ده‌ها بازی دیگر برای دارندگان این کنسول عرضه شده‌اند. حتی بعضی از مطرح‌ترین بازی‌های مستقل این روزها مثل SteamWorld Dig 2، Gris و Untitled Goose Game ابتدا برای سوییچ منتشر شدند و سپس به‌سراغ سایر کنسول‌ها رفتند. همین قضیه هم نشان‌دهنده‌ی اهمیت سوییچ برای بازی‌سازهای مستقل است که بخشی از آن‌را می‌توان به روابط خوب نینتندو با این استودیوها ارتباط داد و بخش مهم دیگر را به ساختار این کنسول که اجازه‌ی تجربه‌ی بازی در هر حالتی را به مخاطب خود می‌دهد.

یکی از بازی‌های مستقلی که سال گذشته برای سوییچ معرفی شد، The Red Lantern بود که اولین اثر استودیو Timberline محسوب می‌شود و بد نیست به‌سراغ بخشی از صحبت‌های لیندسی راستال، کارگردان بازی در مورد همکاری نینتندو با بازی‌سازها برویم:

آن‌ها نوآوری‌های درون بازی‌های ما را می‌بینند و واقعاً عاشق خلاقیت و حال و هوای هنری این بازی‌ها هستند و با اقدامات خود به‌خوبی نشان می‌دهند که پشتیبان‌های خوبی برای بازی‌سازهای مستقل محسوب می‌شوند.

جرد مولدنهاور، یکی از دو برادر مؤسس MDHR Studio که سال گذشته Cuphead را به‌دست کاربران سوییچ رساندند هم می‌گوید:

همکاری با نینتندو برای انتشار بازی روی سوییچ خیلی لذت‌بخش است و نینتندو از صمیم قلب تلاش می‌کند به بهترین شکل ممکن از شما پشتیبانی کند.

انتشار این‌گونه بازی‌ها برای سوییچ در آینده هم ادامه خواهد داشت و از Hollow Knight: Silksong و Axiom Verge 2 تا ده‌ها اثر مستقل دیگر در راه رسیدن به این کنسول هستند.

از طرف دیگر نینتندو برای آینده‌ی بازی‌های انحصاری خود هم برنامه‌های زیادی دارد و دارندگان این کنسول هیبریدی می‌توانند در انتظار تجربه‌ی آثار متنوعی در ماه‌ها و سال‌های آینده باشند؛ بازی‌هایی که در ادامه به بعضی از آن‌ها اشاره خواهیم کرد.

Animal Crossing: New Horizons

هرچند مجموعه انیمال کراسینگ در ایران خیلی پرطرفدار نیست، ولی در سایر کشورها هواداران زیادی دارد و برای مثال بازی Animal Crossing: New Leaf که چند سال قبل برای 3DS منتشر شده بود، حدود ۱۲.۵ میلیون نسخه فروش داشت. این روزها به زمان عرضه‌ی نسخه‌ی جدید این مجموعه نزدیک می‌شویم و Animal Crossing: New Horizons درحالی تا چند روز دیگر برای سوییچ ارائه می‌شود که انتظارات از آن بسیار بالا است و به‌نظر می‌رسد با یکی از کامل‌ترین نسخه‌های این مجموعه طرف باشیم.

در این بازی که می‌توان آن‌را نوعی شبیه‌ساز زندگی دانست می‌توان لحظاتی لذت‌بخش را در جزیره‌ای زیبا کنار سایر شخصیت‌ها سپری کرد، به شخصی‌سازی کاراکتر و محل زندگی خود پرداخت و با انجام کارهای مختلف و کسب پول، به‌سراغ خرید وسایل ارزشمند رفت. بازی در کنار قابلیت تجربه به‌صورت تک‌نفره، از حالت Co-op چهارنفره و آنلاین هشت‌نفره هم پشتیبانی می‌کند و پتانسیل این‌را دارد که به یکی از آثار محبوب سوییچ در سال ۲۰۲۰ تبدیل شود.

نینتندو سوییچ

Axiom Verge 2

بازی Axiom Verge یکی از بهترین آثار مستقل این سال‌ها بوده و با سبک مترویدوینیای خود و المان‌های جذابی که داشت، توانست طرفداران زیادی به‌دست آورد. این بازی روی سوییچ هم با استقبال بالایی مواجه شد و مدتی قبل خبردار شدیم که نسخه‌ی دوم آن برای کنسول نینتندو در دست ساخت است.

توماس هاپ در این نسخه در کنار حفظ ویژگی‌های جالب بازی اول، تغییرات گسترده‌ای هم در آن اعمال کرده و بازیکن را به‌سراغ ماجرایی جدید در محیط‌هایی متفاوت و متنوع می‌برد؛ داستانی که برای دنبال کردن آن نیازی به تمام کردن نسخه‌ی قبلی هم ندارید ولی درعین‌حال اگر هنوز Axiom Verge را تجربه نکرده‌اید، این بازی زیبا را به‌هیچ‌وجه از دست ندهید.

Axiom Verge 2 امسال منتشر خواهد شد و به‌گفته‌ی سازنده‌ی آن، افسانه زلدا این‌بار بیش از پیش روی تولید بازی تأثیر گذاشته است و می‌توانیم منتظر دیدن المان‌هایی برگرفته از مجموعه‌ی بزرگ نینتندو در این نسخه باشیم.

No More Heroes III

گویچی سودا ملقب به Suda 51 در سال ۲۰۰۷ با کارگردانی No More Heroes برای Wii، یکی از جذاب‌ترین بازی‌های این کنسول را تحویل مخاطبان داد؛ اثری که بازیکن را در نقش تراویس تاچ‌داون قرار می‌داد و با کمک کنترلر خلاقانه‌ی کنسول نینتندو باعث می‌شد با گیم‌پلی مهیج و متفاوتی همراه باشیم. هرچند بعدها نسخه‌های فرعی این مجموعه برای پلتفرم‌های مختلفی منتشر شدند، ولی نسخه‌های اصلی آن همواره در انحصار کنسول‌های نینتندو بوده‌اند و این‌بار هم نوبت به سومین بازی رسیده است.

استودیو Grasshopper Manufacture یک‌بار دیگر در No More Heroes III در قالب اثری اکشن ماجرایی با المان‌های هک اند اسلش بازیکن را با تراویس همراه می‌کند و او را در یک اثر جهان‌باز (اپن‌ورلد) به‌سراغ ماجراهای جدیدی می‌برد؛ اثری که قرار است بهره‌ی مناسبی از قابلیت‌های سوییچ ببرد.

نینتندو سوییچ

Deadly Premonition 2: A Blessing in Disguise

یکی از غافل‌گیرکننده‌ترین بازی‌های معرفی‌شده برای سوییچ، دنباله‌ی اثری است که در سال ۲۰۱۰ منتشر شد و با وجود سطح کیفی نه‌چندان بالای خود، طرفداران خاصی پیدا کرد. بازی Deadly Premonition به‌کارگردانی هیدتاکا سوهیرو ملقب به Swery65، میانگین امتیازی در حدود ۷۰/۱۰۰ داشت، ولی به شکل عجیبی به یک بازی کالت تبدیل شد و به‌همین دلیل معرفی نسخه‌ی دوم آن برای سوییچ خبری جالب برای علاقمندان این بازی ترس و بقا محسوب می‌شود.

این‌بار هم بازیکن در نقش فرانسیس یورک مورگان قرار می‌گیرد تا به کشف راز و رمز جنایت‌ها بپردازد و یک‌بار دیگر با لحظات جالب و منحصربفردی روبرو شود که در خیلی از بازی‌ها خبری از آن نخواهد بود. بازی امسال منتشر خواهد شد و چند ماه قبل هم نسخه‌ی اول آن برای سوییچ عرضه شد.

Bravely Default II

بازی Bravely Default در ابتدا قرار بود به‌عنوان دنباله‌ای برای Final Fantasy: The 4 Heroes of Light (یکی از نقش‌آفرینی‌های زیبای کنسول DS) تولید شود ولی پس از مدتی تغییر مسیر داد و سازندگان بازی در Silicon Studio تصمیم گرفتند آن‌را به‌عنوان یک اثر جدید معرفی کنند.

درحالی‌که نسخه‌ی اصلی بازی و همین‌طور Bravely Second: End Layer برای 3DS منتشر شده بودند، این روزها Bravely Default II برای سوییچ در دست تولید است و اسکوئر انیکس (Square Enix) یک‌بار دیگر تهیه‌ی آن‌را برعهده‌ی تومویا آسانو گذاشته است؛ کسی که پیش از این بازی زیبای Octopath Traveler را هم برای سوییچ تهیه کرده بود.

نینتندو سوییچ

The Legend of Zelda: Breath of the Wild 2

نسخه‌ی سوییچ بازی افسانه زلدا توانست به اثری افسانه‌ای تبدیل شود و عجیب نیست که نینتندو به‌سراغ تولید ادامه‌ی آن برود. بازی در E3 2019 همراه با تریلری زیبا معرفی شد و هرچند هنوز اطلاعات چندانی از آن نداریم، ولی با توجه به سابقه‌ی سازندگان افسانه زلدا و کیفیت بالای نسخه‌ی قبلی، کمتر کسی شک و تردیدی در موفقیت آن دارد.

کارگردان بازی این‌بار هم هیدمارو فوجیبایاشی است و به‌نظر می‌رسد نسخه‌ی جدید جزو معدود مواردی خواهد بود که در آن شاهد شباهت‌های زیاد بین دو بازی پشت‌سر هم از این مجموعه هستیم؛ برخلاف قبل که رسم بر این بود که اکثر نسخه‌های افسانه زلدا شکل و شمایل و المان‌های خاص خود را داشته باشند و حتی سبک بصری بازی نیز خیلی اوقات تغییراتی پیدا می‌کرد.

در مورد تاریخ انتشار بازی هنوز خبر رسمی اعلام نشده است، ولی شایعات مختلفی به گوش می‌رسد و از یک طرف پایان سال ۲۰۲۰ برای عرضه‌ی آن مطرح شده و از طرف دیگر هم بعضی شایعات از عدم انتشار بازی در این سال خبر می‌دهند.

Metroid Prime 4

بازی متروید پرایم در زمان انتشار برای گیم‌کیوب به یکی از بهترین شوترهای اول شخص تاریخ تبدیل شد و در کنار هیلو (Halo) نشان داد که این سبک می‌تواند به‌خوبی روی کنسول‌ها هم پیاده‌سازی شود. سازنده‌ی بازی یعنی استودیو رترو (Retro Studios) با تولید این اثر اولین گام خود در دنیای بازی را به بهترین شکل ممکن برداشت و بعدها با ساخت Donkey Kong Country Returns نشان داد که توانایی تولید آثار درخشانی را در سبک‌های مختلف دارد.

این استودیو در حال حاضر روی متروید پرایم 4 کار می‌کند؛ بازی‌ای که طرفداران برای شنیدن کوچک‌ترین خبری در مورد آن لحظه‌شماری می‌کنند. البته بازی قرار نبود از ابتدا توسط استودیو رترو تولید شود و پیش از این شعبه‌ی سنگاپور استودیو باندای نامکو (Bandai Namco) مسئول تولید پروژه بود و بعضی از اعضای سابق لوکاس‌آرتز (LucasArts) که در ساخت پروژه‌ی کنسل‌شده‌ی Star Wars 1313 نقش داشتند هم روی آن کار می‌کردند.

ولی بعدها مشکلاتی سر راه تولید بازی ایجاد شد و نینتندو ترجیح داد یک‌بار دیگر به‌سراغ اعضای کارکشته‌ی رترو برود تا این نسخه از متروید را از ابتدا طراحی کنند. همین اتفاقات هم باعث تأخیر خوردن در برنامه‌های انتشار بازی شده و هنوز معلوم نیست چه زمانی با یکی از مورد انتظارترین آثار سوییچ همراه خواهیم شد.

نینتندو سوییچ

Bayonetta 3

بایونتا از اولین بازی‌های پلاتینوم‌گیمز بود و وقتی در سال ۲۰۱۰ به کارگردانی هیدکی کامیا منتشر شد، توانست تحولی در سبک اکشن هک اند اسلش ایجاد کند؛ بازی‌ای که با وجود کیفیت بالای خود نتوانست به فروش مورد انتظار پلاتینوم‌گیمز برسد و به‌همین دلیل هم خبری از تولید نسخه‌ی دوم آن نبود، تا اینکه ناگهان طی اتفاقی عجیب مشخص شد که بایونتا 2 با سرمایه‌گذاری نینتندو تولید می‌شود و در انحصار Wii U خواهد بود.

هرچند این خبر باعث خشم و عصبانیت طرفداران بایونتا شد، ولی از طرفی هم نینتندو با این اقدام خود باعث ادامه پیدا کردن بازی شده بود و شاید در غیر این‌صورت هیچ‌وقت نسخه‌ی بعدی این اثر مهیج را نمی‌دیدیم. با اینکه فروش بایونتا 2 هم مثل نسخه‌ی اول خیلی بالا نبود ولی به‌نظر می‌رسد نینتندو از این پروژه رضایت کافی را داشته و با توجه به کیفیت بالای آن، پیشنهاد ساخت نسخه‌ی سوم را هم به تیم تولیدکننده داده است. هرچند بعد از گذشت بیش از دو سال از معرفی بایونتا 3 همچنان اطلاعات زیادی از آن نداریم، ولی نیازی به نگرانی نیست و پلاتینوم‌گیمز مدتی پیش از ادامه‌ی مراحل تولید بازی خبر داد و شاید به‌زودی اخبار بیشتری در این زمینه بشنویم.

نینتندو سوییچ

سه سال از عرضه‌ی نینتندو سوییچ گذشته است؛ سه سالی که هم برای نینتندو و هم طرفداران این شرکت قدیمی پُر از لحظات فراموش‌نشدنی و زیبا بوده و صنعت بازی توانسته میزبان یکی از بهترین کنسول‌های این سال‌ها باشد. شاید دراین‌میان تنها یک موضوع غم‌انگیز وجود داشته باشد؛ درگذشت ساتورو ایواتا، مرد بزرگی که از سال ۲۰۰۲ به ریاست نینتندو رسید و در زمان حضور او در این پست، تعدادی از ماندگارترین کنسول‌های تاریخ از DS و 3DS تا Wii توسط نینتندو عرضه شدند.

کسی که در این سال‌ها در کنار شیگرو میاموتو از نمادهای نینتندو محسوب می‌شد و فردی بود که همه‌ی گیمرها برایش احترام قائل بودند. با اینکه او از چند سال قبل درگیر مبارزه با سرطان شده بود و چهره‌اش روز به روز درد و رنج بیشتری را نشان می‌داد، ولی خیلی‌ها همچنان امید داشتند بهبودی این مدیر بزرگ را ببینند. حیف که در نهایت ایواتا در سال ۲۰۱۵ درگذشت، درحالی‌که نتوانست موفقیت کنسول سوییچ را ببیند.

ولی بدون شک تأثیر حضور ایواتا در نینتندو و ارتباط او با موفقیت سوییچ را نمی‌توان انکار کرد. دو ماه پیش از درگذشت ایواتا، او در صحبت‌های خود پیرامون کنسول بعدی نینتندو که در آن زمان با اسم رمز NX شناخته می‌شد، از المان‌های جدید و ویژگی‌های متفاوت این کنسول گفته بود و در نهایت هم سوییچ با کمک همین ویژگی‌ها به موفقیت رسید.

طرفداران نینتندو یا بهتر است بگوییم همه‌ی گیمرهای دنیا تا ابد بخشی از جذابیت‌های این صنعت را مدیون ایواتا هستند؛ کسی که روزی چنین گفته بود:

طبق توضیحات کارت مدیریتی من، رئیس شرکت نینتندو هستم. اما در ذهن و مغزم خود را یک بازی‌ساز می‌دانم و در قلبم همچنان یک گیمر محسوب می‌شوم.
ساتورو ایواتا و شیگرو میاموتو

شما همراهان زومجی چه دیدگاهی در مورد نینتندو سوییچ دارید؟ آیا به‌سراغ این کنسول و بازی‌های جذاب آن رفته‌اید یا ترجیح می‌دهید با سایر پلتفرم‌ها بازی کنید؟ نظرات خود را با ما درمیان بگذارید.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات