حقایق جالب سریال Prison Break - فرار از زندان

اگر به‌صورت تصادفی از افراد مختلف سریال‌های مورد علاقه آن‌ها را بپرسید بدون شک نام سریال فرار از زندان (Prison Break) را زیاد خواهید شنید؛ سریالی که نه‌تنها در میان طرفداران سریال‌های تلویزیونی در جهان که در میان مردم کشور خودمان هم محبوبیت بسیار زیادی دارد و هنوز در جمع‌ها درباره آن صحبت‌های زیادی می‌شود. سریالی که شخصیت‌های آن مدام در حال فرار هستند؛ فرار از زندان یا فرار از دست افراد مختلف. خالق این سریال یعنی پال شیورینگ پس از سختی‌های بسیار که در ادامه مقاله به آن‌ها اشاره خواهیم کرد موفق شد ایده خود را به مرحله ساخت برساند و یکی از موفق‌ترین سریال‌های تلویزیونی تاریخ را خلق کند.

مراحل ساخت سریال فرار از زندان در سال ۲۰۰۴ آغاز و نخستین قسمت آن در تاریخ هفتم شهریور ماه ۱۳۸۴ (۲۰ اوت ۲۰۰۵) از شبکه فاکس (FOX) پخش شد. این سریال در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۸ (۱۵ می ۲۰۰۹) پس از پخش ۸۱ قسمت در قالب ۴ فصل به‌انتهای راه خود رسید ولی به‌دلیل محبوبیت زیاد آن در سال ۲۰۱۷ شاهد پخش ۹ قسمت دیگر از آن تحت عنوان فصل پنجم این سریال بودیم. بسیاری از اهالی سینما و تلویزیون به‌خصوص طرفداران این سریال از پخش فصل پنجم آن بسیار ناامید شدند و ساخت آن را تنها به اهداف اقتصادی سازندگان سریال مرتبط می‌دانستند. درهرحال این سریال همچنان یکی از محبوب‌ترین سریال‌های ساخته شده در تاریخ قلمداد می‌شوند و به‌همین‌دلیل تصمیم گرفتیم تا در این مقاله به‌بررسی نکات و حقایق جالب آن بپردازیم؛ حقایقی که شاید از آن‌ها اطلاع نداشته باشید.

به‌خاطر داشته باشید که برخی از قسمت‌های این مقاله شامل توضیحاتی می‌شود که ممکن است قسمت‌های مهمی از داستان این سریال را برای شما اسپویل کند، پس اگر هنوز این سریال را تماشا نکرده‌اید، پیشنهاد می‌کنیم پس از تماشای سریال قسمت‌های حاوی اسپویل این مقاله را مطالعه کنید (قسمت‌های حاوی اسپویل با یک هشدار مشخص شده‌اند).

سریال فرار از زندان در زمان انتشار به‌طور ریشه‌ای تفاوت‌های زیادی با تمام فیلم و سریال‌های آن زمان داشت ولی در ظاهر می‌توانستیم شباهت‌هایی میان این سریال با برخی فیلم‌ها مانند فیلم The Fugitive و فیلم The Great Escape پیدا کنیم. داستان اصلی فیلم همان‌طور که قطعا می‌دانید درباره دو برادر به نام‌های مایکل اسکوفیلد با بازی ونتورت میلر و لینکن باروز با بازی دومنیک پورسل جریان دارد که با یک نقشه بسیار هوشمندانه قصد دارند از زندان فرار کنند. این داستان دو برادر در سال ۲۰۰۶ برای شبکه فاکس مشکلات زیادی به‌همراه داشت و آن‌ها را درگیر یک پرونده قضایی کرد. در آن سال دو برادر به نام‌های دونالد هیوز و رابرت هیوز مدعی شدند که این شبکه از داستان زندگی آن‌ها برای ساخت این سریال استفاده کرده و مسئولان این شبکه را با این ادعا به دادگاه کشاندند. در سال ۱۹۶۴ رابرت که مرتکب جرمی نشده بود به‌اشتباه به پنج سال حبس محکوم شد ولی برادر بزرگ‌تر او یعنی دونالد با طرح یک نقشه توانست او را از زندان فراری دهد. آن‌ها به‌مدت چهار سال به‌عنوان زندانی‌های فراری زندگی کردند و درنهایت توسط دادگاه تبرئه شدند. دونالد در سال ۲۰۰۶ مدعی شد که آن‌ها داستان زندگی خود قبل از آن اتفاق تا زمان تبرئه شدن را چند سال پیش برای مسئولان شبکه فاکس فرستاده بودند ولی پیشنهاد آن‌ها توسط شبکه فاکس رد شد. داستان زندگی آن‌ها شباهت‌های بسیار زیادی به داستان برادران سریال فرار از زندان دارد؛ آیا واقعا شبکه فاکس از داستان آن‌ها برای ساخت این سریال استفاده کرده بود؟

تابه‌امروز بارها شاهد این موضوع بوده‌ایم که مشکلات شخصی دلیل اصلی به‌اتمام رسیدن حرفه بسیاری از بازیگران بوده‌اند ولی بازیگر شخصیت تووینر (Tweener) یعنی لین گریسون به‌خوبی موفق شد جلوی اتمام حرفه بازیگری خود را بگیرد. حتما می‌دانید که شخصیت تویینر در فصل دوم سریال فرار از زندان به‌صورت ناگهانی کشته شد و از سریال کنار رفت. این موضوع در ابتدا در فیلم‌نامه سریال جایی نداشت ولی مشکلات شخصی این بازیگر در زندگی خود باعث کنار رفتن او از این سریال گردید. گریسون در سال ۲۰۰۷ در یک تصادف رانندگی باعث مرگ یک نوجوان ۱۷ ساله شد، او به‌دلیل استفاده از مشروبات الکلی در هنگام رانندگی مجرم شناخته و به ۴۰ ماه زندان و ۴ سال حبس تعلیقی محکوم شد. خالق این سریال یعنی پل شیورینگ در مصاحبه‌ای اعلام کرد که برای شخصیت تویینر برنامه‌های زیادی در سر داشته ولی به‌دلیل این اتفاق چاره‌ای به‌جز کنار گذاشتن او از سریال نداشته است. لین گریسون پس از آزادی مشروط در سال ۲۰۰۹ حرفه خود در بازیگری را ادامه داد.

زمانی‌که سازندگان سریال برای ساخت آن چراغ سبز شبکه فاکس را دریافت کردند، دچار مشکلات بسیار زیادی در انتخاب بازیگران آن شدند. برخلاف تعدادِ زیادِ بازیگرانی که برای این نقش‌ها آزمون دادند، آن‌ها افراد مورد نظر خود برای نقش‌های اصلی سریال پیدا نکرده بودند. خالق سریال پل شیورینگ در مصاحبه‌ای درباره انتخاب بازیگران سریال توضیحات کاملی داد و گفت: «آن هفته‌ها بسیار دلهره‌آور بودند، من حتی شب‌ها کابوس انتخاب بازیگران را می‌دیدم. شبکه فاکس بلاخره پیشنهاد من را برای ساخت این سریال قبول کرده بود ولی من همچنان بازیگری برای نقش‌های اصلی در اختیار نداشتم. هرچه به زمان مشخص شده برای شروع فیلم‌برداری نزدیک‌تر می‌شدیم، دلهره من و سایر افراد حاضر در تیم سازنده فیلم بیشتر می‌شد. ما به‌معنای واقعی کلمه تمام بازیگران ۲۵ تا ۳۵ ساله حاضر در لس‌آنجلس را ملاقات کردیم و از تمام آن‌ها آزمون گرفتیم ولی هیچکدام آن‌ها شخصیت مرموز مایکل را به‌خوبی ایفا نمی‌کردند. وجه پر رمز و راز مایکل شاید جذاب‌ترین خصوصیت او باشد ولی هیچکدام از آن‌ها این خصوصیت را خوب نمایش می‌داند؛ برخی بسیار خشک و بی‌روح بودند و برخی بسیار لوس و پر جنب‌وجوش. تنها یک هفته تا شروع مراحل ساخت سریال باقی مانده بود که ونتورت میلر از در محل آزمون داخل شد و دقیقا زمانی‌که او را دیدم متوجه شدم او از مایکلی که من در ذهن داشتم ۱۰ برابر بهتر است؛ او واقعا حکم فرشته نجات من را دارد».

بااین‌حال ونورت میلر آخرین بازیگری نبود که به تیم بازیگران سریال اضافه شد؛ دومنیک پورسل تنها سه روز قبل از شروع فیلم‌برداری وظیفه ایفای نقش لینکن باروز را برعهده گرفت. پل شیورینگ شخصا اعتقاد داشت که پورسل برای نقش لینکن مناسب نیست ولی به‌دلیل نزدیک بودن زمان شروع فیلم‌برداری ایفای نقش لینکن باروز را به او سپرد. نه‌تنها شیورینگ و تیم سازنده سریال بلکه تمام بازیگران آن باتوجه‌به انتخاب بازیگران اصلی در لحظات آخر، از محبوبیت سریال، نتیجه فوق‌العاده آن و هماهنگی بازیگران با یکدیگر بسیار تعجب کرده بودند.

استیسی کیچ بازیگر نقش شخصیت پوپ که رئیس زندان فاکس ریور تلقی می‌شد و مانند یک خانواده ناتنی برای مایکل به‌شمار می‌آمد، این نقش را با تجربه‌های شخصی خود به‌بهترین شکل ممکن به‌تصویر کشیده است؛ به‌احتمال زیاد کیچ این شخصیت را با الهام گرفتن از یک شخص واقعی که در زندگی او وجود داشته ایفا و آن را به یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های سریال فرار از زندان تبدیل کرده است. همان‌طور که به‌احتمال زیاد می‌دانید استیسی کیچ در سال ۱۹۸۴ به‌دلیل حمل مواد مخدر در فرودگاه لندن دستگیر و به ۹ ماه زندان محکوم شد. خبر محکوم شدن او در آن زمان سروصدای بسیار زیادی ایجاد کرد؛ او در آن زمان در یک برنامه تلویزیونی در انگلستان مشغول به‌کار بود که به‌دلیل اتهامات و محکوم شدن او، مراحل تولید فصل چهارم آن برنامه لغو شد. شیورینگ در مصاحبه‌ای اعلام کرد که این موضوع یکی از مهم‌ترین دلایلی بود که نقش رئیس زندان فاکس ریور را برای استیسی کیچ درنظر داشته است. به‌اعتقاد شیورینگ تجربیات کیچ در آن زمان و برخوردهایی که با رئیس آن زندان داشته، به او کمک زیادی کرده تا نقش خود را به بهترین نحو ممکن ایفا کند.

فصل سوم سریال با یک پیچش داستانی بسیار تاریک و ناراحت‌کننده همراه بود که در آن شخصیت سارا تانکردی به‌قتل رسید و سریال را ترک کرد. با فرستادن سر قطع‌شده او برای مایکل تقریبا تمام مخاطبان سریال قانع شده بودند که سارا به‌قتل رسیده ولی درنهایت او به سریال برگشت تا در فصل پایانی حضور داشته باشد. ترک سریال توسط سارا وین کالیز دلایل ویژه‌ای دارد که پل شیورینگ دراین‌باره توضیح داد و گفت: «مرگ سارا به‌هیچ‌وجه در فیلم‌نامه حضور نداشت و ما به مرگ او حتی فکر هم نمی‌کردیم. سارا قرار بود که پس از مایکل مهم‌ترین شخصیت سریال تلقی شود ولی به‌دلیل مسائلی مجبور شدیم شخصیت سارا را در فصل سوم از سریال خارج کنیم. این اتفاق دو دلیل اصلی داشت، اولین دلیل این بود که سارا در آن زمان باردار بود و ما اصلا نمی‌توانستیم این موضوع را به فیلم‌نامه و شخصیت او اضافه کنیم و همچنین زمان کافی هم برای صبر کردن نداشتیم. دلیل بعدی این تصمیم این بود که پس از پیشنهاد شبکه فاکس برای تمدید قرارداد او، سارا با این قرارداد مخالفت کرد تا در زمان بارداری و پس از تولد کودک خود درکنار او باشد». نویسندگان سریال قصد نداشتند سارا را از سریال خارج کنند ولی با این تصمیم موفق شدند یک پیچش شخصیتی جالب در مایکل ایجاد کنند که مرگ سارا برای او به یک انگیزه مضاعف تبدیل شود. با اینکه در فصل سوم نحوه مرگ سارا خیلی آرام و بدون سروصدا بود ولی پس از حل مشکلات او در زندگی شخصی خود با عقد قراردادی جدید با شبکه FOX در فصل چهارم به سریال برگشت و نویسندگان سریال هم به‌خوبی موفق شدند برگشت او را توجیه کنند.

به‌طور حتم با من موافق هستید که خالکوبی‌های بدن مایکل یکی از نمادین‌ترین جنبه‌های سریال فرار از زندان قلمداد می‌شوند. خالکوبی‌هایی که تمام نقشه‌های زندان فاکس ریور و جزییات نقشه فرار او از زندان را در اختیار مایکل قرار می‌دادند. این موضوع باعث شد تا طرفداران سریال کنجکاو شوند که چرا در فصل چهارم مایکل اقدام به پاک کردن خالکوبی‌های معروف خود کرد. دلیل این موضوع این است که نگه‌داری از خالکوبی‌های مایکل در تمام روزهای فیلم‌برداری بسیار سخت بود و همین عامل باعث شده بود تا در تمام روزهای فیلم‌برداری گریم شخصیت مایکل حدود پنج ساعت طول بکشد؛ گریمی که با آن حجم از جزییات باید هر روز دقیقا مانند روز قبل انجام می‌شد. این مقدار زمان برای تمام بدن مایکل صرف نمی‌شد و بعضی اوقات تنها گریم قسمت‌هایی از دست یا گردن او که در فیلم نمایان بودند ساعت‌ها به‌طول می‌انجامید. ونتورت میلر سرانجام در فصل سوم درخواست داد تا این خالکوبی‌ها از بدن مایکل حذف شوند؛ دلیل او برای این درخواست این بود که این خالکوبی‌ها دیگر جایی در روند داستانی فصل‌های پایانی نخواهند داشت. او در مصاحبه‌ای گفت که برخی اوقات دمای بسیار بالای هوا در تابستان به‌شدت آزاردهنده می‌شد. سازندگان سریال درنهایت با درخواست او موافقت کردند و همان‌طور که در سریال مشاهده کردیم، شخصیت مایکل خالکوبی‌های بدن خود را در فصل چهارم از بین برد.

• محل فیلم‌برداری سریال در زندان فاکس ریور کاملا واقعی است. این مکان که نام آن جولیت بود به یک کانون اصلاح و تربیت افراد مجرم تعلق داشت. این مرکز در سال ۲۰۰۲ تعطیل و در زمان شروع مراحل ساخت سریال به محل فیلم‌برداری فصل اول آن تبدیل شد.

• از میان تمام ۱۷ شخصیت مهم سریال تنها دو نفر از آن‌ها هیچوقت دستگیر نشدند؛ شخصیت ورونیکا داناوان با بازی رابین تونی و شخصیت صوفیا لوگو با بازی دانی گارسیا.

• دلیل کمتر بودن تعداد قسمت‌های فصل سوم سریال که برخلاف فصل‌های اول، دوم و چهارم تنها ۱۳ قسمت داشت، اعتصاب نویسندگان عضو انجمن نویسندگان آمریکا بود که در سال ۲۰۰۷ به‌دلایل مختلفی دست به اعتصاب زده بودند.

• در فیلم‌نامه ابتدایی سریال قرار بود که شخصیت سارا تانکردی به‌دلیل اوردوز و استفاده بیش‌ازحد از مواد مخدر از سریال کنار رود ولی محبوبیت بسیار زیاد بازیگر آن شخصیت یعنی سارا وین کالیز در میان طرفداران این سریال باعث شد تا این اتفاق از فیلم‌نامه فصل اول حذف شود.

• شخصیت بنجامین مایلز یا همان C-Note با بازی راکموند دانبار قرار بود تنها در دو قسمت از سریال حضور داشته باشد ولی آزمون بازیگری او سازندگان سریال را متقاعد کرد تا نقش او را در سریال پررنگ‌تر کنند.

• سلول انفرادی که لینکن باروز در آن حبس بود در گذشته به یک قاتل سریالی به‌نام جان وین گِیسی تعلق داشت و به‌همین‌خاطر بسیاری از افراد تیم سازنده سریال از وارد شدن به آن سلول می‌ترسیدند و از نزدیک شدن به آن پرهیز می‌کردند ولی دومنیک پورسل آن سلول را بهترین مکان برای به‌تصویر کشیدن شخصیت لینکن باروز قلمداد می‌کرد.

نظر شما همراهان همیشگی سایت زومجی درباره این سریال محبوب چیست؟ اگر شما هم نکته جالبی درباره سریال Prison Break می‌دانید که در این مقاله به آن اشاره‌ای نشده است، آن را با ما و سایر خوانندگان سایت زومجی در میان بگذارید.