۱۵ بازی که تغییرات جالبی در سبک خودشان ایجاد کردند

یکی از جذاب‌ترین دلایلی که صنعت بازی‌های ویدیویی تا این حد به رشد و کمال رسیده، تنوع در ژانر و سبک‌های گوناگون در آن است. تقریبا هر فردی با هر سلیقه‌ای امکان ندارد در این دریای بی‌کران از بازی‌های متنوع، اثری که از تجربه آن لذت ببرد را پیدا نکند.

اگر مروری به تاریخچه این صنعت پردرآمد مخصوصا یک دهه اخیر بیندازیم، این ادعا حتی بیش‌از پیش به چشم می‌خورد. به‌عنوان مثال مگر از عمر سبک نوظهور و به‌شدت محبوب بتل رویال چقدر گذشته است؟ این قضییه به‌نحوی دیگر برای حتی ژانرهایی که عمری بسی طولانی‌تر هم دارند، رخ داده است؛ چراکه در گذشته شما در هر سبکی گزینه‌های زیادی در اختیار نداشتید، اما امروزه نه‌تنها سبک‌ها و زیرژانرهای جدیدی معرفی شده‌اند، بلکه توسعه‌دهندگان سعی دارند با تغییر حتی کوچک‌ترین حالت ممکن، اثر متفاوت‌تری نسبت به سایر آثار تولید شده، روانه بازار کنند.

حال به‌همین مناسبت تصمیم گرفتیم پانزده بازی که مسیر خود را نسبت به بازی‌های مشابه جدا کرده و به اثری خلاق و منحصربه‌فردی تبدیل شده‌اند را به شما معرفی کنیم. پس لطفا در ادامه با زومجی همراه باشید.

اوایل سال ۱۹۹۹ بود که نینتندو از یک بازی فایتینگ و مبارزه‌ای جدیدی رونمایی کرد. بازی Super Smash Bros با بهره‌گیری از شخصت‌های جذاب، دوست‌داشتنی و خاطره‌انگیز نینتندو سعی کرده حال‌وهوای جدیدی را به طرفداران این سبک ارایه دهد. حال سؤال اصلی اینجا است که چطور نام Super Smash Bros در این فهرست قرار گرفته شده است؟

ظهور بازی‌های فایتینگ و تولد این ژانر تقریبا برابر با عمر صنعت بازی‌های ویدیویی است. لحظات خاطره‌انگیز بسیاری از ما با مبارزات نفس‌گیر در بازی‌هایی چون Tekken، مورتال کامبت و Street Fighter گره خورده است.

همان‌طور که می‌دانید اساس آثار این ژانر کشتن طرف مقابل است. ساخته نینتندو نیز کاملا از این قاعده و سنت تبعیت می‌کند، اما با کمی تغییر. در بازی Super Smash Bros شاهد یک هرج‌ومرج و اتمسفر پرجنب‌وجوشی هستیم که در کم‌تر اثر دیگری مشابهش را می‌توان پیدا کرد. عاملی که باعث شده شاهد وجه متفاوت و جدیدی از کاراکترهای بامزه و جذاب نینتندو نیز باشیم.

هیدئو کوجیما قطعا یکی از بزرگ‌ترین و تاثیرگذارترین بازی‌سازهای تاریخ است. کمتر کسی در صنعت بازی‌های ویدیویی را می‌توان یافت که با این این ادعا مخالف باشد. کوجیما طی سال‌ها فعالیت‌های خود توانسته با خلق بازی‌های بزرگ و موفق، اعتبار بالایی را برای خود دست‌وپا کند. اگر تنها بخش کوچکی از فعالیت‌های حرفه‌ای او را ورق بزنیم، نام آثار مهمی چون سری Metal Gear و بازی سایلنت هیل به چشم می‌خورند.

همان‌طور که احتمالا در جریان هستید کوجیما پس از درگیری‌ و مشکلاتی که با کونامی پیدا کرد، سال ۲۰۱۵ تصمیم به جدایی و تأسیس استودیوی شخصی خود تحت عنوان کوجیما پروداکشنز گرفت. از این اتفاق مدت زمان نسبتا زیادی نگذشته بود که خبر کار روی اولین پروژه شخصی خود به‌نام Death Stranding را اعلام کرد؛ خبری که باعث تزریق هیجان و شور‌ و اشتیاق وصف نشدنی میان اهالی این صنعت نیز شد.

بازی پرخرج Death Stranding درواقع یک محصول اکشن و جهان‌باز به‌حساب می‌آِید. اثری که به‌جای تمرکز روی مبارزات و روبه‌رو کردن گیمر با مأموریت‌های مختلف و فرعی، یک سیستم و مکانیزم پیمایش و گشت‌وگذار جدید و مصربه‌فردی را به مخاطبان خود معرفی می‌کند. تیم سازنده سعی کرده با طراحی روش خلاقانه‌ای اهمیت اکتشافات در بازی را بیش‌از هر اثر دیگری نشان دهد. کوجیما همچنین با ترکیب بخش چندنفره متفاوتی به تجربه نهایی گیمر، حضور آخرین ساخته خود در این فهرست را به امری ضروری تبدیل کرده است.

زمانیکه مسئله خلاقیت به میان بیاید، قطعا سهم نینتندو تنها یک بازی نخواهد بود. این غول ژاپنی در سال ۲۰۱۷ کنسول جدید خود به‌نام سوییچ را روانه بازار کرد. دستگاهی که وظیفه سنگینی برعهده داشت و باید خاطرات تلخ کنسول Wii U را از یاد و خاطره گیمرها پاک می‌کرد.

چند سالی است که بسیاری معتقد هستند برای تجربه یک اثر نوآورانه باید سراغ بازی‌های مستقل رفت؛ ادعایی که باتوجه به عملکرد اخیر این بازی‌ها چندان بی‌اساس و اشتباه به‌نظر نمی‌رسد.

در جریان رویداد معرفی بازی‌های پلی استیشن 5 بود که با انتشار تریلری از یک بازی جدید و مستقل رونمایی شد. بازی The Pathless داستان دختر کمانداری را روایت می‌کند که با عقاب خود باید به‌دنبال پیدا کردن مقبره‌های مختلف باشد. با حل کردن معمای هر مقبره قهرمان داستان می‌تواند موجودات تاریک و خبیث جهان The Pathless را شکار کند. شاید از خودتان بپرسید چرا این بازی در این فهرست قرار گرفته شده است؟

شاید در نگاه اول کمی عجیب به‌نظر برسد اما بازی Metroid Prime درحالیکه یک اثر شوتر به‌حساب می‌آِید، اما تیم سازنده روی این بخش از بازی کمترین توجه را داشته است. البته این بدین معنا نیست که وجه شوتینگ بازی از کیفیت پایینی برخوردار است، بلکه این بخش به‌کمک شما آمده تا از گشت‌وگذار و کشفیات در بازی بیشتر لذت ببرید. تمام این جوانب در ترکیب با نوع طراحی مراحل و مکانیزم پیشرفت در بازی، باعث خلق شوتر متفاوتی شده است.

اگر سری محبوب Little Big Planet را تجربه کرده باشید، اطلاع دارید که استویدیوی مدیامولکول فلسفه خاص خود را در ساخت یک بازی دارد.

در جریان رویداد E3 2015 بود که سونی از پروژه جدید خود تحت عنوان Dreams رونمایی کرد؛ اثری که به‌واسطه مبهم بودن و البته سابقه تیم سازنده آن توجهات بسیاری را به سمت خود معطوف کرد. بازی Dreams بالاخره اوایل سال میلادی ۲۰۲۰ به‌صورت انحصاری برای کنسول پلی استیشن 4 عرضه شد.

اگر هنوز فرصت تجربه این بازی را پیدا نکرده‌اید، کافی است سری به فضای مجازی و رسانه‌های مختلف بزنید، تا متوجه شوید که دریمز فراتر از تنها یک بازی ویدیویی است.

Dreams پیش‌از اینکه یک بازی ویدیویی باشد، در اصل یک کلاس بازی‌سازی محسوب می‌شود. شما در این اثر همچون یک موتور بازی‌سازی می‌توانید با در اختیار داشتن امکانات بسیار زیاد و متنوع به ساخت آثار مورد علاقه خود بپردازید. محیط کاربری جذاب Dreams درکنار انعطاف‌پذیری بالا و امکانات فراوان آن نه‌تنها گیمرهای مبتدی بلکه بازی‌سازهای حرفه‌ای را نیز به سمت خود کشانده است.

سال ۲۰۱۵ تیم نینتندو تصمیم به ورود به عرصه تولید بازی شوتر آنلاین گرفت. علاقه‌مندان به صنعت بازی‌های ویدیویی با استناد به سابقه نینتندو انتظار تجربه یک بازی متفاوت را می‌کشیدند؛ پیش‌بینی‌ای که کاملا درست از آب درآمد. بازی Splatoon درسته که در دسته‌بندی آثار شوتر آنلاین قرار می‌گیرد، اما به‌هیچ عنوان در آن خبری از خشونت و درگیری‌های رایج نیست.

از آنجاییکه که احتمالا همه ما تابه‌امروز حداقل برای یک‌بار هم که شده دنیای بازی‌هایی چون Call of Duty و بتلفیلد را تجربه کرده‌ایم، می‌دانیم که هدف اصلی در این سبک از بازی‌های ویدیویی تیراندازی و کشتن رقیب است. این موضوع اما در اسپلتون به شکل‌وشمایل متفاوتی طراحی شده است. گیمر در این بازی به کمک همگروهی‌های خود باید به‌وسیله رنگ‌هایی که در اختیار دارد، سعی کند محیط بیشتری را به‌ رنگ تیم خود درآورد. در انتها هر تیمی که بتواند به این امر دست پیدا کند فاتح بازی خواهد شد.

گیم‌پلی کاملا نوآورانه و منحصربه‌فرد بازی Splatoon شایستگی حضور آن در این فهرست را اثبات می‌کند.

پنجمین کنسول خانگی نینتندو در سال ۲۰۰۶ با نام Wii روانه بازار شد و توانست به یکی از موفق‌ترین کنسول‌های تاریخ نیز بدل شود. کنسول Wii برای اولین‌بار مفهوم کنترلر حرکتی را وارد این صنعت کرد و تاثیر بسیار زیادی روی ادامه روند سونی و مایکروسافت نیز از خود به‌جا گذاشت.

نینتندو برای آشنایی بیشتر کاربران با این تکنولوژی نوظهور و ناآشنا، یک بازی جدید تحت عنوان Wii Sports را منتشر کرد. همان‌طور که از نام آن مشخص است، Wii Sports خود از پنج بازی ورزشی بوکس، تنیس، بیسبال، بولینگ و گلف تشکیل شده است.

باوجود اینکه گیم‌پلی و گرافیک تمام این بازی‌ها ساده طراحی شده‌اند، اما به‌لطف قابلیت‌های کنترلر وی، بازی Wii Sports توانست به‌عنوان یک پدیده نام خود را در تاریخ ثبت کند.

بیش از یک دهه از اولین‌باری که بازی جهان‌بازی تحت عنوان Shadow of the Colossus برای پلتفرم پلی استیشن 2 منتشر شده است، می‌گذرد. اثری که با طراحی اتمسفر و محیط‌های خاص و چشم‌نواز خود سونی و تیم سازنده را مجبور به ساخت نسخه ریمیکی از آن برای کنسول نسل هشتمی خود کرد.

اگر از علاقه‌مندان به بازی‌های جهان‌باز باشید، احتمالا هم‌عقیده هستید که یکی از نکات کلیدی در محبوبیت این نوع از بازی‌ها، وجود المان‌های متنوع و زیاد درون نقشه بازی است. حال اگر بگویم Shadow of the Colossus با اینکه یک اثر جهان‌باز است ولی دقیقا ضد همین اصل عمل می‌کند، چه فکری راجع‌به آن می‌کنید؟

هدف اصلی سازندگان بازی Shadow of the Colossus لذت بردن و غرق شدن گیمر در محیط‌های آن است؛ به‌طوریکه تا چشم باز می‌کنید، می‌بینید مدتی است که سوار بر اسب خود از یک‌سو به سویی دیگر در حرکت هستید. در این بازی افراد به‌غیر از مواجهه با شانزده دشمن اصلی که حتی برای شکست دادن آن‌ها هم بیشتر باید روی حل معماها تمرکز کنند تا خود مفهوم مبارزه، درگیری خاص دیگری را تجربه نخواهند کرد. با این وجود اما نباید هنر تیم سازنده را نادیده گرفت؛ چراکه به اعتقاد بسیاری Shadow of the Colossus یکی از خلاقانه‌ترین و منحصربه‌فردترین اثری است که در دنیای بازی‌های ویدیویی تا امروز ساخته شده است.

اگر حدود پنج سال پیش بهتان می‌گفتند که در دنیای وسیع و متنوع بازی‌های ویدیویی قرار است روزی اثری روانه بازار شود که از سبک‌های گوناگون ویژگی‌هایی را به ارث برده و همه را با هم ترکیب می‌کند، باور می‌کردید؟

باتوجه به استقبال از Rocket League و موفقیت‌های آن، به‌نظر می‌رسد تیم سازنده به‌خوبی با پشتیبانی‌های منظم خود، این آش شله‌قلمکار را به یک اثری جذاب و متفاوت برای کاربران تبدیل کرده است.

بتل رویال سبکی است که بااینکه زمان زیادی از تولد آن نمی‌گذرد اما به‌خاطر ارایه تجربه جدید و متفاوت به‌سرعت توانسته محبوبیت زیادی را بین گیمرها به‌دست آورد.

دراین‌میان اما استودیوی بریتانیایی مدیاتونیک سعی کرده با حفظ چارچوب‌های کلی این ژانر، اثری کاملا نوآورانه و خلاقانه‌ای را روانه بازار کند.

بازی Fall Guys به‌‌لطف طراحی محیط‌های رنگارنگ، کاراکترهای جذاب و بامزه و مراحل متنوع، به‌شدت مورد توجه گیمرها قرار گرفت و موفقیت‌ها و رکورهای زیادی را برای تیم سازنده خود ثبت کرد. فال گایز در اصل با الهام از برنامه‌ها و مسابقات تلویزیونی معروفی چون Takeshi’s Castle و It’s a Knockout ساخته شده و گیمر در آن باید به‌صورت رقابتی از موانع پیش‌روی خود گذشته و جان سالم به در ببرد.

معمولا بازی‌هایی که برچسب شبیه‌ساز را کنار نام خود می‌بینند نه‌تنها صرفا قشر خاصی با آن ارتباط برقرار ‌می‌کند بلکه احتمال دارد پس از مدتی دچار یکنواختی نیز شوند. نینتندو اما ثابت کرده که در هر سبک و ژانری که وارد می‌شود اثری متفاوت و جذابی را روانه بازار می‌کند.

بازی Animal Crossing درسته که دراصل یک شبیه‌ساز زندگی به‌حساب می‌آید، اما شبیه‌سازی که با ویژگی‌های خاص و اتمسفر جذاب خود به یک اثر اعتیادآور و مهم‌تر از همه، محبوب تبدیل شده است.

اینکه شما در Animal Crossing می‌توانید با مکانیزم‌ها آشنایی چون کاشت و برداشت، خرید و فروش، ساخت و ساز و همکاری با سایر همسایه‌ها مزرعه خود را بهتر و مجهزتر کنید تقریبا در بسیاری از بازی‌های مشابه دیده می‌شود؛ اما نکته متمایز کننده به نوع اجرای آن‌ها برمی‌گردد. شاید متفاوت‌ترین ویژگی‌ای که تیم سازنده در بازی خود لحاظ کرده، هماهنگی ساعت بازی با زمان واقعی است. به‌طوریکه هر ساعتی از شبانه‌روز که وارد انیمال کراسینگ می‌شوید، ساعت بازی نیز هماهنگ با زمان دنیای واقعی به شما نمایش داده می‌شود.

همان‌طور که تا اینجای مقاله متوجه شده‌اید، سهم قابل‌توجهی از این فهرست را بازی‌های نینتندو به خود اختصاص داد‌ه‌اند.

سبک استراتژی همزمان (Real Time Strategy) ژانر شناخته شده‌ای است که اساس و قاعده خاص خود را دارد. نینتندو اما نشان داده که معمولا در بند این سنت‌های نانوشته نمی‌ماند و علاقه شدیدی به تولید اثری متفاوت دارد.

Pikmin نیز در ظاهر یک بازی استراتژی همزمان محسوب می‌شود اما در باطن تفاوت‌های زیادی با آثار این ژانر دارد. کنترل انعطاف‌پذیر و آسان شخصیت‌های متنوع و بامزه در بازی درکنار گیم‌پلی روان و محیط‌های چشم‌نواز، Pikmin را به یک بازی نوآورانه و جدید تبدیل کرده‌ است.

بازی پیکمین جزو معدود بازی‌های سبک استراتژی همزمان است که پلتفرم هدف آن کنسول‌های خانگی انتخاب شده است.

خاصیت اصلی بازی‌های سبک روگ‌لایک مُردن و تکرار مکرر از نقطه ابتدایی است. همین امر نیز باعث شده بسیاری از مردم نتوانند ارتباط چندانی با این آثار برقرار کنند.

استودیوی سوپرجاینت گیمز اما با زیرکی و هوشمندی تمام توانسته این موضوع را به یک مسئله لذت‌بخش تبدیل کند. در بازی Hades شما همواره در حال پیشرفت کردن هستید؛ حتی پس از هر بار کشته‌ شدن. همین حس پیشرفت در بازی نیز کمک شایانی کرده تا گیمر با اشتیاق بیشتری به تجربه آن بپردازد و به‌نوعی جلوی تکرار آن را بگیرد.

درحالیکه هیدیس یک بازی روگ‌لایک محسوب می‌شود اما تیم سازنده تمام تلاش خود را کرده تا با اضافه کردن المان‌های نقش‌آفرینی و مبارزات، بازی را به یک اثر کاملا متفاوتی تبدیل کند.

حدود یازده سال پیش بود که صنعت بازی‌های ویدیویی شاهد عرضه یک از مهم‌ترین و تاثیرگذارترین بازی‌های خود شد. استودیوی موجانگ سال ۲۰۱۱ بازی متفاوت خود یعنی ماینکرفت را منتشر کرد. اثری که تا امروز نه‌تنها از محبوبیت آن کاسته نشده، بلکه روزبه روز هم آمار و ارقام جدیدی را به نام خود ثبت می‌کند.

چنانچه فرصت تجربه بازی ماینکرفت را پیدا کرده باشید، اطلاع دارید که آزادی عمل مثال زدنی که تیم سازنده در اختیارتان می‌گذارد باعث شده تا گیمر در دنیای جذاب بازی به‌کمک بلوک‌های معروف آن هرآنچه که دوست دارد را بسازد.

حال نوبت شما است تا نظرات خود درمورد این فهرست و سایر بازی‌هایی که شایسته حضور در آن هستند را با ما نیز به اشتراک بگذارید.