آخر هفته چی بازی کنیم: از تجربهای وسترن تا سفر به ماه
طبق روال همیشگی چهارشنبهها، باز هم بهسراغ قسمتی دیگر از سری مقالههای آخر هفته چی بازی کنیم رفتیم. در این قسمت هم سعی کردیم چهار بازی در سبکهای مختلف داشته باشیم که یکی از آنها هم بر اساس پیشنهاد شما کاربران در قسمت قبلی انتخاب شده است.
Call of Juarez: Gunslinger
مجموعه Call of Juarez، از آن دست بازیهایی بهحساب میآید که هرچند بینقص و از هر نظر درجه یک نباشند، ولی خب تجربیاتی هستند که میتواند از بازی کردنشان لذت برد و حسابی سرگرم شد. این سری، در نسخه سوم که با اسم The Cartel منتشر شد، سراغ تجربهای مدرنتر رفت که با حال و هوای تماما وسترن دو نسخه اول متفاوت بود و خب تا دلتان بخواهد هم خراب کرد! بهطوریکه بازی نمرههای شدیدا بدی گرفت و حتی خیلیها بر این عقیده بودند که Cartel پایان تلخی برای این مجموعه رقم زده است. اما خب دو سال بعد، Call of Juarez: Gunslinger از راه رسید تا کاملا خلاف این عقیده را ثابت کند.
Call of Juarez: Gunslinger، محصول سال ۲۰۱۳، مجموعه را خیلی خوب به ریشههای وسترنش برگرداند و البته که با ارائه سبک گرافیکی نسبتا متفاوت و جالبی، تجربهای وفادار به ریشههای مجموعه و در عین حال با حال و هوای جدید بهحساب میآمد. با اینکه بازی داستان قابلقبولی هم دارد که مخصوصا با انتخاب خوب صداپیشهها روایت آن هم از کیفیت خوبی برخوردار است، ولی بدون شک اصلیترین عامل جذاب شدن Gunslinger، چیزی نیست جز گیمپلی دوستداشتنیاش.
Gunslinger خیلی خوب حس یک شوتر اولشخص وسترن را منتقل میکند و از هفتتیر کشیدنهای سریع تا حتی دوئلهای جذاب را میتوانید در این بازی تجربه کنید؛ مخصوصا دوئلهای بازی یکی از نقاط قوت اصلی آن بهحساب میآیند که حسابی مکانیک جالب و هیجانانگیزی دارند.
To the Moon
امروزه، بازیهای ویدیویی آنقدر گسترش پیدا کردهاند و تنوع بالایی دارند که هر نوع اثری پتانسیل این را که برای عدهای جذاب و محبوب باشد، دارد. در این بین کم نیستند بازیهایی که فقط با اتکا بهروایت داستانی قدرتمند و تاثیرگذار به موفقیت و محبوبیت رسیدهاند و خب To the Moon هم مثالی عالی برای این دست از بازیها است. پس اگر در این آخر هفته دنبال اثری میگردید که بدون داشتن چالشی خاص، بیشتر لذت شنیدن داستانی عالی را بهارمغان بیاورد، این بازی را از دست ندهید.
داستان To the Moon، از این قرار است که بهلطف تکنولوژی، امکان خلق خاطرات ساختگی فراهم شده است؛ با این حال از آنجایی که این خاطرات ممکن است با خاطرات واقعی فرد تداخل داشته باشند، تنها برای افرادی از آن استفاده میشود که روزهای آخر عمرشان را پشت سر میگذارند. بازی، از جایی شروع میشود که یک مرد مسن در آخرین روزهای زندگیاش، بهلطف این تکنولوژی میخواهد به رویای همیشگی خودش یعنی سفر به ماه برسد. همین اتفاق و حضور دانشمندان در خانه این پیرمرد، آغازگر داستانی است که هرچه جزییات بیشتری از آن بگویم، ارزش و لذتش کمتر خواهد شد.
پس اجازه بدهید به گفتن این بسنده کنم که To the Moon، داستانی شدیدا تاثیرگذار و عمیق دارد؛ به طوریکه بازی حتی در سال ۲۰۱۱، جایزه بهترین داستان سال را از گیماسپات هم دریافت کرده است. این بازی همچنین روی پلتفرمهای مختلفی از جمله موبایل در دسترس است و اگر از تجربهاش لذت بردید، پیشنهاد میکنم بعد از آن، ابتدا A Bird Story و بعد هم Finding Paradise را تجربه کنید.
Just Cause 4
مجموعه Just Cause هم باز از آن دست بازیهایی است که شاید هرگز در سطح تجربهای عالی و درجهیک ظاهر نشوند، ولی خب بعید میدانم کسی هم از بازی کردنشان پشیمان شود یا از هرج و مرج اغراقشده آنها لذت نبرد. به همین دلیل هم یکی از بازیهای این قسمت را به Just Cause 4 اختصاص دادیم که کاربران هم تجربه آن را در قسمتهای قبلی مقاله پیشنهاد کرده بودند.
داستان بازی، یک بار دیگر هدایت ریکو رودریگز را به بازیکن میسپارد تا این بار با رفتن به شهری به اسم سولیس، با گروه بلکهند مبارزه کند. کلا از سری جاست کاز خیلی نباید انتظار داستان درستی داشت و Just Cause 4 هم از این قاعده مستثنی نیست و روایت بازی، صرفا بهانهای برای خلق اکشنهای دیوانهوار و نفسگیر است؛ جنبهای که خب بازی حسابی هم در آن میدرخشد و اصلا حتی میتوانید قید ماموریتهایش را هم بزنید و صرفا با استفاده از تجهیزات ریکو و مخصوصا قلاب مشهورش، در دنیای نسبتا بزرگ بازی بگردید، پایگاههای دشمن را منفجر کنید، با خلاقیتتان آنها را به روشهای عجیب و غریبی از وصل کردن به یک ماشین در حال حرکت گرفته تا روشهای دیگری از بین ببرید و در یک کلا، حسابی خوش بگذرانید!
Just Cause 4 همچنین با اینکه از بُعد فنی دستاورد خاصی حتی در زمان عرضهاش نداشت، ولی از نظر هنری هنوز هم گرافیک بسیار زیبایی دارد و طراحی متنوع جهان بازی و چشمنواز بودن آن، باعث میشود تا لذت هرج و مرجی که بهراه میاندازید بیشتر هم بشود.
This War of Mine
استودیو ۱۱ بیت انصافا در سالهای فعالیتش آثار ارزشمندی ساخته و خب This War of Mine هم قطعا در بین بازیهای آنها، یکی از بهترینها است که راستش را بخواهید، یکی از متفاوتترین و در عین حال بهترین تصویرهای ممکن از جنگ در بازیهای ویدیویی را ارائه میکند. با اینکه وقتی صحبت از جنگ در بازیها میشود، ذهن خیلیهایمان بهسراغ آثار شوتر میرود، ولی This War of Mine سراغ جنبهای دیگر از جنگ رفته و داستان مردمانی عادی را روایت میکند که در یک اوضاع جنگی، برای بقا تلاش میکنند.
در This War of Mine، بازیکنان گروهی از مردمان عادی را در یک شهر جنگزده هدایت میکنند که در یک سرپناه ساکن شدهاند و خب وظیفه شما است که آنها را زنده نگه دارید. از آنجایی که با یک بازی تلاش برای بقا طرف هستیم، باید نیازهای مختلف افراد را از نیاز به غذا گرفته تا تامین دارو و موارد اینچنینی در نظر بگیرید. شخصیتهای مختلف بازی، هرکدام خصوصیات منحصربهفردی دارند که برای رسیدن به موفقیت، باید آنها را بشناسید و بهنحو احسن از تواناییهای هرکدام در جای درست بهره ببرید.
This War of Mine، روایتی تلخ، تاریک و تاثیرگذار از جنگ است که نشان میدهد در پس تمام گلولههای شلیکشده و بمبهای منفجرشده، مردمانی بیگناه قرار دارند که این نبرد برایشان چیزی جز ویرانی و آوارگی بهارمغان نیاورده است؛ پس اگر میخواهید این بار در یک بازی جنگ را از چنین زاویهای ببینید، ساخته ۱۱ بیت را اصلا از دست ندهید.
نظر شما در مورد بازیهای این هفته چیست؟ مثل همیشه نظرات و پیشنهادات خودتان را با زومجی در میان بگذارید.
نظرات