آخر هفته چی بازی کنیم: از Dragon Age تا یک ریسینگ هیجانانگیز
بهرسم همیشگی چهارشنبهها، این هفته هم در قسمتی دیگر از مقالههای آخر هفته چی بازی کنیم، سراغ معرفی چهار بازی مختلف در سبکهایی متفاوت از هم رفتهایم. این هفته یک بازی نقش آفرینی واقعا درجهیک داریم و علاوه بر آن، سراغ یکی از بازیهای خیلی خوب ریسینگ هم رفتهایم. پس بدون توضیحات بیشتر، سراغ معرفی بازیها برویم:
Dragon Age: Origins
بایوور انقدر شناختهشده است که نیازی نباشد توضیح خاصی در موردش بدهیم. بدون شک مجموعه Dragon Age یکی از مهمترین ساختههای این استودیو تا به امروز بهحساب میآید که هرچند در نسخه دوم لغزش محسوسی داشت، ولی نسخه اول آن و نسخه سومش تجربههایی شدیدا ارزشمند و باکیفیت بهحساب میآیند. با اینکه میتوانید بسته به سلیقه سراغ یکی از این دو نسخه بروید، اما پیشنهاد من برایتان در مقاله این هفته Dragon Age: Origins است.
Dragon Age: Origins در سال ۲۰۰۹ عرضه شد و اگر الان بهسراغش بروید، مطمئن باشید که نه ذرهای مکانیکهایش حس قدیمی بودن بهتان خواهند داد و نه ماجراجویی کلی آن جذابیت کمی برایتان خواهد داشت. در واقع Dragon Age: Origins، هنوز هم تمام پیشنیازهای یک تجربه نقش آفرینی تمامعیار را تیک میزند؛ از سیستم پرجزییات شخصیسازی کاراکتر گرفته تا شخصیتپردازی عالی کاراکترهایی که با آنها تعامل دارید و صد البته نبردهای نفسگیر و روایت داستانی درجهیک که از ابتدا تا انتها، شما را درگیر وقایعش خواهد کرد و در کنار مسیر اصلی، آنقدر ماموریتهای فرعی جذاب هم دارد که بتوانید بالای صد ساعت غرق در این جهان فانتزی و فوقالعاده شوید.
برخی بازیها در گذر زمان ارزششان از دست نمیرود که هیچ بلکه بیشتر هم ثابت میکنند که چقدر بازی بزرگ و درجهیکی هستند؛ Dragon Age: Origins قطعا یکی از این بازیها است و تجربه کردنش به هر کسی که ذرهای به سبک نقش آفرینی علاقه دارد، پیشنهاد میشود.
This is the Police
قبلا هم اشاره کردهایم که هدف از این مقالات، معرفی فقط بازیهای درجه یک و بینقص نیست و برخی آثار هستند که با وجود داشتن ضعفهایی، هریک به دلیلی خاص پیشنهاد میشوند و ارزش بازی کردن دارند. This is the Police یکی از همین بازیها است که بیش از هر چیزی، به دلیل داستانش ارزش تجربه دارد و اگر به داستان در بازیها اهمیت زیادی میدهید، قطعا تجربه خوبی برایتان خواهد بود.
This is the Police در مورد یک فرمانده پلیس با نام جک بوید است که در آستانه بازنشستگی قرار دارد و باید در روزهای پایانی کارش، هم مبلغ مشخصی پول بهدست بیاورد و هم نظم و امنیت شهر را تامین کند. روند کلی بازی شما را در مقام یک فرمانده، با ماموریتهای مختلفی روبهرو میکند که باید مامورها را به محل وقوع آنها اعزام کنید و با گرفتن تصمیمات درست و جمع کردن بهترین نیروها، مشکلات را حل کنید. اما این روند که پس از مدتی هم تکراری میشود، جذابیت اصلی بازی نیست و برای این منظور باید سراغ داستان بازی برویم؛ داستانی پر از اتفاقات عجیب و غیرمنتظره که حسابی جک را بهچالش میکشند و بازیکن را در موقعیتی درگیر با مفاهیم اخلاقی پیچیده و جالب قرار میدهند.
بازی This is the Police با اینکه سبک گرافیکی خاصی دارد، اما در پس چهرهها و تصویرسازیهایش، خیلی خوب از نمادها استفاده کرده و از این طریق هم داستان تعریف میکند. در مجموع اگر به بازیهای داستانمحور علاقه دارید، This is the Police تجربه بسیار خوبی است که یک دنباله هم برای آن ساخته شده است.
Project Cars 2
با اینکه آخرین نسخه از مجموعه Project Cars مشکلات غیرقابل انکاری داشت، اما نسخه قبل از آن یا همان Project Cars 2، یکی از تجربههای خوب در سبک ریسینگ است که هنوز هم میتوان لذت زیادی از بازی کردنش برد.
Project Cars 2 پس از موفقیتهای نسخه اول ساخته شد و خیلی خوب توانست این مسیر را ادامه بدهد. یکی از بهترین ویژگیهای بازی، تنوع بالای آن از حیث داشتن انواع و اقسام ماشینها و پیستها است که خیلیها از همان نسخه اصلی در دسترس بودند و برخی هم پس از انتشار و در قالب محتویات پس از عرضه اضافه شدهاند. تنوع مسیرها در بازی واقعا بالا است و حتی شاهد مسابقات off-road هم هستیم. مسابقات همچنین تحتتاثیر شرایط جوی مختلف حال و هوای متفاوتی پیدا میکنند و جزییات اینچنینی، باعث شدهاند تا رقابت کردن در Project Cars 2 هرگز تکراری و خستهکننده نشود.
همچنین یک نکته مهم دیگر، اینکه Project Cars 2 شاید شکل و شمایلی مثل یک تجربه شبیهساز ریسینگ داشته باشد، ولی در عمل حتی افرادی که تجربه چندانی در این سبک ندارند هم میتوانند به مرور و با وقت گذاشتن، مکانیکهای آن را یاد بگیرند و حتی با گذر زمان و حرفهایتر شدن، با تنظیمات واقعگرایانهتری از تجربه بازی لذت ببرند. پس اگر طرفدار سبک ریسینگ هستید، Project Cars 2 میتواند یکی از گزینههای خوب برای شما باشد.
The Witness
پیش از این بازی Braid را از جاناتان بلو معرفی کرده بودیم و خب این هفته، سراغ دومین اثر این بازیساز با نام The Witness میرویم که تجربهای در سبک پازل بهحساب میآید و تا دلتان بخواهد، قدرت زیادی در به چالش کشیدن ذهن و حافظه مخاطب دارد.
جاناتان بلو کلا بازیساز عجیب و خاصی است و این قضیه را در The Witness کاملا نشان میدهد. بازی، بیش از هر چیزی اثری است که انگار تمام فکر و ذکرش را روی طراحی پازل گذاشته و میخواهد صرفا عطش مخاطبش برای حل معما را سیراب کند. شما در یک جزیره هستید که باید معماهای مختلفی در آن حل کنید و شاید گاهی اینطور بهنظر برسد که بازی سعی دارد مفهوم خاصی را منتقل کند یا پیامی به شما برساند ولی در پسِ همه این سرنخها، صرفا معماهای بیشتری پنهان شده و همین هم The Witness را به تجربهای عجیب تبدیل میکند که البته مخصوصا طرفداران سبک پازل، باید حتما تجربهاش کنند.
The Witness همچنین تلاشی برای کمک کردن به مخاطب نمیکند و در نهایت شما هستید و قدرت ذهنتان در برابر پازلهایی که گاهی واقعا سخت هستند و حل کردنشان شاید حتی شما را وادار به استفاده از کاغذ و قلم و یادداشتبرداری هم بکند.
در پایان لطفا نظرات خودتان را در مورد بازیهای این هفته با زومجی و کاربرانش بهاشتراک بگذارید.