آخر هفته چی بازی کنیم: از Bully تا یک تجربه دوبعدی
بهرسم همیشگی چهارشنبهها، این هفته هم سراغ قسمتی دیگر از مقالههای آخر هفته چی بازی کنیم رفتیم تا دو بازی را در آن با شما به اشتراک بگذاریم. این هفته، یکی از بازیهای قدیمی راکاستار را داریم که حال و هوای جالبی دارد و در ادامه هم اثری مستقل معرفی میکنیم که میتواند حسابی مخاطب را به چالش بکشد. پس در ادامه با معرفی بازیها همراه باشید:
بازی Bully
این روزها که حسابی ریمستر سهگانه جیتیای صدای طرفداران را درآورده و با وضعیت عجیبی منتشر شده، بد نیست سراغ یکی از بازیهای قدیمی راکاستار برویم که بارها هم شایعههایی از ساخته شدن نسخه جدیدی از آن خیلیها را سر ذوق آورده است. بله؛ منظورم بازی Bully محصول سال ۲۰۰۶ است.
درحالیکه در دیگر بازیهای راکاستار مثل جیتیای یا Red Dead با شخصیتی بزرگسال همراه میشویم، Bully مخاطب را در نقش یک دانشآموز دبیرستانی به اسم جیمز هاپکینس یا همان جیمی قرار میدهد. همین مسئله، حال و هوای متفاوتی به این بازی بخشیده و البته که خیلی از المانهای آشنای بازیهای راکاستار را هم میتوان کماکان در آن مشاهده کرد. برای مثال در بازی، مراحل اصلی را داریم که با پشت سر گذاشتن آنها، داستان بازی پیش میرود اما علاوهبر این فعالیتهای داستانی، جیمی میتواند فعالیتهای جانبی مختلفی را هم پشت سر بگذارد؛ از شرکت کردن در کلاسها گرفته تا گشتن در دنیای جهانباز بازی که البته این جنبه از Bully هم مطابق با حال و هوای کلی آن طراحی شده است.
برای مثال، درحالیکه در جیتیای میتوان سوار بر ماشین شد یا از سلاحهای گرم مختلفی استفاده کرد، در Bully تجهیزات جیمی برای حملونقل شامل گزینههایی مثل اسکیتبرد میشوند و حتی میتوانید با گرفتن پشت ماشینها، با سرعت بیشتری از آن استفاده کنید ولی خب خبری از رانندگی با ماشین نیست. یا از حیث سلاحها هم گزینههای جالبی مثل تیرکمان سنگی یا چوب بیسبال را در اختیار دارید. در جهان بازی و بهطور دقیقتر مدرسهای که در آن مشغول تحصیل (!) هستید، گروههای مختلفی حضور دارند که چگونگی برقراری ارتباط با آنها، به خودتان بستگی دارد و اگر با گروهی ارتباط خوبی داشته باشید، میتوان اعضای آن را بهعنوان نیرو یا بادیگارد بهخدمت گرفت و اگر هم با گروهی به مشکل بخورید، باید آماده نبرد با اعضای آن در موقعیتهای مختلف باشید.
با اینکه نسخه اصلی Bully یک بازی کاملا تکنفره بود، اما راکاستار بعدا نسخه Scholarship آن را بهعنوان یک نسخه ریمسترشده منتشر کرد که شامل حالت چندنفره هم میشد و بازیکنان میتوانستند در نقش جیمی و گری اسمیت با یکدیگر برای کسب امتیاز بالاتر رقابت کنند. در مجموع Bully با حال و هوای متفاوت و همزمان حفظ بسیاری از المانهای آشنای آثار جهانباز راکاستار، اثری است که هنوز هم گیمپلی سرگرمکنندهای ارائه میدهد.
اما جدا از بحث گیمپلی، یک سری نکته جالب هم در رابطه با Bully وجود دارند. یکی از این موارد، الهام گرفتن و بهشکل دقیقتر شباهت زیاد بین کاراکتر جیمی با شخصیت هولتن کالفیلد از کتاب Catcher in the Rye است؛ دو کاراکتری که هردو گذشته سختی داشتهاند و باوجود سن کم، سعی میکنند تا برای خیلی چیزها در زندگیشان بجنگند.
بازی Bully پس از انتشار نسخه اولیه با استقبال خوبی از جانب منتقدین و گیمرها روبهرو شد و مواردی مثل داستان و شخصیت جالب آن و همینطور روند کلیاش مورد تحسین قرار گرفتند. این موارد باعث شد تا بازی نمره متای ۸۷ را کسب کند. پس اگر تا امروز سراغ این ساخته راکاستار نرفتهاید، الان فرصت مناسبی خواهد بود تا سری به آن بزنید.
بازی Hyper Light Drifter
فردا قرار است بازی جدید استودیو Heart Machine با اسم Solar Ash منتشر شود و همین بهانهای شد تا سراغ بازی قبلی این استودیو با نام Hyper Light Drifter برویم؛ بازی مستقل در سبک اکشن نقشآفرینی که به شکل دوبعدی طراحی شده و گیمپلی نسبتا سختی هم دارد.
داستان بازی Hyper Light Drifter، در مورد شخصیتی است که با نام دریفتر میشناسیم و به تکنولوژی منحصربهفردی دسترسی دارد و در عین حال، از یک بیماری هم رنج میبرد. جالب است بدانید که منبع الهام الکس پرستون برای روایت چنین داستانی در بازی، بیماری قبلی خودش بوده و در مصاحبههای مختلفی اعلام کرده که بهطور کلی، Hyper Light Drifter برگرفته از یک داستان شخصی متعلق به خود او است که سعی کرده تا ازطریق این بازی، آن را در قالب یک ویدیو گیم با افراد بیشتری بهاشتراک بگذارد. همچنین افراد زیادی داستان بازی را الهامگرفته از انیمه Castle in the Sky استودیو گیبلی میدانند اما خود پرستون اعلام کرده که انیمه Nausicaä of the Valley of the Wind این استودیو منبع الهام آنها برای خلق جهان بازی بوده است.
Hyper Light Drifter خیلی اثری مبتنی بر روایت داستان پرجزییات نیست و قصهگویی مینیمالی دارد اما در عین حال از حیث گیمپلی واقعا با بازی سرگرمکنندهای طرف هستیم که درجه سختی نسبتا بالایی هم دارد. کنترل کلی بازی، ساده و مبتنی بر ضربات نزدیک با سلاح سرد و شلیک از راه دور با تجهیزات کاراکتر اصلی است که البته به مرور امکان بهدست آوردن آیتمهای جدید را خواهید داشت. همچنین کاراکتر بازی قابلیتهایی مثل Dash هم دارد. در طول بازی، مدام وارد محیطهایی خواهید شد که در آنها معمولا تعداد زیادی دشمن بهطور همزمان به شما حمله میکنند و باید با حرکات سریع و ضربه زدن، آنها را از بین ببرید. همین روند بهظاهر ساده، گیمپلی چالشبرانگیز و تنشزایی را برای بازی پدید آورده که حسابی سرگرمکننده است و خیلی خوب آن حس غلبه بر دشمنانی قدرتمند را به بازیکن منتقل میکند.
یکی دیگر از ویژگیهای بسیار خوب بازی Hyper Light Drifter، سبک طراحی پیکسلی آن است که حال و هوایی مثل بازی Superbrothers: Sword & Sworcery EP دارد و باعث خلق گرافیک هنری بسیار چشمنوازی در بازی شده و به جذابیت کلی آن، اضافه میکند. روند ساخت این بازی با جمعآوری بودجه ازطریق یک کمپین کیکاستارتر آغاز شد که هدفش کسب ۲۷ هزار دلار بود اما این ملبغ، تنها در ظرف یک روز بهدست آمد و بودجه نهایی به حدود ۱۰۰ هزار دلار هم رسید که کمک کرد تا سازندگان بازی را بهتر و کاملتر بسازند. درنهایت هم Hyper Light Drifter پس از انتشار با استقبال خوبی همراه شد و توانست میانگین نمرات ۸۴ را بهدست بیاورد؛ پس اگر تا امروز سراغ این بازی نرفتهاید، مطمئن باشید که با یک اثر مستقل بسیار جذاب طرف خواهید بود.
در پایان لطفا نظرات خود را در مورد بازیهای این هفته با زومجی و کاربرانش بهاشتراک بگذارید.